دانشکده الهیات و معارف اسلامی
( شهید مطهری)
پایاننامه کارشناسی ارشد
بررسی تطبیقی وجودشناسی نزد افلاطون و ارسطو
استاد راهنما: دکترعلی حقی
استاد مشاور: دکتر محمد کاظم علمی سولا
دانشجو: مهدی صانعی
بهمن۹۱
فهرست
عنوان…………………………………………………………………………………………..صفحه
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………۱
چکیده………………………………………………………………………………………………………………………..۵
۱-تاریخچه اجمالی وجود نزد فلاسفه پیش از افلاطون
۱-۱- وجود نزد فلاسفه پیش از پارمنیدس……………………………………………………………..۷
۱-۲-وجود از نظر پارمنیدس………………………………………………………………………………….۱۴
۲- وجود درنظر افلاطون
۲-۱- افلاطون و پارمنیدس…………………………………………………………………………………….۲۲
۲-۲- هستی حقیقی “هوهویت ” است………………………………………………………………….۲۳
۲-۳- هستی و واحد………………………………………………………………………………………………..۲۴
۲-۴- اوسیا………………………………………………………………………………………………………………۲۵
۲-۵- هستی و حقیقت……………………………………………………………………………………………۲۶
۲-۶- هستی و غیریت……………………………………………………………………………………………..۲۷
۲-۷- بهره مندی…………………………………………………………………………………………………….۲۹
۲-۸- جهان محسوس……………………………………………………………………………………………..۳۲
۲-۹- فراتر از وجود…………………………………………………………………………………………………۳۳
۲-۱۰- مثل……………………………………………………………………………………………………………..۳۶
۲-۱۰-۱ جایگاه هستی شناسی مثل و نقش آن……………………………………………………۳۹
۲-۱۱- لاوجود…………………………………………………………………………………………………………۴۲
۳-وجود از نظر ارسطو
۳-۱- معانی یا اقسام و انحاء موجود……………………………………………………………………….۴۹
۳-۱-۱- موجود بالعرض و اتفاقی……………………………………………………………………………۵۳
۳-۱-۲- موجود به عنوان صادق یا صدق……………………………………………………………….۵۵
۳-۱-۳- موجود به عنوان قوه و فعل……………………………………………………………………….۵۶
۳-۱-۴- موجود به عنوان یکی از مقولات……………………………………………………………….۶۱
۳-۲-مقولات از نظر ارسطو……………………………………………………………………………………..۶۳
۳-۳-تشکیک موجود……………………………………………………………………………………………….۶۵
۳-۴- جوهر در فلسفه ارسطو………………………………………………………………………………..۷۱
۴- نتیجه………………………………………………………………………………………………………………..۸۲
۵- منابع………………………………………………………………………………………………………………….۸۹
مقدمه
الف - تعریف مسأله و تبیین موضوع:
در فلسفه یونان باستان، مسأله وجود از جایگاه ویژه ای برخوردار است.کمتر اندیشمند وصاحب نظری از آن دوران را می توان یافت که به این مهم نپرداخته باشد ولی افلاطون اولین فیلسوف یونان است که نظریات خود پیرامون وجود را در قالب یک نظام منسجم مطرح ساخت. اگر چه نزد افلاطون وجود بنیادی ترین موضوع پژوهش فلسفی است اما این ارسطو بود که با موضوع قرار دادن «موجود بماهو موجود» برای مابعدالطبیعه، جانی تازه به وجود شناسی بخشید وآنرا موضوع مطالعه فلاسفه بعد از خود قرار داد. نزد ارسطو وجود معانی گوناگون دارد که این مسئله موجب شده است که در طول تاریخ اندیشه شارحان ارسطو درباره وجود و وجود شناسی ارسطو اختلاف نظرهای فراوانی داشته باشند. وجود نزد ارسطو موجود بما هو موجود به معنای موجود عام است که به معنی کلی بوده و از هیولا گرفته تا محرک نا متحرک بر همه چیز حمل میشود در این تحقیق وجود از نظر ارسطو و افلاطون مورد کنکاش قرار خواهد گرفت و به نحوی جامع زوایای مختلف وجود شناسی از دیدگاه هر فیلسوف مورد تأمل واقع خواهد .
ب- ضرورت تحقیق و هدف:
اهمیت و جایگاه بحث از وجود و تاریخ وجودشناسی در مابعدالطبیعه تا حدی است که اگر بگوییم تاریخ فلسفه، تاریخ شناخت وجود است، گزاف نگفته ایم.” وجود” یکی از کلیدی ترین مفاهیم در تاریخ فلسفه است. بیراه نخواهد بود اگر ادعا کنیم فهم هر مکتب و نظریه فلسفی بدون فهم"وجود” در آن مکتب نخواهد بود. “وجود” در گذر تاریخ اندیشه همواره مورد توجه فلاسفه بزرگی مثل افلاطون، ارسطو، توماس آکویناس، ملاصدرا و … بوده است. از دیگر سو عظمت جایگاه افلاطون و ارسطو و فهم وجود از نظر آنها رهگشای فهم بسیاری از مکاتب فلسفی پسین خواهد بود. در این تحقیق تحلیل وجود از نظر افلاطون با تحلیل وجود از نظر ارسطو مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ج – پرسش های اساسی تحقیق:
۱- معانی وجود نزد افلاطون چیست؟
۲- معانی وجود نزد ارسطو چیست؟
۳- آیا وجود نزد ارسطو و افلاطون عامترین مفهوم است و اگر عامترین مفهوم نیست چه مفهومی از آن عامتر است؟
د- فرضیهها یا پاسخ های احتمالی تحقیق:
قاعده آمره چیست؟
امر مولوی چیست؟
۶٫ فرضیههای تحقیق
هر پژوهشی جهت رسیدن به نتیجه، بر اساس فرضیهای استوار شده است که این فرضیه نقش پاسخ موقتی و ابتدایی به فرایند پژوهش را دارا است.
با توجه به وصف کلی بودن خطابات شارع و قواعد آمره می توان این دو را با هم تطبیق کرد.
تعریف قاعده آمره: گاهی جهات و مبانی قانون به اندازه ای در نظر قانون گذار مهم است که به اشخاص اجازه نمی دهد بر خلاف آن باهم تراضی کنند.
امر مولوی: طلب کردن چیزی حقیقتا، به خاطر مصلحتی که غالبا در آن چیز وجود دارد. به طوری که در موافقت با آن امر، پاداش و در مخالفت با آن کیفر، مترتب می شود.
۷٫ روش تحقیق
در بررسی حاضر برای گردآوری دادهها از روش توصیفی- تحلیلی، منابع کتابخانهای و بررسی اسنادی (کتب، مقالات علمی و سایتهای اینترنتی در این زمینه) استفاده شده است. ابتدا موضوع و مسئله مطرحشده و پرسشها و فرضیههای تحقیق بیانشده و پس از تعاریف عملیاتی مفاهیم کلیدی تحقیق، جمع آوری اطلاعات و دادهها و تحلیل آنها مدنظر قرار گرفته است.
روش تحقیق کتابخانهای عبارت است از شیوه گردآوری اطلاعات لازم در خصوص ریز موضوعات تحقیق که از طریق مطالعه کتابها، مقالات و پایاننامهها و دیگر آثار مکتوب که معمولاً در کتابخانههای عمومی یا تخصصی موجود است و نیز طریق اندیشه ورزی و شیوه اعمال فکر بر روی اطلاعات به دست آمده.[۵]
روش فیشبرداری ما نیز بدین گونه بود که بتوان از منابع دست اول به صورت روشمند به تجزیه و تحلیل درست و منطقی از موضوع برسیم. همچنین باید توجه داشت که اصالت یک تحقیق کتابخانهای به منابع حائز اهمیتی است که از آنان استفاده میشود.
۸٫ اصطلاح شناسی: (تعاریف واژه های کلیدی تحقیق)
۸-۱٫امر مولوی
در کتاب اصطلاحات الاصول در تعریف امر مولوی آمده است: «هو البعث و الطلب الحقیقی لمصلحه موجوده فی متعلقه غالباً بحیث یحکم العقل بترتب استحقاق المثوبه علی موافقته و العقوبه علی مخالفته مضافاً الی مصلحته الفعل المطلوب کغالب الاوامر فی الکتاب و السنه».[۶]
«امر مولوی، عبارت است از طلب کردن چیزی، حقیقتاً به خاطر مصلحتی که غالباً در آن چیز، وجود دارد. به طوری که در امتثال و موافقت کردن با آن امر، پاداش و در مخالفت کردن با آن کیفر، مترتب میشود، اغلب اوامری که در قرآن و سنت وجود دارند از این قبیل هستند، مانند امر به اقامه نماز و پرداختن زکات».
۸-۲٫ قاعده آمره[۷]
«گاهی جهات و مبانی قانون به اندازهای در نظر قانونگذار مهم است که به اشخاص اجازه نمیدهد که بر خلاف آن با هم تراضی کنند، چنانچه هرگاه سخن از حقوق و تکالیف زن و شوهر یا عده وفات و طلاق میشود، منظور حفظ خانواده و بقای نسل است و به همین جهت توافق اشخاص برای گریز از این قواعد هیچ اثری ندارد»؛ زیرا محتوای این قوانین، نظم عمومی جامعه است و اراده افراد نمیتواند برخلاف نظم عمومی جامعه مؤثر باشد. همچنین قاعده آمره به دو دسته امری و منعی تقسیم میشود.
منعی: ماده ۹۵۹ قانون مدنی هیچ کس نمی تواند به طور کلی حق تمتع و یا حق اجرا تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند
امری: ماده ۲۱۰ قانون مدنی: متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
فصل دوم:
چرایی بررسی تطبیقی اوامر مولویه و قواعد آمره
۱٫ اهمیت خطاب قانونی
خطاب قانونی، از بحثهای جوهری مهم است که آثار فقهی و اصولی بسیاری بر آن مترتب میشود. افزون بر این، پیامها و نتایج قانونی این موضوع، چه بسا بر نگرش تدوینکنندگان قانون و شیوه طرح و اجرای آن تأثیر بگذارد.
