بیان مسأله. 2
اهداف تحقیق 5
فرضیههای تحقیق 5
تعریف عملیاتی مفاهیم تحقیق 5
فصـل دوم: گستره نظری و پیشینهی پژوهش 6
تاریخچه اضطراب 6
انواع اضطراب 7
1- اضطراب طبیعی. 7
2- اضطراب مزمن. 8
3- اضطراب حاد 8
طبقهبندی اختلالات اضطرابی 8
طبقهبندی DSM-IV-TR 9
نظریه مکاتب در مورد اضطراب 9
الف) نظریه زیستشناختی. 9
ب) نظریه روان تحلیلگری 11
ج) نظریه رفتاری: یادگیری- رفتاری نگر. 14
د) نظریه پدیدارشناختی و وجودی 17
دیدگاه شناختی. 17
نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی. 19
تعریف فوبی (هراس). 21
علائم اضطراب اجتماعی. 23
جنبههای ادراکی. 23
جنبههای رفتاری 24
جنبههای فیزیولوژیکی. 24
همایندی مرضی. 25
ویژگیهای بالینی هراس اجتماعی. 25
اختلالهای اضطرابی فوبیک. 26
تداوم اختلال هراس اجتماعی. 26
مؤلفههای هراس (اضطراب) اجتماعی. 28
بعد فیزیولوژیکی. 28
فیزیولوژی اضطراب 28
بعد رفتاری 29
بعد شناختی. 29
الگوی شناختی اختلال هراس اجتماعی. 30
ماهیت تفکر منفی در افراد مبتلا به هراس اجتماعی. 32
رفتارهای ایمنی موقعیتی. 33
درمان هراس اجتماعی. 35
الگوی تعاملی. 38
تأثیر درمان شناختی در هراس اجتماعی. 40
درمان شناختی ـ رفتاری 44
توصیف درمان شناختی ـ رفتاری 44
نظریههای درمان شناختی ـ رفتاری 46
1- نظریه رواندرمانی ـ شناختی بک. 46
2- نظریه عقلانی ـ عاطفی الیس 47
الگوهای رایج درمان اختلال هراس 47
1- حساسیتزدایی تدریجی (منظم) 47
2- آرمیدگی عضلانی. 51
پسخوراند زیستی. 51
کنترل نفسنفسزدن. 52
آموزش ابراز وجود 52
تحقیقات خارجی 53
تحقیقات داخلی 57
جمعبندی 62
فصـل سوم: روش پژوهش 63
روش تحقیق 63
شرکت کنندگان. 63
ابزار اندازهگیری 63
پرسشنامهی هراس اجتماعی. 63
مقیاس اضطراب بک. 64
روش اجرای پژوهش 64
روشهای آماری تحلیل دادهها 64
فصل چهارم: یافتههای پژوهش 66
روش تجزیه و تحلیل دادهها 66
تحلیل دادهها 67
بررسی مفروضات تحلیلهای آماری 67
– نرمال بودن توزیع متغیرها در جامعه. 67
بررسی فرض همگنی واریانسهای متغیرهای پژوهشی. 68
بررسی فرض همگنی رگرسیون متغیرهای پژوهشی 69
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری 71
فرضیه 1. 71
فرضیه 2. 72
پیشنهادها 74
پیشنهادهای پژوهشی. 74
محدودیتهای پژوهش 74
تبیین نهایی 75
منابع و مآخذ. 76
منابع فارسی 76
منابع لاتین. 78
پیوستها 82
مقیاس هراس اجتماعی کانور. 82
پرسشنامه اضطراب بک. 83
چکیده
اضطراب یکی از شایعترین اختلالات نوروتیک است که همه انسانها در شرایط مختلف آن را تجربه میکنند. این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش اضطراب و افزایش کنشوری تحصیلی دانشآموزان مبتلا به اختلال هراس اجتماعی انجام شده است. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه پژوهش یکی از مدارس مشهد بود که 28 دانش آموز (14 تا 19 سال) مبتلا به هراس اجتماعی از بین دانشآموزان مشهد بر اساس نمره آزمون هراس اجتماعی و بر مبنای نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی جایگزینی به دو گروه (آزمایش 14 نفر و کنترل 14 نفر) تقسیم شدند. در این مطالعه قبل از اجرای مداخله، تمامی آزمودنیها توسط پرسشنامههای مقیاس اضطراب و هراس اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس از میان کسانی که دارای هراس اجتماعی بودند، بهطور هدفمند 28 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (14 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) و بعد از اجرای متغیر مستقل گروهدرمانی شناختی رفتاری، پرسشنامه اضطراب مجدداٌ اجرا شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل استنباطی دادهها از شاخصهای آماری مانند تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اضطراب و کنشوری تحصیلی دانشآموزان در پسآزمون گروه آزمایش تفاوت معناداری داشته است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی ـ رفتاری میتوان در بهبود سلامت روانشناختی و کنشوری تحصیلی دانشآموزان مورد کاربرد قرار گیرد.
