بخش اول: کلیات تحقیق. 3
1- 1- عنوان تحقیق. 3
1-1-1- عنوان به زبان فارسی. 3
2-1-1- تعداد واحد پایان نامه . 3
3-1-1- بیان مساله اساسی تحقیق. 3
4-1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق. 5
5-1-1- ادبیات و سوابق تحقیق. 5
6-1-1- اهداف مشخص پژوهش 7
1-6-1-1- هدف اصلی پژوهش 7
2-6-1-1- اهداف فرعی تحقیق. 7
7-1-1- سئوالات تحقیق. 7
1-7-1-1- سئوال اصلی. 7
2-7-1-1- سئوالات فرعی. 7
8-1-1- فرضیه های تحقیق. 7
1-8-1-1- فرضیه ی اصلی. 7
2-8-1-1- فرضیه ی فرعی. 7
9-1-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی. 7
10-1-1- روش تحقیق. 8
11-1-1- متغیرهای مورد بررسی. 8
12-1-1- سازماندهی تحقیق. 9
بخش دوم: چارچوب نظری تحقیق. 10
1-2-1- چارچوب نظری تحقیق. 10
2-2-1-تاملی در مفهوم دولت 11
3-2-1- تعریف دولت 12
4-2-1- نظریه های دولت 13
1-4-2-1- دیدگاه افلاطون. 13
2-4-2-1- ماهیت دولت از نظر ارسطو. 13
3-4-2-1- ماهیت دولت از دیدگاه لاک 14
4-4-2-1- دیدگاه اپیکور. 15
5-4-2-1- رواقیون. 15
6-4-2-1- اندیشه های سیاسی روم درباره ی دولت 16
7-4-2-1- اندیشه های مسیحی در موضوع دولت 17
8-4-2-1- اندیشه های توماس اکو ئیناس 18
9-4-2-1- اندیشه های ضد پاپ و دولت 19
5-2-1- دولت در اندیشه های عصر جدید 20
1-5-2-1- اندیشه های ماکیاول در مورد دولت 20
2-5-2-1- جنبش های دین زدائی و دولت 21
3-5-2-1- نظر یانژآنبدن در مورد دولت 22
4-5-2-1- دیدگاه هوگو گروسیوس 23
5-5-2-1- نظریات هابز در رابطه با دولت 23
6-5-2-1- مونتسکیو و دولت 24
7-5-2-1- دولت از دیدگاه روسو. 24
8-5-2-1- اگوست کنت ونگاه وی به دولت 25
9-5-2-1- مارکس و دولت 26
6-2-1- اشکال مختلف دولت 27
1-6-2-1- دولت های ملوک الطوایفی. 27
2-6-2-1- دولت پاتریمونیال. 27
3-6-2-1- دولت مطلقه. 29
1-3-6-2-1- ریشه های تاریخی پیدایش و زوال دولت مطلقه. 29
2-3-6-2-1- توجیه نظری پیدایش دولت مطلقه. 29
3-3-6-2-1- عوامل موثر بر پیدایش دولت مطلقه. 30
4-3-6-2-1- ویژگی های دولت مطلقه. 30
7-2-1- مفهوم مدرنیته. 32
1-7-2-1- مدرنیته در اندیشه ی ماکس وبر. 33
2-7-2-1- مفهوم دولت مدرن. 34
3-7-2-1- جامعه شناسی تاریخی دولت مدرن. 34
نتیجه گیری 36
بخش سوم: مبانی نظری هویت 37
مقدمه. 37
3-1- مبانی نظری هویت 37
1-3-1-تعریف هویت 37
2-3-1- فلسفه وجودی هویت 39
3-3-1- مروری بر دیدگاه های نظری هویت 39
1-3-3-1- دیدگاه مدرنیستی. 39
2-3-3-1- دیدگاه جاوید انگاری یا کهن گرائی. 40
3-3-3-1- دیدگاه زیست شناختی. 41
4-3-3-1- دیدگاه مارکسیستی در تبین هویت ها 41
5-3-3-1- دیدگاه های کلاسیک در موضوع هویت 41
4-3-1- رویکردهای مدرن به هویت 42
1-4-3-1- نظریه آنتونی گیدنز. 42
2-4-3-1- نظریه فردریک بارث 43
3-4-3-1- پسا ساخت گرایی و هویت 43
4-4-3-1- مکتب کنش متقابل نمادین و هویت 43
5-3-1- انطباق و سازگاری هویتی. 45
6-3-1- مفهوم هویت ترکیبی. 46
7-3-1- عوامل موثر بر آینده هویت 47
8-3-1- بررسی رابطه ی قدرت و هویت 47
9-3-1- جهانی شدن و هویت 48
10-3-1- هویت قومی. 50
11-3-1- شکل گیری مفهوم دولت – ملت 51
12-3-1- هویت ملی و مفهوم آن. 54
نتیجه گیری 55
فصل دوم:ماهیت دولت در ایران
مقدمه. 56
1-2- فرهنگ سیاسی در ایران و ماهیت دولت در ایران. 56
2-2- فرهنگ سیاسی قبل از اسلام 56
3-2- فرهنگ سیاسی ایران بعد از اسلام 58
4-2- فرهنگ سیاسی ایران در دوره ی معاصر. 59
5-2- پیشینه ی ساخت دولت مدرن در ایران. 61
6-2- ساخت سیاسی دولت ملی در ایران. 62
7-2- نگاه پاتریمونالیستی به ماهیت دولت ایران. 65
فصل سوم: هویت ملی در ایران
مقدمه. 67
1-3- تاسیس هویت ملی در ایران. 67
2-3- هویت ایرانی در پرتو مدرنیسم 67
3-3- هویت ایرانی در پرتو مدرنیسم 68
4-3- فرآیند هویت سازی در ابتدای شکل گیری دولت مدرن. 68
