فهرست مطالب
1-1- مقدمه. 1
1-2- بیان مساله. 4
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق. 6
1-4- اهداف تحقیق. 9
1-4-1- هدف اصلی. 9
1-4-2- اهداف جزئی. 9
2-1- مقدمه. 10
2-2- نظریه های قشربندی اجتماعی. 10
2-2-1- دیدگاه کارکردگرایی. 10
2-2-1-1- دورکیم. 12
2-2-1-2- دیویس و مور. 13
2-2-2- دیدگاه تضادگرایی. 13
2-2-2-1- کارل مارکس. 14
2-2-2- 2- نیکوس پولانزاس. 17
2-2-3- دیدگاه تلفیق گرایان. 18
2-2-3-1- ماکس وبر. 18
2-2-3-1-1- طبقه. 19
2-2-3-1-2- پایگاه(منزلت). 20
2-2-3-1- 3- حزب. 21
2-2-3-2- دارندورف. 22
2-2-3-3- بوردیو و مفهوم سرمایه ، فرهنگ ، طبقه ، عادت واره و رابطه آن با طبقه. 24
2-2-3-3- 1- سرمایه از دیدگاه بوردیو. 24
2-2-3-3- 2- فرهنگ و طبقه. 26
2-2-3-3- 3- عادات واره و رابطه آن با طبقه. 27
2-2-3-4-گیدنز. 28
2-3- پیشینه پژوهش. 30
2- 3- 1- مطالعات داخلی. 30
2-3- 2- مطالعات خارجی. 38
2-3- 3- نقد و بررسی پیشینه مطالعاتی پژوهش. 40
2- 4- چارچوب نظری. 41
2-4-1- مارکس. 41
2-4-2- وبر. 41
2-4-3- بوردیو. 44
2-4-4- گیدنز. 45
2-5- مدل مفهومی پژوهش. 48
2-6- فرضیه های پژوهش. 50
2- 7- جمع بندی فصل. 51
3- 1- مقدمه. 52
3- 2- روش تحقیق. 52
3- 3- معرفی ابزارهای جمع آوری اطلاعات. 53
3- 4- واحد تحلیل. 54
3- 5- جمعیت آماری. 54
3- 6- شیوه نمونه گیری. 55
3- 7- تعیین حجم نمونه. 56
3- 8- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق. 57
3- 9- تعیین روایی و پایایی. 57
3- 9- 1- روایی (اعتبار). 57
3- 9- 2- پایایی. 58
3- 9- 2- 1- محاسبه آلفای کرونباخ. 59
3- 10- روش تجزیه و تحلیل داده ها. 60
3- 11- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای جمعیت شناختی. 61
3- 12- تعریف مفهومی و عملیاتی دیگر متغیرهای مستقل 62
3-13- متغیر وابسته : قشربندی اجتماعی. 69
3-14- جمع بندی فصل. 71
4-1- مقدمه. 72
4-2- آمار توصیفی. 72
4-2-1- توصیف ویژگی های جمعیت نمونه. 72
4-2-1-1- متغیر سن. 73
4-2-1-2- متغیر جنسیت. 74
4-2-1-3- متغیر وضعیت تاهل. 75
4-2-1-4-متغیر تحصیلات. 75
4-2-1-5-متغیر قومیت. 77
4-2-1-6- متغیر میزان درآمد خانواده. 78
4-2-2-2- آماره های توصیفی سایر متغیرهای مستقل تحقیق. 79
4-3-1- آزمون فرضیه های تحقیق. 81
4-3-1-1- آزمون فرضیه نخست. 81
4-3-1-2- آزمون فرضیه دوم. 82
4-3-1-4- آزمون فرضیه چهارم. 83
4-3-1-5- آزمون فرضیه پنجم. 85
4-3-1-6- آزمون فرضیه ششم. 85
4-3-1-7- آزمون فرضیه هفتم. 86
4-3-2-آزمون متغیرهای زمینه ای با متغیر قشربندی اجتماعی. 87
4-3-2-1- آزمون فرضیه نخست. 87
4-4- ضرایب همبستگی تفکیکی بین متغیرهای مستقل و وابسته. 88
4-5- یافته ها و تحلیل های رگرسیون چند متغیره تحقیق. 90
5-1- مقدمه. 94
5-2- نتایج تئوریکی فرضیات و مقایسه نتایج با پیشینه و نظریات تحقیق 95
5-3- پیشنهادات راهبردی. 99
5-4- پیشنهادات پژوهشی. 100
5-5- محدویت ها. 101
5-6- خلاصه فصل. 103
منابع فارسی. 103
منابع انگلیسی. 108
چکیده:
هدف از این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی موثر بر شکل گیری قشربندی اجتماعی شهروندان شهر اهواز می باشد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان 15 سال و بالاتر شهر اهواز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1392-1391 اجرا شده است.نتایج تحقیق نشان میدهد که تمامی متغیرهای مستقل این پژوهش با متغیر شکل گیری قشربندی اجتماعی رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان میدهد که تنها سه متغیر سبک زندگی، میزان درآمد خانواده و سرمایه فرهنگی معنادار بوده اند که در مجموع 31 درصد از تغییرات مربوط به شکل گیری قشربندی اجتماعی را این سه متغیر تبیین می کنند.
