بیان مسأله:
محققان و پژوهشگران عرصه ارتباطات سواد رسانه ای را شامل « تحقیق ، تحلیل ، اموزش و اگاهی از تاثیرات رسانه ها نظیر رادیو ، تلویزیون،فیلم،روزنامه ،مجله ، کتاب و اینترنت بر روی افراد و جوامع بشری می دانند» (کمالی پور ،1385،آن لاین ) بر اساس این تعریف سواد رسانه ای به دنبال آن است تا در فرد توانایی لازم برای استفاده از رسانه ها را اموزش دهد به طوری که فرد بتواند ضمن درک و تحلیل و ارزیابی پیام های رسانه های مختلف ، پیام ها و برنامه های مثبت ، مفید و سازنده را از پیامهای منفی و بی محتوا تشخیص دهد. یعنی فرد اگاهانه در برابر رسانه ها قرار گیرد و توانایی دسترسی به پیام های مورد نظر خود از میان انبوه پیام ،تجزیه وتحلیل انتفادی ،ارزیابی و ارسال پیام ها در انواع مختلف را پیدا کند .
اهمیت سواد رسانهای را میتوان در 5 نکته دانست. نخست اینکه رسانهها روی فرایندهای دمکراتیک اثر عمیقی دارند. در فرهنگ رسانههای جهانی مردم به 3 مهارت نیازدارند تا بتوانند نقش شهروندی خود را در ساختارهای دمکراتیک پیش ببرند. این 3 نقش عبارتند از اندیشه انتقادی، ابرازعقاید خود و مشارکت.
سواد رسانهای میتواند این 3 خواسته را پیشببرد، سوادرسانهای میتواند به شهروندان آینده این امکان را بدهد که گروههای سیاسی را طبقهبندی کنند، آن را فهم کرده و در حوزه گفتمان عمومی بسط دهند و در نهایت تصمیمهایی آگاهانه در هنگام رای دادن بگیرند.
دومین اهمیت سوادرسانهای زمانی آشکار میشود که به مصرف بالای رسانهای و اشباع شدن جامعه با رسانهها نگاهی بیندازیم. تلفن همراه، شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدئویی، مجلات، بیلبوردها، اینترنت و.، همه و همه پیامهای رسانهای شده بیشتری را در یک روز به ما منتقل میکنند که گاهی بیش از تمام پیامهایی است که اجداد ما در یک سال دریافت میکردند، سواد رسانهای در حقیقت این مهارت را به ما میدهد که از میان این دریای پیامها و تصاویر ایمن عبور کنیم.
سومین بعد اهمیت سواد رسانهای به نفوذ رسانهها بر شناخت، درک و گرایش ما در مورد مسائل مختلف میپردازد. تجربه رسانهای ما اثر مهمی بر راهی که ما درباره دنیای اطرافمان میاندیشیم، تفسیر میکنیم و عمل میکنیم، دارد. سواد رسانهای با کمک به ما برای فهمیدن این نفوذ میتواند به ما کمک کند از وابستگی خود به رسانهها و تصویرسازی آنها بکاهیم.
مسئله چهارم افزایش اهمیت اطلاعات و ارتباطات بصری است. در حالی که مدارس ما بیشتر در عالم چاپ باقی ماندهاند زندگی ما بهطور روزافزونی تحتتأثیر تصاویر بصری است. از لوگوهای تجاری تا بیلبوردهای غولپیکر و از تلفنهای همراه تا سایتهای اینترنتی از این جمله هستند. آموزش چگونگی خوانش لایههای چندگانه ارتباطات برپایه تصویر مسئله مهمی است که باید به سواد چاپی سنتی افزوده شود. ما در دنیای چندرسانهای زندگی میکنیم.
نکته پنجم اهمیت اطلاعات در جامعه و نیاز به آموزش مادامالعمر است. فرایندهای اطلاعاتی و خدمات اطلاعاتی در کانون تولید ملی قرار گرفتهاند اما در کنار این صنایع رسانههای جهانی رشد بسیاری کردهاند و این صداهای مستقل و دیدگاههای متنوع را به چالش میکشند، بر این اساس سواد و آموزش رسانهای میتواند هم به معلمان و هم دانشآموزان کمک کند تا بفهمند اطلاعات از کجا میآید، چه منافعی ممکن است در پس آن باشد و چگونه میتوان به صداهای دیگری در این مورد دست یافت.
