ملاحظه می شود ، اعتراض ثالث اجرایی راهکار مشخصی است که قانونگذار در راستای توجه به حقوق فرد ثالث و صیانت اموال او از توقیف و تملیک به غیر ، پیشبینی کردهاست به این وسیله مسیر اجرای احکام دادگاه ها را بر محوری عدالت خواهانه و صحیح حفظ میکند و از هر گونه سوءاستفاده احتمالی محکوم له و محکوم علیه و دیگران در جهت استیلا بر مال غیر و استیفای ناروا از آن جلوگیری میکند. بدین ترتیب ، با توجه به تعریف ها و توضیح های به عمل آمده به اختصار اعتراض ثالث اجرایی چنین تعریف می شود:
«اعتراض شخص ثالث نسبت به توقیف مالی که مشار الیه نسبت به آن مال ادعای حقی بر عین یا منافع دارد ،ثالث اجرایی میگویند.»
باید توجه داشت که مال مورد اعتراض اعم از منقول یا غیر منقول یا وجه نقد توقیف شده است و چون هر یک از اموال مذکور در تعریف کلی قرار میگیرد از ذکر آن ها اجتناب شده است.
فصل دوم: طواری موجد توقیف حکم
مبحث اول: تعریف توقیف
گفتار اول: تعریف لغوی، اصطلاحی توقیف
بند اول: تعریف لغوی توقیف
واژه توقیف در لغت به معنی بازداشت کردن، از حرکت بازداشتن و در جایی نگاه داشتن است[۱۳۲]. و همچنین سلب آزادی از شخص یا مال را با حالت انتظار برای ترخیص، توقیف میگویند.[۱۳۳]
بند دوم:تعریف اصطلاحی توقیف
و در اصطلاح عمومی، توقیف عبارت از جلوگیری از کار یا عمل است که انجام آن برای اشخاص، آزاد باشد. از آنجایی که اصل در تعلق اموال، آزادی نقل و انتقالات توسط اشخاص میباشد توقیف استثنایی نسبت به آزادی فوق تلقی می شود. واژه توقیف در فارسی به معنی ایستادن و نگهداشتن است. در اصطلاح حقوقی غرض از توقیف جلوگیری از نقل و انتقالات مدیون یا مکلف به انجام تعهد یا عملی میباشد.
مبحث دوم: اقسام توقیف
برای دسته بندی اقسام توقیف دو موضوع را باید مورد توجه قرارداد: منظور و مقصود و هدف از توقیف چیست و اینکه قصد توقیف چه نوع مالی را داریم. بنابرین بحث مربوطه را در قالب دو گفتار مورد بررسی قرار میدهیم.
گفتار اول: اقسام توقیف بر حسب هدف
در جهت توقیف اموال باید بررسی نمود که هدف و منظور از توقیف کدام است .آیا منظور جلوگیری موقت از نقل و انتقالات احتمالی خوانده میباشد یا اینکه منظور و هدف از توقیف استیفای محکوم به میباشد.
بند اول: توقیف تأمینی
توقیف تأمینی عبارت است از توقیفی که برای حفظ حقوق خواهان از اموال خوانده به عمل میآید. در این حالت، خوانده موقتاً از تصرف در مال خود ممنوع خواهد شد تا اینکه دادگاه درخصوص ادعای خواهان با تشکیل جلسه و حضور خوانده و رسیدگی به دلایل طرفین، حکم مقتضی صادر نماید. در این خصوص چنانچه حکم به بی حقی خواهان صادر شود، از مال توقیف شده رفع توقیف و به خوانده مسترد خواهد شد و حسب مورد، خوانده میتواند از جهت ورود خسارت به خود مطالبه ضرر و زیان نماید.[۱۳۴]
وقتی حکمی صادر می شود برای به اجرا درآوردن آن، شرایطی لازم است؛ یکی از آن شرایط این است که باید برای حکم، اجرائیه[۱۳۵] صادر گردد. اجرائیه برگه ای قضایی است که به موجب آن از محکوم علیه خواسته می شود تا ظرف مهلت قانونی، حکم دادگاه را اجرا نماید و این اجرائیه به محکوم علیه، ابلاغ شود[۱۳۶]. برطبق ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی، همین که، اجرائیه به محکوم علیه ابلاغ شد، او موظف است ظرف مدت ده روز، مفاد آن را اجرا کند؛ اما کاملاً روشن است که احتمال دارد، محکوم علیه در این مهلت ده روزه، اموال خود را به دیگران انتقال دهد یا آن ها را مخفی کند و یا از بین ببرد و یا به طور کمی کاری کند که محکوم له نتواند به حق خود برسد؛ برهمین اساس، تبصره ۱ ماده ۳۵ قانون اجرای احکام مدنی، مقرر کردهاست که محکوم له میتواند حتی قبل از تمام شدن مهلت ده روزه محکوم علیه، اموال او را برای توقیف معرفی کند[۱۳۷].
