۵٫مسیر ترقی مبتنی بر شایستگی- انتخاب و ارتقای کارکنان بر مبنای توانائی و عملکرد آنان صورت می پذیرد.
وبر بر این باور بود که سازمان ها در حالت بوروکراسی بهتر عمل می کنند و از منابع نیز به طور کارآ استفاده می شود و عدالت و انصاف در برخورد با کارکنان و ارباب رجوع رعایت می گردد. وبر بر این باور بود که سازمان اداری کاملاً بوروکراتیک، از دید صرفاً فنی، سازمانی است که توان رسیدن به بالاترین سطح کارآیی را دارد و از نظر دقت، ثبات، رعایت انضباط، و قابلیت اعتماد بر هر نوع دیگری از سازمان، برتری دارد؛ در واقع بوروکراسی قابلیت پیش بینی رفتار افراد و سازمان را افزایش می دهد و هم از حیث کارآیی زیاد و هم از حیث قلمرو عملیات بر انواع دیگر سازمان برتری دارد و به طور رسمی، برای انجام هرگونه کار اداری قابل استفاده است.
۳-۳-۱-۲- مکتب نئوکلاسیک(روابط انسانی): درسال۱۹۲۰، درحالی که غرب رکود اقتصادی راتجربه میکرد، برخی ازدانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را درباره چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری ، طراحی شغل ومحرکهای مدیریت آغاز کردند . بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک درشهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورن مشهور شد. نئوکلاسیکها بر جنبههای انسانی مدیریت تأکیدمیکردند.. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی میدانستند. عمده فعالیتهای که در این دوره انجام شد به دو دسته زیرتقسیم میشود:
: نگرش رفتاری HYPERLINK “http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4_%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"HYPERLINK “http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4_%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"مدیریتHYPERLINK “http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B4_%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF" که بر این مبنا استوار بود که مدیرانی که روابط انسانی خوبی در محیط کار برقرار میکنند میتوانند به بهرهوری دست یابند. به علاوه، جنبش روابط انسانی مرحلهای را ایجاد کرد که تکامل یافته آن امروز به عنوان رشته رفتارسازمانی، یعنی مطالعه افراد و گروهها در سازمان مطرح است.
مکتب تجربه گرایی(مکتب اقتضایی)
مکتب تجربه گرایی(مکتب اقتضایی) (رهیافت اقتضایی(۱۹۶۰ ، تاکنون این مکتب با عناوین دیگری چون موقعیت گرایی، محیط گرایی وشرایط گرایی آمده است.
مکتب سیستم های اجتماعی
نگرش سیستمی، تقریبا ًاز دهه ۱۹۶۰ درمدیریت مرسوم شد. طرفداران این نظریه معتقدند نگرش سیستمی بهترین طریق برای وحدت بخشیدن به مفاهیم ونظریههای مدیریت ودستیابی به نظریهای جامع است.
مکتب نوگرا
درمطالعات مدیریت امروز بسیاری ازنظریهها ازترکیب تئوریهای کلاسیکها و نئوکلاسیکها شکل گرفته است. پیروان جدید جنبش مدیریت علمی بر تصمیمگیریهای علمی، به کارگیری رایانه وابزارهای تصمیمگیری تأکیددارند. گروه نظریهپردازان امروزی روابط انسانی، ازبهبود و بازسازی سازمان صحبت میکنند و جای اصولگرایان راکسانی گرفتهاندکه معتقدند قبل ازآنکه بتوان به اصولی پایبند شد لازم است مدیران زیادی رابه طورعملی مورد مطالعه قرارداد. نظریات این دوره رامیتوان به دستهه ای زیرتقسیم کرد:
- نگرش کمی مدیریت، که هدفش کاربرد روش علمی برای حل مسائل فنی درسطح وسیع است. مدیریت کمی سه شاخه اصلی دارد: علم مدیریت یا تحقیق در عملیات، مدیریت عملی، اتیوسیستمهای اطلاعاتی مدیریت.
