چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش رفتاری والدین بر کاهش استرس والدینی مادران دارای کودک معلول انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون وگروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه مادران دانش آموزان مدرسه استثنایی یادبود واقع در منطقه 10 شهر تهران و متقاضی شرکت در دوره در شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنان 30 نفر که نمره بالاتری نسبت به بقیه افراد گرفتند، به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش استرس والدینی و ابعاد آن بود که با پرسشنامه استرس والدین و منابع آن ارزیابی گردید. متغیر مستقل نیز آموزش رفتاری والدین بود که طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به شیوه گروهی به مادران گروه آزمایش آموزش داده شد. به منظور بررسی فرضیههای پژوهش از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیری با بهره گرفتن از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافتهها نشان داد که آموزش رفتاری والدین در کاهش استرس والدینی مادران مؤثر بود (05/0p<). تنها در یک مولفه یافته ها تفاوت معنادار آماری را نشان نداد و آن هم مولفه محدودیت ها و ناتوانی های جسمانی بود (05/0p>). نتایج حاکی از آن است که آموزش رفتاری والدین می تواند استرس والدینی مادران دارای کودک معلول را کاهش دهد همچنین می تواند در بهبود مسائل خانوادگی، نگرانی نسبت به آینده کودک و ویژگی های کودک موثر باشد. اما نمی تواند محدودیت ها و ناتوانی های جسمانی آنان را بهبود ببخشد.
کلید واژهها: آموزش رفتاری والدین، استرس والدینی، مادران، کودکان معلول
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1-مقدمه —————————————————————— 1
1-2- بیان مسأله————————————————————– 2
1-3-اهمیت وضرورت پژوهش—————————————————– 5
1-4-اهداف پژوهش———————————————————– 7
1-5- فرضیههای پژوهش——————————————————– 7
1-6-تعریف نظری وعملیاتی متغییرها————————————————7
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
2-1- استرس والدینی———————————————————- 10
2-2- علائم ونشانه های استرس—————————————————13
2-3- سازگاری با استرس ——————————————————-14
2-4- پیامدهای استرس ——————————————————–14
2-5-انواع استرس————————————————————14
2-6-حمایت اجتماعی ضعیف—————————————————–15
2-7-نظریه های استرس والدین—————————————————16
2-8- نظریهی تحلیل رفتگی روزانه ————————————————17
2-9-آموزش رفتاری والدین——————————————————21
2-10- جلسه های مهارت آموزی به والدین——————————————–25
2-11- مزایای آموزش رفتاری والدین——————————————27
2-12- فنون مشاوره رفتاری—————————————————–31
2-13-شکل دهی رفتار ——————————————————–31
2-14-آموزش مهارتهای ارتباطی ————————————————32
2-15-خاموشی————————————————————32
2-16-تنبیه————————————————————–32
2-17-تقویت منفی در مقایسه با تنبیه سه مزیت دارد———————————-34
2-18- محرومیت———————————————————-37
2-19-اقتصادژتونی———————————————————37
2-20- قراردادوابستگی——————————————————37
2-21- اصل پریماک ——————————————————–38
2-22- مدل سازی و ایفای نقش————————————————38
2-23- شرطی سازی کلاسیک————————————————-38
2-24- شرطی سازی عملی —————————————————39
2-25- تقویت————————————————————39
2-26- تقویت منفی——————————————————–41
2-27-الگودهی———————————————————–44
2-28-تغییر رفتار، رفتار درمانی————————————————44
2-29- درمانهای شناختی ـ رفتاری———————————————45
2-30- نظریه بکر———————————————————-45
2-31-نظریهی کانتور——————————————————-46
2-32- پیشینه پژوهش—————————————————–47
2-33-پژوهش های انجام شده در داخل کشور————————————–47
2-34-پژوهش های انجام شده در خارج کشور————————————–50
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1- طرح پژوهش———————————————————-55