برای انتخاب سبک زندگی به عنوان زیر مجموعه ای نه چندان محدود از فرهنگ شاید مهم ترین دلیل آن اینچنین باشد:
از منظر علوم اجتماعی و در میان مفاهیمی که در این حوزه رایج است،”سبک زندگی” طی صد و اندی سال که از کاربرد آن می گذرد به صورتی فزاینده مورد توجه محققان و اندیشمندان قرار گرفته است. این توجه، به گونه های مختلفی توضیح داده می شود.”سبک زندگی” در آغاز با مباحث طبقه و منزلت اجتماعی پیوند خورد. اهمیت این مباحث در اوایل قرن بیستم این اصطلاح را برجسته ساخت زیرا از یکسو به نظر می رسید “سبک زندگی” فرصت تبین هایی غیر مارکسیستی را در این مباحث فراهم می کند؛ آن چنان که پیتر برگر می نویسد:” بعضی از جامعه شناسان آمریکایی بر سبک زندگی به جای عوامل اقتصادی تاکید و بدین وسیله تصور می کردند راهی آشکارا غیر مارکسیستی برای بررسی قشر بندی تولید کرده اند.”(Berger&Berger1972:133)
از سوی دیگر بسیاری از جامعه شناسان این اصطلاح را در قالب شاخصه، گویاتر و مناسب تر از شاخصه های رایج در مطالعه ی طبقه یا قشربندی اجتماعی می دانستند. برون در این زمینه می گوید:” شاخصه های شان و منزلت اجتماعی_اقتصادی یا همان متغییرهای سبک زندگی به خصوص برای افرادی که از یک اجتماع محلی نیستند، قابل استفاده تر از کنش متقابل یا خودآگاهی طبقاتی هستند.”
لسلی و همکاران سبک زندگی را مهم ترین راه شناخت خودی از بیگانه در میان مردم معرفی می کنند پس می توان دریافت چرا در جوامع امروزی _که افراد آن از یکپارچگی فرهنگی کمتری برخوردارند و تکثری رزو افزون مشاهده می شود _ “سبک زندگی” اهمیت بیشتری می یابد به همین دلیل است که با توسعه زندگی شهری ابرین و همکاران تمایز در سبک زندگی را یکی از چهار بعد اصلی تمایز اجتماعی و فرهنگی معرفی می کنند.
(Obrien, Schrag & Martin 1969:32)
به موازات افزایش اهمیت مباحث و تمایز و هویت یابی، “سبک زندگی” بیش از گذشته اهمیت یافت. هیل در این باره می نویسد:
“سبک زندگی هر فرد موقعیت ا را در جامعه برای دیگران آشکار می سازد. برای بسیاری از افراد تاثیرگذاری درست خیلی مهم تلقی می شود؛ فقط کسانی که غنی، خودکفا با دارای اعتماد به نفس بسیاری هستند می توانند به تاثیر دارایی ها، الگوی رفتاری و ظاهر خود بر دیگران توجه کنند.” او با اشاره به تماس بیشتر انسان امروزی با بیگانگان معتقد است انسان با به کارگیری سبک زندگی تلاش می کند منزلت اجتماعی خود را به دیگران نشان دهد؛ کاری که در یک جامعه کوچک لازم نبود. از سوی دیگر علاقه مندی به جابه جایی اجتماعی و این تغییر سبک ها، نمودی از همین خواسته است. بسیاری از دوست یابی ها بر اساس همین سبک ها و اطلاعاتی که در مورد ان مبادله می شود پدید می آید. افراد تلاش می کنند با کسب اطلاعات در مورد سبک های جدید از یک سو منزلت اجتماعی دلخواه خود را بدست آورند و از سوی دیگر به کهنگی و دور بودن از مد متهم نشوند. بدین جهت هیل معتقد است:” بحث سبک زندگی فقط موضوع ثبت سلیقه های نو یا حتی پیشرفت هایی در کیفیت زندگی نیست[آنچنان که عده ای معتقدند و توجه به سبک زندگی را به آن نسبت می دهند.] تارکان دنیا هم سبک زندگی دارند؛ حتی اگر سبکی باشد که افراد اندکی خواهان اطلاعاتی درباره آن باشند چه برسد به تجربه کردن آن.”(هیلف 1381 : 4-232)
