آنها با اعتماد بین شخصی، اعتماد اقتصادی، اعتماد جنسی، متغیرهای زمینهای و متغیرهای مداخلهگر در رابطه میزان احساس امنیت همسران در زندگی مشترک، اولویت بندی و پیش بینی شده و در نهایت یک مدل ارائه شده است.
تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مردان و زنان متاهل شهر تهران است. تعداد 628180 زن و مرد متاهل جامعه آماری را تشکیل میدهند و حجم نمونه شامل 383نفر است که از طریق نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدهاند. روایی ابزار پژوهش با محاسبه آلفای کرونباخ به تایید رسیده و برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است.
برای تجزیه و تحلیل دادهها با بهره گرفتن از نرم افزار spss و جداول نمودارها آمارهای توصیفی (میانگین ، میانه و آمارهای استنباطی پیر سون ،تحلیل رگرسیون ساده و چندگانه آزمون T ، ANOVA ) استفاده گردید. یافتههای حاکی از آن است که بین میزان احساس امنیت همسران در زندگی مشترک و اعتماد بین شخصی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد، بین میزان احساس امنیت همسران در زندگی مشترک و اعتماد اقتصادی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
بین متغیرهای زمینهای مانند ( سن، سن همسر، محل تولد، مدت شهرنشینی، نوع فعالیت، تحصیلات، تحصیلات همسر، مدت ازدواج و نوع ازدواج) با میزان احساس امنیت همسران در زندگی مشترک رابطه معنی داری وجود ندارد ، برعکس بین متغیرهای زمینهای مانند جنس، محل تولد همسر، نوع فعالیت همسر، درآمد، تعداد ازدواج،با میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد . همچنین بین متغیرهای مداخله گر (داشتن بیماری خاص، داشتن بیماری خاص در همسر، وقوع حادثه خاص، وقوع شکست خاص در زندگی) و میزان احساس امنیت همسران نسبت به یکدیگر رابطه معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: احساس امنیت، اعتماد، همسر
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه. .1
1-2- بیان مسئله. 2
1-3- اهداف تحقیق .5
1-4 اهمیت و ضرورت. 6
1-5- تعریف نظری اصطلاحات و مفاهیم. . 8.
فصل دوم :مبانی نظری پژوهش
2-1-مقدمه.12
2-2- تحقیقات انجام شده در ایران. . 12
2-3-تحقیقات انجام شده در خارج از ایران 17
2-4-نظریههای مرتبط با موضوع . 18
2-5- نظریه های مرتبط با متغیر وابسته تحقیق: احساس امنیت همسران در زندگی مشترک.20
2-6- دیدگاه های مختلف نظریه پردازان در مورد امنیت. 24
2-7- احساس امنیت همسران 32
2-8- بررسی ابعاد احساس امنیت همسران..33
2-9- نظریه های مرتبط با متغیر مستقل تحقیق: اعتماد بین همسران48
2-10- دیدگاه های صاحبنظران در مورد اعتماد.. 58
2-11- اعتماد زناشویی. 68
2-12- چهارچوب نظری 74
2-13- مدل تحلیلی 80
2-14- فرضیه های تحقیق81
فصل سوم : مبانی روشی پژوهش
3-1-مقدمه83
3-2- روش پژوهش84
3-3- ابزار جمع آوری داده ها.85.
