تربیت و اخلاق مهم ترین هدف رسالت پیامبران خدا بوده تا بشریت را در مسیر کمال و قرب الهى، که علت غائى آفرینش است، رهنمون باشند. حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) با اشاره به فلسفه بعثت خویش در حدیث معروف بدان تصریح فرموده اند: همانا برانگیخته شدم که مکارم اخلاق را به سر حد کمال برسانم. جوامع انسانی هر یک به گونهای در تلاشند تا شرایطی را فراهم آورند که در سایه آن انسانها زندگی و حیات بالنده و پویایی داشته باشند. بیتردید یکی از اجزاء و عناصر هر جامعهای که در تدوام و انسجام آن دخالت دارد نظام ارزشی و اخلاقی جامعه است که پشتوانه قانونها و سنتهای صالحه است. بیتردید ارزشها به ویژه ارزشهای اخلاقی رکن اساسی حیات انسانها را تشکیل میدهد.(مجلسی۱۳۶۳ :۳۷۳ ) . واژه اخلاق به معنای نهاد اخلاقی زندگی نیز به کار رفته است. این کاربرد بیشتر نزد فیلسوفان غربی استفاده شده است( فرانکنا[۱]، ۱۳۸۳ :۵۲).در این معنا اخلاق مانند زبان، دین و کشور پیش از افراد بوده و بعد از آنان نیز خواهد بود. به بیان دیگر اخلاق در این اصطلاح مجموعهای است از اصول و قواعد بیانگر بایدها و نبایدهای اخلاقی که نوعی استقلال از شخص در آن ها وجود دارد؛ اصولی مانند خوبی راستگویی و بدی دروغ گویی که افراد آن ها را از والدین یا آموزگار میآموزند و به نوعی بر اجتماع تکیه دارند و به عنوان ابزاری در دست اجتماع است که بر افراد تحمیل می کند. اخلاق به این معنا امری اجتماعی است (فرانکنا، ۱۳۸۳ :۴۵).
مقوله تربیت از دیرباز به عنوان یکی از مهمترین و هدفمندترین جریانها و مسائل بشر مطرح بوده است.این مقوله در همه زمانها نقشی اساسی در تداوم و بقای جوامع بشری ایفا کردهاست، چون آداب و رسوم، اعتقادات، ارزشها، نگرشها، رفتارها، دانشها و مهارتهای جامعه تنها از طریق فراگرد آموزش و پرورش قابل انتقال و دوام بودهاند. یکی از تفاوت های اساسی بین انسان و حیوان و یا مهم ترین تفاوت آن ها بحث ارزشها میباشد که انسان با ارزشها است که مقام انسانیت مییابد و در مرتبه بالاتری از حیوانات قرار میگیرد، از مسائل مهمی که در ارزشها وجود دارد بحث اخلاقیات است که با وجود آن انسانیت شکل میگیرد(نقیب زاده ،۱۳۶۸:۴۵).تعلیم و تربیت نقش شگفتانگیزی در زندگی انسان دارد. شکوفایی استعدادها وارزشهای والا مبتنی بر تعلیم و تربیت است و انسان شدن انسان و وصولش به کمال نهایی همه مرهون تعلیم و تربیت صحیح است.انسان نه تنها تربیتپذیر است بلکه تنها مخلوقی است که به تعلیم و تربیت نیازمند است و اگر این فرصت را از دست دهد، چیز ارزندهای را برای همیشه از دست خواهد داد.تعلیم و تربیت میتواند به رشد و ارتقای جسمی و روحانی انسان یاری کند و نیازهای فردی ، اجتماعی،اقتصادی وغیره انسان را تأمین کند. به عبارتی تمام امور زندگی بشر با امر تعلیم و تربیت ارتباط دارد. از نظر اسلام کسی که از تعلیم و تربیت بیبهره است همچون کسی است که در بیابان خشکی سرگردان و متحیّر است و نمیداند از کدام راه برود تا به سر منزل مقصود برسد.
در برخی کاربردها اخلاق به معنای نظام رفتاری حاکم بر یک گروه یا فرقه ای نیز به کار رفته است. اخلاق اسلامی می تواند به معنای نظام رفتاری مورد پسند مسلمانان و اخلاق مسیحی به معنای نظام رفتاری مورد قبول مسیحیان به کار رود (اتکینسون[۲]، ۱۳۶۹ ) .یکی از دلایل مهم نگارش کتاب تعلیمات اجتماعی توجه بیشتر به پرورش مهارت های اجتماعی و افزایش علاقه به سرزمین و محیط زندگی دانش آموزان است(خلیلی فر و عادل،۱۳۹۲: ۱) .هدف غایی مطالعات اجتماعی تربیت افرادی ،مومن ،مسئول،آگاه و توانمند در زندگی فردی و اجتماعی ، پایبند به اخلاق و ارزش های دینی و علاقه مند به ایران و هویت اسلامی- ایرانی است(فلاحیان،۱۳۹۲ :۴).از همین رو پژوهش حاضر در پی شناسایی میزان تأکید بر اخلاق در کتابهای اجتماعی پایه های پنجم و ششم ابتدایی میباشد .