3- اهداف تحقیق 4
4- سوالات تحقیق 4
5- فرضیه ها 5
6- تقسیم مطالب 5
فصل اول: کلیات 6
مبحث اول: قضاوت و شرایط آن 7
گفتار اوّل: قاضی کیست؟ 9
گفتار دوم: قضاوت چیست؟ 13
گفتار سوم: شرایط قاضی در فقه 14
گفتار چهارم: وظایف قاضی 17
فصل دوم: استقلال قضایی 21
مبحث اول: مفهوم استقلال و مقایسه آن با بی طرفی 23
گفتار اول: مفهوم استقلال 23
گفتار دوم: مقایسه استقلال با بیطرفی 24
گفتار سوم: بیطرفی دادگاه و قضات 24
گفتار چهارم: قلمرو استقلال قضایی 25
مبحث دوم: مبانی اصل استقلال قضایی 25
گفتار اول: تامین عدالت 26
1-مفهوم عدالت 26
2-اقسام عدالت 27
الف: عدالت صوری و ماهوی 27
ب: عدالت مقایسهای و غیر مقایسهای 29
ج: عدالت فردی و عدالت اجتماعی 29
د: عدالت طبیعی و عدالت حقوقی 31
گفتار دوم: تأمین نظم عمومی 33
گفتار سوم: اصلاح جامعه 34
مبحث سوم: عوامل تامین کننده استقلال قضایی 35
گفتار اول: عدم عزل قضات 35
گفتار دوم: عدم نقض رای قاضی 38
گفتار سوم: منع تغییر و انتقال قضات 40
گفتار چهارم: عدم دخالت قضات در سیاست 42
گفتار پنجم: مصونیت قاضی 44
فصل سوم: انواع استقلال قضایی 46
مبحث اول: استقلال در برابر قوه مقننه 50
مبحث دوم: استقلال قضات در برابر مسئولان قوه قضائیه 51
گفتار اول: استقلال در برابر قوه قضائیه از دیدگاه امام خمینی (ره) 54
گفتاردوم: استقلال مالی 55
مبحث چهارم: استقلال در برابر سایر مقامات 57
گفتار اول: استقلال روحی و روانی 59
گفتار دوم: استقلال قضات دربرابر سایر مقامات از نظر عملی 62
فصل چهارم: ضمانت اجرای استقلال قضایی 64
مبحث اول: مصونیت شغلی 65
گفتاراول: مصونیت از تعقیب کیفری 66
گفتار دوم: جهات قانونی استقلال قضایی 68
الف: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 68
مبحث دوم: محکمه عالی انتظامی قضات 69
گفتار اول: انواع نظارت 70
گفتار دوم: خود کنترلی و خود نظارتی 74
الف: راهکارهای تقویت خود کنترلی و خودنظارتی 74
ب: تنگناهای نظارتی 75
گفتار سوم: رسیدگی به صلاحیت قاضی و چگونگی تضمین استقلال قوه قضائیه 76
1-خطرات قضاوت 76
2- جهات عملی 77
مبحث سوم:استقلال قضایی و تاثیرپذیری آن 77
گفتار اول: ثبات شخصیت قاضی در اسلام و اندیشه امام خمینی (ره) 77
گفتار دوم: عوامل تعیین کننده استقلال قضایی از منظر عملی یا قضاوت 78
نتیجه 80
منابع 81
چکیده
بی طرفی قضائی، تمام ارزش و حیثیتی است که یک نظام قضائی آبرومند به آن محتاج است. فقدان این عنصر اساسی مستقیما به پایمال شدن حق و عدالت و نابودی اصیلترین ارزشهای اخلاقی و انسانی می انجامد و کمترین ثمره آن نیز ترویج ظلم و فساد و توسعه ناامنی و بی اعتمادی در سطح جامعه و نهایتا تهدید نظام اجتماعی و ساختار سیاسی است. تحقق این بی طرفی عملا نیازمند استقلالی است که هم قاضی و هم دستگاه قضائی باید از آن برخوردار باشند. لذا آنچه سرنوشت بی طرفی را رقم می زند، عیار استقلالی است که در سازوکار قضائی وجود دارد واز سویی اگر برای استقلال یک ملت ارکانی قائل باشیم بی تردید رکن اساسی آن استقلال قضایی است و چنانچه این اصل قضایی در حیات اجتماعی ملتی تحکیم نشود هیچگاه آن ملت از حقیقت استقلال بهرهمند نخواهد شد بنابراین قوه قضاییه قوه مستقل است که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهدهدار وظایفی است و برای تامین این اهداف استقلال قضایی چنان ضروری است اگر قوه قضاییه مستقل نباشد اصولا تامین عدالت و احقاق حقوق فردی و اجتماعی ممکن نیست. در این فرض، استقلال به معنی مستقل بودن در برابر قول دیگری معنا شده است، لذا ولی فقیه می تواند مستقیم یا از طریق رئیس قوه قضائیه به هیأت منصفه شأن قضائی بدهد. و قاضی دادگاه ملزم به تبعیت از