کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



بیان مساله. 3
اهمیت و ضرورت تحقیق 7
1- اهداف پژوهش 8
1-1 هدف کلی 8
1-2 اهداف جزئی 8
1-3 فرضیه. 8
2- تعاریف نظری و عملیاتی 8
2-1 تعریف نظری 8
2-1-1 افسردگی پس از زایمان 8
2-1-2 سبک دلبستگی 9
2-1-2-1 دلبستگی ایمن 9
2-1-2-2 دلبستگی دوسوگرا 9
2-1-2-3 دلبستگی اجتنابی 9
2-1-3 طرحواره های ناسازگار اولیه. 9
فصل دوم: ادبیات و پیشینه ی تحقیق
2-1- افسردگی پس از زایمان 12
2-1-1- رویکرد نظری افسردگی 13
2-1-1-1 رویکرد زیست شناختی 13
2-1-1-2 رویکرد روان پویایی 14
2-1-1-3 رویکرد رفتار گرایی 15
2-1-1-4 نظریه افسردگی لوینسون 15
2-1-1-5 رویکرد شناختی 16
2-1-1-6 الگوی اسناد افسردگی 16
2-1-1-7 نظریه تکرار غیر ارادی خود گردان 17
2-1-1-8 رویکرد اصالت وجودی انسان گرایی 18
2-2- دلبستگی 18
2-2-1 انواع دلبستگی کودکان 20
2-2-1-1 دلبسته ناایمن اجتنابی(گروهA) 20
2-2-1-2 دسته ایمن(گروهB) 21
2-2-1-3 دلبسته ناایمن مقاوم یا اضطرابی/ دوسوگرا (گروهC) 21
2-2-1-3 دلبستگی جهت نایافته یا سازمان نایافته(گروهD) 22
2-2-2 انواع دلبستگی بزرگسالان 22
2-3 طرحواره های ناسازگار اولیه. 24
2-3-1 تعریف طرحواره 25
2-3-2 طرحواره های شرطی در مقابل طرحواره های غیر شرطی 26
2-4 نیازهای هیجانی اساسی 26
2-5 طرحواره ها و عاطفه. 26
2-5-1 واکنش طرحواره ها 27
2-6 مدل متمرکز بر طرحواره 27
2-7 حیطه ها و خواستگاه های رشد طرحواره ی یانگ 28
2-7-1 بریدگی و طرد: 28
2-7-1-1 طرحواره ی طرد شدن/ بی ثباتی: 28
2-7-1-2 طرحواره بی اعتمادی/ بد رفتاری: 28
2-7-1-3 طرحواره ی محرومیت هیجانی: 29
2-7-1-4 طرحواره نقص / شرم : 29
2-7-1-5 طرحواره های انزوای اجتماعی/ بیگانگی : 29
2-7-2 حیطه دوم : 30
2-7-2-1 طرحواره ی وابستگی / بی کفایتی : 30
2-7-2-2 طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری : 30
2-7-2-3 خود تحول نیافته/ گرفتار : 31
2-7-2-4 طرحواره شکست : 31
2-7-3 حیطه سوم : 31
2-7-3-1 طرحواره های استحقاق/ بزرگ منشی : 32
2-7-3-2 طرحواره ی خویشتن داری/ خود انضباط ناکافی : 32
2-7-4 حیطه چهارم: 32
2-7-4-1 طرحواره ی فداکردن (ایثار) : 33
2-7-4-2 طرحواره خود قربانی کردن : 33
2-7-4-3 طرحواره ی تائید جویی/ جلب توجه : 33
2-7-5 حیطه ی پنجم : 34
2-7-5-1 طرحواره های منفی گرایی/ بدبینی : 34
2-7-5-2 طرحواری بازداری هیجانی : 34
2-7-5-3 طرحواره های معیارهای ناعادلانه/ عیب جویی افراطی : 35
2-7-5-4 طرحواره تنبیه : 35
2-8- مروری بر تحقیقات انجام گرفته در خارج و داخل کشور 35
2-8-1 تحقیقات انجام گرفته در خارج کشور 35
2-8-2 پژوهش های انجام شده در داخل کشور 41
فصل سوم: روش شناسی
3-1 مقدمه. 47
3-2 طرح کلی پژوهش 47
3-3 جامعه آماری 47
3-4 نمونه آماری و روش نمونه گیری 47
3-5 ابزار جمع آوری اطلاعات. 48
فصل چهارم: روش تجزیه و تحلیل آماری
4-1 یافته های توصیفی متغیرهای پژوهش 54
4-1-1 وضعیت اشتغال 54
4-1-2 میانگین و انحراف معیار افسردگی پس از زایمان 54
4-1-3 میانگین و انحراف معیار سبک های دلبستگی 55
4-1-4 میانگین و انحراف معیارطرحواره های ناسازگار 55
4-2 یافته های استنباطی حاصل از فرضیه های پژوهش 57
4-2-1 آزمون رابطه بین متغیرهای پژوهش 57
4-2-2 بررسی ضریب سبک های دلبستگی و افسردگی پس از زایمان در جدول 4-6 ارائه شده است. 57
4-2-3 پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس طرحواره های ناسازگار 60
4-2-4 سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی افسردگی پس از زایمان است. 64
4-2-5 پیش بینی افسردگی پس از زایمان براساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار 64
4-3 فرضیه های پژوهش 65
4-3-1 کدامیک از متغیرهای پیش بین سهم بیشتری در پیش بینی افسردگی پس از زایمان دارند؟. 65
4-4 رابطه بین طرحواره های ناسازگار و سبکهای دلبستگی 65
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری 68
5-2 محدودیت های پژوهش 73
5-3 پیشنهادات. 73
5-3-1 پیشنهادات پژوهشی 73
5-3-2 پیشنهادات کاربردی 74
فهرست منابع 75
پیوست ها: 84
Abstract 90
چکیده:
این پژوهش با هدف پیش بینی افسردگی پس از زایمان براساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را زنانی که برای زایمان به 4 تا از بیمارستان های بهداشتی درمانی شهر شیراز مراجعه کردند، تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه 200 نفر مادر که از زایمان انان حداکثر یک ماه می گذشت بودند که به شیوه ی در دسترس از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل سه پرسش نامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ ، سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور و طرحواره های ناسازگار یانگ بود که به طور همزمان در اختیار آزمودنی ها قرار داده شد . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های میانگین و انحراف استاندارد برای آمار توصیفی و در سطح استنباطی از همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد طرحواره های ناسازگار در پیش بینی افسردگی پس از زایمان دارای قدرت پیش بینی معناداری است ولی سبک های دلبستگی در پیش بینی افسردگی پس از زایمان تاثیری نداشت. این نتایج در بردارنده این پیشنهاد است که جهت جلوگیری از افسردگی زنان تغییر در طرحواره های آنان درخط اول درمان قرار دارد.
کلید واژه ها : افسردگی پس از زایمان ، سبک های دلبستگی ، طرحواره های ناسازگار.

فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه
فرایند مادرشدن از وقایع لذت بخش و تکاملی از زندگی زنان است و اغلب سبب شادمانی چشمگیر والدین
می شود ، این تغییرات فیزیکی و روانی می تواند تنش ها و نگرانی هایی را نیز به دنبال داشته باشد و یکی از این تغییرات بروز افسردگی پس از زایمان در مادران است. (پیندل[1] وهمکاران، 2005).
افسردگی پس از زایمان[2] می تواند با کاهش فعالیت مادر و اختلال در روابط مادر، کودک و خانواده همراه باشد. وضعیتی که ادامه و عدم تشخیص و درمان به موقع آن به بروز مشکلات عمده در روابط زناشویی، خودکشی مادر یا حتی فرزندکشی منجر می شود(پترو وهمکاران،2002). افسردگی پس از زایمان یک نوع از اختلالات افسردگی است که یکی از شایع ترین اختلالات روانی در پی زایمان است که حداکثر طی 4هفته اول بعد از زایمان شروع می شود(شریفی، اکبری، شریفی، 1387) .
پیشرفت افسردگی پس از زایمان ، اساسا آرام و نامحسوس بوده ، ممکن است تا بیش از 3ماه پس از زایمان بروز نکند(موری و همکاران[3]،1999). به همین دلیل بیش از50% از مبتلایان تغییرات خلقی پس از زایمان تشخیص داده نشده و درمان نمی شوند(میلگرم و همکاران، 2005).
مهمترین عامل خطرزای افسردگی پس از زایمان، سابقه افسردگی است و سایر عوامل خطر شامل پایین بودن سن، حمایت اجتماعی اندک، تنها زندگی کردن، تعداد زیاد فرزندان، وضعیت ازدواج، شک و تردید در مورد حاملگی، بیماری یا مرگ عزیزان، فاصله کم بین بارداری ها، مرگ فرزندان قبلی و بیماری ها است(مصطفی نژاد،1383).
بک[4] سیزده عامل پیش بین تحت عنوان سابقه افسردگی قبل ازحاملگی، عزت و نفس، استرس ، مراقبت از نوزاد، اضطراب والدین، استرس های زندگی، حاملگی برنامه ریزی نشده، حمایت اجتماعی ناچیز، پیشینه ی افسردگی، خلق و خوی نوزاد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، ارتباط زناشویی و وضعیت زناشویی را برای افسردگی پس از زایمان معرفی کرده است(بک، 2001).
در مورد افسردگی عمده نیز عواملی چون حمایت اجتماعی، طرحواره های ناسازگار، باورهای غیر منطقی، شکست های قبلی، عزت نفس پایین و سبک های دلبستگی مطرح گشته اند.از آنجا که افسردگی پس از زایمان یک اختلال خلقی است می تواند تحت تاثیر عوامل مذکور قرار گیرد. این افسردگی می تواند با کاهش فعالیت ها و اختلال در روابط با کودک باشد با تاکید بر دو متغیر اساسی در پژوهش های روان شناختی در این زمینه یعنی سبک های دلبستگی و طرحواره های سازگار می توان بیان کرد که عدم تشخیص و عدم درمان به موقع آن منجر به تطابق غیر موثر مادر با کودک می شود و می تواند پیامدهای جبران ناپذیری را بر پیکره خانواده وارد سازد.
بیان مساله
افسردگی اختلال عاطفی است که سلامتی فرد ، روابط بین فردی ، کار و توانایی لذت بردن او از زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. افسردگی یک مشکل سلامتی است که با صرف غم و اندوه متفاوت است ، زیرا غم پاسخ طبیعی به از دست دادن می باشد و شامل تغییراتی درخلق و خو ، فعالیت ها و فرایندهای بدنی است که این تغییرات به اندازه افسردگی ، شدید و گسترده نمی باشد. در بیمارانی که خلق افسرده دارند ، از دست دادن انرژی و علاقه ، احساس گناه، ازدست دادن اشتها، دشوارشدن تمرکز و افکارمرگ یا خودکشی وجود دارد. این کارکردها تقریبا همیشه موجب مختل شدن و کارکردهای بین فردی ، اجتماعی و شغلی بیمار می شود.(کاپلان و سادوک[5] ، 2007).
این دوران می تواند به حدی تنش زا باشد که سبب برانگیختگی بیماری های روانی گردد(بزوکی و همکاران[6]،2002. ویلیامز و همکاران،2005). اندوه افسردگی و سایکوز پس از زایمان هرکدام نمای بالینی مشخصی داشته و زنان را در همه ی طبقات اجتماعی و فرهنگی درگیر می کنند (رابینسون[7] و استورات[8]، 1986) . ).
هنوز علت این بیماری شناخته نشده است ولی از نظر سبب شناسی نظریه های چندگانه جهت شناخت افسردگی پس از زایمان وجود دارد که شامل عوامل زیستی (نظیر علل هورمونی مثل افت ناگهانی غلظت استروژن و افزایش دفع ادراری کورتیزول، ناقل های عصبی ، وجود آنتی بادی های ضد تیروئید ، پرولاکتین ، اکسیتوسین و بتا اندروفینها و نظریه های ژنتیکی، عوامل روانی (نظیر نظریه شخصیتی) و عوامل اجتماعی (نظیرحمایت های اجتماعی، تنش های زندگی, فرهنگ و میزان آمادگی جهت تولد نوزاد) می باشند ( سادوک و کاپلان ،2007).
روابط درون خانواده، بهداشت روان خانواده وجنبه های مختلف رابطه با همسر را تحت تاثیر قرار می دهد و مشکلات متعددی را بوجود می آورد. از جمله افزایش درگیری های خانوادگی، از دست دادن یا کاهش منبع درآمد خانواده، سپردن مراقبت از کودک به فردی غیر از مادر که بر تکامل کودک تاثیر بدی خواهد گذاشت(ویشر و همکاران[9]،2002.ویلیامز و همکاران،1385.خمسه،1379).
درمان های مختلفی برای افسردگی وجود دارد که شامل درمان به شیوه ی شوک الکتریکی ، تجویز داروهای ضد افسردگی و روان درمانی را شامل می شوند. در مورد افسردگی دوران بارداری کمتر تحقیق صورت گرفته است . گاهی تشخیص علائم ناشی از افسردگی ، (مانند تغییر در خواب ، اشتها ، ضعف و کاهش لیبیدو ) از علائم ناشی از بارداری مشکل می باشد که به همین دلیل افسردگی دوران بارداری تشخیص داده نمی شود (گاتلیب، ویفن، 1991).
افسردگی در دوران بارداری می تواند منجر به عدم توجه به خود و در نتیجه تغذیه ناکافی ، مصرف سیگار، مصرف دارو و عدم مراقبت کافی دوران بارداری شود و خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان را افزایش می دهد و در موارد نادری خودکشی را به دنبال داشته باشد (زوکرمن ، 1991).
از عوامل مهمی که در ایجاد خلق و خو افسردگی نقش اساسی دارد، طرحواره ها[10] هستند. عوامل شناختی در اختلالات روانی به خصوص افسردگی نقش محوری را بر عهده دارند، یکی از این عوامل شناختی طرحواره ها می باشند، که نقش مهم آنها در شکل گیری و تداوم اختلالات روانی همواره مورد توجه پژوهشگران است و به نقش این باورهای منفی عمیق، در اختلالات روانی چون وسواس فکری- عملی، اختلال شخصیت خود شیفته، اختلال دوقطبی، افسردگی، اختلال خوردن، اختلالات جنسی اشاره شده است. به طور کلی طرحواره ها توانایی پیش بینی نشانه های سلامت عمومی را دارند(شهامت،2010).
طرحواره ها الگو ها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند که از خاطرات، هیجان ها ، شناخت ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند، در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند، در سیر زندگی تداوم دارند، درباره ی خود و رابطه با دیگران هستند و به شدت ناکارامدند. درکل طرحواره های ناسازگار، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار می شوند چون طرحواره ها در ابتدای زندگی رشد می یابند، پس عادی و مسلم یعنی بی چون و چرا فرض می شوند و خودپنداره و دیدگاه های ما را نسبت به جهان و روابط مان را با مردم تعریف می کنند. طرحواره بازنمایی معتبر از تجارب آسیب زای دوران کودکی به شمار می آیند. مشکل این است که در گذر زمان الگوهای عمیقا ریشه دار از تفکر تحریف شده و رفتار ناکارامد می شوند. حتی وقتی شواهدی ارائه می شود که طرحواره را باطل اعلام می کند باز هم بسیاری از افراد برای ثبات اعتبار طرحواره شان اطلاعات را تحریف می کنند(یانگ، 1994).
زمانی که نیازها ارضا نشوند ممکن است طرحواره های ناسازگار خاصی ایجاد شوند که بر روابط صمیمانه اثر بگذارد. یانگ وهمکاران در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که داشتن طرحواره ناسازگار پیش بینی کننده ناسازگاری بین فردی است، از طرفی، زوج درمانگران از زمان های گذشته بر اهمیت عوامل شناختی از جمله انتظارات و تفسیرها در شکل گیری، تداوم و تسکین روابط ناکارامد وقوف داشته اند. باورها و طرحواره های مربوط به روابط بین فردی در بزرگسالی در همسرگزینی و روابط زناشویی نمود می یابند و بر آن تاثیر زیان بار می گذارند(کوپر[11]،2001).
هم چنین طرحواره ها به واسطه ارتباط و تاثیری که بر سبک دلبستگی ، اختلال های شخصیت و اختلال های خلق می گذارند و می توانند تاثیر غیر مستقیم نیز بر روابط زناشویی داشته باشند طرحواره های ناسازگار به عنوان زیر ساخت های شناختی منجر به تشکیل باورهای غیر منطقی می شوند. طرحواره ها دارای مولفه های شناختی، عاطفی و رفتاری هستند. هنگامی که طرحواره های ناسازگار اولیه فعال می شوند سطوحی از هیجان منتشر می شود و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگی های روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، تعارضات بین فردی و مانند آن می شود. طرحواره های ناسازگار مستقیما منجر به اختلال شخصیتی خاصی نمی شوند اما آسیب پذیری فرد را برای این اختلالات افزایش می دهند(حسنی و همکاران،2012).
یانگ (1999) بیان می کند که طرحواره های ناسازگار بیشتر از آنکه نتیجه وقایع تکان دهنده مجزا باشند، بیشتر احتمالا به وسیله الگوی مداوم و تجارب روزمره با اعضا و خانواده و همتایان ایجاد می شوند که به نحو فزاینده ای طرحواره ها را تقویت می کنند. از سوی دیگر اختلالات شخصیت نشانگان طولانی مدتی هستند که اندیشیده می شوند براساس سبب شناسی در شناخت، تعاملات آسیب شناسی کودک با والدین، همتایان و دوستان و اشخاص مهم دیگر داشته باشند(یانگ،1999).
منز و همکاران در بررسی خود نشان دادند که طرحواره های ناسازگار می تواند نشانگان آسیب شناسی روانی را تبیین کند، آن ها نشان دادند که رابطه بین اضطراب دلبستگی و آسیب شناسی روانی به گونه ی کامل به وسیله ی شناخت ها، بویژه طرد و بریدگی و خود جهت دهی مورد واسطه گری قرار می گیرد(منز[12] و همکاران،2010).
فریمن (1999) نیز نشان داد که طرحواره ها در سازکارهای بین فردی و ایجاد وضعیت زناشویی نقش مهم و اساسی دارد به گونه ای که زوجینی که رضایت کمتری را در زندگی کسب کردند، از طرحواره های ناسازگار بیشتری نیز استفاده کردند.
در کل وجود طرحواره های ناکارآمد موجب تشدید معیارهای آرمانی انعطاف ناپذیر و تقویت غیر واقع بینانه ی فرد را همواره در معرض ناکامی و نارضایتی قرار می دهد. از دیگر متغیر های در حوزه ی افسردگی سبک های دلبستگی[13] است، نقش های سبک های دلبستگی در ایجاد بسیاری از اختلات روشن شده است.
سبک های دلبستگی روش های مواجهه فرد با موقعیت های استرس زا را متاثر می سازد. افراد ایمن ضمن تصدیق موقعیت به سادگی از دیگران کمک می گیرند، دنیز[14] بیان می کند، واکنش افراد در شرایط مختلف متاثر از الگوهای درون کاری ناشی از سبک های دلبستگی می باشند و سبک های دلبستگی با اثر بر افکار، احساسات و رفتار افراد در چگونگی تصمیم گیری در موقعیت مختلف نقش دارند.
رابرتز[15]، گاتلیب[16] و کسل[17](1996) در توجیه رابط سبک های دلبستگی و سلامت روان بیان می کنند که پیامد روان شناختی سبک های دلبستگی ناایمن در شرایط تنش زا ، اضطراب و افسردگی است و پیامد روان شناختی سبک دلبستگی ایمن در چنین شرایطی آرامش روانی است . دلبستگی نقش مهمی را در پیوندهای بزرگسالان (روابط زناشویی) باز می کند.
هازن و شیور[18](1988-1987) استدلال کرده انده که روابط زناشویی را می توان بعنوان یک فرایند دلبستگی مفهوم سازی کرد، مطابق با این دیدگاه، روابط ایجاد شده بین همسران، همان رابطه ی دلبستگی با همان خصوصیت که بالبی 1979 تشریح کرده است، می باشد. یعنی این روابط ، پیوندهای مداومی هستند که با پویایی های هیجانی پیچیده مشخص می شوند.
هازن و شیور در سال( 1987)، تئوری دلبستگی[19] را به عنوان پایه ساختاردرک عشق بزرگسالی بکار بردند. آن ها رابطه دو نفره را بعنوان فرایند دلبستگی تعریف کرده اند، که از همان تفاوت های فردی در دلبستگی نوزاد و والد پیروی می کند.
در همین رابطه بیفولکو و همکاران(2002) نشان دادند که وجود سبک دلبستگی ناایمن با افسردگی ارتباط دارد. همچنین نشان دادند که سبک های ناایمن با عوامل آسیب پذیری افسردگی از جمله روابط صمیمی و اطمینان بخش و عزت نفس در چارچوب یک مدل از افسردگی ارتباط متقابل دارند.
فیگوردو و همکاران(2006) نیز نشان دادند که علائم افسردگی پس از زایمان با سبک دلبستگی ناایمن ارتباط دارد.
در کل چنانچه مادران پس از زایمان خود دچار افسردگی شوند جدایی روانی یا فیزیکی زیادی را با نوزادان خود متحمل می شوند. بالبی (1969) معتقد است این گره های هیجانی متقابل که منجر به نزدیکی مادر و کودک می گردد، نخستین تجربیات دلبستگی محسوب می شود.
با توجه به ویژگی های مطرح شده در خصوص عوامل تاثیر گذار بر افسردگی به خصوص افسردگی پس از زایمان به نظر می رسد، مادران در ابتلا به افسردگی پس از

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-06] [ 07:12:00 ق.ظ ]




