عطاپور ( ۱۳۸۸ ) با بررسی وضعیت مدیریت دانش در فرایند چرخه آن (ایجاد، اشاعه، ذخیره و به کارگیری)، به تأثیر مهارتهای کتابداران (مهارتهای اجتماعی، تجاری، مدیریتی و تخصصی) و عاملهای سازمانی (فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فن آوریهای ارتباطی، منابع انسانی و آموزش) در کتابخانه مرکزی دانشگاههای تهران پرداخت. نتیجه پژوهش او نشان داد که کتابخانههای دانشگاهی شهر تهران در جنبههای مختلف چرخه مدیریت دانش، در وضعیت مناسبی قرار ندارد و همگی پایینتر از میانگین قرار دارند.
حسین زاده) ۱۳۸۹) در پژوهش خود به بررسی میزان کاربست مدیریت دانش و مقایسه آن در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و تبریز از نظر کتابداران پرداخت. نتیجه پژوهش نشان داد که میزان کاربست مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی اصفهان و تبریز به غیر از مؤلفه خلق دانش مناسب نیست. میانگین خلق دانش در هر دو دانشگاه بالاتر از اندازه متوسط و میانگین ذخیره و نشر دانش در هر دو دانشگاه پایینتر از متوسط است. هم چنین، میانگین کاربرد دانش در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پایینتر از اندازه متوسط و در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی تبریز بالاتر از متوسط میباشد.
محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰)، در مقالهای تحت عنوان “امکان سنجی و پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر اصفهان بر پایه مدل بوکوبتز و ویلیامز” به بررسی امکان پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانههای اصفهان بر پایه الگوی بوکوبتز و ویلیامز پرداختند. روش انجام این پژوهش توصیفی-پیمایشی، و جامعهی آن کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاهی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۸۹-۱۳۸۸ بود. نتیجه پژوهش نشان داد که امکان پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر اصفهان بر پایهی الگوی بوکویتز و ویلیامز پایینتر از اندازهی متوسط است؛ و پیاده سازی آن نیز به طور یکسان وجود ندارد و کتابداران با سطح تحصیلات دیپلم امکان پیاده سازی تسهیم و ارزیابی دانش را نسبت به کتابداران با سطح تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد بیشتر میدانند.
هدف مقالهای با عنوان “بررسی میزان بهکارگیری فرایند مدیریت دانش در یک سازمان خدماتی (مطالعه موردی) ” که توسط، تقی زاده، سلطانی و مهدی لوی، (۱۳۸۹)، بررسی میزان بهکارگیری فرایند مدیریت دانش و پنج مرحله اصلی آن یعنی کسب دانش، ثبت دانش، انتقال دانش، خلق دانش و کاربرد دانش در سازمان با بهره گرفتن از تئوری مجموعههای فازی بیان شده است. جامعه آماری این تحقیق را ۷۵ نفر از پرسنل یک سازمان خدماتی تشکیل میدهد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، هیچ گونه نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان میدهد که در سازمان مورد بررسی میزان بهکارگیری پنج مرحله اصلی (ابعاد فرایند) مدیریت دانش در حد متوسطی میباشد. هم چنین بین وضع موجود و مطلوب پنج مرحله اصلی مدیریت دانش در سازمان مورد بررسی فاصله قابل توجهی وجود دارد.
باب الحوائجی و مهدی زاده ( ۱۳۸۸) در مقالهای تحت عنوان “بررسی تطبیقی مدیریت دانش در کتابخانههای مرکزی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری واقع در مراکز استانهای کشور” مدیریت دانش را در کتابخانههای مرکزی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واقع در مراکز استانهای کشور مورد بررسی قرار دادهاند. هدف این پژوهش مطالعه و بررسی “مدیریت دانش سازمانی” و مقایسهی آن در دو گروه جامعهی پژوهش بیان شده است. با توجه به یافتهها، چهار فرضیهی پژوهش مبتنی بر وجود تفاوت بین دو گروه جامعهی پژوهش از منظر گردآوری منابع دانش، سازماندهی منابع دانش، اشاعهی منابع دانش و منابع انسانی دانش رد شده است.
