چکیده
این پژوهش در صدد کشف نقش فرهنگ معلمی در نوع مواجهه معلمان نسبت به اصلاحات برنامه درسی ریاضی دوره متوسطه اول در شهرستان قائمشهر می باشد. یافته های پژوهش کیفی با روش پژوهش پدیدارشناسی نشان داد که باورهای معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم به دو دسته نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم و نگاه منتقدانه به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم ارزیابی شده است. اطلاع رسان هایی که نگاه مثبت داشته اند به نقاط قوتی مانند: ” عمیق تر و پیشرفته تر شدن محتوای کتاب”، “کاربردی تر شدن مطالب کتاب درسی”، افزایش تعامل بین معلم و دانش آموز”،” فعالیت محور بودن کتاب درسی”، “درگیر کردن حس های مختلف دانش آموزان در جریان تدریس” ، اشاره کرده اند. همچنین: “عدم انسجام منطقی محتوا”، “زیاد بودن سرفصل های کتاب درسی”، “عدم اعتباربخشی کتاب درسی”، “عدم تناسب محتوا با توانایی دانش آموزان”، “عدم آمادگی دانش آموزان برای تغییر”، “ناگهانی بودن تغییرات”، “عدم بسترسازی مناسب جهت تغییرات”،” نوجیه نبودن خانواده ها نسبت به تغییر”، “عدم آماده سازی حرفه ای معلمان برای تغییر”، “رعایت نکردن پیش سازمان دهنده در کتاب درسی،” عدم تناسب محتوا با توانایی دانش آموزان” نقدهایی بوده است که نسبت به کتاب درسی ریاضی پایه هفتم مطرح شده است. همچنین آن ها دو طیف از رفتار را در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم به نمایش گذاردهاند. برخی از معلمان با مقاوت در برابر تغییرات انجام گرفته، رفتارهایی همچون تدریس به روش کتاب قبلی، درخواست انتقال به مناطق کم جمعیت و روستاها و تلاش در جهت حذف بخشها یا فصلهایی از کتاب درسی اقدام نمودهاند، در حالیکه برخی دیگر از معلمان از طریق رفتارهایی همچون اختصاص زمان بیشتر جهت مطالعه کتاب، ارتقای دانش روانشناختی پیرامون ویژگیهای کودکان و نونهالان، و تدریس به روش نوین و در قالب بازی و سرگرمی، تلاش نمودهاند تا خود را با تغییرات ایجاد شده سازگار نمایند. و در نهایت در توجیه رفتارهای خود به مسائلی مانند رشد دانش آموزان و ضرورت تغییر، افزایش امکانات تحصیلی دانش آموزان،افزایش سطح سواد دانش آموزان را مطرح کرده اند. نتایج پژوهش نشان داد، با بهبود نگرش به تغییر، تمایلات معلّمان نسبت به پیشبرد برنامه های درسی جدید مثبتتر می شود؛ یعنی اگر معلّمان، تغییر را مفید و ضروری بدانند با تعهد و پایبندی بیشتری نسبت به اجرای آن اقدام می کنند. بنابراین اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به معلّمان، استفاده از تجارب دبیران با تجربه، برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت، تدوین کتابچهها و جزوهها در مورد موضوعات تغییر،در بهبود و اصلاح نگرش معلّمان نسبت به تغییر و برنامه های درسی جدید مفید واقع می شود.