بند دوم: توقیف اجرائی
توقیف اجرائی آن است که اموال محکوم علیه برای فروش و وصول محکوم به در حق محکوم له توقیف می شود. محکوم علیه مکلف است که مال خود را جهت وصول محکوم به و استیفای حقوق محکوم له به قسمت اجرا معرفی نماید. مال معرفی شده برای فروش و ادای محکوم به باید مناسب باشد.
به بیان دیگر، محکومٌعلیه، موظف است ظرف مدت ده روز بعد از ابلاغ اجراییه، آن را اجرا نماید، اما ممکن است که او در این مهلت، حکم را اجرا ننماید و به هیچ یک از وظایف جایگزین دیگر هم عمل نکند[۱۳۸].؛ در چنین وضعی بر طبق ماده ۴۹ قانون اجرای احکام مدنی[۱۳۹]،محکومٌله می تواند درخواست کند تا معادل محکومٌبه، از اموال محکومٌعلیه توقیف شود. در اینصورت، بدون تأخیر[۱۴۰]، اقدام به توقیف اموال محکومٌعلیه خواهد شدکه به این توقیف، توقیف اجرایی گفته می شود[۱۴۱].
درصورتیکه محکوم علیه در موعدی که طبق ماده ۱۴۹ اجرای احکام مدنی مقرر گردیده از معرفی مال جهت توقیف امتناع نماید محکوم له با معرفی اموال محکوم علیه از دایره اجرا تقاضای توقیف خواهد کرد.
دادورز یا مأمور اجرا پس از درخواست توقیف، بدون تأخیر مکلف است که اقدام به توقیف مال محکوم علیه به میزان محکوم به و هزینه های اجرای نماید و اگر مال در حوزه دادگاه دیگری باشد، با اعطای نیابت قضایی، توقیف آن را از دادگاه مذبور درخواست نماید.اگر مال معرفی شده، ارزش بیشتر از محکوم به داشته، فقط به مقدار ارزش محکوم به از آن مال توقیف خواهد شد. چنانچه مال مذکور قابل تجزیه نباشد، تمام آن توقیف میگردد و اگر مال توقیفی تکافوی طلب محکوم له را ننماید به درخواست محکوم له از اموال دیگر محکوم علیه تا سقف ارزش خواسته، توقیف خواهد شد. از جهت توقیف مال محکوم علیه، دادورز یا مأمور اجرا مواجه با محدودیت های قانونی است. در ماده ۶۵ ق.ا.ا.م قانونگذار اموالی را که قابل توقیف نمی باشند، احصا نموده است این اموال عبارتند از:
۱ ـ لباس، اشیاء و اسبابی که برای رفع حوایج ضروری محکوم علیه و خانواده او لازم است.
۲ ـ آذوقه موجود به قدر احتیاج یک ماهه محکوم علیه و خانواده او
۳ ـ وسایل و ابزار کار ساده کسبه و پیشه وران و کشاورزان
۴ ـ اموال و اشیایی که به موجب قوانینمخصوصغیرقابل توقیف میباشند.(مانند وسایل اختصاص یافته برای کشاورزی) موضوع ماده ۱۷ ق.م
۵ ـ تصنیفات، تألیفات و ترجمه هایی که هنوز به چاپ نرسیده، بدون رضای، مصنف و مؤلف و مترجم و در صورت فوت آن ها، بدون رضایت ورثه یا قائم مقام آنان (تبصره ذیل ماده ۶۵ ق.ا.ا.م)
علاوه بر محدودیتهای قانونی فوق در ماده ۵۲۳ ق.آ.د.د.ع.امصوب سال ۱۳۷۹، اجرای رأی از مستثنیات دین اموال محکوم علیه ممنوع میباشد و در ماده ۵۲۴ قانون مذکورمستثنیات دین عبارتند از:
الف) مسکن مورد نیاز محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی با رعایت شئون عرفی.