۲-۲-۶ ویژگیهای مفهوم سرمایه در سرمایه اجتماعی
۱-سرمایه اجتماعی مالک خصوصی ندارد و مالک آن، گروه یا جامعه است.
۲-فرد به تنهایی حق قانونی اجرای حقوق مالکیت را ندارد.
۳-کارایی سرمایه یعنی انتظار انسجام اجتماعی، همکاری و اعتماد بیشتر و سود مادی حاصل از سرمایه اجتماعی، جنبه فرعی آن را تشکیل میدهد.
۴-مصرف سرمایه باعث افزایش آن می شود.
۵-این سرمایه قابلیت صادرات و واردات را ندارد(وحید و همکاران، ۱۳۸۳: ۶۶).
۲-۲-۷ انواع سرمایه و رابطه آن با سرمایه اجتماعی
مهمترین عنصری که در میان اندیشمندان موجب تفکیک میان انواع سرمایه اجتماعی شده است، مفید یا مضر بودن آن برای کل اجتماع است. با توجه به این نکته میتوان به تفکیکی که فیلد (۲۰۰۳) میان سویه مثبت و سویه منفی سرمایه اجتماعی قائل شده است اشاره کرد. او دغدغه بوردیو را باز میگوید: داشتن روابط محکم و مؤثر همواره از آن عدهای خاص است و استفاده از آنها همواره می تواند به زیان محرومان اجتماعی باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یکی از مفیدترین تمایزات نظری انجام شده در حوزه سرمایه اجتماعی، مربوط به تمایز مایک وولکاک[۶۵] میان سه نوع سرمایه اجتماعی است:
۱٫سرمایه اجتماعی الزام آور، که مشخص کننده پیوندها میان مردم متشابه در موقعیتهای مشابه است، مانند خانواده اولیه، دوستان نزدیک و همسایگان؛
۲٫سرمایه اجتماعی پیونددهنده، که شامل پیوندهای دورتر از افراد متمایل به هم است، مانند دوستان دور و همکاران؛
۳٫سرمایه اجتماعی مربوط کننده، که مردم نامتشابه را در موقعیتهای نامشابه در دسترس هم قرار میدهد، مانند کسانی که کاملاً خارج از اجتماع قرار گرفتهاند، بنابراین اعضا را قادر میسازد که محدوده وسیعتری از منابع را نسبت به داخل اجتماع در اختیار داشته باشند(ولکاک، ۲۰۰۱: ۱۳).
انواع مختلف سرمایه عبارت است از:
۱٫سرمایه فیزیکی: ماشینآلات، تجهیزات و مانند آن در این نوع سرمایه قرار میگیرد؛
۲.سرمایه مالی: به درآمد پولی و همچنین دیگر منابع و دارایی های مالی گفته می شود و تظاهر نهادینهاش را در حقوق مالکیت تبلور مییابد، مثلاً پول و اشیای مادی که میتوان برای تولید و خدمات به کار برد(نازکتبار و ویسی، ۱۳۸۷: ۴). شکل اقتصادی سرمایه، مانند دارایی های منقول و ثابت در یک سازمان بلافاصله قابل تبدیل به پول است(انصاری، ۱۳۸۳).
۳٫سرمایه طبیعی: مثل خاک، آب، معادن و دیگر منابع طبیعی(شارعپور، ۱۳۸۰)؛
۴٫سرمایه انسانی: شکل دیگر سرمایه است. سرمایه انسانی یک مفهوم اقتصادی است. ویژگیهای کیفی انسان اعم از آموزش، تخصص، مهارت، داشتن خلاقیت، دانش و نوآوری عموماً نوعی سرمایه به شمارمیرود. به عبارت دیگر، سرمایه انسانی را میتوان ارتقا و بهبود ظرفیت تولیدی افراد جامعه نامید(علوی راد و نصیر زاده، ۱۳۸۰)؛
۵٫سرمایه فرهنگی: به شکلهای مختلف وجود دارد؛ شامل تمایلات و عادات دیرین که در فرایند جامعهپذیری، انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیتهای تحصیلی و آموزش رسمی حاصل آمده است. ترنر در تعریفی دیگر سرمایه فرهنگی را مجموعه نهادها، عادات، منشها، شیوه های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقهها و شیوه های زندگی که به طور غیررسمی بین افراد شایع است تعریف می کند( نازکتبار و ویسی، ۱۳۸۷: ۵). کالینز سرمایه فرهنگی را شامل منابعی نظیر مکالمههای از پیشاندوخته در حافظه، شیوه زبانی، انواع خاص دانش، مهارت، حق ویژه تصمیم گیری و حق دریافت احترام میداند. به عبارتی سرمایه فرهنگی، نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد، مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است(انصاری، ۱۳۸۳: ۲).
