کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



۲-۴-مدیریت دانش چیست؟
در قرن بیست و یکم جوامعی موفق و توسعه‌یافته به احتساب می‌آیند که جایگاه علم، دانش و اندیشه در آن‌ ها عالی‌تر و همچنین منزلت پژوهشگران، عالمان و دانشمندان نزد آن‌ ها بالاتر و افزون‌تر است. در دنیای امروز، سازمان‌ها در رویارویی با محیط‌های غیرقطعی و غیر قابل پیش‌بینی کسب و کار خود، برای رسیدن به موفق پایدار و رقابت نیاز به توسعه و تقویت مدیریت دانش خود دارند.
دانلود پایان نامه
تاکنون تعاریف مختلفی از مدیریت دانش ارائه شده است. به عنوان مثال می‌توان به تعریف زیر اشاره نمود:
“مدیریت دانش کشف و مدیریت سطوح مختلف دانش از اشخاص، تیم‌ها و سازمان‌ها در جهت افزایش کارایی سازمان است.” برای درک مدیریت دانش، لازم است دانش و تفاوت آن از اطلاعات را شناخت. همانطور که نشان داده شد، اطلاعات و دانش نقاطی در امتداد افزایش ارزش و نقش بشر هستند. داونپورت و پروساک به این مسئله اشاره نمودند که بعضی از محققین علاوه بر سه طبقه‌بندی داده، اطلاعات و دانش، به مسائل دیگری مانند حکمت[۵۳]، بصیرت[۵۴]، تصمیم‌گیری و عمل را نیز توجه نموده‌اند. هر چند آن‌ ها ترجیح دادند که به طبقه‌بندی سه‌تایی (دانش، اطلاعات و داده) بسنده کنند ولی بر این مسئله تاکید داشتند که تفاوت بین آن‌ ها بسیار مهم است. ناتوانی در تشخیص تفاوت بین این سه می‌تواند باعث ناکارآمدی، بیهودگی و ضررهای اقتصادی بسیار زیادی برای سازمان است.
به طور کلی مدیریت دانش در اختیار گرفتن دانش کارکنان سازمان و حتی دانش خارج از سازمان و انتشار به هنگام آن برای انجام وظایف موجود در سازمان می‌باشد، که رشد و توسعه بیشتر سازمان را در پی خواهد داشت. هدف مدیریت دانش شناسایی، جمع‌ آوری، دسته‌بندی و سازماندهی، ذخیره، اشتراک، اشاعه و در دسترس قرار دادن دانش در سطح سازمان می‌باشد. در سازمان‌هایی که به شکل سنتی اداره می‌شوند دانش از بالا به پایین در طول خطوط سازمانی در جریان است. در این صورت دانش به ندرت در زمان درست و در جایی که بیشترین نیاز به آن وجود دارد، قابل دسترس است.
اما در سازمان های دانش محور که به اجرا و پیاده‌سازی مدیریت دانش پرداخته‌اند، دانش در کل سازمان جاریست و هرکس به فراخور نیاز خود در زمان مناسب می‌تواند از آن در جهت انجام وظایف خود استفاده کند.
۲-۴-۱-انتقادات وارد بر مدیریت دانش
در این بخش برخی از انتقادات وارد بر مدیریت دانش را به طور خلاصه مورد بررسی قرار می‏دهیم. به عنوان مثال، در یک مورد کاوی توسط لیغ دونوگو[۵۵] انجام شد، رؤسای شرکت دریافتند که تکنولوژی جدید اینترانت به طور عمده توسط کارکنان برای چک کردن منوی تریای سازمان استفاده شده است. ساندرا موفت[۵۶] و ردنی مکادم[۵۷] به سناریوی آشنایی اشاره می‏کنند که در آن مدیران میلیون‏ها دلار صرف تکنولوژی‏های جدید می‏کند. فقط برای اینکه دریابند که بازگشت سرمایه‏ها اندک بوده است. آنان همچنین به یک هراس مشترک در تبدیل دانش ضمنی به صریح اشاره می‏کنند که سازمان‏ها عینیت بخشیدن و تثبیت دانش را (با غفلت کامل از عنصر انسانی مدیریت دانش) سرانجام به اطلاعات ساکن و ناکارآمد تبدیل می‌کنند. ریچارد مکدرموت[۵۸] مورد بزرگتری از عدم انعطاف‏پذیری را توصیف می‏کند که در آن یک کمپانی تولیدات پرمشتری تلاش کرد تا یک مخزن دانش ایجاد کند اما نتیجه‏اش ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی نامنسجم بود. کارمندان می‏دانستند که کار آن‏ها بسیار متنوع‏تر از آن است که بتوان آن را در یک بانک اطلاعاتی گردآوری نمود. با این همه رئیس شرکت فقط برای اینکه دریابد که بانک اطلاعاتی فاقد اطلاعات مثمر ثمر برای آن‏ها در ارتقای فرایندهای کاری و یادگیری مشارکتی است؛ آنان را به انجام آن مجبور کرد. مجموعه مقالات سال گذشته ایفلا تحت عنوان مدیریت دانش، کتابداران و کتابخانه‏ها در طلب حق خود به شکست بسیاری از سیستم‏های مدیریت دانش در انطباقشان با نیازها و انتظارات شرکت‏ها اشاره می‏کند و در یک نتیجه‏گیری بحث‏برانگیز اظهار می‏کند که این شکست‏ها بخاطر ضعف آموزش استفاده کننده است و اعلام می‏کند که راه‏حل برای حل این مشکل وارد کردن کتابداران است که همه چیز را درباره آموزش استفاده کننده می‏دانند. ما این نتیجه‏گیری را بحث‏برانگیز می‏خوانیم، چرا که بخاطر عدم شواهد عملی، فرض عمومی بر این است که شکست به استفاده‏کنندگان مربوط می‏شود؛ نه سیستم‏های جدید و واقعیت این است که توجهی به دیگر عوامل احتمالی مثل مسائل توسعه سیستم‏ها نمی‏شود.
محققین و دانشگاهیان دیدگاه متفاوتی در خصوص مدیریت دانش اتخاذ کرده و گستره‌ای از راه‌ حل ‌های فناوری تا مجموعه‌ای از دستورات عملی را در نظر دارند. به عنوان مثال اکثر مدیران تجاری، قابلیت‌های کامپیوترها و فناوری‌های ارتباطی را در مدیریت دانش باور دارند، این افراد استدلال می‌کنند که فناوری اطلاعات می‌تواند از انبوه اطلاعات ذخیره شده در منابع قدیمی مانند مراکز فروش، کارت‌های اعتباری مشتریان، فروش‌های تبلیغاتی و اطلاعات مربوط به تخفیف‌های مقطعی، «دانش» فراهم آورد. یا برخی دیگر بر این باورند که «دانش» در ذهن انسان‌ها است و آموزش کارکنان و انگیزه عوامل کلیدی مدیریت آن به شمار می‌روند.
۲-۴-۲- تاریخچه و علل پیدایش مدیریت دانش
در سال ۱۹۷۹، حسابدار سوئدی به نام کارل اریک سیوبی[۵۹] که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید. دفاتر حسابداری (ارزش دفتری) یکی از شعبه‌های معروف سازمانی که او در آنجا کار میکرد، تنها یک کرون ارزش نشان میداد. در حالی که ارزش واقعی سازمان، به مراتب بیشتر از این‌ها بود. در این هنگام، وی متوجه شد که ترازنامه مالی شرکت او تنها ارزش دارایی فیزیکی آن را که شامل چند میز و ماشین تحریر بود نمایش میدهد و ارزش واقعی سازمان وابسته به شایستگی کارکنان سازمان و چیزی را که جمع کارمندان سازمان به عنوان یک فکر و مغز جمعی تشکیل میدادند، وابسته است.
سیوبی و دیگران، این یافته را به نام “دارایی فکری” و “دارایی ناملموس” معرفی کرد و آن را در کنار داراییهای ملموس قرار داد. به این ترتیب، تعداد نوشته ها، سمینارها و … در این زمینه رشد کرد و موضوع به طور جدی در دستور کار دانشمندان علم مدیریت و مدیران سازمانهای بزرگ قرار گرفت.
در جدول زیر فهرست نخستین حرکتها و وقایع مهم در رابطه با مدیریت دانش، ارائه میشود.
جدول ۲-۲: نخستین تلاشها در راستای مدیریت دانش

 

سال طرح کننده رویداد
۱۹۸۶ سیوبی / کونراد ترازنامه نامشهود
۱۹۸۶ کارل ویگ ابداع مفهوم مدیریت دانش
۱۹۸۹ شرکتهای مشاور مدیریتی بزرگ شروع تلاشهای درونی برای اداره رسمی دانش
۱۹۸۹ ارزش واترهاوس یکی از پیشروها برای تکمیل مدیریت دانش در استراتژی تجاریاش
۱۹۹۱ بازبینی تجاری هاروارد (نوناکا و تاکوچی) یکی از نخستین مقالات منتشر شده در مورد مدیریت دانش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 02:57:00 ق.ظ ]