1-1- مقدمه
قشربندی اجتماعی[1] فرایندی است که از طریق آن جایگاه اعتبار و حیثیت افراد جامعه متناسب با فرهنگ آن جامعه تعیین و مشخص می شود. منزلت اجتماعی یا پایگاه اجتماعی یکی از ابعاد قشربندی اجتماعی است. از نظر توسلی (1369). پایگاه اجتماعی ، مرتبه یا ارزش هر فرد در محیط گروهی، سازمانی یا اجتماعی را منعکس می کند. چلبی معتقد است: منزلت یا پرستیژ با مفاهیمی نظیر شهرت ، اعتبار، حیثیت، آبرو ، نفوذ، تایید اجتماعی و احترام هم خانواده است (چلبی ، 1375 :187)
قشربندی اجتماعی مفهوم جامعه شناختی عامی است که بیانگر سلسله مراتب اجتماعی در نطام ها و ساخت های مختلف اجتماعی در جامعه می باشد (توسلی ،1389)اصطلاح قشربندی از زمین شناسی گرفته شده و عبارت است از دسته بندی ترتیبی انسان ها بر اساس تمایزات در وضعیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا رتبه بندی افراد بر اساس مجموعه ی کیفیت های مطلوبی که این افراد به طور مشترک دارا هستن. بنابراین قشر بندی اجتماعی بر تقسیم جامعه به طبقاتی که افراد آن دسترسی نابرابر به فرصت ها و پاداش های اجتماعی دارند دلالت می کند .مردم در مناسـبات متقـابل خود با دیگران ، آنان را از نظر پایگـاه اجـتماعی در موقـعـیت های بالا و یا پایین طبقه بندی می کنند، به همین لحاظ جامعه دارای بخـش های متفـاوت و متشکل از قـشـرهای گوناگون می شود که با نظام سـلسله مـراتبی مو جود مطابقـت دارد ( سحر خیز ،1389) قـشربندی اجتماعی نیز از کـنـش مـتقابل میان افراد جامعه به وجـود می آیـد .کلیه اجتماعات بشری مبتنی بر طبقه بندی وسلسله مراتبی است که اغلب بسیار پیچیده ودارای صور گوناگونی است.از خلال این این طبقه بندی وسلسه مراتب به صورت کم بیش طبقاتی اجتماعی ظهور می کنند واین طبقات ، برمبنای تعریف امانوئل مونیز[2] دسته ها و رده هایی را تشکیل می دهند که از جهت حیثیت با یکدیگر مساوی نیستند واعضای هر دسته از حیث رابطه با سایر دسته ها ، یا در مرحله پایین تر ویا در مرحله بالاتری قرار دارند .
نابرابری اجتماعی ناظر به وضعیتی است که در آن ، منابع وخدمات ارزشمند به طور مساوی در دسترس افراد قرار نمی گیرد. معنای اولیه نابرابری به تمایز بین افراد اشاره دارد، به نحوی که بین زندگی آنها ،به ویژه از نظر حقوق وفرصت های زندگی،پاداش ها وامتیازات،اختلافات آشکار وپنهان زیادی وجود داشته باشد.(گرب ،1377: 10)
قشربندی اجتماعی نظامی است که افراد را بر حسب میزان برخورداری شان از کیفیت های مطلوب رتبه بندی کرده و آنها را در طبقات اجتماعی متناسب با وضعیت شان جای می دهد. این کیفیت های خوشایند را فرهنگ هر جامعه ای مشخص می کند.(کوئن،1377: 178). در حقیقت قشر بندی اجتماعی رده بندی گروه ها و افراد بر حسب سهم آنان از دستاوردهای مطلوب و حائز ارزش اجتماعی است. (ساروخانی ،1370: 731).گرب قشربندی اجتماعی را پیوستار[3] نبردبانی متشکل از مقوله هایی مجزا دانسته است.(گرب ، 1379: 129).تامین هم قشربندی اجتماعی را توزیع افراد هر گروه اجتماعی یا جامعه بر روی یک «مقیاس موقعیت»[4] تعریف کرده است.