کلید واژهها: درمان شناختی ـ رفتاری، اضطراب، هراس اجتماعی، کنشوری تحصیلی.
فصل اول: مقدمه تحقیق
بیان مسأله
اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست میدهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. وقوع مجدد موقعیتهایی که قبلاً استرس زا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد میشود. همه انسانها در زندگی خود دچار اضطراب میشوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکلساز است. تحقیقات و بررسیها نشان میدهند که اضطراب در خانمها، طبقات کمدرآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتر دیده میشود (سوخودولسکی[1] و همکاران، 2013). تشخیص اضطراب و درمان آن در کودکان و نوجوانان بسیار مهم است، چون شخصیت آنان طی این دوره شکل میگیرد. بسیاری از کودکان زمانی که در شرایط جدیدی قرار میگیرند، دچار اضطراب میشوند و واکنشهای متعددی را از خود بروز میدهند (دیکن و آبرامویچ[2]، 2004). بایستی گفته شود، که اضطراب در بین انسانها وجود دارد، هر موجود با هوشی، اضطرابدارد، میتوان گفت که اضطراب یک حالت طبیعی بدن است، انواع متعدد مسائل زندگی فردی، اجتماعی و جسمانی ایجاب میکند که به طور دایم از خود سازگاری نشان دهیم، غیر از اضطراب چه چیزی ما را بر جلو بر میدارد و هر انسانی که فکر میکند دارای سهمی از اضطراب است و به طور کلی میتوان گفت 10 درصد اضطرابها برای یک انسان عادی، ضرورت دارند اما متاسفانه این درصد همیشه پایین نیست. به هر حال، انسانها دارای سهمی از اضطراب هستند که از پائینترین حد تا بالاترین حد گسترده شده است. به همین خاطر نیاز است تا به اهمیت و گستردگی مسئله پرداخت شود (گنجی، 1376).
اختلال اضطرابی اجتماعی اختلالی شایع، مزمن و ناتوان کننده است. ویژگی اصلی اختلال اضطراب اجتماعی، ترس آشکار و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی یا عملکردی است که شخص در معرض دید اشخاص ناآشنا، یا احتمالاً در معرض توجه دیگران قرار میگیرد. فرد از این واهمه دارد کاری انجام دهد که موجب تحقیر یا شرمندگی او شود. قرار گرفتن در معرض موقعیتهای اجتماعی ترسآور در آنها تقریبا همیشه به اضطراب منجر میشود. اجتناب، اضطراب انتظاری، یا پریشانی در موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی به طور قابل توجهی با فعالیتهای عادی، کارکرد شغلی، تحصیلی یا فعالیتها و روابط اجتماعی فرد تداخل میکند (نورتون و پرایس[3]، 2007).