در این چارچوب هدف حسابداری و گزارشگری مالی ایجاد یک سیستم مناسب اطلاعات بین پاسخگو و پاسخ خواه یا صاحبان حق است این چارچوب نظری که منصفانه بودن سیستم حسابداری را به سودمندی اطلاعات ترجیح می دهد بر پایه ارتباطی دوطرفه بین پاسخ گو و پاسخ خواه بنا شده است. (باباجانی،۱۳۸۴)
بودجه ریزی عملیاتی :
این نوع بودجه ریزی منابع را بر مبنای نیل به نتایج مشخص و قابل سنجش تخصیص می دهد در واقع بودجه ریزی عملیاتی ارتباط بین هزینه های انجام گرفته و عوامل به کار گرفته شده را از یک طرف و نتایج کار انجام شده را از طرف دیگر نشان می دهد و مشخص می سازد و در طی سال مالی چه کالاها و خدماتی به صورت محصول نهایی و فعالیت های بخش عمومی در نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی تولید شده است.
تعاریف پاسخگویی:
پاسخگویی : تعهد یک فرد است برای پاسخگویی نسبت به انجام مسئولیت هایی که به او محول شده است. راندرسون (۱۹۷۱ ) بیان می کند توجیه کردن، گزارش دادن و تشریح کردن، جنبه های مهم پاسخگو هستند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
پاسخگویی شناخت حقوق عمومی است تا اینکه بدانیم چه اعمالی باید انجام گیرد. انواع پاسخگویی عبارتند از
پاسخگویی عمومی : مدیران سازمانهای دولتی در برابر شهروندان یا نمایندگان منتخب آنان پاسخگو هستند.
پاسخگویی مدیریتی : این پاسخگویی در برابر مدیر ارشد یا مدیر بالادست صورت می گیرد.
پاسخگویی مالی : مدیران سازمان ها در مقابل وجوه دریافتی بابت اجرای طرح یا پروژه پاسخگو می باشند.
پاسخگویی حرفه ایی :در مقابل همکاران متخصص و حرفه ایی خود پاسخگو هستند.
پاسخگویی قانونی : این پاسخگویی در برابر مراجع قضایی صورت می گیرد.
پاسخگویی عملیاتی : ارائه گزارش هایی از سوی پاسخگو به منظور متقاعد ساختن صاحبان حق یا پاسخ خواه درزمینه میزان دستیابی به اهداف عملیاتی از قبل تعیین شده, از نظر کارایی و اثربخشی و مصرف منابع مالی در جهت تحقق اهداف است. (بزرگی،۱۳۸۲)
۱-۱۱- خلاصه فصل
دراین فصل ابتدا به بیان مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته و سپس اهداف تحقیق از نظر علمی و کاربردی مورد بررسی قرار گرفت و سپس براساس مطالب گفته شده در بیان مسئله و موضوع تحقیق سئوالات و فرضیه های تحقیق شکل گرفت و در انتها به قلمرو تحقیق و تعاریف متغیرهای تحقیق پرداخته شد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱- مقدمه
در دو دهه اخیر، دولتهای کشورهای توسعه یافته و اغلب کشورهای در حال توسعه تلاش نموده اند تا با انجام مطالعات علمی و تجربی نسبت به تدوین چارچوب نظری و اصول و استانداردهای نابرابر دولتی اقدام کرده و مبانی نظری حاکم بر نظام های حسابداری مورد عمل خود را استحکام بخشند. بر این اساس درکشورما نیز کمیته تدوین استانداردهای حسابداری بخش عمومی از سال ۱۳۸۸ با هدف تحول در نظام گزارشگری مالی بخش عمومی با حضور نمایندگان وزارت اموراقتصادی و دارائی، دیوان محاسبات کشور و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در سازمان حسابرسی تشکیل گردیده است. در این راستا، مفاهیم نظری و شش استاندارد نخست به ترتیب با عناوین: نحوه ارائه صورتهای مالی، نحوه ارائه اطلاعات بودجه ای درصورتهای مالی، درآمدحاصل از عملیات عیرمبادله ای، درآمد حاصل ازعملیات مبادله ای، دارائیهای ثابت مشهود و موجودیها پس از بررسی و تائید در کارگروههای تخصصی مربوط و نظر سنجی عمومی به تصویب مجمع عمومی سازمان حسابرسی رسیده و از ابتدای سال ۱۳۹۴ لازم الاجرا گردیده است.
شایان ذکر است معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور وزارت اموراقتصاد و دارائی، بعنوان متولی اجرای استانداردهای حسابداری بخش عمومی در راستای وظایف محوله، بر مبنای بسته اجرائی وزارت متبوع، موضوع ماده (۲۱۷) قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی (اصلاح نظام مالی و محاسباتی دولت) و مواد (۱۵) و (۸) دستورالعمل بودجه ریزی عملیاتی سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ موضوع ماده (۲۱۹) قانون برنامه پنجم، پیاده سازی استانداردهای حسابداری بخش عمومی را در دستور کار خود قرار داده و با تشکیل کارگروه های تخصصی در جهت استقرار و عملیاتی نمودن استانداردهای یادشده اقدام به تهیه و تدوین مجموعه نظام حسابداری بخش عمومی نموده است .
۲-۲- تاریخچه اهداف گزارشگری
استفاده از اطلاعات و نتایج حاصل از گزارشگری مالی مؤسسات برای انجام تصمیم گیری عقلانی، هم در بخش انتفاعی و هم در بخش عمومی به عنوان یکی از اهداف گزارشگری مالی کارکنان توجه تمامی مجامع بین المللی تهیه و تدوین استانداردها و مفاهیم نظری حسابداری بوده است.
به عنوان مثال، انجمن حسابداران رسمی آمریکا(AAA)در سال ۱۹۶۶در شرحی از تئوری حسابداری(ASOBAT) حسابداری را فرایند تشخیص اندازه گیری و گزارش اطلاعات اختصاصی به نحوی که برای استفاده کنندگان از این اطلاعات، امکان قضاوت و تصمیم گیری آگاهانه را فراهم آورد، تعریف کرده است
و سه هدف زیر را برای حسابداری عنوان کرده بود :
۱-تصمیم گیری در مورد استفاده از منابع محدود و تعیین هدف های واحد انتفاعی
۲-ایفای وظیفه مباشرت و ارائه گزارشهای مرتبط به منابع
۳-تسهیل ایفای وظایف اجتماعی و اعمال کنترل
تصمیم گیری معمولاً با ارزیابی انتظار وقوع رویدادها در آینده مرتبط است. صرفنظر از بکارگیری روش های
خام یا روش های پیچیده پیش فرض برای ارزیابی انتظارات آینده این روشها را می توان مدلهای تصمیم گیری
نامید. ظرفیت و توان ارائه اطلاعات مفید برای فرایند تصمیم گیری مرتبط با آینده را اصطلاحاً توان پیش بینی
می نامند. بنابراین مهمترین هدف حسابداری تأمین و ارائه اطلاعات مفید برای تصمیم گیری است. در بیانیه
شماره چهار هیأت اصول حسابداری(APB#4)نیز حسابداری به عنوان یک فعالیت خدماتی که وظیفه آن تهیه
و ارائه اطلاعات کمی درباره واحدهای اقتصادی است که بدواً ماهیت مالی دارد و قاعدتاً باید برای تصمیم گیریهای اقتصادی مفید باشد، تعریف شده است. کمیته Trueblood که توسط انجمن حسابداران خبره آمریکا(ALCPA)به منظور تدوین هدف های صورتهای مالی بیان نموده بود.
هیأت استانداردهای حسابداری مالی(FASB) نیز به بیانیه مفاهیم حسابداری مالی یک(SFAC#1) هدف های کلی گزارشگری مالی را فراهم آوردن اطلاعات به منظور تصمیم گیری های مفید تجاری و اقتصادی قلمداد نموده است
نقطه نظر مشترک میان گزارش های مطرح شده در بالا به تفاهم رسیدن حرفه حسابداری درباره لزوم مفید و مربوط بودن صورتهای مالی برای تصمیم گیری های استفاده کنندگان است. (شباهنگ، ۱۳۸۴)
۲-۲-۱- خصوصیات کیفی اطلاعات مالی
خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق می شود که موجب می گردد اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی بودن» است. هرگاه اطلاعات مالی مربوط و قابل اتکا بنا شد، مفید نخواهد بود.
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات «قابل مقایسه بودن» و «قابل فهم بودن» است. حتی اگر اطلاعات برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی مؤسسه مفید واقع شود. برخی خصوصیات کیفی به محتوای اطلاعات مندرج در صورتهای مالی و برخی دیگر به چگونگی ارائه این اطلاعات مربوط می شود. خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات«مربوط بودن» و «قابل اتکا
مربوط به قابل اتکا باشد، مفید بودن آن در صورت قابل مقایسه نبودن و قابل فهم نبودن دچار محدودیت خواهد بود. خصوصیات کیفی قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن، بر مفید بودن اطلاعات می افزاید. (نشریه۱۶۰سازمان حسابرسی ۱۳۸۴)
۲-۲-۲- رابطه بین خصوصیات کیفی اطلاعات مالی
اطلاعاتی با اهمیت است که بتواند بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان که بر مبنای صورتهای مالی اتخاذ می شود، تأثیرگذارد. اگر اطلاعات، نادرست ارائه شود باید حذف گردد، اهمیت ارائه نادرست یا حذف اطلاعات، به میزان و ماهیت قلم مورد بحث بر اساس قضاوتی که در شرایط مربوط اعمال می شود، بستگی دارد. جنبه هایی از ماهیت که بر قضاوت در مورد اهمیت یک قلم مورد بحث بر اساس قضاوتی که در شرایط مربوط اعمال می شود، بستگی دارد. جنبه هایی از ماهیت که بر قضاوت در مورد اهمیت یک قلم تأثیر می گذارد شامل معاملات و سایر رویدادهای بوجود آورند. آن و نیز سرفصلهای خاص صورتهای مالی و افشائیاتی است که تحت تأثیر قرار گرفته است. مواردی که باید مد نظر قرار گیرد شامل سایر عناصر صورتهای مالی در کلیت آن و دیگر اطلاعات در دسترس استفاده کنندگان است که بتواند بر ارزیابی آنها از صورتهای مالی تأثیر گذارد. این امر به طور مثال متضمن ملاحظه تأثیر آن قلم بر ارزیابی روندهاست در مورد دو یا چند قلم مشابه، اهمیت مجموع و نیز تک تک آنها باید مد نظر قرار گیرد. (نشریه۱۶۰سازمان حسابرسی ۱۳۸۴)
۲-۲-۳- خصوصیات کیفی مرتبط با محتوای اطلاعات
الف( مربوط بودن
اطلاعاتی مربوط تلقی می شود که بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده یا تأیید یا تصحیح ارزیابی های گذشته گذشته آنها مؤثر واقع شود. اطلاعاتی مربوط تلقی می شود که ارزش پیش بینی کنندگی و تأییدکنندگی داشته باشد و همچنین خلاصه اقلام مورد ارائه در صورتهای مالی برای درج در صورتهای مالی انتخاب شود. (نشریه۱۶۰سازمان حسابرسی ۱۳۸۴)
ب ( قابل اتکا بودن
برای اینکه اطلاعات مفید باشد باید همچنین قابل اتکا باشد. اطلاعاتی قابل اتکاست که عاری از اشتباه و تمایلات جانبدارانه با اهمیت باشد و به طور صادقانه معرف آن چیزی باشد که مدعی بیان آن است یا به گونه ای معقول انتظار می رود بیان کند. اطلاعات ممکن است مربوط باشد لیکن ماهیتاً یا در بیان چنان غیرقابل اتکاء باشد که شناخت آن در صورتهای مالی به طور بالقوه گمراه کننده شود. به طور مثال اگر اعتبار و مبلغ یک ادعای خسارت در یک اقدام قانونی مورد سؤال واقع شود، ممکن است شناخت کل مبلغ ادعا در ترازنامه برای مؤسسه نامناسب باشد گرچه افشای مبلغ و شرایط ادعا می تواند مناسب باشد. بیان صادقانه رجحان محتوا بر شکل، بی طرفی، احتیاط و کامل بودن از ویژگی های اطلاعات قابل اتکاست. (نشریه۱۶۰سازمان حسابرسی ۱۳۸۴)
۲-۲-۴- خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات
خصوصیات مربوط به ارائه شامل «قابل مقایسه بودن» و «قابل فهم بودن» است. اطلاعاتی که فاقد این خصوصیات با شد علیرغم مربوط بودن و قاب اتکاء بودن دارای فایده محدودی است.
الف( قابل مقایسه بودن
وجود ثبات رویه و افشاری رویه های حسابداری بکار رفته در تهیه صورتهای مالی و همچنین افشای هرگونه تغییرات در آن رویه ها و اثرات این قبیل تغییرات می تواند به قابل مقایسه بودن اطلاعات بیانجامد.
ب( قابل فهم بودن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ق.ظ ]




