کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



۴ ـ طرح و برنامه ریزی بهداشتی: شامل برنامه ریزی درباره ایجاد گسترش مراکز جامع روانپزشکی منطقه‌ای، مراکز بهداشت مادر و کودک و تنظیم خانواده، مراکز کودکان استثنایی، مراکز ارائه خدمات درمان های روانپزشکی و ایجاد هماهنگی بین برنامه های خدماتی، آموزشی و پژوهشی است. پیشگیری از بیماری های روانی (سلحشور، ۱۳۸۲).
۱-پیشگیری اوّلیه (سطح اوّل)
پیشگیری اوّلیه عبارت است از کلیه اقداماتی که منجر به جلوگیری از بروز بیماری می‌شود، مثل واکسیناسیون در طب عمومی، پیشگیری اوّلیه در روانپزشکی به دلیل چند عاملی بودن اتیولوژی بیماری ها به سادگی امکان پذیر نیست و لذا هدف اصلی پیشگیری در این سطح، مقاوم نمودن افراد جامعه و بویژه اقشار آسیب پذیر در برابر اختلالات روانی از طریق مهار و کنترل ناهنجاری های ژنتیکی، وراثتی، محیطی و خانوادگی است. در حالیکه کلیّه افراد جامعه گروه هدف را تشکیل می دهند.، اهداف زیر بطور اختصاصی در این مرحله دنبال خواهد شد :
۱ ـ تاثیر شرایط محیطی و آلودگی های زیست محیطی، شرایط اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روان
۲ ـ نقش عوامل ژنتیکی در بروز اختلالات روانی
۳ ـ پی آمد های اجتماعی ازدواج های خویشاوندی، زودرس و ازدواج با افراد حامل و ناقل ژن معیوب
۴ ـ ارتباط بین وضعیت روانی، در دوران بارداری و سلامت روان کودک پس از تول
۵ ـ نیازهای انسانی در مراحل مختلف رشد ازجمله طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی، میانسالی و سالمندی
۶ ـ نقش اولیاء و محیط خانواده در سلامت روان کودکان و نوجوانان
۷ ـ نحوه رویارویی با عوامل اضطراب انگیز محیطی و اجتماعی (همان منبع)
اهداف فوق از راه های زیر قابل حصول است
انجام تحقیقات سبب شناسی به منظور کشف نقش عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در تخریب سلامت روانی افراد در جامعه
۲ ـ همکاری بین تخصصی با متخصصین رشته های مختلف و همکاری بین بخشی با ارگان های ذیربط
۳ ـ آموزش همگانی بهداشت روانی کلیه اقشار
۴ ـ همکاری مستمر با رهبران مذهبی و سیاسی مردم
۵ ـ مشاوره های خانوادگی و فردی و گروهی
۶ ـ جلب همکاری و تشویق افراد جامعه در بهره برداری مطلوب از خدمات بهداشت روان (همان منبع)
همانگونه که قبلا نیز اشاره شد براساس مطالعات انجام شده در دانش آموزان شهرهای تهران، کرج، یزد و اردکان، مشخص شده است که مذهبی بودن دانش آموزان و خانواده های آنان رابطه معکوس و معنی داری با بروز افسردگی دارد و بنابراین توجّه به عقاید معنوی و باورهای مذهبی و التزام به احکام دینی در فضای فرهنگی جامعه و خانواده ها نقش اساسی در پیشگیری اوّلیه افسردگی و به دنبال آن تامین سلامت روانی دارد و به طور قطع یکی از سازوکارهای این پدیده جمله روح افزای دل آرام گیرد به یاد خدای، مُلهَم از آیه شریفه قرآن “ اَلا بِذِکرِاللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب ”، می‌باشد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲ـ پیشگیری ثانویه (سطح دوّم)
هدف اصلی در این مقطع جلوگیری از عوارض اختلالات روانی در افراد جامعه با تشخیص به موقع، درمان مناسب و زودرس و پیگیری منظم می‌باشد. انتظار می رود اهداف زیر در این سطح پیشگیری برآورده شود
۱ ـ بیماریابی به منظور تشخیص سریع و به موقع علایم غیرعادی و یا رفتارهای نامتعادل در افراد
۲ ـ درمان فوری، زودرس و کامل، جهت رفع علایم سبک اختلالات در بین افراد شناسایی شد
۳ ـ درمان نگهدارنده به منظور پیشگیری از بازگشت عوارض اختلالات تا حصول کامل بهبودی در بین افراد آسیب دیده جامعه
۴ ـ پیشگیری از بروز علایم شدید در بین افراد مبتلا و ایجاد سازگاری بین آنها و خانواده
۵- جلوگیری از بالارفتن میزان عود و دفعات بستری
۶- ارائه خدمات مراقبت (همان منبع).
اهداف فوق از طریق زیر قابل حصول می باشد :
۱ ـ آموزش چهره به چهره افراد جامعه در خصوص نقش پیگیری به خصوص پیگیری الزامی در موارد سایکوز و صرع
۲ ـ شناسایی افراد در مدارس، خانواده ها و محل کار آن ها جهت تشخیص و درمانی به موقع
۳ ـ ارائه خدمات درمانی مناسب و به موقع از طریق فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم (اورژانی، سرپائی و بستری)
۴ ـ همکاری بین تخصص های مختلف بهداشتی درمانی
۵ ـ آموزش های لازم در جهت حذف باورهای غلط و تعصبات نادرست مردم و اصلاح نگرش، دانش، و مهارت آنها در خصوص تفسیر و تعبیر اختلالات روانی، انتخاب درمان و نحوه برخورد با بیماران روانی، در خانواده، مدرسه، محل کار و اجتماع (همان منبع).
۳ ـ پیشگیری ثالث (سطح سوّم)
هدف اصلی، پیشگیری از تداوم اختلالات روانی مزمن در بین مبتلایان و کاهش ناتوانی های فردی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی ناشی از آن می‌باشد. برای دستیابی به این هدف رعایت موارد زیر الزامی است
۱ ـ شناسایی مبتلایان به اختلالات روانی مزمن
۲ ـ حمایت از مبتلایان شناخته شده به منظور جلوگیری از عوارض احتمالی ناشی از اختلال، مانند خودکشی، اعتیاد، فرار از منزل، فحشاء و سایر انحرافات اجتماعی، با درگیر ساختن خانواده ها و سایر مراجع ذیربط
۳ ـ اقدامات عملی برای بازتوانی مبتلایان از طریق کاریابی، حمایت مالی و اشتغال در مراکز نیمه وقت
۴ ـ ارائه خدمات مراقبت
۵ ـ تاسیس واحد های نوتوانی در بخش های روانپزشکی
۶ ـ آموزش خانواده ها در نحوه برخورد با بیماران خود و مسئولیت پذیری آنها نسبت به بیماران.
برنامه کشوری بهداشت روان (همان منبع).
برنامه کشوری بهداشت روان جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۵ توسط کمیته‌ای متشکل از کارشناسان و صاحبنظران بهداشتی و بهداشت روان کشور و مشاور وقت بهداشت روان منطقه‌ای سازمان جهانی بهداشت تهیّه و تنظیم گردید و در سال ۱۳۶۷ بعد از تصویب شورای معاونین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مرحله اجرا گذاشته شد. اهداف این برنامه عبارت بودند از : فراهم آوردن خدمات بهداشت روان برای همه مردم با تأکید بر قشرهای آسیب پذیر و محروم، ایجاد الگوی خدمات بهداشت روان سازگار با ساخت فرهنگی و اجتماعی و تشویق مشارکت جامعه در ارائه خدمات، افزایش آگاهی و مهارت های بهداشت روان در مردم، و تنظیم برنامه های مناسب برای آسیب دیدگان جنگ. این برنامه شامل راهبردهای خدماتی، اجرایی، اداری و ارتقاء بهداشت روان بوده، اما راهبرد محوری همان ادغام خدمات بهداشت روان در نظام مراقبت بهداشتی اوّلیه (PHC) و به عبارت دیگر، در شبکه های بهداشتی درمانی کشور با ویژگی های زیر بود:
تمرکز زدایی در فعالیت ها، اولویت دادن به پیشگیری، کاربرد سطوح خدماتی و نظام ارجاع، پیگیری مستمر و تأکید بر مراقبت های سرپائی تا بستری در بیمارستان. بدیهی است که برای این منظور مکانیسم های ذیل در نظر گرفته شد: ساده کردن مفاهیم اساسی بهداشت روان، شناخت نظام شبکه بهداشتی کشور، استفاده صحیح از کارکنان بهداشت عمومی، شناخت تأثیر مثبت اجزای بهداشت عمومی بر بهداشت روان و تقسیم وظایف برنامه در سطوح مختلف ارائه خدمات (میلانی فر، ۱۳۷۸).
در نظام مراقبت های بهداشتی اوّلیه در مناطق روستایی خانه بهداشت اوّلین واحد ارائه خدمات است که اداره آن را بهورز بر عهده دارد. بهورزان تحت آموزش بهداشت روان قرار می‌گیرند و وظیفه آموزش، شناسایی بیماران و ارجاع آنان به مرکز بهداشتی درمانی روستایی، پیگیری دستورات داده شده در مورد بیماران ارجاعی و ثبت و گزارش اطلاعات بیماران جدید و قدیم را بعهده دارند. در مراکز بهداشتی درمانی روستایی که بر چند خانه بهداشت سرپرستی و نظارت دارند، یک پزشک عمومی و چند کاردان آموزش دیده فعالیت می‌کنند. پزشک موارد ارجاعی از خانه های بهداشت را می پذیرد و موارد مشکل را به سطح بالاتر ارجاع می‌دهد که عبارت است از سطح تخصصی شهرستان. در این مرکز که معمولاٌ در پلی کلینیک بیمارستان عمومی شهرستان واقع است، روانپزشک یا پزشک عمومی دوره دیده و کارشناس بهداشت روان، علاوه بر آموزش و نظارت بر مراکز بهداشتی درمانی روستایی، مورد ارجاعی را می‌پذیرد و موارد مشکل را به سطح بالاتر، ارجاع می‌دهد. خدمات سطح تخصصی استان عمدتاً در بیمارستان ها و مراکز روانپزشکی استان و توسط روانپزشکان و روانشناسان، روان پرستاران و مددکاران اجتماعی انجام می‌گیرد و در عین حال، مرکز بهداشت استان، مسئولیت برنامه ریزی، اجرا، نظارت، ارزشیابی و پایش برنامه های بهداشت روان در کلیّه شهرستان های استان را بر عهده دارد. اما در مناطق شهری، اوّلین واحد ارائه خدمات، مراکز بهداشتی درمانی شهری هستند که درآن پزشکان عمومی بیماران را می پذیرند و در صورت نیاز آنان را به مراکز بالاتر ارجاع می‌دهند. برای فعال نمودن خدمات شهری، تأسیس پایگاه های بهداشتی واستفاده از رابطین داوطلب بهداشتی پیش بینی شده است این رابطین وظیفه آموزش، شناسایی خانواده ها، جلب مشارکت مردم، تشویق و ارجاع خانواده های دارای بیمار به مراکز و پیگیری وضعیت بیماران تحت پوشش را بر عهده دارند. پزشکان عمومی و مسأله بهداشت روان در مناطق شهری اهمیّت نقش پزشکان عمومی در شناسائی مسائل روانی مراجعه کنندگان و کم کردن بار بیماری ها، کمتر از نقش پزشکان عمومی مستقر در شبکه نبوده بلکه بیشتر هم می‌باشد. بررسی های بالینی نشان داده است که شکایات اوّلیه بیش از ۸۰ درصد بیماران روانی، شکایات بدنی است (از قبیل سردرد، تپش قلب، سوء هاضمه، ضعف، بی خوابی و غیره) به هین علت، نخستین مراجعه اکثر بیماران روانی، یعنی نزدیک به ۸۰ درصد آنان به اطبای غیر روانپزشک وترجیحا به پزشکان عمومی است. به علاوه حقیقت این است که اکثریت بیمارانی هم که علائم بارز بیماری آن ها علائم روانشناختی است، مراجعه به اطبای عمومی را به مراجعه مستقیم، به روانپزشک ترجیح می دهند از اینرو، نقش پزشکان عمومی در امر تشخیص زودرس و درمان به موقع و به جای اختلالات روانی و در نتیجه نقش آنان در جلوگیری از اِزمان بیماری و کاهش هزینه های غیرضروری و حذف بستری شدن های بی‌مورد و مکرر کاملا مشهود است. لذا مشارکت فعال پزشکان عمومی در پیاده کردن برنامه های بهداشت روانی از اهمیّت خاصی برخوردار بوده و در اولویّت قرار دارد (همان).
نظر پزشکان در مورد سلامتی روانی
پزشکان سالم بودن را نداشتن علائم بیماری تلقی می کنند. این استدلال در مورد برخی بیماری های جسمی نظیر بیماری های عفونی ممکن است صدق کند ولی در مورد بیماری های روانی قابل تعمیم نیست. از بین رفتن علایم بیماری در اثر درمان به این معنا نیست که فرد از سلامت کامل برخوردار است. علایم بالا بودن فشار خون یا قند خون با دارو از بین می رود و فشار خون و قند به حالت قبلی بر می گردد. اما قطع درمان باعث افزایش علایم بیماری خواهد شد. نبودن علائم بیماری روانی یا از بین رفتن علایم در اثر درمان به این معنی نیست که فرد از سلامت روانی برخوردار است.
مثل بیماری صرع یا برخی بیماران افسرده که با دارو درمانی علایم را نشان نمی دهند، اما در واقع به بیماری مبتلا هستند (میلانی فر ،۱۳۷۰ ص ۶).
نظر روان پزشکان
اکثر روان پزشکان توانایی سازش با محیط، انعطاف پذیری، قضاوت عادلانه و منطقی در مواجهه با محرومیت ها و فشار های روانی را ملاک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی در خانواده و اجتماع و به اصطلاح سازش با محیط است.
روان پزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که بین رفتار ها و کنترل او در برخورد با مشکلات اجتماعی تعادل وجود داشته باشند. بنابراین نگرش انسان و رفتارهای او یک سیستم تلقی می شوند و عوامل زیستی امسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بلعکس.
در بهداشت روانی آنچه مد نظر است پدیده هایی است که در اطراف انسان وجود دارد و بر کل سیستم او تاثیر می گذارد و یا ازآن متاثر می شوند (همان منبع).
نظر روانکاوان در مورد سلامت روانی
روانکاوان که روی شخصیت ایده ال تکیه دارند«من»را واسطه بین خواسته های نهاد وکنترل ونظارت «من برتر» دانسته وسلامت روان را میانجیگری درست و منطقی بین دو قدرت نهاد و من برتر تلقی می کنند، من باید بتواند ببن تعارضهای نهادو من برتر تعادل ایجاد کند و چنانچه از عهده برقراری تعادل لازم برنیاید بهداشت روانی به هم می خورد و شخص دچار مشکل روانی می گردد.(گنجی،۱۳۷۶،میلانی فر،۱۳۷۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 05:40:00 ق.ظ ]