حضرت امام خمینی ـ رحمهالله ـ معتقد است که خطاب شارع از نوع خطابهای قانونی است، ولی مشهور اصولیان بر این باورند که خطابهای کلی شارع به خطابهای شخصی منحل و تبدیل میشود.
از این رو غفلت از اهمیت بحث یا سستی در طرح مسائل مختلف آن سزاوار نیست و میبایست از میراث علمی بزرگی که امام خمینی برای ما به جا گذاشته، بهره کامل را برد.
۲٫ پیشینه تاریخی خطاب قانونی
به نظر میرسد خطاب قانونی، از نظریاتی است که پیش از امام خمینی مطرح نشده است و ایشان با ژرف نگری آن را از میان نصوص شرعی به دست آورده و با محاورات عرفی و قوانین اجتماعی مقایسه کرده است.
اگر کسی را مقدم بر ایشان فرض کنیم، بیشک امام خمینی نخستین پایهگذار خطاب قانونی است که دامنه این بحث را وسعت بخشید و آن را با این عنوان معرفی کرد و تلاش نمود در زمینههای فقهی و اصولی، از آن بهره جوید، زیرا باور داشت اعتقادش، بر نظریه مشهور برتری دارد. ایشان ژرف اندیشانه مباحث فقهی و اصولی را مطرح ساخت و در بحث خطابات قانونی میان باور نظری و عملی، هیچگونه گسستگی ایجاد نکرد. چشمپوشی حضرت امام از طرح خطاب قانون، هنگام مناقشه با دیدگاه مشهور چه بسا به این دلیل است که با آنان همسویی و مماشات کرده باشد. ایشان معتقد بود دلایل دیگر در رد دیدگاه مشهور کافی هستند.
۳٫ روش تشریع احکام و تحول روابط
احکام شرع به دو گونه تشریع شدهاند: الف. به نحو قضایای خارجی؛ ب. به نحو قضایای حقیقی.
قضیّه خارجی، به قضیّهای گفته میشود که حکم آن برای مصادیقی که در زمان صدور حکم در خارج وجود دارد، جعل میشود؛ به طور مثال، وقتی شخصی میگوید با همه کسانی که در عرصه حقوق اسلامی تحقیق میکنند، ارتباط دارم، مقصود همه حقوقدانانی است که در آن زمان وجود دارند، نه همه حقوقدانانی که در گذشته، حال و آینده واژه حقوقدان مسلمان بر آنان صدق میکند؛ امّا قضیّه حقیقی، قضیهای است که موضوع در آنها عنوانی است که میتواند دارای مصادیق خارجی باشد. این مصادیق اعمّ از مصادیقی است که در زمان صدور قضیّه حقیقی وجود دارند و شامل مصادیقی که در آینده تحقّق مییابند نیز میشود و چه بسا، عنوان در قضیّه حقیقی، هنگام صدور قضیّه، هیچ مصداق خارجی نداشته باشد. در واقع بازگشت قضایای حقیقی به قضایای شرطیه است که اگر مصداق عنوان قضیّه در خارج تحقّق یابد، حکم آن نیز بر مصداق مترتّب میشود.
در شریعت اسلامی احکام شرعی اغلب به نحو قضایای حقیقی تشریع شده است. فرقی نیست که این قضایای حقیقی به صورت اخباری باشد، همانند « أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا[۸]»-«و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام گردانیده است» یا به صورت قضیّه انشایی باشد، مانند «اَوْفُوا بِالْعُقُود[۹]»- «به قراردادها وفا کنید»؛ بنابراین، حلّیّت خرید و فروش، حرمت ربا و وفا به قراردادها فقط به مصادیق خرید و فروش، ربا و قراردادهای هنگام صدور این احکام اختصاص ندارد؛ بلکه تمام مصادیق خرید و فروش، ربا و قراردادهایی را که تا روز قیامت در جامعه ایجاد شود، دربر میگیرد؛ البتّه اگر با قواعد و اصول دیگر شریعت اسلامی منافات نداشته باشد. بیان دیگر هر یک از سه قضیّه حقیقی پیشین، بدین صورت است: «اگر در خارج، عنوان بیع(خرید و فروش) مصداق یافت، حلال است. اگر در خارج، عنوان ربا مصداق یافت حرام است و اگر در خارج، عقدی منعقد شد، وفا به آن، واجب است».
این روش تشریع احکام شریعت باعث میشود که حکم شریعت از جهت دامنه زمانی، هیچگاه به عصر خاصی اختصاص نیابد و تمام مصادیق مستحدثه را شامل شود. عموماتی که در شریعت اسلامی وجود دارند، به صورتی است که تا روز قیامت هر عنوانی در خارج مصداق یابد، حکم آن را میتوان از آن عمومات کشف و بر آن مصداق منطبق کرد.
۴٫ تقسیمبندی قضایا
اصولیها قضایا را از جهت موضوع چنین تقسیم میکنند: اگر موضوع خطاب جزئی و متشخص باشد، خطاب شخصی است مانند اینکه مولا به شخصی خاص تکلیف کند و خصوص او را در نظر بگیرد و اینطور نیست که عمومیتی داشته باشد و شامل افراد دیگر هم بشود؛ مانند بعضی از خطابات تکلیفی که مخصوص پیامبر اکرم (ص) است: آیه شریفه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک[۱۰]»- «اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازلشده، ابلاغ کن. از انواع خطابات شخصیای است که مختص به پیامبر (ص) است؛ اما این بدان معنا نیست که همه خطابها و تکالیف از این قبیل است: زیرا عموماً احکام الهی مختص افراد خاصی نیست مگر این که قرینهای بر خلاف باشد. برای مثال اگر امامان به شخص خاصی مانند زراره، خطابی کنند، مخصوص زراره نیست بلکه این مربوط به وظیفه تبلیغی و ارشادی او و دیگر مکلفان است: چون احکام دینی، قوانین کلی هستند و همه مکلفان را فرا میگیرد.
و اگر موضوع خطاب کلی باشد، به این صورت که خطاب جمعی از افراد مکلفین یا همه مکلفین باشند و از طریق یک عنوان جامع، موضوع حکم قرار گیرد، دو حالت دارد: خطاب یا بر کلی طبیعی است یا بر افراد است. در هر دو حال، اگر خطاب به افراد موجود محدود باشد، خارجیه بوده و اگر هر فرد مقدر را شامل شود، حقیقیه است. اصولیهای متأخر، معتقدند خطابات شرعی حقیقیهاند، ولی در این که خطابات شرعی طبیعیه حقیقیهاند یا محصوره حقیقیه، اختلاف نظر است. خطابات طبیعیه حقیقیه را خطابات قانونی و خطابات محصوره حقیقیه را خطابات انحلالی گویند[۱۱].
۵٫ نظریه خطاب قانونی و انحلال قانونی
در نظریه خطاب قانونی ذات طبیعت، موضوع خطاب بدون لحاظ وحدت و کثرت، لحاظ میشود و دلالت بر افراد کثیر از امر دیگری چون لفظ «کل» ثابت میشود[۱۲]؛ بنابراین، تکلیف منحل به افراد میشود، نه خطاب، زیرا موضوع در خطابات احکام، عام و کلی است، مانند «یا أَیُّهَا النَّاس» یا «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» و نظایر آنها که در اینگونه عنوانها خصوصیات و صفات شخصی هر فرد در نظر گرفته نمیشود و حقیقت تشریع، جعل احکام برای موضوعات کلی است تا هر کس از احکام مطلع گردد، به آنها عمل نماید و فرقی بین حاضر و غایب، یا قادر و عاجز، یا عالم و جاهل نیست. به عبارتی دیگر تکالیف قانونی، عبارت است از این که مولا یک جمعی را در نظر میگیرد و برای همه آنها وظیفهای را تعیین میکند، اینطور نیست که شخص خاصی را در نظر گرفته باشد بلکه جماعتی را در نظر گرفته است. در زمان ما و بر طبق قوانین جدید اگر بخواهیم مثال بزنیم مثل این است که مجلس قانونگذاری ما تصویب کند که هرکس به سن ۱۹ سالگی رسید مکلف است خودش را به نیروی انتظامی که مسئول گرفتن سرباز و تنظیم کار سربازی است، معرفی کند و وضعیت نظام وظیفهاش را روشن بکند.
این تکلیفی است که به همه مردم شده است، به هرکس که به سن ۱۹ سالگی رسیده، اما اینطور نیست که تکتک افراد را بالخصوص توجه کرده باشد، بلکه کلیه جوانهایی که پسر هستند و به سن ۱۹ سالگی رسیده باشند را به طور کلی در نظر گرفته و به آنها دستور میدهد.
این نوع تفسیر از خطابهای شرعی با شیوه کلی و رایج در خطابهای عرفی سازگار است، مثلاً سخنران هنگام ایراد سخن، پیامش را متوجه عموم حاضران میکند با این که میداند یا احتمال میدهد میان آنها افراد ناشنوا و غافل باشند.
شارع مقدس در خطابهای خود شیوهای جدا از عرف برنگزید، چرا که ارتباطش با مردم و دعوتش متوجه آنها است و اگر راه دیگری اتخاذ میکرد، آن را بیان مینمود؛ بنابراین میتوان گفت وجود بعضی که توان عمل به تکلیف را داشته باشند و به خطاب جامه عمل پوشند، کفایت میکند که خطاب شرعی متوجه عموم شود با این که میدانیم عدهای دیگر قدرت انجام دادن تکلیف را ندارند.
اشاره به این مطلب لازم است که امام خمینی هر چند ثبوت خطاب قانونی را در شریعت مورد تأکید قرار داده ولی هرگز خطابهای شخصی متعددی را که در شریعت ما و ادیان گذشته، به افراد خاصی نظر داشتهاند، منکر نشده است، مانند:
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه»[۱۳].
و آیه کریمه «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى[۱۴]» - «به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است» که خطاب به حضرت موسی (ع) است و نیز دیگر خطابات شخصی که ناظر به اشخاص معین است، نه عموم مکلفان، ولی خطابات شخصی اندکاند.