مقدمه. 3
بیان مسأله. 6
اهمیت و ضرورت پژوهش 10
اهداف پژوهش 12
هدف اصلی 12
اهداف فرعی 12
فرضیه های پژوهش 12
تعریف متغیر ها 12
تعاریف مفهومی 12
فصل دوم: پیشینه تحقیق
بهزیستی روانشناختی و سلامت روان. 15
مکتب روانشناسی مثبت‌نگر. 19
حوزه‌ های اصلی روانشناسی مثبت‌نگر. 20
حوزه های تحقیقاتی روانشناسی مثبت نگر. 22
کاربردهای روانشناسی مثبت. 23
روان درمانی مثبت. 24
روان‌درمانی مثبت ودرمان وجودی (اگزیستانسیال). 25
درمان مثبت یا متمرکز بر راه حل یا متمرکز بر فرآیند 26
هدف روانشناسی مثبت‌نگر. 27
بهزیستی روانشناختی و مؤلفه‌های آن. 28
مدل ریف در خصوص بهزیستی روانشناختی 29
تعریف مقابله. 31
تدابیر و منابع مقابله ای 32
سبک مقابله مسأله مدار. 33
سبک های مقابله ای هیجان مدار. 34
مقابله های ناکار آمد و غیر مفید. 35
انواع مقابله و کارکردهای آن. 35
منابع یا عوامل بیرونی 36
مقابله رویکردی- شناختی 37
مقابله رویکردی- رفتاری 37
مقابله اجتنابی – شناختی 37
مقابله اجتنابی- رفتاری 38
کیفیت زندگی 38
تعریف کیفیت زندگی 39
کیفیت زندگی 40
اصول اساسی کیفیت زندگی 41
عوامل موثر بر کیفیت زندگی 43
ابعاد کیفیت زندگی 44
پیشینه‌ی پژوهشی 45
پیشینه داخلی 45
پیشینه خارجی 49
فصل سوم:روش پژوهش
روش تحقیق 53
متغیرها 53
جامعه آماری 53
حجم نمونه و روش نمونه گیری 53
ابزارهای پژوهش 54
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف 54
پرسشنامه سبک مقابله ای موس و بلینگز. 55
روش نمره گذاری پرسشنامه پاسخ های مقابله ای 55
پرسشنامه کیفیت زندگی 56
روش اجرای پژوهش 56
روش آماری تحلیل داده ها 56
فصل چهارم:یافته های پژوهش
یافته های توصیفی پژوهش 58
یافته های استنباطی پژوهش 60
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری 72
بین بهزیستی روانشناختی با سبک مقابلهای رابطه وجود دارد. 73
بین بهزیستی روانشناختی با کیفیت زندگی رابطه وجود دارد. 74
محدودیتهای پژوهش 75
پیشنهادات. 75
پیشنهادات کاربردی 75
پیشنهادات پژوهشی 76
منابع 77
الف) فارسی 77
ب)منابع لاتین 79
پیوست. 81

 

چکیده
 

پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش بینی بهزیستی روان­شناختی افراد بر اساس  کیفیت زندگی و مهارتهای مقابله­ای در دانشجویان انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه ی پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 می باشد. نمونه ای به حجم 250 نفر(125پسر و 125 دختر) نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف)،سبک های مقابله ای(بلینگز) و کیفیت زندگی پاسخ دادند.دادهای پژوهش با شاخص های آمار توصیفی و نیز آمار استنباطی شامل تحلیل رگرسیون با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS-2l مورد تحلیل قرار گرفت.یافته های پژوهش نشان داد که سبک های مقابله ای کیفیت زندگی با هم توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را دارند. همچنین یافته ها نشان داد که بین بهزیستی با سبک های مقابله ای رابطه وجود دارد اما بین بهزیستی و کیفیت زندگی در دانشجویان رابطه معناداری دیده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی از متغییرهای پیش بین و مرتبط با بهزیستی روانشناختی می باشند که این نکته میتوان مورد توجه برنامه ریزی های سلامت روان قرار گیرند.
واژگان کلیدی:سبک های مقابله ای ،کیفیت زندگی، بهزیستی روانشناختی.

 

مقدمه
 

در عصر حاضر علیرغم تمامی پیشرفت‌های علمی بواسطه‌ی این که جامعه‌ی امروزی بشر دستخوش تحولات سریع و همه جانبه بویژه از لحاظ فرهنگی و سبک زندگیست، بسیاری از افراد در مواجه با مشکلات و حتی در کنار آمدن با مسائل روتین زندگی خود، فاقد توانایی‌های لازم بوده و در برابر فشارهای روانی آسیب‌پذیر نموده، لذا نه تنها در معرض ابتلا به انواع اختلالات جسمی و روانی قرار دارند به علاوه مؤلفه‌هایی همچون بهزیستی[1]، رضایت از زندگی، امید،شادمانی،خوش‌بینی و سایر ویژگی های مثبت از این دست را که به عنوان سازه‌های مهم و شاخص های سلامت روان[2] در روانشناسی مثبت‌گرا[3] مطرح‌اند را کمتر تجربه می‌کنند. اغلب تحقیقات نیز به جای آنکه سلامت روان را بوسیله‌ی اثرات مثبت آن بررسی کنند، از طریق آسیب شناسی روانی، آن را ارزیابی می‌کنند (اینگرسول و همکاران[4]، 2001).این در حالیست که در روانشناسی علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قائل می‌شویم به دنبال دستیابی به ویژگی‌ها و کیفیاتی هستیم که سالم، سازگار و در یک کلام مطلوب به شمار می‌آیند- مواردی که نمی‌توان صرفاً از طریق توجه محض به پیشگیری به آنها دست یافت- کما این که این طرز تلقی با تعریف کامل بهداشت روانی نیز مطابقت بیشتری دارد (اندرو اِ ساپینگتون[5]، 1986، ترجمه حمیدرضا برواتی، 1392).  مفهوم بهزیستی روانشناختی[6] به عنوان رویکردی که روانشناسی مثبت‌نگر به سلامت روان در سال‌های اخیر مطرح کرده بر ویژگی های مثبت و رشد توانایی های فردی تأکید داشته و در واقع بر سلامت ذهنی مثبت دلالت دارد(ریف و سینگر[7]،1998). ریف[8](1989) اظهار داشت که سلامت روانشناختی شامل آن چیزی است که فرد به لحاظ روانشناختی نیازمند فاکتورهای مختلف آن است تا با احراز آن بتواند سالم باشد.این خصایص با شخصیت سالم اریکسون موازی میباشد(ولیورا و بوسما[9]،2004(.بهزیستی روانشناختی در نتیجه ی ترکیب تنظیم هیجانی،ویژگی های شخصیتی،هویت و تجارب زندگی به وجود می آید و شناسایی مؤلفه‌های مؤثر در پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی می‌تواند به فهم جنبه‌های مثبت و رفتارهای سازگارانه ی افراد مختلف جامعه کمک کند.(دستجردی و همکاران،1390). در این بین دانشجویان به عنوان قشر جوان جامعه جزء مهمترین سرمایه‌های انسانی هر کشور هستند که بخشی از بهترین سال‌های عمر خود یعنی سنین جوانی را صرف دوران تحصیل می‌کنند.بسیاری بسیاری از افراد وقتی که به مسیر زندگی خود فکر می­کنندسال‌های تحصیل در دانشگاه را به صورت سال‌هایی سازنده و با نفوذتر از هر دوره‌ی دیگر بزرگسالی می‌دانند، این تعجب‌آور نیست چرا که سال‌های تحصیل در دانشگاه دوره توجه کردن کامل به کاوش ارزش‌ها، نقش‌ها و رفتارهای دیگر است (لورابرک، 2007، ترجمه یحیی سید محمدی، 1387).با توجه به اینکه دانشگاه و تجربه‌های استرس‌زای مرتبط با آن ممکن است در افزایش مشکلات روانی و رفتاری دانشجویان نقش داشته باشد و نهایتاً مانع از بهزیستی روانشناختی آنها و رشد و پیشرفتشان شود لذا پژوهش‌های بیشتری در خصوص شناخت عامل‌های مثبت و منفی مرتبط با سلامت روانشناختی دانشجویان مورد نیاز است تا بتوان مداخله‌های مؤثری برای افزایش بهزیستی آنها فراهم نمود. شناخت خصوصیاتی که ممکن است باعث تجربه‌های استرس زا در دانشجویان شود می‌تواند گام مهم در جهت توسعه‌ی این مداخله‌ها می‌باشد (بوریس، برچیتنگ، سالسمن و چارلسون[10]، 2009). از جمله مؤلفه‌های مهم در پیش بینی بهزیستی روانشناختی می‌توان شخصیت را نام برد چرا که ویژگی‌های شخصیتی افراد می‌تواند الگوهایی برای پیش‌بینی رفتار و حالت‌های روانی آنها فراهم آورد و تفاوت‌های فردی افراد عامل مهمی است که نشان می‌دهد چرا برخی از افراد بهتر از دیگران با شرایط و متغیرهای محیطی­کنار می‌آیند و از سطوح مختلف انگیزش، رضایت و سلامت روان برخوردارند (رولینسون و همکاران، 1988، به نقل از تقوا و عبدالهی، 1392). عوامل متعددی بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان می تواند تأثیرگذار باشد از جمله کیفیت زندگی و سبک های مقابله ای در سبک های مقابله ای که به طور کلی می توان آن ها را در سه گروه تقسیم بندی کرد : الف – عوامل شخصی ب -عوامل مربوط به دانشگاه ج – عوامل اجتماعی.نکته حائز اهمیت در رابطه با سلامت روانی این است که در چند سال اخیر سازه ها و مفاهیم متعددی با آن مورد مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است که در این میان می توان به سبک های مقابله ای و سبک هویت اشاره کرد.تاکید مطرح در سلامت روانی بر توانایی های مقابله ای ،به ویژه توانایی مقابله با فشار روانی بر توانایی های مقابله ای، به ویژه توانایی مقابله با فشار روانی به این دلیل است که انسانها همواره در معرض فشار روانی هستند. اگر منبع فشار روانی کنترل و مهار نشود ، فرد در معرض بسیاری از بیماری های جسمانی و روان ی قرار می گیرد(ورلی و لیتینگ[11]، 2002) براساس نظر ( لازاروس[12] ،2000 به نقل از فتی و همکاران،1385) دو نوع مقابله اصلی در برابر فشار روانی وجود دارد. در مقابله مسأله مدار فرد بر عامل فشار آور متمرکز می شود و سعی می کند اقدامات سازنده ای در
راستای تغییر شرایط فشارآور یا حذف آن انجام دهد (فتی و همکاران، 1385).در مقابل در مقابله هیجان مدار  فرد سعی می کند، پیامدهای هیجانی واقعه فشارآور را مهار کند. کارکرد اولیه مقابله هیجان مدار تنظیم و مهار هیجانی عامل فشارآور است تا تعادل هیجانی فرد حفظ شود.(دافعی،1376).در رابطه با کیفیت زندگی نیز می توان گفت که جوانی یکی از مهم ترین دوره های زندگی افراد به خصوص دانشجویان می باشد که سلامت روان آن ها تأثیر مثبتی بر سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی آنان دارد. در این دوره افراد با تغییرات زیادی ازجمله تغییر در عواطف، احساسات، رفتار، وضعیت جسمی و اقتصادی- اجتماعی مواجه اند. همچنین به دلیل تغییرات در شرایط، سبک و محیط زندگی، دانشجویان در مقایسه با بزرگسالان با مشکلات روانی و اجتماعی بیشتری در زندگی دانشجویی خود روبه رو هستند.بنابراین پرداختن به این امر مهم تلقی می شود و پژوهشگر در این زمینه اقدام به بررسی پیش بینی بهزیستی روان­شناختی افراد بر اساس  کیفیت زندگی و مهارتهای مقابله­ای در دانشجویان »دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه کرده است.