**۷۷/۳۵۹

 

**۷۳/۲۱۸۸

 

*۸۲/۱۱

 

ns25/0

 

**۱۶/۲۰

 

 

 

خطای آزمایش

 

۹۹

 

۰۲/۴۱

 

۹/۴۹۸۸

 

۷۵/۲۱۱

 

۴۴/۷۸۷

 

۶۵/۷

 

۲۱۷/۰

 

۹۷/۶

 

 

 

** و * و ns به ترتیب معنی دار در سطح احتمال ۱، ۵ درصد و عدم معنی داری

 

 

 

 

۴-۱-۳- ارتفاع بوته

دامنه تغییرات ارتفاع بوته لاین‌ها بین ۵۶ تا ۱۴۰ سانتی‌متر و میانگین آن برای کلیه لاین‌ها ۵/۸۱ سانتیمتر بود. تفاوت معنی‌داری بین لاین‌ها از نظر صفت ارتفاع بوته در سطح احتمال یک درصد مشاهده گردید(جدول ۴-۲). ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی برای این صفت ۳۵/۱۰ و ۴/۶ درصد و وراثت‌پذیری این صفت برابر با ۵/۸۷ درصد برآورد شد.
پایان نامه
اختلاف اندک بین ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی و همچنین وراثت‌پذیری عمومی نسبتاً بالای این صفت نشان داد که منشأ بیشتر تنوع مشاهده شده در این مطالعه برای این صفت ژنتیکی بوده است. لاین شماره ۷۴ پاکوتاهترین لاین و لاین شماره ۳۴ پابلندترین بودند. با توجه به اینکه ارقام پا بلند برای برداشت مکانیزه مناسب نیستند و ورس و کاهش محصول را به دنبال خواهد داشت، و از آنجایی که تنوع مشاهده شده ژنتیکی بوده است، لذا امکان انتخاب لاین‌های مناسب جهت مقاومت به ورس و برداشت مکانیزه وجود دارد. یکی از اهداف اصلاحی کلزا کاهش ارتفاع بوته و زودرسی می‌باشد و از آنجایی که این دو صفت عموماً با همدیگر همبستگی دارند این دو ویژگی در حالت نامطلوب خود عموماً موجب رشد رویشی بالا، ورس، خوابیدگی بوته، توسعه بیماریها ، عدم امکان از فرار تنش خشکی اواخر فصل (مخصوصاً در استان‌هایی که با مشکل کمآبی مواجه هستند مثل اصفهان) می‌شود که در نهایت کاهش شدید عملکرد را به دنبال خواهد داشت. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که از تنوع موجود می‌توان برای رسیدن به بوته‌های پاکوتاه بهره جست. در مطالعه چن و همکاران [۷۲] بذور لاین های کلزا با اشعه گاما در دزهای ۸۰۰،۱۰۰۰ و۱۲۰۰ با افزایش دز در نسل Mارتفاع بوته کاهش یافته و در نسل Mارتفاع بوته و طول شاخه اولیه کاهش یافته است. ژو و همکاران [۸۴] در مطالعه اثر اشعه گاما با دزهای ۱/،۱۲/ و۱۵/ کیلوراد در بذور دو لاین کلزا مشاهده کردند که ارتفاع بوته و ارتفاع شاخه های فرعی اولیه در بوته های نسل M2 در تیمار با دز ۱/ کیلو راد کاهش یافت. باتوجه به مطالعات ایشان در نسلهای بعدی، این لاینها پتانسیل لازم را برای استفاده در برنامههای اصلاحی برای بهبود ارتفاع بوته نشان دادند. در مطالعه صدیقی و همکاران [۱۴۷] تاثیر دو دز مختلف اشعه گاما (۷۵۰ و ۱۰۰ گری ) به همراه دو غلظت EMS (1% و۷۵/%) در کلزا بررسی شده و با افزایش دز اشعه گاما، کاهش ارتفاع بوته گزارش شده است.
ژنوتیپ های مختلف براسیکا عموما از لحاظ ارتفاع بوته با یکدیگر تفاوت دارند. اقبال و همکاران [۹۸] اظهار داشتند علت اختلاف ارتفاع در ارقام کلزا را می توان به اختلاف موجود در تعداد روز تا رسیدگی نسبت داد. در گیاهانی مانند گندم [۱۳۵] و ذرت [۱۵۶] همراه با کاهش ارتفاع گیاه، وزن ساقه کاهش یافته و مواد فتوسنتزی مصرف نشده جهت رشد ساقهها در گیاهان پاکوتاه به تجمع در سایر اندامها از جمله دانه ها اختصاص مییابد. اقبال و همکاران [۹۸] گزارش کردند که تمام ژنوتیپهای خردل هندی دارای متوسط ارتفاع بیشتر از ژنوتیپهای کلزای معمولی هستند.

