در این کشور تا کنون دو بار برنامه آیندهنگاری ملی برگزار شده است. اولین برنامه در سال 2000 به پایان رسید و دومین آن در سالهای 2003 و 2004 انجام پذیرفت. در این دو برنامه تلاش شد تا برنامهای کوچک از آیندهنگاری اجرا شود.
افق زمانی این برنامهها 15 تا 20 ساله بوده و نکته قابل توجه آن بود که برخلاف اکثر مطالعه کشورهای دیگر، پروژه آیندهنگاری سوئد از طرف سازمانها و نهادهای غیردولتی آغاز شد و کاملاً از یک رویکرد پایین به بالا بهره میگرفت. البته نباید از ذهن دور داشت که اگرچه آیندهنگاری از طرف دولت صورت نگرفته است، اما از حمایت و علاقه نیرومند دولت برخوردار بوده است.
در این برنامه از چندین برنامه آیندهنگاری خارجی الگو گرفته شد و چندین مدل خارجی مناسب در آن وجود داشت. یکی از مهمترین این برنامهها، آیندهنگاری انگلستان بود که به عنوان یک منبع مهم الهام بود. فدراسیون صنایع سوئد، به تحلیل تأثیرهای مطالعههای اروپایی مرتبط پرداخت و تصمیم به آغاز مطالعه در سوئد گرفت. همچنین در این برنامه از یک گروه ارزیابی خارج از پروژه برای ارزیابی نتایج گروهها نیز بهره گرفته شد که در نوع خود تجربه نوینی بود. این گروه پس از اتمام کار بخشها، به ارزیابی این نتایج میپرداختند. (دانشنامه آیندهپژوهی(2)، 1389، 5-103)
فرانسه و آیندهپژوهی:
بازسازی و توسعه اقتصادی فرانسه پس از جنگ به ایجاد یک رشته طرحهای ملی انجام شد که مستلزم حدس و گمان درباره تحولات آینده بود. از جمله آن ها تأسیس “مرکز بین المللی آینده” در سال 1957میلادی توسط “گاستون برگر”[38] در شهر پاریس است. این مرکز با انتشار نشریه “پراسپکتیو”[39] (چرخش به سوی آینده) مقالههایی را درباره جوانب متفاوت و گوناگون آینده ارائه نمود. ولی در این نشریه مطرح میکند که “چرخش به سوی آینده” نه یک مرام است و نه یک نظام. این دیدگاه به معنای تعمق در آینده و تلاش برای توصیف شاکله کلی آن و ابداع یک روش عملیاتی برای شکل بخشیدن به آینده مطلوب است. (ملکی فر و همکاران، 1386، 36) در سال 1960 با حمایت مالی “بنیاد فورد” پروژه دیگری توسط “برتراند دو ژوونل”[40] فرانسوی و همکاران وی با نام “فوتوریبل” با هدف طرح جنبش آیندهپژوهی فرانسه در میان پژوهشگران سراسر جهان آغاز گردید. در واقع این پروژه، یک نشریه آیندهپژوهی و شامل سلسله مقالههایی بود به قلم اندیشمندان برجسته درباره وقایعی که شاید در آینده به ویژه در حوزه سیاسی رخ دهد. در سال 1964میلادی “ژوونل” کتاب کلاسیک خود یعنی “هنر گمانه زنی” را منتشر ساخت که حاوی مبانی معرفتی مطالعه آینده بود و درباره امکان مطالعه آینده و سودمندی آن به خوبی بحث کرد. هنر گمانی زنی، از این لحاظ قابل توجه است که مطالعه آینده را یک علم نمی داند، بلکه آن را یک هنر تلقی میکند. اما امروز پذیرفتهایم که آیندهپژوهی هم علم است و هم هنر، درست همان دیدگاهی که نسبت به مدیریت داریم. “ژوونل” و همسرش “هلن"، “انجمن بین المللی آیندهپژوهان”[41] را پایه گذاری کردند که هم اکنون پسرشان “هوگو” آن را میچرخاند. همچنین سازمان دیگری به نام “آژانس برنامهریزی منطقهای فرانسه” به ریاست “ژروم مونو” نیز در هدایت فرانسه به سمت آینده فعال بوده است. (ملکی فر و همکاران، 1386، 40-39)