در نظریه خطابات انحلالی ، عدم انحلال خطاب، به معنای عام مجموعی بودن آن است، ولی عام مجموعی در موضوع خطاب ممکن نیست[۱۵].
نظریه خطابات انحلالی در مثال بالا اینگونه است که افرادی را که به سن ۱۹ سالگی رسیدهاند را به تک تکشان بگویند که برو و خودت را معرفی کن، فلذا همان شرطی را که در تکالیف شخصی هست در تکالیفی که به عموم میشود هم همین طور است، چون تکالیفی که به عموم گفته میشود به تکالیف شخصی انحلال پیدا میکند؛ و چون در تکالیف شخصی مسلم گرفتهاند که مثلاً یکی از شرایط این است که باید مکلف بر امتثال و انجام آن چه را که مولا خواسته یا ترک آن چه که مولا گفته نکن قدرت داشته باشد، در تکالیف عمومی هم به لحاظ این که انحلال پیدا میکند به تکالیف شخصیه این جا هم قدرت شرط است.
اکنون پرسش این است که خطابات شرعی، خطاب نسبت به موضوع خطاب، قانونی است یا انحلالی؟ بسیاری از علمای اصول چون مرحوم خویی (ره) و مرحوم نائینی (ره) خطابات شرعی را انحلالی میدانند[۱۶]؛ اما مرحوم امام خمینی خطابات شرعی را قانونی میداند.
نمونه دیگری که برای تبیین بهتر این دو نظریه میتوان ذکر کرد آیه شریفه ذیل است:
«َقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط[۱۷]»- «به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند».
بر اساس نظریه خطابات انحلالی، خطاب «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» به صورت مستقیم به هرکس میگوید باید به اقامه قسط اقدام کند، ولی بر پایه نظریه خطابات قانونی، این خطاب به طبیعت انسان میگوید قسط را برپا کنید، بدون این که به خطابات کثیره منحل شود. عموم لحاظ شده در معنای «النَّاسُ»، تنها نشانگر عام بودن تکلیف و مکلف است و دلالت بر عام بودن ندارد. این که مکلف عام لحاظ شده است، دلالتی بر عموم مکلف به (در این آیه: قیام به قسط) ندارد، بلکه این نکته وابسته به سنخ مکلف به است. ممکن است چند مکلف به یک امر تکلیف شوند تا باهم آن امر را انجام دهند. در این شرایط، مکلف به به اجزا تجزیه میشود و هر فرد، جزیی از تکلیف را در نظامی هماهنگ با دیگران انجام میدهد. این غیر از انجام امر توسط هر مکلف، مستقل از دیگری است[۱۸].
بنابراین در خطاب انحلالی، خطاب به افراد تحلیل میشود و هر فرد مستقل از دیگری مخاطب به خطاب شرعی است. ولی در خطاب قانونی، خطاب به افراد تحلیل نمیشود و واحد است.
نمونهای از روایات اهل سنت
۱-عن عائشه أن الرسول (ص) قال : لانکاح إلا بولی و شاهدی عدل؛ نکاح واقع نمیشود، مگر با اجازه ولی و حضور دو شاهد عادل. (البیهقی، ۱۹۹۴ : ۷، ۱۲۵)
وجه دلالت : منطوق حدیث دلالت دارد بر اینکه نکاح صحیح نیست، مگر اینکه دو شاهد عادل بر آن شهادت دهند.
۲- عن ابن عباس :أن النبی قضی بیمین و شاهد ؛ ابن عباس میگـوید :پیامبر (ص) قضـاوت میکردند با قَسمِ منکر و شاهد مدعی (النیشابوری، بی تا :۹۴۱ و ۱۷۱۲).
وجه دلالت :این روایت دلالت میکند که پیامبر (ص) شهادت را از موجبات و مقومات قاضی و حکم کردن او قرار داده است (الزیلعی، ۱۳۵۷: ۴، ۷۶).
۳- عن زید بن خالد الجهنی، اَن النبی (ص) قال : ألا أخبرکم بخیر الشهداء الذی یأتی بشهادته قبل اَن یسألها؛ زید بن خالد جهنی میگوید، پیامبر (ص) فرمودند: آیا خبر ندهم شما را به بهترین شاهدها، آن کسی که خودش میآید، شهادت میدهد، قبل از اینکه از او سئوال بشود ». (همان ،۹۴۶، ح۱۷۱۹)
وجه دلالت: مقصود از بهترین شاهدها، کاملترین شاهدها در مرتبه شهادت نزد خداوند است و آن، شهادت بدون درخواست است؛ پس شاهدش بهترین شاهدهاست؛ زیرا اگر او شهادتش را اظهار نکند، حکمی از احکام دین و قاعدهای از قواعد شرع ضایع میشود و واجب است شهادت بر شاهد، تا زمانی که ادای شهادت بدون ضرر مالی و جانی و عرضی برای خودش و خانوادهاش باشد (عسقلانی، ۱۹۶۴ :۴، ۲۰۴).
اجماع
فقهای امامیه در همه ابواب فقه از طهارت تا دیات، بر بیینه اعتماد کردهاند و حجیت بیینه نزد ایشان ثابت بوده است؛ ولی نمیتوان به این اجماع به عنوان دلیل مستقل استدلال کرد؛ زیرا این اجماع، کاشف از قول معصوم نیست و مدرکی است (مکارم شیرازی، ۱۴۱۶ :۲، ۶۲).
حال برخیاز نمونههاییکه شیخالطائفه، دلیل قبول شهادت را اجماع امامیه دانستهاند، بیان میکنیم:
در کتاب الخلاف، کتاب الصیام، در مسئله ۸ میفرماید: « لایقبل فی رؤیه هلال رمضان إلا شهاده شاهدین، … دلیلنا اجماع الطائفه و الأخبار؛ رؤیت هلال رمضان ثابت نمیشود، مگر با شهادت دو شاهد و دلیل امامیه، اجماع و اخبار امامیه است » (طوسی، ۱۴۱۷ : ۱ ، ۳۴۱) .
همچنین در کتاب الخلاف، کتاب الطلاق، در مسئله ۵ می فرماید: « کل طلاق لم یحضره شاهدان مسلمان عدلان و ان تکاملت سائرالشروط فانّه لایقع، دلیلنا اجماع الفرقه و اخبارهم؛ هر طلاقی که در حضور دو شاهد عادل مسلمان واقع نشود، ولو اینکه سایر شروط آن کامل باشد، واقع نمیشود » (همان :۲، ۲۴۲).
عموم و شمول کلام شیخ، واضح است و همچنین مسائل دیگری نیز درباره شهادت در کتاب قضاء، شهادات و لعان مطرح کردهاند و در آنجا نیز دلیل امامیه را اجماع ذکر کردهاند و دیگر اکابر متقدمین و متأخرین نیز در این باره ادعای اجماع کردهاند که به دلیل طولانی شدن بحث، از بیان آنها صرفنظر میکنیم.
اهل سنت نیز درباره حجیت شهادت، ادعای اجماع کردهاند و هیچ گونه منکر و مخالفی در اینباره وجود ندارد (ابن نجیم، ۱۹۹۳: ۶۰؛ العبدری، ۱۹۸۶: ۸، ۲۳۳؛ الهیتمی، ۲۰۰۴ : ۱۰، ۲۶۷؛ الجصاص، ۱۴۰۵: ۲، ۲۳۳؛ المرداوی، بی تا، ۱۲، ۴؛ ابن قدامه، ۱۴۰۵ : ۱۰، ۱۵۶)
بنای عقلا
از دیدگاه امامیه شکی نیست که بنای عقلا در اثبات موضوعات در مقام قضاوت و غیر آن، بر قبول قول ثقه بوده است و نهی و ردعی هم از جانب شارع مقدس نشده، بلکه آن را امضا کرده است؛ البته با شرایط لازم در شاهد که به تفصیل در مباحث بعدی به آن میپردازیم (مکارم شیرازی، ۱۴۱۶: ۲، ۶۴)
شاهد
شاهد کسی است که وجود امری را به نفع یکی از متداعیین و زیان دیگری اعلام میدارد (محقق داماد، ۱۳۸۷: ۳، ۵۹). همچنین گفته شده است: « الشاهد هو من یخبر عما فی ید غیره لغیره و هو حامل الشهاده و مؤدیها؛ شاهد کسی است که خبر میدهد از چیزی که در دست شخصی است، برای شخص دیگری و در واقع او حامل شهادت و اداکننده آن است » (الکاسانی، ۱۹۸۲: ۶، ۲۲۴؛ ابن قدامه، ۱۴۰۵ : ۶، ۳۳۹؛ قیلوبی، ۱۹۹۸: ۴، ۳۹۱)
شرایط شاهد
درباره شرایط شهود، میان فقهای امامیه و اهل سنت اختلافاتی وجود دارد که ضمن بیان شرایط، این اختلافات را نیز مشخص میکنیم.
بلوغ
علمای امامیه (نجفی، ۱۳۹۶: ۱۴؛ روحانی، ۱۴۲۹، ۳۸: ۴۲۳) و همچنین علمای اهل سنت (الزیلعی،۱۳۱۳: ۴، ۲۱۰؛ المقدسی، ۱۴۱۸: ۶، ۵۵۳؛ المرداوی، بی تا، ۳۹؛ البجیرمی، ۱۹۹۶: ۴، ۳۳۴؛ الانصاری، بی تا: ۴، ۳۵۶؛ ابن حزم، بیتا: ۸، ۵۰۴؛ ابن اطفیش، ۱۹۷۲، ۱۱۲؛ العسنی الصنعانی، ۱۹۶۱:۷۰) به اتفاق، شهادت غیرممیز را مردود دانستهاند؛ ولی درباره شهادت طفل ممیز، میان علما اختلاف است و منشأ اختلاف، برداشت از آیات و روایات است که این اقوال را بررسی میکنیم.
اقوال امامیه
۱-شهادت طفل ممیز فقط در جراحات سر و صورت پذیرفته است و هرگاه گفتارشان مختلف شد، گفته اول آنان معتبر است (علم الهدی، ۱۴۱۵: ۴۳؛ ابن زهره، ۱۴۱۷: ۱۹۲).
