نیما از شاعران برجسته و ماندگار معاصر می باشد . طبیعت به عنوان یکی از محورهای اصلی تصویری نیما ، موضوع این پایان نامه میباشد . بی شک شعر نو هدفمند بوده ، از این رو علاوه بر عنصر خیال ، باید عنصر فکر و اندیشه را در ابعاد مختلف اجتماعی ، سیاسی ، اخلاقی و… مورد نظر قرار داد . طبیعت در شعر نیما از سه جهت مورد بررسی قرار می گیرد . نوع نگرش نیما به طبیعت از جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی ، انسانی و عرفانی از سویی و از سوی دیگر معرفی طبیعت به عنوان ابزاری در جهت بیان اندیشه آن ، بخشی از بررسی های انجام گرفته است . در این میان طبیعت نیما در جهت سیاسی و اجتماعی نمود بیشتری دارد .صور خیال اصلی مورد استفاده نیما ، که طبیعت یکی از اجزای صور خیال میباشد ، تشبیه ، استعاره ، تشخیص ، کنایه و اسطوره میباشد . توسل به بعضی مکاتب ادبی غرب به عنوان ابزارهای نوین شاعر در جهت توصیف طبیعت ، بخش دیگری از این پژوهش است . در این بخش نیما را به عنوان شاعری عمدتا سمبلیک و کمتر رمانتیک می شناسیم .
واژگان کلیدی : نیما یوشیج ، طبیعت، استعاره ، تشبیه ، کنایه ، اسطوره
فصل اول :
کلیات تحقیق
۱-۱ :بیان مسئله
نیما، شاعری است نواندیش که در بسیاری از موارد رویارویى با سنتهای شعری کهن را سرلوحه کار خود قرار میدهد. در انگاره او، که برگرفته از نگاه اومانیستهاست، طبیعت ، وجودی مستقل و گاه همدم انسان است. او ناچار است برای بیان این نوع نگاه، از نحوه مواجهه قدما با طبیعت، یعنى بهره جویى از اجزای طبیعت در خدمت اغراض دیگر فراتر رود. در شعر مدرن فارسى، طبیعت در کانون توجه بسیاری از شاعران قرار دارد. به گفته الیزابت درو ((شعری که از طبیعت سخن بگوید، در همه اعصار مورد نظر شاعران است، اگر چه نوع آن به اختلاف ذوق هر دوره و حساسیت شاعران متفاوت است ((شفیعی کدکنی، ۱۳۸۰: ۳۱۸ )). تاثیر و بازتاب طبیعت بسته به نوع نگرش و تلاشهای نوجویانه شاعران، تنوع وسیعى از تصاویر شعری را به نمایش می گذارد . شعر معاصر براساس تصاویر بکر نیمایی استوار است ومی توان با مطرح ساختن بعضی از این تصاویر در شناخت شعر معاصر توفیق یافت .
۱-۲: پرسشهای تحقیق :
۱- آیا نیما شاعری طبیعت گراست ؟
۲- شگردهای بیانی نیما در تصویر طبیعت چیست ؟
۳- آیا نیما در شعرش تحت تاثیر مکاتب ادبی غرب بوده است ؟
۴- ویژگی های خاص طبیعت محلی در شعر نیما چگونه است ؟
۱-۳ :فرضیات تحقیق
۱- به نظر می رسد هدف نیما از بیان عناصر طبیعت ، صرف توصیف نیست ، بلکه با بهره گرفتن از طبیعت در پی بیان جهان بینی و اعتقادات خود نیز هست .
۲- به نظر می رسد نیما از طبیعت بیشتر در جهت تبیین اندیشه های سیاسی - اجتماعی و فرهنگی خود استفاده می کند .
۳- به نظر می رسد نیما در بیان طبیعت به صور خیال استعاره ، تشبیه ، سمبول و تمثیل بیشتر توجه نشان می دهد .
۴- نیما به طبیعت شمال ایران دلبستگی خاصی دارد و بسیاری از اصطلاحات و پدیده ها را در شعرش آورده است .
۱-۴ :اهداف تحقیق
از آنجا که شعر نیمایی جزو بهترین نمونه های شعری معاصر است و این جنبه ( طبیعت ) از شعرشان چندان مورد توجه واقع نشده است ، هدف این رساله این است تا این جنبه را مورد بررسی بیشتری قرار دهد .همچنین آشنایی با صورخیال و آرایه های بیانی و و مکاتبی که نیما از آنها تاثیر پذیرفته و شعرهایش منطبق با آن می باشد از دیگر اهداف این رساله می باشد .
۱-۵ :ضرورت تحقیق
بى شک یکى از وجوه برجستگى شعر نیما در ارتباط با طبیعت شکل مىگیرد. از لحاظ عاطفى و تفکر، مضمون شعر او مستقیماً از زندگى و طبیعت مایه گرفته است و دلبستگى نزدیک او به طبیعت تا قرون اخیر در شعر پارسى بى سابقه بوده است . ( آژند ، ۱۳۶۳ : ۳۵۰ ) .
شعر فارسی در هیچ دوره ای از طبیعت بی نیاز نبوده است و در شعر این شاعران نیز متبلور شده است . با توجه به اهمیت این موضوع و جایگاه ویژه آن در تمام ادوار شعر فارسی ، این رساله با نگاهی اجمالی ، جایگاه طبیعت را در شعر نیما به تصویر می کشد .
۱-۶ :پیشینه تحقیق
۱- زرقانی ، سید جواد ،تجلی شاعرانه طبیعت در شعر نیما یوشیج ، سهراب سپهری و شفیعی کدکنی ، ۱۳۸۶ ، دانشگاه قم
۲- آسیابادی ، علی محمد ، مواجهه نیما با طبیعت ، ۱۳۷۸ ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه تربیت معلم تهران
۳- باقی نژاد ، عباس ، نیما شاعر شهود و طبیعت ،۱۳۸۹ ، مجله شعر و ادب ، سال بیست و پنجم
۴- یاسرپور ، زهرا ، بررسی ارتباط انسان با طبیعت در شعر ،۱۳۹۱ ، مجله ادب فارسی ، دوره ۲ ، شماره ۱
۱-۷ :روش تحقیق
کتابخانه ای و اسنادی است .
فصل دوم :
مطالعات نظری
۲-۱ : زندگینامه نیما
علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج ، در سال ۱۲۷۴ شمسی در یوش مازندران به دنیا آمد. وی آموزش ابتدایی را در یوش آغاز کرد و در سن دوازده سالگی (۱۲۸۸) با خانواده اش به تهران رفت و در آنجا مسکن گزید. او ابتدا به دبستان (حیات جاوید) و سپس به مدرسه متوسطه کاتولیک (سن لوئی) رفت. در این مدرسه بود که زبان فرانسه را آموخت. نیما یوشیج به سال ۱۲۹۶ در سن بیست سالگی موفق به دریافت تصدیق نامه از مدرسه ی عالی سن لوئی شد. نخستین کار اداری نیما شغلی در درجه پایین کارمندی در وزارت مالیه بود، او تا سال ۱۲۹۸ در این کار دوام آورد. از سال ۱۳۰۶ در کنار همسرش عالیه، در آموزشگاه های کوچک شهرهای شمال ایران : بارفروش ( بابل کنونی ) ، لاهیجان ، رشت ، آستارا به کار تدریس اشتغال داشت. از فروردین ماه سال ۱۳۱۲ نیما و همسرش به تهران آمدند. نیما نخست در بلا تکلیفی بسر برد و سپس در جست و جوی کاری مناسب بر آمد. در سال ۱۳۱۶ به تدریس ادبیات در دوره دوم دبیرستان صنعتی پرداخت. پس از آن به وزارت پیشه و هنر منتقل گردید. یک سال بعد به اداره موسیقی کشور منتقل شد و به عضویت هیات تحریریهی مجله موسیقی انتخاب گردید؛ نیما یوشیج تا سال ۱۳۲۶ شغل ثابتی نداشت و پس از آن به خدمت در اداره ی نگارش وزارت فرهنگ پرداخت . او تا پایان زندگیش در این شغل اداری باقی ماند. نیما در روز پنج شنبه ۱۶ دی ماه ۱۳۳۸ هجری شمسی به علت ابتلا به بیماری ذات الریه در گذشت. ( طاهباز ، ۱۳۷۶ : ۱۱ ) .
اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : نیما آنگونه که خود می گوید، کودکی اش در میان شبانان و ایلخی بانان سپری شده است، اینان به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق قشلاق می کردند و شب بالای کوهها ساعات طولانی باهم به دور آتش جمع می شدند، او می گوید: «از تمام دوره بچگی خود،به زدو خوردهای و حشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات ساده آنها در آرامش یکنواخت و کور و بی خبر ازهمه جا چیزی به خاطر ندارم». ( صوفی ، ۱۳۸۵ : ۲۱۶ ) .