۴-۱-۴- وزن هزار دانه

لاین‌های مورد مطالعه از نظر وزن هزار دانه اختلاف بسیار معنی‌داری (۰/۰۱>p) را نشان دادند (جدول ۴-۲). بیشترین وزن هزار دانه در این ارزیابی مربوط به لاین شماره ۸۳  و کمترین آن مربوط به لاین شماره ۹۰ بود (جدول ۴-۴). میانگین این صفت در کل لاین‌ها برابر با ۱/۲گرم و دامنه آن از۹۶/۱ تا ۱۰/۳گرم متغیر بود (جدول ۴-۱). در مطالعهای دیگر دامنه تغییرات وزن هزار دانه را بین ۰۶/۳ تا ۰۱/۵ گرم و میانگین آن را ۱/۴ گرم برآورد کردند[۲۲].
ضرایب تغییرات فنوتیپی و ضریب تغییرات ژنتیکی برای این صفت به ترتیب برابر با ۶۶/۱۸ و ۶/۱۱ درصد به دست آمد(جدول ۴-۱). اختلاف نسبتاً زیاد این دو عدد مبین این نکته است که این صفت نسبتاً زیاد تحت تأثیر محیط قرار گرفته است، بطوریکه وراثت‌پذیری آن نیز در میان دیگر صفات کمترین و برابر با ۸/۱۰ درصد برآورد شد. شاید علت این کاهش وراثث‌پذیری به دلیل اثر بازدارندگی اشعه گاما بر رشد و نمو گیاه در نسل M1 باشد که تغییرات ژنتیکی غیر قابل جبرانی در گیاه ایجاد نموده و منجر به ایجاد گیاهی با دانه های سبکتر شده است. همچنین خسارت ناشی از اشعه نیز می تواند از طریق افزایش تعداد بذور عقیم حاصل از اختلال در متابولیسم دانه، وزن هزار دانه را کاهش دهد [۳۷].در مطالعه دیگر نیز القاء جهش با اشعه گاما برای افزایش وزن هزار دانه در لاینهای ساریگل موثر نبوده و افزایش دز موتاژن، وزن هزار دانه لاین ها را تا ۹/۲۰% نسبت به شاهد کاهش داد [۳۸]. بر خلاف نتایج این آزمایش موتانتهای با عملکرد دانه بهبود یافته در مطالعه سایر محققین در کلزا و خردل هندی گزارش شده است [۱۴۷]. در مطالعه رحیمی و بحرانی [۱۳۶] در کلزا با افزایش دز اشعه گاما تا ۳۰۰ گری وزن هزار دانه و عملکرد دانه کاهش یافته است. در تحقیق دیگری میزان وراثت‌پذیری وزن هزار دانه ۴/۹۳ درصد و ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی آن به ترتیب ۲/۱۳ و۴/۵ درصد گزارش شده است [۳۷].

۴-۱-۵- تعداد غلاف در بوته

ژنوتیپ‌های مورد ارزیابی برای تعداد غلاف در بوته در سطح احتمال ۱% با هم اختلاف معنی‌داری نشان دادند (جدول ۴-۲). میانگین این صفت تعداد ۵/۱۵۲ غلاف در بوته بود و لاین‌های شماره ۸۹ و ۶۹ به ترتیب با میانگین ۶۸ و ۲۴۴ عدد دارای کمترین و بیشترین تعداد غلاف در بوته بودند (جدول ۴-۱). ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی بالایی برای این صفت و به ترتیب برابر ۳۹/۱۸ و ۳/۱۱ درصد بود.(جدول ۴-۱). میزان وراثت‌پذیری برای این صفت نیز ۴۹ درصد برآورد گردید. با توجه به تفاوت کم ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی و وراثت‌پذیری نسبتا پایین این صفت، می‌توان نتیجه گرفت که بیشتر تنوع مشاهده شده برای این صفت نیز ناشی از عوامل محیطی بوده و انتخاب در بهبود این صفت تاثیر شایانی ندارد.وجود تنوع ژنتیکی مناسب در بین مواد گیاهی مورد مطالعه می تواند اصلاحگر را درکشف روابط بین صفات یاری کرده و کارایی انتخاب را نیز بالا ببرد [۸۳]. با توجه به اینکه تعداد غلاف در بوته یکی از اجزای اصلی عملکرد دانه است [۱۳۰، ۱۶۲]، با بهره گرفتن از تنوع موجود و انتخاب ژنوتیپ‌های مناسب می‌توان موجب افزایش عملکرد دانه شد. برخی از محققین گزارش کردهاند که بهنژادی در جهت افزایش عملکرد بالقوه در کلزا تا حدود زیادی ناشی از قدرت مخزن (تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف) و در اکثر موارد از طریق تعداد غلاف در بوته است [۱۵۵].

۴-۱-۶- تعداد دانه در غلاف

لاین‌های کلزا مورد مطالعه اختلاف بسیار معنی‌داری (۰/۰۱>p) با یکدیگر از لحاظ تعداد دانه در غلاف داشتند(جدول ۴-۲). میانگین تعداد دانه در غلاف برای کلیه لاین‌ها برابر با ۶/۲۱ عدد بود و دامنه آن از تعداد ۱۳ تا ۴۰ عدد متغیر بود(جدول ۴-۱). لاین‌های شماره ۴۶ و ۳۸ به ترتیب دارای کمترین و بیشترین تعداد دانه در غلاف بودند. روستا باغی و همکاران [۲۲] نیز نتایج مشابهی از لحاظ معنی‌دار شدن اثر ارقام مختلف بر این صفت گزارش کردند. برای این صفت وراثت‌پذیری بالا و برابر با ۷/۵۰ درصد مشاهده شد و همچنین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی برای این صفت به ترتیب برابر با ۷۸/۱۲  و ۵/۷ درصد بود. سینگ [۱۴۸] تعداد دانه در غلاف را از عوامل تأثیر گذار در عملکرد دانه می داند و دیپن براک [۸۳] این صفت را یکی از اجزای اصلی عملکرد دانه می شمارد. تورلینگ [۱۵۴] در مطالعه خود اظهار داشته است در صورتی که اثر تعداد غلاف در بوته ثابت نگه داشته شود، تعداد دانه در غلاف اثر قابل ملاحظه ای بر روی عملکرد خواهد داشت. همچنین کلارک وهمکاران [۷۴] گزارش کردند که با افزایش تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف افزایش یافته ولی وزن هزار دانه کاهش مییابد و همبستگی منفی و کمی بین تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه وجود دارد.
شاه و همکاران [۱۴۳] افزایش تعداد دانه در غلاف را در اثر القای جهش با دزهای ضعیف تا متوسط اشعه گاما گزارش کردند.در مطالعه صدیقی و همکاران [۱۴۶] کاهش تعداد دانه در غلاف با افزایش دز اشعه گاما گزارش شده است. نتایج حاصل مبنی بر کاهش تعداد دانه در غلاف در اثر تیمار با اشعه گاما توسط پاتیل و همکاران [۱۳۴] در سویا نیز گزارش شده است.
باقری و همکاران [۸] صفت تعداد دانه در غلاف را به عنوان بهترین شاخص انتخاب غیر مستقیم در جهت بهبود ژنتیکی عملکرد دانه معرفی نمودند. فتحی و همکاران [۸۷]، تانگو همکاران [۵۳۱] و رای و همکاران [۱۳۷] نیز تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته و عملکرد بیولوژیک را به عنوان بهترین شاخص های انتخاب برای بهبود عملکرد دانه شناسایی نمودند.

۴-۱-۷- عملکرد دانه در بوته

ژنوتیپ‌های مورد مطالعه از لحاظ صفت عملکرد دانه در بوته در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی‌داری نشان دادند (جدول ۴-۲). میانگین این صفت برای کلیه لاین‌ها ۸/۱۲ گرم بود و دامنه آن از ۵ گرم برای لاین شماره ۹۱ تا ۸/۲۲ گرم برای لاین شماره ۷۶ تغییرات داشت (جدول ۴-۴) که تفاوت بسیار قابل توجهی را بین لاین‌ها نشان می‌دهد.
ضریب تغییرات فنوتیپی و ضریب تغییرات ژنتیکی برای این صفت به ترتیب برابر ۹/۲۲ و ۱/۱۵ درصد برآورد گردید (جدول ۴-۱). همان طور که برای صفت وزن هزار دانه اشاره شد، سهم قابل توجهی از تنوع مشاهده شده در میان لاین‌های مورد مطالعه برای صفت عملکرد دانه در بوته نیز محیطی می‌باشد که این در اختلاف نسبتاً زیاد ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی خود را نشان داده است. وراثت‌پذیری برای این صفت ۳/۲۲ درصد به دست آمد. در تحقیقی که به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و روابط عملکرد و اجزای عملکرد بر روی ده رقم کلزا در منطقه بیرجند انجام شده، نتایج تجزیه واریانس نشان داده است که از لحاظ تمامی صفات روز تا ۵۰ درصد گلدهی، روز تا رسیدگی، عملکرد بیولوژیک، طول غلاف، عملکرد اقتصادی، و شاخص برداشت اختلاف معنی‌دار بین ارقام وجود داشته است [۳۲]. علیزاده و همکاران [۳۷] نیز وراثت‌پذیری عملکرد دانه را ۸/۷۲ و ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی آن را به ترتیب ۴/۱۴ و ۶/۱۳ گزارش کردهاند.