آنچه شاید بیش از هر عامل دیگری انسان امروز را به سبک دهی زندگی” خود-به تعبیری وبری- و در نتیجه توجه بیشتر محققان علوک اجتماعی را به سبک زندگی” توضیح دهد با نگاهی خوشبینانه، فراهم آمد”فرصت انتخاب” و اعمال آن و با نگاهی بدبینانه،”تصور وجود چنین فرصتی” برای انسان امروزی در جنبه های مختلف زندگی اش است؛ فرصتی که در گذشته شاید برای تعداد اندکی از افراد یک جامعه و آن هم در زمینه های محدودی حاصل می شد. فراهم آمدن این فرصت با تصور آن، از یکسو ناشی از فراغت نسبی بسیاری از انسان ها از دغدغه های تامین نیازهایشان بود؛ آن چنان که بوردیو می گوید:”به محض آن که فاصه ی عینی از نیاز بیشتر می شود سبک زندگی محصول چیزی می شود که وبر آن را سبک دهی زندگی” می خواند.” (Bourdieu 1984 :55)
رسانه های جمعی و تبلیغات نیز نقش مهمی در ترویج تنوع در سبک های زندگی و جلب نظر مردم به این مقوله داشته اند و با افزایش حضورشان در زندگی مردم “سبک دهی زندگی” را در کانون توجه مردم قرار داده اند. از این رو محققان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی توجه بسیاری را به بحث “سبک زندگی” مبذول داشته اند.
مطلب پیش گفته نشان می دهد که “سبک زندگی” مبین بخشی از فرهنگ است که در جوامع امروزی نقش مهمی در زندگی مردم بازی می کند چرا که با مسائل کلیدی و حساسی همچون هویت(تمایز) فردی و اجتماعی و فعلیت بخشیدن به قدرت تشخیص و انتخاب یا حداقل ایجاد احساس آزادی عمل پیوند خورده است؛ مسائلی که پاره ای از بنیادی ترین وجوه انسانی را بیان می کند. بدین ترتیب اهمیت مفهوم سبک زندگی در این است که سطحی ترین لایه های زندگی (از آرایش مو و لباس گرفته تا حالت بیانی و ژست صورت و بدن) را به عمیق ترین لایه های آن پیوند می زند.
مولفه های سبک زندگی:
یکی از راه های درک بهتر مفهوم”سبک زندگی”از نظر اندیشمندان مختلف، بررسی عناصر و مولفه هایی است که ایشان برای سبک زندگی برشمرده و یا در تحقیقات خود از آن ها به عنوان شاخصه های بهره برده اند. عناصری که زیمل، ویلن و وبر در آثار خود از ان ها یاد کرده اند عبارت است از: شیوه ی تغذیه، خود آرایی(نوع پوشاک و پیروی از مد)، نوع مسکن(دکوراسیون، معماری و اثاثیه)، نوع وسیله حمل و نقل، شیو های گذران اوقات فراغت و تفریح، اطفار(رفتارهای حاکی از نجیب زادگی یا دست و دلبازی، کشیدن سیگار در محافل عمومی). گردن در جمع بندی خود چند عامل مهم را در مطالعه سبک زندگی بر می شمرد: الگوهای مصرف، نوع لباس، نحوه صحبت، نگرش ها و الگوهای مربوط به نقاط تمرکز علاقه مندی در فرهنگ مانند امور جنسی، عقلانیت، دین، خانواده، میهن پرستی و .(Gordon, 1963: 19)
در این پژوهش محقق برآن است تا با بررسی میزان تاثیر سواد رسانه ای مخاطبان به عنوان متغییر مستقل بر انتخاب سبک زندگی متاثر از برنامه های ماهواره ای به عنوان متغییر وابسته بپردازد.که در این میان به بررسی برنامه های شبکه من و تو به عنوان نمونه می پردازد.
