تعریف عمیلیاتی متغیر های پژوهش 5
فصل دوم 6
گستره نظری و پیشینه پژوهش 6
سومصرف مواد 6
ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR برای وابستگی به ماده 8
مت آمفتامین 8
اثرات مت آمفتامین روی دستگاه عصبی مرکزی 8
انتقال دهنده شیمیایی دوپامین 9
پدیده اوج،مت آمفتامین و ارتباط آن با دوپامین 9
اثرات کوتاه مدت مت آمفتامین 10
اثرات بلند مدت مت آمفتامین 10
آسیب مغزی ناشی از مصرف مت آمفتامین غیر قابل بازگشت یا بازگشت پذیر؟ 11
سبب شناسی وایستگی به مواد 11
عوامل ژنتیکی 13
عوامل روانی-اجتماعی 14
درمان دارویی 15
درمان وابستگی به مواد و تحریک مغزی 15
شکل 1-2 ناحیه پشتی جانبی پیش پیشانی چپ 17
تحریک مستقیم مغز tDCS. 17
متغیر های دارای اهمیت در کاربرد بالینی tDCS. 21
نکات مراقبتی در هنگام استفاده از tDCS. 21
مبانی نظری ولع مصرف مواد 25
ابزارهای اندازه گیری ولع مصرف مواد با توجه به رویکرد تبیین کننده 25
رویکرد پدیدار شناختی 25
رویکرد روان-زیست شناختی 26
رویکرد شرطی سازی 26
رویکرد انگیزشی 26
رویکرد شناختی 26
ابزارهای سنجش ولع 26
ابزارهای گزارش شخصی 27
معادل گذاری برای ارزش تقویتی مواد 27
خود مصرفی مواد 28
پاسخ دهی سایکو-فیزیولوژیک 28
پاسخ دهی نوروبیولوژیک 28
پردازش شناختی 29
بیان عاطفه در چهره 29
تبیین های ولع مصرف مواد 29
معرفی عواطف 33
عاطفه منفی 34
عاطفه مثبت 34
افزایش عواطف مثبت 36
خلاصه فصل 37
فصل سوم 38
روش پژوهش 38
روش انجام پژوهش 38
شرکت کنندگان 38
ابزارهای پژوهش 39
آزمون ولع القایی با نشانه 39
مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی 39
1دستگاه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز 41
الکترود دستگاه تحریک فراجمجمه ای الکتریکی مغز 42
روند اجرای پژوهش 42
پروتکل درمان 43
سیستم تقسیم بندی بین المللی 10-20. 43
شرکت کننده در دریافت تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز 44
شیوه تحیل داده های پژوهش 44
فصل چهارم 45
یافتههای پژوهش 45
اطلاعات جمعیت شناختی 45
جدول 4-1. ویژگیهای جمعیت شناختی شرکت کننده ها 45
یافته های استنباطی 46
فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون،بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت. 46
جدول 4-2. شاخص های توصیفی مربوط به میزان ولع 46
جدول 4-3. نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای میزان ولع 46
جدول 4-4. نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه میزان ولع در سه مرحله 47
فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواد یافت می شود. 47
جدول 4-5. شاخص های توصیفی مربوط به مولفه های خلق و خو 48
جدول 4-6.نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای مولفه های خلق و خو 48
جدول 4-7. نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه مولفه های خلق و خو در سه مرحله 49
فصل پنجم 50
بحث و نتیجه گیری 50
فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون، بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت. 52
فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواهد یافت. 53
جمع بندی 54
محدودیت های پژوهش 55
پیشنهاد های پژوهش 55
پیوست ها 56
الف)رضایت نامه 56
ب) تصاویر مربوط به آزمون ولع القایی 57
ج) پرسشنامه عاطف مثبت و عاطفه منفی 58
فهرست منابع 59
چکیده
هدف: وابستگی به مواد یک بیماری مغزی عود کننده و مخرب است که با روش های تحریک مغزی می توان از عود های مکرر و ولع مصرف پیشگیری کرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان به روش تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر کاهش ولع مصرف مت آمفتامین و بهبود خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین بود. روش: بدین منظور 8 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری ولع مصرف از آزمون کامپیوتری ولع القایی استفاده شد و همچنین به منظور اندازه گیری خلق و خو ،پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی(PANAS) مورد استفاده قرار گرفت. شدت جریان 2 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه طی ده جلسه در ده روز متوالی به صورت تحریک آنودی به نقطه3F (LDLPFC) وارد شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از روش های آمار توصیفی، آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون بنفرونی استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج این پژوهش در میزان ولع افراد وابسته به مت آمفتامین از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون کاهش معنادار مشاهده شد. بین مرحله پیش آزمون و پیگیری،پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری مشاهده نگردید.در مولفه عاطفه مثبت و عاطفه منفی تفاوت معنادار بین مراحل آزمون مشاهده شد. در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا داری دیده شد، به عبارتی عاطفه مثبت شرکت کنندگان بهبود معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معنادار مشاهده نشد. نتایج برای برای عاطفه منفی نیز مشابه عاطفه مثبت بود. بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا دار مشاهده شد، به عبارتی عاطفه منفی شرکت کنندگان کاهش معنادار داشته است.بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معنادار مشاهده نشد.نتیجه گیری: درمان بوسیله tDCS می تواند در کاهش ولع مصرف مت آمفتامین و همچنین بهبود خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین موثر واقع شود.
کلید واژه ها: ولع القایی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی،مت آمفتامین،tDCS
فصل اول
مقدمه پژوهش
کشور ما از دیرباز با معضل سوءمصرف مواد و آسیب های جسمی و روانی و زیان های اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن دست به گریبان بوده است. اما امروزه با مشکل جدیدی در این حوزه روبه رو هستیم و آن تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از مواد سنتی به مواد صنعتی است و این پدیده در نوع خود چالش های جدیدی را می طلبد . چر ا که مواد صنعتی بر خلاف مواد سنتی از مرز جغرافیایی مشخصی وارد کشور نمی شوند و لابراتورهای کوچک و ناامن خانگی به محل های ساخت و تولید این مواد تبدیل گشته اند (محمدی،1390).سوءمصرف مت آمفتامین یا شیشه که یک ماده صد در صد صنعتی است در کشور ما حدود یک دهه است که آغاز شده و مصرف آن در سال های اخیر رشد فزاینده ای در میان سوءمصرف کنندگان مواد داشته است. قیمت این ماده، در حال کاهش و مصرف آن رو به افزایش است(اختیاری،1388).مواد ارزان و مجاز موجود در بازار مثل، الکل ، بنزین، آستون، آمونیاک، نمک آشپزخانه، محلول های اسیدی باز کننده فاضلاب ها ، قرص های سرماخوردگی و یا هر داروی دیگرِ دارای افدرین [1] یا سودوافدرین[2] ، از مواد اولیه سازنده شیشه هستند که این امر خود باعث فراوانی تولید و در نتیجه افزایش مصرف این ماده شده است. لازم به ذکر است که با تغییرات اندک در میزان و نوع ترکیبات استفاده شده، می توان به انواع مختلفی از شیشه دست یافت(مهلینگ[3]،1390).
آمفتامین ها و مت آمفتامین ها در بدن، سازوکار فعالیتی مشابهی دارند. هر دو موجب آزادسازی انتقال دهنده های مونوآمینی یعنی دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین می شوند؛ و سطوح این مواد را در فضای برون سلولی افزایش می دهند(فترسون و لنتون[4]،2004). مت آمفتامین ها به ویژه رهاسازی دوپامین را در استریاتوم[5] افزایش میدهند. این بخش شامل هسته دمدار، پوتامن و استریاتوم بطنی و سرشار از گیرنده های دوپامینی است. استریاتوم بطنی دربردارنده هسته آکامبنس[6] است که ناحیه های مورد توجه در مطالعه اعتیاد است. دوپامین به عنوان انتقال دهنده مسئول لذت در همه داروهای اعتیادآور،درنظرگرفته می شد (گاوو[7] و همکاران،2003)؛و امروزه به عنوان انتقال دهنده مؤثر بر خواست انگیزشی دارو، درنظر گرفته می شود. خواست انگیزشی حالتی است که به مصرف دارو منجر میشود(سالامون[8] و همکاران،2007).