۲- شهادت اطفال ممیز فقط در قصاص و جراحات پذیرفته است، به شرط اینکه اطفال ده ساله باشند و بعد از وقوع حادثه، تا ادای شهادت متفرق نشده باشند و اجتماعشان بر امر مباح باشند (علامه حلّی، بی تا : ۲ ، ۲۰۷ ؛ شهید ثانی، بی تا : ۳ ، ۱۲۵)
۳-شهادت اطفال ممیز فقط در قتل و جراحات سر و صورت به دو شرط پذیرفته می شود: اول، اطفال همه به یک گونه شهادت دهند؛ دوم، عدم تناقص گویی در شهادت (مروارید، ۱۴۱۰: ۱۱، ۶۲ و ۸۹).
۴- شهادت اطفال ممیز درباره قتل، پذیرفتهاست و درباره جراحات، بلااشکال نیست (خویی، بی تا: ۲، ۲۳).
۵-شهادت اطفال ممیز فقط در جراحات پذیرفته میشود، مشروط به اینکه اطفال در شهادتشان اختلاف گفتار نداشته باشند و درباره مشهود به، بر کار حرامی جمع نشده باشند (مروارید: ۱۴۱، ۱۱، ۶۲ و ۸۹).
۶- شهادت اطفال ممیز فقط درباره خود اطفال، به دو شرط پذیرفته میشود: اول: عدم پراکنده شدن آنها بعـد از حادثه، دوم: به خاطـر امر مباحی جمع شده باشنـد (همان، ۳۳ :۳۵) و یا درصـورت تناقضگویی اطفال، گفته های اولیه آنها اختیار شود (همان، ۱۱، ۶۲ و ۸۹).
۷- شهادت اطفال ممیز فقط در قتل خطایی و دیه ثابت میشود و این نظر مرحوم صاحب جواهر است. ایشان می فرمایند: « چون از یک سو روایاتی داریم دالّ بر اثبات قتل از طریق شهادت اطفال ممیز و از سوی دیگر، مسئله قتل که موجب قصاص است، از مسائل بسیار مهم و خطیر است و باید در آن به شدت احتیاط کرد و همچنین فتاوای فقها هم در این رابطه مختلف است؛ لذا بهتر است که برای جمـع بین همه آنهـا بگوییم به وسیله شهـادت اطفال ممیز فقط دیه و قتـل خطـایی اثبات میگردد » (نجفی، ۱۳۹۶: ۱۴، ۱۲۰)
۸-شهادت اطفال ممیز مطـلقاً پذیرفته نمیشود (اردبیلی،۱۴۲۰: ۱۲، ۲۹۲) محقق حلّی میفرماید : « شهادت اطفال، به هیچ عنوان و در هیچ موردی مقبول نیست، مگر اینکه بالغ شوند » (محقق حلّی، ۱۳۶۸: ۴، ۱۷۸۲)
دلیل آن دسته از فقها که شهادت طفل ممیز را مقبول میدانند، دو روایت از امام صادق(ع) است :
روایت اول: روایت محمد بن حمران از امام صادق (ع) : « سألت اباعبدالله (ع) ن شهادهالصبی، قال: فقال: لا، إلا فی القتل، یؤخذ بأول کلامه ولایؤخذ بالثانی؛ سئوال کردم از امام صادق (ع) در مورد شهادت کودک، پس ایشان فرمودند: پذیرفته نیست، مگر در قتل؛ پس گفتار اول آنها را اخذ نمایید و گفتارهای بعدی را طرح کنید» (حرّ عاملی، ۱۴۰۳، ۱۸: باب ۱۲، ح ۱)
روایت دوم: روایت جمیل از امام صادق (ع): « عن جمیل، قال: سألت اباعبدالله (ع) عن الصبی تجوز شهادته ف یالقتل؟ قال : یؤخذ باول؛ کلام اول آنها را اخذ نمایید و گفتارهای بعدی را طرح کنید » (همان : ح۴)
محقق اردبیلی دلایل ذیل را برای عدم پذیرش شهادت اطفال بیان کرده است:
دلیل اول :چون شخص غیربالغ، تکلیف ندارد و عقاب نمی شود، ایمن از دروغ نیست؛ بنابراین شهادت چنین شخصی قابل اعتماد نیست.
دلیل دوم :شاهد، مکلف است به تحمل و ادای شهادت، در حالی که طفل، تکلیفی ندارد و مکلف بودن شاهد و عدم تکلیف طفل، با هم مغایرت دارند.
دلیل سوم :در شاهد، عدالت داشتن شرط است و در طفل، این شرط وجود ندارد.
دلیل چهارم :اصلاولی، عدم اثبات حق به وسیله شهادت است و شهادت شخص بالغ جامعالشرایط، از این اصل خارج میشود؛ ولی شهادت طفل ممیز، ذیل این اصل باقی میماند؛ بنابراین در مخالفت با اصل باید به قدر متیقن اکتفا کرد.
دلیل پنجم :شهادت طفل بر خود او قابل قبول نیست، پس به طریق اولی بر دیگران نباید مقبول باشد.
دلیل ششم :خداوند در قرآن فرموده است : « واستشهدوا شهیدین من رجالکم » (بقره:۲۸۲) و کلمه رجال بر طفل صدق نمیکند (اردبیلی : ۱۴۰۹ ، ۲۹۳ )
در ادامه ایشان روایات ذکر شده پیش گفته (حسنه جمیل و روایت محمد بن حمران) را مطرح کرده و به طور مفصل آنها را پاسخ دادهاند (همان).
اقوال فقهای اهل سنت
۱-قول جمهور :شهادت اطفال و صبیان به دلایل ذیل مقبول نیست:
دلیل اول :آیه شریفه : « واستشهدوا شهیدین من رجالکم » کلمه رجال بر طفل صدق نمیکند.
دلیل دوم :روایت عایشه از پیامبر(ص) : « رفع القلم عن ثلاثه :عن الصبی حتی یحتلم، عن المجنون المغلوب علی عقله حتی یعقل و عن النائم حتی یستقیظ؛ تکلیف از سه دسته برداشته شده است: الف) کودک تا زمانی که محتلم شود؛ ب) مجنون تا زمانی که عقلش برگردد؛ ج) شخص خواب تا زمانی که بیدار شود » (النیشابوری، بی تا : ۲، ۶۷)
دلیل سوم :کودک بر اموال خودش تسلط ندارد؛ پس بر حفظ حقوق دیگران نیز به طریق اولی تسلط ندارد و همچنین اگر کودک دروغ بگوید، گناهی مرتکب نمیشود؛ زیرا تکلیفی ندارد و این اعتماد به شهادتش را از میان میبرد.
۹)کلیسا و زیارتگاه پادره پیو در سن جیووانی روتوندو ایتالیا
زائران در این منطقه در امتداد مسیر پیاده روی مستقیم، طولانی و شیبدار با مناطقی تراس بندی شده به صورت باغ های گسترده در اطراف آن به محل کلیسا هدایت می شوند.((پادره پیو)) یک راهب کاپوچین بود که در دهه ۱۹۱۰ معروفیت یافت و این کلیسا به اسم وی نام گذاری شد.هر ساله بین ۶ تا ۷میلیون زائر به این مکان سفر می کنند.
۱۰)کلیسایی در لورد فرانسه
همه ساله هزار زائر مسیحی کاتولیک به((لورد)) در فرانسه سفر می کنند تا از مریم مقدس برای بیمارانشان تقاضای شفا کنند.
آب چشمه لورد بنا به اعتقاد زائرین کاتولیک معجزه آساست و سالانه حدود ۵ میلیون نفر به این مکان سفر می کنند.
۱۱)کلیسای باسیلیکای سنت فرانسیس در آسیسی ایتالیا
شهر باستانی آسیسی محل زادگاه سنت فرانسیس،قدیس حامی حیوانات و محیط زیست است.در سال ۱۹۶۲ حدود ۲ میلیون نفر در هفتمین سالگرد مرگ سنت فرانسیس شرکت کردند.آسیسی در حال حاضر سالانه پذیرای ۴ تا ۵ میلیون زائر است.
۱۲)کلیسای بزرگ نوتردام در پاریس فرانسه
این کلیسا به عنوان پرآوازه ترین کلیسای پاریس،شاهکار معماری گوتیک به شمار می رود و در سال ۱۱۶۳ میلادی بنا شده است.کلیسای نوتردام امروزه شهرت بین المللی دارد و سالانه ۱۳ میلیون نفر از آن دیدن می کنند.
۱۳)کلیسای آپارسیدا در برزیل
شهر آپارسیدای برزیل محل بزرگ ترین زیارتگاه مریم مقدس در جهان است که سالانه هشت میلیون نفر بازدیدکننده دارد. قدمت این زیارتگاه به قرن ۱۸ میلادی باز می گردد.در سال ۱۹۵۵ یک کلیسا در آپارسیدا ساخته شد که با گنجایش ۴۵ هزار نفر دومین کلیسای جهان پس از سن پیترز رم است.
۱۴)کلیسای کلن آلمان
کلیسای کلن با سبک گوتیک یکی از بزرگ ترین کلیساهای جهان است و امروئزهاین کلیسا پذیرای حدود ۶میلیون بازدیدکننده در سال است.
۱۵)معبد سن سوجی ژاپن
این معبد به افتخار الهه((رحمت و شادمانی))مذهب بودا در کنار رودخانه سومیدا ساخته شده و به گفته مسئولان گردشگری ژاپن سالانه ۳۰ میلیون نفر از آن دیدن می کنند.
۱۶)اماکن مقدس در رشته کوه های “کی"ژاپن
سه مکان مقدس و زیارتی توسط مسیرهای کوهستانی به شهرهای باستانی نارا و کیوتو ژاپن منتهی می شود وریشه در سنن قدیمی عبادت در مناظر طبیعی دارد.این اماکن سالانه حدود ۱۵ میلیون بازدیدکننده را جذب می کنند.