 

 

جدول ۴-۴: میانگین عملکرد دانه و صفات زراعی لاین های مورد ارزیابی

 

 

 

شماره لاین

 

منشا از تیمار

 

روز تا گلدهی

 

رسیدگی فیزیولوژیک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معاون پژوهشی
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات هرمزگان
چکیده
اصلی ترین هدف این تحقیق،توضیح ساز وکارهای حقوقی قانون نظارت برنمایندگان مجلس شورای اسلامی است،موضوع اصول ۸۵،۸۶،۸۴،۵۶،۷۱قانون اساسی جمهوری اسلامی،ایران است. این پدیده حقوقی از خردادسال۸۹ ۱۳به جامعه حقوقی ایران معرفی شد.که ضرورت توجه حقوقدانان وپزوهشگران رابه خود جلب می کند. پس از اثبات ضرورت نظارت بر نمایندگان مجلس، آنچه مورد بحث و گفتگوی بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته، اینکه آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی نظارت پذیر می‌باشند، قلمرو این نظارت چیست و معیارهای ارزیابی نمایندگان کدام است. مردم پس از انتخاب نمایندگان توان نظارت را دارا هستند یا خیر، وظایف نمایندگی چیست، در صورت از دست دادن شرایط نمایندگی چه کسانی یا چه نهادی می‌تواند انعزال نماینده را اعمال نمایند. نمایندگان مجلس موظفند براساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی‌به اعمال این وظیفه بپردازند. تحقیق حاضر شامل سه فصل است که در آن به مفهوم و مبانی نظارت، صلاحیت‌های ذاتی نمایندگان و نظارت بر قدرت و معیارهای ارزیابی نمایندگان، سوابق نظارت بر قدرت نمایندگان درچند نمونه از نظام‌های سیاسی و ساز و کارهای این نظارت در نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است.
فصل اوّل
کلیات
مقدمه
عدالت بدون قدرت، ناتوان است، قدرت نیزبدون عدالت خودکامگی است.[۱]
جایگاه برجسته و حساس مجلس شورای اسلامی‌‌درحقوق اساسی وساختارکلی نظام جمهوری اسلامی جایگاه ویژه‌ای رابرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی‌‌رقم زده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
به گونه‌ای که نظارت برنمایندگان و انتخابات وتعیین صحت وسقم آن ازاهمیت خاصی برخورداربوده وسازوکارنظارتی پیوسته محل بحث ومنا قشه بوده است.رسیدگی به اعتبار نامه نمایندگان مجلس توسط خودمجلس به عنوان یکی ازساز وکارهای نظارتی ونظارت شورای نگهبان هردودرقانون اساسی به صراحت آمده است.
طرح نظارت بر نمایندگان یکی از پربحث​ترین مصوبات مجلس هشتم است که پس از مدت‌ها مذاکره و بحث و بررسی به تصویب رسید. در نظام‌های سیاسی پیچیده امروز، نظارت امری ضروری و گریز ناپذیراست.منتها نوع نظارت ونظام آن، در کشور‌های مختلف بسیار متفاوت است. دراین پایان نامه به واکاوی آن میپردازیم.
بیان مساله
نمایندگان از آن جهت که امانت‌دار ملت در امور سیاسی و تقنینی هستند، مسؤولیت سنگینی برعهده دارند. انتظارات مردم و منافع جامعه در معرض کردار و رفتار نمایندگان قرار می‌گیرد. کمترین ناتوانی، مسامحه، عدم‌دقت و توجه و نادیده گرفتن ارزش‌های اخلاقی، عقیدتی، حقوق و آزادی‌ها و انتظارات جامعه، ممکن است خسارات جبران‌ناپذیری را وارد سازد. بدین جهت، نظارت بر اعمال و رفتار نمایندگان امری منطقی به‌نظر می‌رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ق.ظ ]