1-2 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
شاید بهترین تعریف از مفهوم سبک زندگی همین باشد که الگویی برای کنش و متمایز کننده مردم از یکدیگر است و موارد ی چون گذران اوقات فراغت، پوشش و مدیریت بدن، روابط میان فردی، نوع و شیوه غذاخوردن، کالاهای منزل و چیدمان آن، آداب و رسوم فردی و بسیار موثر است رسانه و بسیاری از مواردی دیگر را در بر می گیرد. رسانه یکی از مواردی است که باعث شکل گیری سبک زندگی می شود و در انتخاب شیوه زندگی فرد بسیار موثر است. رسانه ها به وسیله تبلیغات و برنامه هایی چون فیلم ها و سریال ها و سایر آیتم ها به ما می گویند چگونه بیندیشیم،بپوشیم ، بخوریم و زندگی کنیم. در این میان اگر فرد در مقابل هجمه ی پیام هایی که در معرض آن قرار گرفته است مجهز به سلاح سواد رسانه ای نباشد با سبک زندگی مورد تبلیغ رسانه که شاید اصلا هیچ یک از ابعاد آن درست انتخاب نشده اند روبه رو می شود. به جز مصرف گرایی و سایر مواردی که رسانه ها به دنبال آن هستند استقلال فکری و عملی از فرد گرفته می شود و تبعات بسیار بدی را چه لحاظ فردی بلکه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به دنبال دارد.
بنابراین فرد با سطح سواد رسانه ای متفاوت، سبک زندگی متفاوتی را هم خواهد داشت و اگر به افراد در جامعه سواد رسانه ای آموزش داده شود نگاهشان به رسانه ها انتقادی خواهد بود و در معرض رسانه ها بی سلاح نخواهند بود و تاثیرپذیریشان کمتر و سنجیده تر خواهد بود بنابراین سبک زندگی گرفته شده از رسانه ها هم متفاوت خواهد بود.
با توجه منویات مقام معظم رهبری از سالیان گذشته در خصوص توجه به جنگ نرم، نفوذ بیگانگان و نشانه گرفتن فرهنگ و سبک زندگی جوانان و سایر آحاد ملت توجه هرچه بیشتر بر مسئله ی بررسی سبک زندگی افراد جامعه و هدایت به سمت سبک زندگی اسلامی _ایرانی که برگرفته از آیات قرآن کتابی، که برای همه اعصار و تمامی جوانب زندگی به عنوان راهنما و دستورعمل می باشد و فرهنگ غنی تشیع در قالب احادیث و سیره ائمه اطهار همچنین فرهنگ چندین هزارساله ی ایرانی است.
بنابراین بررسی و سنجش میزان تاثیر این مقوله بر نوع سبک زندگی انتخابی افراد می تواند در تصمیم سازی های کلان و استراتژی ها و برنامه های کشور بسیار حائز اهمیت باشد چرا که با درک میزان اهمیت موضوع گسترش آموزش سواد رسانه ای و تلاش برای ارتقا سطح سواد رسانه ای مردم کشور می توانیم در انتخاب سبک زندگی مناسب و مطابق با الگوی اسلامی _ ایرانی گام موثری در جهت داشتن ایرانی آباد و آزاد داشته برداریم.
سوال این هست که میزان سواد رسانه ای چقدر باعث می شود سبک زندگی که فرد انتخاب می کند تحت تاثیر رسانه ها نباشد.
1-3 اهداف تحقیق:
1-3-1 هدف اصلی:
بررسی تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر انتخاب سبک زندگی متاثر از برنامه های شبکه های ماهواره ای
1-3-2 اهداف فرعی :
شناخت تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر گذراندن اوقات فراغت شان متاثر از برنامه های ماهواره
شناخت تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر نحوه پوشش و مدیریت بدن شان(لاغری و چاقی و نوع توجه به اندام) متاثر از برنامه های ماهواره
شناخت تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر کالاها و دارایی های منزل و خارج از آن و نحوه چیدمان آن ها متاثر از برنامه های ماهواره
شناخت تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر نوع و شیوه غذا خوردن شان متاثر از برنامه های ماهواره
شناخت تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی متاثر از برنامه های ماهواره
شناخت تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر روابط میان افراد متاثر از برنامه های ماهواره
1-4 سؤالات تحقیق:
1-4-1 سوال اصلی:
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر انتخاب سبک زندگی متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
1-4-2 سوالات فرعی:
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر گذراندن اوقات فراغت شان متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر نحوه پوشش و مدیریت بدن شان(لاغری و چاقی و توجه به اندام) متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر کالاها و دارایی های منزل و خارج از آن و نحوه چیدمان آن ها متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر نوع و شیوه غذا خوردن شان متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
میزان سواد رسانه ای مخاطبان تا چه میزان بر روابط میان افراد متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر دارد؟
1-5 فرضیههای تحقیق:
1-5-1 فرضیه اصلی:
بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و انتخاب سبک زندگی متاثر از برنامه های ماهواره رابطه ی معنا داری وجود دارد.
1-5-2 فرضیه های فرعی:
1. بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و گذراندن اوقات فراغت شان متاثر از برنامه های ماهواره رابطه ی معنا داری وجود دارد.
2. بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و نحوه پوشش و مدیریت بدن شان(لاغری و چاقی و توجه به اندام) متاثر از برنامه های ماهواره رابطه ی معنا داری وجود دارد.
3. بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و کالاها و دارایی های منزل و خارج از آن و نحوه چیدمان آن ها متاثر از برنامه های ماهواره رابطه ی معنا داری وجود دارد.
4. بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و نوع و شیوه غذا خوردن شان متاثر از برنامه های ماهواره تاثیر رابطه ی معنا داری وجود دارد.
5. بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی متاثر از برنامه های ماهواره رابطه ی معنا داری وجود دارد.
6. بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و روابط میان افراد متاثر از برنامه های ماهواره رابطه ی معنا داری وجود دارد.
1-6 تعریف مفاهیم
تعریف عملیاتی:
1-6-1 سواد:
با ورود به قرن بیست و یکم و ظهور جامعه دانایی محور، مفهوم سواد تغییر پیدا کرده است. سواد، دیگر همان معنی سنتی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد، بلکه مفهوم سواد در معنای جدید خود شامل سواد دیجیتالی، سواد اطلاعاتی و سواد رسانهای است. با توجه به اینکه در عصر حاضر، شکل و سطح سواد تغییر کرده است؛ همه افراد جامعه نیاز به سوادآموزی در معنای جدید آن دارند. در عصر کنونی کسی که خواندن و نوشتن میداند و حتی تحصیلات دانشگاهی دارد، ولی به عنوان مثال نحوه استفاده از اینترنت و جستجو در آن را نمیداند، یا توان درک پیامهای رسانهای را ندارد، باسواد تلقی نمیشود.
1-6-2 سواد رسانه ای:
براساس تعریفی که کارشناسان حوزه ارتباطات ارائه داده اند : سواد رسانه ای « توانایی دستیابی ، تجزیه و تحلیل ، نقد ، ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است » . ( Alliance for media Literacy , 2001:1 ) از نظر آنان فرد واجد این مهارت قادر است به صورت منتقدانه ، درباره آنچه در کتاب ، روزنامه ، مجله ، تلویزیون ، رادیو ، فیلم ، موسیقی ، تبلیغات ، بازی های ویدئوئی ، اینترنت و . میبیند ، میخواند و میشنود ، فکر کند . همچنین سواد رسانهای از نظر برخی کارشناسان، به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام با بهره گرفتن از رسانههای چاپی ، سمعی و بصری و است . ( A Canadian Difinition , 2003:1 ) .
کارشناسان حوزه سواد رسانه ای از 5 اصل اساسی برای تحلیل منتقدانه پیام های رسانه ای یاد می کنند که عبارتند از :
پیام های رسانه ای را دست اندر کاران رسانه ها می سازند .
پیام های رسانه ای تنها بخشی از واقعیت را بیان می کنند .
هر رسانه مجموعه ای از قواعد منحصر به فرد برای تولید پیام دارد .
مخاطبان پیام های رسانه ای را معنا می کنند .
رسانه ها در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود قدم برمی دارند (Hobbs,2005:1 )