تحصیلات رسمی و حرفه ای : نیما خواندن و نوشتن را در یوش که بود آموخت. در زندگینامه ی خود چنین می نویسد: «در همان دهکده که متولد شدم خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفتم. او مرا در کوچه باغهای دنبال می کرد و به باد شکنجه می گرفت. پاهای نازک مرا به درختهای ریشه و گزنه دار می بست. با ترکه های بلند مرا مجبور می کرد به از بر کردن نامه هایی که معمولا“ اهل خانواده ای دهاتی به هم می نویسند و خودش آنها را بهم چسبانیده و برای من طومار درست کرده بود». در سن دوازده سالگی (۱۲۸۸) نیما با خانواده اش در تهران مسکن گزید و در این شهر ،ابتدا به دبستان (حیات جاوید) و سپس به مدرسه متوسطه کاتولیک (سن لوئی) رفت. در این مدرسه بود که زبان فرانسه را آموخت. نیما یوشیج به سال ۱۲۹۶ در سن بیست سالگی موفق به دریافت تصدیقنامه از مدرسه ی عالی سن لوئی شد و این پایان تحصیلات رسمی اوست. پس از آن مدتی به اتفاق لاربن در مدرسه ی خان مروی نزد مرحوم آقا شیخ هادی یوشی، زبان عربی آموخت . در سال ۱۳۰۷ نیز در بار فروش (بابل) در محضر علامه ی حائری به درسهای فلسفه و منطق و فقه این عالم بزرگ دل سپرد. ( همان ، ۱۳۷۶ : ۱۷ ) .
خاطرات و وقایع تحصیل : نیما یوشیج از دوران تحصیل خود چنین تعریف می کند : «سالهای اول زندگی مدرسه من به زد وخورد بچه ها گذشت ،وضع رفتار و سکنات من کناره گیری و حجبی که مخصوص بچههای تربیت شده در بیرون شهر است . موضوعی بود که در مدرسه مسخره برانداز بود. هنر من خوب پریدن و با رفیقم پژمان (حین) فرار از محوطه مدرسه بود. من در مدرسه خوب کار نمی کردم فقط نمرات نقاشی به داد من می رسید. اما بعدها مراقبت و تشویق یک معلم خوش رفتار که نظام وفا شاعر امروز باشد مرا به خط شعر گفتن انداخت. این تاریخ مقارن بود با سالها یا که جنگها ی بین المللی ادامه داشت. من در آن وقت اخبار جنگ را به زبان فرانسه می توانستم بخوانم». او در ادامه می گوید : «به منزل خاله ام ، مادر تقی کیانی کاردار، می گریختم. با پای برهنه از بازارها و کوچه های یخ بسته و مرطوب که آثار قدیم در آنجا هنوز بجا بود (می گذشتم). در سر راه من دالان دولتسرای عضدالملک نائب السلطنه بود. با چراغ کم روشن توی دالان و قراول دم در با لباس مخصوص قدیم قراول های زمان پیش از مشروطه . همه چیز قدیم. من درست به یادم می آید حیدر علی کمالی و تقی کاردار کیانی در بالاخانه شعر می خواندند تا صبح. و احتشام الملک ، پدر همین خانلری ، در زاویه به حساب خود زندگی می کرد. آنها تا صبح نظامی می خواندند. تاثیر نظامی از آن وقت در من پیدا شد که من اصلاً در خصوص شعر فکر نمی کردم. تقی کیاین کاردار ( معتصم الملک ) در من تاثیر مهمی دارد ، بدون اینکه خودش بداند» .
استادان و مربیان : نیما به تشویق نظام وفا که استاد او بود، به نظم شعر پرداخت. از استادان وی می توان به مرحوم آقا شیخ هادی یوشیجی و علامه حائری اشاره کرد. ( همان ، ۱۸ ) .
هم دوره ای ها و همکاران : یکی از همدو ره ایها ی دوران تحصیل نیما یوشیج ،حسین پژمان بود . (آریان پور ، ۱۳۸۰ : ۶۰۰ ) .
همسر و فرزندان : در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۵ نیما یوشیج ، در سن ۲۹ سالگی، با خانم عالیهی جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی، خواهرزادهی انقلابی و نویسندهی مشهور میرزا جهانگیر صور اسرافیل ازدواج کرد. حاصل این ازدواج فرزندی به نام شراگیم بود. ( همان ، ۶۰۰ ) .
وقایع میانسالی : نیما در یکی از طوفانی ترین و پر آشوب ترین ایام تاریخ کشور را درک نموده است.وی در این زمان رضا خان با توطئه چینی و حمایت بیگانگان در پی تغییر حکومت قاجار و انتقال سلطنت به خود و خاندان خود بود. در سال ۱۳۰۳ مجلس شورای ملی لایحهای عزل احمد شاه قاجار و جانشینی سردار سپه را به مقام سلطنت تصویب می کند و در ۱۵ آذر ماه ۱۳۰۴ مجلس موسسان برای تغییر مواردی از قانون اساسی تشکیل می شود. نیما یوشیج با روشن بینی و آینده نگری کامل ، که نشانه ی حس قوی و شناخت کامل او از موقعیت سیاسی و اجتماعی ایران است ،در یاد داشتی با عنوان (مجلس مؤسسان )برای تغییر موادی از قانون اساسی تشکیل می شود. نیما یوشیج با روشن بینی و آینده نگری کامل ، که نشانهی حس قوی و شناخت کامل او از موقعیت سیاسی و اجتماعی ایران است، در یاد داشتی با عنوان (مجلس موسسان ) به تاریخ ۲۱ آبان ماه ۱۳۰۴ چنین می نویسد:(مجلس موسسان به اصطلاح شیطان می خواهد آتیهی مملکت ،یعنی سرنوشت یک مست بچه های یتیم و مادرهای فقیر را معین کند. جوانها اغلب آنهایی که چند جلد از کتب ادبیات غربی را ترجمه کرده اند و به این جهت مشهور به نویسندگان هستند، در این مجلس شرکت دارند. می خواهند آنها را برای این مجلس انتخاب کنند. به من هم تکلیف کرده اند، ولی من تاکنون نه پا به مجلس آنها گذاشته ام نه بازی قرعه و انتخاب و کلا را شناخته ام . من از این بازی چیزی نمی فهمم . یک نفر را روی کار کشیده اند یک استبداد خطرناک، مملکت را تغییر خواهد داد. جوان باهنر گمنام، بمیر یا ساکت باش تا تو را معدوم نکنند و تو بتوانی روزی که نطفه های پاک پیدا شدند ،به آنها اتحاد را تبلیغ کنی .این نقشه ها برای این است که متفکرین و مخالفین شناخته شوند و آنها را در موقع جلسه، نیست کنند؛ ولی بالاخره شیطان مغلوب می شود.) نیما یوشیج که به هنگام نوشتن یادداشت ۲۸ ساله است، در این عبارت (جوان باهنر گمنام ،بمیر یا ساکت باش تا تورا معدوم نکنند )بی گمان به شهادت دوست ناکام خود میرزاده عشقی نظر دارد و جملات (من از این بازیها چیزی نمی فهمم .یک نفر را روی کار کشیده اند . یک استبداد خطرناک ،مملکت را تغییر خواهد داد .سخت هوشیارانه ،قابل توجه، تاریخی و عبرت آور است. در بهمن ماه ۱۳۰۶ حادثه سیاسی مهمی روی داد : کشف کتیبه ی سری و اعلام سرهنگ احمد پولادین. سرهنگ احمد خان پولادین که افسری حساس و چو ن رئیس گارد رضا شاه و از نزدیک شاهد اعمال او بود با عده ای از افسران و اشخاص می دانست آنها هم با رژیم پهلوی موافق نیستند وارد مذاکره و متحد شده کمیته ای سری تشکیل دادند که او را از میان بردارند و رژیم پهلوی را سرنگون سازند. نزدیک بود که موفق هم بشوند . اما یکی از افراد این کمیته از بیم نافرجام ماندن این اقدام محرمانه مراتب را به اطلاع پهلوی رسانید . همگی اعضاء کمیته دستگیر و تسلیم دادگاه نظامی شدند محاکمات آنها چند روز به طول انجامید در نتیجه سرهنگ احمدخان پولادین محکوم به اعدام شد. این واقعه نیما یوشیج را که اندیشه انتقام همیشه با او بود سر شوق می آورد و در اسفند ماه ۱۳۰۶ شعر بلند و حماسی (سرباز فولادین) را سرود تا این تاریخ بعد از (افسانه) مهم ترین شعر اوست. ( طاهباز ، ۱۳۷۶ : ۴۶-۶۸ )
زمان و علت فوت : نیما در روز پنج شنبه ۱۶ دی ماه ۱۳۳۸ هجری شمسی به علت ابتلا به بیماری ذاتالریه در گذشت و در قبرستان امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.
