۱٫ نسبت وجه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی به سود
۲٫ تغییر در کل اقلام تعهدی
۳٫ پیش بینی اجزا اختیاری اقلام تعهدی به کمک متغیر های حسابداری
۴٫ پیش بینی روابط بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی
ج) مفهوم کیفیت سود بر اساس ویژگیهای کیفی چاچوب نظری هیات استانداردهای حسابداری مالی
مربوط بودن و قابلیت اتکا
د) مفهوم کیفیت سود بر اساس تاثیرگذاری در تصمیم
۱٫ قضاوتها و برآوردها ، معیاری معکوس از کیفیت سود
۲٫ رابطه معکوس بین کیفیت سود و تغییر استاندارد های حسابداری
۲-۳-۶- قابلیت پیش بینی سود
اطلاعات ارائه شده توسط شرکت و در نتیجه سود، مبتنی بر رویدادهای گذشته است اما سرمایه گذاران، به اطلاعاتی راجع به آینده شرکت نیاز دارند. یکی از دیدگاه های موجود در این مورد، ارائه صرفاً اطلاعات تاریخی و جاری توسط واحد تجاری است البته به نحوی که سرمایه گذاران بتوانند خود پیش بینیهای مربوط به آینده را انجام دهند. دیدگاه دیگر این است که مدیریت با در دست داشتن منابع و امکانات به انجام پیش بینیهایی قابل اعتماد بپردازند و با انتشار عمومی این پیش بینیها، کارایی بازارهای مالی را افزایش دهند (شباهنگ، ۱۳۸۲).
شواهد تجربی نشان دادهاند که سرمایه گذاران به اطلاعاتی نظیر پیش بینی سود هر سهم اتکا کرده و در قیمت گذاری سهام از آن استفاده می کنند. این پیش بینی، بیانکننده انتظارات مدیریت در مورد رویدادهای آتی است که ممکن است به وقوع بپیوندد لذا دقت این پیش بینی برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است زیرا تصمیم گیری سرمایه گذاران در مورد خرید، فروش و یا نگهداری سهام بر مبنای این اطلاعات است. بنابراین خطای پیش بینی سود عامل مهمی در عملکرد بازار ثانویه است (جگ و مکنومی[۱۸]، ۲۰۰۳). از آنجایی که هم پیش بینی سود و هم ایجاد اقلام تعهدی هردو در بردارنده درجه زیادی از ذهنگرایی مدیریت است، اشتباهات موجود در برآوردهای تجاری مدیریت به احتمال زیادی هم در پیش بینی سود و هم در اقلام تعهدی آشکار میگردد. این دو شیوه افشا بدلیل برآوردهای نادرست مدیران از آینده تجاری شرکتها، در بر دارنده خطاهای مشترکی هستند. بدلیل تغییر در شرایط تجاری (مانند تغییر غیر قابل پیش بینی در تفاضای بازار و استراتژی های رقبا) محیط عملیاتی یک شرکت آکنده از ابهام است. این امر بدین معنی است که دانش مدیریت نسبت به محیط تجاری شرکت کامل نیست. دانش کم مدیریت به طور اجتنابناپذیری خطاهایی در برآورد چشمانداز تجاری ایجاد مینماید. به علاوه، عدم اطمینان در محیط عملیاتی میتواند جانبداریهای آگاهانه مدیریت را در پردازش اطلاعات تشدید نماید، که منجر به خطاهایی در برآوردهای آینده تجاری می شود (لطفی و حاجیپور، ۱۳۸۹).
۲-۳-۷- ارتباط بین سود و ارقام تعهدی و جریانات نقدی و مفهوم پایداری سود
قبل از پرداختن به قضیه پایداری اقلام تعهدی، ارائه تعریفی روشن از این اقلام ضرورت دارد. پس از هیلی (۱۹۸۵) اغلب محققان از جمله اسلوان(۱۹۹۶)، خی (۲۰۰۱) و تامس و ژانگ (۲۰۰۱) اقلام تعهدی را تغییر در تفاضل سرمایه در گردش غیرنقدی و هزینه استهلاک تعریف کردند. اما این تعریف، شامل اقلام تعهدی مربوط به دارایی ها و بدهیهای عملیاتی غیرجاری و دارایی ها و بدهیهای مالی نمیشد.
فیرفیلد و همکارانش (۲۰۰۳) نیز در تعریف خود تنها به اقلام تعهدی سرمایه در گردش اشاره کردند و اقلام تعهدی عملیاتی غیرجاری را شکلی از رشد در نظر گرفتند. به هرحال، تفاوت کلیدی میان اقلام تعهدی سرمایه در گردش و اقلام تعهدی عملیاتی غیرجاری در این است که منافع و تعهدات آینده مربوط به اقلام تعهدی عملیاتی غیرجاری، مدت زمان بیشتری را برای تحقق میطلبد.
ریچاردسون و همکارانش[۱۹] (۲۰۰۵) تعریف جامعتری را اقلام تعهدی ارائه کردند. بنا به تعریف آنها اقلام تعهدی تفاوت سود حسابداری (که بر اساس استانداردهای حسابداری تعیین می شود) و سود نقدی است. این تعریف، اقلام تعهدی مربوط به همه حسابهای ترازنامه را در بر میگیرد. طبق این تعریف، تغییرات در حساب دارایی ها و بدهیهای غیر نقدی بیانگر اقلام تعهدی ناشی از تعهدات یا منافع مورد انتظار آینده است. بنابراین، اقلام تعهدی کل از مجموع اقلام تعهدی سرمایه در گردش (تغییرات در حساب دارایی ها و بدهیهای عملیاتی جاری غیرنقدی)، اقلام تعهدی غیر جاری (تغییرات در حساب دارایی ها و بدهیهای عملیاتی غیرجاری) و اقلام تعهدی مالی (تغییرات در حساب دارایی ها و بدهیهای مالی غیر نقدی) تشکیل می شود.
آن گونه که اشاره شد، اقلام تعهدی را میتوان به دو جزء تقسیم کرد:
۱- اقلام تعهدی ناشی از رشد فعالیت شرکتها
۲- اقلام تعهدی ناشی از کارایی مدیریت دارایی های عملیاتی شرکتها.
بخشی از اقلام تعهدی در اثر رشد فعالیت شرکتها، افزایش مییابد. جونز (۱۹۹۱) این بخش از اقلام تعهدی را غیراختیاری یا نرمال میگوید؛ اما، نتیجه مطالعه اخیر چن و همکارانش[۲۰] (۲۰۰۶) نشان میدهد که پایداری کم جزء تعهدی سود را در اصل میتوان به اقلام تعهدی اختیاری نسبت داد؛ برای مثال، فرض کنید که موجودیها بدون ارتباط با فروش افزایش یابد. این افزایش را میتوان به کاهش بخش کارایی اقلام تعهدی نسبت داد؛ زیرا افزایش موجودیها می تواند دو دلیل داشته باشد: اول اینکه ارزش موجودیها بیشنمایی شده باشد که بیانگر تحریف موقت حسابداری است. دوم اینکه مدیریت موجودیها، کارایی لازم را نداشته باشد (رضازاده، رحیمپور و نصیری، ۱۳۹۱).
در سیستم حسابداری تعهدی، رویدادهای مالی بدون توجه به زمان دریافت یا پرداخت وجه حاصل از آنها، در زمان وقوع ثبت و گزارش میشوند. بر این اساس، در سیستم تعهدی میتوان ادعا نمود که سود حسابداری همواره با جریانهای نقدی برابر نبوده، بلکه جزء تعهدی نیز در تعیین سود حسابداری مکمل جزء نقدی است. از سوی دیگر، نظر به اینکه سود یکی از عوامل اصلی در محاسبه سود غیرعادی است، چنین انتظار میرود که اجزای سود در پیش بینی سود غیرعادی شرکت موثر واقع شود. پیرامون محتوای اطلاعاتی اجزای نقدی و تعهدی سود در رابطه با پیش بینی سود غیرعادی و تعیین ارزش شرکت دیدگاه های مختلفی وجود دارد. برخی از صاحبنظران معتقدند فرض جمعشونده بودن اجزای سود، فرضی مستتر در سیستم حسابداری تعهدی است. این فرض بیان میدارد که جمع تکتک درآمدها، درآمد کل و با جمع تکتک هزینهها، هزینه کل تعیین و از کسر هزینه کل از درآمد کل سود خالص محاسبه می شود. بنابراین، هیچگونه رجحان و برتری بین اجزای سود(جزء نقدی و تعهدی) وجود ندارد. در مقابل اسلوان (۱۹۹۶) با توجه به ادبیات تحلیل صورتهای مالی استدلال می کند که چون اقلام تعهدی نسبت به جریانهای نقدی به میزان زیادی دارای ذهنیگرایی است و احتمال بیشتری وجود دارد که تحت تأثیر اهداف اختیاری مدیر قرار گیرد و یا شامل اقلام تعهدی غیرعادی باشد که به ندرت در دوره های آتی تکرار می شود، اقلام تعهدی در مقایسه با جریانهای نقدی توان پیش بینی کنندگی کمتری دارد (بارث و بیور[۲۱]، ۱۹۹۹).