با مرور تحقیقات همهگیرشناسی، شیوع اضطراب اجتماعی در طول زندگی در کشورهای غربی بین 7 تا 12 درصد کل جمعیت برآورد شده است (فورمارک[4]، 2002؛ کسلر و همکاران[5]، 2005). اختلال تقریباً به طور برابر در مردان و زنان وجود دارد و اضطراب اجتماعی غالبا در نوجوانی شروع میشود (آیرز[6] و همکاران، 2007). اضطراب اجتماعی غالباً با اختلال بیقراری مفرط، لالی، فرار از مدرسه، اضطراب جدایی، بازداری رفتاری و کمرویی همراه است. اگر اختلال درمان نشود، غالباً دورههای مزمن و بیوقفهای را در پی دارد و منجر به اختلال جدی در عملکرد شغلی و اجتماعی میگردد (دیوید سون، هاگس، جرج و بلیزر[7]، 1993؛ لیبو وتیز، گرمان، فیر و کلین[8]، 1985؛ اشنیر[9] و همکاران، 1994؛ اشنیر، جانسون، هورنیگ، لیبوویتز و ویزمن[10]، 1992؛ استین و کین[11]، 2001؛ استین، تارگرود و واکر[12]، 2000؛ استین، واکر و فورد[13]، 1996).
شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان بیشتر است. این اختلال سومین اختلال روانی و شایعترین اختلال اضطرابی است. اختلال اضطراب اجتماعی اکثرا در اوایل کودکی یا نوجوانی شروع میشود و یک دوره بدون وقفه را طی میکند. بیشتر افراد دارای فوبی اجتماعی به دنبال درمان نیستند و حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد افراد دارای اختلال تشخیص ثانویه اختلالهای همایندی مانند فوبی اختصاصی، آگورافوبیا، افسردگی اساسی و سوءمصرف و وابستگی به الکل را دریافت میکنند (چو و هاریسون[14]، 2007). افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد بدون اختلال روانی دستمزد پایینتر، احتمال پایینتر اخذ مدرک دانشگاهی، داشتن یک شغل مدیریتی، فنی یا حرفهای، ناتوانی بیشتر در ارتباطات خانوادگی، عاشقانه و اجتماعی و سابقه اقدام به خودکشی را در طول عمر دارند (اولاتوجنی[15] و همکاران، 2010).
واکنش دانش آموزان در برابر مدرسه و فعالیتهای کلاسی متفاوت است. این واکنش در برخی با اشتیاق، در برخی با اکراه و در برخی با امتناع همراه است. از لحاظ مقدار انرژی که دانش آموزان بکار میگیرند، زمینهای که میخواهند کار کنند و یا تداوم در زمینه یا کار مورد نظر بین آنها تفاوت وجود دارد. این تفاوتها به مفهوم بهداشت روان ارتباط دارد. بنابراین در نظر گرفتن بهداشت روان در برانگیختن، جهت دادن وتداوم بخشیدن رفتار دانش آموز در فرآیند آموزش و پرورش از اهمیت خاص برخوردار است. در واقع، یکی از عوامل توجیه کننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزان که استعداد یکسانی دارند، بهداشت روان است. به عبارتی در بین دانش آموزان افرادی یافت میشوند که از بهداشت روان بهتری برخوردارند. این علاقه و انگیزش، پیشرفت آموزشگاهی آنها را توجیه میکند. و این در حالی است که نبود اختلالات روانشناختی، از معانی عمومی بهداشت روان محسوب میکرد. بنابراین نبود اختلالات روانی میتواند سبب ساز پیشرفت آموزشگاهی و یا کنشوری بهینه تحصیلی دانش آموزان شود. و در نقطه مقابل، وجود اختلالهای روانشناختی نظیر اضطراب میتواند نارسا کنشوری تحصیلی را در پی داشته باشد (کسلر و همکاران[16]، 2005).
