▪ گام دوم:محیط را تحلیل و پیشبینی کنید. عوامل محیطی، شرایط بالقوه محیط، عدم قطعیتها، تهدیدهای اصلی(بخصوص تهدیدات ناشی از رقابت) و فرصتها را شناسایی کنید.
▪ گام سوم: رفتار مصرفکننده و بازار را تحلیل و پیشبینی کنید. در تحلیل نیازها، نیازهای فعلی مشتریان اصلی شناسایی و تغییرات احتمالی این نیازها تعیین و اثرات و الزامات این نیازها بر محصولات و خدمات سازمان، شناسایی میشود. تحقیقات بازار و ارزیابی تاثیر تغییرات، مکمل یکدیگرند. اما ابزارهای تحلیلی(هرچند هم که پیچیده باشند)، به تنهایی کافی نیستند. در این مرحله، تماس مستقیم با مشتریان بالقوه ضروری است. کیفیت واقعی، برآوردن خواستهها و نیازهای مشتریان است و بهترین راه برای انجام این کار، نزدیک شدن به مشتریان است.
▪ گام چهارم: سازمان را تحلیل کنید. داراییها و مشکلات اصلی را مشخص کنید. فهرستی از منابع انسانی و غیرانسانی سازمان تهیه کرده و عملکردهای اخیر را با توجه به اهداف مشخص شده قبلی، ارزیابی کنید. علم به نقاط ضعف و قوت سازمان، بسیار حیاتی است. شاید بد نباشد که برای این کار از مشاوران خارج سازمان استفاده کنید تا از اشتباهاتی که در زمان ارزیابی سازمان توسط اعضای خود سازمان رخ میدهد، پرهیز شود.
▪ گام پنجم: رسالت سازمان را تعیین کنید. اصول زیربنایی و حیاتی را مشخص کنید. اهداف کلی سازمان را تدوین، اهداف خاص دوره زمانی برنامهریزی را مشخص و معیارهایی برای سنجش میزان دستیابی به آن اهداف تعیین کنید. این مرحله باعث تمرکز و پرهیز از پراکندهکاری سازمان شده و هرچقدر افراد بیشتری در این مرحله مشارکت کنند، بهتر است. وقتی تک تک اعضا رسالت سازمان را درک و نسبت به آن احساس تعلق کنند، شانس موفقیت سازمان بیشتر است.
▪ گام ششم: اقدامات سازمان را طراحی کنید. گزینههای مختلفی مطرح کنید، آنها را تحلیل کرده و به بحث بگذارید. استراتژی مناسبی تدوین کنید که مورد توافق باشد و به چند اقدام کلیدی منجر شود. این زمان مناسب دیگری است تا ابزارهای ارزیابی اثرات را دوباره بکار گیرید.
▪ گام هفتم:برنامه را به اجرا بگذارید. اهداف ریز و زمانبندی شدهای را تدوین کرده و در صورت لزوم، مراحل، زمانبندی و بودجه آنها را تعیین کنید. برای پیگیری کارها و عملکردهای زیر حد استاندارد، مکانیزم مناسبی طراحی کنید. در این مرحله، نظارت میتواند خیلی مفید باشد. بازارهای تکنولوژی بسیار پویا است و هر شرکت باید در مورد تغییرات و عکسالعمل مشتریان، شناخت مناسبی داشته باشد.
۲-۴ برنامه ریزی تولید در محیط IT
نظربه لزوم بکارگیری برنامه ریزی تولید و به منظور دستیابی به روش بهینه در بخش تولید در این تحقیق سعی گردیده با طراحی یک مدل کاریردی برنامه ریزی تولید از تلفیق سه سیستم به نتایج علمی وکاربردی زیر دست یافته ایم .
۱- کاهش منابع گلو گاهی ۲- تثبیت وبالانس جریان تولید ۳- استفاده بهینه ازمنابع تولید( مواد اولیه ، ماشین آلات ونیروی انسانی) ۴- حذف موجودی راکد وکمینه کردن موجودی ها( در جریان ساخت ، مواد اولیه ومحصول) ۵- تولید در تعداد وزمان مورد نیاز ۶- ارائه برنامه تولیدتفصیلی وکنترل تولید ۷- امکان ارزیابی عملکرد نیروی انسانی وماشین آلات.
