۱۱۴۹-۱۱۴۸/۸۰
گویا خود سعدی هم درد یتیمی چشیده که از این دردو رنج و سختی آن آگاه است و به خوبی آن را توصیف میکند:
مرا باشد از درد طفلان خبر | که در طفلی از سر برفتم پدر |
۱۱۵۲/۸۰
سعدی در تمثیلی زیبا اهمیت و ارزش توجه به یتیمان را به خوبی یادآوری میکند که در پیشگاه خداوند چقدر مقام والایی دارد کسی که به یتیمان کمک میکند.
یکی خار پای یتیمیبکند | به خواب اندرش دید صدر خجند | |
همیگفت و در روضهها می چمید | کزان خار برمن چه گلها دمید |
۱۱۵۴-۱۱۵۳/۸۰
چنانکه از قول رسول اکرم (ص) در بحار الانوار آمده:
«مَن عَالَ یَتیماَ حتَّی یَستَغنیَ عَنُه اَوجَبَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ بِذَلِکَ الجَنَّهَ»: کسی که یتیمیرا سرپرستی کند تا اینکه از او بی نیاز شود خداوند بهشت را بر او واجب میکند. (گروه معارف کتاب سبز، ۱۳۹۰: ۳۳۶)
۳-۵- میهمان نوازی
سعدی به استناد از قول پیامبر که فرمودند: «مِن مَکارِم الأخلاقِ قِریَ الضَّیفِ»(گروه معارف کتاب سبز، ۱۳۹۰: ۲۹۳)
«از جمله مکارم اخلاق، پذیرایی از مهمان است» (همان: ۲۹۳) بر مهمان نوازی تأکید دارد و دو حکایت زیبا از حاتم طایی که الگوی مهمان نوازی و بخشندگی است رسم مهمان داری و مهمان نوازی رابه خوبی بیان میکند و تمام حرف خود را دراین حکایت خلاصه میکند و پادشاه و مردم را تشویق به رعایت حال مهمان می نماید و چگونگی برخورد با مهمان را در رفتار حاتم طایی نشان میدهد.
در حکایت اول وقتی پادشاهی برای آزمودن جوانمردی حاتم اسب گران قیمت و ارزشمند او را میخواهد کسی را مأمور به گرفتن اسب حاتم میکند ولی وقتی آن شخص نزد حاتم میرسد چون حاتم چیزی برای خوردن ندارد اسب خود را برای اکرام به مهمان میکشد و از او پذیرایی میکند. وقتی آن فرد از جریان کشتن اسب آگاه میشود می پرسد چرا چنین کردی؟ حاتم اظهار پشیمانی میکند و در جواب میگوید:
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مروت ندیدم در آیین خویش | که مهمان بخسبد دل از فاقه ریش |
۱۴۰۶/۹۰
چنان که میبینیم حاتم دور از جوانمردی خود میداند که مهمان گرسنه بخوابد و دلش دردمند و رنج کشیده باشد.
در حکایت دوم که پادشاه یمن حاتم را می آزماید و حاتم شخصی را که برای کشتن او رفته بود به خوبی مهمان داری و پذیرایی کرد و بعد از اینکه قصد آن مرد و چگونگی مأموریت او را می فهمد خود را تسلیم آن مرد میکند و در نهایت اکرام به مهمان، خود را آماده کشته شدن میکند.