پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم
تابستان 1394
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب
چکیده: 1
فصل نخست: کلیات پژوهش 2
1-1-مقدمه: 3
1-2- بیان مسئله: 9
1-3- اهمیت موضوع: 11
1-4- ادبیات یا پیشینه تحقیق: 12
1-5- اهداف تحقیق: 21
1-6- سوالات تحقیق: 22
1-7- فرضیه های تحقیق: 22
1-8- روش تحقیق 22
1-9-تعریف واژگان کلیدی: 22
1-9-1-تعریف خانواده 22
1-9-2-تعریف پیشگیری از جرم: 29
1-9-2-1- معنی لغوی پیشگیری 29
1-9-2-2- مفهوم اصطلاحی پیشگیری 29
1-9-2-3-مفهوم موسع پیشگیری 29
1-9-2-4-مفهوم مضیق پیشگیری 30
1-9-2-5-تعریف پیشگیری از جرم 30
1-10- سازماندهی و ساختار پژوهش 31
فصل دوم: تئوری های جرم شناسی مرتبط با پیشگیری خانواده محور 32
2-1-رابطه خانواده و پیشگیری: 33
2-2- تعریف خانواده 34
2-3 -اهمیت خانواده در دنیای امروز 35
2-4 -نقش و نفوذ خانواده در جامعه 36
2-5- شناخت جرم: 36
2-6 -رابطه جرم با امنیت و نظم اجتماعی 41
2-7 – انواع جرایم 42
2-8-تبیین دیدگاه های کژرفتاری اجتماعی 45
2-9- جرم و سرمایه اجتماعی 50
2-10-عوامل اجتماعی موثر بر وقوع جرم 52
2-11-خصیصه های سیاست گذاری مقابله با جرم 58
2-12 -واژهشناسی پیشگیری 59
2-13- نقش مدیریت خانواده در پیشگیری از جرائم 62
2-14-عوامل پدیدآورنده جرم در خانواده 63
2-15-مبانی نظری پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم 78
2-15-1-نظریه «فرصت افتراقی 78
2-15-2-نظریه سازه گرایی 79
2-15-3-نظریه ستیزه ارزشی: 80
2-15-4-نظریه الگوی جرم 82
2-15-5-نظریه شیوه زندگی 83
2-15-6-نظریه فرصت جرم 84
2-15-7-نظریه کنترل اجتماعی: 85
2-15-8- نظریه برچسب زنی 93
فصل سوم: راهکارهای پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم 98
3-1-خانواده نابسامان و بررسی آثار آن بر روی کودک 99
3-2-ویژگی های خانواده نابسامان: 100
3-3-عوامل نابسامان کننده خانواده 102
3-4-محیط جرم 109
3-5-نظریه های علل وقوع جرائم 110
3-6- کارکردهای مثبت نهاد خانواده در رفتار و هویت سازی افراد 114
3-7- نقش نهاد خانواده در وقوع جرم 120
3-8- کارکرد نرم خانواده در پیشگیری از بروز جرائم توسط افراد 124
3-9- کارکرد سخت خانواده در پیشگیری از وقوع جرائم توسط افراد 125
3-10-پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی 128
3-11-پیشگیری از طریق توسعه اجتماعی 130
3-12-پیشگیری وضعی 131
3-13- پیشگیری از جرائم سازمان یافته 131
3-14-بررسی پیشگیری اجتماعی از جرم 133
3-15-مبانی و ویژگیهای پیشگیری اجتماعی 135
3-16-ابعاد پیشگیری اجتماعی 137
فصل چهارم: انواع پیشگیری با رویکرد خانواده محور 141
4-1- نقش نهاد خانواده در برقراری امنیت عمومی در جامعه 143
4-2- بررسی کانون و انواع پیشگیری از جرم 145
4-3-عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی 162
4-4-راهکارهاى مؤثر به منظور پیشگیرى از جرم از طریق خانواده 165
4-5-نقش خانواده در فرهنگپذیری 168
نتیجهگیری: 177
پیشنهادات: 186
منابع و مآخذ: 188
چکیده:
بزهکاری پدیدهای اجتماعی و دارای بستر اجتماعی است، هر چند که عوامل زیستی، روانی، جغرافیایی، قومی، نژادی و موارد دیگر نیز در نحوه شکلگیری و بروز نوع بزه نقش بسیار مهمی ایفاء میکنند. تبیین مسأله بر اساس عامل محیط اجتماعی، تجدید نگرش درحوزه جامعه شناسی اجتماعی است و خصوصاً نحوه عملکرد کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده که نقش مهمی را در همکاری و متجانس کردن رفتارهای هنجاری افراد با محیط اجتماع بر عهده دارد. در اینجا به بررسی نقش خانواده به عنوان عامل و مانع از وقوع جرم میپردازیم. در این پژوهش، نقش بی بدیل خانواده را در پیشگیری از وقوع جرم، انحرافات و کجروی اجتماعی بررسی میکنیم. تحقیقات به عمل آمده محققان و آموزه های دینی، نشان داده است که خانواده تنها عاملی است که در کاهش انحرافات اجتماعی نقش برجسته و انکار ناپذیری دارد. میتوان با بهره گیری از شیوه صحیح و تایید شده دینی، رفتار فرزندان را مطابق ارزش های حاکم شکل داد و یا در اثر سوء تدبیر و سخت گیری و یا سهل انگاری در روش تربیت، راه انحراف و کجروی رفتاری و ناهمنوایی فرزندان در جامعه را هموار ساخت. روش تحقیق در این مجموعه مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است که از منابع مدون مشتمل بر مجموعه قوانین، کتب فقهی و حقوقی، رساله ها، مقالات، جزوات و سایت های معتبر مرتبط با موضوع استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب مورد نظر به تطبیق، تلفیق، تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است.
واژگان کلیدی: خانواده، پیشگیری، جرم، عوامل بازدارنده، انحرافات اجتماعی.
فصل نخست:
کلیات پژوهش
1-1-مقدمه:
پیشگیری از انحرافات اجتماعی، یکی از راهکارهایی است که در بخش نظارت و کنترل اجتماعی مطرح می شود و نقش اساسی در آن حوزه را ایفا می کند. یکی از مهم ترین راه های پیشگیری از انحراف و ناهنجاری ها، تأثیر خانواده بخصوص والدین می باشد، چرا که آنها با افکار و برخوردها و به کارگیری روشهای درست در زندگی می توانند عضو خانواده شان را از کجروی و ناهنجاری نجات دهند. در نظام حیات اجتماعی اسلام، پیشگیری از جرم مقدم بر اصلاح است و امکان پیشگیری هم وجود دارد، چرا که از نگاه علمای اسلام، انسان ها دارای فطرت خدا جو هستند و همین فطرت، بسیاری از مسائل را حل و امور مورد انتظار جامعه را محقق خواهند ساخت. توجه به تربیت و القای اصول اخلاقی استوار و صحیح از زمان کودکی نیز بسیار حائز اهمیت است. بنابراین نقش خانواده در پیشگیری از جرم را می توان در سه منظر مورد بررسی قرار داد: الف) «بعد اجتماعی و شخصیتی» که در دین مبین اسلام سنگ بنای حیات جامعه و خانواده است. هر نوع رشد اجتماعی در سایه خانواده حاصل می گردد، به همین خاطر عامل ثبات و سازش اجتماعی محسوب شده و سعادت جامعه تا حدود زیادی در گرو آن است. خانواده همچنین از جمله عوامل اصلی شکل گیری شخصیت و منش فردی و اجتماعی کودک است و از نظر کودک مهمترین و ارزنده ترین الگو والدینش می باشند. از این رو بچه ها نحوه ارتباط والدین با یکدیگر و دیگران، آداب و رسوم و خلقیات والدین را کسب می کنند و جزو شخصیت و منش خود قرار میدهند. بنابراین نقش والدین در پیشگیری از وقوع جرم غیرقابل انکار است. به نظر جرم شناسان نیز خانواده محیطی اجتناب ناپذیر برای فرزند تلقی می گردد.
ب – «بعد اعتقادی»: بدیهی است که ارزش ها و اعتقادات دینی، نقش سازنده و در عین حال بازدارنده با قضاوت و وجدان بیدار (در صورت ارتکاب جرم یا انحرافات اجتماعی) در هر فرد ایجاد می نماید و این نقش بر هیچ کس پوشیده نیست. هر خانواده نیز به میزان وابستگی و پایبندی به اعتقادات و ارزش های دینی، از مشکلات اجتماعی کمتری رنج می برد. پس می توان گفت فرامین الهی و سیره پیامبران و روایات امامان معصوم، تضمین کننده سلامت خانواده و در نهایت جامعه خواهد بود، چرا که از نظر جامعه شناسان، خانواده یک اجتماع کوچک به شمار می رود.
ج – «بعد اقتصادی»: یکی دیگر از عوامل مهم در پیشگیری از وقوع جرم، مربوط به مسائل اقتصادی است، چرا که فقر یکی از عوامل جرم زا در هر جامعه ای است، حال آن که در صورت تمکن خانواده، زمینه های پیشگیری از بروز جرم نیز فراهم است، زیرا وضعیت خوب مالی به طور قطع، تأثیر بسزایی در فرآیند تربیتی فرزندان و هرچه بهتر آموختن ارزش ها و کنشها دارد. امروزه نقش مؤثر خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی بر کسی پوشیده نیست، اما در رابطه با اینکه خانواده از چه نوع ساختاری برخوردار باشد و روابط بین اعضای خانواده چگونه باشد تا بتواند نقش خود را در پیشگیری از انحرافات اجتماعی به خوبی ایفا کند، دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است که این دیدگاهها عبارتند از: 1- آموزش مدار؛ 2- کنترل مدار؛ 3- عاطفی مدار 4- قدرت مدار. خانواده، مرکب از گروهی است که از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به یکدیگر مربوط و منسوب بوده و برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی میکنند. خانواده مانند هر نهاد اجتماعی دیگر، برای تأمین برخی از نیازهای اساسی انسان شکل گرفته است.
این نیازها عبارتند از:
الف-نظام بخشیدن به رفتارهای جنسی و تولید مثل: انسان به عنوان موجودی زیستی، دارای علایق و تمایلات جنسی میباشد. اما مطابق فرهنگ جامعه، این خانواده است که تعیین میکند فرد با چه شخصی و در چه شرایطی رابطه جنسی داشته باشد و از این طریق رفتار جنسی افراد را قاعدهمند میسازد و استمرار نسلها را از طریق زاد و ولد طبیعی میسر میکند.
ب-جامعه پذیر کردن کودکان: خانواده در جهت دهی باورها، ارزشها و نمادهای مورد قبول یک جامعه نقش بسزایی دارد و از این طریق، زمینه همنوایی فرد با اعضای جامعه را فراهم میسازد.
ج-فراهم کردن امنیت اقتصادی: خانواده در میان جوامع، وظیفه تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی اعضای خود را داشته و نیازهای مربوط به غذا، پوشاک و مسکن را فراهم کرده است.
چ-مراقبت و نگهداری از کودکان، معلولان و سالمندان: خانواده مسئولیت نگهداری از کودکان، معلولان و سالمندان را به عهده دارد و نیازهای مادی، معنوی و عاطفی آنها را تأمین میکند و از این طریق امنیت و آسایش را برای آنها فراهم میسازد. مسئله پیشگیری از انحرافات اجتماعی یکی از راهکارهایی است که در بخش نظارت و کنترل اجتماعی مطرح میشود و نقش اساسی در آن حوزه را ایفا میکند. در تعریف پیشگیری گفته میشود: «پیشگیری، سیاست پیشینی و متشکل از مجموعه راهکارهای مستقیم و غیر مستقیمیاست که با هدف ایجاد امکانات و موقعیتهای بازدارنده از وقوع جرم و کجروی طراحی و تدوین میشود. بین دو مسئله پیشگیری و کنترل، پیوند وثیقی وجود دارد، به طوری که بعضی واژه «کنترل پیشگیر» را در این رابطه بکار میبرند و در تعریف آن بیان میکنند: «پیشگیری، به کنترلی اطلاق میشود که قبل از وقوع اتفاق صورت میگیرد و از انحراف و تباهی جلوگیری میکند. یکی از مهم ترین راه های پیشگیری از انحراف، درونی کردن ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده یک جامعه است، به طوری که جامعه شناسان معتقدند بین میزان فرهنگ پذیری و کاهش میزان انحراف و جرم در یک جامعه، رابطه مستقیمی وجود دارد و یکی از علل افزایش نرخ انحراف، فرهنگ پذیری ناقص افراد است، زیرا فرد، بعد از پذیرش هنجارها، بدون تأمل و تفکر، رفتار متناسب با آن هنجار را البته نه به خاطر ترس از مؤاخذه دیگران که نوعی نظارت بیرونی تلقی میشود؛ بلکه به دلیل نوعی نظارت درونی ناخودآگاه انجام میدهد.
از این رو جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری میدانند و بیان میکنند که «از مهمترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگیهای یک فرد محسوب میشوند».
صاحب نظران برای جامعه پذیری نقش بسزایی قائلند، تا جایی که تفاوت صفات شخصیتی افراد را نتیجه جامعه پذیری افراد میدانند و اظهار میدارند: «در جوامع هر فردی، متفاوت از فرد دیگر است و این اختلافات عمدتاً نتیجه جامعه پذیری میباشد. ما نه تنها در یک جامعه، بلکه در قسمت خاصی از آن متولد شده و زندگی میکنیم و بنابراین تحت تأثیر خرده فرهنگهای خاص طبقه، نژاد، مذهب، منطقه و نیز تحت تأثیر گروههای خاص از قبیل خانواده و دوستان قرار میگیریم. بر مبنای این دیدگاه، هم تشابهات شخصیتی افراد و هم تمایزات و اختلافات آنها عمدتاً به فرآیند جامعه پذیری آنها بستگی دارد. بنابراین فرهنگ پذیری و جامعه پذیری یکی از مهمترین و بهترین راههایی است که میتواند در جهت پیشگیری، نقش مهمی داشته باشد. البته به نظر جامعه شناسان، جامعه پذیری در یک جریان زمانی و در دورههای مختلف زندگی صورت میگیرد، ولی «مهمترین بخش جامعه پذیری در طی دوران نوزادی و کودکی، یعنی زمانی که پایههای بعدی شخصیت گذارده میشود، تحقق مییابد.» در این دوران خلق و خوها، اعتقادات، حالات و ملکات و آداب و عادات فرد، تنها متأثر از خانواده است و در تعامل با اعضای خانواده شکل میگیرد. از این رو خانواده در تعلیم و تربیت افراد نقش اصلی و اولی را به عهده دارد. لذا اولین مراحل فرهنگ پذیری افراد از نهاد خانواده شروع میشود. دین مبین اسلام برای نهاد خانواده در امور تربیت فرزندان خصوصاً در مراحل اولیه زندگی، نقش بسزایی قائل است و قلب و روح جوان را بستر مناسبی برای پذیرش هر نوع تربیتی میشمارد و آن را به زمین مناسبی برای پرورش هر نوع بذری تشبیه میکند. حضرت علی (ع) خطاب به فرزند گرامیشان امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «و انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شی قبلته فبادرتک بالادب قبل أن یقسو قلبک» (همانا قلب جوان مانند زمین خالی است و هر بذری را میپذیرد.) بنابراین، من در تعلیم و ادب تو بیش از آن که قلبت سخت شود و عقلت به امور دیگر مشغول شود، مبادرت ورزیدم.» بر این اساس گفته میشود آنان که در دوران کودکی نادرست تربیت شده اند، در جوانی و بزرگسالی راه صحیح زندگی را نمیشناسند و با این خلقیات زشت، قادر نیستند خود را با جامعه انطباق دهند، اینان در معاشرتهای اجتماعی اغلب با ناکامی و شکست مواجه میشوند، زیرا به طور ناآگاه فراگرفتههای غلط ایام کودکی خویش را بکار میبندند. والدین، نخستین کسانی میباشند که در محیط خانواده بر خلق و خوی فرزندان تأثیر میگذارند. آنها با برخوردها و حرکات و سکنات خود، پایههای فضائل یا رذائل را در نهاد فرزندانشان پایه گذاری کرده و زمینههای شکلگیری حالات و ملکات اخلاقی حمیده یا رذیله را فراهم میکنند.
یکی از جرم شناسان به نام «دوگرف» در این رابطه مینویسد: «اثرات سالهای عمر بر روی تکوین و تحول آتی شخصیت افراد بسیار بدیهی است و اگر خانواده به وظایف تربیتی خود عمل نماید و روابط بین والدین و فرزند طبیعی بوده و در محیط خانواده، جوّ دوستی و محبت حاکم باشد و در نهایت، اگر تمام نیازهای طبیعی فرزند تأمین گردد، طفل به راحتی اجتماعی شده و همچنین در روابط خانوادگی و خارج از آن، رفتارهای طبیعی و متعادل خواهد داشت، اما اگر شرایط و موقعیت به صورت دیگری باشد، یعنی خانواده از نظر تربیتی دچار نقیصه شده و طفل از کمبود شدید عاطفی رنج ببرد و اگر والدین از هم جدا شده باشنـد، بدیهـی است که نتـایج زیـان بـار آن دیـر یا زود در طفل مشاهده خواهد شد. «رستون» نیز در این باره مینویسد: «بدون شک، موقعیت نامناسب خانوادگی، تأثیرات جرم زایی بر روی اعضای خود دارد.
لذا با عنایت به موارد مطرح شده، در پژوهش حاضر در نظر داریم تا به تبیین موضوع «پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم» و اهمیت و میزان تأثیر خانواده در