- . اساس این نگرش که به آن نگرش موقعیتی نیز گفته میشود براین استوار است که یک الگوی مدیریت برای همه موقعیتها به عنوان بهترین راه وجود ندارد. وظیفه مدیر این است که تعیین کند چه روشی، درچه موقعیت خاصی، تحت چه شرایط ویژهای و در چه زمان بخصوصی بهترین زمینه را برای نیل به اهداف مدیریت فراهم میکند.
- جنبش جدید روابط انسانی. درطول بیست سال گذشته نظریههای دیگری در مدیریت معاصر بانگرش روابط انسانی پدیدآمده است که از این قبیل نظریهها میتوان به نظریه HYPERLINK “http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87%D9%94_z&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"z اشاره کرد.
۴-۳-۱-۲- وضعیت مدیریت امروزی
در مطالعات مدیری چند دهه اخیر، تلاش برای ترکیب یافته های مدیریت علمی، اصول گرایان و جنبش روابط انسانی بوده است. پیروان جدید جنبش مدیریت علمی بر تصمیم گیری علمی ، به کارگیری رایانه و ابزارهای تصمیم گیری تاکید دارند. گروه نظریه پردازان امروزی روابط انسانی از بهبود و بازسازی سازمان صحبت می کنند و جای اصول گرایان را کسانی گرفته اند که معتقدند قبل از آنکه بتوان به اصولی پایبند شد لازم است مدیران زیادی را به طور عملی مورد مطالعه قرار داد. طرفداران دو روش نسبتا مشابه، تلاش دارند تا ثباتی را برای آنچه که ما امروزه درباره مدیریت می دانیم فراهم آورند. این دو روش به شرح زیرند :
مدیریت نظامگرا
مدیریت نظام گرا دربردارنده کاربرد نظریه سیستمی در اداره نظام های بزرگ و کوچک است که با بهره گرفتن از کارهای انجام شده در ازای کارهای داده شده، ماموریت کل سازمان را برحسب مدل سیستمی داده، پردازش و بازده، از دیدگاه بهبود بخشیدن به عملیاتشان تحلیل می کند .
مدیریت اقتضایی
اساسا روش مدیریت بر مبنای اقتضا بر این واقعیت تاکید دارد که آنچه مدیر در عمل انجام می دهد، وابسته به مجموعه شرایط موجود است. در نظریه مدیریت برمبنای اقتضا، نه تنها به وضعیت موجود توجه شده، بلکه تاثیر راه حل های ارائه شده بر الگوهای رفتاری سازمان نیز مورد نظر است. وظیفه نظریه و علم، تجویز «چه باید کردن» در یک وضعیت خاص نیست؛ بلکه هدف نظریه و علم، یافتن روابط بنیادی، فنون اساسی و سازماندهی دانش موجود، مبتنی بر مفاهیم به کار رفته است. چگونگی به کار رفتن این فنون در عمل، به وضعیت موجود بستگی دارد، از این رو گفته می شود که مدیریت مؤثر همواره بر مبنای اقتضا ست.
۴-۱-۲-انواع مدیران:
مدیر به کسی اطلاق میشود، که در قبال زیردستان و سایر منابع انسانی، مسئولیت دارد. تقریبا همه مدیران سازمان یک وجه مشترک دارند و آن زیردستان است؛ یعنی افرادی که زیر نظر آن ها کار میکنند. در اغلب موارد، غیر مدیران سازمان هم یک وجه مشترک دارند، آنها هیچ زیردستی ندارند؛ بلکه با ابزار و تجهیزات کار میکنند. بنابراین وجود زیردستان، عامل مفیدی در کمک به تعریف و تشخیص انواع مدیران سازمان است.(علاقه مند،۱۳۸۸: ۱۵). مدیران مسئولیت چهار نوع فعالیت اصلی (برنامهریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت) را بر عهده دارند. برای پی بردن به معنی مدیریت، یکی ازراهها، توجه به این نکته است که مدیر میتواند در سطوح مختلف یک سازمان انجام وظیفه کند و به فعالیتهای مختلف با دامنهها و گسترههای متفاوت بپردازد. مدیران را در سازمانهای مختلف براساس سطح سازمانی، پست سازمانی و عنوان سازمانی دستهبندی میکنند . سازمان رسمی معمولا از سه منطقه مدیریت و یک منطقه اجرای عملیات به شرح زیر تشکیل میشود.(سلجوقی، ۱۳۸۵: ۲۲).
شکل شماره۱-۲: انواع مدیران(سلجوقی، ۱۳۸۵)
- مدیران عالی (Top Management)؛ این سطح از مدیریت، معمولا گروه کوچکی از مدیران را تشکیل میدهد؛ که مسئول اداره کل سازمان هستند. (رضائیان،:۱۳۸۵: ۲۸). آنان سیاستهای کلی، برنامههای کلان، طرحهای دوربرد و برنامههای راهبردی سازمان را تهیه و مصوب کرده و بر کلیت سازمان نظارت و هماهنگی اعمال مینمایند (سلجوقی، ۱۳۸۵ : ۳۱).
مدیران عالی، مسئولیت بررسی و ایجاد هماهنگی با محیطهای خارجی و دیگر سازمانها را برعهده داشته و باید از فرصتهای محیط بیرون استفاده نمایند. از این مدیران، انتظار میرود نسبت به مسائل با دیدی ژرف و عمیق برخورد کرده و فرایند تصمیمگیری استراتژیک مؤسسه را فعّال نموده تا نسبت به تغییرات بیشمار محیطی عکسالعمل مناسب نشان داده شود.(سعیدی و نظری ، ۱۳۸۷: ۷).این مدیران، غالبا در جامعه در معاملات تجاری و در مذاکرات با دولت، نماینده سازمان خود هستند. آنان، بیشتر وقت خود را صرف صحبت با مدیران عالی سایر مؤسسات و افراد خارج از سازمان میکنند. مدیری که در نقشهای عملیاتی و میانی موفق بوده، معمولا میتواند به مدیریت عالی راه یابد. بخش اعظم کار مدیران عالی، از نظر پویایی و مشغله، نظیر کار مدیران عملیاتی است؛ با این تفاوت که اینان برنامهریزیهای جامع و بلندمدتتری را در حوزه فعالیت گستردهتر و عوامل وضعی متنوعتری، طرّاحی یا مورد بررسی قرار میدهند.(رضائیان،۱۳۸۴: ۲۸). - مدیران میانی (Middle Management): مدیران میانی، یک رده پایینتر از مدیران عالی هستند، بهطور مستقیم به مدیریت رده بالا گزارش میدهند و پل ارتباطی بین مدیریت عالی و مدیریت عملیاتی سازمان را تشکیل میدهند. کار مدیران میانی، مدیریت سرپرستان است. آنها راهبردها و خط مشیهای ارائهشده توسط مدیران را به هدفهای ویژه و برنامهها تبدیل میکنند و برای اجرا در اختیار مدیران عملیاتی قرار میدهند. این مدیران، بیشتر وقت خود را صرف حضور در جلسهها و تهیه گزارشها مینمایند. این مدیران، برنامهریزی میانمدت میکنند و برای اظهار نظر مدیران عالی برنامههای جامعتر و بلندمدت آماده میکنند.(موسوی سریزدی، ۱۳۸۶: ۸). عملکرد مدیران ردههای عملیاتی را تحلیل کرده، توانایی و آمادگی آنان را برای ارتقاء، تعیین میکنند و به مدیران رده پایین درباره تولید، پرسنل و سایر مسائل، خدمات مشاورهای ارائه میکنند.(رضائیان، ۱۳۸۴: ۲۸۰). کار مدیران میانی، با توجه به سطح شغلی و واحد سازمانی آنان متفاوت است. ولی بهطور کلی، دارای فعالیت عملی کمتر و فعالیت فکری بیشتر و کسل کنندهتری هستند. روشن است، مدیری که در رده عملیاتی موفق است، لزوما نباید در رده میانی نیز موفق باشد؛ برای اینکه ممکن است اینطور نباشد.(موسوی سریزدی،۱۳۸۶: ۸).