نظر اکثریت هیأت منصفه باشد. تشکیل هیأت منصفه موافقان و مخالفانی دارد. موافقان و مخالفان هر کدام دلایل قابل اعتنا دارند. لیکن واقعیت این است که هر چند عنوان هیأت منصفه در اسلام وجود ندارد ولی محتوای مشابه آن وجود دارد و طبق موازین فقهی مستحب است عدهای از فضلا و اهل علم در محضر قاضی حاضر باشند تا جلوی اشتباهات قاضی گرفته شود. اصل 168 قانون اساسی نیز در جرایم سیاسی و مطبوعاتی، وجود هیأت منصفه را الزامی کرد و با اصل استقلال قاضی که یکی از ارکان مهم دستگاه قضائی و تعیین کننده اجرای صحیح عدالت در جامعه هیچ گونه منافاتی نداشته و وجود آن در سیستم قضایی کشور در برخی موضوعات پیشنهاد میگردد، وهمچنین باید در قوانین کشور استقلال قضایی را ارتقا بخشند زیرا استقلال نقش مهمی در تحقق عدالت دارد.
کلید واژه ها:
دادرسی، قضاوت مشترک، استقلال قضائی، عوامل تامین کننده استقلال.
مقدمه
قضا حکم بین مردم است جهت رفع تنازع بین آنان، با شرایطی که میآید و منصب قضاوت از مناسب جلیلهای است که از طرف خدای متعال، برای پیغمبر (صلّی الله علیه و آله) و از طرف او برای ائمه معصومین (علیهم السلام) و از طرف آنان برای فقیه جامع الشرایطی که میآید ثابت است. و مخفی نماند که قضاوت شأن بزرگی دارد و تحقیقاً وارد شده است که: «قاضی به درستی در پرتگاه جهنم قرار گرفته است». و از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است که فرمود: «ای شریح جایگاهی نشستهای که فقط پیغمبر یا وصی پیغمبر یا شقی در آنجا مینشیند». استقلال قضاوت و دستگاه قضایی و تضمین اجرای دادرسی بیطرف، عادلانه و مستقل همواره از نگرانیهای حقوقدانان و اندیشمندان جوامع متمدن بوده است.
تساوی اصحاب دعوی در برابر دادگاه و استقلال و بیطرفی قضاوت دادگاهها نیز یکی از آرمانهای بشریت در طول تاریخ بوده است. استقلال قضایی در تئوری تفکیک قوا نهفته است که یکی از بحثهای اساسی این پایان نامه میباشد که در شرح آینده به آن خواهیم پرداخت.
همانطور که قوه قضائیه، قوهای مستقل است، قاضی نیز در اسلام مستقل است. قاضی خوب و مستقل کسی است که به واسطه جایگاه ویژه و ممتازی که از نظر شرع و قانون دارد، در اتخاذ تصمیم مهمترین و سرنوشتسازترین تصمیمها را اتخاذ مینماید و از ظرفیتهای قانونی و شرعی که برای یک قاضی در نظر گرفته شده است سعی و تلاش خود را برای اعمال قانون حق به کار میبرد و از این حیث دارای اختیارات ویژه میباشد. ولی همین قاضی به واسطه این که خود را مقید به قانون میداند و انقیاد کامل به حق و عدالت دارد، کوچکترین اختیاری فراتر از مقررات قانونی و شرعی برای خود قائل نیست، و تمام زیباییهای امر خطیر قضا در عمل به دو امر مذکور میباشد. در این وضعیت است که اعتماد کامل اصحاب دعوی نسبت به قاضی و دستگاه قضایی جلب خواهد شد.
استقلال قضایی انواع مختلفی دارد و عواملی هم وجود دارد که استقلال قضایی را تأمین و تضمین مینمایند و ضمانتهای اجرایی مختلفی دارد و موضوع استقلال قضا در اسلام از اهمیت برخوردار است که تمرد و سرپیچی از آن، گاهی به فاسق شدن و گاهی به ظالم شدن و گاهی هم به کافر شدن، توصیف شده است، و دستگاه قضایی استقلال نهادی لازم دارد تا قادر به انجام وظایف خود به دور از نفوذ حکومت یا دیگر عاملان دولت باشد. جنبه اساسی استقلال نهادی تأمین و تضمین بودجه کافی برای این قوه جهت نیل به اهداف عالیه نظم و امنیت و عدالت است. استقلال قضایی به عنوان اصل تبعی نظریه تفکیک قوا لازمه و پیامد منطقی این اصل است باتوجه به ضرورت اصول فوقالذکر در مجموعه حاضر به بررسی این موارد استقلال قضایی، عوامل تامین کننده و تهدیدکننده استقلال قضایی و راهحلهای آن خواهیم پرداخت.