در این مورد رفتار سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل در دوره شاه به گونهای بود که تنها به تحقق منافع مادی حاصل از مناسبات پنهان با اسرائیل میپرداخت. شاه بدون در نظر گرفتن ارزشهای ایدئولوژیک در نقش یک رئالیست تمام عیار در پی تحقق منافع مادی بود. به نظر میرسد در این مورد دو دلیل برجسته وجود دارد اولی به روابط بسیار نزدیک ایران و ایالات متحده برمیگشت که لزوم رابطه با اسرائیل را ضروری مینمود ودوم بیم شاه از امکان ایجاد یک جبههی متحد عربی بر علیه ایران بود که به نوبهی خود رابطه با تل آویو را توجیه مینمود.
اما عوامل تعیین کننده رفتار جمهوری اسلامی ایران در قبال اسرائیل عامل‌های عینی مادی نیستند. و به نظر میرسد که از ارزشهای ایران اسلامی نشات گرفته باشند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به جای تحصیل منافع مادی و عینی، بیشتر به تزریق ارزشهای معنوی و بایستههای فرهنگ اسلامی مشغول است. طبیعی است چنین درکی موفق به ایجاد و استفاده از فضاهای عقلانی و غیرارزشی سیاستورزی نشود و به یک منطق احساسی و باورمند مسلح شود.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال اسرائیل به صورت ترکیبی از هنجارها و ترجیحات ارزشی جلوهگر میشود. بدین معنا سیاست خارجی دیگر به معنای استراتژیهایی برای هدایت کنشهای دولت در جهت بیشینهسازی منافع مادی صرف نیست، بلکه تلاشی است برای کسب آنچه که در عرصه جهانی خوب میپندارد.[۹۳]
پایان نامه - مقاله
نبود عمق استراتژیک و دغدغه همیشگی امنیت سبب شده است که رژیم اسرائیل سیاست امنیت ملی را براساس سطوح داخلی، منطقهای و بین المللی محیط امنیتی خود شکل دهد. به طوری که بروز هر گونه تغییری در این سطوح، به تحول سیاستهای امنیتی و نظامی خواهد انجامید.
به طور کلی، سه عامل عدم مشروعیت، موقعیت ژئوپلتیک نامطلوب و جمعیت اندک تصحیف کننده امنیت ملی رژیم اسرائیل به شمار میروند. در این راستا، رژیم اسرائیل به منظور افزایش مشروعیت خود و رفع نگرانیهای امنیتی، به دنبال ایجاد و تقویت روابط خود با کشورها ویافتن هم‌پیمانان منطقهای بوده است. نزدیکی به جمهوری آذربایجان و هند در اولویت این تلاشها قرار میگیرد.
الف- روابط هند و اسرائیل
اسرائیل از بدو تاسیس به ایجاد رابطه حسنه با کشورهای بزرگ آسیایی از جمله چین و هند علاقمند بوده است. دشمنی اعراب با اسرائیل سبب شد که این رژیم در منطقه منزوی و مجبور شود برای یافتن دوستان و بازارهای اقتصادی به فراتر از همسایگان عربی خود بیندیشد.
در سپتامبر ۱۹۵۰، هند اسرائیل را به رسمیت شناخت اما روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار نکرد و در سال ۱۹۵۳ تنها اجازه بازگشایی یک کنسولگری را در بمبئی صادر کرد. مسلمانان هند تمایل داشتند از آرمان اعراب حمایت کنند ولی دولت هند نمیخواست موجب رنجش اقلیت مسلمان خود شود. اسرائیل که در سالهای نخستین تاسیس، سیاست عدم تعهد را در پیش گرفته بود در پی گسترش روابط با هند به عنوان یکی از کشورهای برجسته عدم تعهد بود اما در این راه به موفقیتی دست نیافت.
کمک نظامی محدود اسرائیل به هند در جنگ این کشور با چین در سال ۱۹۶۲ و جنگ با پاکستان (سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱)، همکاری اندک سرویسهای جاسوسی هند و اسرائیل چندین سال، هیچ‌ یک در سیاست هند در قبال اسرائیل تغییر ایجاد نکرد. اما با وقوع دو رویداد داخی و خارجی سیاست دهلی نو در برابر تل‌آویو با چرخش مواجه شد.
پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی عامل خارجی تغییر در سیاست هند نسبت به اسرائیل بود و از سوی دیگر ترقی حزب باراتیا جاناتا[۹۴] در نظام سیاسی هند برخی تردیدها را در مورد اسرائیل از بین برد. از نظر حزب بار اتیاجاناتا که رویکردی ناسیونالیستی و تفکر هندویی داشت. اسرائیل بار دیپلماتیک به شمار نمیرفت. به این دلیل که این رژیم متحدی بالقوه علیه پاکستان و اسلام افراطی بود.[۹۵] اما عامل مهم دیگری که هند را ترغیب به گسترش روابط خود با اسرائیل کرد به آغاز مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل پس از جنگ خلیج فارس برمیگردد. بیانیه رسمی آغاز روابط دیپلماتیک کامل هند با اسرائیل در ۲۹ ژانویه ۱۹۹۲ اعلام شد که به طور ویژه با دیدار آینده ناراسیها رائو، نخست وزیر هند از آمریکا مرتبط بود.[۹۶]
اما نقطهی عطف روابط هند و اسرائیل به دیدار آریل شاورن از هند مربوط میشود که به عنوان نخستین دیدار یک نخست وزیر اسرائیل از هند فرصت مهمی را برای دو طرف ایجاد کرد تا در بالاترین سطح به گفتگو بنشینند. یک نقطه مشترک بزرگ میان این دو کشور درگیری هر دوی آنها با مشکلات قومی و مذهبی است. اما دلیل و یا به عبارتی ترس مشترک دهلی نو و تل آویو به زرادخانه هستهای پاکستان مربوط است. این کشور که از بی ثباتی سیاسی و اقتصادی رنج میبرد و مکان مناسبی برای رشد گروه های رادیکال اسلامی به شمار میرود.
زرادخانه این کشور که میتواند به دست اسلام گرایان افراطی بیفتد عامل مشترک تهدیدزا برای هند و اسرائیل و نیز یکی از محرکهای نزدیکی این دو به شمار میرود.
روابط نظامی هند و اسرائیل با فرستادن اولین وابسته نظامی از سوی هند در آوریل ۱۹۹۷ جنبه رسمی پیدا کرد. پیش از آن یعنی در سال ۱۹۹۶ دو قرارداد مهم نظامی نیز بین دو کشور به امضا رسید. قرارداد تولید و به روزرسانی تجهیزات الکترونیک هوایی و نیز قرارداد خرید سیستم پیشرفته کنترل مانور رزم هوایی.[۹۷]
در سال ۲۰۰۰، وزیر دفاع هند برای خرید هواپیماهای بدون سرنشین با نیروی هوایی اسرائیل قراردادی با قیمت ثابت هر هواپیما ۲/۷ میلیون دلار امضا کرد.
از مهمترین خریدهای نظامی هند از اسرائیل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- خرید سیستم پیشرفته کنترل مانور رزم هوایی ۱۹۹۶.
- خرید دو کشتی گشتزنی دو ورا ام کی -۲، ۱۹۹۷.
- خرید هجده هواپیمای بدون سرنشین از نوع هرون، ۲۰۰۳.
- خرید سیستم پیشرفته ضد موشک باراک، ۲۰۰۳.
- خرید فناوری تولید موشکهای ضد زرهی اسپایک و موشکهای هوا به هوایی پیتون ۴ از رافائل.[۹۸]
به روشنی میتوان به عمق نفوذ و تاثیرگذاری اسرائیل در هند دست یافت. این رژیم دارای اهرمهای قوی برای نفوذ و ایجاد رابطه با کشورهای مختلف است اما بدون شک بزرگترین اهرمها، همانا تکنولوژی پیشرفته نظامی این کشور است که نه تنها از طریق صادرات راه را برای روابط گسترده تر باز میکند بلکه بادر نظر گرفتن لزوم پشتیبانی فنی و اطلاعاتی و یا تعمیرات احتمالی به حضوری ماندگار در کشور وارد کننده دست مییابد.
علائق مشترک دو کشور برای توسعه مناسبات
- جنگ کم شدت: هر دو کشور با گروههایی که از خارج تغذیه میشوند در حال مبارزه هستند. اسرائیل با حماس و هند با جدایی طلبان کشمیر. این امر راه را برای موافقتنامه همکاری دو کشور در مبارزه با تروریسم هموار کرد.
- توافقنامههای فضایی: آژانس های فضایی هند و اسرائیل در نوامبر ۲۰۰۲ توافقنامه همکاری امضا کردند.
- اسلام افراطی: وحشت مشترک از تفوق اسلام گرایان افراطی در اطراف مرزها لزوم بهره مند شدن از تجربیات مشترک در امنیت مرزی را به طرفین گوشزد کرد.[۹۹]
همانطور که مشاهده شد هندوستان خریدار مناسبی برای تسلحیات اسرائیل به شمار میرود. اسرائیل دومین تامین کننده تکنولوژی های مدرن دفاعی، سیستمهای جنگ الکترونیک و تجهیزات موشکی و راداری هند است. در واقع این دو کشور در استراتژی جدید سیاست خارجی خود یکدیگر را مناسب اهداف خویش یافتهاند. اسرائیل برای هندوستان منبع قابل اتکایی در جهت مدرنیزه کردن پروژه های جدید دفاعی به شمار میرود. و هند نیز برای اسرائیل یک بازار اقتصادی بکر و یک دوست بزرگ در استراتژی پیرامونی آن کشور محسوب میشود.
هند که پیوسته در راستای منافع خود اقدام به طراحی سیاست خارجی می‌کند وتا جایی که امکان پذیر باشد خود را درگیر بحران های منطقهای چه به عنوان بازیگر درگیر و چه به عنوان بازیگر میانجی نمیکند طرح پرتاب یک ماهواره اسرائیلی را عملی نموده است.
در سطح راهبردی، ملاحظات دو طرف بر این مبنا استوار است که اسرائیل به هندوستان به عنوان یک قدرت در حال ظهور در آسیا مینگرد که میتواند بر روندهای جاری استراتژیهای منطقهای تاثیرگذار باشد، هندوستان نیز به اسرائیل به منزله تامین کننده ادوات نظامی و تکنولوژی های پیشرفته صنعتی و کشاورزی مینگرد و ضمن پیش بینی مخالفتهایی در داخل و خارج به ارزیابی نهایی میزان سود و زیان رابطه با اسرائیل میپردازد.
سود و زیانی که به زعم دهلی نو در آن کفه سود سنگینتر از زیان است. بدیهی است که درصورت بروز درگیری میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، با توصیف جنبه‌های گوناگون مناسبات دهلی نو- تل‌آویو بهترین واکنش هند در قبال جمهوری اسلامی ایران سکوت خواهد بود.
ب- روابط ایالات متحده امریکا و اسرائیل
امریکا در کمکهای عظیم مالی و نظامی خود به اسرائیل، حد و مرزی نمیشناسد و هیچ شروطی را هم برای آن تعیین نمیکند. اگر این مساعدتها به سایر کشورها به صورت اقساط سه ماهه صورت میگیرد و اگر از آنها خواسته میشود. وجوه دریافت شده خود را در ایالات متحده هزینه کنند، اسرائیل از همه این قیودات رها است. در واقع هیچ دلیل استراتژیک و یا هیچ الزام اخلاقی، قوی‌تر از لابی قدرتمند یهودیان ایالت متحده را وادار به این همه مساعدت به اسرائیل نمیکند. در طی چند دهه گذشته و به ویژه از زمان جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷، نقطه ثقل سیاست خاورمیانهای ایالات متحده امریکا رابطه این کشور با اسرائیل بوده است.[۱۰۰]
از زمان جنگ اکتبر سال۱۹۷۳، واشنگتن از اسرائیل در همان سطحی که از هر کشور دیگری هم پشتیبانی مینمود حمایت میکرد. از سال ۱۹۷۶، این حمایت شامل پرداخت سالانه کمکهای عظیم و مستقیم اقتصادی و نظامی شد و این در مجموع بزرگترین کمکی بود که از زمان جنگ جهانی دوم صورت میگرفت و به راحتی بالغ بر ۱۴۰ میلیارد دلار بود اسرایئل حدود سه میلیارد دلار کمک مستقیم راهر سال دریافت میکرد. که تقریبا شامل یک پنجم بودجه کمکهای خارجی ایالات متحده امریکا بود این سخاوتمندی زمانی برجسته میشود که روشن شود، اسرائیل اکنون بادرآمد سرانه تقریبا برابر با کره جنوبی یا اسپانیا، جزو کشورهای صنعتی ثروتمند محسوب میشود.[۱۰۱]
از بسیاری از دریافت کنندگان کمکهای امریکا خواسته میشود که همه پولهای دریافتی خود را در ایالات متحده امریکا خرج کنند اما به اسرائیل اجازه داده میشود ۲۵% این کمکها را به یارانه بخش صنعتی خود اختصاص دهد.[۱۰۲] در دوران جنگ سرد اسرائیل وزنه قابل اتکایی برای ایالات متحده امریکا به شمار میرفت و برتری نظامی اسرائیل در برابر اعراب که از سوی شوروی حمایت میشدند به عنوان یک ابزار برای رضایت روانی بلوک غرب در برابر بلوک شرق به شمار میرفت.