۱۷)مرکز زیارتی ساباریمالا در استان کرالا هند
مرکز زیارتی هندوها در رشته کوه غربی"گات"که معبد “سات ها"در آن واقع است،قرار دارد.موسم زیارت در این منطقه از ماه نوامبر آغاز و تا ژانویه ادامه می یابد و بین ۵ تا ۶ میلیون نفر سالانه ازآن دیدن می کنند (جمالی نژاد،۱۳۹۱: ۱۰۴-۱۱۳).
۵-۳-گردشگری مذهبی در ایران و سایر کشورها
زیارت بخش مهمی از فعالیت های مربوط به گردشگری مذهبی را در بر می گیرد و چون در فرهنگ اسلامی هدف اصلی از خلقت، رشد و ارتقای معنوی است، می توان گفت یکی از بهترین راهای تقویت معنویت ایجاد ارتباط با معبود، زیارت است. دیدار از جاذبه های مذهبی ایران نظیر مساجد، بقاع متبرکه و نظایر آن که پیوستگی تعالیم مذهبی با اندیشه و هنر و زندگی ایرانی را به نمایش می گذارد، هنوز جزو اولین اولویت ها ی گردشگری خارجی برای سفر به ایران است. اگر از این زاویه بتوانیم به موضوع گردشگری خارجی بنگریم، بساری از موانع و مشکلات که در تعریف ما از پدیده گردشگری نهفته است برطرف می گردد و راه برای توسعه این صنعت هموار تر خواهد شد. گردشگری مذهبی یکی از شاخه های مهم گردشگری بشمار می رود و سهم قابل توجهی از فعالیت های گردشگری را شامل می شود. صاحب نظران گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی مذهبی خاص ایران در میان کشور های دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیار در کشور ما دارد؛ با وجود این، گردشگری مذهبی در ایران با توجه ۸۹۱۹ مکان مذهبی مقدس، هنوز فاقد سازماندهی تخصصی و متمرکز بوده و این وضعیت نابسامان حتی در شهرهای مهمی چون مشهد و قم نیز مشاهده می شود. اگر در هر سال از جمعیت ۳۰۰ میلیون نفری شیعیان جهان، تنها یک درصد را بتوانیم به ایران جذب کنیم، رقم ۳ میلیون گردشگر خارجی علاوه بر ارائه چهره واقعی از کشورما در دنیا، برای اقتصادمان نیز تعین کننده خواهد بود. در کشورمان ۵۸۰۰ بقعه متبرکه به عنوان آرامگاهی امام زادگان ثبت شده است که از این تعداد، ۱۲۰۰ بقعه به دلیل داشتن شرایط معماری، فرهنگی و تاریخی، در فهرست آثار ملی به ثب رسیده است. گردشگری مذهبی خصوصیات ویژهای دارند که از جمله از آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-
- به عنوان اولین شاخه از گردشگری آرام و بی آزار به حساب می آید.
-
- تلاش می کنند در استفاده از امکانات طبیعی موجود حداکثر صرفه جویی را بنمایند.
-
- در رسیدن به اهداف خود بیش تر هزینه کنند و سوغات بیشتری نیز می خرند.
-
- برای این گونه گردشگران بعد سفر اهمیت چندانی ندارد.
-
- قابل اعتماد و کم مدعا هستند.
با توجه به تمرکز مراکز عمده مذهبی کشور در کلانشهرهای قم و مشهد، این شهرها محور گردشگری مذهبی و زیارتی کشورمان هستند و باید با ارتباط با دیگر مراکز مذهبی جهان، این شهرهای اسلامی را به آن ها معرفی کنیم. علاوه بر این ساختار شهرهای ایران اسلامی نیز جذابیت سرشاری برای گردشگران مذهبی دارند. شهر ایرانی متاثر از فرهنگ و اندیشه اسلامی، کالبدی را برگزیده که سیمای آن با آنچه پیش از ورود اسلام داشته، متفاوت می نماید که هماهنگ با اندیشه، ساختار ویژه ای از معماری و جذابیت هنری را جهت گردشگران مذهبی پدید آورده است.
شهر ایرانی - اسلامی با انگاره عدالت، از سازمان خاصی برخوردار می شود که مبتنی بر برابری شهروندان و اماکن دسترسی برابر آن ها به خدمات شهر است. سازمان فضایی شهر، مبتنی بر تعریف مرکز خدمات عمومی، محل های کوچک(زیر نظام) شامل محلات نیمه مستقل و مجموعه های خدماتی و ساختاری است که همه این ها را در پیوند و وحدت با یکدیگر قرار می دهد. در تحولات دوره های مختلف نیز جوهر سازمان فضایی شهر ایرانی و نظم مذکور در دوره اسلام همواره ثابت مانده و مکان گزینی اجرای ان بر حسب خواست حاکمان تعقیر کرده است و حاکمیت اندیشه ایرانی – اسلامی در کالبد شهرها، زمینه ساز ایجاد بافت های بی بدیل و در ساختار فیزیکی شهرها گردیده و جذابیت ویژه ای را برای گردشگران مذهبی فراهم آورده اند (جمالی نژاد،۱۳۹۱: ۷۷-۷۸).
۶-۳- انواع گردشگری مذهبی
تمام ادیان مهم و تاثیر گذار دنیا، از مسایل مختلفی چون داستان هایی درباره خدا، نظام های اعتقادی و اخلاقی، تجربیات مشترک، تشریفات مذهبی، نمادها، اجتماعات، نهادها و سازمان ها، رهبران مذهبی و افراد مقدسی که مفسز آداب و اصول دین هستند تشکیل شده است. آئین اسلام با داشتن بیش از ۱،۲ میلیارد پیرو دومین آئین بزرگ جهانی بشمار می آید. اسلم آینی است که در کتاب مقدس آن صراحتا آیاتی در مورد توصیه به زیارت، گردشگری و سفر آمده در حقیقت قرآن در بسیاری از آیات به مسافرت اشاره کرده است و مسلمانان را به سیر در دنیا به منظور عبرت گیری، تبادلات فرهنگی کسب دانش، ارتباط با مسلمانان دیگر، تبلیغ کلام خداوند و تحسین کردن و لذت بردن از آفریده های پروردگار تشویق می کند. اما در کنار اسلام باید از آئین مسیحیت نام برد،مسیحیت یکی از بزرگترین و گسترده ترین ادیان جهان بحساب می آید،حدود دو میلیارد مسیحی وجود دارند که در مجموع ۳۲ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند. از این میان، نیمی از آنها کاتولیک هستند، یعنی ۱۸ درصد کل جمعیت جهان به این آئین معتقدند. (پارک علم و فناوری خراسان،۱۲۵:۱۳۹۱).
۱-۶-۳- گردشگری و زیارت در اسلام
اسلام با بیش از یک میلیارد پیرو، دین اصلی در ۴۶ کشور جهان و دین دوم در بسیاری از دیگر کشورها است. بیشتر مسلمانان جهان در آفریقای شمالی، خاور میانه، آسیای مرکزی و آسیای جنوبی شرقی زندگی می کنند. در اروپاا، افریقای شرقی و امریکای شمالی نیز جمعیت های زیادی از مسلمانان دیده می شود. در اکثر کشور هایی که دین اسلام، دین اصلی است، همه چیز حول محور این دین می گردد. دین در این گونه کشورها، هسته ی مرکزی زندگی است و تمام رفتارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر مبنای آن شکل می گیرد. در بسیاری از کشورهای اسلامی، به خصوص در خاورمیانه و افریقای شمالی، اسلام پایه و اساس جامعه و تعیین کننده قانون آن کشور است. بنابراین این زیربنای سیاست ها، اهداف و مدیریت صنعت گردشگری بر اساس تعالیم انسانی شکل می گیرند. در اواسط قرن بیستم و پس از دوره استعمار، بسیاری از کشورهای اسلامی در شمال افریقا، خاور میانه و آسیا به مکان های گردشگری تبدیل شدند. بازدید از معماری بی نظیر اسلامی(مانند، تاج محل و کاخ ها عثمانی در کشور ترکیه ) و مکان های باقی مانده از امپراتوری های باستان، موقعیت های شغلی، آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم ملت ها، شرایط خوب آب و هوایی جزو جاذبه های گردشگری کشورهای اسلامی محسوب می شوند. با این وجرود، اکثر ملل اسلامی در خاورمیانه، با آغوش باز از گردشگری جهانی استقبال نکرده اند. تحقیقات بسیاری در ممورد پویایی گردشگری در کشورهایی که اسلام، مذهب اکثزیت مردم است، انجام شده و همه آنها بر نقش دین در صنعت گردشگری تاکید داشته اند.یکی از دلایل عدم رشد گردشگری در بسیاری از ملل اسلامی، نگرانی مسلمانان در خصوص اثرات غیر اخلاقی گردشگری است برخی از کشورهای اسلامی دو راهکار عمده برای مقابله با با مضرات غیر اخلاقی گردشگری پیش گرفه اند: راهکار اول، ایجاد نواحی تفکیک شده گردشگری است که به طور مثال، کشور مالدیو که اقتصاد توریستی پر رونقی دارد، جزیره های تفریحی تفکیک شده برای گردشگران در نظر گرفته اند و بدین ترتیب، هر جزیره یک مکان اقامتی مستقلی محسوب می شود. راهکار دوم، تاکید بر گردشگری داخلی و تشویق مسلمانان دیگر کشورها به بازدید از مکان های دیدنی است تا از این طریق تعارضا فرهنگی به حداقل برسند(پارک علم و فناوری خراسان،۱۲۷:۱۳۹۱). به طور قطع، مهمترین رویداد مسافرتی مسلمانان اصل پنجم از از احکام دهگانه اسلام، یعنی سفر حج استسفر حج سفر دینی به مکه در عربستان سعودی استکه بر هر مسلمان در صورت داشتن استطاعت مالی و جسمی واجب است. در بسیاری از کشورهای اسلامی، دولت ها حتی بعضی از سازمان های بین المللی، از طریق اختصاص وام، کمک هزینه و برای انجام سفربه مردم کمک می کنند. حج در روز هفتم از دوازدهمین ماه تقویم اسلامی(ذی الحجه) آغاز می شود.آخرین آمار در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ نشان می دهد که سالانه بیش از دو میلیون مسلمان از سراسر جهان در مراسم حج شرکت می کنند.(تیموتی و السن،۱۹۲:۱۳۹۲). از دیدگاه گردشگری جهانی، حج یکی از بزرگترین گردهمایی های گردشگری است که بسیاری از عناصر سنتی گردشگری را در خود دارد در سالهای اخیر برخی مسلمانان و دانشمندان اسلامی به جنبه های تجاری زیارت انتقاد های شدیدی داشته اند.