افزایش سرعت و قدرت کامپیوترها و سیستم های اطلاعاتی با توسعه سیستم های اطلاعاتی پیشرفته موسسات تلاقی پیدا کرده و روش های اداره دانش آنها و دارایی های فکری در یک محیط تجارت الکترونیکی تغییر داده است. در سال های اخیر تجارت الکترونیکی به عنوان روش جدید هدایت کسب و کار در بازار رقابتی شناخته شده است. به عنوان یک جز مهم از تجارت الکترونیکی، سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP) با ناحیه های کارکردی کسب وکار مانند بازاریابی و فروش، تولید، دارایی، منابع انسانی و مدیریت مالی یک شرکت و تأمین کنندگان و مشتریان مربوطه در سلسله مراتب زنجیره تأمین ادغام شده است.
۲-۵ برنامه ریزی مالی در محیط IT
برنامه ریزی مالی مجموعهای از پیش بینیهای مالی است که هر فرد را برای یک زندگی با آرامش و آسایش در آینده نزدیک و دور آماده میکند.مجموع این برنامه ریزی شامل جنبههای مختلفی است که فقط به پس انداز کردن و سرمایه گذاری هنگفت در سرمایه گذاریهای خاص خلاصه نمیشود. این سرمایه گذاریها فقط بخش کوچکی از یک برنامه ریزی جامع هستند. در یک برنامه ریزی مالی کامل و دقیق، وضعیت مالی امروز فرد و یا خانواده بررسی شده و اهداف مالی در آینده نزدیک و دورنیز مورد نظر قرار خواهد گرفت و با توجه به آنها روش و یا روش های حصول این اهداف و قابل دسترس بودن آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.برنامه ریزی مالی به کلیه جنبههایی توجه میکند که استقلال مالی و یا اهداف مالی فرد را در آینده تضمین خواهد کرد. پس انداز برای آینده با هدف خرید اتومبیل و یا منزل و یا پس انداز بازنشستگی (Rrsp) از مواردی است که عموم افراد با آن آشنایی دارند و تعداد کثیری آن را اجرا میکنند. یک برنامه ریزی کامل شامل موارد فوق است ولی فقط به آنها خلاصه نمیشود و این موارد فقط بخش کوچکی از یک برنامه ریزی مالی است. برای حصول به یک برنامه کامل باید به موارد بسیاری توجه دقیق شود که موارد زیر بخشی از آنها است:
-
- میزان درآمد فرد و یا یک خانواده
-
- سرمایه و موجودی نقدی و غیر نقدی
-
- بدهی و تعهدهای مالی کوتاه و بلند مدت
-
- هزینههای و مخارج روزانه زندگی
-
- میزان و نوع مناسب سرمایه گذاری
-
- خریدهای بزرگ و هزینههای اصلی و مهم در طی دوران زندگی (مانند خرید خانه، اتومبیل و مسافرتهای تفریحی)
-
- هزینههای مرتبط با آینده فرزندان و جوانان (هزینههای تحصیل، ازدواج و کمکهای مالی برای شروع زندگی مستقل)
-
- وضعیت، نیازهای مالی و محل تامین آنها در زمان بازنشستگی
-
- هزینهها و نیازهای مالی در زمان بیماری
-
- هزینهها و نیازهای مالی در زمان از کارافتادگی
-
- هزینهها و نیازهای مالی در زمان پس از درگذشت فرد یا افرادی از خانواده
-
- نوع و میزان بیمه پزشکی و بیمه عمر مورد نیاز
یک برنامه ریزی جامع مالی از بخشهایی برنامه ریزی سرمایه گذاری ،برنامه ریزی بازنشستگی ، برنامه ریزی تحصیلی ، برنامه ریزی دارایی ها ،برنامه ریزی بیمه، برنامه ریزی مالیاتی ، مدیریت نقدینگی ،مدیریت بدهیها تشکیل شده است
۲-۶ برنامه ریزی خرید در محیط IT
نخستین مزیت پیادهسازی سیستم برنامهریزی خرید منابع سازمان که در کوتاهمدت و پس از پیادهسازی میتوان انتظار داشت کاهش هزینههای عملیات حسابداری و ثبت وقایع مالی هزینههای بازاریابی و پشتیبانی است. از دیگر مزایای به کارگیری ERP میتوان به موارد زیر اشاره کرد:۱ - ایجاد یکپارچگی سازمانی از بعد اطلاعاتی و افزایش سازگاری در اطلاعات موجود در سازمان ۲ - پیاده سازی برنامهریزی منابع سازمان با ایجاد ستون فقرات قوی از انباره دادهها، این سیستمها دسترسی بهتر و سریعتر به دادهها را برای مدیریت امکانپذیر میسازد و به این ترتیب مدیر میتواند برای تصمیمگیری سریع به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشد.۳- افزایش شفافیت و ردگیری فرایند تولید برای مشتری افزایش قابلیت متناسب برای مشتری و تطبیق بیشتر با نیازهای وی و افزایش رضایتمندی مشتری در تمام فرایندهایی که وی با آنها درگیر است. از لحظه سفارش تا دریافت و حمل و نقل محصول از مزایای دیگر آن است.مهمترین مزیت برنامهریزی منابع سازمان بهبود هماهنگی بین بخشهای سازمان و افزایش کارآیی فرایندهاست.استاندارد سازی فرایند سازمانی براساس بهترین تجربیاتی که شرکتهای عرضه کننده نرم افزار از سازمانهای مختلف به دست آوردهاند.امکان و یا تسهیل توسعه سیستمها و فناوریهای جدید از جمله تولید بهنگام توسعه زیر ساختهای لازم به منظور وارد شدن به بحث بازرگانی الکترونیک و پشتیبانی از برنامهریزی استراتژیک از مزیتهای دیگر است.
۲-۷ برنامه ریزی منابع انسانی در محیط IT
مهندسی مجدد فرایند های تجاری لازمه پیش رفتن با ابزار قدرتمند برنامه ریزی منابع سازمانی(Erp) است. قبل از استفاده از نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمانی(Erp) باید مطالعه عمیق در زمینه طراحی مجدد فرآیندهای تجاری داشته باشید. طراحی مجدد فرایند های تجاری کمبود های موجود در سیستم را مشخص کرده و و برای بالا بردن بهره وری سازمان تلاش می کند و منابع انسانی را بر اساس قسمت های موجود دوباره سازمان دهی می کند.
۲-۷ -۱ مدیریت برنامه ریزی
برنامهریزی، فرایند آگاهانه تصمیمگیری در مورد اهداف و فعالیتهای آینده یک فرد، گروه،واحد کاری یا سازمان است. مدیر یا مدیران برنامهریزی، برنامهریزی را با یک تحلیل موقعیتی آغاز مینمایند و درچارچوب محدودیت زمانی و منابع، اطلاعات مرتبط با مسأله مورد برنامهریزی را جمع آوری و تفسیر مینمایند؛ سپس با تأکید برخلاقیت، مدیران و کارکنان را تشویق کرده تا بر پایه نگرشی وسیع به امورشان بیندیشند؛ آنگاه با توجه به مزایا، مضرات و تأثیرات بالقوه هرگزینه، مناسبترین و امکان پذیرترین اهداف و طرحها را برگزیده و مدیران و کارکنان را توجیه نموده و منابع مورد نیاز را در اختیار آنان گذاشته و به انجام آن تشویق مینمایند. از آنجائیکه برنامهریزی، فرآیندی پیش رونده و تکرار شونده است، مدیران باید بطور مستمر عملکرد واحدهای تحت تکفلشان را از جهت تطابق با اهداف و برنامهها تحت نظر داشته باشند.
۲-۷ -۲ اهمیت و ضرورت برنامه ریزی
برنامه ریزی از اساسیترین وظایف مدیران و کارکنان است که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می سازد. به عبارت دیگر برنامهریزی میان جایی که هستیم با جایی که میخواهیم به آن برویم پلی میسازد و موجب میشود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمیگیرد، پدید آید.از آنجایی که همه سازمانها به دنبال آنند که منابع محدود خود را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش خود صرف کنند. پوپایی محیط و وجود تلاطم در آن، و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی میافزاید.
پیتر دراکر معتقد است که میان موثر بودن (انجام کارهای درست) و کارآیی(درست انجام دادن کارها) تفاوت است و این دو در مراحل انتخاب هدفها و آنگاه در چگونگی کسب آنها توأم می باشد .
۲-۷ -۳ تعریف برنامه ریزی
در متون مدیریتی گاهی دو واژه, برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل را به جای یکدیگر به کار می برند . برای برنامه ریزی تعاریف متعددی ارائه شده است ؛ بطوریکه هر یک از نظریه پردازان سعی کرده اند با توجه به زمینه تخصصی خود آنرا تعریف کنند. در ذیل چند مورد از این تعاریف ارائه شده است :
الف : برنامه ریزی عبارت است از تصمیم گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد
ب: برنامه ریزی عبارتست از تعیین هدف و یافتن یا پیش بینی کردن راه تحقق آن
ج : برنامه ریزی عبارتست تصور و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و پیش بینی کردن راه ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند.