یک دلیل در مورد سوال برانگیز بودن ارزش استراتژیک اسرائیل این است که رفتار اسرائیل با ایالات متحده مثل رفتار یک متحد صادق نیست. مقامات اسرائیلی بارها خواسته های امریکا را نادیده میگیرند و به قولهایشان علمی نمیکنند مثل تعهد به توقف شهرکسازی و یا خودداری از ترورهای هدفمند رهبران فلسطینی که به گونهای برخی را بر آن داشته است تا از این گونه اقدامات اسرائیل به عنوان تروریسم دولتی نام برند.
باید گفت که اسرائیل بیشترین عملیات جاسوسی را علیه امریکا، در مقایسه با دیگر متحدان این کشور انجام داد. علاوه بر مورد جاناتان پولاد، که مقادیر زیادی از اطلاعات طبقهبندی شده را در اوایل دهه ۱۹۸۰ به اسرائیل منتقل کرد که حتی این اطلاعات به اتحاد شوروی هم انتقال یافت تا این کشور نیز ویزاهای بیشتری را جهت خروج یهودیان از شوروی صادر نماید،[۱۰۳] در سال ۲۰۰۴ نیز فاش شد یک مقام کلیدی پنتاگون به نام دلاری فرانکلین اطلاعات طبقهبندی شده را به یک دیپلمات اسرائیلی منتقل کرده است.
اسرائیل تنها کشوری نیست که در امریکا دست به جاسوسی زده است ولی تمایلش به جاسوسی در کشوری که مدافع اصلی آن است بسیار تامل برانگیز مینماید. درو اقع اگر حمایت و کمک ایالات متحده امریکا از اسرائیل در جنگ سرد توجیه‌پذیر مینمود اما هرگز پس از آ حمایت همه جانبه از این کشور درراستای منافع ملی ایالات متحده قرار نمیگیرد و تنهاست که باید به تاثیر لابی یهود و قدرت بزرگ آن در امریکا به عنوان محرک اصلی اقدامات واشنگتن در برابر تل‌آویو پی برد.
در واقع بسیاری از کشورهای دور و نزدیک به اسرائیل یکی از دلایل عمده نزدیکی خود به این کشور را در امکان استفاده از لابی یهود در ایالات متحده به نفع کشور خود تلقی میکنند.
براساس یک ارزیابی که در سال ۲۰۰۵ توسط مرکز مطالعات جانی وابسته به دانشگاه تل‌آویو صورت گرفت موازنه استراتزیک به طرز معنی داری به نفع اسرائیل است و این شکاف کیفی میان توانایی نظامی و نیروی بازدارنده آن و همسایگانش به خوبی مشهود است.
باید اذعان داشت تاثیر اسرائیل به واسطه نفوذ لابی یهود بر سیاست خارجی و به مخصوص سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحده امریکا بسیار بیشتر از تاثیر ایالات متحده بر سیاست خارجی منطقهای رژیم صهیونیستی بوده است در واقع جز یک مورد که به حمله مشترک نیروهای نظامی انگلیسی و فرانسوی، همراه با نظامیان اسرائیلی به کانال سوئز مربوط میشود. امریکا هرگز با صراحت و قدرت با اسرائیل رو به رو نشده است و البته علت فشار امریکابه نیروهای مهاجم، مبنی بر ترک مخاصمه اولتیماتوم شوروی و بیم از برخورد هستهای بود. این رژیم با ظرافت خاصی در بسیاری از اوقات خود را دنباله رو سیاستهای ایالات متحده معرفی کرده است اما هرگز از ضرورت یک اقدام مستقل در مواقعی که احساس خطر کرده دریغ نکرده است. مانند حمله به تاسیسات نظامی عراق.
حال این سوال مطرح میشود که درصورت عدم موافقت ایالات متحده با طرح حمله نظامی به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران آیا امکان اقدام خودسرانه و مستقل از جانب تل آویو وجود دارد؟
پاسخ با توجه به الگوهای رفتاری این رژیم در گذشته بله خواهد بود. امنیت که دغدغه همیشگی این رژیم است. اسرائیل را مجبور به تحرک در کشورهایی نموده است که نتایج حاصل از آن به گونهای به نیازهای امنیتی این کشور پاسخ دهد. یکی از این کشورها که جایگاه به راستی بزرگی را در سیاست خارجی اسراییل به خود اختصاص داده است، جمهوری آذربایجان است. در این قسمت به چند دلیل مهم که مشوق این رژیم در نزدیکی به آذربایجان بوده است را نام میبریم.
- نفوذ مستقیم و بلاواسطه در کشوری که ماهیت آن اسلامی است و پیوندهای فرهنگی عمیقی با بزرگترین دشمن اسرائیل یعنی جمهوری اسلامی ایران داشته است، علاوه بر ایجاد فرصت برای امور جاسوسی و دشمن شناسی، به تضعیف بعد اسلامی کشمکش اسرائیل و فلسطین کمک شایانی میکند همانا که اسرائیل با دوستی با جمهوری آذربایجان نشان میدهد که در نزدیکی به یک کشور شیعه مسلمان ناتوان نیست و در واقع از خود چهره کشوری را نشان میدهد که درصورت درک شدن قادر به درک کردن خواهد بود.
- تامین منافع امنیتی و به خصوص ایجاد جو روانی علیه جمهوری اسلامی ایران. حضور اسرایئل در نزدیکی مرزهای حمهوری اسلامی تاثیرات روانی غیرقابل انکاری را در پی خواهد داشت.
- تقویت طرح خاورمیانه بزرگ با گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز.
- تامین منابع اولیه از جمله منابع غنی انرژی از جمهوری آذربایجان.
- ایجاد بازارهای اقتصادی و بهره مند شدن از بستر مناسب و پرسود سرمایهگذاری در جمهوری آذربایجان حفظ و تقویت بازارهای پیشین و تلاش برای یافتن بازارهای جدید از اولویتهای سیاستهای اقتصادی رژیم صهیونیستی محسوب میشوند.
- کامل کردن طرح محاصره جمهوری اسلامی ایران که ازجهات شرقی، غربی و جنوبی به دلیل وجود پایگاهای نظامی امریکایی مورد احاطه قرار گرفته است. بدیهی است روابط رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان هر چقدر هم که از سوی مقامات آذری غیرنظامی توصیف شود در افزایش این احساس تهدید موثر خواهد بود.
ج- روابط اسرائیل و چین
سیر روابط تل آویو و پکن طی پانزده سال گذشته در زمینه های مختلف روندی صعودی را طی کرده و والبته در مواردی چون صدور فناوری مدرن نظامی اسرائیل به چین با حساسیتهایی از سوی ایالات متحده همراه بوده است.
پیشینه روابط
اسرائیل جز اولین دسته از کشورهایی بود که در اوائل دهه ۱۹۷۰ و پس از کاهش تنش میان واشنگتن و پکن در دوران نیکسون و با پیوستن مجدد چین به سازمان ملل این کشور را به رسمیت شناخت.
روابط چین و اسرائیل تا پایان جنگ سرد متاثر از فضای آن دوران بود و در واقع پکن به طور طبیعی و سنتی حامی کشورهای عربی و سازمان آزادی بخش فلسطین به شمار میرفت و در جنگهای ادواری اعراب و اسرائیل همسویی بیشتری با اعراب از خود نشان میداد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و زمزمههای تغییر در فضای بین المللی. ارتباطات بین دو طرف افزایش یافت و پس از انجام دیدارهایی در سطح بالا (دیدار محرمانه وزرای خارجه دو کشور در نشست سالانه سازمان ملل در ۱۹۸۷) سرانجام دو طرف در ژانویه سال ۱۹۹۲ آغاز روابط دیپلماتیک خود را اعلام کردند.[۱۰۴]
در طول این سالها تقویت همکاریها در زمینه های تجاری، اقتصادی، تکنولوژیکی ، فرهنگی، کشاورزی، آموزشی و توریسم دردستور کار قرار گرفته است. به طوری که ارزش مبادلات تجاری اسرائیل و چین با رشد سریعی در سالهای اخیر همراه بوده است. ارزش مبادلات تجاری دو طرف در سال ۲۰۰۳، ۶/۱ میلیارد دلار بود که این میزان به ۵/۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴ و ۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ افزایش یافت این مبادلات در سال ۲۰۰۹ بالغ بر ۶ میلیارد دلار عنوان شد.[۱۰۵]
همکاریهای دو طرف در زمینه های تجاری حساسیت برانگیز نبوه است و آنچه دغدغه امریکا در این مورد محسوب می‌شود روابط نظامی پکن – تل آویو است.[۱۰۶] چین به دلیل کشتار میدان تیان آن من در سال ۱۹۸۹ از جانب ایالات متحده و اتحادیه اروپا مورد تحریم تسلیحاتی قرار گرفته است و روابط نزدیک نظامی این کشور با اسرائیل برای تامین تسلیحات پیشرفته نظامی و مهمتر از آن دستیابی به تکنولوژی مدرن نظامی حائز اهمیت فراوان است در اوائل سال ۱۹۹۲ اسرائیل از سوی امریکا به دلیل انتقال تکنولوژی آمریکایی پاتریوت که یک سیستم ضد موشکی پیشرفته به حساب میآمد مورد انتقاد قرار گرفت در سال ۱۹۹۹ قرارداد صدور تکنولوژی تولیدهواپیماهای جنگندهموسوم به لاوی از سوی تل آویو لغو شد که باز هم این امر تحت فشار آمریکا صورت گرفت اما بزرگترین لغو قرارداد، موافقتنامه فروش رادارهای فالکون با قابلیت سیستم هشدار دهنده بود که دستیابی چین به این تجهیزات این امکان را برای این کشور به وجود میآورد که ۶۰ هدف هوایی را به طور همزمان در فاصله ۲۵۰ مایلی در تمام جهات مشاهده و رهگیری نماید.[۱۰۷]
اسرائیل برای این مساله علاوه بر عذرخواهیهای معمول ۳۵۰ میلیون دلار نیز به چین غرامت پرداخت. با وجود تمام موارد مطرح شده مبنی بر لغو قراردادها از سوی اسرائیل که تحت فشار مستقیم ایالات متحده صورت گرفت، چین به روابط خود با اسرائیل ادامه داد از آنجا که پکن در کنار مسکو از حامیان جمهوری اسلامی ایران تلقی میشوند و همواره بر حل مسالمت آمیز و دیپلماتیک برنامه هستهای کشورمان اصرار ورزیدهاند اما با توجه به روندی که شاید بتوان ازآن با عنوان ایدئولوژی زدایی نام برد. پکن در مواقعی که با تهدید مستقیم منافع ملی خود مواجه شود هرگز در مقابل ایالات متحده و اسرائیل در کنار جمهوری اسلامی ایران قرار نخواهد گرفت. و ابستگی نظامی پکن به تل آویو به ویژه در زمینه بهبود و به روزرسانی کیفی تسلیحات و آن هم به خصوص تسلیحات هوایی به پکن اجازه به مخاطره انداختن این روابط را نخواهد داد. چین ۱۲% از نیازهای انرژی خود را از ایران تامین میکند. اما همانطور که مشاهده شد در قطعنامه اخیر سازمان ملل به همراه روسیه بر علیه جمهوری اسلامی ایران رای داد.
اهداف چین و اسرائیل
اهداف چین و اسرائیل برای گسترش و ارتقای همکاریها با وجود مخالفتهای امریکا (در عرصه نظامی) متفاوت است. چین، اسرائیل را یکی از مهمترین تامین کنندگان فناوری پیشرفته نظامی درجهان میداند و به دلیل این که مورد تحریم تسلیحاتی ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار گرفته است. به اسرائیل به عنوان کشوری که می‌تواند تامین کننده نیازهای نظامی چین باشد مینگرد و در واقع آنچه بر اهمیت روابط نظامی میان دو کشور از دیدگاه چین میافزاید این است که یکی از قابلیت‌های مندرج در استراتژی طراحی نیروهای مسلح چین شبیه سازی تجهیزات نظامی پیشرفته میباشد.
از سوی دیگر تحریم تسلیحاتی چین این امکان را به اسرائیل میدهد که از بازار سودآور و بزرگ تسلیحاتی چین بهترین فرصت را ببرد و چین را به عنوان نخستین خریدار تسلیحاتی خود به حساب آورد و نیز شاید اسرائیل از طریق همکاریهای نظامی با چین خواهان آن باشد که ایالات متحده و اتحادیه اروپا فروش تسلیحات نظامی به کشورهای خاورمیانه را مورد بازنگری قرار دهند و این گونه است که چین به یک اهرم فشار میماند و به هر حال رابطه با چین به جاسوسان ورزیده رژیم صهیونیستی این اجازه را میدهد تا با فنون مختلف و تحت پوششهای مختلف کارشناس نظامی و یا تاجر از پشت پردههای روابط نظامی پکن با پاکستان ، کره شمالی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران آگاه شوند.[۱۰۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]




- تعدیل آب و هوا و میکروکلیمای منطقه حمایت از تنوع زیستی
- تثبیت نهشته های نمکی وجلوگیری از پخش آنها به مناطق اطراف
-تغذیه سفره های زیر زمینی توسط تالابهای اقماری مجاور

 

- کم آب شدن دریاچه
- محدودیت های ناشی از شرایط آب و هوای سرد منطقه در فصول پاییز و زمستان
- عدم استفاده از مدیریت پایدار در بخش گردشگری شهر
- تغییرات عمده اکولوژیک و ایجاد پهنه های وسیع شوره زار

 

- وجود جاذبه های گردشگری توسعه یافته و قابل توسعه باقی مانده در شهرهای اطراف آن
- وجود تسهیلات گردشگری و تجاری برای گردشگران ورودی از کشورهای همسایه
پایان نامه - مقاله
- وجود تولیدات صنعتی و صنایع دستی متنوع و جاذب گردشگران
-ارزیابی ذخایر آرتمیا و تدوین روش های بهره برداری پایدار از آن(سنتی وصنعتی)
-پایداری جمعیت و جلوگیری از مهاجرت با رونق گردشگری
-برداشت نمک و نی برای صنایع دستی و گیاهان داروئی
- بررسیامکانانتقالآبازحوضه هایمجاوروارزیابیاثراتزیستمحیطیآن
- حمایت وپیگیری برای اجرای برنامه های آبخیزداری وکاهش فرسایش
- انجام بررسیهای لازم در زمینه کشت و برداشت جلبک دانیلا
- حمایت و پیگیری برای انجام مطالعات هیدروگرافی دریاچه
- تهیه نقشه حریم دریاچه و تالابهای اقماری آن و علامت گذاری آن

 

ایجاد اخلال در چرخه هیدرودینامیک دریاچه با احداث بزرگراه شهید کلانتری
- بی ثباتی سیاسی در کشورهای اطراف و گردشگر فرست دریاچه ارومیه مثل آذربایجان ، ارمنستان و ترکیه
- امکان آسیب به الگوهای فرهنگ بومی و فراموشی آداب و رسوم و سنت های محلی و بومی
- عدم سرمایه گذاری خارجی در این بخش از صنعت
- ضعف مدیریتی و عدم مدیریت صحیح
-تغییر کاربری زیستگاهها
-افزایش تخلیه آلاینده های شیمیایی کشاورزی و پسماندهای شهری
-کاهش جریان آب رودخانه ها با سدسازی و خشکسالی
- پدیده یوتریفیکاسیون یا آلودگی ناشی از فعالیتهای انسانی
- کاهش جریانهای ورودی تالابهای اقماری را با تهدید مواجه نموده
- افزایش غلظت نمک و کاهش جمعیت آرتمیا وکاهش ظرفیت دریاچه برای پذیرش پرنددگان آبزی و مهاجر
- ایجاد اخلال در حیات وحش مانند انفجار در معادن پیرامون تالابهاوتردد قایق و..

 

 

 

حمل و نقل و دسترسی

 

- موقعیت استراتژیک دریاچه در مسیر قفقاز، ارمنستان، آسیای صغیر و بین النهرین.
- شبکه گسترده حمل و نقل جاده ای
- وجود جاده آسفالته حول دریاچه
- نزدیکی به بازارهای مرزی

 

- ناوگان حمل و نقل فرسوده درون شهری و برون شهری و تأثیر آن بر آلودگی هوا و تصادفات جاده ای
- ضعف اقتصادی گردشگران ورودی به دریاچه
- عدم وجود ارتباطات ریلی
-کمبود تابلوهاو علائم راهنمای گردشگری به مناطق گردشگری

 

- تلاش در جهت کاهش فرسودگی ناوگان حمل و نقل شهری
- تدارک ویزا برای تجار و گردشگرانی که از طریق هوایی و فرودگاه وارد می شوند.
- نزدیکی به کشورهای همسایه

 

- تصادفات جاده ای ناشی از ناتوانی در کاهش فرسودگی ناوگان حمل ونقل فرسوده
- ناتوانی بخش گردشگری در کسب اختیارات لازم جهت صدور ویزا برای گردشگران خارجی علاقمند به دیدار از این منطقه

 

 

 

سرویس ها و تسهیلات

 

 

- تنوع تعداد و درجه هتل ها و محل های اقامت گردشگران در شهرهای تبریز و ارومیه

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]




