از آنجا که کیفیت واقعی حسابرسی قبل از انجام حسابرسی و یا در حین حسابرسی قابلیت مشاهده ندارد، نیاز به متغیرهایی است تا بر اساس آن بتوان کیفیت واقعی حسابرسی را ارزیابی کرد. دی آنجلو با بهره گرفتن از روش تحلیلی ثابت کرد که اندازه مؤسسات حسابرسی با کیفیت حسابرسی رابطه مثبت دارد، زیرا از دیدگاه اقتصادی، زیان ناشی از قصور در کشف و گزارش تحریفات با اهمیت در مؤسسات بزرگ قابل ملاحظه است. به پیروی از مطالعه دی آنجلو، بسیاری از محققان در مطالعات تجربی به بررسی ارتباط بین اندازه مؤسسات حسابرسی و کیفیت حسابرسی پرداختهاند.
محققان متغیرهای دیگری همچون میزان حق الزحمه حسابرسان را به عنوان کیفیت حسابرسی مورد بررسی قرار داده اند. در این میان، در بیشتر تحقیقات متغیر اندازه مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیقات، اغلب از روش مقایسه ای دو وجهی (مؤسسات حسابرسی بزرگ در مقابل دیگر مؤسسات حسابرسی) به عنوان نماینده کیفیت حسابرسی با فرض زیر استفاده شده است: مؤسسات حسابرسی بزرگ کیفیت حسابرسی بالاتر و مؤسسات حسابرسی کوچکتر کیفیت حسابرسی پایینتری دارند. اما تاکنون پاسخ روشنی به این سوال که «آیا ویژگی مذکور می تواند معرف کیفیت واقعی حسابرسی باشد، یا خیر؟» داده نشده است. تحقیقات انجام شده دو وجهی (مؤسسات حسابرسی بزرگ در مقابل مؤسسات حسابرسی کوچکتر) در این زمینه بر دو فرض اصلی استوار بودهاند: 1)یک مؤسسه حسابرسی برای تمام صاحبکاران در تمام دوره های مالی کیفیت حسابرسی یکسانی ارائه میکند. 2)کیفیت حسابرسی تمام مؤسسات حسابرسی بزرگ یا کوچک یکسان است. این دو فرض اصلی، خود با چالش فراوانی مواجه است. امکان ارائه کیفیت حسابرسی یکسان برای تمام صنایع و در زمان های مختلف منطقی به نظر نمیرسد. برای نمونه، حسابرس ممکن است در حسابرسی برخی از صنایع مهارت ویژه ای داشته باشد و از این رو، کیفیت حسابرسی بهتری نسبت به صنایع دیگر ارائه کند. همچنین منطقی به نظر نمیرسد که تمام مؤسسات حسابرسی کیفیت حسابرسی یکسانی ارائه کنند. به هرروی، نتایج مطالعات در زمینه ارتباط بین کیفیت حسابرسی و اندازه مؤسسه حسابرسی این فرضیه را تأیید کرده اند که کیفیت حسابرسی و اندازه مؤسسه حسابرسی با یکدیگر ارتباط مثبت دارند(نوروش،1388، 158).
2-4-2-1- نقش استانداردهای حسابرسی در استقلال حسابرسی
استانداردهای حسابرسی از طریق فراهم آوردن معیارهای مورد قبول و متداول برای فعالیت حسابرسی، در کیفیت حسابرسی یک نقش اساسی ایفا نموده و بر مبنای یک فرایند کاملاً درست، شفاف و قوی که در درون خود ترکیب گسترده استفاده کنندگان و مشاوران را دارد، شکل گرفتهاند. این مطلب، به همراه نظارت مستقل بر فرایند تدوین استانداردها بهوسیله هیئت نظارت منافع عمومی اطمینان میدهد که استانداردها از کیفیت بالایی برخوردارند. برای اینکه این استانداردها به اهداف تعیینشده دستیابی پیدا کنند، باید بهموقع، نامتناقض و دقیق باشند(اقبالی عوقین،1385، 72).
در ماه می 2009، هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابرسی و خدمات اطمینانبخشی پروژه شفافسازی خود را تکمیل کرد. این پروژه شامل تجدیدنظر و تجدیدساختار همه 36 استاندارد حسابرسی و استاندارد کنترل کیفیت شماره 1، بهمنظور ارتقای شفافیت و قابل فهم بودن و لذا، تسهیل بهکارگیری آنها بود. علاوه بر بهبود شفافیت استانداردهای حسابرسی، هیئت تدوین استانداردهای حسابرسی و خدمات اطمینانبخشی بینالمللی به اصلاح حدود نیمی از استانداردهای تدوینشده پرداخت. این تلاشها منجر به بهبود استانداردهای حسابرسی در زمینههای زیر گردید:
- دسترسی عمومی به حسابرسی، تمرکز برروی اهداف، ارتقا به یک حسابرسی متفکرانه و تاکید بر اهمیت تردید حرفهای.
- جنبههایی از صورتهای مالی که عموماً بیشتر در معرض خطر تحریف با اهمیت است. بهعنوان مثال برآوردها، ارزشهای منصفانه و معاملات اشخاص وابسته.
- کیفیت شواهدحسابرسی، بهویژه توجهداشتن به تائیدیهها و گزارشهای بیرونی.
- استفاده از کار دیگران، بهویژه در زمینه کارهای حسابرسی گروه، اطمینان از رضایت حسابرسان جهت ایجاد یک مبنای مناسب که در صورت امکان بتواند پایه و اساس استفاده از کار دیگران قرار گیرد.
- ارتباطات و گزارشگری حسابرس، برای تاکید بر اهمیت گفتگوهای سازنده و آزاد میان حسابرسان و ارکان راهبری و مدیران اجرایی و همچنین رسیدن به این اطمینان که موضوعهای مهم به طریقی شفاف ومعنیدار مورد توجه کاربران قرار میگیرد.
در یک زمینه گستردهتر، استاندارد حسابرسی 220 و استاندارد کنترل کیفیت شماره 1، چارچوب کنترل کیفیت را در دو سطح، سطح کار حسابرسی و سطح موسسه حسابرسی، پایهریزی کردهاند. این دو استاندارد اشاره به حیطههای فراوانی دارند که حسابرسان و موسسههای آنان میتوانند در چارچوب آنی در جهت ارتقا و حفظ کیفیت حسابرسی گام بردارند. این حیطهها عبارتند از:
- مسئولیتهای مدیریت برای کیفیت درون موسسه،
- برآوردن الزامات اخلاقی مربوط،
- پذیرش و ادامه کار،
- منابع انسانی،
- اجرای کار، و
- نظارت.
طبق استاندارد کنترل کیفیت، هر موسسه حسابرسی برای کسب اطمینان معقول از اینکه الزامات استانداردهای حرفهای، قانونی و مقرراتی رعایت میشود و گزارشها مناسب شرایط موجود صادر میشود، باید سیستم کنترل کیفیت مناسبی را طراحی و برقرار کند. هر موسسه حسابرسی مکلف به استقرار یک سیستم کنترل کیفیت طراحی شده برای کسب اطمینان معقول از این موضوع است که موسسه و کارکنان آن، الزامات استانداردهای حرفهای و قانونی و مقرراتی را رعایت میکنند و گزارشهای حسابرسی، مناسب شرایط موجود توسط موسسه یا مدیرمسئول کار صادر میشود.(استانداردهای حسابرسی،1383)