پیشینه عدم تقارن اطلاعاتی
استفادهکنندگان گزارشهای مالی از اقشار مختلف اجتماع، با هدفها و سطوح مختلف آگاهی و دارای علایق بسیار و نیازهای اطلاعاتی متفاوت و گوناگون هستند. از طرفی حسابداران برای تهیه اطلاعات مالی با یکسری محدودیتهای محیطی مواجه هستند و همچنین ملزم به رعایت اصول مشتق شده از اهداف و فرضیات حسابداری میباشند. لذا، بیان، توصیف، تعیین و ارضای نیازهای اطلاعاتی کلیه گروه های استفادهکننده امکان پذیر نیست. از طرفی معیار هزینه – فایده، میزان اطلاعاتی که باید تهیه و ارائه گردد را تحتالشعاع قرار میدهد.
همواره از طرف مراجع حرفهای مختلف، مقرراتی راجع به تهیه و افشا اطلاعات مالی تدوین شده است، با مطرح شدن فرضیه بازار کارآ، برخی از طرفداران این فرضیه ادعا نمودند که در صورت کارآ بودن بازار، کلیه اطلاعات در قیمت اوراق بهادار منعکس و هزینه معاملات و تهیه اطلاعات صفر است. بدین ترتیب لزومی به تهیه و ارائه گزارشهای مالی و به تبع آن وجود مقررات افشا نمی باشد. با این وجود، حتی با فرض کارآ بودن بازار، دلایلی از طرف بعضی از صاحبنظران در خصوص لزوم وجود مقررات افشا مطرح شده است. بسیاری از این دلایل بر این نکته اتفاق نظر دارد که سرمایه گذاران و بازار سهام نمیتوانند بین شرکتهای کارآ و غیرکارآ تمایز قائل شوند (لفت ویچ، 1980). از جمله دلایل مزبور، به کنترل انحصاری اطلاعات توسط مدیریت، برخورد یکنواخت با ارقام، تنوع روش های حسابداری، عدم بیطرفی در تهیه اطلاعات مالی و بی معنی بودن برخی از اعداد و ارقام گزارش شده اشاره کرده است. همچنین برخی از طرفداران فرضیه بازار کارا به دنبال پیدا کردن توجیهات دیگری برای لزوم وجود مقررات افشا در گزارشگری مالی و حسابداری هستند. این افراد با بهره گرفتن از یکسری دلایل منطقی که در ادبیات اقتصاد درباره نارسایی بازار مطرح میباشد، به استدلال در خصوص لزوم وجود مقررات افشا پرداختهاند.
تصمیم گیری خوب برای سرمایه گذاران نیاز به اطلاعاتی خوب دارد (ریچارد و همکاران، ترجمه پارسائیان، 1386). اطلاعات خوب نیز نیاز به دادههای خوب دارد. دادهها معیار سنجش یا توصیفی از رویدادها یا موضوعات هستند. اطلاعات داده هایی هستند که میتوانند اثری شگرف بر گیرنده بگذارند (هندریکسن و ون بردا، 1992).
اطلاعات میتواند دادههای خام یا دادههای دستکاری شده از طریق عملیات جبر، جمع، ضرب، تقسیم، کسر و یا هر عمل دیگری باشد. که منجر به شناخت بهتر یک وضعیت میشود. دادههای پردازش شده اطلاعات میشوند و اطلاعات تفسیر شده به اگاهی تبدیل میشوند. تصمیمات بر مبنای این اگاهی شرکت را رهنمود و نهایتا نتایج شرکت را مشخص میکنند (فلاوردی، 2007). نقش اطلاعات اگاهی دادن نسبت به مواردی است که موجب میشود تا ارزیابی قبلی تصمیم گیرندگان در خصوص احتمالات مربوطه وقوع رویدادهای آتی مورد تجدید نظر قرار گیرد (کریستن سن و دمسکی، 2003) و درنتیجه عدم اطمینان موجود کاهش مییابد. علاوه بر این اطلاعات به تصمیم گیرندگان پیامی بدهند که ارزش آن از هزینههای کسب اطلاعات بیشتر باشد و بتواند بر تصمیمات بالقوه ای که شخص اتخاذ میکند اثر بگذارند (هندریکسن و ون بردا، 1992).
Liftwich
Richard
Christensen and Demski