در سال ۱۸۰۶، تجارت یخ آغاز شد. تجارت یخ در شمال امریکا یک کسب و کار پر رونق تلقی می شد. یخ در محفظه­ی قطارهای عایق شده توسط عایق های چوب پنبه به قطر۳۰ سانتی­متر به ایالت های جنوبی امریکا منتقل می­شد. معاملات یخ در چند کشور دیگر از جمله بریتانیا، روسیه، کانادا، نروژ و فرانسه نیز محبوب بود. در این کشورها یخ یا از مناطق سردتر منتقل می شد و یا در فصل زمستان برداشت و در خانه های یخ ذخیره شده تا در تابستان استفاده شود. تجارت یخ در سال ۱۸۷۲ به اوج خود رسید هنگامی که امریکا به تنهایی ۲۲۵٫۰۰۰ تن یخ به کشورهای مختلف از جمله چین و استرالیا صادر می کرد. با این حال، با ظهور تبرید مصنوعی تجارت یخ به تدریج کاهش یافت.
۱-۱-۱ تبرید مصنوعی
تاریخ تبرید مصنوعی در سال ۱۷۵۵ آغاز شد، اساس سیستم تبرید مدرن، توانایی مایعات برای جذب مقدار زیادی حرارت (گرمای نهان) به عنوان جوش و تبخیر می باشد. ویلیام کولن (William Cullen) از دانشگاه ادینبورگ این روش را در سال ۱۷۵۵ با قرار دادن آب در تماس حرارتی با اتر تحت یک گیرنده از یک پمپ خلاء نشان داد. میزان تبخیر اتر با توجه به پمپ خلاء افزایش یافته و آب می تواند منجمد شود. این فرایند شامل دو مفهوم ترمودینامیکی، فشار بخار و گرمای نهان است. مایع در تعادل گرمایی با بخار خود، در فشاری به نام فشار اشباع، که بستگی به درجه حرارت دارد، قرار دارد. به عنوان مثال اگر فشار آب روی اجاق گاز افزایش بیابد، آب نیز در دمای بالاتری به جوش می ­آید. مفهوم دوم این است که تبخیر مایع نیاز به گرمای نهان بالایی در طول تبخیر دارد. اگر گرمای نهان از مایع گرفته شود، مایع سرد می شود. تا زمانی که پمپ خلاء فشار را در فشار اشباع حفظ کند درجه حرارت اتر مورد نظر ثابت باقی خواهد ماند. این امر مستلزم حذف تمام بخارات تشکیل شده به علت تبخیر می­باشد. وقتی درجه حرارت پایین مورد نظر باشد، باید فشار اشباع پایین تر بیاید که توسط پمپ خلاء انجام می شود. جزئی از سیستم تبرید مدرن که امروزه در آن خنک کنندگی انجام می شود با این روش تولید شده است که اواپراتور (Evaporator) نام دارد. در این فرایند خنک سازی بخارات باید به صورت سیکل بسته به حالت مایع بازیافت شود تا به طور مداوم چرخه انجام شود. فرایند تراکم نیاز به دفع گرما به محیط اطراف دارد، این امر را می توان در درجه حرارت محیط با افزایش فشار تراکم انجام داد. فرایند تراکم در نیمه دوم قرن هجدهم کشف شد. یو. اف. کلوت و جی. مونگ اسید سولفوریک مایع (So2) را در سال ۱۷۸۰ کشف نمودند در حالی که ون ماروم و ون تروستویک آمونیاک مایع را در سال ۱۷۸۷ کشف کردند. نکته مهم این است که، بخارهای تبخیر شده می تواند در درجه حرارت بیشتر از محیط اطراف متراکم شود. در نتیجه کمپرسور نیاز دارد در فشار بالا بماند. اولیور ایوانز یک سیکل تبرید بسته برای تولید یخ بوسیله اتر تحت مکش توصیف کرد. شکل (۱-۱) سیکل تبرید بسته برای تولید یخ به وسیله اتر تحت مکش را نشان می دهد[۱].
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل (۱- ۱) سیکل تبرید بسته برای تولید یخ به وسیله اتر تحت مکش
در شکل بالا سیال سرد کننده (اتر و یا مایع فرار دیگر) در اواپراتور (B) گرما را از آب اطرافش در ظرف (A) گرفته، پمپ © بخار دور تساوی و آن را فشرده به فشار بالاتر که در آن می توانید به مایعات در لوله های متراکم D، دادن حرارت به آب در رگ مایع E. چگال جریان از طریق وزن لود H شیر، که حفظ اختلاف فشار بین کندانسور و اواپراتور. پمپ کوچک در بالای H برای شارژ دستگاه با مبرد استفاده.
الکساندر توینگ (Alexander Twining) در سال ۱۸۵۰ اختراعی را ثبت کرد که برای سیستم فشرده سازی بخار از اتر و آمونیاک (NH3) و دی اکسید کربن (CO2) استفاده می کند. جیمز هریسون در سال ۱۸۵۶ مسئول ساخت یک سیستم تبرید تراکم بخار عملی بود. وی سیستم فشرده سازی بخار با بهره گرفتن از اتر، الکل و آمونیاک را در آن زمان ساخت. چارلز تیلیر از فرانسه در سال ۱۸۶۴، یک سیستم تبرید با بهره گرفتن از دی متیل اتر ساخت که نقطه جوش نرمال آن ۲۳٫۶- درجه سانتیگراد بود[۲]. دیوید بویل (David Boyle)، اولین سیستم آمونیاک را در سال ۱۸۷۱ در سان فرانسیسکو ساخت. همچنین جان انریت یک سیستم مشابه در سال ۱۸۷۶ در بوفالو نیویورک ساخت. فرانتس ویلهانسون در آلمان در سال ۱۸۸۶ با دی اکسید کربن (CO2) و بر اساس سیستم فشرده سازی بخار سیستم تبریدی ایجاد کرد. کمپرسور دی اکسید کربن نیاز به فشار حدود ۸۰ اتمسفر داشت و در نتیجه ساخت و ساز آن بسیار سنگین بود. لینده در سال ۱۸۸۲ و لاو در سال ۱۸۸۷ تلاش کردند تا سیستم های مشابهی در ایالات متحده آمریکا بسازند. سیستم دی اکسید کربن یک سیستم بسیار امن است و تا سال ۱۹۶۰ در کشتی ها برای تبرید مورد استفاده قرار می گرفت. رائول پیکتت با بهره گرفتن از مبرد گوگرد دی اکسید (SO2) در همان زمان این سیکل را درست کرد اما فشار آن به اندازه ای بود که هوا به درون آن نشت می کرد. پالمر در سال ۱۸۹۰ از اتیل کلرید (C2H5Cl) در کمپرسور های دوار استفاده کرد. او برای کاهش اشتعال پذیری اتیل کلرید ، آن را با برومو اتان (C2H5Br) مخلوط کرد. ادموند کپلند و هری ادواردز در سال ۱۹۲۰ از ایزو بوتان در یخچال فریزرهای کوچک استفاده کرد. آنها در سال ۱۹۳۰ مبرد را با مبرد متیل کلرید (CH3Cl) جایگزین کردند[۳].
یخچال فریزر خانگی با بهره گرفتن از یخ طبیعی (جعبه یخ خانگی) در سال ۱۸۰۳ اختراع شد و برای تقریبا ۱۵۰ سال بدون تغییر زیادی مورد استفاده قرار گرفت. تلاش ها، به منظور توسعه یخچال و فریزر خانگی با بهره گرفتن از سیستم های مکانیکی از سال ۱۸۸۷ شروع شد. یخچال و فریزر مکانیکی خانگی اولیه پر هزینه بودند، و نیز به صورت خودکار نبودند و خیلی قابل اعتماد نبودند. با این حال، توسعه یخچال فریزر مکانیکی خانگی در مقیاس بزرگ بود ولی توسعه کمپرسورهای کم بود. شرکت جنرال الکتریک برای اولین بار یخچال و فریزر های خانگی را در سال ۱۹۱۱ معرفی کرد، یخچال های مکانیکی خانگی در سال ۱۹۱۸ در ایالات متحده آمریکا به طور گسترده راه اندازی شد. در سال ۱۹۲۵ ، ایالات متحده آمریکا حدود ۲۵ میلیون یخچال و فریزر های خانگی تولید کرد که تنها ۷۵۰۰۰ عدد از آنها مکانیکی بودند. در یخچال و فریزرهای اولیه به طور عمده از دی اکسید گوگرد به عنوان مبرد استفاده می شد. ولی با این حال در بعضی ها نیز از کلرید متیل و کلرید متیلن استفاده می شد. در سال ۱۹۳۰ این مبرد توسط فریون۱۲ (R-12) جایگزین شد،. در ابتدا، کمپرسور این یخچال ها از نوع کمپرسور باز بود که به تسمه مجهز بودند. شرکت جنرال الکتریک در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار از یخچال و فریزری با یک کمپرسور بسته و غیر قابل نفوذ (هرمتیک) رونمایی کرد. خیلی زود کمپرسور باز به طور کامل توسط کمپرسور های غیر قابل نفوذ جایگزین شد. ابتدا کندانسور یخچال و فریزرها از آب سرد استفاده می کردند، اما خیلی زود با کندانسورهایی که با هوا، سرد می شود جایگزین شدند.
یخچال فریزر های خانگی بر اساس اصل جذب برای اولین بار توسط شرکت الکترولوکس در سال ۱۹۳۱ در سوئد، ساخته شده است. در ژاپن یخچال های مکانیکی برای اولین بار در سال ۱۹۲۴ ساخته شد. اولین بار یخچال و فریزر های خانگی جداگانه در سال ۱۹۳۹ معرفی شدند. استفاده از یخچال و فریزر مکانیکی پس از جنگ جهانی دوم به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت. در حال حاضر در یخچال و فریزر مدرن از مبرد HFC ، R-134A ( تترا فلورو کربن ) و یا ایزو بوتان استفاده می شود. ولی تعداد کمی از یخچال و فریزر خانگی هنوز از همان مبرد های قدیمی مخرب لایه اوزن استفاده می کنند.
ایستمن کداک (Eastman Kodak) اولین سیستم تهویه مطبوع را در سال ۱۸۹۱ در نیویورک برای ذخیره سازی فیلم عکاسی استفاده کرد. سیستم تهویه مطبوع در یک ماشین چاپ در سال ۱۹۰۲ و در یک تلفن در هامبورگ در سال ۱۹۰۴ استفاده شد. این سیستم در کارخانجات تنباکو و کارخانجات نساجی در حدود سال ۱۹۰۰ استفاده شد. اولین سیستم تهویه مطبوع در یک خانه در فرانکفورت در سال ۱۸۹۴ نصب شد. یک کتابخانه خصوصی در سنت لوئیس آمریکا در سال ۱۸۹۵ نیز از تهویه مطبوع استفاده کرد.
توسعه گسترده تهویه مطبوع را به دانشمند و صنعتگر آمریکایی ویلیس کریر (Willis Carrier) نسبت می دهند. کریر کنترل رطوبت را در سال ۱۹۰۲ مورد مطالعه قرار داد و یک نیروگاه تهویه مطبوع مرکزی بوسیله تمیز کردن هوا در سال ۱۹۰۴ طراحی کرد. در حال حاضر تهویه مطبوع به طور گسترده در مناطق مسکونی، ادارات، ساختمان های تجاری، فرودگاه، بیمارستان ها، اتومبیل، هواپیما و غیره استفاده می شود. صنعت تهویه مطبوع تا حد زیادی مسئول رشد صنایع مدرن الکترونیکی، دارویی، شیمیایی و غیره است. امروزه اکثرا از سیستم های تهویه مطبوع تبرید تراکمی و یا تبرید جذبی استفاده می شود، که ظرفیت آنها از چند کیلو وات تا چند مگاوات متفاوت است.