۶٫سرمایه اجتماعی: مجموعه بالقوه است که با عضویت در شبکه های اجتماعی کنشگران و سازمانها به وجود می آید، به عبارتی، شامل روابط مبتنی بر اعتماد و بدهبستان(معامله به مثل) در شبکه های اجتماعی است(شارعپور، ۱۳۸۳)، سرمایه اجتماعی به ارتباطها و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد. از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی در ممالک سرمایهداری به عنوان ابزاری برای تثبیت و تقویت جایگاه اقتصادی افراد به شمار میرود. در این ممالک سرمایه اقتصادی پایه است و سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری برای تحقق آن به شمار می آید. میتوان نتیجه گرفت که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی، تنها یک دیدگاه ابزاری است؛ پس اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود، کاربردی نخواهد داشت(انصاری، ۱۳۸۳).
۷٫سرمایه نمادین: استونر و ترنر[۶۶] به نوع دیگر از سرمایه به نام سرمایه نمادین اشاره می کنند که با بهره گرفتن از سمبلها برای مشروعیت بخشیدن به تصرف سطوح و گونه های متغیری از سه نوع سرمایه یاد شده میانجامد. این شکلهای مختلف سرمایه کاملاً مستقل از یکدیگر نیستند. بلکه به یکدیگر وابستگی متقابل دارند و تقویت کننده یکدیگرند. سرمایه اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در شکل گیری سرمایه انسانی دارد و همچنین عکس این مسئله نیز صادق است. برای نمونه، یک مدیر ممکن است تصمیم بگیرد تا برای خرید فناوری جدید سرمایه گذاری کنند(سرمایه فیزیکی) او ممکن است یک دوره آموزشی برای پرسنل خود فراهم کند(سرمایه انسانی) یا ممکن است با یک اردوی خارج از محل کار، روحیه کارگروهی را در آنها تقویت کند (سرمایه اجتماعی) (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷: ۶).
۲-۲-۸ سرمایه اجتماعی و سطوح تحلیل آن
یکی از نکات با اهمیّت در تعریف سرمایه اجتماعی، مشخص کردن سطح تحلیل سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی را میتوان در دوسطح سرمایه اجتماعی فردی و سرمایه اجتماعی جمعی، در نظر گرفت. برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی فردی، واحد سنجش فرد است و واحد تحلیل هم فرد است. در اندازه گیری سرمایه اجتماعی جمعی، واحد سنجش فرد است، اما واحد تحلیل گروه ها، اجتماعات، جوامع و یا کشورها هستند(اصغرپور ماسوله، ۱۳۸۵).
به منظورتوصیف فضای مفهومی سرمایه اجتماعی، میبایست ضمن تعریف این مفهوم،آن را از لحاظ گونه های سطوح، ابعاد و ویژگیهای کلید آن مورد بررسی قرار داد. بیشتر محققین سرمایه اجتماعی، آن را در سه سطح خرد، میانی و کلان تقسم کرده اند.
سطح خرد: در این سطح تعریف سرمایه اجتماعی، بر روابط فردی و شبکه های ارتباطی بین افراد، هنجارها و ارزشهای غیررسمی حاکم بر آن تأکید میگردد. در این سطح منافعی مورد نظر است که فرد به سبب عضویت در گروه و بهره برداری از سرمایه اجتماعی به دست می آورد.
سطح میانی: این نوع سرمایه اجتماعی، به سرمایه اجتماعی رابط نیز معروف است و شامل پیوندها و روابط عمودی است که بین سازمانها و گروه ها وجود دارد. این مؤلفه برای اولین بار توسط کلمن مطرح شد. تعریف وی از سرمایه اجتماعی، به طور ضمنی روابط حاکم در درون ساختار، گروه ها و روابط بین افراد هم تراز را در بر میگیرد. او مفهوم سرمایه اجتماعی را به گونه ای گسترش میدهد که علاوه بر پیوندهای افقی، شامل پیوندهای عمودی نیز می شود و روابط میان گروه ها را نیز شامل می شود.