۲-۵-۳- رابطه زن شوهر دار با مرد اجنبی:
در قانون حمورابی به این نکته که زن مکلف به رعایت کمال و وفاداری نسبت به مرد بوده توجه شده است و در صورت خیانت زن نسبت به شوهر خود مجازات وی غرق کردن در آب پیش بینی گردیده است. بدین ترتیب زنا با زن شوهر دار جرم بوده و زانی و زانیه هر دو به مجازات می رسند.
ماده ی ۱۲۹ مقرر می دارد: «اگر زن شوهر داری با مرد اجنبی در یک بستر دیده شود دست و پای هر دوی آنها را بسته و در آب می اندازند مگر اینکه شوهر زن خود را بخشیده و پادشاه مرد را مورد عفو قرار دهد».( آشوری، ص ۱۱۴ و ۱۱۳)
علاوه بر قانون فوق الذکر، قوانین و مقرراتی که این عمل را جرم شناخته و با آن برخورد نموده، قانون و مقررات مربوط به تمدن هیتی است. در این تمدن مقررات و مواردی که در ارتباط با جرم زنا وجود دارد به عبارت اخری در این تمدن عمل زنا جرم شناخته شده و با آن برخورد گردیده است قوانین هیتی نمایانگر دو سری از الواحی هستند که با «اگر شخص» شروع می شود و این دو لوح در دویست ماده تنظیم گردیده و ممکن است لوح سومی نیز وجود داشته باشد.( اکبری، ص ۳۱٫) هیتی ها انجام این عمل را نه تنها نسبت به شخص جرم دانسته بلکه آمیزش با حیوانات را نیز جرم و قابل مجازات دانسته است بطور کلی می توان گفت که قوانین هیتی‌ها مربوط به این فعل به دو قسم تقسیم می شود: یکی مقررات مربوط به زنا و نزدیکی با شخص و دوم مقررات مربوط به آمیزش با حیوانات است.
۲-۵-۴-مقررات مربوط به زنا و نزدیکی با شخص
ماده ی ۱۸۹ـ اگر مردی به مادر خودش تجاوز کند، یک جرم بزرگ محسوب می شود و اگر به دختر خودش تجاوز کند یک جرم بزرگ محسوب می شود و اگر به پسرش تجاوز کند باز هم یک جرم بزرگ محسوب می شود.
ماده ی ۱۹۱ـ اگر مردی با چندین زن آزاد که با هم خواهر و مادر هستند به سر ببرد، اگر یکی از آنان در یک کشور و دیگری در کشور دیگری باشند زنا کند مجازاتی در کار نخواهد بود اما اگر این امر در یک کشور و در یک مکان روی دهد، در حالی که مرد آگاه به روابط جنسی آنهاست جرم بزرگی محسوب می شود.
ماده ی ۱۹۲ـ اگر همسر مردی بمیرد و او با خواهر زنش ازدواج کند مجازاتی نخواهد داشت.
ماده ی ۱۹۵ـ اگر به هر شکل مردی با زوجه ی برادرش همبستر شود در حالی که برادرش در قید حیات هست، جرم بزرگی محسوب خواهد شد، اگر مردی زن آزادی را به عنوان همسر در اختیار دارد؛ آنگاه دختر او را لمس کند جرم بزرگی محسوب می شود و اگر مردی دختری را به عنوان همسر در اختیار دارد سپس مادرش یا خواهرش را لمس نماید، جرم بزرگی خواهد بود.
ماده ی ۱۹۷ـ اگر مردی در کوهستان جلوی زنی را بگیرد و با وی آمیزش کند، آن مرد مجرم هست و به قتل خواهد رسید. اما اگر آن مرد جلوی زنی را در خانه اش بگیرد و با وی آمیزش کند، زن مجرم است و به قتل خواهد رسید. اگر شوهر آن دو را بیابد می تواند هر دو را به قتل برساند و برای وی مجازاتی وجود نخواهد داشت.
دانلود پایان نامه
ماده ی ۱۹۸ـ اگر شوهر آنها را جلوی دروازه ی قصر بیاورد و اعلام نماید که «همسر نباید کشته شود» بدین وسیله جان همسرش را نجات داده است.همچنین جان زانی محصن را نیز خواهد بخشید و بر روی سرش علامت داغ خواهد نهاد.اگر بگوید «بگذارید هر دوی آنها بمیرند» شاه ممکن است حکم قتلشان را صادر نماید و یا اینکه جانشان را ببخشد.
۲-۵-۵-قوانین هیتی ها مربوط به آمیزش با حیوانات
ماده ی ۱۸۷ـ اگر فردی با مهم ترین حیوان « گاو» آمیزش کند یک جرم بزرگ محسوب شده و کشته خواهد شد. مقامات وی را در دادگاه شاهی حاضر کنند خواه اینکه پادشاه دستور قتلش را صادر نماید و یا جانش را ببخشد، او نباید نسبت به حکم شاه شکایت نماید.
ماده ی ۱۸۸ـ اگر فردی با گوسفندی آمیزش نماید یک جرم بزرگ محسوب شده و باید کشته شود. مقامات او را به دادگاه شاه می برند خواه این که پادشاه فرمان قتل وی را بدهد یا او را ببخشد او حق شکایت ندارد.
ماده ی ۱۹۹ـ اگر کسی با خوک یا سگی آمیزش نماید خواهد مرد، … و اگر گاو نری به انسان بجهد گاو خواهد مرد اما آن مرد نخواهد مرد و ممکن است گوسفندی به جای آن فرد پیشنهاد شود و مقامات آن گوسفند را خواهند کشت و اگر خوکی بر روی انسان بجهد، مجازات نخواهد شد.
ماده ی ۲۰۰ـ قسمت اخیر این ماده مقرر می دارد… اگر کسی با یک زن خارجی همچنین مادر یا خواهر وی همبستر شود عملش مجازاتی در پی نخواهد داشت.
با توجه به این قوانین، که از دیدگاه مقنن آنها، این عمل را جرم دانسته و برای آن هم مجازات هایی مقرر داشته؛ باید گفت عکس العمل آنها در مقابل این فعل مناسب نبوده است و به این طریق خواسته اند زشتی عمل را در نزد مردم جلوه دهند با این وجود می توان گفت زنا قبلا از اسلام، به عنوان فعلی مستوجب کیفری مناسب با در نظر گرفتن شرایط زانی یا زانیه باشد، جلوه نداشت.
اساساً در ادوار قدیم اهمیت و بهایی برای زن قائل نبودند تا این که مورد تجاوز واقع شود او را مورد حمایت قرار دهند؛ و اصولاً زن را موجودی می دانسته اند برای استفاده و رفع نیاز های خود، مخصوصاً نیاز های جنسی، در این خصوص مطالبی در کتاب «روح الامین الاسلامی» بیان گردیده است که خلاصه‌ی آن چنین است:
اکثر جوامع گذشته خصوصاً در یونان قدیم و آتن، زن را به عنوان کالای پست و بی ارزشی در بازار و میادین در معرض خرید و فروش قرار می دادند و علاوه بر اینکه او را عنصری کثیف و شیطانی می دانسته اند همه چیز را بر او حرام گردانیده بودند جز خانه داری و تربیت اطفال و در پیش خود تصور می کردند زن ابزاری است در دست شیطان که برای گول زدن و به فساد کشاندنشان از آن استفاده می‌کند.( سعیدی، ص ۲۷۸٫)
۲-۶- زنا بعد از اسلام
بعد از ظهور دین اسلام، برخوردهای متفاوتی با توجه به شرایط، نسبت به آن صورت گرفت به طوری که در اول این قسمت بیان گردید، زنا در قبل از اسلام رواج داشت، به طوری که بر بام خانه هایشان علامت و پرچمی برای ورود مردان خوشگذران و دعوتشان به عیاشی و … نصب کرده بودند. رواج آن به قدری بود که پس از سقوط دومین شهر بزرگ «طائف» مردم آنجا برای معاهده نزد پیامبر اکرم (ص) آمدند و چهار ماده را شرط اساسی معاهده قرار دادند، که یکی از آنها آزادی زنا بود. پیامبر اکرم (ص) جواب آنها را رد نمود و فرمود: هرگز؛ و این آیه را خواند «لا تقربوا الزنا کان فاحشه و سآء سبیلاً». یعنی: «هرگز به زنا نزدیک نشوید زیرا این کار بسیار زشت و راه بد و ناپسندی است».( حسنی، ص ۱۴۲٫)
و بعد از اسلام هم آیات قرآنی و هم روایات فراوان از معصومین (علیهم السلام) این عمل را قبیح و زشت دانسته و آن را منع نمودند به طوری که علاوه بر دین اسلام، ادیان الهی دیگر نیز آن را منع نموده اند. از جمله اولین آیاتی که بعد از ظهور دین مبین اسلام، زنا را منع نمود و برای مرتکبین آن کیفر مقرر نمود سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی ۱۵ آن است که می فرماید: «زنانی که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد از خودتان (مسلمان) بر آنها بخواهید، چنانچه شهادت دادند در این صورت آنها را در خانه نگه دارید تا زمان عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند».
بنابراین می توان گفت که حکم موقت و ابتدایی زنا حبس ابد است تا بمیرد به دلیل اینکه آیه ی مبارکه می فرماید:«حتی یتوفا هنّ الموت» منتهی اسمی از حبس در زندان برده نشده است و فقط به نگهداری در خانه اکتفا شده است؛ و جمله ی «حتی یتوفا هن الموت او یجعل الله لهن سبیلاً» یعنی تا خداوند راهی برای نجاتشان از حبس دائم عنایت فرماید. که حکم جلد آن را وضع کرد، چرا که تنها حکم جاری بر زنان زناکار، در اواخر زمان پیامبر (ص) و آنچه که بعدها نیز بین مسلمانان معمول بوده تنبیه با تازیانه است نه حبس دائم … «الزّانیه و الزّانی فاجلدوا کلّ واحد منهما مائه جلده …» سوره ی مبارکه ی نور آیه‌ی ۲٫( طباطبایی، جلد ۸، ص ۷۴٫)با توجه به این آیه ی مبارکه برخی معتقدند که منظور از حبس زن در خانه، محافظت زن از تکرار عمل بوده است ولی اکثر مفسران آن را حبس مؤبد که پایان آن مرگ بوده معنی کرده اند و سبیل هم اشاره به وعده ی وضع حکم مزبور بوده است چرا که وقتی این آیه نازل شد «آیه ی جلد» پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قد جعل الله لهنّ سبیلاً».(مدیر شانه چی، ص ۳۱۰٫)