شکل (۱-۲) اجزای اصلی یک سیستم تبرید تراکمی را نشان می دهد. همانطور که از شکل پیدا است سیستم پایه ای شامل اواپراتور، کمپرسور، کندانسور و شیر انبساط می باشد. اثر تبرید در منطقه سرد به صورت گرماگیری و تبخیر مبرد، در اواپراتور استخراج می شود. بخار مبرد از اواپراتور به کمپرسور رفته و فشار آن بالا می رود. از این رو زمانی که فشار بالا می رود، درجه حرارت مبرد بالا رفته و از طریق کندانسور دفع می شود، و تقطیر بخار به مایع صورت می گیرد. برای تکمیل این چرخه، مایع فشار بالا با عبور از شیر انبساط دچار کاهش فشار و افت دمای شدید می شود. مبرد با فشار کم و دمای کم به اواپراتور رفته و با گرفتن گرما از منطقه سرد، تبخیر می شود. باید توجه کرد که این سیستم در یک چرخه بسته است و نیاز به ورودی کار به صورت مکانیکی دارد که دوباره کمپرسور آن را تامین می کند.
شکل (۱- ۲) شماتیک پایه ای و اولیه از سیستم تبرید تراکمی
سیستم تبرید همچنین می تواند به عنوان یک پمپ گرما استفاده شود، که در خروجی آن گرما به وسیله ی کندانسور می شود. روش دیگر، سیستم تبرید می تواند برای خنک کنندگی در فصل تابستان و گرم کردن در فصل زمستان استفاده می شود. این سیستم ساخته شده است و در حال حاضر در دسترس می باشد[۴].
شکل (۱-۳) اجزای اساسی سیستم تبرید جذبی را نشان می دهد. در سال ۱۹۲۲، بالزار فون و کارل مونترز سیستم سه سیالی اختراع کردند که نیاز به پمپ ندارد. گرمای بر مبنای پمپ حبابی برای به گردش در آوردن محلول های ضعیف و قوی مورد استفاده قرار می­گرفت، و هیدروژن به عنوان گاز غیر قابل میعان به منظور کاهش فشار جزئی آمونیاک در اواپراتور استفاده شد.
سیستم های تبرید با گیره - مونترز هنوز به طور گسترده ای در برنامه های کاربردی خاص مانند اتاق های هتل استفاده می شود. شکل (۱-۴) طرح کلی از سیستم تبرید جذب بخار مایع سه گانه را نشان می دهد[۵] .
شکل (۱- ۳) اجزای ضروری سیستم تبرید جذبی
شکل (۱- ۴)اجزای ضروری سیستم تبرید جذبی
تلاش هایی برای اجرای سیستم جذب بخار توسط انرژی خورشیدی با بهره گرفتن از صفحه تخت خورشیدی شده است. چندین سیستم های تبرید جذب انرژی خورشیدی کوچک در حدود سال ۱۹۵۰ در چندین کشور ساخته شده است. سیستم تبرید خورشیدی در تاشکند، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۳ نصب شد که می توانست ۲۵۰ کیلوگرم یخ در هر روز تولید کند. در این سیستم از یک آینه سهموی به مساحت ۱۰ متر مربع برای تمرکز تابش خورشیدی استفاده می شود.
توجه جدی به سیستم های تبرید خورشیدی از سال ۱۹۶۵، با توجه به کمبود منابع انرژی سوخت های فسیلی زیاد شده است. سیستم های مبتنی بر لیتیم برمید و آب برای اهداف تهویه مطبوع توسعه یافته اند. اولین سیستم تهویه مطبوع خورشیدی در یک خانه خورشیدی آزمایشی در دانشگاه کوئینزلند، استرالیا در سال ۱۹۶۶ نصب شد. بعد از آن، از سیستم انرژی خورشیدی در بسیاری از نقاط جهان از جمله هند استفاده شد. در سال ۱۹۷۶، حدود ۵۰۰ سیستم جذب انرژی خورشیدی در آمریکا وجود داشت. تقریبا تمام این سیستم به لیتیم برمید و آب استوار بود که به درجه حرارت بسیار بالا نیاز ندارند. این سیستم به طور عمده برای تهویه فضا مورد استفاده قرار گرفت. اگر چه بهره وری از این سیستم های بدلیل محدودیت فضا و همچنین کم بودن ظرفیت پنل های خورشیدی ضعیف است، ولی آنها را می توان در مناطق دور افتاده و روستایی که در آن فضای زیادی وحود دارد و محدودیت وحود برق دارند استفاده کرد. به علاوه ، این سیستم سازگار با محیط زیست است و همچنین انرژی خورشیدی پاک و تجدید پذیر است.
از سال ۱۹۵۰ در سیستم خورشیدی جذب تبرید از آمونیاک ، تیوسیانات سدیم، کربن فعال، زئولیت به عنوان جاذب و از آمونیاک، الکل و یا فلورو کربن به عنوان مبرد نیز مورد استفاده قرار گرفت. این سیستم همچنین به کمپرسور نیاز ندارند. بخار مبرد توسط جذب پتانسیل جاذب ذخیره شده دربستر جاذب هدایت می شود. و آن به اواپراتور یا کندانسور، که متشکل از مبرد خالص است متصل می شوند. در سیستم جذب متناوب، در طول شب مبرد تبخیر شده و در زغال چوب و یا زئولیت اثر خنک کننده فعال جذب می شود. در طول روز، بستر جاذب تابش خورشیدی را جذب کرده و مبرد در بستر مناسب ذخیره می شود. این بخار مبرد متراکم برای استفاده در شب در مخزن کندانسور ذخیره می شود. بنابراین، این سیستم شامل یک بستر جاذب و یک مبدل حرارتی است، که به عنوان یک کندانسور یا اواپراتور در طول شب عمل می کند. از جفت آنها می­توان برای به دست آوردن یک خنک کننده به طور مداوم استفاده شود.
اگر هوا در فشار بالا گسترش یابد دمای آن کاهش خواهد یافت. این واقعیت در اوایل قرن۱۸ شناخته شد. دالتون و گی جوساک آن را در سال ۱۸۰۷ مورد مطالعه قرار دادند. سعدی کارنو آن را به عنوان یک پدیده شناخته شده در سال ۱۸۲۴ ذکر کرد. با این حال، دکتر جان گوری یک پزشک در فلوریدا یک دستگاه توسعه یافته در سال ۱۸۴۴ برای تولید یخ برای تسکین بیماران مبتلا به تب خود ساخت. این دستگاه برای هوای فشرده تا ۲ اتمسفر استفاده می شود. فشار و آب نمک برای تولید یخ در دمای۷- درجه سانتیگراد مورد استفاده قرار گرفت. الکساندر کارنگی کرک در سال ۱۸۶۲ یک دستگاه خنک کننده چرخه هوا ساخت. در این سیستم از موتور بخار برای اجرای کمپرسور آن استفاده می شود. با بهره گرفتن از افزایش نسبت تراکم از ۶ تا ۸ ، آقای کرک توانست درجه حرارت را به میزان کمی کاهش دهد. پل گیفورد در سال ۱۸۷۵ به نوع کامل باز ماشین آلات دست یافت. و بیشتر توسط تی بی، پلیسی، ای، هاسلم، هنری بل و جیمز کلمن بهبود یافته است. فرانک آلن (Frank Allen) در نیویورک یک ماشین توسعه یافته چرخه بسته با بهره گرفتن از فشار بالا به منظور کاهش میزان حجم جریان ساخت. این دستگاه “ماشین تراکم هوا” نامگذاری شد. امروزه چرخه تبرید هوا تنها در هواپیمایی که کمپرسور توربو می تواند نرخ حجم جریان زیادی تحمل کنند استفاده می شود. شکل (۱-۵) طرح کلی یک سیستم تبرید چرخه هوا نوع باز را نشان می دهد. سیستم اولیه ای که در اینجا نشان داده شده است شامل یک کمپرسور، منبسط کننده و مبدل های حرارتی می باشد. هوای اتاق سرد از فشرده سازی کمپرسور بوجود می آید. گرما و فشار بالای هوا، گرما را به آب سرد در مبدل حرارتی رد می کند. اما گرما از هوای فشار بالا به منبسط کننده گسترش می یابد. هوای سرد پس از انبساط به اتاق برای تامین سرما ارسال می شود. گسترش این کار تا حدودی کار فشرده سازی را جبران می کند. از این رو منبسط کننده و کمپرسور در یک محور مشترک نصب شده ­اند[۶].
شکل (۱- ۵) شماتیک اولیه ای از نوع باز سیستم تبرید چرخه هوا
اگر آب را به یک اتاق که در فشار کم نگهداری می شود، اسپری کنیم، بخشی از آب بخار می شود. به دلیل آنتالپی تبخیر، آب باقی مانده در محفظه در دمای و فشار اشباع خنک خواهد شد. بدیهی است که درجه حرارت پایین تر فشار کمتری مورد نیاز است. انجماد آب در ۰ درجه سانتیگراد است از این رو درجه حرارت پایین تر از ۴ درجه سانتیگراد را نمی توان با آب به دست آورد. در این سیستم، برای کشیدن بخار تبخیر شده، از بخار با سرعت بالا استفاده می­ کنند. فشار بالای بخار محرکه از طریق نازل همگرا و یا واگرا عبور می کند، جایی که سرعت آن سرعت صوت یا مافوق صوت بوده و با فشار ۰٫۰۰۹ کیلو پاسکال در ناحیه کم فشار است و دمای آن ۴درجه سانتیگراد می­باشد. بخار با سرعت بالا از کندانسور عبور می کند که کندانسور تحت فشار ۵٫۶ تا ۷٫۴ کیلو پاسکال و درجه حرارت ۳۵ تا ۴۵ درجه سانتیگراد است. بخار محرکه و بخار تبخیر هر دو در حال فشرده سازی و بازیافت هستند. این سیستم با عنوان سیستم تبرید جت بخار شناخته شده است. شکل زیر یک طرح کلی از سیستم را نشان می دهد. این سیستم نیاز دارد در خلاء مناسبی نگه داری شود. گاهی اوقات، تقویت کننده ی اجکتور برای این منظور استفاده می شود. این سیستم ها با انرژی درجه پایینی که بخار فرایند در کارخانه های شیمیایی یا یک دیگ بخار دارد هدایت می شود. شکل (۱-۶) شماتیک سیستم تبرید جت بخار را نشان می­دهد.
شکل (۱- ۶) شماتیک سیستم تبرید جت بخار
در سال ۱۸۳۸ ، پلتان طرحی برای فشرده سازی بخار با بهره گرفتن از جت بخار ارائه شد. در حدود سال ۱۹۰۰، توسط چارلز پارسونز انگلیسی امکان کاهش فشار توسط اثر افزودنی حباب از جت بخار مورد مطالعه قرار گرفت. با این حال، اعتبار ساخت سیستم تبرید جت بخار به مهندس، موریس لیبلانس (Maurice Leblanc) بخاطر توسعه سیستم در سال ۱۹۰۷-۱۹۰۸ داده می شود. در این سیستم، برای تولید جت بخار با سرعت بالا ( حدود ۱۲۰۰ متر بر ثانیه) از یک پرتاب کننده استفاده می شود. که بر اساس طراحی لیبلانس در اولین سیستم های تجاری توسط وستینگهاوس در سال ۱۹۰۹ در پاریس ساخته شد. اگر چه بهره وری از جت بخار سیستم تبرید کم بوده، اما آن هنوز هم به عنوان آب بی ضرر مورد توجه است و سیستم با بهره گرفتن از بخار خروجی از یک موتور بخار می تواند اجرا شود. از سال ۱۹۱۰ به بعد، این سیستم تبرید به طور عمده در کارخانه های لبنی مورد استفاده قرار گرفت، در سال ۱۹۲۶ در کارخانه های شیمیایی، کشتی های جنگی استفاده شد، فولان دستگاه ها را با معرفی چند مرحله ای تبخیر و تراکم مکش بخار بهبود داد. بین سال های ۱۹۲۸-۱۹۳۰ ، توجه زیادی به این نوع سیستم ها در ایالات متحده آمریکا شد. در آمریکا به طور عمده برای تهویه و سرمایش کارخانه ها، سالن های سینما، کشتی ها و حتی واگن قطارها مورد استفاده قرار گرفت. شرکت های متعددی مانند وستینگهاوس، اینگرسول رند و کریر تولید تجاری این سیستم ها را از سال ۱۹۳۰ آغاز کردند. با این حال، به تدریج این سیستم ها توسط سیستم جذبی کارآمدتر با بهره گرفتن از لیتیم برمید و آب جایگزین شد. ولی برخی از کشورهای شرقی اروپا مانند چکسلواکی و روسیه تولید این سیستم ها را تا اواخر سال ۱۹۶۰ ادامه دادند.
