پله های دیگر این نردبان که به عنوان یک قدم اولیه مفید توجیه شدنی است، اطلاع رسانی و مشاوره است. آگاه کردن شهروندان از حقایق موجود در مورد برنامه های حکومت و حقوق و مسئولیت های آنان و راهکارهای موجود، به خصوص اگر طوری طراحی شده باشد که جریان اطلاعات یکسویه نباشد، گامی مثبت در جهت حرکت به سوی جلب مشارکت شهروندان به شمار می آید.
مشاوره و کسب نظر شهروندان در صورتی که واقعی باشد مفید است. به طور مثال بررسی فرم های نظرخواهی از شهروندان ممکن است اطلاعات واقعی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار دهد ولی اگر تنها روش مشارکت باشد، نقش زیادی در تضمین به کار گرفتن دیدگاه های شهروندان به طور موثر و جدی نخواهد داشت و شهروندان نیز فاقد این قدرت خواهند بود که ناظر بکارگیری دیدگاه شان به وسیله قدرتمندان باشند.
تسکین بخشیدن و فرونشاندن خشم شهروندان، پله ای از نردبان مشارکت است که بر اساس آن مدلی از مشارکت ارائه می شود که نتیجه اش بهره مند شدن شهروندان ضعیف از سهمی است که از آن طریق
خشم شان فرو نشیند و به طور موقت تسکین می یابند. این مدل رضایت بخش برای مشارکت واقعی به نظر نمی رسد. ارنشتاین این سه پله از نردبان مشارکت را زیر عنوان مساوات طلبی نمایشی قرار می دهد. به عبارت دیگر هنوز اقتدار یافتن شهروندان در مفهوم کنترل آنان بر برنامه ها و اجرای آن تحقق نمی یابد و حق تصمیم گیری نهایی برای صاحبان قدرت باقی می ماند.
در بالاترین پله های این نردبان شراکت، قدرت تفویض شده وکنترل شهروندی به عنوان شکل های
واقعی تری از مشارکت شهروندی شناسایی و مطرح می شود. ارنشتاین مشارکت واقعی را در نردبان هشت
پله ای خود، در بالاترین جایگاه می بیند. زیرا آن را نشانگر توزیع قدرتی می داند که از طریق مذاکره به دست
می آید. (شریفیان ثانی،۱۳۸۰: ۴۴ )
۲-۲-۲-۳٫ اسکات دیویدسون[۴۲]
اسکات دیویدسون در سال ۱۹۹۸، گردونه مشارکت را برای بحث مشارکت شهروندی طراحی کرد. این گردونه، سطوح مختلفی از مشارکت را بدون این که ترجیحی برای هیچ یک قائل شود، ارائه می کند. در این مدل، تصمیم گری در تعاملی مستمر بین دولت و شهروندان صورت می گیرد. هر چند که دیویدسون برای سطوحی که برای مشارکت بیان می کند، تقدم و تاخر خاصی قائل نیست و اساساً به همین دلیل از استعاره گردونه به جای نردبان استفاده می کند، اما به هر حال سطوح چهارگانه ای برای مشارکت، در نظر دارد که عبارتند از(رسولی، ۱۳۸۷، ۶۸): اطلاع رسانی، مشاوره، مشارکت، توانمندسازی
شکل (۲-۷ ): گردونه مشارکت دیویدسون – (مأخذ: رسولی، ۱۳۸۷: ۶۸)
۲-۲-۲-۴٫ دیوید دریسکل[۴۳]
دریسکل در اثر خود با عنوان “شهرهایی بهتر همراه با کودکان و نوجوانان (راهنمایی برای مشارکت)” که توسط یونسکو به چاپ رسیده، مباحثی در رابطه با مشارکت و انواع آن طرح می کند. وی معتقد است، مشارکت بر سه اعتقاد ذیل مبتنی است:
الف. توسعه، در وهله اول و پیش از همه، باید به نفع ساکنان محلی باشد.
ب. مردمی که در محدوده مورد برنامه ریزی زندگی می کنند، دقیق ترین اطلاعات را درباره آن محدوده و موضوعات مرتبط با آن دارند.
پ. مردمی که بیشترین تاثیرات را از تصمیمات می پذیرند، سهم بیشتری برای مشارکت در روند تصمیم گیری دارند.
۲-۲-۲-۴-۱٫اشکال مختلف مشارکت مردم
از نظر دریسکل اشکال مختلفی از مشارکت وجود دارد که در دو دسته کلی تر “مشارکت” و “عدم مشارکت” جای می گیرد. دریسکل انواع مشارکت را در یک نمودار دو بعدی و برحسب میزان اختیار در تصمیم گیری به شکل زیر نشان می دهد:
شکل (۲-۸): انواع مشارکت و عدم مشارکت از نظر دریسکل- (مأخذ: حبیبی و سعیدی رضوانی، ۱۳۸۴: ۱۷)
بر اساس شکل می توان قلمرو مشارکت و عدم مشارکت را از هم جدا کرد:
-
- اشکال عدم مشارکت[۴۴]
دستکاری و تقلب[۴۵]: وقتی اتفاق می افتد که از نیروی کار و منابع محلی برای رسیدن به اهداف طرح استفاده شود.