3-2- جامعه آماری ———————————————————55
3-3- نمونه آماری و روش نمونه گیری ———————————————55
3-4-ابزارهای اندازه گیری—————————————————–56
3-5- روش اجرای پژوهش—————————————————–57
3-6- ساختار جلسات آموزش————————————————–58
3-7- روش تحلیل یافتههای تحقیق———————————————– 60
فصل چهارم: تجزیه تحلیل داده ها
4-1- آمار توصیفی:————————————————————62
4-2- آمار استنباطی:———————————————————65
4-3- بررسی فرضیات پژوهش ————————————————–73
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 – خلاصه تحقیق ———————————————————79
5-2-یافته های تحقیق ——————————————————-79
5-3- محدودیتهای پژوهش—————————————————-84
5-4-پیشنهاد های پژوهش—————————————————–84
5-5- پیشنهاد های کاربردی—————————————————-84
5-6-پشنهادهای پژوهشی—————————————————–85
منابع——————————————————————-86
پیوست —————————————————————–96
پرسشنامه منابع استرس —————————————————–97
شرح مفصل جلسات آموزش رفتاری———————————————-99
مقدمه
درعصر حاضر از خانواده به عنوان یک نظام یاد میشود. هر نظام از مجموع عواملی تشکیل میشود که این عوامل دارای ارتباط متقابل هستند، به نحوی که تغییر درهر جزء موجب تغییر در اجزاء دیگر میشود. نظام خانواده سازنده شخصیت کودک بوده و برای او امکان سازش و تفاهم با محیط خارج را فراهم میسازد. اگر پدر و مادر و سایر اعضای خانواده دارای رفتاری مناسب و شرافت اخلاقی باشند و این خلق وخوی پسندیده را در تماس باهم مورد توجه قرار دهند، اگر از سخنان زشت بپرهیزند و عملاً به شخصیت یکدیگر احترام بگذارند، مطمئناً کودکان که در آن خانوادهها تربیت میشوند، همان ویژگیهای اخلاقی را خواهند آموخت (نیکولز و شوارتز،2004، ترجمه دهقانی و همکاران،1387).
درزندگی اجتماعی امروز، استرس امری اجتناب ناپذیر است. انسان در سراسر زندگی خود درمعرض انواع استرس قرار دارد. اگر چه فشارو تنش بخش بهنجاری از زندگی است، اما وقتی این فشار شدید باشد ویا برای مدتی طولانی ادامه یابد، میتواند به سلامت فرد آسیب جدی وارد سازد. گفته میشود استرس حاصل از مشکلات داشتن کودک معلول، باعث شدت مشکلات خانوادگی میشود و افراد خانواده برای سازگاری با مشکل جدید الگوهای رفتاری تازه ای را انتخاب میکنند (سلیه،1980، به نقل از نیکولز و شوارتر،2004، ترجمه دهقانی و همکاران،1387). فابر (1974، به نقل از طاهری و همکاران،1391) یکی از اولین پژوهشگرانی است که انواع ایجاد شده استرس را در خانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است مورد بررسی قرار میدهد. یکی از رایجترین این استرسها، واکنش اندوه است. این واکنش، سمبل یانشانه مرگ کودک طبیعی است. به عبارت دیگر، داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است وآگاهی از اینکه کودک آنها با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهد یافت، فرایندی از اندوه را موجب می شودکه شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است.
طبق آمار اعلام شده از سوی معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در سال 1389 درحدود سه میلیون نفر فرد دارای معلولیت گزارش شده است. بنابراین تعداد قابل ملاحظه ای از خانوادههای ایرانی، از اثرات منفی داشتن یک کودک معلول، همچنین فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن چنین کودکانی در امان نیستند و این عوامل میتواند آسیبها و آثار منفی در وضعیت بهداشت روانی خانوادهها بر جای گذارده، ثبات و کیفیت زندگی خانوادگی و فردی آنها را بر هم زند.
مطالعات متعددی درمورد اثرات حضور کودک معلول در خانواده واسترس مادران آنها انجام شده است. مطالعه در ادبیات تحقیق نشان میدهد که مادران کودکان ناتوان دارای استرس و بحران های روانی بوده و وجود کودک ناتوان سازش یافتگی و سلامت جسمی و روانی آنهارا تهدید میکند و غالباً تأثیر منفی برآنها دارد.