افت از نظر لغت به معنای کمبود کمی و کم وکاست و نقصان است منظور از افت تحصیلی دانش آموزان کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموزان از سطح رضایت بخش به سطحی نا مطلوب است: همچنین افت تحصیلی در لغت به معنای ضایعات منابع کردن که بیشتر از نظر اقتصاددانان مطرح شده است اما در بعضی از متون فارسی کلمه ترک تحصیل نیز معادل افت تحصیلی در نظر گرفته شده است. به عبارتی افت تحصیلی عبارت است از نزول از یک سطح بالاتر به سطح پایینتر در تحصیل و آموزش. افت تحصیلی به معنای دقیق آن زمانی است که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درس و پیشرفت تحصیلی مشهود است. اگر چه این تعریف میتواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی درپی از تحصیل عقب ماندهاند و یا به اصلاح مردود شدهاند را در برگیرد اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در تجدیدی خلاصه نمیشود، میتواند شامل هر دانش آموز و هر دانشجوی شود که اکتسابهای دانشجویی و آموزشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست. افت تحصیلی علاوه بر اینکه موجب اتلاف منابع مالی و انسانی فراوانی میشود اثرات سود روحی و روانی زیادی را نیر بر دانش آموزان خانوادههای آنها وارد میسازد بعضی از این آثار شخصیت و رفتار دانش آموزی را تغییر داد و برخی دیگر موجب فرار از مدرسه میشود. تکرار پایه تحصیلی از این جهت افتتحصیلی محسوب میگردد که موجب کاهش ظرفیت ثبت نام در پایه تکرار شده میگردد و از پذیرش دیگر دانش آموزان در آن پایه جلوگیری به عمل میآید و یا باعث به وجود آمدن تراکم دانش آموزان در آن پایه میگردد این موضوع هم باعث تحمیل هزینههای پیشرفت تحصیلی به نظام آموزش و پرورش میگردد و هم به عنوان یک عامل شدید افت تحصیلی مضاعف میشود که باعث ترک تحصیل میگردد.
دوران تحصیل، که سالهای رشد دانشآموز را به خود اختصاص میدهد دوران سرنوشتساز و شخصیتساز اوست. دانشآموز در این سالها تجارب مختلفی کسب میکند، واکنشهای گوناگونی را از معلمان در مدرسه و از والدین در خانه دریافت میکند و در مقابل قضاوتهای مختلف دیگران نسبت به خود و برداشتهای خود از واکنشهای خود از دیگران به تصور ثابتی درباره خودش میرسد. در نهایت، دانشآموز با تشکیل یک مفهوم خود مثبت یا منفی، به صورت فردی با اطمینان، دارای عزت نفس بالا، مصمم و بردبار، یا به صورت فردی نامطمئن، نامصمم دارای اعتماد نفس پایین، مضطرب و بیتحمل در میآید. همه این ویژگیهای شخصیتی که شالوده سلامت روانی یا بیماری روانی فرد را میریزند در سالهای تحصیل در مدرسه شکل میگیرند، هرچند مطالعات انجام شده در این باره فراوان نیست، اما پژوهشهای محدود در نمونه دانش آموزی که درباره تأثیر نمرههای معلمان بر مفهوم خود تحصیلی و سلامت روانی دانشآموزان انجام گرفته شواهد تأییدکننده بیشتری به دست آمده است. اگر محیط مدرسه برای دانشآموز شواهدی که حاکی از شایستگی و لیاقت او در کار مدرسه باشد، در طی چندین سال، خصوصاً در سالهای نخست تحصیل فراهم آورد و این تجارب موفقیتآمیز در چهار، پنج سال بعد تکرار شود، برای مدت نامحدودی در فرد نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی ایجاد میشود. چنین فردی قادر خواهد بود تا بدون تحمل رنج و عذاب بر بحرانها و فشارهای شدید زندگی غلبه کند، احساس او از شایستگی و مهارتهای شخصی و فنیاش که بعضی از آنها را در مدرسه آموخته است وی را قادر خواهد کرد تا در مقابله با موقعیتهای بحرانی زندگی، روشهای واقعبینانهای را به کار برد. بنابراین در جهت ارتقاء بهداشت روانی دانش اموزان، ضروری است که عوامل سبب ساز مشکلات تحصیلی و روانشناختی دانش آموزان شناخته و درمان گردد. مطالعه حاضر نیز در همین جهت انجام گرفته است.