تزیین[۴۶]: وقتی است که از افراد، خواسته می شود کاری را انجام دهند، بدون اینکه هدف آن کار را بدانند. نمونه عملی مشارکت تزیینی وقتی است که از عده ای که از محتوای یک سخنرانی یا سمینار هیچ اطلاعی ندارند خواسته شود برای پر کردن سالن و مهم جلوه دادن جلسه، در آن شرکت کنند.
مساوات طلبی نمایشی[۴۷]: وقتی است که افراد، ظاهراً در کارها مشارکت داده شده اند ولی در واقع اختیاری درباره موضوع و روند کارها ندارند. نمونه مساوات طلبی نمایشی وقتی است که یکی از اهالی توسط مدیران طرح انتخاب شود تا به عنوان نماینده مردم در جلسات شرکت کند. در حالی که او توسط اهالی انتخاب نشده و معلوم نیست که آنها را به اندازه کافی بشناسد و بتواند نظر اهالی را منتقل کند.
-
- اشکال مشارکت [۴۸]
مشاوره[۴۹]: وقتی است که مسئولین یا برنامه ریزان، نظرات مردم را جویا می شوند و به نظرات آنها به طور جدی در تصمیم گیری ها توجه می شود. مشاوره بسته به اینکه چگونه انجام می گیرد، می تواند در
حوزه ی قلمرو مشارکت یا عدم مشارکت قرار گیرد.
بسیج اجتماعی[۵۰]: وقتی است که از مردم خواسته می شود در برنامه ای که از قبل تدارک دیده شده شرکت کنند. برخی اوقات، بسیج اجتماعی به حوزه عدم مشارکت و گاهی اوقات هم به حوزه مشارکت کشانده می شود. اگر مردم ندانند که مشغول چه کاری هستند و چرا این کار را انجام می دهند و فرصت کمی برای تاثیرگذاری بر روند طرح و نتایج آن داشته باشند، بسیج اجتماعی در قلمرو عدم مشارکت ، قرار می گیرد. بسیج اجتماعی می تواند به مشارکت معنادار تبدیل گردد به شرطی که :
الف. مردم به اندازه کافی نسبت به کاری که انجام می دهند، اطلاعات داشته باشند.
ب. مشارکت، کاملاً داوطلبانه و اختیاری باشد.
ج. آراء و نظرات مردم بر تصمیمات و نتایج طرح تاثیر بگذارد.
مسئولیت پذیری مردم[۵۱]: وقتی صورت می گیرد که شهروندان فعالیتی را آغاز کنند، خود تصمیمات را اتخاذ کرده و نهایتاً محصول نهایی کار را تعیین می کنند. سطح تعامل با دیگر افراد جامعه، نسبتاً پایین است اما قدرت تصمیم گیری بالاست.
سهیم شدن در تصمیمات[۵۲]: وقتی است که همه اعضای جامعه، بدون در نظر گرفتن سن و سوابقشان، فرصت می یابند تا در روند امور شرکت کنند و سهم برابری برای تاثیرگذاری بر تصمیمات داشته باشند. مهم این نیست که طرح توسط دولت یا مردم آغاز شده باشد. بلکه آنچه اهمیت دارد این است که متصدیان طرح، اهمیت جلب همکاری و مشارکت سایر اعضای جامعه در جریان برنامه ریزی و تصمیم گیری را درک نمایند. (حبیبی و سعیدی رضوانی، ۱۳۸۴: ۱۷ )
۲-۲-۲-۵٫ نظریه میانجی گری
این نظریه در تحقیقی که به سفارش دفتر نخست وزیر بریتانیا انجام شده، مطرح گردیده است و حاوی مباحث عمیق و در عین حال کاربردی در زمینه برنامه ریزی مشارکتی است و در این رابطه، راهبرد میانجی گری را برای به حداکثر رساندن مشارکت پیشنهاد می کند.
در تحقیق مزبور بر تدقیق مفهوم برنامه ریزی مشارکتی و مشخص کردن مرز آن با مفاهیم مشابه، از جمله مشارکت عمومی و مشاوره عمومی تاکید شده است. این تحقیق معتقد است: آنچه تاکنون وجود داشته مشارکت عمومی بوده و نه برنامه ریزی مشارکتی.
۲-۲-۲-۵-۱٫ ضرورت استفاده از رویکرد میانجی گری:
-
- وجود برخی تعارضات در برنامه ها و سیاست ها و نیز در مورد برخی موضوعات
-
- ظهور منافع متضاد یا متنوع در مورد موضوع، مکان یا منابع خاص
-
- چارچوب مبهم و پیچیده ی اختیارات در رابطه با برنامه ریزی و حل اختلافات، در زمانی که بیش از یک ارگان دولتی در موضوع مورد بررسی، منافع یا داعیه هایی دارند.
-
- تقاضاهای قانونی برای بهره گیری از میانجی گری و اشکال جدید برنامه ریزی
-
- در گذشته، هر کجا که از مشارکت در برنامه ریزی استفاده شده، نتایج موفقیت آمیزی داشته است.