سطح کلان: فراگیرترین سطح سرمایه اجتماعی، سطح کلان است که شامل رسمیترین روابط و ساختارهای نهادی است. این سطح از سرمایه اجتماعی به محیط سیاسی و اجتماعی می پردازد که به ساختارهای اجتماعی شکل میدهد. رژیم سیاسی، سلطه قانون، نظام قضایی و آزادیهای سیاسی و مدنی، نهادهایی است که از طریق آنها سرمایه اجتماعی کلان شکل میگیرد. در سطح کلان تعداد زیادی از گروه های داوطلبانه بر مبنای روابط افقی و اعتماد وجود دارد که سرمایه اجتماعی را تولید می کنند و همه اعضای جامعه از آن بهرهمند میشوند. از آن جا که نمی توان واقعیتهای مجود در جامعه را فقط در یک سطح در نظر گرفت، لذا میتوان گفت که تحلیل در یک سطح، به طور اجتنابناپذیر وابسته به دو سطح دیگر خواهد بود.
به طور کلی میتوان گفت ادغام سطوح مختلف سرمایه اجتماعی می تواند تأثیرات نیرومندی در سطح جامعه داشته باشد. نهادهای سطح کلان میتوانند یک محیط توانمندی را برای توسعه نهادهای سطح خرد فراهم کنند و انجمنهای محلی نیز به حفظ مؤسسات ملی و منطقهای کمک می کنند که در نهایت باعث افزایش موجودی سرمایه اجتماعی در جامعه خواهد شد(قاسمی و کاظمی، ۱۳۸۸: ۹-۱۰).
۲-۲-۹ ابعاد سرمایه اجتماعی
در تحقیقات گوناگون برای سرمایه اجتماعی، ابعاد گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. « گروتارت و دیگران[۶۷]» (۲۰۰۴ و ۲۰۰۵) شش بُعد را برای سرمایه اجتماعی بیان کرده اند: ۱) گروه ها و شبکه ها ۲) اعتماد و انسجام ۳) کنش جمعی و تعاون ۴) ارتباطات و اطلاعات ۵) پیوند اجتماعی و شمول ۶) تقویت واکنش سیاسی. «وولکاک دو ناریان[۶۸]» (۲۰۰۰) و «جنیفر پرس[۶۹]» (۲۰۰۳) سرمایه اجتماعی را در دو بُعد درون گروهی، (پیوند دهنده) و پیوندهای برون گروهی ( متصل کننده) سنجیدهاند. ویژگی اصلی سرمایه اجتماعی گروهی، وجود پیوندهای قوی (چسبهای اجتماعی) در بین اعضای مثلا̋ یک خانواده یا یک گروه قومی است و ویژگی اصلی سرمایه اجتماعی قوی است(شارعپور، ۱۳۸۵). «هافمن و دیگران[۷۰]» (۲۰۰۵) نیز با بررسی پیشینه سرمایه اجتماعی آن را به پنج بُعد: ۱) کانالهای اطلاعاتی ۲ هنجارهای اجتماعی ۳) هویت ۴) وظایف و انتظارات و ۵) ساختار اخلاقی تقسیم می کنند.
پاملاپاکسون[۷۱]، برای سرمایه اجتماعی دوبعد قائل می شود: پیوندهای عینی و پیوندهای ذهنی.
۱-پیوندهای عینی: منظور از این نوع سرمایه اجتماعی، پیوندهای عینی میان افراد و ساختار شبکه ای عینی است که افراد را به یکدیگر پیوند میدهد. این بعد، ارتباط افراد را درفضای اجتماعی نشان میدهد.
۲-پیوندهای ذهنی: پیوندهای ذهنی به مفهوم خاص آن به معنای متقابل، اعتمادزا و دربرگیرنده احساسات مثبت است (پاکستون، ۲۰۰۲: ۲۵۷).