آن ها بر این باورند که حرمت حج با مادی گرایی افراطی شکسته است و شیوع کارهای سطحی و تجاری شدن به مرور زمان معنای حقیقی این زیارت مقدس را از بین خواهد برد مسلمانان علاوه بر حج که سفری واجب است، سفرهای دینی دیگری نیز انجام می دهندکه زیارت نامیده می شود. زیارت ها شامل بازدید از حرم ها، مساجد و آرامگاه ها مربوط به حضرت محمد(ص)، اولیای خدا، شهدا، امامان و افراد واراسته است. این زیارت های اختیاری از نظر انگیزه و کارکرد شبیه زیارت در معنای مسیحی آن استکه در آن مردم به خاطر نزدیکی به پروردگار، طلب برکت، آمرزش و گشایش در زندگی شان و گرامی داشت شخصیت های برجسته تاریخی به سفر می روند. نوع دیگر زیارت شامل سفرهای مرتبط با مسایل زندگی روزمره است.این مسافرت ها برای کسب منافعی انجام می شود. از آن جمله می توان به بازدید از آرمگاه هایی که به شفای بیماران یا درمان ناباروری انجام می شود، اشاره کرد. بعضی از سفرها از نوع دوم به شکل نذر و پیمان هایی است که بین مسلمانان با خداوند یا یک امام برای طلب برکت و بخشش بسته می شود. علاوه بر مکه، در سراسر خاورمیانه و حتی جاهای دیگر، اماکن مقدس بسیاری از لحاظ تاریخی حائز اهمیت هستند وجود دارد و مسلمانان زیادی به زیارت این اماکن می روند. در حقیقت قرآن در بسیاری از آیات به مسافرت اشاره کرده است و مسلمانان را به سیر در دنیا به منظور تبادلات فرهنگی، کسب دانش، ارتباط با مسلمانان دیگر، تبلیغ کلام خداوند و تحسین کردن و لذت بردن از آفریده های خداوند تشویق می کند. علاوه بر سفرش به سفر در اسلام به مهمان نوازی نیز تاکید بسیار شده است. بنابرین مسلمانان در مقام میزبان، مهمان نوازان خوبی هستند. (پارک علم و فناوری خراسان،۱۲۹:۱۳۹۱)
۲-۶-۳- مفهوم گردشگری در مسیحیت
مسیحیت بر پایه زندگی .و آموزه های عیسی مسیح استوار است. اکثر مسیحیان به یکی از سه شاخه کاتولیک، پروتستان و یا ارتدوکس شرقی تعلق دارند. تفاوت بین آموزه های این سه گروه نسبتا اندک است، اما تفاوت در آداب و تشریفات و تجلی علمی آموزه ها بیشتر می شود اما بیشترین تفاوت مربوط به سازماندهی کلیساها است. تمام مسیحیان به خدای یکتا که خالق و حافظ جهان است اعتقاد دارند. کاتولیک ها بر این باورند که حیات فانی آنها به مثابه مسافرتی است و کلیسا ها چون مسافر خانه هایی هستند که انسان ها برای رسیدن به آن هدف غایی به آن ها احتیاج دارند. صاحب نظران در عرصه دین، از دیدگاه سفر از زندگی دنیوی به اخروی، برای نشان دادن جایگاه گردشگری در زندگی مدرن استفاده می کنند.
چندین اصل به رابطه کلیسای کاتولیک و گردشگری تاثیر می گذارند. اصل اول به اعتقاد به دین و مسئولیت پذیری انسان در برابر خدا مربوط می شود خداوند سر منشآ عشق و دوستی نسبت به انسان است، لذا انسان ها می خواهند که خود را تسلیم مشیت او بدانند. کاتولیک ها بر این باورند مریم مقدس به هر خانه و منطقه ای صلح و دوستی می بخشد، بنابراین تمام مکان های که او در آن اقامت داشته و یا در آن ظهور کرده نیز مقدس هستند. از دیگر موارد مرتبط با این موضوع می توان به تقدس آثار دینی – مجسمه و نقاشی های مربوط به عیسی، مریم مقدس، حواریون و سایر افراد و حوادث اشاره کرد، که معمولا در محراب کلیساهای سراسر جهان نگهداری می شوند. تقدس این آثار یکی از ویژگی های مهم آئین کاتولیک و یک رابطه مهم بین کلیسا و گردشگری است. گستردگی جغرافیایی کاتولیک ها در سراسر جهان، باعث رونق گردشگری دینی در این دین شده است. از نظر دینی، هنگامی که حقیقت بر انسان آشکار می شود، تاثیر شگرفی بر آن می گزارد. هنگامی که یک گردشگر عیسی را از طریق ستایش زیبای یک اثر هنری ساخته شده و یا از طریق ارتباط با مردم لمس می کند، صحت این جمله تایید می شود. هنگامی که یک گردشگر غیر مسیحی از کلیساهای مسیحی دیدن می کند و با آئین آنها آشنا می شود و آنها را بیشتر می شتاسد به دانستن بیشتر در مورد زندگی عیسی مسیح بیشتر ترغیب می گردد. این مساله از نقطه نظر دینی، توجیه کننده گردشگری و توسعه آن در مقیاس جهانی است. اصل دوم به آداب و آئین مذهبی کاتولیک ها در مراسم عشای ربانی و شعائر هفتکانه می پردازد. این مراسم نشانه هایی از فعالیت ها و رفتار دینی انسان است. بسیاری از پیروان کلیسای کاتولیک، حتی هنگامی که از موطن خود دور هستند، مایل اند این آداب و آئین را به جای آورند. رهبران مذهبی نیز این تمایل را مد نظر قرار داده و آن را در کشورهای کاتولیک مذهب و کلیساهایی که گردشگری زیادی دارند، به اجرا می گذارند. به همین دلیل، تقریبا در همه کشورهایی که جاذبه های گردشگری زیادی دارند، رهبران کلیسا مردم را به سفر کردن و شرکت جستن در مراسم مختلف در آن مکان ها دعوت می کنند. سومین اصل، در برسی گردشگری دینی باید به انسان ها در یک بستر اعتقادی دینی نگاه کنیم. چارمین اصل، رابطه گردشگری با آئین کاتولیک را در بستر دینی، با رابطه انسان و خدا مقایسه می کند این رابطه، رابطه دو فرد است که یکی خالق و دیگری مخلوق است، دو اصل باقی مانده به نحوی به گردشگری مربوط می شوند و حتی می توان آنها را در بطن پدیده گردشگری نیز یافت. اصل اول عشق است، چیزی ورای حس محبت پرهیزکارانه است عشق به صورت یک قانون جهانی و یکی از دلایل اصلی زیارت مسیحیان و از روش های ابراز اعقاید آن ها است. اصل دوم که به گردشگری مربوط می شود، اصل مهمان نوازی است. کلیسای کاتولیک همواره همگام با کلام خدا به مهمان نوازی و رسیدگی به مهمانان نیز توجه کرده است. کلیسای کاتولیک ردر مورد گردشگری مذهبی دیدگاه ویژه ای دارد که به طور کلی از مفهوم گردشگری منفک است. به زبان ساده، اگرچه کلیسای کاتولیک روم به طور علنی از مفهوم گردشگری دینی حمایت نکرده است. به دلیل منشا متضاد مفاهیم گردشگری و دین این دو مفهوم با هم جمع نمی شوند. (پارک علم و فناوری خراسان،۱۳۴:۱۳۹۱).
۳-۶-۳- مفهوم سفر و گردشگری در یهودیت
برخی محققان بر این باورند که یهودی ها به جر اورشلیم، هیچ علاقه ای به مکان های دینی و زیارتی دیگر ندارند. آن ها بر خلاف کاتولیک ها، مسلمانان و هندو ها که به ترتیب مکان های لوردس، مکه وارناسی را مقدس می دانند، مکان های خاصی را مقدس تلقی نمی کنند. آبراهام هرشل(۱۹۵۵) دین شناس، در مورد یهودیت می نویسد:"یهودیت دین تاریخ و دین زمان است…"، بنابراین در این دین، مکان ها در درجه اول اهمیت قرار ندارند، بلکه زمان یک اتفاق، مهم تر از مکان آن است. برخلاف مسیحیت که به کلیساها اهمیت زیادی می دهند، یهودی ها کنیسه ها را مکان های مقدس نمی دانند. علاوه بر این برای بسیاری از یهودیان انگیزه سفر چندان مهم نیست و قانون یهود نقش اساسی در مسافرت ها ایفا می کند
در کتاب مقدس یهودیان، تنخ اشارات معدودی به زیارت وجود دارد. در سفر خروج آمده است: ” تمام شما مردم، سه بار در سال باید به زیارت یهوه، خدای بنی اسرائیل در معبد اورشلیم بروید.” عید فصیح یکی از این زیارت ها است. این مراسم به مناسبت جشن درو و همچنین برای یاد بود فرار عبریان از بردگی در مصر برگزار می شود. زائران در این روز، روزه می گیرند و حیوانی را به عنوان قربانی به معبد تقدیم می کنند. دومین زیارت یهودیان در شاووت برگزار می شود که در آن مفاهیم تاریخی و کشاورزی در هم می آمیزند. اگرچه در کتب مقدس هیچ اشاره ای به بعد تاریخی این مراسم نشده است، اما یهودیان معتقدند که این جشن به خاطر نزول تورات در سینا برگزار می شود. سومین زیارت اورشلیم در شوکوت برگزار می شود.این جشن، در ادامه سفر خروج بیان می شود. و به سرگردانی های عبریان در صحرا می پردازد. همچنین جشنواره کشاورزی در این زمان برگزار می شود، به همین دلیل آن را جشن گردهمایی نیز می نامند. علاوه بر عید ها و جشن های زیارتی که به آنها اشاره شد، اشارات دیگری نیز در کتب مقدس یهودیت وجود دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر مسافرت یهودیان تاثیر می گزارد. در سفر خروج خداوند موسی را به رعایت سبت(شنبه) هشدار می دهد: ” چرا که سبت نشانه ای است بین من و شما و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود تا بدانید که این من هستم، یهوه، که شما را از گنا هان تطهیر کرده ام.” رعایت قوانین سبت، مسافرت رفتن را با مشکل مواجه می کند، چرا که در هفتمین روز هفته یهودیان نمی توانند هیچ کاری انجام دهند. تهیه غذای حلال نیز یکی از مهمترین مشکلات مسافران است. کاشروت، قوانین مخصوص غذا خوردن یهودیان است که مشخص می کند چه چیز هایی حلال و چه چیز های حرام است. غذاهای ممنوع شده شامل حلزون، جانوران گوشت خوار، جانوران گیاه خواری که نشخوار می کنند و سم ندارند، خون حیوانات، و نیز خوردن گوشت و لبنیات در یک وعده غذایی می شوند. زیارت آرامگاه خاخام ها و سایر مقام های دینی نیز در بین یهودیان متداول است.اگرچه در کتب مقدس یهودیان هیچ اشاره ای به زیارت اهل قبور نشده است، اما احترام به درگذشتگان همواره مورد تاکید بوده است برخی از یهودیان بر این باورند که زیارت اهل قبور می تواند آن ها را ازمصیبت مصیبت ها رهایی بخشد (تیموتی و السن،۱۶۸:۱۳۹۲).