 

بیان مسأله
 

تقریبا 60سال قبل سازمان بهداشت جهانی، سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفا بیمار نبودن تعریف کرد.سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن احساس بهزیستی[13] را نیز در برمی­گیرد احساس بهزیستی یا رضامندی از زندگی به ویژگی مهم روانی که فرد واجد سلامت می بایستی از آن برخوردار باشد اشاره دارد. احساس بهزیستی اصطلاحاً اینگونه تعریف می گردد: احساس مثبت و رضامندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه های مختلف شغل، خانواده و. است. بهزیستی روان شناختی به معنی قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. در دهه گذشته ریف و همکارانش الگوی بهزیستی روانشناختی[14] یا بهداشت روانی مثبت را رائه کردند. بر اساس الگوی ریف بهزیستی رواشناختی از 6عامل تشکیل می­شوند: پذیرش خود[15](داشتن نگرش مثبت به خود)، رابطه مثبت با دیگران[16](برقراری روابط گر و صمیمی با دیگران و توانایی همدلی)، خودمختاری[17](احساس استقلال و توانایی ایستادگی در مقابل فشارهای اجتماعی)، زندگی هدفمند[18](داشتن هدف در زندگی و معنا دادن به آن)، رشد شخصی[19](احساس رشد مستمر) و تسلط بر محیط[20](توانایی فرد در مدیریت محیط) (ریف و کینز[21]، 1995). الگوی ریف به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است(چانگ و چن[22]،2005).
ریف این الگو را بر اساس مرور متون بهداشت روانی ارائه کرد و اظهار داشت مولفه­های الگو، معیارهای بهداشت روانی مثبت[23] است و این ابعاد کمک می­ کند تا سطح بهزیستی و کارکرد مثبت شخص را اندازه ­گیری کرد.بر اساس مطالعات در روان­شناسی مثبت نگر، رضایت از زندگی، رفاه و کیفیت بالای زندگی معمولا در افزایش بهداشت روانی و بهزیستی روان­شناختی موثر در نظر گرفته شده است(ویلنر[24]،2011).
ارزیابی مثبت فرد به نوبه خود می ­تواند بر سازش روان­شناختی وی تأثیر بگذارد، یعنی باعث افزایش بهزیستی روان­شناختی او شود.نتایج پژوهش ها نشان می­دهد که بسیاری از حیطه های کیفیت زندگی با سلامت روان­شناختی همبستگی معنادار دارد.کیفیت زندگی تحت تأثیر سلامت فیزیکی فرد، وضعیت روان­شناختی، ارتباطات اجتماعی و ارتباط آنها با عوامل برجسته محیط آنان قرار می­گیرد.پژوهش ها نشان دادند کیفیت زندگی در هماهنگی روابط بین فردی، زندگی راحت، سلامت روانی و فردی، غلبه بر محدودیت­ها و دستیابی به کنترل و کاهش درد و رنج و به طور کلی بهزیستی روان­شناختی تأثیر دارد. همچنین بر اساس مطالعات ویلنر[25](2011) در رونشناسی مثبت­نگر، رضایت از زندگی، رفاه و کیفیت بالای زندگی معمولی در افزایش بهداشت روانی و بهزیستی روان­شناختی موثر در نظر گرفته شده است(ویلنر، 2011).
کیفیت زندگی از نظر کالمن، گستردگی و انبساط آرزو است که از تجارب زندگی ناشی می­شود و از نظر فرانس و پاورس[26]، کیفیت زندگی، ادراک فرد از رفاه است که به نظر می­رسد از رضایت یا عدم رضایت در حیطه های اصلی زندگی ناشی می­شود. به عقیده تستا[27] کیفیت زندگی، ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی را دربرمی­گیرد که محدود به تجارب، اعتقادات و انتظارات و ادراک فرد است. کیفیت زندگی درکی است که افراد از موقعیت­شان در زندگی،در زمینه فرهنگی و سیستم­های ارزشی دارند و با اهداف، آرزوها و استانداردهای آنها در ارتباط است (بارباتو، گویلمن و چو،2001). کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ابعاد زندگی از جمله سلامت را دربرمی­گیرد و چیزی بیش از سلامت جسمانی است و شامل احساس سالم بودن، سطح رضایت­مندی و وجود حس کلی خودارزشمندی است، مفهومی انتزاعی و پیچیده شامل زمینه های گوناگونی که تمام آنها در رضایت شخصی سهم دارند؛ گاهی اوقات کیفیت زندگی معادل رضایت از زندگی تعریف می­شود و شامل طیف وسیعی از رضایت افراد از کلیه مسائل زندگی خود می باشد. کیفیت زندگی با بهداشت روانی افراد ارتباط دارد و به بیان حالات و تغییرات و توانایی­های افراد و میزان رضایت افراد از عملکردهای زندگی می ­پردازد (اندیکوت ، نی و هریسون، 1993). پژوهش ها وجود رابطه بین کیفیت زندگی و ابعاد سلامت، اعم از جسمی، محیطی و روان­شناختی را ثابت کرده­اند(مکوندی و زمانی،1389).
سازه مطرح در کیفیت زندگی، راهبرد مقابله است که روانشناسی سلامت برای مهارت مقابله­ای در سلامت جسمانی و روانی اهمیت زیادی قائل است و آن را به عنوان گستره­ترین موضوع مطالعات در روانشناسی معاصر و یکی از مهم­ترین عوامل روانی و اجتماعی می­داند (سامرفیلد و مک کرا، 2000). ویتمن[28](به نقل از والتون[29]) بیان می­ کند که استرس افراطی می ­تواند برای عملکرد آموزشگاهی دانشجویان مضر باشد.افراد در دانشگاه آریاه وسیعی از وقایع استرس­زا را تجربه می­ کنند(هاد و همکاران،2000) با توجه به منابع زیادی که برای استرس دانشجویان وجود دارد و تأثیرات تهدیدکننده­ای که استرس می ­تواند بر سلامت و کیفیت زندگی داشته باشد، آنچه می ­تواند این اثرات را تعدیل کرده و دانشجویان را از تأثیرات منفی استرس رها کند نوع راهبرد اتخاذ شده برای مقابله با آن است. مهارت­های مقابله روش­های خاصی هستند که افراد به شرایط استرس­زا پاسخ می­ دهند(موربرگ[30] و همکاران،2001).
فولکمن و لازاروس مقابله را فرآیندی پیچیده می­دانند که با توجه به ارزیابی­هایی که فرد از موقعیت استرس­زا و فشارهای آن موقعیت دارد، تغییر می­ کند و تلاش­های رفتاری شناختی فعال فرد را دربرمی­گیرد. پژوهشگران معتقدند که بیشتر مردم ترجیح می­اهند تا از روش­های مقابله­ای خاصی در موقعیت­های استرس­زا استفاده کنند که در واقع مجموع این راهبردها، مهارتهای مقابله­ای فرد را شکل می­دهد(حمید، یو و لانگ، 2003).
اندلر و پارکر[31] (1990) بر اساس تحقیقی به منظور بررسی فرایند مقابله عمومی ، افراد را بر حسب سه نوع اساسی مهارت مقابله متمایز می‌کنند : مهارت مقابله مسأله مدار[32] ، مهارت مقابله هیجان مدار[33] و مهارت مقابله اجتنابی[34] .
مهارت مقابله مسئله مدار شیوه­هایی را توصیف می‌کند که بر اساس آن فرد اعمالی را که باید برای کاهش یا از بین بردن یک عامل تنیدگی زا انجام دهد ، برنامه ریزی می‌کند؛ راهبردهای مقابله‌ای هیجان مدار عبارتند از تنظیم پاسخ هیجانی فرد در برابر مسأله ؛ در صورتی که موقعیت یا رویداد ، غیرقابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصوری داشته باشد در این حالت از راهبرد هیجان مدار استفاده می نماید ( بند و درایدن[35] ، ۲۰۰۴) . مهارت مقابله اجتنابی مستلزم فعالیت ها و تغییرات شناختی است که هدف آنها اجتناب از موقعیت تنیدگی‌زا می‌باشد . در این حالت فرد به دنبال برگرداندن آرامش به هم خورده ای است که به خاطر موقعیت فشارزا ، به وجود آمده است و کوشش می کند تا خود را از آشفتگی‌های موجود برهاند (کلینکه ، 1387)
درک واکنش­ها و راهبردهای مقابله و تأثیر آن بر کیفیت زندگی حوزه­ای است که برای همه اهمیت دارد. مهارتهای مقابله به طور معنادار با کیفیت زندگی مرتبط بوده است. افرادی که از نظر هیجانی دارای اشتغال ذهنی بودند یا آنهایی که رویکرد مقابله­ای غیرفعال­تر را برای مقابله به کار می­بردند سطوح پایین­تر کیفیت زندگی را گزارش می­دادند(تاچمن، 2007).پیترز و همکاران(2008) نشان دادند که راهبردهای مقابله­ای واکنش هیجانی و اجتنابی با کیفیت پایین زندگی مرتبط هستند. پژوهش­های اخیر نشان داده­اند که نوع راهبردهای مقابله مورد استفاده به وسیله فرد بهزیستی روان­شناختی را تحت تأثیر قرار می­دهد. آریندل[36] و همکاران(2003) دریافتند در بررسی رابطه بین بهزیستی روان­شناختی و سلامت عمومی به این نتیجه رسیدند که با افزایش بهزیستی روان­شناختی سلامت عمومی نیز تحت تأثیر قرار گرفته و افزایش می­یابد.ایرلند و ایرلند(2005) نیز نشان دادند که مهارتهای مقابله­ای نقش پیش ­بینی کننده ­ای در سلامت روان­شناختی دارد.
با توجه به الگوی فولکمن و لازاروس در فرآیند مقابله، فرد با بهره گرفتن از راهبرد مقابله­ای مسئله­مدار از مهارتهای شناختی برای حل مشکل استفاده می­ کند، یعنی راه های مقابله با مشکل بررسی شده و در واقع با یافتن راه حل مناسب برای مشکل رضایت روان­شناختی شناختی برای فرد فراهم می­شود(لازاروس و فولکمن،1984) که حوزه شخصی رضایت و افزایش کیفیت زندگی  و به دنبال آن بهزیستی روان­شناختی می ­تواند محصول این فرآیند مقابله­ای باشد و نیز استفاده از راهبرد مقابله­ای کارآمد مسئله­مدار موجب کاهش تنش در افراد می­شود(پرلاین و اسکولار،1999) که وجود سطح تنش پایین هم موجب استفاده مناسب از مهارتهای شناختی و افزایش آرامش روانی در برخورد با مشکل می­شود و در نتیجه رضایت بیشتری را برای فرد فراهم می­سازد و در نتیجه باعث افزایش بهزیستی روان­شناختی در افراد می­گردد.
این پژوهش با هدف قرار دادن جامعه دانشجویان، قشری که استرس­های زیادی را تحمل می­ کنند،که در پژوهش­های مختلفی مانند شریفی1383و بیاتی و همکاران(1387)  تایید شده است و همچنین توجه به متغیر کیفیت زندگی و نقش آنها در پیش بینی بهزیستی روانشناختی قصد دارد بینش جدیدی را در خصوص موضوع مورد مطالعه بدست آورد.بنابراین هدف پژوهش حاضر «پیش بینی بهزیستی روان­شناختی افراد بر اساس  کیفیت زندگی و مهارتهای مقابله­ای در دانشجویان »دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش
 

پژوهش­های زیادی درخصوص رابطه مهارتهای مقابله و کیفیت زندگی انجام شده است و پیامدهای ناخوشایند آن انجام شده است. پژوهش­هایی نیز در خصوص نوع شیوه اتخاذ شده برای مقابله با استرس و نتایج هر کدام از آنها انجام شده است. اما بشتر این پژوهش­ها در جمعیت­های دارای بیماری خاص و در عین حال در جامعه­ای غیر از جامعه ایران انجام شده است.
کیفیت زندگی به واسطه نقشی که در سلامت روانی افراد دارد از اهمیت زیادی برخوردار است به خصوص اینکه یکی از عواقب عمده کاهش کیفیت زندگی را افزایش مشکلات روان­شناختی ذکر کرده­اند.
امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره آینده کشور دارند یکی از قشرهای مهم جامعه به شمار می­آیند. چون این قشر از جامعه است که در آینده

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:12:00 ق.ظ ]




ساختار اصلی تنظیمات دروپ مانند قبل ثابت است؛ افزایش ضریب نفوذ بادی، افزایشی در دروپ معادل (کاهشی در بهره معادل دروپ) را به همراه دارد. با داشتن ضریبی معادل با ، تنظیم دروپ به فرم بیان شده در معادله 3-9 تغییر می کند:

 

 

 

(3-9)
 
 

3-2-6- تغییر در ثابت لختی سیستم بدون پشتیبانی فرکانس از طرف تولید بادی
 

افزایش ضریب نفوذ تولید بادی منجر به جایگزینی بیشتر آن با تولید متداول گشته و به طبع آن لختی سیستم نیز کاهش می‌یابد. این وضعیت به بدتر شدن وضعیت تنظیم فرکانس شبکه در نبود هیچ گونه پشتیبانی فرکانسی از طرف DFIG می انجامد.
% ضریب نفوذ تولید بادی به معنای % کاهش در توان موجود در تولید متداول است. به این معنی که % از لختی شبکه کاسته شده و هیچگونه کنترل فرکانسی نیز در پی این جایگزینی تمهید نشده است. در نتیجه لختی سیستم به صورت زیر تغییر می‌کند:

 

 

 

(3-10)
 
در پی این تغییر و با افزایش ، لختی شبکه نیز کاهش می‌یابد و منجر به افت بیشتری در فرکانس می‌شود.