“فرایند مدیریت دانش در نظام آموزشی غیر رسمی دانشگاهها بر اساس نظریه نوناکا وتاکوچی“، عنوان مقالهای است که در آن لطیفیان و امیری، (۱۳۸۷) ابتدا به تشریح مدیریت دانش و فرایند آن پرداخته و سپس ضرورت و اهمیت آن را در نظام آموزشی غیره رسمی دانشگاهها بر اساس نظریه نوناکا وتاکوچی مورد توجه قرار میدهند این مقاله به دنبال ارائه اثربخشترین راهکارهای آشنایی دانشگاهها با مفهوم مدیریت دانش بوده تا از آن طریق بتوان به بهترین شکل آن را در انواع آموزشی غیر رسمی دانشگاهها به کار گرفت. در این راستا فرایند خلق و تسهیم دانش در سازمانهای آموزشی به ویژه دانشگاه بیان میگردد و مراحل فرایند تبدیل دانش از طریق مدیریت نظام آموزشی غیره رسمی دانشگاهها که از دانش و نفوذ بیشتری به منظور تغییر ادراک و رفتار افراد برخوردارند، صورت پذیرد.
شاکری، میر غفوری، شاکری (۱۳۸۹)، تحت مقالهای با عنوان “فرایند مدیریت دانش تخصصی_کاربردی در حلقه تحقیقات، ترویج و بهره برداری (مطالعه موردی: بخش کشاورزی استان یزد) ” ضمن بررسی فرایند مدیریت دانش تخصصی _کاربردی در بخش کشاورزی استان یزد به رتبه بندی مراحل و عوامل مطرح در هر یک از آنها پرداختهاند. نتایج حاصله نشان میدهد نمرهی چهار مرحلهی مدیریت دانش شامل تولید و کسب دانش، ذخیره و بازیابی، انتقال و تسهیم و کاربرد دانش تخصصی _کاربردی در بخش کشاورزی بالاتر از حد متوسط بوده و مرحلهی تسهیم و انتقال در بین فرایندهای مدیریت دانش تخصصی _کاربردی حائز رتبه اول است.
راوند و درخوش (۱۳۸۹) در ترجمه ی مقالهای تحت عنوان “یکپارچه سازی فرایند مدیریت دانش با سیستم کتابخانهی دیجیتال” اثر راکتوزمان[۵۵]، کاتایی[۵۶]، اوممتو[۵۷]، به بحث در مورد بعضی از هم پوشانی های قابل توجه بین کتابخانهی دیجیتال و مدیریت دانش عینی در فرایند مدیریت دانش عام ازجمله فراهم آوری، سازمان دهی، ذخیره و بازیابی و اشاعهی دانش، همراه با دریافت بازخوردها که میتواند به نحو مناسبی با هم سازگار شوند میپردازند و اشاره دارد که یک نظام یکپارچهی کتابخانهی دیجیتال میتواند از منابع دیجیتالی، زیرساختها و فناوری، تجربه و تخصص، خدمات کتابخانهی دیجیتال و فرایند مدیریت دانش تشکیل شود. این مطالعه سازگاری فرایند مدیریت دانش را در یک نظام کتابخانهی دیجیتال برای تقویت و ارتقای سطح کارایی پیشنهاد میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۲. تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ماپونیا[۵۸] (۲۰۰۴) در پژوهشی با عنوان” فعالیتهای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی: مطالعه موردی دانشگاه ناتال” به بررسی وضعیت مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه ناتال آفریقای جنوبی پرداخت. هدف از پژوهش او درک وضعیت مدیریت دانش موجود و ایجاد روشهایی است که کتابداران این دانشگاه با تجهیز به مدیریت دانش بتوانند در خدمات خود ارزش افزوده ایجاد کنند. پژوهش گر در پی بررسی مؤلفه هایی هم چون سیاستها و راهبردها، رهبری، اشتراک دانش و نگهداری دانش بود. یافتهها نشان داد که در کتابخانههای دانشگاه ناتال از عاملهای یاد شده، تنها اشتراک دانش به صورت غیره رسمی، غیرنظام مند و از طریق خبرنامهها و همکاری درکارهای گروهی در وضعیت طبیعی قرار دارد. هم چنین، هیچ نوع خط مشی و راهبرد ویژهای درباره مدیریت دانش وجود ندارد.