1-2- بیان مسأله
خانواده شاید مهمترین گروهی باشند که هرکس در زندگی خود تجربه میکند وشاید به تنهایی مهمترین بافت برای توسعه ورشد جسمانی وروانی افراد باشند. این حوزه نسبت به سایر حوزهها در ارتباط با استرس کمتر مورد بررسی قرار گرفته است (سیدی[1]، 1999، به نقل از علیزاده،1381). خانواده یکی از طبیعیترین گروههای اجتماعی است که میتواند نیازهای انسان را ارضا کند. نهاد خانواده وظیفه خطیری بر عهده دارد، وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباط سالم بین اعضا با یکدیگر و کمک به استقلال آنهاست، حتی اگر کودک کم توان ذهنی ویاحرکتی باشد. استرس اصطلاحی مبهم وپیچیده است به طوری که بسیاری از محققان استرس را اصطلاحی دشوار و پر زحمت دانستهاند (کاسل[2]،1983). سلیه[3] (1980) معتقد است استرس با اینکه اصطلاحی شناخته شده وآشنا است ولی تعاریف متعددی از آن ارائه گردیده است. وینگرهوس و مارسیلیون[4] (1988، به نقل از زهرا کار،1387) به کسانی که در مورد استرس نوشتن را آغاز کردهاند توصیه میکنند که به دنبال تعریف همگانی که همه روی آن اشتراک نظر داشته باشند نگردند. آنها یادآور میشوند که درمورد تعریف این اصطلاح توافقی وجود ندارد.
واژه استرس در نزد متخصصین مختلف معانی متفاوتی دارد در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضای درونی و بیرونی نا توان ببیند که همانا پیامدان دست رفتن تعادل روانی فرد است ، استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج میدانند وگاهی ان را پاسخ فرد به پاره ای از مزاحمتها عنوان کردهاند بررسیهای جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تاکید دارد. کلاس و سینگر در تحقیق خود نشان دادند فشارهای عصبی میتواند باعث کاهش میزان تحمل وناکامی شود استرس در زندگی روزمره به وفور دیده میشود همه افرادبه دفعات متعددی تحت تأثیر استرس قرار میگیرند و ان را تجربه میکنند و وقتی که کسی دچار استرس شده وارد محیط می شوند معمولا دیگران متوجه میشوند و در تعامل با دیگران و خانواده واسترس فرد به انان سرایت میکند (زهراکار،1387).
لازاروس وفولکمن[5] (1984) معتقدند که تجربه استرس زمانی به وقوع میپیوندد که مطالب بر منابع سازگاری فرد غلبه دارند. یکی از انواع استرس، استرس والدینی است: استرس والدینی را میتوان اختلاف ادراک شده بین مطالب موقعیتی بر خاسته از وظیفه والدینی و ظرفیتهای موجود والدین در نظر گرفت (به نقل از دیاتردکارد و اسکار،1996).
استرس والدینی، فرایندهای پویا وپیچیده ای را شامل می شودکه به کودک ورفتار او، تقاضاها، نقش والدینی، منابع والدین، واکنشهای فیزیولوژیکی مربوط به نقش والدینی کیفیت ارتباط والدین باکودک ودیگراعضای خانواده وسایر افرادوموقعیت های خارج از خانه مربوط است به علاوه فراینداسترس به انطباق موفقیت آمیز با تقاضاهای والد بودن مربوط است برای بسیاری از افراد، این تقاضاها قابل کنترل است و هر چند ممکن است برخی مواقع با سختی همراه باشد ولی با ارزش است (راتر 1987، به نقل از دیاتردکارد[6]،2004).
استرس والدینی میتواند عواقب زیادی داشته باشد. از جمله میتواند عملکرد فرزند را کاهش دهد، مشکلات رفتاری در فرزند ایجاد کند، نارضایتی را در والدین افزایش دهد و رضایت زناشویی را کاهش دهد . زمانی که والدین دچار استرس شده و رفتار خشنی نسبت به فرزندان خود نشان میدهند بدون شک این خشونت وتندی تأثیر سؤ خواهد داشت و حتی در برخی از موارد همچون اختلال کاستی توجه / بیش فعالی در فرزند، میزان طلاق در بین والدین، گزارش شده است (هستینگز[7]،2003).
برنامههای آموزش رفتاری والدین بر اساس اصول یادگیری اجتماعی بر آن است که کودکان بتوانند در محیط به یادگیری رفتار از طریق تعامل فرایندههای تقویت و مدل سازی بردازند. آموزش مهارت ودانش اصول رفتاری به والدین میتواند به صورت آموزش مستقیم فردی یا گروهی با بهره گرفتن از مطالب مکتوب (کتاب، دفترچه های آموزشی)، سخنرانی، برنامههای نرم افزارهای رایانه ای، نوار ویدئویی یا نقش گذاری باشد (انگل، یو، اسلات، 1970، فشینپار 1994، به نقل از گلدنبرگ و