- مدیران عملیاتی یا سرپرستان؛ این مدیران، در پایینترین سطح سازمان قرار میگیرند و افرادی هستند که مسئول کارهای دیگران هستند. آنها را مدیران نخستین سطح سازمان (First Line Management) مینامند. مدیران رده پایین سازمان، کارکنانی را سرپرستی مینمایند که هیچ نوع کار مدیریتی انجام نمیدهند. اغلب اوقات، مدیران رده پایین سازمان را سرپرست (Supervision) مینامند.(Stoner & et.al, 2005: 232). واژه Supervision (سرپرست) از دو واژه Super (بزرگ و گسترده) و Vision (بینایی یا قدرت تصور و یا قدرت دید) تشکیل شده است. بنابر تعریف، سرپرست به کسی اطلاق میگردد که دیگران را هدایت و اداره میکند و در سازمان، برخلاف سایر ردههای مدیریتی، افراد غیر مدیر را اداره میکند. بنابراین نزدیکترین رده مدیریتی به اجرا و عملیات در انجام کارها و فعالیّت در کارگاه یا دایره کاری بوده و به مدیر میانی گزارش میدهد.(سید جوادین،۱۳۸۵: ۱۰).
از نظر مفهومی، مدیر عملیاتی، فردی است که در پایینترین رده سلسله مراتب مدیریت هر سازمان قرار دارد و بهطور مستقیم، چهرهبهچهره و بدون واسطه، با متصدیان مشاغل گوناگون یک واحد خاصی از سازمان کار میکند؛ مثلا با کارگران در کارگاه، با کارمندان در اداره، با مدرسان و استادان در یک دانشگاه و با سربازان در یک پادگان. میتوان گفت موفقیت یا عدم موفقیت سرپرستان خط اول واحدهای هر سازمان، با کارآیی و بهرهوری کلی آن سازمان، رابطهی مستقیم دارد.(سلجوقی، ۱۳۸۵: ۲۷).
در برخی منابع، از سرپرستان بهعنوان عاملین تغییر نام میبرند؛ چون اگر سرپرستان، از دانش و مهارت لازم برخوردار باشند، قادر به مدیریت تغییر و پیادهسازی اهداف تغییر و تحوّل در سطوح عملیاتی و قاعده هرم سازمانی خواهند شد.(سیدجوادین، ۱۳۸۵: ۲۳). از نظر اهمیت، اولین نقطهای که بحث آسیبشناسی نظام مدیریت تولید و مدیریت منابع انسانی را مطرح میکند، سرپرستی است. سرپرستان میتوانند نقش آسیبزدگی سازمان را بهمراتب بالاتر ببرند؛ یا اینکه مصونیت از آسیب را پایین بیاورند(شبگو منصف،۱۳۸۳: ۳). البته مدیریت عملیات، عنوان کلی است که هم مدیر و سرپرست تولید در یک مؤسسه یا کارگاه تولیدی و هم مدیر و سرپرست خدماتی در یک سازمان خدماتی را دربر میگیرند، هردوی این مدیران، عملیاتی را برای وصول به اهداف سازمانهایشان که ارائه خدمات و تولیدات است، انجام میدهند و هردو، صرف نظر از نوع خدمت یا محصولشان، مدیر و سرپرست عملیاتی و اجراییاند.(سلجوقی،۱۳۸۵: ۲۳).در تمامی عناوین سرپرستی، مفاهیم مشترک زیر قابل برداشت است : ۱- سرپرستان دارای چندین کارمند یا کارگرند؛ که به آنها گزارش میدهند.
۲- کار، توسط سرپرستان از طریق افراد زیرمجموعه صورت میگیرد.
۳- تلاش سرپرستان در جهت تحقق اهداف و دستیابی به شاخصهای عملکردی است؛ که از طریق مدیران عالی و میانی تعیین میگردد.
۴- نوع عملیات آن ها عینی، عملیاتی و صفی (اجرایی) است.(سید جوادین،۱۳۸۵، ۱۱-۱۰).
مدیران عملیاتی سرشان شلوغ است؛ اغلب مجبورند برای نظارت در رفت و آمد باشند، برای پرسنل خود مأموریتهای کاری خاص تعیین کنند و باید برنامه عملیاتی، تفصیلی و کوتاهمدت طرحریزی کنند. بر خلاف تصور، نتایج مطالعات حکایت از آن دارد که مدیران اجرایی، وقت کمی صرف برنامهریزی، گزارشنویسی، خواندن، اظهار نظر و بازبینی میکنند. بیشتر وقت این مدیران با کارگران صرف میشود و زمان کمی را با مدیران بالاتر یا افراد خارج از سازمان میگذرانند. این مدیران با محیط کاری خود، کاملا در ارتباط هستند و مسائل آنها را حل مینمایند. در حقیقت آنان در خط آتش کار میکنند؛ جایی که عملیات در آن صورت میگیرد.(موسوی سریزدی،۱۳۸۶: ۸-۷).
۵-۱-۲- وظایف مدیران :
هر سازمان در آغاز کوچک است بهطوری که حتی یک فرد به تنهایی قادر به انجام دادن همه کارها است. اما با گسترش یافتن کارها، آن فرد به معاونان و همکارانی نیاز پیدا می کند. در نتیجه برای سهولت کار وظایف خود را میان خود و همکاران تقسیم میکند.(علاقه مند،۱۳۸۵: ۸۱).مدیران عالی سازمان، به برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، نظارت و … میپردازند؛ ولی سرپرستان، در پایین سلسله مراتب قرار دارند و بهعبارتی در تقسیمبندی مدیریت، جزء مدیران تحتانی سازمان هستند.(موسوی سریزدی،۱۳۸۶: ۱) .
تمام تعاریفی که از وظایف و مسئولیتها برای مدیریت ارائه شده، در مورد سرپرستها نیز مصداق دارد. سرپرست، مانند مدیر، تقسیم کار، نظارت، برنامهریزی و کنترل میکند. یک مورد دیگر هم به وظایف سرپرست اضافه میشود و آن اجرا است؛ یعنی مدیریت، بحث نظری و فلسفی مطلب را همراه دارد؛ اما سرپرست، نه تنها تمام این تکالیف را که بر عهده مدیر است و در نظام مدیریت تعریف شده، برعهده دارد، بلکه چون با طبقات اجرایی سازمان در تماس است، همه آن نقشهای مدیران را باید از نظر ستادی داشته باشد و از پایین هم با عوامل اجرا در ارتباط باشد.(شبگو منصف،۱۳۸۳: ۵).
موقعیت سرپرست خط اول در سازمان، از این جهت منحصر بهفرد است که سرپرست، تنها مدیری است که کار افراد غیر مدیر را سرپرستی میکند. از آنجا که نیل به هدفهای سازمانی، بستگی به این دارد که کارها در سطح اجرایی چگونه انجام میشود، بنابراین، این موضوع بهنحو بارزی اهمیت موقعیّت سرپرستان سازمان را افزایش میدهد.(زمردیان و مهروژان، ۱۳۷۰: ۳۳۵). پیتر دراکر،وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند. درعین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام وکنترل میدانند. برخی ازمنابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند. وبرخی نیز هماهنگی راجایگزین آن نمودهاند.
برنامهریزی
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن ازپیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاندکه برخی ازآن ها از این قراراست:
- تعیین هدف، یافتن وساختن راه وصول به آن،
- تصمیمگیری در مورداین که چه کارهایی باید انجام گیرد،
- تجسم وطراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
- طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییربدهد.
سازماندهی
سازماندهی فرآیندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری وهماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.
انگیزش
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه ورغبت درزیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
ارزیابی
کنترل،تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورداطلاعات، مقایسه اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده وسرانجام تعیین انحرافات احتمالی وسنجش ارزش آن ها بر روند اجرایی که در برگیرنده حداکثر کارایی است .
نقش مدیران در ارتقای سرمایه اجتماعی در آستان قدس رضوی۹۱- قسمت ۵