ولع مصرف در پدیده بازگشت پس از درمان، حفظ موقعیت مصرف،و وابستگی به مواد نقش مهمی دارد. در فرایند درمان معتادان، پس از رسیدن به حالت پرهیز، میل شدیدی برای تجربه دوباره اثرات ماده روانگردان دیده می شود . بنابراین تشخیص و درمان این پدیده بالینی به عنوان یکی از عوامل شکست درمان دارای اهمیت است)آبرامز[9]،2000).
بیان مسئله
در حال حاضر درمان اعتیاد،به عنوان خط اول دفاع در جنگ علیه بیماری های رفتاری مانند ایدز و هپاتیت و یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود.(بزمی،1390).
طبق گزارش دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل متحد، ایران دارای بیشترین معتاد نسبت به جمعیت ،در بین کشورهای جهان است،که آمار داخلی معتادان از 2میلیون تا 4میلیون نفر متغیر می باشد.در طرح ملی شیوع شناسی مصرف مواد مخدر در بین شهروندان ایرانی که در سال 1390 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی و با حمایت مالی دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام شد،نتایج تحقیق نشان داد که میزان مصرف تریاک(اوپیوم[10]) در این نمونه 15000 خانواری 02/52 بوده است که بعد از آن شیشه(مت آمفتامین) با 22/26 در جایگاه دوم قرار دارد(قنبری برزیان و همکاران1390).
در کشور ما میزان اعتیاد به مت آمفتامین به دلایل مختلفی رو افزایش است.یکی از این دلایل جمعیت حال حاضر ایران است که 42% آن در بازه سنی 20 تا 40 سال قرار دارند.در چنین محیط جوان، رقابت جو و در حال توسعه ای مت آمفتامین می تواند جذابیت هایی داشته باشد.دلیل دوم سهولت بسیار زیاد در دسترسی به آن و نیز قیمت ارزان آن می باشد.(شریعتی راد،2013).
همچنین چون این ماده بیش از وابستگی جسمی دارای وابستگی روانی می باشد، ولع مصرف مواد عاملی مهم در تداوم و عود مصرف آن می باشد. ولع مصرف یکی از دلایل مهم لغزش در افراد پرهیزمدار می باشد و تا کنون داروی شناخته شده موثری برای کاهش ولع مت آمفتامین پیدا نشده است.
کاهش ولع مصرف از اهمیت بسزایی در کنترل معضل سو مصرف مواد برخوردار است. در حال حاضر کاهش ولع مصرف با بهره گرفتن از مداخلات دارویی و روانشناختی گوناگون،در جایگاه هسته مرکزی فعالیت پژوهشگرانی است که به دنبال بهبود بخشیدن به پیش آگهی درمان سومصرف مواد هستند.یافته های جدید در زمینه تکنیک های غیر تهاجمی تحریک مغزی نشان داده است که اینگونه مداخلات می توانند افق های جدیدی را در این حوزه باز نمایند.
تحریک با جریان مستقیم از طریق جمجمه[11](tDCS)یک روش غیر تهاجمی[12]، بدون درد و مطمئن تحریک مغزی است که قادر به تعدیل[13] تحریک پذیری قشری[14] است )فیل و زانگن،2010). و به عنوان درمانی برای اختلال های روانپزشکی بکار برده می شود.مطالعات انسانی و حیوانی نشان داده است که tDCS می تواند تحریک پذیری قشری را تعدیل کند؛تحریک آندی[15] آن را افزایش می دهد در حالیکه تحریک کاتدی[16] تحریک پذیری را کاهش می دهد.این اثرات درحین و بعد از تحریک اتفاق می افتد و به عواملی شامل مدت[17] ،شدت[18] و خط پایه تحریک پذیری قشری[19] وابسته می باشد.اگرچه مکانیسم دقیق tDCS ناآشکار است،اما آن قادر است که بطور متفاوتی تحریک پذیری قشری و آتش نورونی خودانگیخته[20] را تحت تاثیر قرار دهد و این تکنیک را به یک ابزار جذاب برای درمان بیماری های روانپزشکی تبدیل کند.برخی گزارشهای مثبت مبنی بر توانایی آن جهت درمان افسردگی و بیماری پارکینسون و اخیرا اعتیاد و بخصوص الکلیسم وجود دارد. tDCS جهت کاهش نشانه های القا کننده ولع برای غذا و الکل استفاده می شود(وینگ[21] و همکاران،2013).