در هر صورت، سرمایه اجتماعی در هریک از سطوح خرد، میانه و کلان، اثر خود را بر توسعه به عنوان کنش میان دو نوع سرمایه اجتماعی مشخص اعمال می کند:سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی شناختی
بعد ساختار به جنبهای قابل رؤیت و عینیتر سرمایه اجتماعی اطلاق می شود؛ مانند شبکه ها، تشکلها، نمادها، قوانین و تشکیلات شکل گرفته توسط آنها. سرمایه اجتماعی ساختاری بیشتر با شبکه ها در ارتباط است که از طریق آنها همکاری، به خصوص فعالیتهای جمعی دارای منافع متقابل شکل میگیرد. گروه های ورزشی و گردهمایی با همسالان مثالهای سرمایه اجتماعی ساختاری هستند.
بعد شناختی که گاهی از آن با عنوان سرمایه اجتماعی ذهنی یاد می شود به ارزشها، اعتماد، گرایشها و عقاید مشترک ناظر است و به همین دلیل بیشتر امری ذهنی و نامحسوس است(میشل و بوسرت[۷۲]، ۲۰۰۷).
۲-۲-۱۰ گونه های سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی برحسب نوع گروهی که در آن سرمایه اجتماعی پدید می آید به دو گونه تقسیم می شود:
۱-سرمایه اجتماعی درون گروهی: در این گونه از سرمایه اجتماعی اشاره به روابطی مبتنی بر اعتماد و همکاری میان اعضای یک گروه دارد و سایر گروه ها برای این گروه غریبه میشوند و منافع حاصله از سرمایه اجتماعی فقط توسط اعضای گروه مورد بهره برداری قرار میگیرد.
۲-سرمایه اجتماعی برونگروهی: این گونه از سرمایه اجتماعی روابط مبتنی بر اعتماد گروه ها با یکدیگر(گروه با غریبهها) اشاره دارد. ولکاک علاوه بر دو نوع مذکور، گونه دیگری به سرمایه اجتماعی اضافه می کند.
۳-سرمایه اجتماعی اتصالی: که مبین همبستگی بین افراد غیرهمانند در موقعیتهای متفاوت را نشان میدهد(ولکاک، ۲۰۰۱: ۱۴-۱۳).
۲-۲-۱۱ مزایای سرمایه اجتماعی
بنابر عقیده لینا و وان بورن[۷۳]، سرمایه اجتماعی از چهار طریق منجر به پیامدهای سودمند میگردد:
۱-سرمایه اجتماعی به منزله یک مجوز برای تعهد فردی: وقتی سرمایه اجتماعی در یک جامعه یا سازمان، بالاست افراد برای صرفنظر کردن از منافع فردی کوتاه مدت خود به نفع منافع و هدفهای بلند مدت مبنا و دلیل عقلایی دارند. اگر افراد معتقد باشند که تلاشهایشان برای موفقیت کل جامعه یا سازمان، ضروری است؛ احتمال بیشتری وجود دارد که به انجام کارهایی بپردازند که از نظر جامعه یا سازمان مفید است و احتمال انجام اعمالی که تنها منافع فردی آنها را برآورده میسازد، کاهش مییابد.
۲-سرمایه اجتماعی به منزله تسهیل کننده ایجاد یک سازمان کاری انعطافپذیر: سرمایه اجتماعی می تواند به ایجاد انعطافپذیری در انجام کارها به جای سختی و عدم انعطاف، کمک نماید. سرمایه اجتماعی سازمانی با تأکید بر هویت و عمل جمعی و اتکاء بر اعتماد ایجاد می شود و به جای نظارت رسمی و مشوقهای اقتصادی؛ قابلیت انطباق و اثربخشی وظایف کاری انعطافپذیر در کنار عملکرد بالا را تسهیل مینماید.
۳-سرمایه اجتماعی به منزله ابزار اداره عمل جمعی: سرمایه اجتماعی می تواند به انجام وظایف به صورت جمعی، کمک شایانی نماید؛ زیرا به عنوان یک عامل جایگزین برای قرادادها، مشوقها و مکانیزم های نظارت رسمی که در سیستمهایی با سرمایه اجتماعی کم یا بدون سرمایه اجتماعی ضروری هستند، عمل مینماید. در زبان اقتصاددانان، سرمایه اجتماعی هزینه های مبادله را کاهش میدهد و در زبان رفتار سازمانی می تواند به عنوان جایگزینی برای رهبری عمل نماید.