به طور خلاصه، استدلال اسلوان از قدرت پیش بینیکنندگی (پایداری) کمتر اقلام تعهدی نسبت به جریانهای نقدی حکایت دارد. این استدلال بر گرفته از این دیدگاه است که با توجه به آزادی عمل نسبی مدیران در به کارگیری روشهای مختلف، به شکل قانونی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری، چنین به نظر میرسد که اقلام تعهدی حاصل اعمال متهورانه مدیریت در شناسایی، ثبت و گزارش رویدادها و دستمایه مدیران در تحریف صورتهای مالی است. از این رو، قابلیت اتکا و مفید بودن اقلام تعهدی به میزان زیادی مورد تردید قرار دارد. با وجود این، توان پیش بینیکنندگی و توضیح دهندگی اجزای نقدی و تعهدی سود به محیط اقتصادی و حسابداری شرکت وابسته است. برای مثال، در خصوص اقلام تعهدی، افزایش در موجودیها ممکن است ناشی از کاهش غیرمنتظره در تقاضا، پیش بینی افزایش در فروشهای مورد انتظار آتی و یا به دلیل جبران تغییرات موقت در نقدینگی صورت پذیرد که هیچگونه مفهومی در رابطه با سود غیرعادی مورد انتظار به همراه ندارد. رابطه بین جریانهای نقدی و سود غیرعادی نیز همانند اقلام تعهدی بسیار مبهم است. برای مثال، جریانهای نقدی بالای یک شرکت ممکن است نشاندهنده یک شرکت موفق با سودهای غیرعادی بالا در آینده باشد. برعکس، جریانهای نقدی پایین شرکت ممکن است ناشی از مخارج تحقق و توسعه باشد که این به نوبه خود منافع اقتصادی آتی و به تبع آن افزایش سود غیرعادی آتی را به دنبال خواهد داشت (هاشمی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۳-۸- نوسانپذیری سود
بورگستهلر[۲۲] در مورد این رویکرد بیان مینمایدکه تصمیم گیران یا ذینفعان ارزش را با توجه به یک مبلغ مرجع مانند سود استخراج می کنند تا سطوح مطلق ثروت. یعنی توابع ارزشگذاری افراد در دامنه زیان محدب و در دامنه سود مقعر است. این مفهوم به صورت ضمنی بیان می کند که زیانها ناخوشایندتر از سودها هستند. از اینرو، ذینفعان بالاترین ارزش را وقتی به دست میآورند که ثروت از یک زیان به یک سود به نسبت یک نقطه مرجع حرکت می کند. به صورت ساده میتوان بیان نمود در صورت ثابت فرض نمودن سایر متغیرها، سرمایه گذاران ترجیح می دهند در شرکتهایی سرمایه گذاری کنند که سود کوچکتر را گزارش می کنند تا شرکتهایی که دارای سود نوسانپذیر هستند (اسکیپر[۲۳]، ۱۹۸۹).
۲-۳-۹- تحلیل کیفیت سود
حرفه حسابداری آمریکا و SEC سالها در تلاشند تا سیستم جامع و کاملی از رویههای حسابداری در جهان تدوین نمایند.بنابراین یک فاصله با اهمیت (فاصله مورد انتظار) بین آنچه که سرمایه گذاران و اعتباردهندگان انتظار دارند و آنچه که حرفه حسابداری می تواند فراهم نماید، وجود دارد این فاصله مورد انتظار تا اندازهای وجود دارد زیرا عموماً شرکتها در انتخاب اصول و برآوردهای حسابداری که بر نتایج مالی گزارش شده تاثیر میگذارند دارای اختیاراتی می باشند. براساس GAAP، میزان اختیارات یک شرکت در تهیه صورتهای مالی،بوسیله دو اصل اساسی محافظه کاری و بیطرفی کنترل می شود. در حالیکه اغلب عملاً این دو اصل نادیده گرفته میشوند.
با اینکه، کارکنان حسابداری بایستی رویههایی را بکار گیرند که محافظه کارانه و بیطرفانه باشد اما در عمل انگیزه های رقابتی بر انتخاب مدیریت رویه ها و برآوردهای حسابداری تاثیر میگذارند. به دلیل همین انگیزه های رقابتی، بعضی از شرکتها اعداد حسابداری را به منظور برآورده کردن اهداف مدیریت دستکاری می کنند. یعنی در این زمینه، شرکتها در ارائه نتایج مالی، تکنیکهای مدیریت سود (بیشتر یا کمتر از واقع نشان دادن) را بکار میگیرند. بنابراین شناسایی شرکتهایی که بطور قابل ملاحظهای سود آوری واقعی خود را بیان نمیکنند به یک چالش تبدیل شده است.