این روش ورای این اثرات فیزیولوژیکی، نشان داده است که اثرات شدیدی را روی شناخت و رفتار دارد.وابستگی به دارو معلوم شده است که با آسیب ساختاری و کارکردی قشر پیش پیشانی(PFC)[22] مرتبط است که بصورت کاهش کلی در فعالیت پیشانی به اوج خود می رسد. علاوه براین،PFC نقش حیاتی را در ولع به سیگار کشیدن و داروهایی مثل الکل، اپیوم و کوکایین ایفا می کند. بطور خاص،ولع با بالا رفتن فعالیت این ناحیه در حین نمایش نشانه های دارو، مرتبط می باشد. بنابراین PFC با کنش های اجرایی[23] و مدار پاداش مغز ارتباط دارد.از این رو tDCS آندی [24]DLPFC را جهت بهبود بسیاری از پردازش ها و کنترل های شناختی کاهش یافته در وابستگی به مواد، و بنابراین کاهش احتمال بازگشت به استفاده از دارو، مورد استفاده قرار می دهند(داسیلوا[25] و همکاران،2013).
مطالعات تصویربرداری عصبی نواحی درگیر مغزی در ولع را به خوبی نشان داده است. در آسیب شناسی فیزیولوژیکی ولع یک شبکه عصبی شامل هسته آکومبنس[26]،آمیگدالا[27] ،سینگولیت قدامی[28]، قشر پیش پیشانی حدقه ای[29] و قشر پیش پیشانی پشتی جانبی[30] مشارکت دارد.(کامپرودون،راگا،آلونسو-آلونسو،شیح ، پاسکال[31]،2007).
همچنین یکی از عواملی که زمینه را برای سوء مصرف مواد فراهم می کند، وضعیت خلقی فرد مصرف کننده است.تحقیقات زیادی رابطه بین خلق منفی بالا و گرایش به سوء مصرف مواد را نشان داده اند.افراد با خلق منفی بالا به دلیل تجربه بیشتر هیجانهای منفی ناسالم نظیرترس،خشم،غم و تنفر،به احتمال بیشتری به سوی مصرف مواد می روند تا این احساسات منفی را به طور کاذب خنثی کنند.همچنین،افرادی که در مرحله درمان سوء مصرف مواد هستند،به دلیل تجربه احساسات منفی و ناتوانی در مقابله با پریشانی خلقی،برگشت دوباره می کنند و در فرایند درمان ناکام می شوند(ککس و کلینگر[32]،2002)
در مطالعات مختلف به ارتباط بین سو مصرف مواد و خلق و خو (عاطفه مثبت و منفی)پرداخته شده است. عاطفه منفی با رفتارهای مصرف مواد مرتبط هستند. یافته ها پیشنهاد می کنند که حالت های خلقی منفی قابلیت وابستگی به نیکوتین را بیشتر می کنند(لاملی[33] و همکاران،1994؛به نقل از کوک[34] و همکاران،2004) و همچنین آسیب پذیری در عود مصرف را افزایش می دهد(هال[35] و همکاران،1996؛به نقل از کوک و همکاران،2004).
بنابراین در این پژوهش ما به دنبال بررسی اثر بخشی tDCS آندی در ناحیه DLPFC بر میزان ولع القایی و بهبود خلق و خو افراد وابسته به مت آمفتامین هستیم.
فرضیه پژوهش