مشاغل و سمتهای مورد تصدی : نخستین کار اداری نیما شغلی در درجه پایین کارمندی در وزارت مالیه بود وی تا سال ۱۲۹۸ در این کار دوام آورد. از فروردین ماه سال ۱۳۱۲ نیما و همسرش در تهران بودند. نیما نخست در بلا تکلیفی بسر برد و سپس در جست و جوی کاری مناسب بر آمد. در سال ۱۳۱۶ به وزارت پیشه و هنر منتقل گردید. یک سال بعد به تمایل خودش با همان حقوق به اداره موسیقی کشور منتقل شد و به عضویت هیات تحریریه ی مجله موسیقی انتخاب گردید؛ این کار جدی ترین و مناسب ترین شغل اداری نیما یوشیج درتما م طول زندگیش است که تا پایان عمر این مجله ،تا بهمن ۱۳۲۰ ادامه یافت. نیما یوشیج تا سال ۱۳۲۶ شغل ثابتی نداشت و پس از آن به خدمت در اداره ی نگارش وزارت فرهنگ پرداخت . کار او بررسی و اظهار نظر در باره ی نمایشنامه ها و فیلمنامه هایی بود که به این اداره می رسید. تا پایان زندگیش این شغل اداری او بود و حقوقش سیصد و سی تومان در ماه بود. ( همان ، ۱۳۷۶ : ۱۱۶-۱۲۵ )
فعالیتهای آموزشی : از سال ۱۳۰۶ ، نیما در کنار همسرش عالیه ،در آموزشگاه های کوچک شهرهای شمال ایران : بارفروش ( بابل کنونی ) ، لاهیجان ، رشت ، آستارا به کار تدریس اشتغال داشت. او در سال ۱۳۱۶ در تهران به تدریس ادبیات در دوره دوم دبیرستان صنعتی پرداخت. ( آریان پور ،۱۳۸۰ : ۵۹۷ ).
آرا و گرایشهای خاص : نیما یوشیج در سال ۱۳۱۶ موفق به کشف شکل تازه ای در شعر فارسی شد که این شیوه به کلی با شعر قدیم فرق دارد و با نگرشی که در شیوه شکل آن پدید آورد به پدر شعر نو لقب گرفت. نظرنیما در خصوص شعر، یک نگاه جدید است که بعضاً شیوه های قدیم را به چالش کشیده و از منظری جدید غالب شعر را تعریف می نماید. او می گوید: « ادبیات ما باید از هر حیث عوض شود. موضوع تازه کافی نیست و نه این کافی است که مضمونی را بسط داده و به طرز تازه بیان کنیم. نه این کافی است که با پس و پیش کردن قافیه و افزایش و کاهش مصراع ها یا وسایل دیگر ، دست به فرم تازه زده باشیم . عمده کار این است که طرز کار عوض شود و مدل وصفی و روائی ، که در دنیای با شعور آدم هاست ، به شعر بدهیم. »او در ادامه می گوید:« شعر وزن و قافیه نیست ، بلکه وزن و قافیه هم از ابزار کار یک نفر شاعر هستند. همچنین شعر ردیف ساختن مصطلحات و فهرست کلی دادن از مطالب معلوم که در سر زبان ها افتاده است نیست. این جور کار به درد دفتر حساب بندی یک تجارتخانه می خورد. شعر واسطه تشریح و تاثیر دادن و کوچک کردن معنویات و شکافتن و نمودن درونیهای دقیق و نهفته آنهاست. و تمام کوشش و کاوش شاعر برای آن است که « مخصوصاً شعر را از حیث بیان آن به طبیعت نزدیک کرده و به آن اثر دلپذیر نثر را دهد » . زیاد رغبت دارد و دلباخته رغبت خود است که « شعر را از مصراعبازیهای ابتدایی ـ که در طبیعت این طور یکدست و یکنواخت و ساده لوح پسندانه وجود ندارد و لباس متحد الشکل نپوشیده استـ آزاد کرده باشد» .نیما فقط در ابداع شعر نو جسارت به خرج نداد بلکه همین آوردن واژه های روستایی و بومی در شعر فارسی و ملی در نوع خود بدعت و نوآوری محسوب می شود ، تا جاییکه که بعد از او بسیاری خواستند از این شیوه بهره بگیرند که راه به جایی نبردند. ( آریان پور ، ۱۳۸۰ : ۶۰۸ ) .
۲-۲ :تخیل و تصویر
شاعران تنها به توصیف و شرح ظاهر پدیده ها و اشیای پیرامون خود نمی پردازند. بلکه از اندیشه و دیداراشکال ظاهر وکیفیت نمودآنها،غالبا نکته هایی سوای تصور اشخاص غیر شاعر درک وکشف می کنند. نکاتی که از نوع اخلاقی،اجتماعی ویا فلسفی وعاشقانه است.شاعر وقتی،به چیزی با دید و بینش شاعرانه می نگرد،آنرا به صورت و ظرافتی می بیند و یا احساس می نماید که دیگران هرگز آن تجلیات ظاهر را ندیده و احساس نکرده اند.
ارسطو،ماده شعررا «خیال» و شعر را کلامی شورانگیز و دارای عنصر تخیل می داند.ابن سینا هم ،شعر را سخنی خیال انگیز می خواند که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد. خواجه نصیر توسی نیز،تخیل را پایه شعر دانسته و حتی انتخاب وزن را از آن جهت مهم دانسته که بصورت خاصی،اقتضای تخیل میکند. افلاطون همین نظر را راجع به شعر دارد و می گوید: اگر شعرعین مواد عالم واقع باشد، تقلیدی بیهوده و بی لطف خواهد بود.آن لطیفه ای که به یاری آن، شاعران در آفرینندگی با طبیعت همکار می شوند، مربوط به تخیل است. زیرا ، واضح است که طبیعت،هرگز جهان را با این نقشهای رنگارنگ که شاعران متعدد و هریک بنوعی ابداع نموده اند، عرضه نمی کند. مثلا: «رودخانه»ها، به آن دلپذیری و درختان به آن سرسبزی و یا گلهابه این خوشبویی که شاعران توصیف و نقش می کنند، نیست. به زبانی دیگر، اگرچه این جوی و باغ و درختان وجودی واقعی و تجربی دارند،اما در اشعار شاعران، دلربا تر می شوند. ( هاشمی پور ، ۱۳۹۱ :۱ )
بنابراین: آنچه سخنان و توصیفات خاص شاعرانه را از کلام و معانی ظاهری و عام جدا می کند، همان«تخیل» و حاصل تخیل است که «ایماژ» و یا«صورت خیال» نامیده می گردد. صورتهای شاعرانه ویا آفرینشهای تخیلی عبارت است از آن محیط خاص خیال انگیزی که کلام از روال و طبیعت معمول وعادی فضای «نثر» خارج می شود و سبب برانگیختن احساسات وعواطف می گردد. شاعر،کسی است که از جهان« نازک خیالی» آگاهی دارد و می داند که چگونه،پدیده های جهانی را زیباتر از جهان واقعی برنفوس مخاطبان عرضه داشته و در برانگیختن عواطف آنان، موثر باشد. به این دلیل گاهی می بینیم که وصف شاعر از طبیعت، زیبا تراز خود طبیعت است.
