در مجموعه حاضر سعی بر آن است تا با معرفی شراکتهای استراتژیک به عنوان یکی از اصــلیترین منابع انتقال دانش از محیط خارج از سازمان، تأثیر اینگونه روابط را بر نوآوری در اجرای پروژههای صنعت نفت و گاز مورد بررسی قرارداده و تأثیر این نوآوری را بر بهبود عملکرد پروژهها ارزیابی نماییم.
بیان مسئله
این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش است که چگونه دانش کسبشده از طریق روابط بین سازمانی به نوآوری و بهبود عملکرد پروژههای انجامشده در سازمان منجر میشود.
اهمیت این موضوع در این است که اولاً در دهه گذشته از همکاریهای بین سازمانی همچون شراکتهای راهبردی[۱] به عنوان یکی از ابزارهای مهم انتقال دانش بین سازمانها یاد شده است (کامینسکی و همکاران[۲]، ۲۰۰۸) ، مشارکتها، شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات مورد نیاز آینده را پر میکنند به علاوه دسترسی سازمانها به منابع بیرونی و ترویج یادگیری در سطح سازمان، ضمن ایجاد هم افزایی، توانایی سازمانها را در غلبه بر فشارهای محیطی افزایش میدهد. تجربه موفقت آمیز شرکتهای ژاپنی نظیر تویوتا در برقراری روابط با رقبا و تبادل دانش با آنها نشان داد روابط تعاملی با رقبا میتواند به موفقیت و کسب سهم بازار بیشتر منجر گردد.
ثانیاً طی سالیان اخیر نوآوری به عنوان یکی از مزیتهای رقابتی در سازمان معرفیشده است (مقدمی، ۱۳۸۶؛ امانی و همکاران، ۱۳۸۶؛ آندر و کاپور[۳]،۲۰۱۰). نوآوری بنا بر تعریف لافورت[۴] (۲۰۰۸ ) ارائه محصولات و خدمات جدید و یا بهکارگیری فرایندها و استراتژی های نوین و خلاقانه و یا به خدمت گرفتن تکنولوژی های تازه است. در میان عوامل اثرگذار بر نوآوری، اخیراً به اهمیت دانش و مسائل مربوط به یادگیری تاکید بیشتری شده است (صنوبر و همکاران،۱۳۹۰؛ چوی و دیگران[۵]، ۲۰۰۸) . به خصوص اینکه منابع خارج سازمان به عنوان اصلیترین منابع کسب دانش معرفیشدهاند (بیرلی و همکاران[۶]، ۲۰۰۹؛ آمارا و همکاران[۷]، ۲۰۰۸)؛ تا جائیکه توانایی سازمان در شناسایی اطلاعات جدید از طریق روابط خارجی و استفاده از آن در مقاصد تجاری که به آن ظرفیت جذب[۸] گفته میشود به طور مثبتی موثر بر نوآوری است (لین و لاپتکین[۹] ، ۱۹۹۸؛ کوهن و لوینتال[۱۰] ،۱۹۹۰) .
به علاوه در این پژوهش تأثیر شیوه انتقال دانش بر نوآوری در روابط بین سازمانی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت نوناکا[۱۱] (۱۹۹۴) دانش را به دو گونه ۱- ضمنی[۱۲] و ۲- صریح[۱۳] طبقهبندی میکند. پرسشی که در این پژوهش محقق به دنبال پاسخ به آن است این است که آیا شیوه انتقال دانش در سازمان اعم از آشکار یا ضمنی بر نوآوری در اجرای پروژه اثرگذار است (داوسون[۱۴] ،۲۰۰۰)؟
در این پژوهش جهت آزمودن فرضیات مدل از پروژههای انجامشده در صنایع نفت و گاز ایران استفاده خواهد شد. علت انتخاب این صنعت نیاز روزافزون به نوآوری و مدیریت آن در صنعت مذکور است که مدیران پروژهها را بیش از گذشته بااهمیت این موضوع آشنا ساخته است (زارعی و نسیمی،۱۳۸۹)؛ وابستگی اقتصاد جهانی به تحولات این صنعت و اثرات ناشی از افت تولید و افزایش رو به گسترش تقاضا برای این ماده ارزشمند، همگی مبین ضرورت نوآوری در صنعت نفت است. به علاوه عدم دسترسی شرکتهای بینالمللی به ذخایر عمده نفتی از یک طرف و نیازهای تکنولوژیک و دانش فنی مورد نیاز تولیدکنندگان نفت خام، حجم گسترده قراردادها و پیمانهای استراتژیک را در صنعت مورد مطالعه باعث شده است (نسیمی،۱۳۸۵).