3-4- اعتبار .87
3-5- پایایی .88
3-6- تعریف نظری و عملی متغیر های تحقیق.90
3-7- جامعه آماری و حجم نمونه.94
3-8- روش های تجزیه وتحلیل اطلاعات 96
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
4-1-مقدمه99
4-2-آمار توصیفی 99
4-3-آمار استنباطی.144
4-4 محاسبه رگرسیون خطی چند متغیره .172
فصل پنجم : نتیجه گیری و تفسیر یافته ها
5-1-مقدمه176
5-2- خلاصه ای از توصیف دادهها 176
5-3- خلاصهای از تبیین دادهها.177
5-4-بحث و تفسیر یافته های پژوهش .181
5-5-پیشنهاد ها و راهکارها183
5-6-محدودیت ها .185
5-5-منابع .186
پیوست ها 194
پرسشنامه
مقدمه
عزم بشر در ایجاد زندگی خانوادگی و تلاش برای حفظ آن را باید نشانهای از مهمترین ویژگی حیات انسان دانست که همانا تمایل به زندگی اجتماعی است. از نظر بسیاری از مورخان و همچنین جامعه شناسان، خانواده نخستین نهادی است که کودک با آن آشنا و از طریق آن به دیگران معرفی می شود. همین اهمیت و مرکزیت زندگی خانوادگی در حیات اجتماعی انسان، لزوم مقدم داشتن نهاد خانواده بر سایر نهادها را آشکار میسازد. قسمت بزرگی از زندگیِ شهروندان، معطوف به ایفای نقش همسری و والدی است. (برناردز، 1384: 190)
عامل پیدایی خانواده، ازدواج است و خانواده از دیدگاهی، یک نشان یا نماد اجتماعی شمرده می شود و انعکاسی از کل جامعه است. در یک جامعه منحط، خانواده نیز به تبع آن منحط خواهد بود، حال آن که اگر جامعه از سلامت برخوردار باشد، نهادهای آن نیز -از جمله خانواده- در سلامت به سر خواهند برد. خانواده به محض تکوین -همچون دیگر نهادهای اجتماعی- بر زمینه اجتماعی خود اثر خواهد گذاشت. از آنجا که خانواده طبیعیترین و مشروعترین واحدی است که هر فرد میتواند نیازهای طبیعی خود (از جمله نیازهای جنسی) را برطرف کند، کم و کیف رفع این نیازها میتواند بر چگونگی انواع خانواده تأثیر بگذارد.
هرچند تمامی جامعهشناسان بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی تأکید دارند، اما این مفهوم هنوز هم یکی از پرابهامترین مفاهیم این علم است.
در زندگی زناشویی، نوع روابط بین همسران -از جمله ایجاد یا طرد روابط جنسی، صمیمیت و محرمیت همسران با یکدیگر در همه مسائل زندگی- تعیین کننده نوع ارتباط آنها با یکدیگر در خانواده است.
بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان، رابطه زناشویی را فرایندی می دانند که طی آن، زوجین سعی دارند به سوی تفاهمی هرچه کامل تر پیش بروند.
زندگی مشترک زناشویی لزوما به معنای وجود «عشق رمانتیک»، مهر و محبت یا حتی خشونت نکردن نیست. زندگی مشترک زناشویی به معنی اختصاصی و منحصربودن برخی از ابعاد زندگی بین افراد است. (برناردز، 1384: 232)
از طرفی چگونگی روابط میان افراد خانواده به عنوان “سرمایه اجتماعی داخل جامعه” اهمیت خاصی دارد. همانطور که جیمز کلمن (James Samuel Coleman) وجود سرمایه اجتماعی را منبعی بالقوه برای افراد خانواده در بدست آوردن منافعشان می داند و اشکال سرمایه اجتماعی را شامل روابط اقتدار، اعتماد و هنجارها دانسته است (کلمن، 1377: 459)
بنابراین “اعتماد” به عنوان یک امر اجتماعی هم در سطح رابطه دو نفر (زن و شوهر) و ارتباطات و انتظارات آنها از یکدیگر (در سطح خرد)، و هم بر مبنای یک الگوی پذیرفته شده اجتماعی که دارای هنجارها و مجازاتهایی است، در سطح کلان قابل بررسی است. اعتماد به همسر از آن جهت که خارج از فرد بوده، دارای اجبارهای اجتماعی میباشد و عمومیت دارد و از طرف دیگر چون دارای معانی ذهنی بوده، در رابطه با دیگری (همسر) شکل گرفته و رفتار زوجین را تحت تأثیر قرار میدهد، امری اجتماعی است.