الحماد و دیگران[۵۹] ( ۲۰۰۹) در پژوهشی به بررسی اشتراک دانش در دانشگاههای اردن پرداختند. این پژوهشگران برای سنجش اشتراک دانش هفت مؤلفه ارتباطهای دو جانبه، روندهای کاری سازمان، حس همبستگی، خلاقیت، احساس مثبت به اشتراک دانش، اشتیاق به اشتراک دانش و داشتن رفتار اشتراک دانش را تعیین کردهاند. یافتهها نشان داد که کارمندان آموزشی نسبت به کارمندان اداری تمایل کمتری به اشتراک دانش دارند. کارمندان آموزشی علاقه کمتری در ارتباطهای دو سویه، انجام کارهای گروهی و انگیزه اشتراک دانش خود دارند. افزون بر این، کارمندان جوان به داشتن خلاقیت در کار خود تشویق نمیشوند. در مورد تحلیل عاملهای دموگرافیک نیز، هیچ گونه ارتباطی میان کارمندان مرد و زن در اشتراک دانش یافت نشد.
راماچاندران، چنگ و اسماعیل[۶۰] ( ۲۰۰۹ ) در پژوهشی به بررسی و مقایسه رویههای مدیریت دانش در مؤسسات آموزش عالی دولتی و خصوصی مالزی به صورت مقایسهای پرداختند. آنها در تحقیق خود وضعیت پنج فرایند مدیریت دانش را مورد بررسی قرار دادند (خلق دانش، تسخیر دانش، ذخیره دانش، انتشار دانش و کاربرد دانش). نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت هر شش فرایند مدیریت دانش در این مؤسسات در حد متوسط میباشد. علاوه بر این تفاوت معنی داری بین این رویهها در بین مؤسسات آموزشی دولتی و خصوصی وجود دارد.
کاندولوال وگوشچاک[۶۱] (۲۰۰۳) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که با توجه به اینکه فن آوری اطلاعات، شبکهای برای اشتراک دانش در یک سطح فنی فراهم میکند و اشتراک دانش یک مسأله مهم برای تضمین موفقیت مدیریت داشن است. بین به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در شرکتها و میزان به اشتراک گذاری دانش رابطه مستقیمی وجود دارد.
کوان[۶۲] (۲۰۰۳) در پژوهش خود، شرکت جهانی ریل لایف[۶۳] را به صورت مطالعه مندی مورد بررسی قرار داد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که سازمان یا شرکتی که نظام مدیریت دانش داشته باشد، مدیریت دانش را در اولویت راهبردهای دراز مدت خود قرار میدهد. نشستهای به اشتراک گذاری دانش در چنین سازمانهایی نه به عنوان فعالیت فرعی بلکه به عنوان فعالیت اصلی کارکنان در آمده است و کارکنان به سبب مشارکت در تبادل اطلاعات و دانش تشویق میشوند و فن آوری اطلاعات و ارتباطات در این راستا به خدمت گرفته میشود.
مارکوس[۶۴] و گایکوس[۶۵] (۲۰۰۶) در مقالهای با عنوان “تأثیر کارکردهای مدیریت دانش در عملکرد سازمان” و با هدف مطالعه و بررسی ارتباط بین کارکردهای مدیریت دانش و عملکرد سازمان به این نتیجه رسیدند که سازمانهایی که با کارکردهای مدیریت دانش سازگارند نتایج بهتری را نسبت به رقبای خود کسب میکنند؛ و این کارکردها تأثیر مثبتی را در عملکرد سازمان خواهد داشت.
اکدر[۶۶] (۲۰۰۹)، در مقالهای با عنوان “نقش مدیریت دانش در مدیریت کیفیت: کسب عملکرد عالی در سازمانها” بیان میکند که مدیریت دانش شامل مدیریت و دانش است که هر دو این دو مفهوم قلب توسعهی منابع انسانی را تشکیل میدهند؛ و توجه به مدیریت دانش به عنوان عامل کلیدی در فرایند مدیریت کیفیت میتواند ایجاد و بهره مندی از دانش را در این سازمانها گسترش دهد. این مقاله ارتباط بین مدیریت دانش و مدیریت کیفیت را بررسی و قابلیتهای آنها را در توسعهی منابع انسانی برای گسترش ظرفیتهای سازمانی و تواناییهای آن در بدست آوردن عملکرد عالی مورد بحث قرار میدهد.