 

3-2-7- تغییر در تنظیم فرکانس و ثابت لختی سیستم در حضور سیستم پشتیبانی فرکانس
 

کنترلر سریع توان/گشتاور DFIG، فرکانس‌های الکتریکی و مکانیکی ماشین را از هم جدا می سازد و بدینوسیله عملکرد سرعت متغیّر آنرا فراهم می سازد. هر تغییری در سرعت سیستم در گشتاور و یا سرعت DFIG منعکس نمی‌شود؛ همانطوری که عملکرد ژنراتور-مبدل نیز مستقل از فرکانس شبکه است. در نتیجه، از دید شبکه، DFIG هیچ گونه لختی برای شبکه به همراه ندارد. هر چند که پاسخ لختی از طرف DFIG‌ها را می‌توان به کمک سیگنال‌های کنترلی کمکی فراهم کرد [47] [48] [49] [50] [51].
ثابت لختی اصلاح شده سیستم در حضور تولید بادی DFIG با ضریب نفوذ  و با پشتیبانی فرکانس را می‌توان به صورت زیر عنوان کرد:

 

 

 

(3-11)
 
سهم لختی مزرعه بادی ، همانطوری که توسط سیستم قدرت تجربه می‌شود، در زمانی که توربین‌های بادی پشتیبانی موقّت  توان اکتیوِ اضافی معادل با  با تخلیه انرژی جنبشی موجود در جرم چرخان توربین را فراهم می‌کنند، توسط رابطه3-12 بیان می‌شود:

 

 

 

(3-12)
 
که در آن:

 

 

 

(3-13)
 
برای یک تغییر بار پله ای  و ضریب نفوذ مشخّصی از تولید بادی ، لختی توربین‌های بادی موقّتاً به لختی شبکه اضافه شود. به عبارت دیگر با تحویل توان اضافی، علاوه بر توان حالت ماندگار تحویلی توربین‌های بادی به کنترلر مبدل پاور الکترونیک، با جذب انرژی ذخیره شده در قسمت چرخان توربین‌ها لختی شبکه نیز به نسبت افزایش می‌یابد.
سهم لختی توربین بادی ، بر اساس مدل تاخیری توربین- گاورنر که در [35] [57] بیان شده، بدست آمده است. ثابت لختی  مجدّداً می‌تواند برای ضریب نفوذ مشخّصی از تولید بادی و همچنین سطح مشخّصی از پشتیبانی موقّت توان اکتیو محاسبه شده و برای اصلاح ثابت لختی معادل سیستم، در معادله 3-10 وارد شود.
مجموع تاخیر زمانی  که در معادله 3-12 عنوان شد، بر اساس مدلی است که در [57] بیان شده است.  زمانی است که در آن بیشترین تغییر فرکانس پس از بروز اغتشاشی در بار پدید می‌آید. این تاخیر متشکّل است از ثابت زمانی گاورنر ، ثابت زمانی ناشی ازحرکت دریچه شیر بخار  و همچنین تأخیر ناشی از پاسخ توربین .

 

 

 

(3-14)
 
از اینرو، مجموع تاخیر زمانی ، برای هر واحد تولیدی منحصر به فرد می‌باشد. برای نیروگاه‌های حرارتی می‌توان تأخیر زمانی را به صورتی که در ادامه می‌آید، نتیجه گرفت:

 

تأخیر زمانی مرتبط با گاورنر:
 

تأخیر زمانی ناشی از حرکت دریچه شیر بخار :
 

 

 

برای توربین بخار باز گرم کن:
 
 

تأخیر ناشی از پاسخ توربین :
 

 

 

برای تورین بخار باز گرم کن [35] :
 
همانطور که عنوان شد، قابلیّت تنظیم فرکانس بر اساس رابطه 3-8 برای ضرایب نفوذ مختلف باد و شدّت باد، تغییر می‌کند. تغییر در لختی سیستم در ازای ضرایب مختلف نفوذ تولید بادی، متناسب با نقشی که تولید بادی در کنترل فرکانس شبکه می پذیرد، متفاوت است. تغییر لختی سیستم وقتی تولید بادی در کنترل فرکانس شرکت نمی‌کند مطابق رابطه 3-10 و وقتی در آن شرکت دارد برابر رابطه 3-11 تعیین می‌شود. با حضور تولید بادی DFIG بدون آنکه مدل جامع  DFIGدر آن وارد شود، مقادیر تخمینی تنظیم فرکانس و ثابت لختی شبکه در مدل خطی سیستم دوناحیه ای قدرت نشان داده شده در شکل 1-8 تغییر کرده و تاثیرات حضور سیستم کنترلی در آن در نظر گرفته می‌شود. جدول 3-1 مقادیر تخمینی تنظیم دروپ و لختی سیستم قدرت در حضور تولید بادی DFIG برای افزایش توان اکتیو معادل 0.05 توان مبنای مزرعه بادی در حضور ضرایب نفوذ متفاوت تولید بادی را نشان می‌دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در حضور قابلیت پشتیبانی فرکانس
 
بدون پشتیبانی فرکانسی
 
شاخص
30%
20%
10%
 
30%
20%
10%
0%
ضریب نفوذ
 
 
 
 
 
 
 
 
پارامتر
0.0714
0.0625
0.055
 
0.0714
0.0625
0.055
0.05
 
4.2185
4.5061
4.7654
 
3.5
4
4.5
5
 
جدول 3- 1تغییر در تنظیم دروپ واحد های تولیدی و لختی سیستم برای ضریب نفوذ های متفاوت باد

 

3-2-8- کنترلر پیشنهادی برای پشتیبانی توان اکتیو از DFIG برای کنترل فرکانس
 

مشابه تولید متداول، توربین‌های بادی مقدار مشخّصی انرژی جنبشی در قسمت چرخان توربین خود ذخیره می کنند. در مورد توربین‌های بادی سرعت متغیّر این انرژی نقشی در کمک به لختی شبکه ندارد. زیرا ادوات الکترونیک قدرت حائل میان توربین بادی و شبکه، کوپلاژ میان سرعت چرخشی و فرکانس شبکه را از بین می‌برد. به عبارت دیگر حضور مبدل الکترونیک قدرت میان توربین بادی و شبکه، مفهوم لختی توربین‌های بادی را برای شبکه از میان می‌برد.
معمولاً، کنترلرهای توربین بادی سرعت متغیّر سعی می‌کنند توربین‌ها را در سرعت بهینه‌ای مورد بهره برداری قرار دهند تا بتوانند بیشینه توان را متناسب با آن استحصال کنند. کنترلر بر اساس سرعت و توان الکتریکی اندازه گیری شده، نقطه مرجع گشتاور را تعیین می‌کند.
همانطور که شکل (3-1) نشان می دهد نقطه مرجع گشتاور ، ورودی مبدل الکترونیک قدرت است که با کنترل کلیدزنی و تنظیم جریان خروجی مبدل، توان تحویلی به شبکه را تأمین می‌کند. برای بکار بردن انرژی و لختی توربین‌های بادی جهت تزریق توان اکتیو به شبکه و کمک به کنترل فرکانس، سیگنال کنترلی جدیدی مطابق با آنچه در شکل 3-9 در داخل خط چین نشان داده شده است، پیشنهاد می‌شود.
این سیگنال کنترلی در زمان تشخیص انحراف فرکانس در شبکه، کنترل اولیّه فرکانس توربین‌های بادی  DFIG را فعّال کرده و تغییر توان اکتیوی متناسب با تغییرات فرکانس سیستم  و همچنین نرخ تغییرات فرکانس شبکه  برای شبکه قدرت فراهم می‌آورد. اثر لختی توربین‌های بادی با ثابت کنترلر  و پشتیبانی کنترل اولیّه فرکانس نسبت مستقیم با  دارد. این افزایش توان علاوه بر مقدار توان تحویلی توربین‌های بادی قبل از بروز اغتشاش بار  بوده و با اعمال سیگنال کنترلی جدید انرژی جنبشی موجود در جرم چرخان توربین‌ها به این مقدار اضافه شده و مقدار جدیدی  را اخذ می کند. لازم به ذکر است بخاطر جذب انرژی جنبشی موجود در توربین‌های چرخان بادی جهت تزریق آن به شبکه، سرعت چرخش توربین‌ها از سرعت بهینه شان کاهش می‌یابد. نرخ کاهش سرعت توربین بادی به تغییرات فرکانس و نرخ تغییرات آن وابسته است.
ذکر این نکته ضروری است، توان اکتیو اضافی DFIG، تنها در دوره ای گذرا در کنترل اولیّه فرکانس شرکت دارد. وقتی سیستم به حالت ماندگار جدیدی دست پیدا کرد که با حالت بهینه آن اختلاف دارد، نرخ تغییرات فرکانس توسط ثابت میراکنندگی بار و تنظیم دروپ سیستم تاثیر می پذیرد. کنترلر انتگرالگیر
شکل 3- 9 کنترلر پیشنهادی برای پشتیبانی فرکانس
حلقه ثانویه کنترل (AGC) سعی در از بین بردن خطای حالت ماندگار شبکه می کند و فرکانس شبکه و توان انتقالی خطوط را به مقدار نامی و از پیش مقرّر شده آن باز می‌گرداند. در نتیجه، سیگنال کنترلی اضافی ای که برای مبدل الکترونیک قدرت در نظر گرفته شده بود و به عنوان تابعی از تغییرات فرکانس و نرخ تغییرات فرکانس عمل می‌کرد(شکل 3-9 )، غیرفعّال شده و عملکرد نرمال DFIG پیگیری می‌گردد تا مجدّداً سرعت چرخش توربین‌های بادی را به میزان بهینه آن باز گرداند و زمینه مشارکت‌های بعدی را فراهم کند.