۷-۳- نقش امام زاده ها در گردشگری مذهبی
یکی از مهمترین انگیزه های مهم گردشگری در جهان، انگیزه مذهبی و زیارت است. این نوع از گردشگری یکی از پایدارترین انواع گردشگری است.در این راستا بقاع متبرکه علاوه بر نقش و تاثیر مذهبی می توانند بر عمران و آبادانی منطقه تاثیرگذار باشند و در کنار فضای معنوی ، فضای تفریحی برای مردم ایجاد کنند.در ایران این جاذبه های فرهنگی- مذهبی (امامزادگان، زیارتگاه ها، مساجدتاریخی و …) در کنار اجرای مراسم مذهبی و فرهنگی در آنها که ریشه در باورها و اعتقادات دارند. منجر به پیوند بین فرهنگ و مذهب شده است و تعداد زیادی از گردشگران مذهبی و فرهنگی را به خود جذب کرده است (قادری و همکاران،۷۷:۱۳۸۸).
گردشگری به عنوان یک امر فرهنگی در دو سوی جریان گردشگری در یک مکان، تعامل ها و تبادل های را سبب می شود و با انسانهای دیگر، انگیزه ها، خواسته ها، نیازها و آرزوهای آنها منبعث از فرهنگ جامعه است ارتباط می یابد. توسعه گردشگری به عنوان یک پدیده فرهنگی - مذهبی موجب می شوند که فرصت کافی برای تبادل فرهنگی مذهبی بین گردشگر و جامعه میزبان به وجود آید(پاپلی یزدی و سقایی، ۸۹:۱۳۹۰). این گردشگری به سرمایه کل یک مکان بسیار علاقمند و مایل به تماشای تمام آنند زیرا به آن روش می توانند زاز طریق تجربیات جدید خود به فرهنگ خود بیفزایند. به این دلیل، گردشگران فرهنگی خاص نوعی گردشگر هستند که غالبا در بازار گردشگری مورد تقدیرند آنان بخش بسیار حیاتی تقاضای گردشگران فرهنگی را تشکیل می دهند و تکراری ترین مصرف کنندگان سرمایه فرهنگی و یکی از بانفوذترین مصرف کنندگان سرمایه فرهنگی و نیز از با نفوذترین بخش های جمعیتند، به نظر می رسد این گردشگران بر ذائقه و رفتارهای مربوط به محصولات فرهنگی معین تاثیر گذار باشند. این موارد دلایل مهمی است که بخاطر آن، گردشگران فرهنگی خاص از بقیه گردشگرانی که گردشگر عادی نامیده می شوند و به خاطر فرهنگ سفر نمی کنند، متمایز می شوند. علاوه بر این، این تفکیک بین این دو نوع گردشگر می توان با مخاطب کلی فرهنگ مقایسه نمود. در هر دو مورد محصولات به طور شایسته طراحی و در محل قرار داده شود تا بخش واقعی بازار را جذب و درگیر کند تقاضا را همواره باید مد نظر قرار داد (موسوی و همکاران،۱۴:۱۳۹۲).
در نتیجه ترکیب امتیازاتی چون وجود بقاع متبرکه(امامزاده ها،زیارتگاها،کلیساها و …)، مراسم و آئین های مذهبی، تاریخ شکل گیری بقاع متبرکه، وجود امکانات اقامت در شب در بقاع متبرکه، فرصت های خرید،جاذبه های گردشگری مذهبی عمومی و غیره، یک امامزاده یا سایر اماکن مذهبی می توانند بازدید کنندگان را از مکان های متعدد جذب کند. به ویژه هنگامی که جاذبه های خاصی در بین این جاذبه ها وجود داشته باشد.احتمال دارد که بازدید کنندگان مسافت طولانی تری را طی کنند. یکی از دلایل این امر، میزان زیاد معجزات بقاع متبرکه و دستیابی به آرامش روحی و معنوی و اجرای مراسم و آین های مختلف مذهبی طی دهه های گذشته است. گردشگران مذهبی بیشتر به سبب جاذبه های مذهبی-فرهنگی به سفر به مکان های مذهبی علاقمند می شوند (prentice,1993:62).
۸-۳- کلان شهرها و شهرهای مذهبی ایران
ایران دارهای مکان های مذهبی بسیاری می باشد که شهرهای مشهد، قم وشیراز از جمله کلان شهر های مذبی ایران در کنار شهرهای مذهبی چون شهرهای ری، شوش و…قابلیت های بیشماری در جذب گردشگران داخلی و خارجی دارا می باشند.
مشهد مقدس
تخصص گرایی
تسهیل در شکل گیری خدمات عمومی کسب و کار
نمودار (۲-۲) فرایند تشکیل خوشه و نتایج حاصل از آن ( رحمانی، تقی ۱۳۹۳)
رابلوتی(۱۹۹۸) “الگوی ناحیه صنعتی” را به صورت زیر مطرح کرده است:
۱-۲-۲-۲ عوامل فضایی و مکانی
ناحیه صنعتی به عنوان ماهیتی ارضی-اجتماعی و همچنین مفهومی اقتصادی تعریف شده اند. بنابراین فضا در تعریف ناحیه مطرح است و به عنوان عاملی که شبکه روابط محلی شکل گرفته بین عاملان اقتصادی را پیچیده تر می کند، مطرح باشد. این شبکه محلی منطقه مشترک بین عاملان را در بر گرفته و حدود آن را معین می نماید( اسفورزی ۱۹۹۰). علاوه بر این ، مجاورت جغرافیایی در ناحیه صنعتی همواره با تخصص یافتگی بخشی در ارتباط است، به گونه ای که خوشه شرکت های مربوط به یک صنعت خاص و مجموعه صنایع و خدمات وابسته آنها در منطقه ای که از نظر فضایی( مکانی) محدود می باشد، واقع هستند.
مجاورت فضایی ( مکانی ) دارای تاثیرات مثبت در کاهش هزینه های مبادله و حمل و نقل کالاها است. این تاثیرات مثبت همچنین شامل جریان سریع تر اطلاعات و تماس های رو در روی بیشتر عاملان اقتصادی واقع در یک منطقه می باشد. مارشال نخستین کسی است که در تحلیل خود راجع به مزیت های ” صنایع مستقر در یک محل” بر این جنبه ها تاکید می کند و پس از او پژوهشگرانی چون بانیاسکو[۴۴] ۱۹۷۷، فوآ و زکیا[۴۵] ۱۹۸۳ و پایور و سابل[۴۶] ۱۹۸۴ در تحلیل های اخیر در ارتباط با نواحی صنعتی این جنبه ها را مهم ارزیابی می کنند.
یکی از ویژگی های فضای (مکانی) نواحی صنعتی که در ادبیات تحقیق ایتالیای سوم مورد تاکید قرار می گیرد، بعد کوچک شهری آن است ( بانیاسکو ۱۹۸۸، بانیاسکو و تریجیلا ۱۹۸۴). تاثیرات مثبت این موفقیت فضایی (مکانی) شامل قیمت پایین زمین و نیروی کار ، هماهنگی مطلوب بین بانک های محلی و صنعت، انسجام اجتماعی و پیشینه فرهنگی مشترک است.
یکی دیگر از جنبه های فضایی (مکانی) مهم که در ناحیه صنعتی از طریق آن قابل تشخیص می باشند وجود پیوندهای شهری- روستایی که به خاطر ایجاد امکان دسترسی به نیروی کار ارزان و انعطاف پذیری دارای تاثیرات مثبت هستند( کامانی[۴۷] و کاپلو[۴۸] ،۱۹۹۰). می توان نتیجه گیری کرد که، تراکم مکانی[۴۹] و تخصص یافتگی بخشی مسائلی هستند که در ادبیات تحقیق به کرات به آنها پرداخته شده است. به علاوه خوشه ای کردن پدیده ای است که در کشورهای کمتر توسعه یافته نیز تقریباً گستردگی دارد.اگرچه خوشه ای کردن به خودی خود منافع کمی را به دنبال دارد ( اشمیتز ،۱۹۹۲). اما به هر حال شرطی لازم برای تحولات بعدی به شمار می آید که خود به سه عامل دیگر مربوط می شود.