۱-۱-۲ سیستم های تبرید حرارتی
در سال ۱۸۲۱ فیزیکدان آلمانی تی.جی. سیبک گزارش داد که هنگامی که دو فلز غیر مشابه در دو دمای مختلف به هم متصل می شوند، نیروی محرکه الکتریکی (EMF) نگهداری شده توسعه می یابد، و در نتیجه جریان الکتریکی EMF متناسب با اختلاف دما تولید می شود. در سال ۱۸۳۴، یک دانشمند فرانسوی، به نام جی پلتیر اثر معکوس را مشاهده کرد، به عنوان مثال، سرمایش و گرمایش بوجود آمده از اتصال دو موادی غیر مشابه وقتی جریان مستقیم از آنها عبور می کند، میزان انتقال حرارت با جریان متناسب است.
شکل (۱- ۷) سیستم تبرید حرارتی به وسیله مواد نیمه هادی
۱-۱-۳ سیستم های لوله گردابی
در سال ۱۹۳۱، ژرژ رنگو (Georges Ranque) یک پدیده جالب به نام “اثر رنگو ” یا ” اثر گردابی” را کشف کردند. تزریق مماس هوا در لوله استوانه ای وادارمان می­کندتصریح این جمله که :"یک حرکت چرخشی با تولید همزمان فرار هوای داغ به هوای سرد و فرار هوای سرد به هوای داغ توسعه پیدا می کند. رودلف هیلش (Rudolph Hilsch) ، فیزیکدان آلمانی، نیز این اثر را مورد مطالعه قرار داده است. اگر چه بهره وری از این سیستم بسیار کم است، ولی به دلیل سادگی قسمت های مکانیکی و خنک کنندگی فوری آن، بسیار جالب توجه است. و حتی برای قسمت­ هایی که در آن منبع هوای فشرده وجود دارد مناسب است. امروزه لوله­های گردابی به عنوان منبع توان برای فشرده سازی هوا مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا اجزاء متحرک ندارد، و از یک طرف هوای گرم و از طرف دیگر هوای سرد تولید می­ کند. حجم و دمای هوای گرم اگزوز با دریچه­ای قابل تنظیم است. تنظیم درجه حرارت از ۴۶- درجه سانتیگراد تا ۱۲۷ درجه سانتیگراد امکان پذیر است. هوای فشرده از لوله های پیچ خورده عبور کرده و پس از عبور از نازل از سوراخ داخلی آن می گذرد. این نازل هوا را به صورت حرکت گردابی تنظیم می­ کند. این جریان با چرخش هوا و عبور کردن از لوله های آب گرم در یک پوسته، شبیه به یک گردباد است. شیری در انتهای لوله تعبیه شده که اجازه می دهد تا قسمتی از هوای گرم فرار کنند. و قسمی که فرار نمی­کند، از لوله عبور کرده وارد گرداب دوم در داخل منطقه کم فشار می­ شود. گرما و دود از طریق انتهای دیگر تخلیه می­ شود. در حال حاضر از این سیستم برای خنک کردن قطعات ماشین، خنک کننده های الکترونیکی و همچنین در لباس کارگران معدن و آتش نشان­ها استفاده می شود[۷].
با پیشرفت جوامع بشری و عوض شدن ساختار معماری و تغییر سبک زندگی انسان ها از سنتی به مدرن نیازهای جدیدی نیز پدید آمدند. بشر جدید برای در امان ماندن از شرایط جوی و طبیعت دست به اختراع وسایل و ابزار آلات متنوعی نموده است. یکی از وسایل ابداعی بشر برای در امان ماندن از تغییرات دمایی و جوی کولر است که این وسیله نیز از زمان پدید آمدن تا به امروز تغییرات عمده ای نموده است. کولر علاوه بر تغییر ساختاری در انواع مختلفی نیز وجود دارد که از مهمترین و مشهورترین آن می توان به کولر آبی و کولرگازی اشاره نمود .باید توجه داشت که هریک از انواع کولرگازی و کولر آبی برای شرایط جو ی و اقلیمی مخصوصی مناسب هستند مثلا کولرگازی برای محیط های شرجی مناسب تر از کولر های آبی می باشند. در واقع هدف اصلی در همه انواع کولرها سرد نگه داشتن و یا به عبارتی خنک نگه داشتن محیط زندگی است. کولر آبی به شکلی که امروزه استفاده می شود را یک آمریکایی در سال ۱۹۰۰ ساخت[۸].
کولر گازی را ولیس کریر در سال ۱۹۰۲ میلادی اختراع کرد. بعد از آقای کریر که پایه گذار کولر گازی ها بودند کار های متنوع زیادی در رابطه با بهتر کردن آنها انجام گرفت اما همه ی آنها از اصول اولیه سیستم تبرید تراکمی استفاده می کردند و تا کنون نیز این سیستم ها با همان روند و تغییرات ساختاری به کارشان ادامه می دهند[۹].
۱-۱-۴ اصول کار سیستم های تراکمی
در کولر گازی مانند یخچال از تبدیل گاز به مایع با افزایش فشار و سپس از سرمای ایجاد شده به هنگام تبدیل گاز مایع به حالت گاز (بصورت فوران) برای رسیدن به هدف مورد نظر که همان خنک نمودن فضای داخل ساختمان است استفاده می شود.بر اثر کار کمپرسور، گاز تحت فشار قرار گرفته (قدری گرم شده)و وارد لوله رفت می شود .برای کاستن از دمای گاز تحت فشار قرار گرفته ، آن را وارد کندانسور نموده و هوایی که توسط پروانه کندانسور به آن می وزد،گرمای لوله ها که در واقع از گرمای گاز جاری در آن ها ایجاد شده را به خارج از محیط هدایت می کند. در این مرحله گاز تا حدودی خنک می شود. پس از کندانسور، گاز از درایر عبور می کند تا رطوبت ویا رسوباتی را که احتمالا” از جداره های داخلی لوله های کندانسور جدا شده از آن سلب شود. گاز خشک و تمیز پس از درایر وارد لوله مویی می شود. از آن جا که سطح مقطع لوله مویی بسیار کمتر از سطح مقطع کندانسور و یا ورودی درایر است، گاز تحت فشار زیاد به حالت مایع تبدیل می شود، کمپرس کمپرسور، گاز مایع را از لوله مویی عبور داده و وارد اوپراتیور می کند. تفاوت سطح مقطع دو محیط (سطح مقطع لوله های اواپریتور بسیار بیشتر از لوله مویی است)به گاز جاری اجازه فوران داده و گاز در حال فوران تولید سرما می کند. سرما، سطح اواپراتور را در اختیار گرفته و هوایی که توسط پروانه از اواپراتور به آن برخورد می کند، این سرما را وارد محیط می سازد. فریون ۲۲ پس از اواپراتور به لوله بر گشت کمپرسور باز می گردد تا مجددا"مسیر قبلی را طی نماید. به این ترتیب و به تدریج سرمای ایجاد شده در اواپریتور، دمای محیط را تحت تاثیر قرار داده و محیط را معتدل و خنک می سازد]۱۱[.
وظایفی که کولر گازی بر عهده دارد به شرح زیر است:
الف)کنترل دما : هدف بالا بردن، پایین آوردن و به عبارت دیگر کنترل دما در درجه حرارت مورد نیاز فضا می باشد.
ب)کنترل میزان و سرعت وزش هوا : با توجه به شرایط موجود میزان هوای مورد نیاز جهت تهویه، اگزوست، هوای تازه و سرعت وزش آن تعیین می گردد.
ج)کنترل رطوبت: با توجه به رطوبت مورد نیاز عمل رطوبت زنی یا رطوبت گیری انجام میشود.
د)گرفتن گرد و غبار و به عبارتی تصویه هوا: این عمل باعث محافظت کویل و اواپراتور از گرفتگی توسط ذرات موجود در هوا از ذرات آلاینده پاک می گردد.
مصرف انرژی این سیستم تبرید بالا بوده، اما طی این مدت کارهایی برای پیشرفت و کم کردن مصرف آن انجام شده که به اختصار توضیح داده می شود.
۱-۱-۵ تکنیک های بکار رفته در سیستم های تبرید برای کاهش مصرف انرژی
۱-۱-۵-۱ اینورتر (Invertor) دار کردن سیستم های تهویه مطبوع
اینورتر به معنای وارونه گردان یا معکوس کننده می باشد و در سیستم های کمپرسوری به معنای دور متغیر بوده به طوری که چرخش کمپرسور دورانی و سرعت آن متغیر است و بسته به دما و رطوبت تنظیمی توسط کاربر دورکمپرسورکم یا زیاد می شود و هیچ وقت کمپرسور در زمانی که به دمای دلخواه کاربر برسد خاموش کامل نمی شود فقط دور آن کم شده و با حداقل مصرف برق کارمی کند و بسته به نیاز مجدد شروع به کار با دور بالا می کند پس همیشه دور کمپرسور زیاد یا در جهت عکس کم شده و به اصطلاح کمپرسور استارت اضافه نمی کند و عمل اتومات کردن و استارت کردن کمپرسور که علت اصلی مصرف زیاد برق است در این سیستمهای اینورتر اتفاق نمی افتد.
همانطور که می دانیم، کولر گازی دستگاهی پر مصرف است و سیکل ساده ای دارد، یعنی از یک موتور، کمپرسور و بدنه توزیع هوا در فضا یا همان صفحات تشکیل شده است. آنچه که شرکت ها را به سمت تولید اینورتر کشاند، رفع نقیصه کولرهای گازی در مصرف بالای انرژی بود. اینورتر در واقع با تغییر فرکانس و ولتاژ برق باعث کاهش مصرف شده و تمام عملکرد دستگاه هوشمند می باشد. کمپرسورهای اینورتر عمدتا” با مبرد جدید۴۱۰R- که سازگار با محیط زیست است کار می کند و در نتیجه راندمان دستگاه بالاتر می باشد. کولرهای گازی اسپلیت مدل اینورتر بین ۳۰ الی ۵۰ درصد کم مصرف تر می باشند هرچند قیمت بالاتری دارند.
مزایای اصلی سیستم اینورتر به شرح ذیل است:
صرفه جویی در مصرف انرژی از ۳۰% تا ۵۰%
سرمایش سریع به وسیله بازده بالا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:39:00 ق.ظ ]