۴-سرمایه اجتماعی به منزلهی تسهیلکننده ایجاد سرمایه مفهومی: ناهاپیت و گوشال شرح دادهاند که چگونه اشکال مختلف سرمایه اجتماعی، میتوانند ایجاد سرمایه مفهومی درون جامعه یا سازمان را به وسیله ارائه یک محیط سازنده برای ترکیب و مبادله اطلاعات و دانش، تسهیل نمایند. بر طبق نظر ناهاپیت و گوشال این امر به چندین طریق اتفاق میافتد؛ مثلاً سرمایه اجتماعی می تواند ابزاری برای دستیابی و توزیع اطلاعات ارائه نماید که اغلب نسبت به مکانیزم های رسمی کاراکتر بوده و هزینه کمتری دارد. زبان، استعارهها و دیدگاه های مشترک که اغلب در سازمانهایی با سرمایه اجتماعی بالا یافت میشوند، میتوانند از جمله راههای مؤثر و کارایی انتقال دانش و افزایش سرمایه مفهومی سازمان باشند. از دیدگاه آدلر و وان[۷۴]، اولین مزیت مستقیم سرمایه اجتماعی، توزیع اطلاعات است. سرمایه اجتماعی دسترسی به منافع و وسیعتر اطلاعات را تسهیل نموده و کیفیت، مربوط بودن، مناسبت و به جا بودن اطلاعات بهبود میبخشد. این دو محقق، ایجاد راههای نفوذ و کنترل و قدرت به منزله دومین مزیت سرمایه اجتماعی در نظر میگیرند. همچنین بیان میدارند که انسجام، سومین مزیت سرمایه اجتماعی است. از نظر این دو محقق، هنجارها و اعتقادات اجتماعی قوی که با درجه بالایی از همبستگی شبکه اجتماعی همراه است، اطاعت از قوانین مرکزی را تشویق نموده و نیاز به کنترلهای رسمی را کاهش میدهد(درانی و رشیدی،۱۳۸۷: ۴).
۲-۲-۱۲ جنبه های منفی سرمایه اجتماعی
وجوه منفی سرمایه اجتماعی از دو جنبه بررسی میگردد؛ یکی تأثیر سرمایه اجتماعی در تقویت نابرابری(زیرا فواید سرمایه اجتماعی به شکل نابرابر توزیع شده است، و افراد دارای اتصالات بیشتر از مزایای آن بیشتر بهره میگیرند) و دیگری نقش سرمایه اجتماعی در حمایت از رفتارهای ضد اجتماعی است( مانند همبستگی اجتماعی میان گروه های مخرب، حال چه این مخرب بودن ویژگی و هدف آگاهانه آنها باشد و چه محصول جانبی و ناخواسته آنها). در میان متفکرین، برای مثال پاتنام میگوید که سرمایه اجتماعی بیضرر است و تنها مقداری هزینه دارد. فوکویاما سرمایه اجتماعی را خیر عمومی هم برای اقتصاد و هم برای کل جامعه میداند و تنها بعدها از اثرات منفی آن یاد می کند. پاتنام نه تنها از اثرات منفی سرمایه اجتماعی بلکه از اثرات منفی سرمایه فیزیکی و همچنین سرمایه انسانی یاد می کند و به ترتیب اسلحه و شکنجه را مثال میزند که البته احتمال اثرات منفی تولید شده توسط سرمایه اجتماعی را بیش از سرمایه فیزیکی و انسانی برآورد می کند. اعتماد نقش مهمی را در مفهوم فوکویا ما از سرمایه اجتماعی بازی می کند و او نتایج منفی سرمایه اجتماعی را با بهره گرفتن از ایده« شعاع محور اعتماد» تشریح مینماید. هرچه شعاع اعتماد محدود به اعضای خود گروه باشد، احتمال بروز اثرات منفی بیشتر می شود(فوکویاما به نقل از فیلد، ۱۳۸۶: ۱۲۳). بوردیو و کلمن نیز درباره وجوه منفی سرمایه اجتماعی مطلع بوده اند اما در کل همه آنها به اندازه کافی به این وجوه منفی نپرداختهاند.
به طور کلی و مختصر جنبه های منفی سرمایه اجتماعی شامل موارد ذیل است: