تایید هیئت داوران جلسه ی دفاع از پایان نامه
نام ونام خانوادگی دانشجو: اجلال امانی
شماره دانشجویی: 910588324
عنوان پایان نامه : تعیین رابطه بین متغییرهای بنیادی حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
تاریخ دفاع: 22/05/1394
رشته : حسابداری
گرایش : حسابداری
دانشکده : تحصیلات تکمیل
ردیف
سمت
نام ونام خانوادگی
مرتبه
دانشگاه
تاریخ وامضاء
1
استاد راهنما
دکترسیدعلی لاجوردی
2
استاد مشاور
3
استادداورداخلی
دکتر حسین جباری
4
استاد داورخارجی
دکتر فضل الهی
5
استادناظر
6
مدیرگروه
دکتر حسین پناهیان
فهرست مطالب
چکیده. ح
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله 4
1-3- بیان مسئله تحقیق. 6
1-4- اهداف پژوهش. 9
1-4-1- اهداف علمی. 10
1-4-2- اهداف کاربردی 10
1-5- پرسش های تحقیق 11
1-6- فرضیه های تحقیق 11
1-7- مدل مفهومی پژوهش. 12
1-8- روش کلی پژوهش. 13
1-9- قلمرو پژوهش. 14
1-10- تعاریف واژگان کلیدی. 15
1-11- ساختار پژوهش . 16
فصل دوم مروری بر ادبیات تحقیق 18
2-1- مقدمه. 19
2-2- ترکیب سرمایه و تغییرات داراییها. 19
2-3- مدیریت مبتنی بر ارزش 20
2-4- مدیریت مبتنی بر ارزش در عمل 24
2-5- سازمان چگونه ارزش خلق می کند؟. 25
2-6- ارزش افزوده اقتصادی. 27
2-7- دلایل مطرح شدن ارزش افزوده اقتصادی 28
2-8- تعریف ارزش افزوده اقتصادی. 30
2-9- محاسبه ارزش افزوده اقتصادی. 31
2-10- ارزش افزوده اقتصادی سهام. 32
2-11- پیشینه تحقیق. 34
فصل سوم روش اجرای تحقیق 52
3-1- مقدمه. 53
3-2- روش کلی پژوهش. 54
3-3- جامعه آماری پژوهش. 54
3-4- تعیین حجم نمونه پژوهش 56
3-5- روش نمونه گیری 57
3-6- روش های گردآوری داده ها 58
3-7- ابزار گردآوری داده ها 60
3-8- پایایی و اعتبار ابزار تحقیق. 60
3-9- مدل تحقیق. 61
3-10- روش ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها. 63
3-11- روش اثراث ثابت. 71
فصل چهارم یافته های تحقیق 74
4-1- مقدمه. 75
4-2- توصیف جامعه آماری. 76
4-3- توصیف نمونه آماری. 78
4-4- توصیف یافته های تحقیق. 79
4-5- تحلیل پیش فرض ها 80
4-6- تعیین رابطه ارزش افزوده اقتصادی و تغییر در متغیرهای بنیادی. 90
4-6-1- رابطه بین تغییر در دارایی ها و ارزش افزوده 92
4-6-2- رابطه بین تغییر در بدهی ها و ارزش افزوده اقتصادی 94
4-6-3- رابطه بین تغییر در ارزش ویژه و ارزش افزوده اقتصادی. 96
4-6-4- رابطه بین تغییر فروش و ارزش افزوده اقتصادی 98
4-7- جمع بندی. 99
فصل پنجم نتیجهگیری و پیشنهادات 103
5-1- مقدمه 104
5-2- خلاصه پژوهش. 105
5-3- نتیجه گیری 108
5-3-1- فرضیه فرعی اول تحقیق. 108
5-3-2- فرعی دوم تحقیق. 110
5-3-3- فرضیه فرعی سوم تحقیق. 113
5-3-4- نتایج آزمون فرضیه فرعی چهارم تحقیق 115
5-3-5- فرضیه اصلی تحقیق 117
5-4- محدودیتهای تحقیق 118
5-5- پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج تحقیق 120
پیوستها 122
منابع. 131
فهرست جداول
جدول (2-1): پیشینه تحقیق 48
جدول (3-1): تعریف مرزهای جامعه آماری55
جدول (4-1): تعریف مرزهای جامعه آماری77
جدول (4-2): توزیع نمونه آماری به تفکیک صنعت…78
جدول (4-3): توصیف یافته های تحقیق 79
جدول (4-4): نتایج آزمون نرمال بودن متغیر وابسته تحقیق.81
جدول (4-5): نتایج آزمون نرمال بودن متغیر وابسته تحقیق بعد از فرآیند نرمال سازی 83
جدول (4-6): آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیرهای مستقل..84
جدول(4-7): آزمون مجدد کولموگروف اسمیرنوف برای متغیرهای مستقل84
جدول(4-8): تحلیل استقلال خطی بین متغیرهای مستقل. 85
جدول(4-9): ارزیابی استقلال خطاهای رابطه ارزش افزوده. 87