۲-۲-۲-۲ عوامل فرهنگی و اجتماعی
اکثر ناحیه های صنعتی ایتالیا فرایند دگرگونی از مناطق روستایی به مناطق صنعتی که بدون وقفه و از طریق انتقال مستمر نیروی کار روستایی به صنعت صورت گرفته است را تجربه کرده اند. مطابق با نظر فوآ(۱۹۸۳)، این فرایند باعث بوجود آمدن برخی ویژگی های اجتماعی گردید که در اکثر ناحیه های ایتالیا متداول هستند و سیستم سازمانی و اقتصادی نواحی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. در مرحله نخست ، خانواده در جوامع روستایی نقش مهمی را در سازماندهی فعالیت های اقتصادی بر عهده دارد. این مساله در مورد ناحیه های صنعتی ایتالیا نیز در طول فرایند صنعتی شدن مصداق دارد. خانواده استمرار واحد اجتماعی قوی ای را در درون آن مشاغل صنعتی و روستایی میان اعضا که شامل زنان و جوانان نیز می شود، تضمین می کند. علائه بر این خانواده امنیت و حمایت را برای اعضا فراهم می آورد و کانونی مهم برای انتقال مهارت و اصول دقیق اخلاق کار از نسلی به نسل دیگر تلقی می شود ( پچی ۱۹۷۳و ۱۹۸۰). تریجیلیا (۱۹۹۰) می نویسد: به نظر میرسد سخت کار کردن قانون ناحیه صنعتی است که به شکل ساعات کاری طولانی و سازماندهی انعطاف پذیر نیروی کار در این ناحیه ها نمود پیدا می کند.
دوم اینکه، خاستگاه روستایی که اکثر کارگران نواحی صنعتی آن را دارا می باشند همسانی اجتماعی خاصی را در آنان پدید می آورد که باعث تسهیل برقراری روابط بین کارگران و کارفرمایان که از طریق خاستگاه و ارزش های اجتماعی مشترک با یکدیگر مرتبط هستند می شود. وجود این پیشینه اجتماعی مشترک از پیدایش اتحادیه گرایی کارگری و روابط متعارض در ناحیه های صنعتی که در شهرهای صنعتی و شرکت های بزرگ ایتالیایی موسوم است جلوگیری می کند( تریجیلیا، ۱۹۸۹).
به علاوه روابط موجود در ناحیه های صنعتی همچنین از طریق میزان بالای تحرک اجتماعی در این نواحی تسهیل می شوند. تحرک اجتماعی موجود در این ناحیه ها تغییر شغل را برای کارگران بسیار آسان می کند. آنها می توانند به آسانی موقعیت کارگری خود را ترک کرده و با تاسیس شرکت به موقعیت کارفرمایی غیر وابسته دست یابند و سپس شرکت تاسیس شده را تعطیل کنند و دوباره به موقعیت کارگری پیشین بازگردند. بانیاسکو و ترجیلیا (۱۹۸۴و ۱۹۸۵) بر نقش این الگوی اجتماعی خاص در فرایند صنعتی شدن در ناحیه صنعتی باسانو[۵۰] در ونتور و والدلسا[۵۱] در توسکانی تاکید می کنند.
جنبه مهم دیگری که باید لحاظ شود همسانی سیاسی است که در بسیاری از ناحیه های صنعتی ایتالیا قابل تشخیص می باشد. مناطق مرکزی بیشتر تمایل به سمت (جناح) چپ دارند در حالی که در مناطق شمال شرق شاهد گرایشات قوی فرهنگ کاتولیک هستیم. به عقیده تریجیلیا (۱۹۸۶) وجود خرده فرهنگ سیاسی قوی در حفظ ساختار اقتصادی – اجتماعی که قبلا به آن اشاره کردیم، بسیار موثر بوده است. در دو مطالعه موردی که از آنها نام بردیم، بانیاسکو و تریجیلیا (۱۹۸۵ و ۱۹۸۴) چگونگی تاثیرگذاری خرده فرهنگ های سیاسی مختلف بر فرایند توسعه صنعتی را در ۲ ناحیه تجزیه تحلیل می کنند. این دو ناحیه عبارتند از : ناحیه باسانو که تحت الشعاع فرهنگ کاتولیک قرار دارد و دیگری والدلسا که تحت تاثیر فرهنگی سوسیالیستی است. آنها به این نتیجه رسیدند که هر دو حرکت موجود یعنی حرکت کاتولیکی و حرکت سوسیالیستی در دفاع از جامعه محلی از طریق شکستن مرزهای طبقاتی و به وجود آوردن بعد جامعه ای عریض تر تاثیر زیادی داشته اند.
۳-۲-۲-۲ عوامل سازمانی و اقتصادی
عوامل سازمانی و اقتصادی محور این مطالعات به شمار می آیند. در این بخش به ارائه بخشی از اصول کلیدی که در ادبیات تحقیق مشخص کننده ناحیه صنعتی نمونه آرمانی هستند، می پردازیم و عوامل عمده اقتصادی و سازمانی کلیدی زیر را شناسایی کنیم:
تخصص یافتگی چشمگیر در زمینه تولید در سطح محلی ، سیستم تولید تخصص یافته محلی ، کل تولید ملی و گاهی تولید بین المللی در آن بخش از صنعت را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
درجه بالایی از تقسیم کار بین شرکت ها
با وجود تعداد زیادی از عاملان محلی و نبود شرکتی غالب یا پیشرو ،روابط بین شرکت ها با توجه به موازنه موجود بین رقابت و همکاری قابل بررسی و شناسایی می باشند.رقابت به صورت افقی و بین شرکت های هم تراز صورت می گیرد.
میزان تخصص و مهارت های کارگران بیانگر مرجعی است که در تعیین میزان دانش عمومی که به طور کلی در دسترس ناحیه می باشد بسیار موثر است.
وجود سیستمی کارآمد از روابط رو در رو بین عاملان اقتصادی که گردش اطلاعات در زمینه فناوری ، بازار، عرضه کنندگان و دیگر مولفه ها را تسهیل می کند و هزینه های مبادله را کاهش می دهد.
وجود شبکه[۵۲] های با سابقه و تخصص یافته از عاملان اقتصادی که تولیدات نواحی را در بازارهای نهایی خود عرضه می کنند.یکی از موارد شناخته شده در این زمینه که اغلب در ادبیات تحقیق ذکر شده است ، پراتو[۵۳] می باشد.پراتو ناحیه نساجی است و شبکه ای از واسطه ها که به ایمپاناتوری معروف هستند سفارشات بازار بین المللی را ثبت نموده و این سفارشات را بین تولید کنندگان محلی تقسیم می کنند(۱۹۸۰، IRPET).
۴-۲-۲-۲ عوامل سیاستگذاری و نهادی
این بخش نقش مداخله نهادی در توسعه و رشد ناحیه های صنعتی را بررسی می کند. مساله مهم فهم این موضوع می باشد که آیا می توان نواحی صنعتی را به عنوان نتیجه یک اقدام برنامه ریزی شده در نظر گرفت؟ یا اینکه مداخلات نهادی تنها در تقویت رشد ناحیه ها ایفا می کند؟ بروسکو[۵۴] (۱۹۹۰) دو الگوی ناحیه صنعتی با اسامی “شماره ۱” و ” شماره ۲” را از هم متمایز می کند. الگوی ناحیه صنعتی ۱ به مرحله آغازین رشد که اصولا به طور خودانگیخته می باشد اطلاق می شود.در الگوی ناحیه صنعتی شماره ۲ بروسکو نیاز مداخله نهادی که قبلا وجود نداشته یا در صورت وجود آشکار نبوده است را بررسی و شناسایی می کند. اشمیتز[۵۵] (۱۹۹۲) با ارجاع به مورد بادن ورتمبرگ[۵۶] می نویسد ” اگرچه سیاستگزاری های دولت محلی باعث ایجاد سازماندهی صنعتی که به بازده جمعی مشهور شده منتهی نگردید اما با وجود این نمی توان ادعاهای موجود را مبنی بر اینکه سیاستگذاری ها صنعت را در رویارویی با چالش های دهه ۹۰ یاری کرد، به طور کامل رد کرد".
با وجود اینکه دشواری هایی بر سر راه ارزیابی سیستماتیک نقش موثر نهادهای خصوصی و دولتی در ناحیه های صنعتی وجود دارد، می توان چند اصل سیاستگزاری را با توجه به این مساله استخراج نمود:
نمی توان ناحیه صنعتی را از طریق مداخله سیاستگزاری بالا به پایین ایجاد کرد. ناحیه های ایتالیای سوم و موارد اروپایی موجود دارای سیاستگزاری صنعتی از سمت پایین در سطح محلی یا منطقه ای هستند.
در بسیاری از موارد انجمن های کارفرمایی و دیگر نهادهای نزدیک به بنگاه ها در فراهم آوردن خدمات نقش موثری دارند.
همکاری بین گروه های خصوصی و دولتی در تعریف نیازهای شرکت ها و اجرای ابتکارات نهادی راه حلی است که همواره اتخاذ شده است.
۳-۲-۲ ویژگی مشترک خوشه ها
با توجه به تعاریف فوق و همچنین سایر تعاریف موجود که مجال بیان آنها وجود ندارد . می توان از ویژگی های اشاره شده در تعاریف مختلف، ویژگی های مشترک زیر را برای خوشه ها بر شمرد(دل انگیزان، ۱۳۸۴) :
-
- تمرکز در یک منطقه جغرافیایی
-
- وجود ارتباط درون بنگاهی و درون صنعتی بین بنگاههای عضو
-
- در طول هم قرار گرفتن بنگاهها در درون خوشه؛
-
- وجود سازمانهای غیرتجاری در کنار بنگاه های تجاری درون یک خوشه
۵ . همکاری[۵۷] بین بنگاه ها و انجام اقدامات مشترک و جمعی
-
- وجود رقابت[۵۸]بین اعضا
-
- هم رشته بودن بنگاه ها در یک شاخه با دسته صنعتی خاص (تشکیل زنجیره ی
ارزش)
۸ . وجود تهدیدها و فرصت های مشترک برای بنگاه های درون خوشه
-
- پیداش خدمات تخصصی فنی، مدیریتی و مالی در خوشه