بایدگفت که شاعر هر اندازه تخیلاتش در بهره گیری از منابع ظاهری پیرامونش ،دقیق تر ولطیف تر باشد،شعرش از طراوت و نوآوری مضاعفی برخوردار می گردد و بوسیله همین تخیلات وتصورات ذهنی،بر مخاطبان و هواداران خویش می افزاید.سخنسرایانی که در مسیر سرایش شعر، گوی سبقت را از همگنان ربوده اند،ناشی از همین استعداد«صورت آفرینی»دقیق و برتری درخلق تصورات تخیل واقعی است. از طرفی وجه تمایز و مرتبه شاعران متعدد نیز از نتایج برداشت تخیلی و«نازک خیالی» آنان است. وگرنه، برداشت ظاهری اشیا،برای همگان به یک نحو صورت می گیرد. فردوسی سروده است:
چو برگشت شب،گرد کرده عنان سپیده برآورد،رخشان سنان ( فردوسی )
اگر تصویر خیال را ازاین شعر شاعر توس، برداریم، باید بگوییم« شب به پایان آمد وروز فرا رسید» که در این صورت و بدون داشتن صورتهای تخیلی،شعر برای مخاطبان، مبدل به جمله ای ساده و بی انگیزه خواهد شد. ( هاشمی پور ، ۱۳۹۱ :۳ )
پس خیال و صورتهای خیالی است که می تواند،شاعر را علاوه بر حرفه شاعری، اورا به عنوان هنرمندی چیره دست به مخاطبان بشناساند. زیرا برخی از منتقدان ادبی، هنر را هم، نتیجه و حاصل خیال و تخیل واقعی دانسته اند. زیرا:تصویر سازی در شعر، خود نوعی آفرینش هنری است. او مانند نگارگر و یا صورتگری ماهر، با کمک الفاظ و واژه هایی موزون،به کلمات واشیای پیرامونش،رنگی تازه و زندگی بخشیده و باری عاطفی بر دوش کلمات می گذارد که شگفتا این ابزار القای صورتهای خیال به مخاطبان نیز به دلیل داشتن باراحساس وعواطف خاص شاعر رنگ وبویی ویژه می یابد. شاعر با ارائه تصویر شاعرانه، هنری تازه می آفریندکه تا آن لحظه درهیچ منظره طبیعی ویا تابلو هنرمندی وجود نداشته است ویا اگر وجود داشته است،کسی جز شاعر آنرا نمی دیده است.
بنابراین:«صورتهای خیال» و یا «ایماژ»تاثیر اصلی را در ذات و جوهر شعر دارد و بر اصالت و وقار شعر می افزاید. بدیهی است که ابزار و موضوعات مورد خیال به اندازه عناوین و پدیده های موجود در جهان مادی است وشاعر می تواند آنها را مورد تصورات و ایجاد مفاهیم تخیلی قرار دهد. بدیهی است که شعر از عینیت به ذهنیت پیش می رود. پس مواد و ابزار اصلی کار شاعر،دنیای خود اوست و یا همان طبیعت و جامعه ای است که او بطور عینی و مستقیم با آن برخورد می کند چنانچه شاعران متقدم اغلب انگیزه خیالشان اشیایی مانند: غنچه، شکوفه، نسیم، ماه، درخت ، نرگس وزیباییهای دشت و دمن بوده است. شاعران فراوانی در یک مورد مادی ،به خیال پردازی پرداخته و صورت خیال آنان ،متفاوت و هرکدام از دیدگاهی تازه به افقی نو از ایماژ دست یافته اند و دامنه خیال وکیفیت بروز آن صورتهای خیال سرایندگان، به نوعی متفاوت،نمود یافته است. مثلا راجع به « شمع» شاعران زیادی طبع آزمایی نموده اند.
روشندلان همیشه سفر در وطن کنند استاده است شمع و همان گرم رفتن است (هاشمی پور،۳:۱۳۹۱)
هنگامیکه الیزابت اول انگلستان در سال۱۶۰۳ میلادی بدون وارث مشخص در گذشت جیمز ششم پادشاه اسکاتلند به عنوان پادشاه انگلستان از سوی پارلمان این کشور انتخاب شد و هر دو کشور تحت لوای سلطنت او در آمدند، ولی هر کدام پارلمان خود را حفظ نمودند. پس از آنکه چارلز یکم، جانشین جیمز شد، جنگهای سه پادشاهی را به راه انداخت، با مخالفت پارلمان انگلستان مواجه گردید و ادامه این مخالفتهای منجر به جنگ داخلی انگلستان شد. چارلز در سال ۱۶۴۹ میلادی اعدام شد و مجلس لردها در زمان حکومت الیورکرامول منسوخ گردیده و مجلس عوام به کنترل کرامول در آمد. پس از مرگ کرامول، نهضت تجدید سلطنت انگلستان در سال ۱۶۶۰ میلادی پادشاهی و مجلس لردها را احیاء نمود.
از ترس جایگزینی کلیسای کاتولیک، انقلاب ۱۶۸۸ میلادی انگلستان به عزل جیمز دوم انگلستان (جیمز هفتم اسکاتلند) به نفع حکومت مشتری مری دوم و ویلیام سوم انجامید، کسانی که توافقشان بر سر اعلامیه حقوق بشر انگلستان آغازی بر استقرار دوره پادشاهی مشروطه گردید ولی در عین حال برتری پادشاه به قوت خود باقی بود. برای سومین بار، پارلمان سنتی که توسط پادشاه احضار نمیشد، برای تعیین جانشین لازم گردید.
انگلیسیها اولین ملتی هستند که حکومت پارلمان را به معنای امروزی آن در دنیا بنا نهادند، به طوری که میتوان این کشور را مهد حکومتهای پارلمانی جهان نامید. حکومت پارلمانی در انگلیس از ۷۰۰ سال قبل شروع و در این مدت تحولات شگرفی را به خود دیده است به طوری که فجایع دوران هاندی هشتم و یا ماری اسکات را میتوان از دورانها و تاریخ پارلمان انگلیس دانست. (طیب زاده، ۱۳۴۹: ۷۷)
۳-۲-آشنایی اجمالی با پارلمان بریتانیا
پارلمان بریتانیا بالاترین مرجع قانونگذاری در بریتانیای کبیر است. این پارلمان از دو بخش مجلس عوام و مجلس اعیان تشکیل شده که هر یک در سالنهای ویژه خود در کاخ وست مینستر تشکیل جلسه میدهند. مجلس عوام مهمترین مجلس در پارلمان است، اما هر دو مجلس مسئول وضع قوانین و مباحثه در مورد سیاستها هستند.
پارلمان بریتانیا یا پارلمان پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند شمالی بالاترین نهاد قانونگذاری در بریتانیای کبیر و متعلقات است. این پارلمان به تنهایی حق قانونی حکومت به سایر نواحی را دارد. بالاترین مقام در این پارلمان ملکه الیزابت دوم است، گرچه این مقام تشریفاتی است و ملکه از فعالیت سیاسی و هرگونه دخالت یا تصمیم گیری در امور کشوری منع شده است.
مجلس عوام مجلس نمایندگانی است که اعضاء آن هر ساله یک بار به طور مردم سالارانه از سوی مردم برگزیده میشوند. مجلس اعیان شامل روحانیون بلند پایه و لردها است؛ به طور کلی اعضاء مجلس اعیان توسط مردم انتخاب نمیشوند. این دو مجلس در تالارهای متفاوت در کاخ وست مینستر واقع در وست مینستر در لندن تشکیل جلسه میدهند. برای این تالارها نام «خانه مجلس» نیز استفاده میشود.
یکی از ویژگیهای نظام دموکراسی پارلمانی در بریتانیا، وجود رابطه تنگاتنگ میان قوه مجریه و قوه مقننه است: اعضاء دولت، کابینه و هیئت وزیران از میان نمایندگان مجلس انتخاب میشوند و نخست وزیر نیز خود یکی از نمایندگان مجلس عوام و رهبر حزب اکثریت است.
ریشه پارلمانی کنونی در شوراهای آغاز سدههای میانه بوده، این شوراها وظیفه رایزنی حکومتی را بر عهده داشتند. به طور نظری، قدرت اصلی قانون گذاری در دست «ملکه حاضر در پارلمان» است ولی در زمان معاصر، قدرت واقعی به مجلس عوام واگذار شده و ملکه معمولاً طبق توصیه نخست وزیر عمل میکند و قدرت مجلس اعیان نیز محدود شده است.
پارلمان بریتانیا به عنوان «مادر مجالس» نیز نامیده میشود زیرا ارگانهای قانونگذاری بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای همسو از روی الگوی آن تشکیل شده است. پارلمان بریتانیا همچنین بزرگترین ارگان قانونگذاری انگلیسی زبان در جهان است.
۳-۳- نگاهی اجمالی به نظام قانونگذاری انگلستان
-
- نظام قانونگذاری در انگلیس متأثر از ساخت نظام سیاسی این کشور است. قوای سه گانه در انگلیس از یکدیگر منفک نیستند، تا آن جا که برخی از متخصصین حقوق اساسی حتی کاربرد تفکیک نسبی قوا را نیز برای توصیف نظام حکومتی بریتانیا مورد تردید قرار میدهند. نخست وزیر و وزراء از اعضاء مجلس عوام و مجلس اعیان عالیترین مرجع قضایی انگلیس است. حزب اکثریت عملاً دولت و مجلس را در اختیار دارد و دولت بیشترین سهم را در قانونگذاری و طرح لوایح بر عهده دارد. با این وجود نمایندگان نیز در مواردی میتوانند با ارائه لوایح شخصی ابتکار عمل را به دست گیرند.