 

3-3- مشارکت واحد های تولید توان خورشیدی در کنترل فرکانس شبکه
 

با توجّه به سابقه تحقیق مطرح شده در باب کنترل فرکانس سیستم‌های تولید انرژی خورشیدی که در فصل پیش آمد، مشخّص شد، جایگزینی تولید خورشیدی به جای تولید متداول مستقیماً لختی شبکه را کاهش می‌دهد. علاوه بر آن با توجّه به نوسانات تابشی خورشید، توان استحصالی از انرژی خورشید ثابت نبوده و با تغییر شدّت تابش خورشید، تغییر می‌کند. خصوصیاتی که استحصال انرژی توسط سیستم‌های خورشیدی به صورت MPPT به دنبال دارد، ویژگی‌های مطلوبی برای بهره‌برداری از تولید خورشیدی در مقیاس بالا نیست. ورود یک چنین منبع کنترل نشده‌ای به شبکه، بار اضافی برای سیستم‌های کنترل فرکانس به حساب می‌آید.
در این بخش ابتدا به چگونگی جذب انرژی خورشیدی توسط پانل‌های خورشیدی و معادلات مربوطه بیان می‌شود. در ادامه استراتژی کنترلی مناسبی برای شرکت دادن تولید خورشیدی در کنترل اولیّه فرکانس بیان می‌شود. تاثیرات استفاده از یک چنین سیستم کنترلی بر روی سیستم قدرت مدل شده و ساختار کنترل فرکانس بار شبکه در حضور این کنترلر به روز می‌شود.

 

3-3-1- مشخّصات پانل‌های خورشیدی و مدلسازی آنها
 

در اینجا به صورت مختصر خصوصیات و مدل ماژول‌های خورشیدی بیان می‌شود [58]. ماژول خورشیدی، تجهیزی غیر خطی است که می‌توان آنرا همانطور که در شکل 3-10 آمده به عنوان منبع جریان در نظر گرفت.
با صرفنظر از مقاومت‌های سری داخلی ، می‌توان معادلات متداول  یک ماژول خورشیدی را به صورت بیان شده در رابطه 3-16 ذکر کرد:

 

 

 

(3-16)
 
شکل 3- 10 مدار معادل ماژول خورشیدی [21]
که در آن  و  به ترتیب جریان و ولتاژ خروجی ماژول خروجی می باشند.  جریان تولیدی تحت تابش خورشیدی،  جریان اشباع معکوس،  شارژ الکتریکی الکترون،  ثابت بولتزمن،   فاکتور ایده‌آلی دیود،  دمای ماژول خورشیدی (به کلوین)،  تعداد سلول‌های خورشیدی موازی و  جریان ذاتی شاخه مقاومت موازی ماژول خورشیدی است. همانطور که در معادله 3-17 فرمول بندی شده، جریان اشباع ماژول خورشیدی  با نوسانات دما تغییر می‌کند:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

(3-17)
 
(3-18)
 
 
 
 
که در آن  جریان اشباع در دمای مرجع ،  انرژی باند خالی،  ضریب تاثیر دمای جریان اتصال کوتاه ماژول خورشیدی است. مقدار جریان شاخه‌های موازی به صورت زیر حاصل می‌شود:

 

 

 

(3-19)
 
که در آن  تعداد سلول‌های سری و  مقاومت موازی داخلی ماژول خورشیدی است.
شکل 3-11 ساختار کلی ژنراتور خورشیدی متصل به شبکه را نشان می دهد.
شکل 3- 11 ژنراتور خورشیدی متصل به شبکه
با توجه مدلسازی که بیان شد، در یک تابش مشخصی از خورشید و یک دمای معین، پانل‌های خورشیدی با توجه به ولتاژ نقطه کار خود توان جریان مشخصی را تولید می کند. این نقطه کار با توجه به ولتاژ  ماژول خورشیدی حاصل می شود. این ولتاژ از طریق رفرنس ولتاژ واسط الکترونیک قدرت به این ادوات اعمال می شود. برای یک ماژول خورشیدی معادلات بیان شده در 3-16 الی 3-19، در نرم افزار Matlab/Simulink r2013a مدل شده و به ازاء تغییرات رفرنس ولتاژ ماژول‌های خورشیدی، منحنی‌های  و  به ازاء تابش‌های مختلف خورشید برای دمای عادی محیط معادل با 300 درجه کلوین (27 درجه سانتیگراد)، در شکل‌های 3-12و 3-13 رسم شده اند. از این نمودار‌های اینطور استنباط می‌شود که آرایه‌های خورشیدی غیر خطی‌اند و نقطه کار آنها به شدّت با تغییر تابش خورشید و همچنین ولتاژ رفرنس تغییر می‌کند.
شکل 3- 12 منحنی V_I ماژول خورشیدی
 
 
 
شکل 3- 13 منحنی V_P ماژول خورشیدی

 

3-3-2- استراتژی کنترلی پیشنهادی برای مزرعه خورشیدی
 

همانطور که بیان شد می‌توان دینامیک سیستم قدرت متشکّل از چندین ژنراتور سنکرون را به فرم خطی شده زیر مدل کرد [2]:

 

 

 

(3-20)
 
که در آن  فرکانس سیستم در مبنای واحد،  و  به ترتیب توان مکانیکی و الکتریکی کل در مبنای واحد،  ثابت لختی به ثانیه و  عامل میراکننده در مبنای واحد است. به خاطر اینکه معمولاً ثابت زمانی بزرگی در ارتباط با دینامیک توان مکانیکی  وجود دارد (نظیر دینامیک بویلر)، در چهارچوب زمانی کوتاه مدت لختی سیستم نقشی مهّم در تعیین حسّاسیت فرکانس سیستم نسبت به عدم تعادل میان تولید و مصرف دارد. از طرفی عامل میراکننده تعیین کننده قابلیّت سیستم در جذب عدم تعادل توان و کم کردن تغییرات حالت ماندگار فرکانس سیستم دارد.

 

3-3-3- تغییر در تنظیم دروپ واحد‌های تولیدی در حضور تولید خورشیدی با ضریب نفوذ
 

ساختار اصلی تنظیمات دروپ مانند قبل ثابت است؛ افزایش ضریب نفوذ بادی، افزایشی در دروپ معادل (کاهشی در بهره معادل دروپ) را به همراه دارد. با داشتن

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:12:00 ق.ظ ]




در الگوریتم‌های پیشین که از حبس تولید (Curtailment) استفاده کردند، سیستم‌های خورشیدی تنها در بخش چپ منحنی  مورد استفاده قرار می‌گرفتند [60] و [61]. در نتیجه پاسخ نه چندان سریع به رفرنس توان بدنبال داشتند. با انتخاب نقاط کاری سمت راست نقطه ماکزیموم توان در منحنی  جهت انتخاب نقطه کار، سرعت دنبال کردن رفرنس توان نسبتا افزایش می‌یابد. در [29] الگوریتمی مبتنی بر درونیابی درجه دوم نیوتون برای رسیدن به نقطه کار جدیدی که به عنوان رفرنس توان مد نظر قرار دارد به کار گرفته شد. اساس کار این الگوریتم استفاده از فرآیندی تکراری برای تعیین ولتاژ لازم برای آرایه خورشیدی است، به نحوی که در این ولتاژ آرایه خورشیدی رفرنس توان را تولید کند. برای مثال این الگوریتم می‌تواند با چند تکرار ولتاژ  متناظر با  در زمانی که  می‌باشد و یا تعیین  هنگامی که  باشد را در زمان کوتاهی تعیین کند.
سطح 3 کنترلی دینامیک سریعی دارد و در قیاس با دینامیک باقی اجزا در مطالعات کنترل خودکار تولید (دینامیک میان مدت)، قابل صرفنظر کردن است.

 

3-3-7- حالت کنترلی دروپ برای سیستم‌های خورشیدی
 

کنترل دروپ فرکانس، تکنیکی شناخته شده برای تنظیم فرکانس سیستم قدرت به حساب می‌آید. توان خروجی اکتیو یک ژنراتور سنکرون  متناسب با تغییرات فرکانس سیستم قابل تنظیم است. خصوصاً اینکه تنظیمات به گونه ای انجام می‌شود که توان اکتیو نامی در فرکانس نامی تولید گردد. اگر فرکانس سیستم کمتر از مقدار نامی گردد، نشان می‌دهد  بیشتر از مقدار نامی است و بالعکس.
در این بخش، اِعمال ساختار کنترل دروپ فرکانس بر سیستم‌های خورشیدی شرح و بسط داده می‌شود. اما در اینجا دو محدودیت عمده در قیاس با کنترل دروپ ژنراتورهای سنکرون وجود دارد:

 

عدم کنترل بر منابع توان اولیّه، محدودیتی سنگین بر حد بالای تولید در توان تزریقی به شبکه اِعمال می‌کند.
 

ماکزیموم توان قابل بهره برداری از تولید خورشیدی، همانطور که در مدلسازی تولید خورشیدی عنوان شد، به شدّت تحت تاثیر شدّت تابش خورشید و دما است. در نتیجه در بکار بستن کنترل دروپ باید توجه داشت که می‌بایست منحنی دروپ فرکانس را با نقاط کاری متنوعی تطبیق داد.
بر اساس ویژگی‌های بیان شده، می‌توان تابعی توصیف نمود که خروجی رفرنس توان اکتیو را با فرکانس سیستم ارتباط می‌دهد:

 

 

 

(3-23)
 
که در آن  و  شرایط نامی بهره برداری شبکه است. رابطه 3-23 بیان می‌دارد بدون احتساب محدودیت حداکثر تولید،  می‌تواند به صورت  محاسبه گردد. این فرم مشابه محاسباتی است که برای ژنراتورهای سنکرون نیز انجام می‌شود [2]. زمانی که  به سقف مجاز تولید می‌رسد، مقدار  به آن اختصاص می‌یابد و قابلیّت تنظیم فرکانس را نیز از دست می‌دهد. در منحنی دروپ فرکانس نشان داده شده در شکل 3-16، خطوط عمودی و افقی به ترتیب، مشخّصه دروپ را در حضور و عدم حضور سقف مجاز تولید  نشان می‌دهد.
فرکانس بحرانی فرکانسی است که در آن  با  برابر خواهد شد:

 

 

 

(3-24)
 
به طور خاص، سیستم خورشیدی توان ماکزیموم  را زمانی تولید می‌کند که فرکانس شبکه  کمتر از فرکانس بحرانی  بوده و زمانی که فرکانس سیستم  بالاتر از فرکانس بحرانی  باشد، میزان مشخّصی از تولید را حبس می نماید. به صورت مشخّص می‌توان عنوان کرد که میزان توان باقیمانده برای رسیدن به ماکزیموم توان تولید فرکانس بحرانی  منحنی دروپ را تعیین می‌کند.
به منظور به کار بردن طرح کنترلی دروپ برای تولید خورشیدی شکل 3-15 تهیه شده است.
شکل 3- 15 دیاگرام کنترل دروپ فرکانس
همانطور که در شکل 3-15 مشخص است مشابه ساختار مشخصه دروپ گاورنر ماشین های سنکرون ، ابتدا میزان خطای فرکانس از انتگرال‌گیر ی گذشته و سپس توسط  تقویت می‌شود. خروجی این واحد، میزان تغییر توان خروجی واحد را تعیین می کند [2]. در سیستم دروپی که برای واحد خورشیدی در نظر گرفته می شود، خروجی سیستم گاورنر، رفرنس توان سطح 2 کنترلی است. دینامیک کنترلر توان اکتیو را می‌توان به صورت تابع تبدیل درجه اول خطی با ثابت زمانی  و نرخ محدودیت تولید در نظر گرفت [62]. محدودیت تولید را ظرفیت تولید واحد خورشیدی  تعیین می کند. در این مطالعه  ثانیه و ضریب تقویت سیگنال  برابر با 100، در نظر گرفته شده است [29].
زمانی که  به بار  متصل شده است، واحد خورشیدی تحت حالت کنترل دروپ مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. در این حال، مشخصّات کنترل دروپ مستقیماً تحت تاثیر دینامیک واحد خورشیدی قرار می‌گیرد:

 

در اینجا باید توجّه داشت که ضریب باید مطابق با کد شبکه و قابلیّت کلی در تنظیم فرکانس، مطابقت داشته باشد. در سیستم تحت بررسی حاضر  در نظر گرفته می‌شود (شکل3-16).
شکل 3- 16 کنترل دروپ حالت ماندگار سیستم خورشیدی

 

معمولا را شرایط کاری شبکه مشخّص می‌کند. زمانی که مقدار بالایی به خود می‌گیرد فرکانس شدیدا افت کند، تولید خورشیدی نمی‌تواند در کنترل فرکانس مشارکت داشته باشد. در صورتیکه با مقدار کمتری از ، قابلیّت تنظیم فرکانس واحد خورشیدی افزایش می‌یابد. در این حالت تأمین پشتیبانی قابلیّت تنظیم فرکانس واحد خورشیدی در شبکه به قیمت قربانی کردن توانی است که با تابش شدید خورشید قابل استحصال می‌باشد. به عبارت دیگر، موازنه ای بین مزایای اقتصادی و ظرفیت پشتیبانیِ فرکانس صورت می پذیرد. در حقیقت، سهم تولید خورشیدی در شبکه، باید با توجّه به الگو‌های بار و اغتشاشات احتمالی و همچنین قابلیّت مورد انتظار پشتیبانی فرکانس تعیین گردد. برای مثال در یک سیستم ایزوله کوچک با ضریب نفوذ بالای تولید خورشید، مجموع ظرفیت تنظیم فرکانس شبکه ضعیف است. در نتیجه برای سیستم خورشیدی الزامی است با نقطه بارگذاری پایین‌تر پشتیبانی فرکانسی بیشتری را تأمین نماید.
 

زمانی که فرکانس شبکه به پایین تر از فرکانس بحرانی نزول می‌کند،  ممکن است به بالاتر از  ارتقا یافته و مقداری را اختیار نماید که غیر قابل تأمین است. در این حال زمان نسبتا زیادی لازم است تا  به میزان  باز گردد. از این رو، اکتواتور‌های اشباع اختیار کار را به دست می گیرند و طرح‌های Anti-Windup پیاده سازی گردند [63].
لازم به ذکر است طرح‌های Anti-Windup زمانی فعّال می شوند که تولید خورشیدی به اشباع رفته باشد. در شبیه سازی انجام شده نقطه کار به گونه ای انتخاب شده که اشباعی در تولید اتفاق نیفتد.
در نهایت می توان بلوک دیاگرام سیستم کنترلی پیشنهادی برای مشارکت واحد خورشیدی در کنترل فرکانس را مطابق دیاگرام داخل خط چین شکل 3-17 نشان داد:
شکل 3- 17 ساختمان کنترل دروپ پیشنهادی برای سیستم خورشیدی

 

3-4- استفاده از ذخیره‌ساز‌های انرژی در سیستم قدرت
 

سیستم‌های ذخیره‌ساز انرژی باتری می‌تواند راه حل‌های گوناگونی را برای ارتقای کیفیت توان سیستم‌های تولید توان متشکّل از منابع تجدیدپذیر معرفی کند [64] [65]. از آنجا که سیستم ذخیره‌ساز باتری قابلیّت جبران سازی توان اکتیو سریعی دارد، می‌تواند در مسأله کنترل بار فرکانس سیستم قدرت موفق ظاهر شود. علاوه بر این ذخیره‌ساز باتری موجب افزایش قابلیّت اطمینان سیستم در پیک بار به حساب می آیند. با داشتن دینامیک مناسب از ذخیره‌سازهای باتری می‌توان در زمینه‌های مختلفی چون سطح بندی بار، رزرو سیستم، پایدارسازهای توان خطوط بلند، تنظیم فرکانس سیستم اصلاح ضریب توان و غیره نام برد. بعضی از نمونه‌های موفّق استفاده از ذخیره‌ساز باتری را واحد ذخیره‌ساز 17 مگاواتی برلین [66] و 10 مگاوات/40مگاوات-ساعتی واحد چینو واقع در جنوب شرقی کالیفرنیا [67] دانست.

 

3-4-1- مدل ذخیره‌ساز باتری
 

مدار معادل واحد BES را می‌توان به صورت مبدل متصل به یک باتری معادل همانند شکل 3-18 در نظر گرفت.
شکل 3- 18 بلوک دیاگرام مدل خطی ذخیره‌ساز باتری [30]
در مدار معادل باتری،  زاویه آتش مبدّل،  راکتانس جابجاسازی،  جریان DC باتری،  مقاومت اضافه ولتاژ،  ظرفیت خازن اضافه ولتاژ    ولتاژ مدار باز باتری،  اضافه ولتاژ باتری،  مقاومت اتصالی و  مقاومت داخلی باتری،  مقاومت تخلیه خودی باتری و  ظرفیت خازنی باتری را نشان می‌دهد. ولتاژ DC ماکزیموم بی باری مبدل 12 پالسه همانطور که در رابطه 3-25 آمده، با  نشان داده شده است:

 

 

 

(3-25)
 
که در آن  ولتاژ rms خط می‌باشد. جریان DC تأمینی باتری بوسیله معادله 3-26 بیان می‌شود:

 

 

 

(3-26)
 
بر اساس بررسی مدل مداری مبدل، توان اکتیو و راکتیو جذب شده واحد BES بوسیله معادلات3-27  و 3-28 بیان می‌شود:

 

 

 

 

 

 

(3-27)
 
(3-28)
 
که در آن  و  زاویه آتش مبدل شماره 1 و شماره 2 به کار رفته در مدل BES می‌باشد.
در مطالعات کنترل بار فرکانس عملکرد واحد BES را می‌توان به صورت یک تابع تبدیل درجه اول به فرم زیر و به همراه یک محدود کننده جهت محدود سازی توان تزریقی(مشخص کننده توان نصب شده ذخیره‌ساز در ناحیه) ، تقریب زد [64]:

 

 

 

(3-29)
 
که در آن  تغییرات فرکانس،  خروجی توان واحد BES،  بهره واحد تولیدی و  ثابت زمانی واحد BES می‌باشد،  و .

 

3-5- الگوریتم بهینه‌سازی نوسان ذرات
 

کنترل خودکار تولید با بازگرداندن فرکانس شبکه و توان انتقالی خطوط به مقدار نامی و برنامه ریزی شده در پی بروز اغتشاشی در بار، نقشی مهّم در سیستم‌های قدرت بر عهده دارند.
پس از بروز انحرافی در بار، برای از بین بردن انحراف ماندگار فرکانس شبکه و باز گرداندن آن به مقدار نامی، حلقه کنترل فرکانس ثانویه می‌بایست با بهره‌هایی بهینه، پاسخگوی این نیاز باشند. در این مرحله، بهره‌های کنترلر انتگرال‌گیر حلقه ثانویه توسط تکنیک بهینه‌سازی نوسان ذرات بهینه شده اند.
این الگوریتم در ابتدا توسط کندی [68]معرفی شد. با بهره گرفتن از این تکنیک پاسخ‌های با کیفیتی با خصوصیات همگرایی پایدار در زمانی کمتر فراهم می‌شود. این تکنیک از ذراتی استفاده می‌کند که نماینده پاسخ‌های بالقوه برای مسئله به حساب می آیند. تمام ذرات با سرعت معینی در فضای جستجو به حرکت در می آیند. موقعیت ذره  ام  نام دارد و سرعت این ذره در تکرار  به صورت زیر تعریف می شوند:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

(3-30)
 
(3-31)
 
 
 
 
که در آن  تکرار،  تعداد ذرات،  وزن لختی است که به صورت خطی با روند تکرار الگوریتم کاهش می‌یابد،  و  ثابت‌های مکان،  و  شماره‌هایی تصادفی که به صورت یکنواخت از 0 تا 1 انتخاب می‌شوند،  تکرار الگوریتم،  بهترین موقعیت قبلی ذره  ام و  موقعیت بهترین ذره است. در هر تکرار پاسخ بهینه در سلول  جایگذاری می گردد. با ادامه روند بهینه‌سازی و در انتهای تکرار‌ها  پاسخ مسئله خواهد بود. شکل 3-19روند اجرای الگوریتم را نشان می‌دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدار دهی اولیّه
 
تکرار
 
 
محاسبه مقدار برازندگی ذرات
 
مقایسه مقادیر برازندگی با  و
 
تغییر سرعت و موقعیت ذرات متناسب با معادلات 3-29 و  3-30
پایان ( مرز همگرایی یا بیشینه تعداد تکرار)
 
 
 
 
شکل 3- 19روند اجرایی تکنیک PSO

 

3-6- شبکه ترکیبی
 

با توجه به برنامه های کنترلی پیشنهادی جهت مشارکت تولیدات بادی و خورشیدی و همچنین ذخیره سازها در کنترل فرکانس، میتوان مدل کنترل بار فرکانس سیستم دو ناحیه ای قدرت شکل2-8 را در حضور منابع انرژی تجدیدپذیر و ذخیره سازی باتری به صورت شکل 3-20 به روز کرد.
شکل 3- 20 بلوک دیاگرام سیستم دو ناحیه ای قدرت در حضور مزرعه بادی DFIG و مزرعه خورشیدی و ذخیره ساز باتری
در این شکل تولیدات بادی در ناحیه 1 مستقر شده و با بهره گرفتن از سیگنال ورودی تغییرات فرکانس در کنترل فرکانس شرکت داده می شود. تولیدات خورشیدی نیز در ناحیه 2 نصب شده و با تغییرات فرکانس ناحیه 2 در کنترل فرکانس شرکت دارند. علاوه بر این دو ذخیره ساز های نصب شده در دو نو ناحیه نیز متناسب با حجم نصب شده در ناحیه ظرفیت جدیدی برای مشارکت در کنترل اولیّه فرکانس پدید می آورند.