واژگان کلیدی: فرهنگ معلمی، تغییرات، برنامه درسی، ریاضیات، پایه هفتم
فهرست
1-کلیات طرح پژوهش3
1-1. مقدمه.4
1-2. بیان مسئله.4
1-3 . سؤالهای پژوهش.7
1-4. اهمیت و ضرورت مسئله.7
1-5. اهداف پژوهش.8
1-6. تعریف اصطلاحات پژوهش8
1-6-1. فرهنگ8
1-6-2. فرهنگ معلمی.9
1-6-3. برنامه درسی.9
1-6-4. کتاب درسی.9
2-مبانی نظری و پیشینهی پژوهش .10
2-1. برنامهی درسی و آموزش.11
2-2. مفهوم برنامهی درسی.11
2-2-1. تدوین برنامه درسی11
2-2-2. اجرای برنامه درسی.12
2-2-3. ارزشیابی برنامه درسی12
2-2. سطوح برنامه درسی12
2-2-1. برنامه درسی رسمی12
2-2-2. برنامه درسی اجرایی (عملیاتی)13
2-2-3. برنامه درسی پنهان.13
2-2-4. برنامه درسی پوچ13
2-2-5. برنامه درسی فوق برنامه13
.3-2اجرای برنامه درسی13
2-4. رویکردهای تبیینگر اجرای برنامه درسی14
2-4-1. رویکرد برنامه ای یا وفادارانه.14
2-4-2. رویکرد انطباقی.14
5-2 .سطوح مشارکت معلمان در اجرای برنامه درسی14
2-5-1. سطح مقلدانه14
2-5-2. سطح میانجی گرانه.15
2-5-3. سطح خلاقانه-مولد15
2-6. تغییر برنامه درسی.16
2-7. اصول تغییر برنامه درسی.17
2-8. سیر تغییر برنامه درسی ریاضی در ایران17
2-9. تغییر در نظام آموزشی و رفتار معلمان18
2-10. مقاومت و پذیرش معلم در برابر برنامه درسی جدید19
2-11. فرهنگ.20
2-12. مقاومت فرهنگی.21
2-13. فرهنگ معلمی22
2-14. سابقه علمی و پیشینه پژوهش در ایران و خارج از کشور.23
2-15. جمع بندی و ارائه مدل نظری30
3-روش پژوهش.32
3-1. مقدمه.33
3-2. تعریف پدیدارشناسی .33
3-3. جامعه پژوهش33
3-4. حجم نمونه و روش نمونه گیری34
3-5. روش جمع آوری اطللاعات35
3-6. ابزار جمعآوری دادهها36
3-7. محتوای مصاحبه37
3-8. روش تحلیل اطلاعات37
3-9 . رعایت ملاحضات اخلاقی.41
4-تحلیل اطلاعات42
4-1. مقدمه43
4-2. گزارش اطلاعات حاصل شده44
4-3. تحلیل اطلاعات حاصل.58
4-4. نتایج حاصل از بررسی مصاحبه ها.65
5- نتیجه گیری، بحث و پیشنهاد66
5-1. نتیجه گیری.67
5-1-1. باورهای معلمان ریاضی درباره تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چیست67
5-1-2. رفتار معلمان ریاضی در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چگونه است.73
5-1-3. توجیهات معلمان ریاضی از رفتار خود در مواجهه با تغییرات کتاب درسی.75
5-2. بحث و بررسی پیرامون یافتههای پژوهش76
5-3. محدودیتهای پژوهش82
5-4. پیشنهادهای پژوهشی83
5-5. پیشنهادهای کاربردی83
منابع و ماخذ.85
فهرست جداول و نمودارها
جدول 2-1.جمع بندی پیشینه پژوهش.29
جدول 3-1: جامعه پژوهش34
جدول 3-2: مشخصات اطلاع رسان های پژوهش35
جدول4-1: مشخصات اطلاع رسان های پژوهش.43
جدول4-2. دیدگاه کلی معلمان ریاضی پایه هفتم نسبت به پدیده تغییر.59
جدول 4-2. موضع کلی معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی در سال تحصیلی 93-1392.59
جدول 4-1. نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392.60
جدول4-2. نگاه منتقدانه به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392.61
جدول 4-3. تحلیل محتوای مصاحبه با معلمان پیرامون نوع مواجهه آنان نسبت به تغییرات 93-139262
جدول 4-4. تحلیل محتوای مصاحبه پیرامون توجیهات معلمان پیرامون رفتار خود در مواجهه با تغییرات63
جدول5-1. دیدگاه کلی معلمان ریاضی پایه هفتم نسبت به پدیده تغییر67
جدول 5-2. موضع کلی معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی در سال تحصیلی 93-139268
جدول 5-3. نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392.69
جدول5-4. نگاه منتقدانه به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392.70
جدول 5-5. تحلیل محتوای مصاحبه با معلمان پیرامون نوع مواجهه آنان نسبت به تغییرات73
