چکیده
مقدمه: هیجانات جزء جدایی ناپذیر رفتار انسانی است. یکی از معیارهای سلامت روان، کنترل و تنظیم هیجانات است. عوامل مختلفی می تواند روی تنظیم هیجانات تاثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط هوش هیجانی و سبک های مقابله ای با تنظیم دشواریهای هیجانی بود. افرادی که بتوانند هیجانات خود را تنظیم کنند
روش اجراء: این پژوهش یک مطالعه همبستگی بود. تعداد 139 دانشجو به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های از پرسشنامه های هوش هیجانی بار- آن(1980)، پرسشنامه سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس(1989) و پرسشنامه دشواریهای تنظیم هیجانی (گراتز، 2004) استفاده شد. داده ها با بهره گرفتن از آزمون های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته: یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و دشورایهای تنظیم هیجانی رابطه معنادار وجود دارد همچنین یافته ها نشان دادند بین سبک های مقابله ای و دشواریهای هیجانی رابطه معنادار وجود دارد. یافته ها نشان دادند که هوش هیجانی و سبک های مقابله ای پیش بینی کننده دشورایهای هیجانی هستند.
نتیجه گیری: از آنجاییکه یافته های پژوهش نشان دادند که هوش هیجانی وسبک های مقابله ای با تنظیم هیجانی رابطه دارند، نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که دوره های آموزشی لازم برای افزایش هوش هیجانی و استفاده از سبک های کارآمد مقابله ای برای دانشجویان برگزار شود.
مقدمه
در کشور ما دانشجویان قشر بسیار بزرگی را تشکیل می دهند. در همه کشورهای دنیا دانشجویان بعنوان قشر تاثیر گذار در روند پیشرفت هر جامعه ی مورد توجه می باشند. شرایط روحی و روانی دانشجو همواره کانون توجه بسیاری از تحقیقات علمی بوده است. یکی از ویژگی های مهم دوران دانشجویی کنار آمدن با مسائل و شرایط روحی و روانی دوران تحصیل می باشد. هوش هیجانی بعنوان مولفه ای که می تواند افراد را در شرایط سخت راهگشایی عبور از پیچ و خم مشکلات باشد معرفی شده است(پاک نژاد و همکاران، 1393). تحقیقات در گروه های مختلف نشان داده اند که افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند توانایی مواجه به شرایط استرس آمیز و اضطراب آور را به خوبی دارند. آنها معمولا استرس و اضطراب کمتری را تجربه می کنند. هوش هیجانی بالا موجب بکارگیری شیوه های بهتر در مواجه با شرایط استراس آور می شود. این شیوه های به عنوان شیوه یا سبک های مقابله ای یاد می کنند. افراد دارای هوش هیجانی بالا دارای سبک های مقابله ای بهتر و کارآمد تر هستند(برکتین و همکاران، 1391). از طرفی استفاده از سبک های مقابله ای کارآمد موجب تنظیم هیجانات در شرایط وخیم می شود. مجموع این مولفه ها موجب می شود که فرد بتواند هیجانات خود را در شرایط دشوار تنظیم و تعدیل کند. سبک های مقابله ای، نحوه ی چگونگی کنار آمدن با مسائل، و دشواریهای تنظیم هیجانی، شناخت هیجانات و فائق آمدن بر هیجانات نامطلوب است(قاسم بروجردی و همکاران، 1391) روشن شدن رابطه بین هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشورایهای هیجانی موجب ارائه یک الگوی بهتر برای فهم این چرخه می شود که این موضوع باعث می شود بتوان اقدامات بهتری را در راستای افزایش و ارتقا هوش هیجانی و کارآمد کردن سبک های مقابله ای و تنظیم هیجانات در شرایط سخت شود. بنا به مطالب ذکر شده این پژوهش با هدف بررسی سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان انجام گرفت تا شاید بتواند به ارائه مدلی جهت ارتقاء قشر شرایط روحی و روانی این قشر از جامعه ارائه دهد.
بیان مسئله
داشتن توانایی های درونی یکی از ملزومات کنار آمدن با مشکلات و استرس های زندگی روزمره، و همچنین حفظ سلامت روانی است. تحقیقات بسیاری از هوش هیجانی بعنوان یک جنبه از هوش که تاثیر بسیاری زیادی بر زندگی افراد دارد، گزارش شده اند(بخشی،2008). هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی های شناختی و هیجانی به هم پیوسته است(سیاروچی، فورگاس و مایر، 2001، به نقل از سیاروچی، دین و اندرسون، 2002). که به فرد کمک می کند تا با درک، ارزیابی و بیان دقیق هیجان ها، از احساساتی که افکار را تسهیل می نمایند، آگاهی یابد(مایر، سالووی، کاروسو و سیتارونیوس، 2001) و با برقراری توازن میان افکار و هیجان های خود، تصمیم گیری های عاقلانه و رفتار مسئولانه داشته باشد(برکتین، توکلی و نشاط دوست، 1387). از دیگر مولفه های مهم در کنار آمدن با مشکلات و استرس ها، سبک های مقابله ای می باشد. مفهوم مقابله از دهه های گذشته به طور رسمی در حوزه روانشناسی مطرح شده است و طی سال های اخیر مطالعات زیادی در خصوص فرایند مقابله و انواع سبک های مقابله ای انجام شده است( پکنهام، 2001، ایرلند وپارکر ، 2005، زیدنر و اندلر، 1997). اندلر و پارکر(1990) سه نوع سبک مقابله ای را مطرح کردند که عبارتند از سبک های مقابله مساله مدار، سبک مقابله هیجان مدار و سبک مقابله اجتنابی. سبک های مقابله فرایندی است که از طریق آن افراد استرس های ناشی از عوامل استرس زا را کنترل می کنند و هیجانات منفی ایجاد شده بوسیله این عوامل را تحت کنترل در می آورند(کلینس، 1999، ترجمه محمد خانی، 1386؛ ریو، 2001؛ ترجمه سید محمدی،1383). اما مولفه سوم که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، دشواریهای تنظیم هیجانی است. کوتینهوریبیر، فرری رین ها و دایس[1] (2010) براساس مطالعات پیشین عنوان می کنند که تنظیم هیجانی، به مرحله ای اشاره دارد که افراد به واسطه آن بر هیجانات خود و اینکه آن ها چگونه هیجاناتشان را بیان و تجربه می کنند، تأثیر می گذارد. مطالعات مختلفی در خصوص ارتباط متغیرهای هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و تنظیم دشواریهای هیجانی صورت گرفته است. نور بخش، بشارت و زارعی[2](2010)؛ بساک نژاد، اصفهانی اصل و محمودی قلعه نوی(1391) در پژوهش های خود نشان دادند که بین هوش هیجانی و سبک های مقابله ای رابطه معنادار وجود دارد. همچنین سهریان آذر، اسدی مجره، اسدنیا و فرنودی (1393) در مطالعه خود گزارش کردند که بین راهبردهای مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دوره نوجوانی رابطه وجود دارد. هیجانات نقش غیر قابل انکاری را در روابط افراد دارند. گروهی از افراد جامعه مانند دانشجویان بیشتر درگیر روابط اجتماعی هستند و بر این اساس آنها دچار هیجانات بیشتری در روابط با افراد مختلف می شوند. همچنین این گروه با تنش های بیشتری مواجه هستند، استرس های بیشتری را تجربه می کنند و در روابط اجتماعی خود نیازمند داشتن مهارت ها و توانایی های بهتر برای کنار آمدن با این گونه شرایط هستند. از طرفی در سال های اخیر هوش هیجانی و نقش آن در بسیاری از مولفه های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. نقش هوش هیجانی در تنظیم هیجانات غیر قابل انکار می باشد. اما سئوالی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آن است، اینست که، رابطه مولفه هوش هیجانی با سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در گروه دانشجویان چگونه است ؟
ضرورت پژوهش
در کشور ما دانشجویان قشری بزرگی از جامعه را شامل می شوند. دانشجویان با توجه به شرایط خاص منجمله قرار داشتن در سن جوانی، مواجه بودن با شرایط استرس زا مثل امتحانات، دوری از خانواده و زندگی کردن در خوابگاه و همچنین قرار داشتن در سن ازدواج و تشکیل خانواده، می توان گفت نیازمند مطالعات بیشتر جهت حفظ سلامتی و بالا بردن توانایی های روانی هستند. با توجه به اینکه محیط های دانشجوی محل متنوعی از تیپ های شخصیتی، اقوام و فرهنگ های مختلف هستند، داشتن توانایی های خاص برای کنار آمدن با این محیط ها لازم به نظر می رسد. چالش های دوران دانشجویی می تواند منابعی از اضطراب را برای آنها فراهم آورده و سلامت آنها را به خطر اندازد و باعث افت تحصیلی گردد(بهرامی، 2006). سپهر آذر (1391) در بررسی خود بر روی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی نشان داد که هوش هیجانی با ابعاد سبک های مقابله ای رابطه دارد. او گزارش داد که هوش هیجانی می تواند باعث بهبودی وضعیت سلامت روان و تحصیلی دانش آموزان گردد. از طرفی نشان داده شده است که مولفه های هوش هیجانی و سبک های مقابله ای می توانند ارتباط بین فشار های زندگی و سلامت روانشناختی را تعدیل نموده و افراد را در برابر فشار های روانی مصون نگه دارند و از بروز مشکلات روانشناختی پیشگیری کنند(مایر وسالوی،2001؛سیاروچی، دیان و اندرسون، 2002). کنترل هیجانی یکی از خصیصه های هوش هیجانی است. طبق مدل دشواری تنظیم هیجانی، تنظیم هیجانی فرآیندی منحصر به فرد و یگانه برای تعدیل تجربه هیجانی به قصد دستیابی به مطلوبیت اجتماعی و قرار گرفتن در یک وضعیت جسمانی و روانی آماده، برای پاسخگویی مناسب به تقاضاهای درونی و بیرونی است. تنظیم هیجانی به منظم کردن و تنظیم فرایندهای احساسی در راستای عملکرد تطبیقی اطلاق می شود. بنابراین، بینظمی احساسات، به فرایندهای تنظیمی اطلاق می شود که در نهایت عملکرد تطبیقی را مختل می کنند(هوانگ،2006). اما اهمیت پرداختن به این موضوعات در گروه دانشجویان ار می توان شامل این دانست که، دانشجویان بخاطر داشتن حضور در شرایط و محیط های دانشگاهی همواره با روابط اجتماعی در گیرند. محیط های دانشگاهی بخاطر حضور افرادی با نژاد ها و فرهنگ های متفاوت باعث شده است که دانشجویان هیجانات متفاوتی را در روابط خود تجربه کنند که نیازمند داشتن مهارت تنظیم این هیجانات باشند. همچنین در چنین محیط های دانشجویان لازم است مهارت های لازم با رویداد های اضطراب آور و استرس آور را داشته باشند. دانشجویان بعنوان مرکز علمی و پیشرفت کشور به حساب می آیند که بررسی نیاز های این گروه مترداف پیشرفت علمی و اجتماعی جامعه است. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان انجام گرفت تا اینکه بتواند تبیین درست از ارتباط سه متعیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی را به ما ارائه دهد. تبیین ارتباطی این سه متغیر در دانشجویان می تواند بینش بخش برنامه ریزی های خرد و کلان در راستای سلامت روان این گروه باشد.
اهداف پژوهشهدف اصلی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای با تنظیم دشورایهای هیجانی در بین دانشجویان در سال تحصیلی 94-1393 است.
1-4-2- اهداف فرعی:
تعیین رابطه هوش هیجانی با دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان
تعیین رابطه سبک های مقابله ای با دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان
پیش بینی تنظیم هیجانی براساس هوش هیجانی و سبک های مقابله ایسئوالات تحقیق
آیا بین هوش هیجانی با دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان رابطه وجود دارد؟
آیا بین سبک های مقابله ای با دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان رابطه وجود دارد؟
سهم هریک از متغیر های هوش هیجانی و سبک های مقابله ای در پیش بینی تنظیم هیجانی چه میزان است؟تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
تعاریف مفهومی
هوش هیجانی : هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی های شناختی و هیجانی به هم پیوسته است. که به فرد کمک می کند تا با درک، ارزیابی و بیان دقیق هیجان ها، از احساساتی که افکار را تسهیل می نمایند، آگاهی یابد(سیاروچی، فورگاس و مایر، 2001، به نقل از سیاروچی، دین و اندرسون، 2002).
سبک های مقابله ای : سبک های مقابله فرایندی است که از طریق آن افراد استرس های ناشی از عوامل استرس زا را کنترل می کنند و هیجانات منفی ایجاد شده بوسیله این عوامل را تحت کنترل در می آورند(کلینس، 1999، ترجمه محمد خانی، 1386؛ ریو، 2001؛ ترجمه سید محمدی،1383).
دشواریهای تنظیم هیجانی: تنظیم هیجانی، به مرحله ای اشاره دارد که افراد به واسطه آن بر هیجانات خود و اینکه آن ها چگونه هیجاناتشان را بیان و تجربه می کنند، اشاره دارد کوتینهوریبیر، فرری رین ها و دایس[3] (2010).
تعریف عملیاتی
سبک های مقابله ای: نمراتی که افراد از سیاهه راهبردهای مقابله ای(لازاروس و فلکمن،1989) کسب کرده اند.