 

3-7- جمع بندی
 

در این فصل ابتدا تاثیرات ورود تولید بادی DFIG به شبکه دو ناحیه ای قدرت مدل شد. نشان داده شد که جایگزینی تولید بادی به جای تولید متداول به معنای کاهش لختی و توانایی تنظیم فرکانس شبکه خواهد بود. در ادامه با بهره گرفتن از مدل توربین بادی 3.6 مگاواتی جنرال الکتریک، ایده استفاده از انرژی جنبشی موجود در جرم چرخان توربین بادی مورد توجه قرار گرفت کنترلری جهت استخراج این انرژی و معنا بخشیدن به مفهوم لختی توربین بادی عنوان شد. در کنترلر پیشنهادی با بروز انحرافی در فرکانس، این تابع کنترلی فعال شده و توان اکتیو کوتاه مدتی را برای شبکه از طریق جذب انرژی جنبشی موجود در جرم چرخان توربین تا رسیدن سرعت پره به مرز پایینی سرعت مجاز تأمین می کند. این توان موقت علاوه بر سطح توان تولیدی بادی است. این توان اکتیو موقت با مقدار تغییرات فرکانس و همچنین نرخ تغییرات فرکانس سیستم متناسب است. پس از رسیدن فرکانس به سطحی قابل قبول و یا رسیدن سرعت چرخش روتور توربین بادی به سرعت کمینه، این حلقه کنترلی غیر فعال می شود.
در ادامه سیستم کنترلی جدید برای سیستم خورشیدی در شبکه دو ناحیه ای قدرت مورد استفاده قرار گرفت. طرح کنترلی پیشنهاد شده برای استفاده از تولید خورشیدی در سیستم دو ناحیه ای قدرت در نظر گرفتن سطحی بین 0 تا مقدار بیشینه توان قابل تأمین از طرف تولید خورشیدی به صورتی که ظرفیت مازادی در دسترس بوده باشد. برای این ظرفیت رزرو سیستمی مشابه سیستم دروپ واحد های تولید متداول عنوان شد. متناسب با تغییرات فرکانس و ثابت دروپ سیستم خورشیدی، خروجی واحد خورشیدی تغییر می کند. این تغییر توان متناسب با اعمال ولتاژ مشخصی به اینورتر ها و قسمت الکترونیک قدرت شبکه است. این بخش با یک تابع تبدیل درجه اول با ثابت زمانی نسبتاً کوچکی مدل شد. کنترلر پیشنهادی متناسب با تغییرات فرکانس و ضریب نفوذ تولید بادی در کنترل فرکانس اولیّه شرکت می کند.
در ادامه ساختار داخلی ذخیره ساز باتری به اختصار بیان شد. مدلی جهت شرکت ذخیره ساز باتری در کنترل فرکانس عنوان شد. جهت بهینه سازی پارامتر های سیستم قدرت از الگوریتم هوشمند بهینه سازی ازدحام ذرات استفاده می‌شود. قواعد حاکم بر این تکنیک بیان شد. در انتها با توجه به نکات مطروحه در باب مشارکت تولیدات

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ق.ظ ]




1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش 10
1-4- تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش . 16
1-4-1- تعریف نظری . 16
1-4-2- تعریف عملیاتی 17
1-5- متغیرهای پژوهش . 17
1-6- اهداف پژوهش . 18
1-7- فرضیات پژوهش 18
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه . 21
2-2- ادبیات پژوهش . 21
2-3- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط  به مذهب . 25
2-3-1- تعریف دین. 26
2-3-2- دیدگاه های نظری درباره دین . 28
2-3-3- روانشناسی مذهبی از دیدگاه انسانگراها . 30
2-3-4- دیم به عنوان رفتار عامل . 40
2-3-5- فطری بودن دین 45
2-3-6- منشأ دین 48
2-3-7- دیدگاه قرآن 49
2-3-8- معتقدان به آثار منفی دین بر سلامت 55
2-3-9- سرآغاز روانشناسی دین . 57
2-3-10- روان شناسی دین 60
2-3-11- نگرش مذهبی . 63
2-3-12- رفتار مذهبی . 64
2-4- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به هوش اجتماعی 65
2-4-1- هوش . 65
2-4-2- هوش اجتماعی . 65
2-4-3- سازگاری اجتماعی 70
2-4-4- ماهیت مهارتهای اجتماعی 71
2-4-5- فرایند پردازش اطلاعات اجتماعی 75
2-4-6- پردازش اطلاعات . 77
2-4-7- آگاهی اجتماعی 80
2-4-8- منش اجتماعی بودن 80
2-4-9- کارکرد اجتماعی . 81
2-4-10- ارتباط مذهب و سلامت روان 82
2-5- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به سلامت روان . 85
2-5-1- بهداشت عقل (خرد) . 89
2-5-2- بهداشت دل ( قلب ) 89
2-6- پیشینه پژوهش 100
2-6-1- تحقیقات داخلی 100
2-6-2- تحقیقات خارجی 109
فصل سوم : روش پژوهش
3-1- مقدمه . 118
3-2- جامعه پژوهش 118
3-3- حجم نمونه . 118
3-4- رو ش نمونه گیری . 119
3-5- ابزار پژوهش . 119
3-5-1- پرسشنامه نگرش سنج مذهبی 119
3-5-2- پرسشنامه سلامت روان 120
3-5-3- پرسشنامه هوش اجتماعی . 121
3-6- روایی و پایایی آزمون 123
3-7- معیارهای ورود به پژوهش . 124
3-8- روش گردآوری داده ها 125
3-9- روش تجزیه و تحلیل آماری . 125
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل آماری
4-1- مقدمه . 127
4-2- یافته های توصیفی . 127
4-3- ویژگی های جمعیت شناختی 127
4-4- تحلیل استنباطی . 131
4-5- فرضیه اسلی پژوهش . 131
4-6- فرضیه های فرعی پژوهش . 133
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5-1- اطلاعات توصیفی 137
5-2- بحث و نتیجه گیری . 137
5-3- فرضیه اصلی پژوهش . 137
5-4- اولین فرضیه فرعی 138
5-5- دویمن فرضیه فرعی 138
5-6- محدودیت ها 139
5-7- پیشنهادات 140
منابع ومأخذ 141
پیوست . 158
پیوست 1: پرسشنامه سلامت روان . 159
پیوست 2: پرسشنامه نگرش سنجش مذهبی 160
پیوست 3: پرسشنامه هوش اجتماعی 161
چکیده انگلیسی 162
چکیده   :
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان بر اساس باورهای مذهبی و هوش اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. روش پژوهش رگرسیون چند متغیری و همبستگی پیرسون بود. بدین منظور از جامعه آماری دانشجویان عادی در مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد کرج نمونه ای به حجم 120نفر (60نفر دختر و 60 نفر پسر )که در سال تحصیلی 1393-1394 به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردید. از ابزار پرسشنامه 28 سوالی سلامت روان گلدبرک و 25 سوالی نگرش مذهبی براهنی و 21 سوالی هوش اجتماعی ترومسو توسط آزمودنی ها تکمیل و نتایج آن با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS  ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده نشان داد که بین باورهای مذهبی با سلامت روان و هوش اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد . بدین معنا که هرچه باورهای مذهبی افراد مثبت تر شود از سلامت روان بهتری برخوردارند و همچنین افرادی که از هوش اجتماعی بالاتری برخوردار بودند از سلامت روان بهتری برخوردارند.
کلید واژه : سلامت روان ، باورهای مذهبی،هوش اجتماعی، دانشجویان  

 

 
 

1-1- مقدمه
 

انسان مجموعه‌ای است از بدن، اعصاب، روح و روان. از این رو نیاز است که تمام جنبه‌های حیات او    مد نظر قرار گیرند. در واقع وقتی از انسان به عنوان موجودی یکپارچه، با تمام ویژگی­های گوناگونش صحبت    می شود لازم است علاوه بر جنبه‌های زیستی ‌او جنبه‌های اجتماعی،روحی، روانی و معنوی‌اش هم مد نظر قرارگیرد. بنابراین دین به عنوان یکی از جنبه­های روحی و روانی انسان، از موضوعات مهم و خاص بوده و بررسی تاثیرات آن می ­تواند از نظر بهداشت روانی کمک حال انسان باشد (اختیاری و دهقانی­آرانی،1390).
از آنجا که دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و کیفیت زندگی آنها تأثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت‌های تحصیلی‌شان خواهد داشت، ضروری به نظر می‌رسد که مسائل بهداشت و سلامت مربوط به جنبه‌های شناختی، عاطفی و روانی این قشر عظیم، جدی تلقی شود و مورد رسیدگی قرار گیرد. و چون در هر جامعه توجه به وضعیت سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی و علایق معنوی و فراهم آوردن زمینه لازم برای تحقیق یک زندگی پویا و سالم ضامن سلامتی آن جامعه برای سال‌های آینده به شمار می رود (کریمی و پیراسته، 2001).
«لَقَد خَلَقنَا الإنسانَ فی أحسَنِ تَقویم * ثُمَّ رَدَدناهُ أسفَلَ سافِلین»،( سوره تین، آیات 4-5.) در این آیه خداوند متعال، انسان را به امری بس عظیم و خطیر توجه داده است و آن این که چه حیاتی موجب حفظ و بقای مرتبه رفیع احسن تقویمی است و انسان چگونه باید زندگی کند که در وادی هولناک و از بین برنده اسفل سافلینی ساقط نشده و تازیانه­های عذاب بر او نواخته نشود. زندگی فراخور نیک­بختی و سعادتمندی چه ویژگی­هایی باید داشته باشد و همچنین تباهی و نگون­بختی که نشانگر انحطاط و شقاوتمندی است از چه نوع نادانی­ها و گمراهی­ها نشأت می­گیرد؟ (جوادی آملی، 1391).
امام موسى­بن­جعفر علیه­السلام می­فرمایند: «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَعٍ: أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَهُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَهُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَهُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ. تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسایى کرده­ام: اوّلین آنها این که آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى. دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش­هایى صورت گرفته است. سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده­اى. چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهایى که سبب مى­شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.» (کلینی، 1369).
امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران می­فرماید: «بدان ای عزیز که چنانچه از برای این بدن صحت و مرضی است و علاج و معالجی، برای نفس انسانی و روح آدمیزاده نیز صحت و مرض و سقم و سلامتی و علاج و معالجی است. صحت و سلامت آن عبارت است از اعتدال در طریق انسانیت، و مرض و سقم آن اعوجاج از طریق و انحراف از جاده انسانیت است. و اهمیت امراض نفسانیه هزاران درجه بیشتر از امراض جسمانیه است.» (امام خمینی (ره)، 1371).  
ایشان با این بیان به این نکته اساسی اشاره فرمودند که دنیا فقط همین بعد ظاهری و جسمی ما نیست که تمام هم و غم­مان اصلاح و آبادانی جسم و بدن باشد و اگر دچار بیماریی در بدن شدیم دنبال درمان آن باشیم و توجهی به بعد روحانی خود نداشته باشیم. بلکه باید بدانیم که در پس این دنیای فانی و پست بعد دیگری برای انسان است به نام بعد معنویت و روحانیت، که اگر سلامتی برای بدن هست برای روح نیز می­باشد. اگر بدن بیمار می­شود، روح نیز بیمار می­گردد و مهمترین بیماری روحی که از هزاران بیماری جسمی خطرناکتر می­باشد، انحراف از جاده انسانیت و دوری از خداوند متعال است.
در عصر حاضر به علت پیشرفت­های فناوری و تأثیر مستقیم آن بر کیفیت زندگی انسان، پرداختن به مسأله سلامت و عوامل تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژه­ای یافته است و تأمین سلامتی افراد جامعه یکی از مهم­ترین مسائل اساسی در هر کشوری محسوب می­گردد. مطالعات علمی وسیعی که در این زمینه صورت می­گیرد، می ­تواند با شناسایی دقیق­تر عوامل تهدیدکننده سلامتی و رفع ابهامات و پیچیدگی­های مربوط به بیماری­شناسی، کیفیت و سبک ­زندگی و علل آسیب­های اجتماعی، راهگشای برنامه ­های ارتقاء سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی باشد (نایدو و ویلز[1]، 2008).
با توجه به مطالب ذکر شده، جامعه­ای از سلامت روان و جسم بهره­مند می­شود که به آموزه­های ناب اسلامی پای­بند باشد و خود را موظف به انجام دستورات و راهکارهای آن بداند.
تعداد صفحه :179
قیمت :37500 تومان

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ق.ظ ]