جدول 5-6. تحلیل محتوای مصاحبه پیرامون توجیهات معلمان پیرامون رفتار خود در مواجهه با تغییرات75
شکل 2-1: مدل نظری پژوهش31
فصل اول
کلّیات طرح پژوهش
1-1. مقدمه
فعالیتهای آموزشی در هر کشور را میتوان سرمایهگذاری یک نسل برای نسل دیگر دانست؛ که هدف اصلی آن، توسعه انسانی است. به عبارت دیگر، افزایش رشد و آگاهی و توانمندیهای انسان یعنی افزایش سرمایهای او. این سرمایههای انسانی در قالب برنامه درسی، تجمع مییابند و به نسلهای بعدی تقدیم میشوند. تغییر در برنامه های درسی به واقع تغییر در کیفیت سرمایههای انسانی است. هر کشوری به دلایل متفاوت و با توجه به نیازهای خود و چالشهایی که با آن مواجه است، اقدام به تغییر برنامه درسی خود میکند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست .چالشهای آموزشی، تحولات و تغییرات اجتماعی، نیازها و انتظارات جدید جامعه از جمله عواملی هستند که زمینه تدوین «برنامه درسی ملی» را فراهم کردند. در راستای این تغییرات، گروه ریاضی اقدام به تغییر برنامه درسی ریاضی و به تبع آن کتاب درسی ریاضی کرد. تغییر کتاب درسی در واقع تدارک ماده خام یک پدیده پویاست که آموزش ریاضی نامیده میشود و عامل پویایی آن «معلم» است. به همین علت، فهم معلمان از برنامه و کتاب درسی جدید و نوع مواجهه آنان با این تغییرات دارای نقش اساسی برای تحقق آموزشی پویاست. پس میتوان پرسید که معلمان ریاضی چگونه با تغییرات کتابهای درسی مواجه شده اند؟
1-2. بیان مسئله
در برنامه درسی هر نظام آموزشی، جایگاه خاصی برای معلم تعریف شده است. در واقع ، معلمان مهم ترین و محوری ترین نقش را در تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی دارا هستند(ارنشتین و هاکینز[1]،2004). برخی صاحبنظران و متخصصان، معلمان را رهبران برنامه درسی می دانند (بس هندلر[2]، 2010). معلمان در بسیاری از کشورها نه تنها در نقش مجریان برنامه درسی، که حتی تدوین کننده و خالق آن نیز به شمار می آیند. معلم در خط مقدم برای اعمال تغییرات است؛ زیرا برنامه نهایی توسط او تنظیم می گردد (کانلی[3]،1998). معلم از آن جهت کارگزار و عامل اصلی تعلیم و تربیت به شمار میآید که اهداف اجرایی و نیز متعالی نظام آموزشی، در نهایت توسط وی محقق می شود و به منصه ظهور می رسد. در نتیجه، معلم به واسطه نقش برتری که دارد، باید به بازنمای تمام و کمال خصوصیات و کیفیت های مطلوب هر نظام آموزشی تبدیل شود (پورشافعی،1385). برای مثال، بسیاری از متخصصان نشان داده اند که معلمان میتوانند در طرح ریزی برنامه درسی و فرصتهای یادگیری شاگردان، شرکت کنندگانی فعال باشند یا آن را نپذیرند و موجب عقیم شدن برنامه درسی شوند (لی[4]، 2000؛ ریچاردسون[5]، 1991؛ مورز و واف[6]، 2000؛ فولن[7]،2007، هارگریوز[8]، 1996، زیمرمن[9]، 2006، فلمینگ[10]، 1992). اگر معلمان فرضیات اساسی طرح برنامه درسی جدید را نپذیرند یا درک نکنند، چه تضمینی برای موفقیت برنامه درسی وجود دارد؟
بنابراین محققانی که بر روی تغییر کار کرده اند، بر این تاکید کرده اند که مقاومت در برابر تغییر و بی میلی برای به اجرا در آوردن برنامه درسی از جانب معلمان به عنوان یکی از دلایل پایین آمدن استانداردها در آموزش و پرورش و شکست پروژههای اصلاحی است (فولن[11]، 2007، گاتنگ[12]، 1996؛ کارل[13]، 2002، ، لی، 2000).
پترسون و دیل[14] (1998) معتقدند فرهنگ معلمی جریانی از هنجارها، ارزش ها، باورها، سنتها و مناسکی است که در طول زمان ساخته میشود و معلمان از آن، جهت پیشبرد کار خود استفاده میکنند (پترسون و دیل، 1998 .(بدین ترتیب فرهنگ معلمی را می توان مجموعه باورها، اعتقادات، استعدادهای فکری و اخلاقی و آگاهی های یکپارچه و جمعی شده و آداب و عادات مختص شده برای کار معلمی و منتسب به گروه بزرگ دست اندرکاران آموزش و پرورش به شمار آورد (رئیس دانا، 1391).
در کشور ما، فرهنگ معلمان تا کنون مبهم، کشف نشده و نامعلوم بوده و برنامههای اصلاحات آموزشی در ایران معمولا به این بخش اهمیت کمی قائل شده اند. میرعرب (1391) اظهار می دارد: متأسفانه درباره عوامل موفقیت یا شکست اصلاحات در ایران تاکنون تحقیق و پروژه ای صورت نگرفته است. میتوان گفت، مسأله ای که برای محقق شدن تغییرات نادیده گرفته می شود پذیرش یا مقاومت نسبت به تغییر است. این موضوع در جامعه ما موضوعی دم دستی و غیر مهم تلقی می شود، به نحوی که مدیران تصور می کنند بدون شک تغییر مورد پذیرش معلمان قرار خواهد گرفت. در حالی که مرور ادبیات و پژوهش های حوزه تغییر آموزشی نشان میدهد معلمان میتوانند عکس العملهای متفاوتی در مواجهه با تغییرات داشته باشند. آن ها میتوانند برنامه جدید را بپذیرند، میتوانند موضع بی تفاوتی اتخاذ کنند و یا می توانند مخالف آن باشند و در برابر آن مقاومت کنند (لی: 2000، هام و سوینگ[15]: 1987 و 1988، استونسن[16]1987 و1993 و گاف3: 1997). دانایی فرد و همکاران (1389) معتقدند: نارضایتی عمیق و به مدت طولانی در سازمان ها منجر به بی تفاوتی سازمانی می شود. به نظر آن ها، گاهی ممکن است طرز فکر اولیه افراد آرام آرام تغییر کند و شور و انگیزه افراد به تدریج جای خود را به بی تفاوتی سازمانی بدهد، در این حالت کارکنان به تغییر بی توجه هستند و فقط برای حقوق کار می کنند و سطح کاری آن ها در اندازهای است که مانع اخراج شدن آن ها شود. برملان و مک لاین[17](به نقل از ساراسون4، 1996) پیامد تلاش های تغییرات آموزشی در طی چند سال را ارزیابی کردند، آن ها ذکر کردند که مقادیر زیادی از اصلاحات که از جانب دولت مرکزی تحمیل می شود به علت”رهبری و جو سازمانی مدرسه” و “خصوصیات مدارس و معلمان” با شکست مواجه میشود. درواقع عوامل زیادی وجود دارد که باعث شکست تغییر در مدارس می شوند (فولن، 1997 ).
اهمیت این موضوع در نظام آموزشی کشور ما طی دو سال گذشته، با اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390) و تغییرات کتابهای درسی دوره اول و دوم ابتدایی و اضافه شدن کلاس ششم و هفتم، همسو با تحول بنیادین بیشتر شده است. از این زاویه میتوان به اهمیت نقش فرهنگ معلم در شرایط تغییر و تاثیر گذاری آن بر نحوه رویارویی معلمان با تغییر پی برد. به عبارت دیگر میتوان مساله را این گونه مورد بررسی قرار داد که باورهای معلمان نسبت به تغییر کتاب چه بوده است؟ و آن ها در مواجهه با این تغییر چه رفتاری از خود بروز می دهند؟ و توجیهات آن ها از رفتارشان چیست؟
1-3 . سؤالهای پژوهش:
باورهای معلمان ریاضی درباره تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چیست؟
رفتار معلمان ریاضی در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چگونه است؟
توجیهات معلمان ریاضی از رفتار خود در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چیست؟
1-4. اهمیت و ضرورت مسئله
یکی از ارکان اصلی و اساسی جوامع امروزی آموزش و پرورش می باشد که نقش مهمی در بقاء و پیشرفت افراد این جوامع دارد. در این میان معلم نیز از پایه های اساسی آموزش و پرورش محسوب می شود و دیدگاه آنان نسبت به کاری که انجام میدهند تاثیر عمیقی بر نحو عملکرد و فعالیت های آموزشی و تربیتی آنان دارد و می تواند بر نظام آموزشی تاثیر گذاشته و آن را به سمت ترقی روز افزون هدایت کند و یا اینکه موانع بزرگی را در تعلیم و تربیت دانش آموزان ایجاد کند (فلاحی زاده،1383). شوآب[18](1983)، معلم را عضو اصلی گروه های تصمیم گیرنده برنامه درسی به حساب می آورد و می گوید: اولین پاسخ به این سوال که چه کسی عضو