برای مثال موسسه میکرو استراتژی[۲۴] از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ تا حدودی سیاست شناخت درآمد زودتر از موعد را پذیرفته است. این موضوع با اینکه مغایرت تکنیکی با GAAP ندارد اما باعث بیشتر از واقع نشان دادن قابلیت سود آوری شرکت شده است. شرکت انرون سیاست تامین مالی خارج از ترازنامه ۳را برای پنهان کردن زیان خود بکار گرفته بود. که این موضوع باعث رسوایی گزارشگری مالی در طول تاریخ گردید و آنهایی که در طول این دوره در سهام شرکت انرون سرمایه گذاری کرده بودند نزدیک به ۱۰۰ درصد ارزش سرمایه گذاری خود را از دست دادند.
۲-۲-۱۰- نقش حسابرسان مستقل در ارتباط با کیفیت سود
در پاسخ به افزایش توجهات قانون گذاران، سرمایه گذران و عموم مردم به قابلیت اتکاء صورتهای مالی حسابرسی شده و کیفیت گزارشات مالی، SEC در خواست کرد که هیأت نظارت عمومی[۲۵] (POB) اثرات تحولات اخیر در حسابرسی بر کیفیت حسابرسی و منافع مردم را ارزیابی کند. در اکتبر ۱۹۹۸، POB طرح حسابرسی اثر بخش را برای انجام این ماموریت ارائه داد. توصیه ها و گزارش نهایی طرح که در اگوست ۲۰۰۰ منتشر شد، توجهات و ملاحظات متعددی شامل خدمات غیر حسابرسی بر استقلال حسابرس و رابطه بین مدیریت سود و کیفیت سود را بیان و اعلام نمود.
این هیات اشاره می کند که در سالهای اخیر رشد قابل توجهی در خدمات غیر حسابرسی مشاهده می شود بطوری که درآمد برخی شرکتهای حسابرسی بزرگ از بابت خدمات غیر حسابرسی بیشتر از درآمد حسابرسی است.
برخی از اعضای POB معتقدند که انجام خدمات غیر حسابرسی در قبال حقالزحمه های بالا باعث خدشه دار شدن استقلال حسابرس می شود. در آمریکا شواهد تجربی مؤید این است که بین کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی رابطه وجود دارد. در پی این شواهد SEC قوانین و مقررات مربوط به استقلال حسابرس را در سال ۲۰۰۱ بازنگری کرد و شرکتهای سهامی عام را ملزم نمود تا میزان حقالزحمه پرداختی چه از بابت خدمات حسابرسی و چه از بابت خدمات غیر حسابرسی به حسابرسان مستقل، اعلام دارند. هدف از افشاء مذکور این است که به استفاده کنندگان صورتهای مالی این فرصت را بدهد تا خودشان نتیجه گیری راجع به اثرات خدمات غیر حسابرسی بر استقلال حسابرسی داشته باشند و این افشاها بر رفتار حسابرسان نیز اثر می گذارد. بطور کل این معیار جدید افشاء(افشاء میزان حق الزحمه) وضع شده توسط SEC عنوان مینماید که حقالزحمه بالای خدمات غیر حسابرسی پرداخت شده توسط صاحبکار به حسابرسان آنها، می تواند استقلال حسابرس را به خطر بیندازد و کیفیت حسابرسی و در نتیجه کیفیت سود را کاهش دهد.
۲-۲-۱۱- تحلیل بنیادی کیفیت سود
موسسه گردینت[۲۶] با بهره گرفتن از نسبتها و دیگر ابزارهای تحلیل بنیادی به دنبال کسب شواهدی از کیفیت پایین سود بودند. برخی از مهمترین فاکتورهایی که گروه تحلیلی فوق در ارزیابی کیفیت سود مورد توجه قرار دادند به قرار ذیل می باشند:
۲-۳-۱۱-۱- تولید جریان نقدی
یکی از مهمترین شاخص های کیفیت سود، سطح جریان نقدی تولید شده توسط شرکت می باشد. به زبان ساده، با اینکه میتوان سود را دستکاری نمود اما غیر ممکن است که بتوان جریان نقدی را دستکاری نمود. یک روش درک اهمیت جریان نقدی، تجزیه سود خالص به جریان نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی میباشد. یعنی:
اقلام تعهدی + جریان وجوه نقد عملیاتی= سود خالص
همانطور که در بالا نیز گفته شد، تحقیقات دانشگاهی نشان می دهند که کیفیت سود به سطح اقلام تعهدی منعکس شده در سود بستگی دارد.
جریان وجوه نقد عملیاتی گزارش شده در صورت جریان وجوه نقد، یک شاخص عالی برای کیفیت سود می باشد. برخی معیارهای مهم جهت بررسی جریان وجوه نقد عبارتند از:
- سطح جریان وجوه نقد عملیاتی به سود عملیاتی (OCF/OI)
- سطح جریان وجوه نقد شناور به سود خالص