-
- هر چند که دولت ابتکار عمل در ارائه لوایح را در اختیار دارد و آنها را از طریق دفتر امور پارلمان در کابینه تنظیم و از کانالهای یکسان عبور میدهد اما مسیر و فرایندی که برای تصویب قانون وجود دارد به گونهای است که دانش و خرد جمعی از ابتدا تا انتها در آن لحاظ میشود. پیش نویس لوایح بر روی سایتهای کامپیوتری قرار گرفته، اظهار نظرهای گروههای ذی نفع جمع آوری و مورد توجه قرار میگیرند، رسانههای گروهی آنها را به بحث میگذارند، مراکز پژوهشی وابسته به دو مجلس آنها را بررسی و مورد اظهار نظر قرار میدهند، احزاب مخالف و گروههای ذی نفوذ مفاد آنها را به چالش میکشند و سرانجام در رفت و برگشت بین مجالس عوام و اعیان لوایح صیقل خورده و نهایی میشوند.
-
- نظام پارلمانی به دلیل نبود قانون اساسی در انگلستان و نداشتن آیین نامه داخلی مدون بسیار منعطف است، اما به دلیل تعهد اخلاقی و اتکای جدی بر رویهها و سنتها از ثبات قابل توجهی برخوردار است. برآیند این دو خصیصه موجب شده است که تغییرات با کندی سیار اما با اطمینان از صحت و درستی آنها صورت گیرد.
-
- سیطره اندیشه تجربی و سودمندی بر حیات سیاسی و اجتماعی انگلیس باعث شده است که تغییرات در ابعاد خرد، به تدریج و در قالب مهندسی اجتماعی صورت گیرد. اجزای این نظام به تدریج و پس از تجربه و با وسواس بسیار در جای خود قرار گرفته اند. بنابراین با وجود آن که در موارد بسیاری عقلانی به نظر نمیرسند اما به دلیل سودمندی ادامه حیات میدهند. نوسازی در پارلمان انگلیس فرایندی کند دارد و تنها پس از انجام بررسیهای زیاد و تبدیل شدن آن به یک باور عمومی پذیرفته میشود. یکی از اصلیترین کارهای کمیته نوسازی پارلمانی در شرایط کنونی بررسی ساعت برگزاری جلسات مجلس عوام و امکان انتقال آن از بعدازظهرها به صبح است.
-
- سطح دانش و اطلاعات دبیران کمیتههای مجلس عوام و همکاران آنها در حد چشمگیری قابل توجه است. آنها نه تنها برکار خود از نظر علمی و نظری تسلط دارند، بلکه در مورد فرایندهای قانونگذاری انگلستان و نقاط مثبت یا چالشهای آن نیز اظهار نظرهای ارزشمندی ابراز میدارند.
-
- وجود مجلس اعیان به عنوان مرکزی برای تجمیع سرمایههای اجرایی، علمی و انسانی انگلستان و استقلال سیاسی و مالی آن از دولت و حوزههای انتخابیه باعث شده است که لوایح از جنبههای مختلف مورد بررسی تخصصی، کارشناسانه و آزادانه نمایندگان قرار گیرند و کیفیت محصولات نظام قانونگذاری ارتقاء یابند.
-
- سنت در حیات و روابط سیاسی و اجتماعی انگلستان نقش و جایگاه بارزی بر عهده دارد. قوانین نیز تا اندازهای بسیار شکل مدون و مکتوب سنتها هستند. بالا بودن سرمایه اجتماعی ضرورت وضع قوانین و دخالت دولت برای تنظیم امور اجتماعی را کاهش داده است. فقدان قانون اساسی و آیین نامه مدون برای اداره جلسات مجلس عوام، اخلالی دراداره امور کشور و مجلس عوام ایجاد نمیکند. (پژوهش و قانونگذاری در انگلستان، ۱۳۸۱: ۱۱-۱۰)
۳-۴- نظام قانونگذاری انگلستان
نظام حقوقی انگلستان نظام کامن لا است و فتح نورمانها پایه و اساس کامن لا را در انگلستان ایجاد کرد. هدف نورمانها ایجاد قوانین جدید نبود بلکه هدف یکپارچه کردن قوانین موجود در سراسر کشور بود. کامن لا به معنای قانون یکسان برای همگان است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۳)
۳-۴- ۱- اصول حاکمیت سیاسی
نظام بریتانیا فدرال نیست، بلکه نظامی بسیط و یکپارچه است. واحدهای بریتانیا توسط نهادهای مرکزی قوه مجریه اداره میشوند. معاهدات بینالمللی نمیتوانند قوانین داخلی بریتانیا را تغییر دهند. زیرا معاهدات بین دولتها منعقد میشود و اینکه آنها را ناقص حقوق داخلی بدانیم خلاصه این اصل است که قوه مجریه به تنهایی و مستقلاً نمیتواند قانون ساز باشد. البته میتوان از معاهدات جهت تفسیر قانون مصوب پارلمان استفاده کرد چرا که اصل بر این است پارلمان نمیخواهد تعهدات بینالمللی بریتانیا را نقض کند. شاه یا ملکه میتواند بدون رضایت پارلمان معاهده منعقد کند و ممکن است بتواند به صورت معاهده سرزمینی را واگذار کند و بدین ترتیب به صورت غیرمستقیم سیستم قانونی را متأثر کند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۵-۲۴)
۳-۴- ۱-۱- قانون اساسی بریتانیای کبیر (منابع و ماهیت قانون اساسی انگلستان)
بریتانیا قانون اساسی مکتوب ندارد و قانون اساسی بریتانیا ماهیتی نرم دارد و به همین دلیل بریتانیاییها معتقدند که قانون اساسی آن کشور، خود را با نیازهای اجتماعی و سیاسی وفق میدهد. مسائل سیاسی مستقیماً توسط دادگاهها اعمال نمیشود ولی نقش حساسی در قانون اساسی بریتانیا ایفاء میکنند که بخش مهم این مسائل سیاسی به صورت کنوانسیون یا عرف حقوقی و سیاسی در آمده اند. البته شاید بهتر باشد بگوییم قانون اساسی بریتانیا نیمه مکتوب است و نه غیر مکتوب، چرا که بخشی از اصول آن مکتوب است ولی به دلیل آن که بخش عمدهای از اصول قانون اساسی بریتانیا مکتوب نیست، این قانون اساسی غیر مکتوب دانسته شده است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۵)
۳-۴- ۱-۲- اعتبار قانون اساسی
حقوقدانان بریتانیا در مورد اعتبار قانون اساسی پیرو تئوری «اثباتی» یا «تحقیقی» هستند و معتقدند برای اینکه قانون اساسی قانونی یا معتبر باشد باید کاملاً مؤثر بوده و قواعدش با هم همخوانی داشته باشند.
قانون اساسی بالاترین قانون هر کشور است و قوانین عادی اعتبار خود را از آن میگیرند. بنابراین هر کسی که قوانین عادی را میپذیرد لزوماً باید اعتبار قانون اساسی را بپذیرد. به این اصل «نرم کلی» گفته میشود. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۶- ۲۵)
۳-۴- ۱-۳- منابع قانون اساسی
منابع قانون اساسی بریتانیا به قرار زیر است:
الف - اصول کلی حقوق
اصول کلی به قانون و سیاست تقسیم میشوند. اصول کلی اساسیترین فرضیات سیاسی را که در کشور خاصی اعمال میشوند را بیان میکنند. در مورد بریتانیا به نظر میرسد که اصول کلی همان چیزی هستند که «پارلمان میگوید قانون است». (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۶)
ب- ارزشهای اخلاقی و سیاست کلی
ارزشهای اخلاقی و سیاسی بیشتر برای تفسیر قوانین و به طور کلی تفسیر به کار میروند و به صورت مساوی بر سیاستها و قوانین اعمال میشوند مثل آزادی بیان و دیگر حقوق و آزادی ها. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۶)
ج- قوانین
قوانین (حقوق موضوعه) شامل قوانین پارلمان، مقررات و آیین نامههایی که توسط وزیران و دیگر مقامهایی که پارلمان به آنها صلاحیت قانونگذاری تفویض کرده است وضع میشوند، به طور استثنایی اسناد قانونی که مقام سلطنت به موجب اختیارات ویژه خود صادر میکند و از سال ۱۹۷۳، مقرراتی که توسط ارکان اتحادیه اروپایی وضع میشوند. (واوینگ، ۱۳۸۵: ۳۲۲)
قوانین خود به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
-
- قانون مصوب پارلمان
قانون مصوب پارلمان یعنی قوانینی که توسط پارلمان تصویب میشود و مهمترین قوانین به شمار میروند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۷)
۲- کامن لا
کامن لا نظام حقوقی انگلستان را از نظام حقوقی سایر کشورها متمایز میکند. کامن لا توسط قضات (رویه قضایی) ایجاد شده است و به صورت مکتوب نیست. کامن لا بیشتر به صورت مجموعهای از اصول و مفاهیم است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۷)
کامن لا عبارتند از قوانین و عرفهای انگلستان که از زمانهای گذشته توسط قضات در سیستمهای قضایی مربوط به پروندههای خاصی که در برابر آنها مطرح شده بود به عنوان قواعد حقوقی اعلام شده است. (واوینگ، ۱۳۸۵: ۳۲۸)
۳- قوانین و رسوم پارلمان
هر یک از مجالس پارلمان قدرت اختصاصی برای کنترل اعمال و ورویههای داخلی خود را دارند. همچنین اعیان بالاترین مرجع تجدید نظر در نظام دادگاههای عادی است و پارلمان اقتدار خاصی در اعمال قواعد خود دارد.