5-3- بنیانهای سیاسی جامعهی سنتی ایران. 69
6-3- ورود اندیشه ناسیونالیسم به ایران. 70
1-6-3- ناسیونالیسم قومی در ایران. 71
7-3- هویت مدرن در پرتومدرنیسم ایرانی. 72
8-3- نقش نخبگان در توجیه هویت مدرن ایران. 73
9-3- نخبگان سیاسی وادبیات قوم مدارانه. 74
10-3- سیاست های قومی و تاثیر آن بر هویت ملی. 80
1-10-3- سیاست قومی دولت ایران در قبال اقوام 84
2-10-3- سیاست های قومی قبل ازدولت مدرن. 84
1-2-10-3- سیاسیت قومی در دوره ی قاجار. 85
2-2-10-3- سیاست های قومی دوران مشروطه. 85
فصل چهارم: نا کارآمدی دولت مدرن در ساخت هویت ملی
1-4- مراحل اولیه تشکیل دولت ملی در ایران. 88
2-4- سیاست قومی رضا شاه در ایران. 88
3-4- مصادیق سیاست های قومی رضا شاه در ایران. 92
4-4-توصیف وضع مناطق قومی در ایران بعد از رضا شاه 92
5-4- سیاست های قومی پهلوی دوّم 94
نتیجه گیری 97
منابع. 99
چکیده:
مفهوم دولت مدرن عبارت است از تغییر و تحولاتی است که نیمه دوم قرن هیجده و اوایل قرن نوزده در اروپا اتفاق افتاد و موج آن به کشورهای دیگر از جمله ایران رسید. جنبش مشروطیت در ایران که واکنشی در مقابل این تحولات بود به دلایل متعددی نتوانست دولت مدرن در ایران رابه معنای واقعی کلمه تشکیل دهدو به تبع آن هویت ملی راجایگزین هویتهای قومی و قبیله نماید. در عوض نوعی استبداد جایگزین آن گردید. به این دلیل ما شاهد تنوع تعاریف این نوع هویت در یک صد سال اخیر در جامعه ی ایران بودیم بطوری که اغلب در فرهنگ سیاسی ایرانیان به غلط هویت ملی با هویت نژادی و زبانی آمیخته می شود و تصوری صحیحی از آن تا کنون حتی نزد نخبگان سیاسی حاصل نشده است.
واژگان کلید: دولت مدرن- هویت ملی
مقدمه:
در معنای جدید آن تقسیمبندی جهان به واحدهای سیاسی بر اساس مرزبندی جغرافیایی منجر به خلق مفهومی به نام هویت ملی گردید. رفته رفته دولتهای جدید التأسیس با پذیرش هنجارهای سرمایهداری و قوانین و مقررات اقتصاد جهانی، مطلقگرایی سیاسی را کنار گذاشته و انعطاف بیشتری در پذیرش ارزشهای ناشی از مدرنیسم و لیبرالیسم در حوزههای اجتماعی و اخلاقی از خود نشان دادند.
اما این وضع در کشورهای جهان سوم روند فوقالذکر را طی نکرد و در بازههای زمانی مختلف بین گشایش سیاسی و استبداد نوسان نمود. در ایران بعد از نهضت مشروطه، همراه با اولین مراحل پیدایش مدرنیته و تشکیل دولت شبه مدرن ملی تقابل بین سنت و مدرنیسم به خشونت گرائید و سطوحی از منازعات قومی و قبیلهای همراه با تهاجم به کلیهی مظاهر سنتگرایی از طرف دولت نوظهور، موجی از واگرایی قومی و قبیلهای را در ایران فراهم آورد. ونتوانست مفهوم مدرن هویت ملی را به درستی جایگزین سایر هویتهای مادون، نظیر هویت زبانی، قومی، قبیلهای، نژادی و مذهبی نماید. بدین ترتیب در همان اوایل پیدایش هویت ملی در ایران، نوعی چالش بین این هویت با سایر هویتها آغاز شد. پژوهنده در این تحقیق مدعی است که طرح مسئله هویت ملی در ایران و تلاش برای نهادینه کردن آن از سوی دولت شبه مدرن رضا خان، به درستی انجام نگرفت و به جای آن هویت قومی از سوی دولت و نظریه پردازان آن زمان تبلیغ و تثبیت شد. بعدها این برداشت از ظهور مشروطه تا پیدایش انقلاب اسلامی از سوی بسیاری از اندیشمندان، نظریه پردازان و سیاستمداران مورد تائید قرار گرفت و تا کنون هیچ مصالحهای بین نخبگان سیاسی حاکم و سایر اقلیتهای قومی بر سر این مفهوم حاصل نشده است.
از سوی دیگر، به دلیل اینکه در ساخت سیاسی ملت – دولت زندگی میکنیم، ضروری است که بدانیم چه نسبتی میان هویتهای مختلف با هویت ملی برقرار میشود و تا چه حد امکان یافتن راههای گریز برای جلوگیری از اختلاف بین آنها وجود دارد، به گونهای گه هیچ سطحی از هویت سطوح دیگر را تحت الشعاع قرار ندهد.