علاوه بر اینکه در اسلام زنا را مستوجب کیفر دانسته، یک نوع مجازات تبعی دیگری را نیز برای مرتکب پیش بینی کرده است که آن حرمت نکاح با زن فاحشه برای مردان مسلمان است یعنی خداوند حکیم علاوه بر کیفری که برای زانیه مقرر نموده است در واقع خواسته بین زنان فاحشه و غیر آن فرقی قائل شود که آن همان حرمت نکاح با زن فاحشه است و همچنین این ممنوعیت را برای مردان زناکار مقرر نموده است.
بنابراین در آیه ی ۴ سوره ی مبارکه ی نور می فرماید:«الزانی لاینکح إلا زانیه او مشرکه و الزانیه لاینکحها إلا زان أو مشرک و حرّم ذلک علی الؤمنین» یعنی: «مرد زناکار نکاح نمی کند مگر با زن زناکار و یا مشرک و زن زناکار نباید نکاح کند جز با مرد زناکار و مشرک و نکاح فاحشه بر مسلمانان حرام است».
و این یکی از زیباترین قانون های اسلام است که نکاح زن فاحشه را مادام که توبه نکند حرام دانسته است و در مورد سبب نزول این آیه روایت شده است که مرثد پسرای مرثد از پیغمبر خواست تا به او اجازه دهد با زنی که فاحشه است و از زمان جاهلیت به او علاقمند است واسمش عناق بود، ازدواج کند، ولی پیغمبر (ص) از او روی گردانید و این آیه نازل شد و پیغمبر (ص) آیه را تلاوت فرمود و به مرد گفت «لاتنکحها» یعنی او را نکاح نکنید.( طباطبایی، جلد ۸، ص ۲۷۲ – ۲۷۱٫) در مورد عکس العملی که نسبت به زنا در تمدن عثمانی ها می شود بدین عنوان بود که به موجب دستور قرآن هر فرد حق داشت تا چهار زن عقدی و عده ای صیغه اختیار کند، و در آن برهه که لشکریان عثمانی غالباً در جنگ بودند و مدتی از زوجه های خود دور می ماندند، زنان بیوه و یا دختران مسیحیان مغلوب را به عقد خود در می آوردند یا به صیغه می گرفتند. در این زمینه هیچ گونه تعصب دینی و نژادی مانع راهشان نبود، در آن شرایط دیگر نیازی به زنا باقی نمی ماند و وقتی چنان عملی اتفاق می افتاد کیفر آن بسیار شدید بود. زن را وادار می کردند خری را خریداری کند و سوار بر آن در شهر بچرخد و مرد پس از آنکه صد ضربه تازیانه نوش جان می کرد، می بایست دژخیم خود را ببوسد و انعامی هم بعنوان دسترنج به وی بدهد. (دورانت، ویل، مترجمان: فردین ابداعی، سهیل آذری، پرویز مرزبان، ص ۸۴۰ و ۶۸٫)در شریعت مقدس حضرت موسی (ع) کیفر مرد زناکار قتل و مجازات زانیه «سنگسار» بود، در قوانین قدیم هند زن زانیه را در پیش سگ های گرسنه می انداختند تا دریده و خورده شود و مرد زانی را می سوزاندند. در قانون لیکر گوس یونانی، مجازات زانی مانند مجازات کسی بود که پدرش را کشته بود، در قانون روم زن و مرد زانی را به اعدام محکوم می کردند. در انگلستان در گذشته زنان زناکار را در شهر می گرداندند و آن قدر می زدند که بمیرد و در برخی از اقوام آنان را آتش می زدند و در قوانین قدیم مصری زناکار با کشته شدن کیفر می شد. لیکورگ قانونگذار معروف «اسپارتی» آن قدر این عمل را پست می دانست که حتی معتقد بود نباید نام این جرم در قانون مطرح گردد.( حسنی، ص ۱۳۴ و ۱۳۳٫)
در برخی از مناطق، وجود روابط نامشروع و ارتکاب به زنا در بین افراد یک منطقه به قدری مایه ی سرشکستگی افراد آن منطقه میگردید که افراد مذکور تمامی قوانین حکومتی و شرعی را نادیده گرفته و به حکم خود مرتکب را به قتل می رسانند. حتی اگر رابطه طرفین در حد عمل زنا نباشد و فقط به اصطلاح رابطه نامشروع بین آنها جاری باشد، این سنت در جامعه ی ما، در برخی از مناطق خوزستان رواج دارد که به اصطلاح آن را «نهو کردن» یا قتل ناموسی می گویند.
منظور از اصطلاح «نهو کردن» کشتن دختران یا زنانی است که متهم به داشتن رابطه نامشروع با مردان نامحرم شده اند و حاضر به ازدواج با پسر عمو و سایر پسران طایفه نمی شوند و با افرادی غیر از طایفه و عشیره ی خود ازدواج می کنند، و یا وقتی که دختر یا زنی در حد یک اتهام واهی متهم به داشتن رابطه نامشروع گردید از نظر خانواده اش منفور و مایه ی ننگ خانواده و قبیله ی خود می شود و در اولین فرصت باید به قتل برسد حال اتهام حقیقت داشته باشد یا نه؟ عمل انجام شده باشد یا نه؟ هنوز دختر است یا نه؟ متأهل است یا مجرد؟ هیچ گونه تأثیری نخواهد داشت و برای قتل او وجود یک اتهام کافی است و کشتن او در میان طایفه خود یک ارزش محسوب می شود و از طرفی چون شاکی خصوصی در میان نیست مجازات و کیفر نمی بیند، زیرا قاتل یا خود از اولیای دم است و یا او را مجاز به انجام چنین عملی کرده اند.( قرائی مقدم، شماره ی ۳۲، پاییز ۱۳۷۹، ص ۸۳ و ۸۲٫) این عادت حاکم بر این مناطق و دیگر برخورد های غیر انسانی در قبال این عمل، نشان دهنده ی نفرت مردم نسبت به این فعل است که در نظر آنها زشتی آن بیش از هر جرم و تجاوز دیگری، جلوه گرست.
فصل سوم: شرایط و ادله اجرای رجم
در مسائل نظری و فقهی اجتهادی از هر نوع که باشد باید براساس مبانی و ادله شرعی معتبر بازنگری شود و نظر مخالف که در مسائل نظری، طبیعی است به صورت آزادانه مطرح شود؛ زیرا تکامل علوم، درک حقایق، اصلاح اندیشه‌ها و نظریات، از راه بحث‌های علمی، تبادل افکار و تفاهم کامل میسر است. از این‌رو امیرمؤمنان علی (ع) فرمود:«اضربوا الرأی بالرأی یتولد منه الصواب؛»(غرر الحکم و درر الکلم، حدیث ۲۵۶۶.) برخی آرا را بر برخی دیگر عرضه کنید؛ زیرا رأی درست از این راه به دست می‌آید.(غرر الحکم و درر الکلم، حدیث ۲۵۶۹.) و در جایی دیگر فرمود: «من استقبل وجوه الآراء حفظ من الخطاء».(غرر الحکم و درر الکلم، حدیث ۲۴۸۶.) آن‌کس که از آرا و نظرات استقبال کند و آن‌ ها را بررسی کند، از خطا ایمن می‌شود.(میزان الحکمه، باب مراء.) در آموزه‌های دینی به مقوله نقد و پذیرش آن اهمیت بسیاری داده شده است. به همین دلیل از دیرباز در مراکز علمی و پژوهشی، این روش پسندیده در مسائل نظری و علمی رواج داشته و به عنوان امری ضروری، بر آن تأکید و توصیه داشته‌اند.
۳-۱-ادله اجرای حکم رجم:
۳-۱-۱-روایات
۱. قال ابوهریره جاء ماعز بن مالک إلی النبی (ص) فقال إنی زنیت فاعرض عنه ثم قال إنی زنیت فاعرض عنه ثم قال إنی زنیت فاعرض عنه ثم قال قد زنیت فاعرض عنه حتی أقر أربع مرات فأمر به أن یرجم فلما أصابته الحجاره أدبر یشتد فلقیه رجل بیده لحی جمل فضربه فصرعه فذکر للنبی (ص) فراره حین مسته الحجاره قال فهل لا ترکتموه؛(ابن ماجه، سنن، حدیث ۲۵۵۴.)
ابوهریره می‌گوید ماعز بن مالک خدمت پیامبر (ص) رسید و به او گفت من زنا کردم؛ پیامبر از او روی گرداند. باز گفت من زنا کردم؛ دوباره از او روی گرداند. سپس تکرار کرد؛ این‌بار هم پیامبر از او روی گردانید. او پس از این‌که چهار مرتبه اقرار به زنا کرد، پیامبر دستور رجم او را صادر کرد و او را سنگسار نمود. همین‌که مورد اصابت سنگ‌ها قرار گرفت، پشت کرد و پا به فرار گذاشت. فردی که استخوان شتری را در دست داشت، پس از آن‌که به او رسید آن را بر او کوبید و مرد. جریان را به پیامبر (ص) خبر دادند. حضرت فرمود چرا او را رها نکردید.
مانند این خبر را عبدالله بن بریده از پدرش روایت کرده است. (احمد بن حنبل شیبانی، مسند، ج۳، ص۲.) و تنها فرقی که با این خبر دارد، این است که رسول خدا (ص) در این خبر از قوم و خویشان ماعز درباره عقلش پرسید، آنها به عقل اوشهادت دادند و وقتی که مسلم شد او عاقل بوده، پیامبر دستور رجم وی را دادند.