ضرورت و اهمیت تحقیق
با وجود اینکه بررسی اجمالی تحقیقات انجامشده در حوزه دانش و روابط استراتژیک حاکی از افزایش قابلملاحظه حجم تحقیقات در دهه اخیر است، کماکان مواردی وجود دارد که به شفافسازی بیشتر نیازمند است. نخست آنکه غالب پژوهشهای انجامشده در حوزه شراکتهای راهبردی تنها به دست آوردهای حاصله از آن یا به ویژگیهای مورد نیاز جهت شکلگیری اینگونه روابط بسنده نمودهاند (برای مثال برگرس و همکاران[۱۵]،۱۹۹۳ و هاگدم و چاکنارد[۱۶]،۱۹۹۴) و نگاه تکاملی نسبت به پدیده شراکتهای راهبردی امری است که کمتر مورد بررسی واقع گردیده است (رینگ و دان[۱۷]،۱۹۹۴) .
ثانیاً در پژوهشهای تجربی صورت گرفته در حوزه دانش و یادگیری، محققان بیشتر بر انتقال دانش متمرکزشدهاند و کمتر به شناسایی گونههای دانش در روابط بین سازمانی پرداخته شده است.
در پایاننامه حاضر، جهت پر کردن خلأ موجود سه دسته دانش حاصل از برقراری روابط بین سازمانی شناسایی و مورد بررسی قرار خواهد گرفت که عبارتاند از) اسپلاردو همکاران[۱۸]،۲۰۱۱) :
یادگیری نحوه مدیریت شراکتهای راهبردی
یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک
دانش کسبشده از هم پیمانان استراتژیک در زمینههایی همچون بازاریابی، محصولات و …
هم چنین اگرچه در طی سالیان اخیر به اهمیت دانش در کسب مزیت رقابتی از طریق نوآوری و بهبود عملکرد سازمان تاکید فراوان شده است (دایر و سینگ[۱۹]، ۱۹۹۸) لکن نیاز به شواهد تجربی بیشتر در این زمینه وجود دارد (یه آ[۲۰]،۲۰۰۹).
همچنین، تحقیقات در مورد تأثیر نوآوری بر عملکرد اگر چه رشد قابلملاحظهای را نشان میدهد، اما متأسفانه علیرغم اهمیت نوآوری در حوزه نفت و گاز، این صنعت کمتر مورد توجه محققین قرار داشته است. به علاوه تعداد محدودی از مطالعات موجود به طور مستقیم تأثیر نوآوری را بر عملکرد پروژههای سازمان مورد بررسی قرار دادهاند که پژوهش حاضر از این طریق سعی در بسط و گسترش ادبیات این موضوع را دارد.
اهداف تحقیق
هدف این پژوهش بررسی این است که چگونه یادگیری از طریق مشارکتهای راهبردی در کنار دانش کسبشده از هم پیمانان استراتژیک در سازمانهای پروژه محور، به نوآوری و بهبود عملکرد پروژههای این سازمانها منجر خواهد شد.
سوالات تحقیق
تحقیق حاضر در صدد پاسخ به پرسشهای زیر است:
-
- آیا یادگیری از طریق شراکتهای راهبردی از سوی مجریان پروژه در سازمانهای پروژه محور، به کسب دانش منجر خواهد شد؟
-
- آیا دانش کسبشده از طریق روابط بین سازمانی در سازمانهای پروژه محور، به نوآوری در اجرای پروژهها منجر خواهد شد؟
-
- آیا نوآوری در اجرای پروژهها به بهبود عملکرد پروژه منجر خواهد شد؟
-
- آیا شیوه انتقال دانش به درون سازمان، بر نوآوری در اجرای پروژه اثرگذار است؟
فرضیات تحقیق
فرضیه۱) در یک سازمان پروژه محور، یادگیری نحوه مدیریت شراکتهای راهبردی از سوی مجریان پروژه اثر مثبتی بر:
کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک دارد.
یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک دارد.
فرضیه۲) در یک سازمان پروژه محور، یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک اثر مثبتی بر کسب دانش از آنان دارد
فرضیه۳) نوآوری در انجام پروژهها به طور مثبتی متأثر از:
کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک است.
یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک است.
فرضیه۴) نوآوری در اجرای پروژه، منجر به بهبود عملکرد پروژه خواهد شد
فرضیه۵) انتقال دانش به شکل صریح در مقایسه با شکل ضمنی آن، تأثیر مثبت بیشتری بر نوآوری در اجرای پروژهها دارد
جدول ۱-۱ ارتباط میان سوالات و فرضیات تحقیق را نمایش میدهد:
رابطه سوالات و فرضیات تحقیق
سوال | فرضیات مربوطه |
آیا یادگیری از طریق شراکت های راهبردی از سوی مجریان پروژه در سازمانهای پروژه محور، به کسب دانش منجر خواهد شد؟ | H1a, H1b,H2 |
آیا دانش کسب شده از طریق روابط بین سازمانی در سازمانهای پروژه محور، به نوآوری در اجرای پروژهها منجر خواهد شد؟ | H3a,H3b |