همچنین، بی تردید هیچ عنصری برای پیشرفت ، توسعه و تکامل یک جامعه و همچنین شکوفایی استعداد ها مهمتر از عنصر امنیت و تامین آرامش نبوده و توسعه اجتماعی، خلاقیت و فعالیت ارزشمند بدون امنیت امکان پذیر نخواهد بود . نیاز به وجود احساس امنیت نه تنها در جامعه، بلکه در درون خانواده نیز ضروری به نظر میرسد. برای حفظ روابط چهره به چهره و محبت آمیز و پا برجا ماندن احساس، «مایی» لازم است خانواده به پشتوانه عینی و واقعی برای دفع خطرات و کسب فرصت ها مجهز شود که منظور همان احساس امنیت در بین همسران است.
بیان مساله:
یکی از دغدغههای فیلسوفان و عالمان اجتماعی از زمانهای دور تا به امروز ، موضوع ثبات و تغییر در جوامع بشری بوده است. ثبات هر جامعه رابطه تنگاتنگی با انسجام اجتماعی دارد و انسجام هر جامعه را می توان در رابطه با عوامل و مجاری تغییر درک کرد. از عوامل مهم و مؤثر در انسجام و یکپارچگی جامعه، وجود اعتماد بین افراد و گروههای مختلف اجتماعی است. زمانیکه اعتماد اجتماعی، تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش شود، نظم و انسجام اجتماعی نیز به چالش کشیده میشود. زیمل جامعهشناس آلمانی معتقد است که بدون وجود اعتماد بین افراد جامعه، آن جامعه فرو میپاشد؛ چرا که بسیاری از روابط میان آدمیان، بر عدم قطعیت بین آنها استوار است. به باور زیمل، تعاملات انسانی بیش از دلایل عقلانی و ملاحظات شخصی، از طریق اعتماد استمرار مییابد (Simmel, 2004: 178-9).
یکی از اصول اولیه زندگی اجتماعی، اعتماد داشتن افراد به یکدیگر است. میتوان گفت که چرخهای زندگی بر محور اعتماد و اطمینان افراد نسبت به همدیگر گردش میکند. توانایی شکل دادن به مناسبات مثبت اجتماعی، بستگی به اعتماد دارد. هنگامی که بین دو تن اعتماد برقرار باشد، آنها اجازه مییابند که با یکدیگر روابط همکاری برقرار کنند؛ هنگامی که انجام آن برای هر دو طرف سودمند باشد. کلمن، بر اعتماد به عنوان یک عامل سرمایه اجتماعی تأکید میکند؛ زیرا با اعتماد کردن، روابط اجتماعی نتیجه مطلوبی را حاصل مینمایند. در این راستا، وی برای چگونگی روابط میان افراد خانواده به عنوان «سرمایه اجتماعی داخل خانواده» اهمیت خاصی قائل است و موجودی سرمایه اجتماعی را منبعی بالقوه برای افراد خانواده در به دست آوردن منافعشان میداند و اَشکال سرمایه اجتماعی را شامل روابط اقتدار، اعتماد و هنجارها دانسته است (کلمن،459:1377)
منبع دیگر اعتماد، درک و فهم دو نفر از یکدیگر است. گزارش میدهند که مردان و زنانیکه سطح بالای اعتماد و صمیمیت و اطمینان را درباره ی ازدواجشان گزارش میدهند در پیش بینی احساسات، عقاید و باورهای همسرشان بسیارقوی هستند.
با توجه به این تعاریف وقتی که بحث اعتماد را در محیط خانواده مطرح می کنیم، اهمیت آن دوچندان میشود. چون یکی از نهادهای اصیل اجتماعی کانون گرم خانوادگی است و اعتماد زوج ها نقش مهمی در حفظ و تداوم آن دارد. اصولا هدف اساسی از ازدواج وصول به سکون و آرامش است و بدیهی است که این هدف وقتی تحقق می یابد که زن ومرد نسبت به یکدیگر اعتماد داشته باشند. بحث در این است زن و شوهر باید در همه ابعاد زندگی خواه بعد مالی و یا بعد ناموسی به یکدیگر اعتماد داشته باشند تا بتوانند زندگی مشترک خانوادگی را اداره کنند (رشیدپور،1378 :102-3).
به درستی هیچ جامعهای نمیتواند ادعای سلامت کامل کند؛ چنانچه جامعهای از خانوادههای سالم برخوردار نباشد، بی هیچ شبههای میتوان تمام آسیبهای اجتماعی را متأثر از خانواده دانست (ساروخانی،1379: 7).
بهداشت روانی نسلهای جامعه در گروی تأمین بهداشت روانی خانواده به عنوان یک کانون مملو از محبت و آرامش برای تحول در رشد استعدادهاست که هر گونه آسیبی به آن، نسل آینده را از آثار سوء خود مصون نخواهد گذاشت و سازمانهای اجتماعی زیادی را درگیر خود خواهد ساخت. با وجود این، متأسفانه شاهد افزایش بیش از انتظار نرخ طلاق در جامعه هستیم.(کاملی،1381: 12)
اهمیت خانواده تا آنجاست که پرسال در کتاب «قدرت خانواده» نجات جهان را در گروی حفظ خانواده دانسته است: «وظیفه شما برای دور نگه داشتن خانواده کاری است برای نجات جهانمان.» (پرسال،1379: 666).
از طرفی زندگی خانوادگی یک نوع مشارکت است و اولین و اساسی ترین شرط در شرکتها اطمینان و اعتماد شرکاء نسبت به یکدیگر میباشد. یکی از نهادهای اصیل اجتماعی کانون گرم خانوادگی است. بحث در این است که زن و شوهر باید در همه ابعاد زندگی خواه بعد مالی و یا بعد ناموسی به یکدیگر اعتماد داشته باشند تا بتوانند زندگی مشترک خانوادگی را اداره کنند. معنای واقعی زندگی مشترک که سکون و آرامش است، در چنین محیطی ملموس خواهد بود. (رشیدپور، 1378 : 102-3)
در تحقیقی که در سال 1383 توسط مومنه میرزا محمدی در دانشگاه الزهرا انجام شده و صرفاً در مورد اعتماد جنسی زنان به همسرانشان در شهر تهران است، 47% درصد از پاسخگویان -یعنی کمتر از نیمی از آنها- به همسرشان اعتماد خیلی زیادی داشتند. بنابراین، این تحقیق خود برهانی بر نیاز تحقیقات بیشتر در زمینه اعتماد همسران به یکدیگر در انواع دیگر آن است.
از آنجا که وجود امنیت در خانواده یکی از مهمترین وجوه مهم امنیت اجتماعی است. رابطه بین اعتماد بین همسران و وجود امنیت در خانواده ها موضوع مورد مطالعه این تحقیق است.
معنای لغوی امنیت، «رهایی از خطر، تهدید، آسیب، اضطراب، هراس، ترس، نگرانی یا وجود آرامش، اطمینان، آسایش، اعتماد، تأمین، ضامن است» (ماندل،1379: 44) مفهوم امنیت اجتماعی همچون سایر مفاهیم، در حوزه علوم اجتماعی حالت گستردهای دارد و روی نقطه خاصی متمرکز نیست. به همین جهت ارائه نظریات کلی و کالبدشکافیِ مفهوم امنیت اجتماعی، به تنهایی کافی نیست و غور و بررسی مفهوم امنیت اجتماعی نیازمند تحدید آن به حوزهای خاص از شرایط واقعی است که برای این منظور، «خانواده» در نظر گرفته شده است؛ چرا که خانواده در بین تمامی نهادها، سازمان ها و گروه های اجتماعی نقش و اهمیتی خاص و بسزا دارد. چنان که هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند اگر از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد و هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای امنیت کند، اگر خانواده از امنیت بهره مند نباشد.( ساروخانی، 1375: 11)
شهرنشینی، خطرات جانی بسیاری را رقم زده است؛ انواع بیماری ها، انواع تصادفات و صور گوناگون تجاوز به جان افراد، موجبات بروز نگرانیهای بسیاری در حیات فراهم ساخته است. در حوزه اخلاق نیز چنین است؛ جامعه در حال گذار در برخورد با مدرنیته رسانهای و ناقص، دچار عوارض شی سروری، لذتگرایی و اَشکال گوناگون