فرانسویان تأثیر شدیدی بر جنبش جهانی آیندهپژوهی داشتهاند که بخش اعظم آن از طرح ژوونل و پروژه فوتوریبل ناشی میشود. ژوونل شالوده فکری مستحکمی را بنیان گذارد که مطالعه آینده را به یک فعالیت فکری مهم در فرانسه و حتی در ایتالیا، ایالات متحده و سایر نقاط جهان تبدیل کرد. در پرتو تلاشهای ژوونل و هم فکرانش، اکنون آینده صرفاً عرصهای متعلق به دانشمندان محسوب نمیشود، بلکه حوزه تأمل هنرمندان، فیلسوفان و شاید بیش از همه، قلمرو تک تک انسانهایی است که در خلوت روحی و روحانی خویش برای پی ریزی آیندههای بهتر و با شکوه تر برنامهریزی میکنند. (ملکی فر و همکاران، 1386، 40)
2-2-2) نمونه کاربردی آیندهپژوهی در سازمان
سابقه پروژه نيروي هوايي 2025
پيشينه فعاليتهاي آينده اندیشی در آمريكا، كه ابتدا رنگ تكنولوژيك داشت، به دهه 1930، زمان رياست جمهوري “روزولت"، باز مي گردد. با شروع جنگ جهاني دوم، پاي مطالعههای رسمي آينده اندیشی به نيروهاي مسلح آمريكا باز شد. در سال 1945 كه مقارن با تأسيس انديشگاه رند در نيروي هوايي آمريكاست، ارتش اين كشور مطالعاتي را با عنوان “به سوي افقهاي نو” براي پي بردن به تأثير تكنولوژيهاي آينده بر قدرت دفاعي آغاز كرد. به اين منظور، بسيج همگاني آينده پژوهان، دانشمندان، نويسندگان داستانهاي علمي ـ تخيلي، افسران، و تكنولوژيستهاي غيرنظامي را به راه انداخت و آن ها را در هم انديشيهاي متعدد گرد هم آورد. اين مطالعهها، به ويژه با كوشش نيروي هوايي كه بازوي اصلي فعاليتهاي آينده اندیشی در ارتش آمريكاست، كماكان تا امروز دنبال شده است.
عظيم ترين پروژه آينده پژوهی نيروي هوايي آمريكا تا به امروز پروژه “نيروي هوايي 2025″ است كه در اواي
ل سال 1995 آغاز شد و يافتههاي آن سرانجام در 3300 صفحه و 10 مجلد تنظيم و به فرماندهي نيروي هوايي آمريكا ارائه گرديد. نيروي هوايي آمريكا، تني چند از افسران كارآمد خود و تعدادي از افسران ساير نيروها را مأمور كرد تا عميقاً به پيشرفتهاي تكنولوژي، سياستهاي جهاني، روندهاي اجتماعي و ديگر عوامل تعيين كننده نگاه كنند و “بدترين” وضعيتي را كه ممكن است ايالات متحده در 30 سال آينده با آن روبرو شود به تصوير در آورند و به اين وسيله نيروي هوايي را براي مواجهه با چالشهاي آينده مهيا نمايند.
در بخشي از اسناد اين پروژه خاطر نشان شده است:
هدف نهايي پروژه اين بود كه شرايط اقتصادي، سياسي و نظامي جهان در سال 2025 ترسيم و نيز راههاي افزايش استعدادها و قابليتهاي نيروي هوايي آمريكا براي سازگاري با اين شرايط بررسي شود. فرمانده وقت نيروي هوايي آمريكا به صراحت در مورد ديدگاه حاكم بر پروژه نيروي هوايي 2025 گفته است:
“چيزي كه ما سعي در انجام آن داشتيم اين بود كه يك موقعيت بسيار مشكل را پيش روي نيروي هوايي قرار دهيم. از نظر ما اين يك روش دورانديشي و كسب آمادگي براي آينده است. ما نميخواهيم ناگهان با ابر ليزرهاي 30 سال آينده روبرو شده و غافل گير شويم. “
اهداف كليدي در پروژه نيروي هوايي 2025پروژه نيروي هوايي 2025 آمريكا، سه هدف كليدي زير را دنبال مي كرد:
۱-خلق چند تصوير واقع بينانه از جهان در سال 2025
۲-نشان دادن “بدترين وضعیتي” كه آمريكا ممكن است در 30 سال آينده با آن روبرو شود.
۳-تدوين استراتژي 30 ساله نيروي هوايي آمريكا، به طوري كه اين نيرو را براي مواجهه با بدترين شرايط ممكن در سال 2025 آماده نمايد.