جدول(4-10): ارزیابی نرمال بودن توزیع خطاهای مدل برآوردی.. 87
جدول(4-11): آزمون همسانی واریانس ها(وایت).89
جدول(4-12): نتایج آزمون چاو و هاسمن برای رابطه ارزش افزوده.90
جدول(4-13): برآورد رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و متغیرهای بنیادی.91
فهرست اشکال
شکل (3-1): مدل مفهومی.63
شکل (4-1)و (4-2): ارزیابی نرمال بودن توزیع متغیر وابسته82
شکل (4-3): نمایش نرمال بودن توزیع متغیر وابسته. .83
چکیده:
هدف از این تحقیق تعیین رابطه بین تغییر در دارایی ها، تغییرات در بدهی ها، تغییرات در ارزش ویژه و تغییر در فروش و ارزش افزوده اقتصادی تعریف گردیدند. به روش تصادفی ساده از بین شرکت های منتخب بورسی 104 شرکت انتخاب و در بازه زمانی 5 ساله منتهی به 29/12/1392 مورد مطالعه قرار گرفت. تحلیل پیش فرض ها بر مبنای آزمون های کولموگروف- اسمیرونوف، دوربین واتسون، فیشر و تحلیل همبستگی و نهایتاً آزمون های چاو وهاسمن نشان داد که کلیه پیش فرض های استفاده از رگرسیون خطی مرکب مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی با اثرات ثابت برقرار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که:
1) بین تغییر در دارایی ها، تغییر در ارزش ویژه و تغییر در فروش با ارزش افزوده اقتصادی رابطه نسبتاً قوی مستقیم خطی وجود دارد. 2) بین تغییر در بدهی ها و ارزش افزوده اقتصادی رابطه نسبتاً قوی معکوس خطی وجود دارد. 3) رابطه بین تغییر در متغیرهای بنیادی حسابداری با ارزش افزوده در سطح 95 درصد اطمینان به جامعه آماری قابل تعمیم است. 4) رابطه برآوردی قریب به 83 درصد از تغییرات بین متغیرها را بیان کرده و حاکی از رابطه نسبتاً قوی بین آن ها بوده است.
واژگان کلیدی:
متغیرهای بنیادی، ارزش افزوده اقتصادی، تغییر در فروش، تغییر در دارایی ها
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1) مقدمه
از تبعات انقلاب صنعتی، بزرگ شدن سازمان ها و شکل گیری شرکت های سهامی است. شکل گیری شرکت های سهامی خصوصاً سهامی عام مبتنی بر فرض تخصصی بودن مدیریت و ضرورت تفکیک مدیریت از مالکیت بر مبنای نظریه بنگاه اقتصادی است. بر مبنای این نظریه فرض می شود که مدیریت به نماینده سهام دار به دنبال حداکثر کردن ثروت سهام داران خواهد بود.(کاپلان 2009)
تحقیقات و واقعیات عملکردی متعددی نشان داد که الزاماً منافع مدیریت و مالکین یا صاحبان سهام یکی نبوده و از جمله نقد مخالفین نظریه تفکیک مدیریت و مالکیت این بود که مدیریت خواهان در اختیار داشتن جریانات نقدی آزاد در شرکت و عدم توزیع آن از طریق سود به سهام داران است. علاوه بر این مدیریت به دنبال کسب پرستیژ و استفاده از دفاتر لوکس و تجملات و تشریفات جهت تامین این انگیزه است که تماماً در تعارض با منافع سهام دار است.(جنسن 2010)
برخی از منتقدان نظریه تفکیک مدیریت و مالکیت معتقدند که در صورتی که معیاری برای نظارت بر مدیریت نباشد و چنان چه نظارت مستلزم صرف هزینه گزافی باشد هیچ تضمینی ندارد که مدیریت به عنوان نماینده مالک به دنبال منافع موکلش یعنی مالک یا سهام دار باشد.(والاس 2008)
در راستای تعیین معیاری برای ارزیابی عملکرد شرکت و مدیریت، مبتنی بر منافع مدیریت بعضاً به معیارهای حسابداری نظیر سود خالص، سود هر سهم، بازده حقوق صاحبان سهام و موارد مشابه اتکا نموده اند. برخی معتقدندکه معیارهای اقتصادی نظیر ارزش افزوده اقتصادی توانایی بیشتری در ارزیابی منافع مالک یا سهام دار دارد.(دیوت و همکاران2011)
برخی نیز بر خلاف محققین صدرالذکر بر این باورند که معیارهای حسابداری از قدرت توضیح دهندگی بیشتری جهت بیان منافع سهام داران برخوردار بوده و می توان به عنوان معیار سنجه مناسبی جهت تامین منافع آن ها به کار گرفت. این معیارها نسبت به معیارهای اقتصادی خصوصاً از جهت سادگی بیشتر در محاسبه و دستیابی مستقیم به داده های آن در شرکت های سهامی عام و اتفاق نظر در مورد نحوه محاسبه آن ها، ارجح تر می باشند.(تساجی2006)
با فرض اینکه ارزش افزوده اقتصادی را به عنوان معیاری جهت ارزیابی منافع سهام داران به پذیریم، پرسش بعدی در این است که چه عواملی بر این معیار اثر گذارند؟ برخی از محققین ارتباط بین این معیار را با معیارهای بازده حسابداری نظیر سود خالص یا سود هر سهم را مورد مطالعه قرار داده اند.(حسینی1391)
برخی نیز نظیر چن و داد(2014) به تبیین رابطه بین متغییرهای بنیادی متاثر از اجزای معادله یا رابطه حسابداری که نظام حسابداری نوین بر آن استوار است با معیار اقتصادی بازده یعنی ارزش افزوده پرداخته و بر این باورند که ارزیابی ارتباط بین متغیرها از این زاویه عمقی تر، اساسی تر و ریشه ای تر است.
اگر چه تحقیقاتی در دیگر کشورها پیرامون تعیین رابطه بین متغیرهای بنیادی حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی به انجام رسیده است ولی انتظار می رود به جهت تفاوت شرایط اقتصادی در کشور و خصوصاً نوپابودن بازار سرمایه بورسی در ایران به نسبت کشورهای غربی که زادگاه تحقیقات یاد شده هستند، بررسی این رابطه به نتایج متفاوتی منجر شود. مسئله اساسی در تحقیق حاضر با توجه به تفاوت در شرایط حاکم بر بازار سرمایه ایران، این است که بین متغیرهای بنیادی دارایی ها، بدهی و حقوق صاحبان سهام و منبع اصلی تامین منافع سهام داران یعنی فروش، چه رابطه ای با معیار منافع یا بازده اقتصادی سهام داران یعنی ارزش افزوده اقتصادی دارد؟ بر همین اساس تحقیق حاضر با هدف “تعیین رابطه بین متغییرهای بنیادی حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی درشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” به انجام رسیده است.
فصل حاضر به کلیات تحقیق اختصاص داشته و پس از مقدمه صدرالذکر به ترتیب به بیان ضرورت و اهمیت تحقیق، تببین مسئله تحقیق، اهداف تحقیق، پرسش های تحقیق، فرضیات تحقیق، تعریف عملیاتی واژه ها، روش کلی و نهایتاً قلمرو تحقیق پرداخته شده است. در انتهای فصل نیز ساختار کلی گزارش تحقیق به اختصار بیان شده است.
1-2) بیان مسئله
ذیلا به برخی از مواردی که جنبه های اهمیت یا ضرورت انجام تحقیق حاضر را نشان می دهد، اشاره شده است:
1-اکثر مطالعات صورت گرفته در ارتباط با موضوع این تحقیق به بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و متغیر هایی از قبیل سودآوری، رشد فروش، بازده عملیاتی و سایر متغیر های سود وزیانی پرداخته اند. در حالی که در این تحقیق، هدف تعیین رابطه بین متغیر های بنیادی حسابداری و ارزش افزوده اقتصادی بوده است واز این جهت که متغیر های بنیادی استفاده شده با بهره گرفتن از اطلاعات هر دو صورت ترازنامه و سود و زیان اندازه گیری می شود، با سایر تحقیات انجام شده متفاوت است.
2-در حال حاضر اکثر شرکت های ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح می دهند تا با تامین مالی از طریق استقراض ، دارایی های غیر نقد تهیه کنند و این موضوع باعث می شود که شرکت ها در سرسید بدهی ها درمانده شوند و به اعتبار و ارزش اقتصادی سازمان لطمه وارد شود. نتایج تحقیق می تواند به مدیران کمک کند تا با توجه به سطح بهینه نگهداری دارایی های غیر نقد مانع از ایجاد مشکلاتی از قبیل کمبود نقدینگی و همچنین نگهداری مازاد نقدینگی شده ونهایتاً به افزایش ارزش شرکت کمک کنند.