    • «در مورد احترام در فارسی مؤدبانه، برای نهاد مفرد، فعل جمع آورده میشود.

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

برای مثال، حضرت عیسی (ع) محبت و عفو را شیوۀ خویش قرار داده بودند» (کامیار، ۱۳۸۵: ۱۳).

 

  • در مواردی که نهاد برخی اسمهای مبهم؛ مانند «هیچ کس، هیچ یک، هیچ کدام و … است، فعل میتواند به هر دو شکل مفرد و جمع به کار رود.

 

برای مثال: هیچ کدام از حاضران جلسه را ترک نکرد / نکردند.
نکتهفعل «هیچ کس» از این قاعده مستثناست و فعل آن مفرد است.
برای مثال: هیچکس از حاضران جلسه را ترک نکرد.

 

  • اگر نهاد جمله جمع و اسم زمان باشد، فعل را مفرد به کار میبریم. همچنین، اگر نهاد جمع و اسم معنا باشد، همین گونه است:

 

عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
(ذوالفقاری، ۱۳۹۰: ۲۳۵)
رعایت موارد مذکور، در نوشتن هر مطلب و اثری ضروری است؛ اما گاهی دیده میشود که مؤلفان قواعد مربوط به مطابقت فعل و فاعل را رعایت نمیکنند.
برای مثال، امروزه این گرایش به وجود آمده است که تا جای امکان، چه نهاد جاندار باشد و چه بیجان، فعل از نظر مفرد و جمع با آن مطابقه کند؛ ولی بهتر است برای اسمهای معنی؛ یعنی اسمهایی که وجودشان در خودشان نیست و جنبۀ مادی ندارند، همواره فعل به صورت مفرد بیاید.
خبرهای تازه رسیدند. صورت بهتر: خبرهای تازه رسید (ارژنگ، ۱۳۹۰: ۱۱۶).
افزون بر این، «گاهی بعد از اسمی که نهاد جمله است، اسم دیگری به کمک «با» یا «به همراه» که حرف اضافه است، میآید که از نظر دستوری متمم فعل شمرده میشود. بعضیها تصور میکنند این اسم با اسم قبلی همپایه شده است و نهاد بیش از یکی است. از این رو، برای آن فعل جمع میآورند که درست نیست» (همان: ۱۱۷).
برای مثال: زهرا با جمعی از دوستانش به صحرا رفتند.
درست: زهرا با جمعی از دوستانش به صحرا رفت.
بنابراین، در زبان فارسی هرگاه نهاد جاندار باشد، فعل را متناسب با آن میآورند؛ یعنی اگر نهاد مفرد باشد، فعل مفرد و اگر نهاد جمع باشد، فعل جمع آورده میشود؛ اما این قاعده کلی است و باید موارد استثنا را از نظر دور نداشت و به آنها توجه کرد.
۵ـ ۱ ـ۱. تتابع افعال
فعل که جزء مهم هر جملهای است، معمولاً در آخر آن واقع میشود. «هرگاه چند جمله پیرو همراه یک جملۀ پایه بیاید، احتمال این هست که افعال همۀ این جمله ها در پایان عبارت به دنبال یکدیگر ردیف شود. اگر عدد این افعال از دو تجاوز کند غالباً فهم عبارت دشوار میشود و خواننده مجبور است که آن را از نو بنویسد» (نجفی، ۱۳۹۱: ۹۹). این مشکل معمولاً در ترجمۀ تحتالفظی از زبانهای فرنگی به دلیل ساخت متفاوت زبان فارسی با آنها پیش میآید. شاهری لنگرودی معتقد است در زبانهای فرنگی فعل معمولاً قبل از مفعول قرار میگیرد و چون جملۀ پیرو اغلب به مفعول جمله برمیگردد تتابع افعال رخ نمیدهد؛ اما اگر در برگردان این جمله ها شیوۀ ترجمۀ لفظ به لفظ در پیش گرفته شود، اغلب عبارتهای سنگین نامفهومی به دست میآید (شاهری لنگرودی، ۱۳۸۲: ۲۸۷). به این ترتیب، برای رفع ابهام و ساده کردن عبارتهای نامفهوم راهکارهایی وجود دارد؛ از جمله اینکه ۱) برخی فعلهایی که ضروری نیست و نبود آن به بدنۀ اصلی جمله ضرری نمیرساند، حذف کنیم یا به جای آنها مصدر و اسم بیاوریم. حتی میتوانیم پارهای از جمله ها را به مصدر یا صفت تأویل کنیم. البته هنگام حذف فعل یا جمله باید این نکته را در نظر داشته باشیم که مفهوم و معنای عبارت تغییر نکند.
برای مثال: باید بر فعالیتهایی که در این زمینه مؤثر است، بیفزایید.
درست: باید بر فعالیتهای مؤثر در این زمینه بیفزایید.
* نیکوبخت نیز بر این عقیده است که اصولاً تکرار پارهای افعال در جمله های مرکب، زاید و قابل حذف است؛ لذا در پارهای از جمله ها میتوان با حذف یکی از افعال، از تتابع افعال پرهیز کرد.
برای مثال: از ایشان خواسته شده بود، آنچه میتواند بگوید، بگوید.
درست: از ایشان خواسته شده بود، آنچه میتواند، بگوید.
مثالی دیگر: متأسفانه، آنچه باید اتفاق میافتاد، اتفاق نیفتاد.
درست: متأسفانه، آنچه باید، اتفاق نیفتاد (نیکوبخت، ۱۳۸۹: ۸۹).
۲) فعل جمله پایه را از پایان عبارت به پیش از «که» موصول منتقل کنیم.
برای مثال، در هر کار پژوهشی باید به سراغ کارهایی که در آن زمینه انجام نشده است، رفت.
درست: در هر کار پژوهشی باید به سراغ کارهایی رفت که در آن زمینه انجام نشده است.
۳) عبارت طولانی را بشکنیم و آنها را به چند جمله مستقل کوتاه تقسیم کنیم. ابوالحسن نجفی معتقد است؛ این روش باعث تغییر سبک اصلی و شیوۀ بیان نویسنده میشود و اندکی از امانتداری به دور است؛ اما گاهی چارهای جز انتخاب این راه نیست (نجفی، ۱۰۱:۱۳۹۱).
در نتیجه، میتوان با کمک راهکارهای موجود؛ یعنی حذف فعل زاید، انتقال فعل جملۀ پایه به پیش از «که» موصول و شکستن عبارات طولانی از به کار بردن عبارتهای سنگین و نامفهوم پرهیز کرد.
۶ـ ۱ـ۱. تکرار فعل
یکی از مسئله های مهمی که امروزه ویراستاران در ویرایش متون با آن مواجه هستند، تکرار فعل است. آنها همواره درصددند تا این تکرار را با حذف یا تغییر فعل برطرف کنند؛ چرا که امروزه، تکرار فعل در چند جمله متوالی جزء عیوب نوشتار محسوب میشود؛ هر چند در گذشته و به قول ابوالحسن نجفی تا اوایل قرن هفتم نویسندگان معمولاً افعال را تکرار میکردند و این نوع تکرار ناپسند محسوب نمیشد. بنابراین، ویراستاران برای رفع این عیب میتوانند برخی فعلهای یکسان چند جمله معطوف را حذف کنند و در آخر جمله بیاورند؛ البته به گفته شاهری لنگرودی همواره باید این نکته را در نظر داشت که در پرهیز از تکرار فعل، معنی فدا نشود و با حذف فعل، جمله مبهم نگردد؛ اما در جملهای، چون «دزدان را دستگیر کردند و به زندان روانه کردند» میتوان فعل اول را حذف کرد و گفت: دزدان را دستگیر و به زندان روانه کردند.
گاهی در برخی متون به منظور پرهیز از تکرار فعل «کرد»، فعل «نمود» به کار میرود. این امر دربارۀ فعلهای «است» و «شد» و … هم صدق میکند. به گفتۀ شاهری لنگرودی و بسیاری از دستورنویسان «نمودن» در معنای «کردن» غلط نیست. انوری و گیوی بر این باورند که همکرد «نمودن» در همۀ موارد میتواند جانشین «کردن» باشد. به عقیدۀ ایشان «معنی اصلی نمودن در فارسی نشان دادن، نمایش دادن، اظهار کردن، به نظر رسیدن و مانند آنهاست؛ اما هنگامی با اسم یا صفت فعلِ مرکب میسازد که هیچ یک از این معانی به طور صحیح از آن اراده نشود؛ یعنی همکرد نمودن در ترکیب درست معادل «کردن» است و در همۀ موارد جانشین آن میتواند باشد» (انوری و گیوی، ۱۳۸۷: ۲۷)؛ اما به چند دلیل بهتر است که از استعمال آن به جای «کردن» خودداری شود:
۱) استعمال کلمههایی که مرادف محض هستند، برخلاف تصوّر بسیاری از زیبانویسان باعث ضعف زبان میشود. نمود = کرد
۲) از نظر زیباشناسی و منطق کلام تکرار فعل لزوماً عیب نیست؛ چنانکه در قدیم نویسندگان از تکرار فعل «کردن» پروایی نداشتند.
۳) نوشتار در مواقعی که با دقایق علمی و مصطلحات فنی و مفاهیم تخیلی سروکار ندارد، بهتر است به زبان رایج نزدیکتر باشد.
۴) دو معنای اصلی فعل «نمودن» به خصوص معنای «به نظر آمدن» امروزه در نوشتن و ترجمه کردن سخت مورد نیاز است و باید کوشید که بار معانی مختلف آن کمتر شود تا هر چه صریحتر بر این معنای اخیر دلالت کند (شاهری لنگرودی، ۱۳۸۲: ۳۶۵).
فعل «میباشد» نیز غلط نیست؛ هر چند «بعضی از فضلا معتقدند که در نوشته های معتبر فارسی هرگز میباشد به جای است به کار نرفته، بنابراین استعمال آن غلط است. این حکم درست نیست. البته موارد استعمال میباشد به نسبت «است» بسیار اندک است؛ ولی بزرگان شعر و نثر فارسی گاه آن را به جای این به کار بردهاند: «چون بوعلی درآمد، شیخ گفت: ما را اندیشۀ زیارت میباشد. بوعلی گفت: ما در خدمت میباشیم» (اسرارالتوحید، ۲۱۰) (نجفی، ۱۳۹۱: ۳۷۷).
فرشیدورد نیز با نجفی هم عقیده است و میگوید امروزه کاربرد فعل «میباشد» بسیار است و نمیتوان آن را غلط دانست؛ او با مثالی از شعر سعدی بر سخن خود صحّه میگذارد:
تاتوانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمیباشد (فرشیدورد، ۱۳۸۸: ۴۲۰).
با وجود این، به دلایل مختلفی به کار بردن زیاد آن توصیه نمیشود:
۱) در زبان محاوره به ندرت از این فعل استفاده میشود و بیشتر در گفتارهای جدی و اداری کاربرد دارد (کافی، ۱۳۷۸: ۱۸۴).
۲) «میباشد» به مثابه فعل اسنادی تفاوتی با فعل «است» ندارد و نیازی نیست که جانشین آن شود.
در نهایت، میتوان گفت که تکرار فعل عیب محسوب نمیشود و افعالی مانند «نمود»، «گشت» و «میباشد» غلط نیست؛ ولی به دلایل ذکر شده بهتر است از استعمال آنها به جای «کرد»، «شد» و «است» پرهیز کرد.
۷ـ ۱ـ ۱. کاربرد صحیح افعال
فعل جزء مهم و لازم جمله است که کاربرد صحیح آن بر ساختمان جمله تأثیر مثبت میگذارد و موجب درک درست کلام میشود. این کلمه که بر وقوع یا لاوقوع کاری در سه زمان گذشته و حال و آینده دلالت میکند، از دو بخش بن و شناسه تشکیل میشود. مجموع این دو جزء ۴ مفهوم کار، زمان شخص و شمار را میرساند که به منظور رساندن صحیح این مفاهیم باید در به کار بردن صحیح جزء اصلی و جزء متغیر آن دقت کرد. برای مثال، اینکه مفهوم فعل و زمان را بیان میکند، باید متناسب با جمله باشد تا مغایرتی با مفهوم نداشته باشد و شناسه که شخص و عدد فعل را میرساند با نهاد مطابقت داشته باشد.
یکی از ویژگیهای مهم فعل، جنبه های آن است که خیامپور سه جنبه و مایه تشخیص و امتیاز را برای هر فعل در نظر میگیرد. این جنبه ها عبارتند از: شخص، زمان و وجه که توجه به این سه جنبه در بررسی فعل اهمیت بسیاری دارد و ویراستاران موظفاند در ویرایش آثار به این جنبه ها توجه کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:39:00 ق.ظ ]