با وجود محاسن زیادی که برنامهریزی دارد ، محدودیتهایی را نیز به همرا دارد که عبارتند از :برنامهریزی مستلزم صرف هزینه و وقت است ، سازمانهای کوچک نمیتوانند به علت عدم توان مالی و فرصت کافی به نحو مطلوب برنامهریزی کنند، برنامهریزی ، مستلزم ایجاد محدودیتهایی است که در کوتاه مدت حرکت را در سطوح متعدد سازمان ، کند و مشکل میسازد، برنامهریزی ، بیشتر مبتنی بر پیش بینی بر اساس حدس و گمان و احتمالات است و کمتر بر اساس اطلاعات قطعی انجام میگیرد.
۲-۸ پیشینه تحقیق
همانطورکه عنوان شد علی رغم اهمیت فزاینده فناوری اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت ها، مطالعات تئوریک بنیادین اندکی دراین زمینه صورت گرفته است که بتواند راهگشای نکات مبهم و تاریک نقش تعاملی فناوری اطلاعات در عملکرد مالی باشد. . با این وجود در بخش حاضر مطالعات انجام شده موجود مشتمل بر پیشینه پژوهش داخلی و پیشینه پژوهش خارجی مطرح می شود.
۲-۸- ۱ مروری بر کار های انجام شده خارج از ایران
سالمون نگاش ( ۲۰۰۴) کلیات فناوری کسب وکار را در مقاله ای جامع مورد مطالعه قرار داده است. این مقاله علاوه بر بیان کلیات فناوری کسب وکار، چارچوبی را برای هوشمندی کسب وکار و مطالعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می کند. این چارچوب اهمیت داده های ساختارنیافته و نیاز به توسعه ابزارهای کسب وکار برای کسب، ادغام، حذف، تحلیل و ارسال داده ها را بیان می کند. بعلاوه این تحقیق ماتریسی را برای انواع داده های پردازشی کسب وکار (ساختاریافته و بدون ساختار) و منابع داده ( درونی و بیرونی) را ارائه می کند. (نگاش، ۲۰۰۴)
الژاک و زمبا ( ۲۰۰۷ ) با هدف تشریح فرآیندهای ساخت سیستم ها با در نظر گرفتن ویژگی های سیستم های کسب وکار، متدولوژی ویژه ای را برای ایجاد و بکارگیری این گونه سیستم ها در سازمان پیشنهاد کرده اند. این بررسی ها بر اهداف و سطوح کارکردی فناوری در کسب وکار در سازمان ها تمرکز دارد. از این رو در زمینه حاضر، رویکردی که مورد استفاده قرار گرفته است دو مرحله اصلی را دربر می گیرد که از یک تقابل نسبت به یکدیگر برخوردارند،
های وانگ و شوهانگ وانگ ( ۲۰۰۸ ) به بیان اهمیت فناوری هارادر کسب وکار در فرایند توسعه مدیریت دانش است. این مقاله تشریح می کند چگونه این فناوری ها کسب وکار با بهره گرفتن از تکنیک های داده کاوی به مدیریت دانش و عملکرد در سازمان معنا می دهد.
پیتر سنج (۱۹۹۰) معتقد است که تنها منبع مزیت رقابتی پایداردر بلند مدت برای سازمانها، یادگیری سریعتر نسبت به رقبا است و چنانچه سازمان به این امر نائل گردد، از سایرسازمانهای رقیب اثر بخش تر و کاراتر خواهد شد.
کیگان (۱۹۸۹) ماتریس عملکرد را معرفی کرد. نقطه قوت این مدل آن است که جنبه های مختلف عملکرد سازمانی شامل جنبه های مالی و غیر مالی و جنبه های داخلی و خارجی را به صورت یکپارچه مورد توجه قرار می دهد.
کاپلن و نورتن(۱۹۹۰) معتقدند که با کسب اطلاع از این چهار جنبه ، مشکل افزایش و انباشت اطلاعات از طریق محدود کردن شاخصها ی مورد استفاده از بین می رود.
چارچوبهای توضیح داده شده تا بدینجا سلسله مراتبی - مدار هستند. چارچوبهای دیگری نیز وجود دارند که مدیران را تشویق می کنند تا به جریانات افقی مواد و اطلاعات در بین سازمان توجه بیشتری کنند. برای مثال می توان «فرایندهای کسب و کار» را نام برد که توسط «براون» در سال ۱۹۹۶ پیشنهاد شده است.