1- بیان مسئله
برای روشن شدن موضوع استقلال قضایی از دیدگاه فقه و حقوق ایران باید به ابعاد گوناگون توجه داشت، یکی از ویژگیهای قضاوت عادلانه داشتن استقلال قضایی در ابعاد گوناگون است که به برخی از آنها میپردازیم. استقلال قضایی از نظر حقوقی در شاخههای مختلف حقوق خصوصی، حقوق بینالملل، حقوق اساسی، حقوق شهروندی و حقوق جزا مورد بحث قرار گرفته است. از نظر حقوق اساسی مفهوم استقلال قضایی در تئوری تفکیک قوا نهفته است. استقلال قاضی و دستگاه قضایی و تضمین اجرای دادرسی بیطرف، عادلانه و مستقل همواره از نگرانیهای حقوقدانان و اندیشمندان جوامع متمدن بوده است. تساوی اصحاب دعوی در برابر دادگاه و استقلال و بیطرفی قضات دادگاهها نیز یکی از آرمانهای بشریت در طول تاریخ بوده است. استقلال قضایی از استقلال قوه قضائیه مختلف است. اگر چنانچه استقلال قضایی در ایجاد امنیت قضایی نقش نداشت، چه میشود. و اگر این استقلال به طریقی خدشهدار شود چه میشود. هر چند استقلال نسبی میباشد اگر استقلال قطعی بود، چه پیش میآید. قلمرو و محدوده استقلال قضایی و استقلال قضات تا چه حدی میباشد. اگر از حد متعارف بیشتر شود مواردی پیش خواهد آمد که نقض کننده استقلال قضایی در سایر مقررات و رویه عملی شود که در این راستا تفسیرهای مختلفی از حقوقدانان و فقها از استقلال قضایی شده است که قلمرو استقلال قضایی در فقه و حقوق ایران مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. آیا راهکارهای دیگری هم وجود دارند یا خیر؟ آیا دلائلی برای ضرورت استقلال قاضی قابل ذکر است یا خیر تا استقلال مورد نیاز به دست آید چرا که استقلال قضایی یکی از ارکان مهم دستگاه قضایی و تعیین کننده اجرای صحیح عدالت در جامعه است.
برای روشن شدن موضوع استقلال از دیدگاه فقه و حقوق ایران باید به ابعاد گوناگون توجه داشت. یکی از ویژگیهای قضاوت عادلانه داشتن استقلال قضایی در ابعاد گوناگون است که به برخی از آن ها می پردازیم؛
استقلال قضایی بدین معناست که یک قاضی به راحتی اعمال قانون و وجدان قضایی خود را حاکم قرار دهد و توجهی به اطرافیان نداشته باشد تا به نتیجه مطلوب که همان قضاوت عادلانه است برسد. در این راستا عواملی که نقش اساسی دارند باید در کنار هم قرار گرفته تا استقلال مورد نیاز به دست آید و استقلال قضایی به صورت مطلوب ظهور پیدا کند و یکی از ارکان مهم دستگاه قضایی و تعیین کننده اجرای صحیح عدالت در جامعه است و هیچ گونه منافاتی ندارد.
2- اهمیت و ضرورت تحقیق
حرفه قضاوت نیازمند دانش و مهارتهای بینارشتهای است. پیچیدگیهای آیین دادرسی و حقوق ماهوی از یک طرف، انبوهی قوانین و تغییر پی در پی آنها از طرف دیگر دوم، ظرایف و دقایق موضوعات مورد رسیدگی از طرف سوم، ویژگیهای فردی متداعین از طرف چهارم، نفوذ دستگاهها و اطرافیان و فشارهای بیرونی و درونی پنجم، همه و همه بر پیچیدگیهای کار قضایی و وضعیت بینا رشتهای آن میافزاید. یکی از وجوه بینا رشتهای بودن قضاوت مربوط به «استقلال قضایی» مورد نیاز در کار قضایی است. استقلال قضایی یکی از ویژگیهای قضاوت عادلانه است. یا به عبارت دیگر، حفظ و ارتقای کیفیت روابط در محیط کار روند رسیدگی در محکمه است و برای اینکه یک قضاوت عادلانه داشته باشیم استقلال قضایی نقش بسزایی دارد و اگر استقلال قاضی از بین برود پایه و اساس کار قضاوت با مشکل روبرو شده و بی طرفی قضایی