نگاهی تطبیقی به نظام های راهبری(حاکمیت ) شرکتی
نظام راهبری در هر کشوری تابعی از متغیر های داخلی و بیرونی است. عناصر داخلی شامل ساختار مالکیت، وضعیت اقتصادی، نظام قانونی(مقرراتی)، سیاست های دولت و فرهنگ جامعه است. عناصر بیرونی به تعامل و روابط اقتصادی با سایر کشور ها مثل جریان ورود و خروج سرمایه و شرایط اقتصاد جهانی مربوط می شود. در سطح شرکتی، ساختار مالکیت و چارچوب قانونی مهمترین عوامل موثر بر راهبری شرکتی هستند.
برخی از پژوهشگران سعی در طبقه بندی نظام راهبری شرکتی در کشورهای مخالف داشته اند، بعضی دیگر نیز به دنبال بررسی تطبیقی با هدف شناسایی نقاط اشتراک و افتراق این سیستم ها بوده اند، لیکن به دلیل تنوع زیاد به نظر می رسد توفیق زیادی در این رابطه حاصل نشده است. در عین حال اشاره اجمالی به یک طبقه بندی نسبتا” کلی انجام شده است تحت عنوان درونی / بیرونی که ذکر آن در این جا مفید به نظر می رسد. نظام های درونی در شرایطی شکل می گیرند که کنترل شرکت های سهامی عام در اختیار یک یا چند گروه از سهام داران عمده است. نظیر موسسین ، سهام داران حقوقی(سرمایه گذاران نهادی) یا دولت. این سیستم را رابطه محور نیز می نامند. در این سیستم رابطه نزدیکی بین شرکت و سهام داران کنترل کننده وجود دارد. کشورهایی نظیر آلمان و ژاپن به این نظام نزدیک ترند. رابطه تنگاتنگ مالکین و مدیران تا آنجا که مربوط به کاهش هزینه های نمایندگی می شود، مثبت است(قالیباف اصل،1387، 39).
نظام های توان بیرونی مربوط به موقعیت هایی است که شرکت های سهامی عام بزرگ توسط مدیران کنترل می شوند. اگر چه سهام شرکت مربوط به گروه زیادی از سهامداران حقیقی و حقوقی است. در این وضعیت بین مالکیت و کنترل شرکت مرزبندی وجود دارد. این شرکت ها در آمریکا و انگلستان پرتعدادند. این سیستم به نام های آنگلوساکسون یا آنگلوآمریکن نیز مشهورند. کنترل شرکت ها در اختیار مدیران است و سهامدارن تنها با اعمال حق رای خود می توانند موثر واقع شوند. مسئله نمایندگی در این سیستم ها به خوبی مشهود است. جدول زیر ویژگی های این دو سیستم را بطور خلاصه نشـــان می دهد.
جدول 2-3) ویژگی سیستم های درونی و بیرونی | |||
درونی | بیرونی | ||
مدیریت شرکت عمدتا” در اختیار سهامداران درونی بوده و آنها کنترل مدیریت را بر عهده دارند. | شرکت های بزرگ تحت کنترل مدیران بوده و اما مالکیت سهام داران آن با سهام داران بیرونی است. | ||
مرز روشنی بین مالکیت و کنترل مشاهده نمی شود و مسئله نمایندگی قابل ملاحضه ای وجود ندارد. | مرز مالکیت و مدیریت روشن است و مسئله نمایندگی اهمیت می یابد. | ||
تملک اجباری ندرتا” وجود دارد. | تملک اجباری مکانیسم موثر بر مدیرت شرکت وجود دارد. | ||
تمرکز مالکیت در گروه های کوچک سهامداران (خانواده های موسس،دولت ها و شرکتهایی که ساختار هرمی دارند) | مالکیت گسترده است. | ||
کنترل زیاد از جانب گروه کوچکی از سهامداران درونی اعمال می شود. | کنترل سهامداران محدود است. | ||
انتقال ثروت از سهام داران اقلیت به سهامداران اکثریت واقع می شود. | انتقال ثروت از سهام داران اقلیت به سهامداران اکثریت واقع نمی شود. | ||
در قانون شرکتها (تجارت) حمایت کمی از سرمایه گذاران می شود. | در قانون شرکتها (تجارت) حمایت زیادی از سرمایه گذاران می شود. | ||
احتمال سوء استفاده از قدرت توسط اکثریت وجود دارد. | دموکراسی سهامداران حاکم است. | ||
سهام داران عمده می خواهند نفوذ بیشتری در شرکت های سرمایه پذیر داشته باشند. | از طریق سهام داری نمی توان اعمال نفوذ در شرکت- های سرمایه پذیر کرد. | ||
منبع:سالمون و همکاران ( 2004).
|
|||
ذکر این نکته حائز اهمیت است که امروزه با توجه به موضوع جهانی شدن، اغلب خرده نظام ها به سمت نوعی همگرایی در حرکت اند و سازمان ها و نهاد های مختلف برای محقق ساختن این موضوع در تلاشند. این واقعیت می تواند موجب یکسان سازی نسبی در مبانی و نگرش های راهبری شرکتی در آینده شود (بدری، 1387، 8).
مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی چند ویژگی را نشان می دهد که انتظار می رود بر درک سهامداران از قابلیت اتکای سودها به دلیل نقش آنها در افزایش درستی فرایند گزارشگری مالی اثر بگذارد. ویژگیهای مذکور عبارتند از: تمرکز مالکیت، اتکای بر بدهی، استقلال هیات مدیره، مالکیت نهادی، استقلال و صلاحیت کمیته حسابرسی، مالکیت مدیریت و مالکیت اعضای غیرموظف هیات مدیره، نفوذ مدیر عامل، اندازه هیات مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و مدت زمان تصدی مدیرعامل در هیات مدیره(قالیباف اصل،1387، 40).