۴- کنوانسیون ها
کنوانسیونها قواعدی هستند که از اعمال سیاستمداران نشأت میگیرند و بیشتر قواعد قانون اساسی بریتانیا را تشکیل میدهند بنا بر نظریه «دایسی» کنوانسیونها شامل برداشتها، عادات و اعمالی میشوند که میتوانند رفتار مرضی از اعضاء حاکمیت، وزراء مشاور یا سایر مقامات رسمی را کنترل کنند، ولی در واقع اینها قانون نیستند چرا که اعمال آنها توسط پارلمان یا دادگاهها تضمین نمیشوند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۷)
۲-۲-۶-۲ دیسکنزیا ( ناتوانی در انجام حرکات ارادی)[۷۱]
دیسکنزیا به دو بخش دیستونیا ( اختلال در تون عضلانی) [۷۲] و آتتوز[۷۳] ( پیدایش حرکت های مکرر و غیر ارادی) تقسیم می شود که با علایم اولیه کمتر نسبت به اسپاستیسیته (تغییرات ممکن در تون عضلانی) با پاسچر غیر طبیعی و آغاز حرکات در حدود ۶ ماه زندگی مشخص می شود (۹۲). این ویژگی ها شامل حرکات غیرارادی اطراف دهان، بازوها و پاها همراه با مشکلاتی در کنترل حرکات ظریف و درشت می باشد. این انقباضات عضلانی غیر ارادی مسلما” به بخش هایی از بدن فشار وارد می کند که باعث حرکات غیرطبیعی و دردناک یا پاسچر غیرطبیعی می شود (۷۴).
۲-۲-۶-۲-۱ دیستونیا
دیستونی اولیه و ثانویه کودک اغلب در اوایل زندگی ایجاد می شود. این حالت در کودکان و نوجوانان با CP منجر به بدشکلی، درد، کاهش مشارکت و کاهش استقلال (وابستگی) می شود. مشکلات عمومی مرتبط با دیستونیا شامل مشکلات در جابجایی، کارکرد بدنی، صحبت کردن و ارتباط ها، بلع، تغذیه، مراقبت روده ای و ادرار، نشستن، وضعیت اندام، الگوهای خواب، نیازهای احساسی و اجتماعی می باشد (۷۴).
۲-۲-۶-۲-۲ آتتوز
آتتوز همانند اسپاسیتسیتی تغییرپذیری در قیافه و بیان افراد را نشان می دهد. ویژگی عمومی آن ها شامل عدم ثبات و نوسان داشتن تون با حرکات بیهوده، بی هدف و غیر معمول می باشد که به نظر می رسد غیر قابل کنترل باشد. در حدود %۲۰ - ۱۰ درصد کودکان با CP در این گروه قرار دارند. این حرکات غیر ارادی شامل حرکات جارویی (رفت و برگشتی)[۷۴]، ضربه ای[۷۵] و حرکات چرخشی هستند که اغلب به دلیل تغییر در تون عضلانی ایجاد می شود. اغلب کودکان به منظور حفظ ثبات وزن روی پاهایشان ناتوان هستند. کودکان اغلب به طور دایم پاهایشان را به سمت بالا می کشند و وزنشان را روی یک پا قرار می دهند، در حالی که پنجه پای دیگر روی زمین قرار دارد. همه این اعمال مشکلاتی را برای کودک در دستیابی به ثبات پاسچری خوب به وجود می آورد. کودکان با آتتوز عموما” کاهش تون عضلانی[۷۶] دارند و در دستیابی به مراحل حرکتی مانند نشستن، غلت زدن[۷۷]، سینه خیز رفتن[۷۸] و حرکات ضعیف و غیرنرمال با تاخیر مواجه هستند (۷۴). علت بروز آتتوز ضایعه ای است که در گلبوس پالیدوس[۷۹] ایجاد می شود. این ناحیه از توده ای بیشمار نورون که در عمق مرکز مغز قرار گرفته اند، تشکیل می شود. این بخش از مغز حرکات ارادی را کنترل می کند. آتتوز از نظر شیوع، دومین نوع فلج مغزی است. ویژگی بارز این حالت حرکات غیر ارادی است که قابل کنترل و پیش بینی نیست و بی هدف انجام می شود. برخی مواقع حرکت ها آرام و موزون است، در حالی که در سایر مواقع سریع و همراه با پرش می باشد. علاوه بر این، فرد مبتلا به آتتوز به مشکلی به نام جریان بیش از حد ( طغیان)[۸۰] دچار می شود، یعنی حرکت های ارادی با حرکات اضافی و نامربوط همراه است که معمولا” عضلات سر و اندام های فوقانی از این حالت تاثیر می پذیرند. آتتوز معمولاً با عقب ماندگی ذهنی همراه نیست (۸۱).
۲-۲-۶-۳ آتاکسی یا ناهماهنگی عضله
همانند دیسکنزیا، آتاکسیا غیر معمول ترین و غیر رایج ترین شکل فلج مغزی است که حدود ۱۰- ۵ درصد جمعیت فلج مغزی را تشکیل می دهد. کودکان با آتاکسیا دارای تون عضلانی پایین هستند که به منظور حفظ تعادل و هماهنگی با مشکلاتی روبرو هستند و این عامل باعث می شود که در ایستادن و راه رفتن دچار مشکل شوند. در هنگام تولد، کودک سست و دارای تون عضلانی کاهش یافته می باشد که این بر خلاف اسپاستی می باشد. این کاهش تون عضلانی[۸۱] یک دامنه حرکتی افزایش یافته در همه مفاصل را تولید می کند. معمولا” کودکان آتاکسی از یک راه رفتن وسیع (گام پهن) به عنوان یک مکانیسم جبرانی[۸۲] استفاده می کنند و از نظر موقعیتی یک لرزش عمدی خفیف تا متوسط را نشان می دهند باشد (۸۴). مخچه[۸۳] در بخش خلفی مغز قرار داشته و یکی از اعمال آن تنظیم تعادل در بدن است. به عبارت دیگر، مخچه فعالیت های بدن را تنظیم می کند و به طور قابل ملاحظه ای روی نظم حرکات عضلات بدن تاثیر دارد (۹۳). آتاکسیا بر اثر ضایعه ای در مخچه (ناحیه ای که در زیر مغز و عقب پایه مغز واقع است) ایجاد می شود. مخچه نقش مکانیزم بازخوردی[۸۴] مغز را به عهده دارد و برای همنواخت کردن کار عضله ها اطلاعات را سازمان می دهد. نشانه های اصلی آتاکسی عبارت است از کاهش حس تعادل که نتیجه آن سقوط های پی در پی است و نیز کاسته شدن حس حرکت[۸۵] که باعث حرکات ناهماهنگ می شود. نمونه های مشکلات ناشی آتاکسی عبارتند از: استوار نبودن پا در هنگام حرکت، خطا کردن هنگام برداشتن شئ، از دست دادن چابکی دست ها و نحوه گام برداری بسیار ناشیانه (۷۴). این نوع فلج مغزی معمولا” مادرزادی نیست و فرد بعدا” به آن دچار می شود.
۲-۲-۶-۴ سختی (عدم انعطاف پذیری یا خشکی عضلات اسکلتی)
سختی شدیدترین نوع فلج مغزی است و ۵ - ۲ درصد از معلولان فلج مغزی را شامل می شود. این حالت با سختی شدید عضلات انقباضی موافق و انبساطی مخالف مشخص می شود که حرکت را بسیار مشکل می کند. به علت فقدان نسبی واکنش کششی، کشش بیش از حد قسمت های مختلف بدن امری معمولی است. عضلات اندام های مبتلا کوچک می شود و در شکل قرار گرفتن بدن نقص هایی به وجود می آید. سختی در نتیجه پراکنده شدن ضایعه ای در مغز ایجاد می شود که غشای حرکتی و پایین ترین ناحیه غده های عصبی را فرا می گیرد. این حالت با عقب ماندگی شدید ذهنی همراه است (۸۱). در این جا نیز همانند حالت اسپاستی عضلات سفت و خشک هستند و به هنگام انجام حرکت، عضلات موافق[۸۶] و مخالف[۸۷] مناسب عمل نمی کنند. بنابراین حرکات با خشکی صورت گرفته و در وضعیت بدن اشکال ایجاد می کند. لازم به ذکر است که عضلات موافق (آگونیست) و عضلات مخالف (آنتاگونیست) باید به گونه ای عمل کنند که همکاری آنها موجب انجام حرکت به شکل روان و راحت شود (۹۳).