۲٫علی بن ابراهیم از محمد بن عیسی و او از یونس و از اوان و از ابی‌العباس و او از امام صادق (ع) نقل کرد که فرمود مردی خدمت پیامبر (ص) رسد و گفت:«إنی زنیت ثم جاء الیه الثالثه فقال یا رسول الله إنی زنیت و عذاب الدنیا أهون من عذاب الآخره فقال رسول الله (ص) أبصاحبکم بعس (یعنی به جنّه) قالوا لا فأقر علی نفسه الرابعه فأمر به رسول الله (ص) فحفروا له حفیره فلما ان وجد مس الحجاره خرج یشتد فلقیه الزبیر فرماه بساق بعیر فسقط فعقله به فأدرکه الناس فقتلوه فأخبروا النبی (ص) بذلک فقال هل لا ترکتموه ثم قال لو استتر ثم تاب کان خیراً له؛»(کلینی، کافی، ج۷، ص۱۸۵ و شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۸.)
مردی خدمت رسول خدا رسید و به حضرت گفت من زنا کردم. مرتبه دوم که خدمت او رسید، آن را تکرار کرد و گفت تحمل عذاب دنیا برای من از عذاب آخرت آسان‌تر است. پیامبر رو به کسی که با آن مرد بود کرد و گفت آیا دوست شما را اشکالی است؟ (یعنی دیوانه است)، گفت نه. چهارمین‌بار که او اقرار به زنا کرد، حضرت دستور داد برایش گودالی حفر شد و او را در آن‌جا انداختند (سنگ‌ها به طرف او پرتاب شد)، همین‌که سنگ‌ها به او برخورد کردند، از گودال خارج شد و پا به فرار گذاشت. زبیر که با وی برخورد کرد، با ساق شتری که در دست داشت بر سر او زد و روی زمین افتاد. آن‌گاه او را به بند کشید و مردم در آن وقت رسیدند و او را کشتند. زمانی که رسول خدا از جریان باخبر شد، فرمود چرا رهایش نکردید؟ سپس فرمود اگر پنهان می‌داشت سپس توبه می‌کرد برایش بهتر بود.
۳٫ابوهریره و زید بن خالد جهنی نقل کرده‌اند که مردی از اعراب خدمت رسول خدا (ص) رسید و گفت:«یا رسول الله أنشدک الله ألا قضیت لی بکتاب الله فقال الخصم الآخر وهو أفقه منه نعم فاقض بیننا بکتاب الله وأذن لی فقال رسول‌الله (ص) قل. قال إن ابنی کان عسیفاً علی هذا فزنی بأمراته وإنی أخبرت أن علی ابنی الرجم فافتدیت منه بمأه شاه وولیده. فسألت أهل العلم فاخبرونی انما علی ابنی جلد مأه وتغریب عام وانّ علی إمراه هذا الرجم فقال رسول‌الله (ص) والذی نفسی بیده لا قضین بینکما بکتاب الله الولیده والغنم رد وعلی ابنک جلد مأه وتغریب عام واغد یا أنیس إلی امرأه هذا فإن اعترفت فارجمها قال فغدا علیها فاعترفت فأمر بها رسول الله (ص) فرجمت؛»(مسلم بن حجاج، صحیح، ج۵.)
مردی عرب خدمت پیامبر (ص) رسید و عرض کرد تو را به خداوند قسم می‌دهم که بر من جز به کتاب خدا حکم نکنید.دشمن مقابل که از او داناتر بود گفت آری بین ما به کتاب خدا حکم کن و به پیامبر گفت به من اذن سخن بده. حضرت به او اذن داد. او گفت پسر من نزد این شخص کارگر بود و با زن او زنا کرده و به من خبر رسید که بر او حکم رجم است و من برای او صد گوسفند و یک کنیز فدیه دادم و بعد از عالمان پرسیدم، آنها گفتند که بر پسرم صد تازیانه و یک سال دوری از وطن، و بر زن رجم است. آن‌گاه رسول خدا فرمود سوگند به آن‌که جان من در دست اوست، به کتاب خداوند بین شما حکم می‌کنم؛ کنیز و گوسفندان به تو بازگردانده می‌شوند، و اما بر پسر تو صد تازیانه و یک سال دوری از وطن است. پس ای انیس برو نزد همسر این شخص، اگر او اعتراف به زنا نمود، وی را سنگسار کنید.
راوی می‌گوید انس نزد آن زن رفت و او به گناه خود اعتراف نمود، آن‌گاه پیامبر دستور رجم او را صادر کرد.
۴٫عباده بن صامت از پیامبر (ص) نقل کرد که فرمود:«خذوا عنی خذوا عنی قد جعل الله لهن سبیلاً البکر بالبکر جلد مأه ونفی سنه والثیب بالثیب جلد مأه والرجم؛» از من بگیرید از من بگیرید، همانا خداوند برای آنان (که زنا کرده‌اند) راهی قرار داد؛ پسر باکر با دختر باکره صد تازیانه و یکسال دوری از وطن، و بر مرد و زن همسردار جمع بین حکم صد تازیانه و سنگسار.
۵٫محمدبن عیسی از حسین بن سعید از النصر از عاصم بن حمید از ابی بصیر از امام صادق (ع) که فرمود: «الرجم حدالله الأکبر والجلد حدالله الأصغر وإذا زنی الرجل المحسن رجم ولا یجلد؛» امام صادق (ع) فرمود:«رجم، حد بزرگ خدا و تازیانه، حد کوچک‌تر خداست و اگر محصن زنا کرد، رجم می‌شود نه تازیانه.»
۳-۲-شرایط زانی و زانیه
۳-۲-۱-بالغ و عاقل بودن
دو قید بالغ و عاقل بودن بدین معنا که شخص باید به سن بلوغ رسیده باشد و در حین ارتکاب هم مجنون نباشد و دارای قوه ی عقلانی و شعور باشد مورد نظر فقهای اسلامی بوده است. شهید ثانی در این مورد می فرماید: «بالغ و عاقل بودن مرد تنها در تحقق زنای فاعل شرط است اما در تحقق زنای زن شرط نیست به ویژه عاقل بودن و به همین دلیل اگر شخص دیوانه یا پسر بچه ی غیر بالغ ، زنی را وطی کند و زن با رضایت به این عمل تن دهد بر زن حد جاری می شود و زناکار به شمار می رود البته اگر پسر بچه او را وطی کند فقط شلاق می خورد اما شلاق نیز فی الجمله حد است بلکه حدی که در قرآن ذکر شده همان شلاق است و در آنجا که خدای متعال می فرماید «الزانیه و الزانی فاجدلوا کل واحدٍ منهما مائه جلده» زن و مرد زناکار، هریک را صد تازیانه بزنید.( شهید ثانی، ترجمه‌ی علی شیروانی،ص ۲۰٫) در جواهر الکلام دو قید عاقل و بالغ بودن را شرط تحقق زنا و عدم بلوغ را موجب عدم تحقق حد دانسته است. با توجه به حدیث رفع القلم (نجفی، ج ۴۱، ص ۲۶۲)محقق حلّی هم در کتاب شرایع الاسلام و مختصر النافع معتقد به این دو قید می باشد و معتقد است که زانی یا زانیه علاوه بر بلوغ باید عاقل هم باشد و رجم و حد بر مجنون در حالا زنا محقق نمی شود. (محقق حلی، ج ۲، ص ۹۳۴٫)لازم به ذکر است که در خصوص زنای دیوانه اقوالی بر خلاف نظرات فوق وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود. در نهایه گفته شده است که: «اگر مجنون با زنی زنا کند حد تام بر او اقامه می شود جلد یا رجم» و در مبسوط نیز همین قول است در صورتی که مجنونی زنا کند رجم یا حد بر او جاری می شود. در المقنعه گفته: «والمجنون إذا زنا اقیم علیه الحد فجلد ان کان بکراً و جلد و رجم ان کان محصناً و لیس حکمه حکم المجنونه لانه تقصیر الافعل بلشهوه و المجنونه ربما کان الفعل بها و هی مغلوبه» یعنی: هنگامی که مجنونی زنا کند حد بر او اقامه می شود. جلد ، هنگامی که بکر باشد و جلد و رجم ، هنگامی که محصن باشد و این حکم نیست به زن دیوانه نیست زیرا زن مجنون قصد این فعل را نداشته و این قصد بر او واقع شده است و او (زن دیوانه) مغلوب گشته است.( موسوی اردبیلی، ص ۱۵۵ و ۱۵۴٫) و فتوای استاد امام روحی الفداه در تحریر الوسیله همین هست که می فرماید: «بدون شبهه حد زنا در زن زانیه ی دیوانه جاری نمی شود و بر مرد زانی دیوانه نیز علی الاصح جاری نمی گردد».(خمینی (ره)، ج ۲، ص ۴۵۶٫) عبدالقادر عوده نیز در خصوص جنون می گوید: که دیوانگی را به زوال، اختلال و یا ضعف قوه ی عاقله تعریف کنیم و اثر جنون این است که جانی به خاطر فقدان عنصر ادراک مجازات نمی شود پس جنون فعل حرام را مباح نمی کند بلکه فقط مجازات را از فاعل بر می دارد این حکم مورد اتفاق همه ی فقها و شریعت است و در این مسئله ، شریعت با قوانین موضوعه جدید تفاوتی ندارد زیرا همه بر این عقیده اند که جنون مانع از مجازات فاعل است ولی فعل را جایز نمی کند.(عوده، ترجمان: الالفت، منصوری، قربانیان، ص ۲۹۷ و ۲۹۰٫) بین فقهای محترم اهل تسنن هیچ اختلافی در این مورد وجود ندارد و دلیلشان همان حدیث رفع قلم است که از پیغمبر گرامی (ص) نقل شده و امیر المؤمنین علی (ع) به خلیفه ی ثانی عمر بن الخطاب تذکر دادند و عمر بعد از شنیدن آن تکبیر گفت.
۳-۲-۲-مختار بودن
فقهای اسلام در مختار بودن زانی یا زانیه در تحقق حد زنا اتفاق نظر دارند و درواقع یکی از شرایط تحقق حد زنا را مختار بودن می دانند و اکثر فقها در تعریفی که از زنا دارند به این نکته اشاره فرمودند از جمله محقق حلی می فرمایند: «یشترط فی تعلق الحد، العلم بالتحریم و الاختیار و البلوغ»، یعنی؛ «شرط در تحقق حد، علم به حرام بودن فعل و اختیار و بالغ بودن است».( محقق حلی، ص ۲۱۳٫)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ق.ظ ]