چاولا[۶۷] و جوشی[۶۸] (۲۰۱۱)، در مقالهای تحت عنوان “بررسی تطبیقی ارزیابی مدیریت دانش در تجارت عالی: سازمانهای انتفاعی و غیره انتفاعی هند” به این نکته اشاره کردند که جهانی شدن اقتصادها را به تجدید نظر در ساختار سازمانی، محوریت رقابتها، رهبری، کارکردهای راهبردی و فرهنگی، مجبور کرده است. سازمانهای هند هم تحت تأثیر این عامل تغییر کردهاند و برای تبدیل شدن به سازمانهایی که در آنها استفاده از دانش به عنوان هسته و رقابتی محسوب میشود تلاش میکنند. یکی از این تلاشها بررسی و تشخیص ابعاد مختلف ابزارهای ارزیابی مدیریت دانش بین سازمانهای انتفاعی و غیره انتفاعی میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که سازمانهایی که به دنبال کسب تجارت هستند به نسبت سازمانهای غیره انتفاعی در تمام ابعاد مدیریت دانش در سطح بالاتری قرار دارند و نیز فرایند مدیریت دانش و جنبههای اندازه گیری و فرهنگ مدیریت دانش سازمانهای انتفاعی بهتر ساختار یافتهاند.
متقی فر[۶۹] ( ۲۰۱۲ ) در مقالهای با عنوان “به کار گیری فرایند مدیریت دانش در کتابخانههای تحقیقاتی و دانشگاهی: یک تفکر پر بار” به این نکته اشاره دارد که در قرن ۲۱ مدیریت دانش به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار حیاتی است که هم چنین در کتابخانههای دانشگاهی اجرایی شده است. در مقاله گفته شده است که کتابخانههای دانشگاهی در حال گذار از مراکز سنتی به مراکز اطلاعاتی مدرن میباشند. این کتابخانهها با توجه به نیازها و شرایط باید به صورتی طراحی شوند که نیازها را برطرف کرده و انتظارات کاربران خود را درک کند. مدیریت دانش به عنوان وظیفه و مدیریت، یک فرایند است که این گذار را تسهیل و حمایت میکند این عمل از طریق اجرای سیاست فکورانه اتفاق میافتد.
راکنوزمان و اوممتو[۷۰] (۲۰۰۹)، در مقالهای با عنوان “دیدگاه کارکنان کتابخانه در مورد مدیریت دانش در کتابخانه چگونه است: یک مطالعه کمی” هدف خود را کشف دیدگاه کارکنان کتابخانه نسبت به مدیریت دانش و تأثیر آن بر عملکرد کتابخانه بیان کردند. با توجه به نتایج این مقاله آنها پیشنهاد میکنند که کارکنان کتابخانه نیاز دارند که دانایی خود را گسترش دهند، تفکر سنتی خود را تغییر دهند و برای به کار گیری مدیریت دانش بر هر دو دانش آشکار و نهان تمرکز داشته باشند.
پرز[۷۱] (۱۹۹۹) در مقالهای با عنوان “مدیریت دانش در کتابخانه” بیان میکند که مدیریت دانش آخرین درخشش فن آوری میباشد که به نظر میرسد یک مفهوم ساده است حداقل برای کتابداران، این دیدگاه جدید شامل بدست آوردن دانش و دانایی و ارزش افزوده تجارب شخصی در سازمان است. استفادهی مجدد دانش را آسان میکند و آن را به عنوان یکی از جنبههای سازمانی حفظ میکند. مدیریت دانش بر ذخیره و باز استفاده از اطلاعات ویژهای تکیه دارد که قبلاً در مورد دیگری به کار گرفته شده است و این چیزی است که کتابداران سالها در مورد آن صحبت کردهاند. یکی از بزرگترین مشکلات در زمینه مدیریت دانش این است که بیشتر کتابداران واقعاً تجربهی زیادی برای انجام مدیریت دانش را ندارند.
