هر چند، برای دستیابی کامل به اهداف استانداردهای حسابرسی، عامل مهمی که باید در نظر گرفت افرادی هستند که حسابرسی را انجام میدهند. در واقع میزان دانش و تجربه و نحوه برخورد آنها با صاحبکاران است که تفاوت بزرگی را در کیفیت حسابرسی ایجاد میکند. بهطور عمده، اجرای موثر بسیاری از الزامات استانداردهای حسابرسی متکی به صلاحیت شخصی- قضاوت حرفهای استوار است. فرد یا افرادی که مسئولیت اجرایی سیستم کنترل کیفیت به آنان واگذار میشود، باید تجربه کافی و مناسب و توانایی و اختیار لازم را برای پذیرش مسئولیت داشته باشند. تحقق این امر منوط به بکارگیری افرادی است که نهتنها بهطور کامل و مناسب آموزش دیدهاند، بلکه بهطور مستمر در صدد ارتقای توانایی های حرفهای خود هستند. لذا جستجوی اینگونه افراد و بهکارگیری نظرات آنان توسط استفاده کنندگان در جهت ارتقای کیفیت حسابرسی است(اقبالی عوقین،1385، 72).
2-4-3- انگیزه عرضه حسابرسی با کیفیت بالا
عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان، به طورکلی عواملی هستند که بر توانایی حسابرسان در کشف تحریفات با اهمیت در صورت های مالی و یا انگیزه اقتصادی از گزارش تحریفات با اهمیت کشف شده اثر دارند. تعدادی از این تحقیقات، کیفیت تصمیم حسابرس و تأثیر آن را بر اثربخشی و کارآیی حسابرسی آزمون کرده اند. بسیاری از این مطالعات، کیفیت حسابرسی را به طور مستقیم آزمون نکردهاند، اما عواملی را بررسی کرده اند که منجر به بهبود در کیفیت تصمیم حسابرس و در نتیجه کیفیت حسابرسی میشود. این عوامل عمدتاً شامل (1) میزان تجربیات حسابرسان، (2) دعاوی حقوقی بر علیه حسابرسان، (3) سرپرستی کار حسابرسی، (4) اندازه مؤسسات حسابرسی، (5) کسب شهرت و (6) تخصصی گرایی، است. در ادامه به برخی تحقیقات در این زمینه پرداخته میشود.
میزان تجربیات حسابرسان: لیبی و فردریک (1990) دریافته اند که هر چه میزان تجربه حسابرسان بیشتر باشد، درک آنان از انواع تحریفات موجود در صورت های مالی افزایش مییابد. از این رو، نتیجهگیری کردهاند که کیفیت تصمیم حسابرس با افزایش میزان تجربه از حسابرسی بهبود مییابد.
دعاوی حقوقی: لیز و واتز (1994) میزان دعاوی حقوقی بر علیه حسابرسان را به عنوان شاخص کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان مورد آزمون قرار دادهاند. آنها به این نتیجه دست یافتهاند حسابرسانی که بیشتر در معرض ادعاهای حقوقی قرار میگیرند، کمتر از فناوری انسجامیافته حسابرسی استفاده میکنند. نتایج تحقیق آنان حاکی از آن بود که کیفیت حسابرسی با بهره گرفتن از فناوری جدید حسابرسی بهبود مییابد.
سرپرستی کار حسابرسی: کینگ و شوارتز (1999) میزان سرپرستی کار حسابرسی را به عنوان شاخص کیفیت در مواقعی که حسابرسان تحت رژیمهای حقوقی متفاوت فعالیت میکنند، مورد بررسی قراردادهاند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که سرپرستی تابعی از پیش بینی میزان اقدامات تنبیهی قانونی بر علیه حسابرسان است.
اندازه مؤسسات حسابرسی : مهمترین تحقیقات انجام شده در رویکرد عرضه حسابرسی، مطالعه تاثیر، اندازه مؤسسات حسابرسی بر کیفیت حسابرسی است. بسیاری از این تحقیقات از رابطه مثبت بین اندازه مؤسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی پشتیبـانی میکنند. دی آنجلو (1981)معتقد است که مؤسسه های حسابرسی بزرگتر، انگیزه قویتری برای ارائه حسابرسی با کیفیت بالاتر دارند. زیرا علاقهمند هستند که شهرت بهتری در بازار به دست آورند و از آنجا که تعداد مشتریانشان زیاد است، نگران از دست دادن مشتری نیستند. تصور بر این است که چنین مؤسساتی به دلیل دسترسی به منابع و امکانات بیشتر برای آموزش حسابرسان خود و انجام آزمونهای مختلف، خدمات حسابرسی را با کیفیت بالاتری ارائه میکنند. نیو و دیویدسون (1993) نشان دادهاند که مؤسسههای حسابرسی بزرگ مشتریان بزرگتری دارند، از این رو، توقع بازار برای کشف تحریفات موجود در صورتهای مالی از حسابرسان افزایش مییابد. علاوه بر آن، شواهد تجربی حاکی از این است که مؤسسههای حسابرسی بزرگتر دارای کیفیت حسابرسی برتر هستند، زیرا از منابع و امکانات بهتری برای آموزش حسابرسان در انجام حسابرسی، نسبت به مؤسسات کوچکتر برخودار هستند. کلیو لینوکس (1984) نشان داد که مؤسسات حسابرسی بزرگ نسبت به مؤسسههای حسابرسی کوچک انگیزه بیشتری برای صدور گزارش صادقانه دارند. تحقیقات وی نشان می دهد که هرچه میزان منافع مالی در واحدهای مورد حسابرسی بیشتر باشد، استقلال حسابرسان نیز اهمیت بیشتری مییابد.
انگیزه کسب شهرت: واتز و زیمرمن (1983) برای دفاع از این نظریه که حسابرسان در بازار سرمایه از شهرت حرفهای خود دفاع میکنند، به نمونههای تاریخی استناد کردهاند. شـهرت انگیزهای برای حفظ استقلال حسابرسان است. به هر حال، انگیزه کسب شهرت سازوکار خود نظارتی برای حفظ استقلال است.