۲-۲-۶-۵ فلاسید یا هیپوتن (شلی)
این حالت غالبا” یک مرحله انتقال و موقتی است که به انواع دیگر تبدیل می شود. علایم آن شامل کاهش تون، ضعف عضلانی و افزایش غیرطبیعی دامنه حرکتی مفاصل می باشد. این حالت در ضایعه ناحیه ۴ برودمن، لب خلفی مخچه یا راه هرمی بصل النخاع دیده می شود. شلی باعث کاهش تون عضلانی و افزایش دامنه حرکتی مفاصل می شود. در این نوع فلج مغزی حرکات ارادی به صورت ضعیف می باشد و مفاصل به صورت ناپایدار است که در حالت خوابیده به پشت، دور شدن و چرخش خارجی ران و خم شدن زانو دیده می شود. کشش جاذبه به خاطر استحکام ضعیف مفاصل ممکن است در مفاصل ایجاد ناهنجاری کند (۸۱).
۲-۲-۶-۶ رعشه
رعشه از انواع دیگر فلج مغزی شیوع کمتری دارد. این حالت موجب بروز حرکت های کنترل نشده، غیرارادی و ناموزون می شود. این حالت ممکن است بر اثر وارد آمدن صدمه به مخچه یا هسته های قاعده ای[۸۸] اتفاق بیافتد. اگر ضایعه به مخچه وارد شود، رعشه معمولا” در بازوها وجود دارد. رعشه در حرکت شدت می گیرد و در حالی که حرکت به پایین خود نزدیک می شود رعشه نیز وجود دارد. اگر پایین ترین ناحیه غده ای صدمه ببیند، نشانه های آن شدت کمتری دارد. رعشه ممکن است هنگام خواب یا استراحت از بین برود. در این نوع فلج مغزی عضله های جمجمه و انگشت ها بیشتر از سایر عضله ها به این بیماری دچار می شوند (۸۱).
۲-۲-۶-۷ ترکیبی
معمولا” ترکیبی از علایم انواع مختلف فلج مغزی را دارا می باشد. مثلا” آتاکسی – آتتوز و آتتویس - اسپاستیک. انواع اسپاستیک، آتتوز و آتاکسی سه نوع اصلی این تقسیم بندی هستند.
۲-۲-۷ انواع فلج مغزی اسپاستیک بر اساس اندام های درگیر
۲-۲-۷-۱ کوادری پلژی[۸۹]
فلج چهار اندام است که همه اندام ها به صورت برابر درگیر می باشند ولی در بعضی از مواقع بازوها بیشتر از پاها درگیر می باشد.
شکل ۲-۲ فلچ چهار اندام
۲-۲-۷-۲ داپلژی[۹۰]
پاها بیشتر از بازوها درگیر می باشد ولی تا حدودی هم دست ها مبتلا هستند.
شکل ۲-۳ فلچ دو اندام تحتانی
۲-۲-۷-۳ مونوپلژی[۹۱]
فلج یک اندام که درگیری یک اندام وجود دارد.
شکل ۲-۴ فلچ یک اندام
۲-۲-۷-۴ تریپلژی[۹۲]
درگیری سه اندام وجود دارد.
شکل ۲-۵ فلچ سه اندام
۲-۲-۷-۵ همی پلژی
شامل درگیری سمت چب بدن و یا راست بدن می باشد که یک سمت بیشتر از سمت دیگر درگیر می باشد.
شکل ۲-۶ فلچ یک طرف بدن
همی پلژی شامل موقعیت درگیری یک طرف بدن بیشتر از سمت دیگر بدن می باشد و یا در کل می تواند یک طرف بدن درگیر باشد. این نوع فلج مغزی عموما” در زمان تولد و ابتدای زندگی به آن توجه نمی شود، مگر این که بسیار شدید باشد. همی پلژی هنگامی مشخص می شود که کودک در فعالیت هایی مانند دسترسی و چنگ زدن شروع به حمایت و همراهی یک طرف بدن نسبت به طرف دیگر کند. یک دست برتر قوی با چنگ زدن اولیه مشخص می شود. در دستیابی به مراحل حرکتی گوناگون تاخیر وجود دارد که با حرکت به سمت برتری قوی و تاثیرپذیری یک طرف در فعالیت هایی مانند سینه خیزرفتن، خزیدن و ایستادن وجود دارد (۹۴). به هر حال اغلب کودکان با همی پلژی اسپاستیک راه می روند، به دلیل این که تعادل کلی در آن ها یک مشکل عمده نیست و معمولا” دست ها بیشتر از اندام های تحتانی درگیر می باشد. کودکان با چرخش داخلی شانه یک طرفه در شانه مبتلا، فلکشن در آرنج و انحراف زند زبرین در مچ دست راه می روند. اغلب دست گره شده و انگشت شست به سمت کف دست قرار می گیرد شود (۹۲).
۲-۲-۸ کلاس بندی فلج مغزی بر اساس توانایی های کارکردی (GMFCS)
GMFCS یک سیستم استاندارد برای اندازه گیری شدت ناتوانی های حرکتی کودکان فلج مغزی می باشد. هدف این کلاسبندی تعیین سطح توانایی کودک براساس توانایی ها و محدودیت های آن ها برای انجام فعالیت های کارکرد حرکتی درشت می باشد. کودکان می توانند بر طبق پنج سطح زیر طبقه بندی شوند (۹۵):
سطح I:
توانایی راه رفتن بدون محدودیت (راه رفتن مستقل)
توانایی راه رفتن در خانه و بیرون خانه و بالا رفتن از پله بدون استفاده از دست ها برای حمایت
انجام فعالیت های معمولی مانند دویدن و پریدن
شکل ۲-۷ سطح یک طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت
سطح II:
توانایی راه رفتن با محدودیت
توانایی راه ر فتن در بیرون از خانه و خارج از خانه و بالا رفتن از پله با نرده
داشتن مشکلاتی با سطوح ناصاف، شیب دار یا مکان های شلوغ و پرجمعیت
داشتن توانایی کم برای دویدن و پریدن
شکل ۲-۸ سطح دو طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت
سطح III:
راه رفتن با بهره گرفتن از یک وسیله کمکی حرکتی دستی مانند عصا و واکر در خانه و بیرون از خانه
توانایی بالا رفتن از پله با بهره گرفتن از نرده ها
استفاده از ویلچرهای دستی و یا وسایل کمکی به منظور حرکت در مسافت های طولانی یا سطوح ناصاف
شکل ۲-۹ سطح سه طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت
سطح IV:
دارای محدودیت شدید در توانایی راه رفتن حتی با وسایل کمکی
استفاده از ویلچیر در بیشتر اوقات
نیاز به کمک برای حرکت با ویلچیر
شکل ۲-۹ سطح چهار طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت
سطح V:
جابجا شدن به وسیله صندلی چرخدار دستی
بازده سرمایه ® با توجه به تعدیلات فوق بازده سرمایه از طریق رابطه زیر بدست خواهد آمد:
رابطه (۳-۱۸)
Capital = مبلغ سرمایه(بدهی بهره دار + حقوق صاحبان سهام)
NOPAT=سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات+ تعدیلات حسابداری
بنابر این ارزش افزوده اقتصادی (EVA) از طریق رابطه زیر بدست خواهد آمد:
رابطه (۳-۱۹) EVA= (r-c) ×Capita
اندازه شرکت
اندازه شرکت[۱۸۵]: اندازه شرکت بر روابط بین سرمایه فکری و بازده و عملکرد مالی شرکتها اثر گذار میباشد، در این تحقیق اثر اندازه شرکت بر روابط بین متغیرها با تاثیر آن بر معادله رگرسیون ، کنترل شده است. که جهت محاسبه اندازه شرکت از لگاریتم طبیعی[۱۸۶] ارزش بازار شرکت استفاده شده است.