پرسشهاي محورياين پروژه سه پرسش محوري داشت:
1-ارتش آمريكا در 30 سال آينده با چه مسايلي در بعدهای جهاني و ملي روبرو خواهد شد؟
۲-به طور خاص، نيروي هوايي آمريكا در 30 سال آينده با چه چالشها و مسايلي دست به گريبان خواهد بود؟
۳-نيروي هوايي براي غلبه بر اين چالشها و مسايل از هم اكنون بايد به استقبال چه تحولهایي در مأموريت، سازماندهي، دكترين، استعدادهاي نظامي، سلاحها و تكنولوژيهاي خود برود؟ به خصوص بايد روي كدام تكنولوژيها و سلاحها سرمايه گذاري نمايد؟
بديهي است پاسخگويي به اين سؤالها يكباره امكان پذير نبوده، و قبل از آن مي بايست به زنجيره اي از سؤالهاي ديگر پاسخ داده میشد:
الف- اوضاع كلي جهان در 30 سال آينده چگونه خواهد بود؟
ب- وضعيت كلي ايالات متحده در سال 2025 چگونه خواهد بود؟
پ- سرعت رشد و وضعيت كلي تكنولوژي در خلال 30 سال آينده چگونه خواهد بود؟
ت - در طول 30 سال آينده، احتمالاً چه سلاحهاي جديدي ظهور خواهند كرد؟
چارچوب تولید سناریوها در پروژه نيروي هوايي 2025به نظر مي رسد كه آينده پژوهان آمريكايي در پروژه نيروي هوايي 2025، يك “ديدگاه كلنگر” را براي سناریونگاری انتخاب كردهاند. براساس اين ديدگاه، آن ها توانستند يك فضاي سه بعدي خلق كنند كه بتوان انواع آيندهها را از زاويه ديد آمريكا در آن نمايش داد. خلق اين فضا، كه خصوصاً با افراد “ديداري” ارتباط برقرار مي كند، يكي از هنرنماييهاي آينده پژوهان آمريكايي در اين پروژه بوده است. پروژه نيروي هوايي 2025 آمريكا از سه بُعد به آينده نگاه ميكند و سه نیروی پیشران کلیدی را در نظر مي گيرد.
الف. بُعد ايدئولوژيك / فرهنگي. (محور z)
اين بُعد كه “وضعيت جهاني نگرش آمريكايي” نام دارد به اين سؤالها پاسخ مي دهد كه آيا مردم جهان در 30 سال آينده، آمريكائي فكر خواهند كرد؟ آيا جهان بيني و ارزشهاي آمريكايي طرد نخواهد شد؟ آيا نگرشها و ارزشهاي غیر آمریکائی مغلوب نخواهند شد؟ بسته به پاسخ اين سؤالها، آمريكا حتي ممكن است در جهان آينده به كلي “منزوي” شود.
ب. بُعد تكنولوژيك. (محور x)
اين بُعد كه “سرعت پيشرفت تكنولوژي و توزيع جهاني” ناميده مي شود، به اين سؤالها پاسخ مي دهد كه آيا سرعت پيشرفت تكنولوژي طي 30 سال آينده مانند امروز خواهد بود و يا صورت تصاعدی و انقلابي پيدا خواهد كرد؟ آيا تكنولوژي برتر كماكان در دست عده انگشت شماري از ملتها باقي خواهد ماند يا ملتهاي ديگري هم صاحب تكنولوژي برتر خواهند شد؟
پ. بُعد سياسي ـ امنيتي (محور y)
اين بُعد كه “شبكه جهاني قدرت” نام دارد به اين سؤال پاسخ ميدهد كه آيا قدرت سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي در جهان 30 سال آينده همچنان در انحصار برخي از ملتها خواهد بود و يا كاملاً در جهان توزيع خواهد شد؟
چهار سناريوي اصلي براي جهان و آمريكا در سال 2025
آينده پژوهان آمريكايي مقادير مختلفي را براي هر يك از هنجارها انتخاب نمودند و براساس آن ها توانستند چهار نقطه را در فضا مشخص كنند كه نمايانگر چهار آينده باورکردنی براي جهان و آمريكا در سال 2025 بود. براي هر آينده يك استعاره انتخاب كرده و يك سناريو براي آن ابداع نمودند. اين استعارهها و سناريوها عبارت است از: