” اندازه ایستای تمرکز کل در مقابل اندزه پویا”
ساختار صنایع نیوزلند را متمرکزتر از سایر کشورها
در طول زمان تمرکز صنعتی، یک روند نزولی داشته است
- اندازه گیری تمرکز صنعتی
ادامه جدول1-1-
- شاخص های هرفیندال و CR4
رتنایک (1999)
” تمرکز صنعتی و رقابت در مورد کشور نیوزلند”
تمرکز صنعتی از سال 1960 تا اوایل دهه 1980 کاهش دارد و سپس شروع به افزایش می کند.
- بررسی روند جدید تمرکز
- نسبتهای تمرکز وزنی برای کل اقتصاد در ایالت متحده
ال. پریور (2001)
” روند جدید در تمرکز صنعتی ایالات متحده “
برخلاف استدلالهای معمول که در NEG درباره ادغام اقتصادی، اینجا در تمرکز بازگشت به میانگین وجود دارد.
مشاهده افزایش در تمرکز فعالیتهای تولیدی معمولا به علت تصادفی بودن توزیع رشد صنعتی کشورها و مناطق است، یک ویژگی که تا آن زمان در ادبیات تجربی اروپا در نظر گرفته نشده بود.
- مطالعه روی الگوی تمرکز در کشورها و مناطق اتحادیه اروپا بین سالهای 1972-1995
- دو معیار و دو منبع که پانزده کشور عضو این اتحادیه:
- داده های اشتغال برای 36 صنعت کارخانهای پایگاه اطلاعاتی OECD
- داده های ارزش افزوده ناخالص ( GVA) در قیمتهای ثابت از پایگاه اطلاعاتی REGIO
باریوز و استروبل (2002)
” تمرکز و تحرک صنعت در اتحادیه اروپا “
عملکرد اقتصادی (اندازه گیری به وسیله تحرک سهمهای نسبی محصول) دارای تحرک پایین است و عملکرد تکنولوژی (اندازه گیری شده توسط تحرک بهرهوری کل عوامل) بسیار تغییرپذیرتر و پرتحرکتر است که یافتههای گروسکی را در زمینه تحرک تایید می کند.
30
اندازه گیری تحرک از دو روش:
- استفاده از منحنی سالتر برای مقایسه رتبه بندی شرکتها در دوره های مختلف
- محاسبه شاخص تحرک با بهره گرفتن از ماتریس انتقال مارکوف
کانتر وکروگر (2004)
“حقیقت سبک گروسکی و تحرک در بنگاههای بزرگ صنایع کارخانهای آلمان”
فعالیتهای ابتکاری اثر مثبت و معنادار بر این احتمال بقا آنها دارد.
بنگاههای کوچک و جوان بیشتر از بقیه بنگاهها در معرض خطر خروج قرار دارند اما آنها برای ماندن و بقا در بازار از نوآوری بیشترین منفعت را به دست می ورند که این نوآوری در مدت زمان طولاتر ناجی آنها باشد.
- نقش نوآوری بنگاهها در شکلدهی احتمال بقای آنها
ادامه جدول1-1-
- در نظر گرفتن دو وضعیت صفر و یک برای بنگاهها، برای توصیف تکامل تدریجی(تغییر شکل و تحول) و تجزیه و تحلیل تحرک توزیع داخلی بنگاهها از یک قانون حرکت استفاده کردند.
سفیس و مارسیلی(2006)
” نقش نوآوری در بقای بنگاه ها “