تصادفی آنها را به دو گروه 15 نفره تقسیم کرده و سپس گروه آزمایش را به مدت 2 ماه هفته ای دو جلسه یک ساعته در مهدکودک تحت آموزش بسته آموزشی “زمین ما و آنچه در آن است” براساس برنامه ریزی چند بعدی قرار دادیم. آزمون رشد زبان گفتاری روی هر دو گروه اجرا و در نهایت نمره ای را که هر کودک در این آزمون کسب کرده است به تفکیک ترکیب های اصلی آزمون به عنوان پس آزمون محاسبه و ثبت گردید. سپس با بهره گرفتن از روش آماری T اختلافی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج داده ها نشان داده است از بین شش فرضیه بررسی شده در این تحقیق چهار فرضیه مبنی بر تاثیر برنامه ریزی چندبعدی در رشد زبان گفتاری و رشد مهارت های گوش کردن، صحبت کردن و معناشناسی در کودکان پیش از دبستان تایید شده است، اما در مورد تاثیر برنامه ریزی چندبعدی بر رشد مهارت سازماندهی و نحو در کودکان پیش از دبستان تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد.
کلید واژه
آموزش و پروش پیش از دبستان. برنامه ریزی چند بعدی. بسته آموزشی. رشد زبان گفتاری. زبان آموزی. رویکرد کل نگر . نظام زبان شناسی .
فصل اول
مقدمه .3
بیان مسئله5
اهمیت و ضرورت تحقیق.8
اهداف پژوهش10
فرضیات پژوهش.10
تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرح.11
تعاریف نظری.11
تعاریف عملیاتی.11
فصل دوم
آشنایی با آموزش و پرورش پیش از دبستان15
اهداف برنامه زبان آموزی در دوره پیش از دبستان.16
ویژگی های کلی کوکان 3تا6 سال.18
روند رشد زبان و سخنگویی در کودکان دوره پیش از دبستان.19
توصیف زبان.21
ارکان زبانی.23
رابطه اندیشه و زبان25
فرضیه نسبیت زبانی.26
دیدگاه شناختی پیاژه.27
دیدگاه نهادگرایی ویگوتسکی.29
دیدگاه اشترن درباره ی زبان کودک31
نظریات یادگیری و رشد زبانی کودک31
نظریه اسکینر.32
نظریه چامسکی.33
نظریه لوریا35
نظریه برونر.36
برنامه ریزی در دوره پیش از دبستان.37
رویکرد کل نگر در آموزش و پرورش پیش از دبستان38
اصول برنامه ریزی در برنامه زبان آموزی.39
اصول کلی تعلیم و تربیت.39
اصول برنامه زبان آموزی.40
گزینش و سازماندهی محتوا و راهبردهای ارائه برنامه زبان آموزی.43
مدل برنامه ریزی چند بعدی46
مبانی نظری برنامه ریزی بعدی.48
برنامه ریزی چندبعدی بر بنیان عمل.52
رشد زبان گفتاری و تقویت مهارت برقراری ارتباط در ابعاد برنامه ریزی چندبعدی.53
بعد پروژههای برگفته از زندگی کودک53
بعد مضامین، نگرشها و مهارتهای میان رشتهای.55
بعد فعالیت های مورد علاقه کودک57
قصه، قصه گویی و قصه خوانی.58
نمایش.59
بازی60
دورهم نشستن، گفتگو وجستجو.60
شعر، موسیقی و سرود61
رسانه های مکتوب و غیرمکتوب در برنامه ریزی چندبعدی61
پیشینه پژوهش.62
پژوهشهای خارجی.62
پژوهشهای داخلی.64
نتیجهگیری.66
فصل سوم
مقدمه73
روش تحقیق.74
جامعه آماری75
نمونه و روش نمونهگیری75
ابزارهای گردآوری دادهها75
شیوه اجرای پژوهش83
روش تجزیه و تحلیل داده ها.83
فصل چهارم
مقدمه86
بخش اول: یافته های توصیفی.86
بخش دوم: یافته های استنباطی.89
فرضیه اصلی.89
فرضیه اول90
فرضیه دوم90
فرضیه سوم.91
فرضیه چهارم.92
فرضیه پنجم.92
فصل پنجم
مقدمه96
بحث و بررسی فرضیه های پژوهش96
فرضیه اصلی.96
فرضیه اول 97
فرضیه دوم98
فرضیه سوم99
فرضیه چهارم.99
فرضیه پنجم.100
نتیجه گیری101
محدودیتهای پژوهش.103
پیشنهادات.103
پیشنهادات پژوهشی103
پیشنهادات کاربردی.104
منابع
منابع فارسی.105
منابع لاتین108
پیوست.109
فهرست جدول و نمودارها
جدول(3-1) تعداد آزمودنی های هر گروه به تفکیک جنسیت75
جدول(4-1) مقایسه سطح هوشی کودکان دو گروه آزمایش و کنترل86
جدول (4-2)شاخصهای آمار توصیفی متغیرهای مورد بررسی در گروه آزمایش و کنترل87
نمودار(4-1)مقایسه میانگینهای دو گروه در متغیرهای مورد بررسی.88
جدول(4-3) آزمون t اختلافی برای بررسی تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در رشد زبان گفتاری.89
جدول(4-4) آزمونt اختلافی برای بررسی تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در رشد مهارت گوش کردن90
جدول(4-5) آزمونt اختلافی برای بررسی تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در رشد مهارت سازماندهی.90
جدول(4-6) آزمون t اختلافی برای بررسی تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در رشد مهارت صحبت کردن.91
جدول(4-7) آزمونtاختلافی برای بررسی تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در رشد معناشناسی.92
جدول(4-8) آزمونt اختلافی برای بررسی تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در رشد مهارت نحو92
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
امروزه سالهای اولیه کودکی توجه بسیاری از روانشناسان و متخصصین تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است، چرا که دورانی است که پایه شخصیت فرد در آن شکل گرفته و تحول و پیشرفت کودک در جنبههای مختلف رشد یعنی شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی بسیار سریعتر از دورانهای بعدی زندگی اتفاق میافتد. مطالعات و پژوهشهای روزافزونی که توسط متخصصان و روانشناسان درخصوص سالهای ابتدایی زندگی کودک انجام شده، نقش حیاتی و بااهمیت محیطی که کودک در آن پرورش مییابد را به روشنی نشان میدهد.
بنجامین بلوم[1] در کتابی تحت عنوان «پایداری و تغییر در خصوصیات انسان» به اهمیت سالهای اولیه کودکی توجه شایانی نموده است. بلوم دریافت که حدود 50 درصد از رشد هوش بین زمان تولد تا 4 سالگی، حدود 30 درصد بین 4 تا 8 سالگی و 20 درصد باقیمانده در فاصله سنین 8 تا 17 سالگی شکل میگیرد، بنابراین تا سن 6 سالگی که سن ورود به مدرسه و شروع آموزش رسمی است تقریبا دو سوم هوش نهایی فرد شکل میگیرد (مفیدی، 1383).
عامل اصلی پرورش استعدادهای کودک، کیفیت آموزش است نه محتوای مواد درسی، کیفیت آموزش خود را به این شکل نشان میدهد که برنامهای مدون، با رویکردی کلنگر و مبانی نظری روشن که دارای طرح کلی فراهمسازی فرصتهای یادگیری برای کودک است، در دسترس مربیان قرار گیرد تا به مدد آن مربیان بتوانند به دور از هرگونه افراط و تفریطی با در نظر گرفتن هدفهای آموزش و با توجه به ابعاد اصلی و محوری این کلیت زمینههای ضروری در پرورش کل شخصیت کودک را باز شناسایی کرده و شرایط تحقق آن را فراهم کنند.
بنابراین اولین دغدغه مدیران، مربیان و هر آن کس که به نوعی دستاندرکار آموزش در دورهی پیش از دبستان است، این است که با چه نوع برنامه و روشی میتوان بهترین مطالب و مفاهیم را در غالب آسانترین و لذتبخشترین روش به کودکان آموزش داد. ژان شاتو[2] در کتاب مربیان بزرگ به نقل از ژان ژاک روسو درخصوص انتخاب بهترین برنامه و روش برای آموزش کودکان مینویسد: هیچ نوع آموزش شفاهی (مستقیمی) به کودکان ندهید، بلکه بگذارید از طریق تجربه به آن دست یابند و یا آنها را آزاد بگذارید تا به دلخواه در بازیها شرکت کنند و انرژی خود را در این راه مصرف نمایند. البته روسو معتقد بود این آزادی باید به نوعی از قبل سازمان یابد و به وسیله مربی تنظیم شود. همچنین فردریک ویلهلم فروبل در این خصوص معتقد بود ضمن احترام بر فردیت هر کودک باید برنامه درسی سازمان یافته و منظمی در سیستم آموزشی پیشبینی کرد تا پیشرفت گام به گام کودک از طریق موضوعاتی که برای رشد وی لازم هستند، میسر شود (زندی، 1386).
با بررسی رویکردهای مختلف آموزشی و نظرات گوناگون مربیان بزرگ آموزش به نظر میرسد که رویکرد تلفیقی تنها رویکردی است که تمام جنبههای آموزش و ابعاد شخصیتی کودک را در امر برنامهریزی مورد توجه قرار میدهد چرا که تنها در رویکرد تلفیقی است که سازماندهی پویا و آزادی کودک یا به عبارت دیگر توجه به کنش فکری، عملی و رغبت کودک از یک سو و ضرورت یادگیری مهارتهای مختلف از سوی دیگر ایجاب میکند که برنامه آموزشی ظرافتهایی از جمله: انعطافپذیری، توجه به توانایی عموم کودکان و نیازهای یادگیری آنها را در جهت فراهم کردن فرصتهای متنوع برای آموزش، مدنظر داشته باشد (زندی، 1386).
در این خصوص بخشی از نیازهای یادگیری کودکان که امروزه در آموزش و پرورش پیش از دبستان بسیار به آن توجه شده است، آموزش عناصر زبانی و تقویت مهارتهای زبانی و ارتباطی کودک است. چرا که ما زمانی میتوانیم زبان فارسی را در کلاس اول و سطوح بالاتر آموزش دهیم که در درجه اول بتوانیم عناصر و ساختهای ابتدایی زبان و کارکردهای آن را برای کودکان عینی بسازیم تا آنها بتوانند مهارتهای شفاهی زبان را درک کرده و به کار بندند. در غیر این صورت (عدم موفقیت) هیچگاه نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که این کودکان به عنوان دانشآموزان مقطع ابتدایی در کلاسهای بالاتر عناصر پیچیده زبانی و مهارت نوشتن را فرا گیرند.
به منظور تحقق این هدف گنجاندن برنامه زبانآموزی با خصوصیاتی ویژه در قالب برنامه کلی آموزش در پیش از دبستان امری بدیهی است. برنامه زبانآموزی در قالب برنامه کلی پیش از دبستان برنامهای از پیش طراحی شدهای نمیباشد ک در ساعت درسی خاص و یا با کتابهای درسی ثابتی مهارتهای زبانی و ارتباطی را به کودکان آموزش دهد، بلکه این برنامه میبایست فرصت آموزش برای کودک را بر محور فعالیت او که ناشی از رغبت و توانایی او در سطح کنش زبانی و ارتباطیاش است را به وجود آورد و در کنار آن هنر مربی پیش از دبستان نیز میبایست؛ استفاده مناسب از این رغبتها و تواناییها جهت ارتقا و تقویت توانش زبانی، توانش ارتباطی، مهارتهای شناختی و ارتباطی کودک باشد.
تنها مدل برنامهریزی که میتوان آن را به عنوان مدلی تاثیرگذار در آموزش پیش از دبستان به ویژه آموزش مهارتهای مختلف از جمله مهارتهای زبانی و ارتباطی به مربیان و مدیران مراکز آموزشی توصیه کرد، مدل برنامهریزی چندبعدی است. علت این ادعا آن است که مدل برنامهریزی چندبعدی تنها مدلی از برنامهریزی است که دارای رویکرد کلنگر میباشد و توانسته یک ارتباط چندجانبه میان هنر، علم و فناوری با زندگی روزمره کودک برقرار کند و همچنین در این راستا به کودک فرصت میدهد که با قرار گرفتن در فرایند این ارتباط (در قالب فعالیتهای هنری و علمی) به بنیانهای دانشی، مهارتی و نگرشی مشترک در حوزههای هنر و علم دست یابد. مدل برنامهریزی چندبعدی بر بنیان نظر و عمل منطبق بر اهداف تعیین شده در تعلیم و تربیت بوده و میتواند شخصیت همهجانبه کودک را پرورش دهد. توانش زبانی و توانش ارتباطی کودک در قالب تعامل مهارتهای زبان با فعالیتهای مورد علاقه و بهرهگیری از محیط پیرامونش را میتوان در مدل برنامهریزی چندبعدی که از درهمتنیدگی 3 بعد پروژهها، بعد مضامین و مهارتهای میان رشتهای و بعد فعالیتها، ایجاد شده تعریف کرد. بنابراین رسالت اصلی این نوع مدل برنامهریزی مراقبت از پرداختن به تمام ابعاد وجودی کودک است که برای رشد همهجانبه وی ضروری شناخته شده است.
بیان مسئله
سالهای آغازین زندگی کودک یکی از مهمترین دورههای رشد او به شمار میآید و آنچه در این دوران رخ میدهد به طور اساسی بر رشد بعدی کودک اثرگذار است. از آنجا که اساس شخصیت فرد در دوره پیش از دبستان شکل میگیرد محققان و صاحبنظران ارائه آموزشهای اثربخش در این دوران را برای رشد بعدی کودک بسیار مهم میدانند. اکثر مطالعات و پژوهشها نشان میدهد محیط خانواده پاسخگوی رشد همهجانبهی کودک بعد از چهار سالگی وی نیست و کودک در این سن، نیاز به شرکت در فعالیتهای اجتماعی و قرار گرفتن در گروه همسالان خود را بیشتر از قبل دارد به همین دلیل حضور در محیطهای پیشدبستانی این امکان را به او میدهد تا با کودکان همسن و سال خود ارتباط برقرار کند. کودک در تعامل با همسن و سالان خود در طی فرایند شناخت نه تنها شیوه برقراری ارتباط با دیگران و با اشیا را یاد میگیرد و جهان اطراف خود را تغییر میدهد، بلکه خود را نیز میشناسد و تکامل میبخشد. در این محمل است که گفتار نقش عمدهای را هم به عنوان ارتباط با دیگران و هم بهعنوان درک روابط و شناخت آنها بازی میکند.
اهمیت نقش ارتباطی زبان به عنوان یک پدیده جامعهشناختی و نقش روانشناختی آن در نظریه ویگوتسکی کاملا مشهود است. ویگوتسکی[3] اذعان دارد که کل ارتباط و مخصوصا ارتباط کلامی بین بزرگسالان رشدیافته و ورزیده و خردسال حائز اهمیتی استثنایی در رشد ذهنی کودک است، علاوه بر آن وی فرایند آموزش را در ارتباط تنگاتنگ با فرایند رشد مینگرد و برخلاف بسیاری از روانشناسان و مربیان نقش آموزش را صرفا شکوفا ساختن و پروراندن قابلیتهای کودک نمیداند بلکه آموزش را لازمهی رشد میشمارد (به نقل از قاسمزاده، 1387). نتایج تحقیقات و یافتههای روانشناسی نیز موید این مطلب است که تجربیات آموزشهای پیش از دبستان برای کودکان میتواند حداکثر شرایط رشد و پیشرفت را در اختیار کودک قرار دهد (سعیدیزاده 1376 و نوروززاده 1372).
به عبارت دیگر محیط و آموزشهای دوره پیش از دبستان باعث رشد بهتر و بیشتر کودکان میشود. درخصوص زبان که یکی از مسائل رشدی مهم در کودکان است تحقیقات فراوانی در مورد رشد طبیعی گفتار و زبان (پورقریب 1363) زبانآموزی کودک (سیدی نوقایی،1377) رابطه رشد زبان با درآمد خانواده (بارنت[4] 2001) و غیره انجام گرفته است. نتایج این تحقیقات همگی نشانگر این مطلب بوده که آموزش زبان و فراهم آوردن فرصتهایی برای تسلط بر زبان در دورهی پیش از دبستان ضرورت دارد.