رابطه(۳-۲۰)
Log = M.V = ارزش بازار شرکتM.V
در نهایت جهت تعیین رابطه نسبت کارایی سرمایه فکری و هریک از اجزای آن با هریک از شاخصهای عملکرد مالی از مدل رگرسیون چند گانه بصورت زیراستفاده خواهد شد:
Y=β۰+ β ۱HCE+ β ۲SCE+ β ۳CEE+ β۴FSIZE +ei
۳-۱۱- متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل
در این تحقیق متغیر سرمایه فکری بهمراه مولفه های آن شامل سرمایه ساختاری، انسانی و فیزیکی[۱۸۷]، به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است.
متغیر وابسته
در این تحقیق متغییر های وابسته عملکرد مالی بوده که شاخصهای عملکرد مالی در پنج گروه مبتنی بر ارزش بازار، سودآوری، فعالیت، بازده سرمایه و ارزش آفرینی ارائه شده که شاخصهای فوق عبارتند از ([۱۸۸]EVA ، MB، Tobin q، ROA[189]،, ASR P/E، ATO ،[۱۹۰]ROE) .
متغیر کنترل:
به منظور کنترل اثر اندازه شرکت بر روی متغیر های تحقیق ، اندازه شرکت بعنوان متغیر کنترل معرفی شده است.
خلاصه فصل
در این فصل، ابتدا روش تحقیق، جامعه آماری و نحوه انتخاب نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفت. سپس به بیان فرضیه ها و مبانی نظری آنها پرداخته شد. همانطور که قبلا نیز گفته شد، فرضیات این پژوهش با آزمون نرمال بودن و آزمون خودهمبستگی (دوربین و واتسون) بیان شده است.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادهها
۴-۱- مقدمه
پس از اتمام مرحله گردآوری اطلاعات، محقق انبوهی از اطلاعات را در اختیار دارد که باید از آن برای انجام دادن اقدامات بعدی استفاده کند؛ یعنی باید اطلاعات موجود را استخراج وطبقه بندی نماید تابرای مرحله اساسی تجزیه وتحلیل آماده شود (حافظ نیا ، ۱۳۸۶،ص ۲۱۸).
پس ازآنکه محقق داده ها راگردآوری، استخراج وطبقه بندی نمود، باید مرحله جدیدی ازفرآیند تحقیق که به مرحله تجزیه وتحلیل داده ها معروف است، آغاز شود. این مرحله درتحقیق اهمیت زیادی دارد؛ زیرا نشان دهنده تلاشها و زحمات فراوان گذشته است. در این مرحله محقق با بهره گرفتن از روشهای مختلف و با تکیه بر معیار عقل سعی می کند اطلاعات و داده ها را در جهت آزمون فرضیه و ارزیابی آن مورد بررسی قرار دهد. درمرحله تجزیه و تحلیل آنچه مهم است این است که محقق باید اطلاعات و
داده هارا در مسیر هدف تحقیق، پاسخگویی به سؤال و سؤالات تحقیق و نیز ارزیابی فرضیه های خود جهت داده، مورد تجزیه و تحلیل قراردهد (همان منبع، ص۲۳۱).
در این فصل، اطلاعات مربوط به ۷۳ شرکت که نمونه آماری ما را تشکیل دادهاند در دوره زمانی ۱۳۸۶-۱۳۹۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه تحقیق بررسی شود. دادههای جمع آوری شده با بهره گرفتن از نرمافزار اکسل[۱۹۱] محاسبه و با نرمافزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند.
تحلیل دادهها در بخش آمار توصیفی با محاسبه شاخصهای مرکزی از جمله میانگین، میانه و شاخصهای پراکندگی انحراف معیار چولگی و کشیدگی چولگی شروع شده است. این شاخصها به تفکیک و همچنین بصورت کلی انجام شده است. در ادامه، آزمون نرمال بودن متغیر وابسته را مورد بررسی قرار دادیم. برای تجزیه و تحلیل مدلها بصورت سال به سال از ضریب همبستگی پیرسون و برای دادههای ادغام شده از تحلیل رگرسیونی استفاده شده است.
مبنای استنباط از روی سطح معناداری یا سطح خطا[۱۹۲] بوده است بدین گونه که هر گاه مقدار احتمال یا سطح معناداری آزمون کمتر از ۰۵/۰ باشد فرض صفر در سطح ۹۵ درصد اطمینان رد میشود.
۴-۲- شاخص های توصیفی متغیرها
معمولا برای شناخت بهترجامعه پژوهشی و در جهت آشنا شدن با متغیرهای پژوهش، توصیف داده ها قبل از تجزیه و تحلیل داده های آماری انجام می شود. همچنین توصیف آماری داده ها، گامی در جهت تشخیص الگوی حاکم بر آنها و پایهای برای تبیین روابط بین متغیرهایی است که در پژوهش به کار میرود.
بنابراین درابتدای این فصل به توصیف متغیرهای پژوهش پرداخته وبه صورت خلاصه در جدول شماره (۱-۴) مورد بررسی قرار می گیرد. این جدول حاوی شاخص هایی برای توصیف متغیرهای تحقیق میباشد. این شاخصها شامل شاخصهای مرکزی همچون میانگین و میانه و شاخصهای پراکندگی انحراف معیار[۱۹۳]، چولگی[۱۹۴] و کشیدگی[۱۹۵] انجام پذیرفته است. محاسبه این شاخصها بصورت کلی و همچنین به تفکیک سال در جداول زیر بصورت مجزا در ذیل محاسبه و نمایش داده شده است.
جدول ۴-۱- شاخص های توصیف کننده متغیرها تحت شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی و شاخصهای شکل توزیع
- شبیه رابطه ای نصفه… خستهام، سردم
بدون تو به کدامین شروع برگردم؟!
( همان: ۶)
خیسی زمان از باران سرچشمه گرفته است:
- یک زن: فسیل خشک شده از گذشته اش
در چک چک مداوم باران دقیقه بعد
(موسوی، ۱۳۸۲: ۹۸)
- در انحنای خیس زمان جا به جا شدن
لبخند به غرور درختان دقیقه بعد
( همان)
ابیات متنوعی پیرامون این موضوع را میشد در این بخش گنجاند اما فقط باعث زیاد گویی میشد و دیگر هیچ. چرا که ما ارتباط های این واژه را در همین مثالهای اندک نشان دادیم و مخاطب به کاربرد حس لامسه با فراوانی سرد و خیس و تر دقیق تر نگاهی انداخت.
۶-۲۲-طنز و شعر پست مدرن
نویسندگان پست مدرن، برای به بازی گرفتن تمامی حوادث و عملکرد انسان، چه در گذشته و چه در زمان حال، از دو عنصر نقیضه و طنز ادبی استفاده می کنند استفاده از این دو سازه، این امکان را در اختیار آنان قرار می دهند تا به سهولت، هر پدیده و ایدهای چون باورها، اعتقادات و حتی مکاتب دیگر را، به تمسخر ادیبانه بگیرند، و آن ها را رد کنند؛ هرچند که حرکت استهزار آمیز آنان بسیار کند انجام میپذیرد و آن چنان قابل حس نیست. جسته و گریخته، با بهره گرفتن از دو عنصر، به خواننده می قبولاند که نظرات و باورهای بشری، که تماماً به صورتتجربه اندوخته شدهبیاساس و فاقد ارزش است.
از دیگر ویژگیهای این شعر « طنز، هجو و هزل » موجود در آن است، اما در ابتدا باید به هماندیشی درباره معنای این سه کلمه بپردازیم. طنز را قرار دادن چیزی در غیر جای متداول خود خواهیم دانست. این معنا بسیار متزلزل و نسبی است، یعنی آن که جملهای خبری، در یک فرهنگ می تواند جمله ای کاملاً جدی تلقی شود، اما با ترجمهی آن و قرار گرفتن در فرهنگ زمینهای دیگر به طنز تبدیل گردد؛ برای مثال بسیاری از جوکهای مرسوم در میان ایرانیان که به مسائل جنسی اشاره دارد، در فرهنگهای اروپایی، قسمتی از زندگی و تجربیّات رورمرّه انسانهاست و معنای طنز خود را به طور کامل از دست میدهد! در مورد هجو باید گفت که آن را به مسخره گرفتن و رد کردن مطلق گرایانهی پاره ای از مسائل، تفکرات و اشخاص خواهیم دانست. بیشتر اوقات هجو، همان طنز است که جنبهی تخریبی آن به مقدار قابل ملاحظه ای افزوده شده است.
۶-۲۲-۱- استفاده از طنز ادبی در شعر پست مدرن
- مشروبریخت پیک تو را/ داد « کیبه کی ؟!»
« سیگاری » تو، قهقهه ی مضحک « نسیم »
«راستی شراره بچّشو انداخت؟!»
بغـــــــــض « میــــــــــــم »…
قهوه، کتاب فلسفی و عطر خارجی
و جزوه های درسی سر درد آورش