۲-۳-۳. جمع بندی پیشینه
با توجه به گزارشهای ارائه شده در بخش پیشینه در ارتباط با اهمیت به کارکیری مدیریت دانش در سازمانهای مختلف و نقش کلیدی آن در بهبود کیفی فعالیتهای سازمانی و نیز الگوهای متفاوتی که در رابطه با اجرای فرایند مدیریت دانش در آن سازمانها مد نظر قرار میگیرد، بررسی فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی به عنوان سازمانهایی دانش محور به ویژه در شرایط امروزی که عصر اطلاعات است، از اهمیت ویژهای برخوردار است، ضمن اینکه در این زمینه هنوز تحقیقات کافی صورت نپذیرفته است و باید این موضوع با در نظر گرفتن رسالت خاصی که این کتابخانهها درحوزه ی آموزش و پژوهش ایفا میکنند، بیشتر مورد توجه فرار گیرد. پژوهش حاضر در راستای این هدف و مسئله شکل گرفت. هم چنین از آنجا که اندک پژوهشهای انجام شده بر الگوی نوناکا و تاکوچی تمرکز داشتهاند، توجه کمتری به دیگر الگوها شده است. ازاین رو بررسی چنین الگوهایی ضروری به نظر میرسد. بنابراین، پژوهش حاضر الگوی بوکویتز و ویلیامز را با احتساب گستردگی و جامعیتی که در پرداختن به فرایند مدیریت دانش و فعالیتهای مربوط به آن دارد به عنوان الگویی مناسب برای بررسی وضعیت اجرای فعالیتهای مدیریت دانش برگزیده است.
۲-۴. سوالات پژوهش
فعالیت کسب دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیت کاربرد دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیت یادگیری (از فرایند دانش) در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیت تسهیم و مبادله دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیت ارزیابی دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیت ایجاد و تثبیت دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیت استفادهی بهینه از دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز به چه میزان است؟
۲-۵. تعاریف مفهومی
فعالیت کسب دانش شامل یافتن، شناسایی و سازماندهی دانش مرتبط با نیاز، شناسایی دانش درون و بیرون از سازمان میشود.
فعالیت کاربرد دانش به استفادهی از دانشهای موجود درتصمیم گیریها و حل مسائل مربوط میشود.
فعالیت یادگیری از فرایند دانش به معنای جمع آوری و یادگیری از تجربهها وآموخته ها در فعالیتهای قبلی و یادگیری و کاربرد آن در فعالیتها یا موقعیتهای آتی است.
فعالیت تسهیم و مبادله دانش یعنی اشتراک دانش موجود و انتقال آن به محل مورد نیاز یا فرد متقاضی.
فعالیت ارزیابی دانش، ارزیابی دانش موجود و نیازهای دانش فعلی و آتی سازمان را در بر میگیرد.
فعالیت ایجاد و تثبیت دانش شامل ایجاد محیطی به منظور تولید دانش جدید و ذخیره کردن آن با کمک فن آوریهای مناسب است.
فعالیت استفادهی بهینه از دانش با بهکارگیری دانش در فعالیتهای روزمرهی سازمان و استفادهی اثر بخش و کارآمد از دانش موجود برای حل مشکلات سازمان در ارتباط است. هم چنین حذف دانش بیهوده و بدون کاربرد و یا ایجاد مخزنی برای آنها را شامل میشود. (آتشک و ماه زاده، ۱۳۸۸).
فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش شامل فعالیتهای کسب، کاربرد، یادگیری، تسهیم و مبادله، ارزیابی، ایجاد و تثبیت، و استفادهی بهینه از دانش میباشد.
کتابخانههای دانشگاهی شهر شیراز شامل کلیهی کتابخانههای تحت نطر دانشگاه های دولتی و غیره دولتی شهر شیراز شامل: دانشگاه شیراز، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دانشگاه صنعتی شیراز، دانشگاه پیام نور شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی شیراز می باشد.
۲-۶. تعاریف عملیاتی
-
- میزان فعالیت کسب دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.
-
- میزان فعالیت کاربرد دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.
-
- میزان فعالیت یادگیری از فرایند دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.
-
- میزان فعالیت تسهیم و مبادلهی دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.
-
- میزان فعالیت ارزیابی دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.
-
- میزان فعالیت ایجاد و تثبیت دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.
- میزان فعالیت استفادهی بهینه از دانش، عبارت از، میانگین نمرهای میباشد که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به سؤالات مربوط به این فعالیت در پرسشنامه ی تسخیص مدیریت دانش، اختصاص دادهاند.