‌بنابرین‏، انتظار داریم مکانیسم حاکمیت، بر تاثیر منفی مازاد جریان نقد آزاد بر قابلیت پیش‌بینی درآمدها تاثیرگذار باشد، زیرا مشکل نمایندگی جریان نقد آزاد به وسیله سیستم سالم حاکمیت شرکتی کاهش می‌یابد. مدیران معمولاً تمایل به رشد شرکت فراتر از اندازه بهینه آن دارند، زیرا رشد شرکت، قدرت مدیریت را با افزایش منابع تحت کنترل آن افزایش می‌دهد. همچنین، شرکت‌های بزرگ‌تر تمایل به پراکندگی بیشتر مالکیت سهام‌داران دارند که به مدیریت اختیار بیشتری اعطا می‌کند. علاوه بر این، شرکت‌های بزرگ به واسطه مقدار منابع مالی که نیاز است خریداری شوند، با احتمال کمتری در معرض تملک‌های ناخواسته قرار می‌گیرند. ‌بنابرین‏، انتظار می‌رود که مدیران شرکت‌های بزرگ در خصوص سرمایه‌گذاری و سیاست‌های مالی، قدرت و اختیار بیشتری داشته باشند که منجر به مقدار بیشتر مانده وجه نقد می‌شود (بروخ و همکاران، ۲۰۰۰؛ باکیت و اسکندر، ۲۰۰۹؛ چانگ و همکاران، ۲۰۰۵).

‌در مورد شرکت­های بزرگ، هزینه های نمایندگی جریان نقد آزاد شدید‌تر است و به همین دلیل استفاده از مکانیزم‌های حاکمیتی که مانع از اتلاف نابخردانه منابع شرکت توسط مدیران می‌شود و در عین حال، قابلیت پیش‌بینی سود را افزایش می‌دهد توصیه می‌گردد. این مطلب در اصل، در مطالعه هارفورد و همکارانش (۲۰۰۸)، انعکاس یافته است آن ها نشان دادند در شرکت‌های بزرگ، مکانیسم حاکمیت شرکت مناسب است. ‌بنابرین‏، انتظار می‌رود اثر بخشی مکانیسم‌های حاکمیتی برای کاهش مشکل نمایندگی مازاد جریان نقدآزاد و بهبود قابلیت پیش‌بینی درآمد در شرکت‌های بزرگ در مقایسه با شرکت‌های کوچک بیشتر باشد (اسوالد و یانگ، ۲۰۰۸).

۱-۴ اهداف تحقیق

بررسی عوامل مؤثر بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی نقش حاکمیت شرکتی بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی اثر مازاد جریان نقدآزاد بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌های پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی اندازه شرکت بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌ها‌ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

۱-۵ فرضیه ‏های تحقیق

فرضیه اول:

جریان نقدی آزاد مازاد با پیش‌بینی سود شرکت‌ها رابطه مستقیم و معناداری دارد.

فرضیه دوم:

مکانیسم­های حاکمیت شرکتی با پیش‌بینی سود شرکت‌ها رابطه معکوس و معناداری دارد.

فرضیه سوم:

اندازه شرکت با قابلیت پیش‌بینی سود رابطه مستقیم و معناداری دارد.

۱-۶ روش تحقیق

تحقیق حاضر از لحاظ هدف تحقیق، یک تحقیق کاربردی می‌باشد زیرا به بررسی روابط متغیرها در بازار اوراق بهادار پرداخته است و به دنبال تبیین روابط و ارائه پیشنهادها جهت ارتقاء کارایی بازار می‌باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است و در میان انواع تحقیقات همبستگی از لحاظ هدف جزء تحلیل‌های رگرسیونی می‌باشد. ضمن اینکه رویکرد آن استقرایی، یعنی رسیدن از جزء به کل و از لحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیه بر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است.

۱-۷ قلمرو تحقیق

قلمرو تحقیق شامل سه بخش زمانی، مکانی و موضوعی می‌باشد که هریک به تفکیک عبارتند از :

۱-۷-۱) قلمرو زمانی:

دوره زمانی انجام این تحقیق سال­های ۱۳۸۷هجری شمسی تا ۱۳۹۲هجری شمسی می‌باشد.

۱-۷-۲) قلمرو مکانی:

این تحقیق در میان شرکت‌های موجود در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد.

۱-۷-۳) قلمرو موضوعی:

این تحقیق مربوط به حوزه مالی و بازار سرمایه و تبیین رابطه جریانات وجه نقد آزاد، مکانیزم­ های حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر پیش‌بینی درآمد است.

۱-۸ متغیرهای اصلی تحقیق

الف-متغیرهای وابسته:

قابلیت پیش‌بینی سود- earnings predictability :

تعریف مفهومی:

قابلیت پیش‌بینی سود، که گستره‌ی پیش‌بینی سرمایه‌گذاران ‌در مورد درآمدهای آینده و یا جریان وجوه نقد آینده شرکت بر اساس اطلاعات درآمدی فعلی است، یکی از پراکسی و جایگزین‌های کیفیت سود محسوب می‌شود. اگر سرمایه‌گذاران با کمک اطلاعات درآمد بتوانند عملکرد فعلی شرکت‌های خاص را تجزیه و تحلیل نموده وچشم‌انداز آینده آن را بهتر برآورد نمایند گفته می‌شود اطلاعات درآمد از کیفیت بالایی برخوردار است (حسینی، ۲۰۰۹).

در این تحقیق از جریان وجه نقد عملیاتی که ‌بر اساس دارایی‌های ابتدای دوره همگن شده است، برای عملیاتی کردن این متغیر استفاده می‌شود (احمدالدهماری و کونور اسحاق اسماعیل، ۲۰۱۳).

تعریف عملیاتی:

قابلیت پیش‌بینی سود تابعی است از اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع نقدی سود بر سود و بازده غیرعادی سهام (بهرام فر وشمس عالم، ۱۳۸۳).

هرچه ضریب تعیین حاصل از رگرسیون سودهای آتی و سودهای تاریخی گزارش شده بالاتر باشد قابلیت پیش‌بینی سود بیشتر است (ثقفی و کردستانی، ۱۳۸۳).

ب-متغیر های مستقل:

حاکمیت شرکتی- corporate governance :

تعریف مفهومی:

اصطلاح حاکمیت شرکتی در اصل، کلمه یونانی “ Kyberman” به معنی راهنمایی کردن یا اداره کردن می‌باشد و از کلمه یونانی به کلمه لاتین به صورت “Gubernare” و فرانسه قدیم “Governer” تبدیل شده است. اما این کلمه به راه های مختلف توسط سازمان‌ها یا کمیته‌ها مطابق علایق ایدئولوژیکی آن ها تعریف شده است (ابو تپانچه[۱۳]، ۲۰۰۹). بررسی ادبیات موجود نشان می‌دهد که هیچ تعریف مورد توافقی ‌در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد. تعریف‌های موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار می‌گیرند. دیدگاه‌های محدود در یک سو و دیدگاه‌های گسترده در سوی دیگر طیف قرار قرار می‌گیرند.

حاکمیت شرکتی عبارت است از فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منافع سهام‌داران (حساس یگانه، ۱۳۸۵).

حاکمیت شرکتی رویه‌ها یا اقداماتی است که شرکت‌ها از طریق آن اداره می‌شوند و به وسیله آن پاسخگوی سهام‌داران، کارکنان و جامعه می‌باشند (ابراهیم[۱۴]، ۲۰۰۴).

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، حاکمیت شرکتی(راهبردی) را ‌به این صورت تعریف ‌کرده‌است: “مجموعه ای از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، سهام‌داران و سایر ذینفعان شرکت”.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...