جدیدترین مطالعه در زمینه ارتباط این تنوع آلل APO4 با بیماری آلزایمر ، در سال ٢٠١۴ صورت گرفته است و در آن حجم نمونه ای به تعداد ۶٧٧٧ شرکت کننده مورد بررسی قرار گرفتند و پس از انجام آنالیزهای آماری لازم ارتباط معنادار آلل ۴ با بیماری آلزایمر دیررس شناخته شد (۰۰۱/۰ Pvalue≤) .
جمع بندی سوابق مطالعاتی فوق بیانگر وجود ارتباط معنیدار تنوع آلل APO4 و بیماری آلزایمردر اکثر جمعیتهای مورد بررسی است.
بررسیهای صورت پذیرفته در خصوص ارتباط ژن MAPT و جهشهای آن در ابتلا به آلزایمر بیانگرآن است
که :
ازکورا و همکاران در سال ۱۹۹۹: در مطالعه ای در جمعیت اسپانیا بر روی پلی مورفیسم C/G در ناحیه پروموتری در ارتباط با بیماری آلزایمر .در این مطالعه ۷۴ فرد مبتلا به بیماری آلزایمر و ۱۹۵ فرد سالم ,در این پلی مورفیسم , مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه ارتباط معناداری بین این پلی مورفیسم و بیماری آلزایمر یافت نشد (Pvalue ≤۰/۰۵۲۷ ) (٣١).
لیز و همکاران در سال ۲۰۰۱: ژن تائو در بیماری PSP دارای سه پلی مورفیسم است که دو پلی مورفیسم در پروموتر (A/G در موقعیت ۴۴- و C/G در موقعیت ۲۲۱-) و یک پلی مورفیسم در اینترون شماره ۱(G/A در موقعیت ۳۰۹) آن میباشد که حاصل این پلی مورفیسم ایجاد دو هاپلوتایپ H1p و H2 است که هاپلوتایپ H2p با pvalue≤۰/۰۰۰۲۱۷ با بیماری PSP در ارتباط میباشد. از آنجا که ژن تائو در بیماری آلزایمر حائز اهمیت است این تغییر پروموتری دیده شده در پروموتر تائو در بیماری PSP ممکن است در بیماری آلزایمر نیز مهم باشد (٣٠).
کانراد و همکاران در سال۲۰۰۲:در مطالعه ای بررسی کردند ژن سایتوهین STH)) دارای پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی است که G7R نامیده و با هاپلوتایپ تائو در ارتباط است(٢٨).
رادمیکرز و همکاران در سال ۲۰۰۳: در مطالعه ای بررسی کردند که ژن MAPT با بیماری آلزایمر ارتباط معناداری دارد و باید به عنوان یک ژن کاندید برای بیماری آلزایمر خانوادگی و اسپورادیک در نظر گرفته شود (٢۶).
مایر و همکاران در سال ۲۰۰۵: گزارش کردند که هاپلوتایپ H1c از ژن MAPT با ریسک ابتلا به بیماری آلزایمر دیررس ارتباط معناداری دارد. این مطالعه بر روی ٣۶٠ نمونه بیمار با سن بالای ۶۵ سال و ٢۵٢ نفر به عنوان گروه کنترل انجام شده است (٢٧).
کفری و همکاران در سال ۲۰۰۷: در مطالعه ای بررسی کردند در تمامی طول لوکوس ژنومی MAPT دو هاپلوتایپ شناسایی شده اند که این هاپلوتایپها را H1 و H2 مینامند که واریانتهای H1 با بیماری آلزایمر در ارتباط میباشد (٢٩).
کواک و همکاران در سال ۲۰۰۸: نشان دادند که جهش در ناحیه آلل G/A (rs242557) باعث افزایش بیان ژن MAPT و ساختار غیرطبیعی آن میشوند. در نتیجه به جای میکروتوبولها به میکروفیلامنتها متصل میگردد و این موجب بیماری آلزایمر میگردد. همچنین نویسنده اشاره دارد به این موضوع که هاپلوتایپهای H1/H2 از ژن MAPT با عملکرد پلی مورفیسمهای موجود در ژن GSK3B و افزایش ریسک ابتلا به آلزایمر در ارتباط است(٢۴).
لیو و همکاران در سال۲۰۱۳: در این مطالعه ارتباط پلی مورفیسم ( rs 242557) در ژن MAPT با بیماری آلزایمر دیررس بررسی شده است و ارتباط معناداری بین این پلی مورفیسم و بیماری آلزایمر وجود داشته و به عنوان یک ریسک فاکتور برای بیماری آلزایمر دیررس معرفی شده است (٢۵).
جدیدترین مطالعه در زمینه ارتباط این پلی مورفیسم با بیماری آلزایمر ، در سال ٢٠١۴ صورت گرفته است و در آن حجم نمونه ای به تعداد ١۴١ نفر بیمار و ١٧٩ نفر کنترل (شاهد ) شرکت کننده مورد بررسی قرار گرفتند و پس از انجام آنالیزهای آماری لازم ارتباط معنادار این پلی مورفیسم با بیماری آلزایمر دیررس شناخته شد (۰۲/۰ Pvalue≤)
فصل سوم:
مواد و روشها
١-٣: روش شناسی تحقیق
١-١-٣ : نوع مطالعه
روش تحقیق توصیفی مقطعی از نوعCase-serries می باشد و با توجه به اینکه دسترسی به بیماران آلزایمری قطعی مشکل بوده و نیز تغییرات مورد بررسی MAF(Minimum Allele frequency) مشخص در جمعیت ایرانی ندارند لذا نهایتا تحقیق به صورت Case Serries صورت پذیرفته و حداقل امکان موجود و جامعه در دسترس ۵۰ بیمار تعیین گردیده است که امکان دسترسی داشته باشد..
٢-١-٣ : جامعه آماری
بیماران مبتلا به آلزایمر، بستری در مرکز نگهداری ( نورسته) و سایر مراکز همکار مورد ارزیابی اولیه قرار گرفته و پس از بیماری یابی و تائید بیماری توسط متخصص اعصاب و روان، مشاوره و ثبت اطلاعات پرسشنامه طرح تحقیقاتی از طریق مصاحبه با خانواده بیمار و مطالعه پروندهی بیمار انجام یافته و افراد کاندید برای بررسی انتخاب میگردند که پس از کسب رضایت اولیاء و همراهان با نمونه گیری از افراد مبتلا و در صورت امکان خانوادهی آنان به میزان cc ۵ خون حاوی ماده ضد انعقاد EDTA، استخراج DNA صورت پذیرفته و با بهره گرفتن از دستگاه نانودراپ کیفیت سنجی نمونهها انجام پذیرفته و از هر بیمار حداقل ١٠٠ میکرولیتر DNA تهیه گردیده و جهت بررسی مولکولی استفاده میگردد
٣-١- ٣: معیار DSM-Ⅳ
DSM ،در واقع کتابی است که اولین بار در سال ١٩۵٢ توسط Psychiatric Association American به عنوان معیاری برای تشخیص ناهنجاریهای ذهنی به چاپ رسید و ناهنجاری های جدید به تدریج به آن افزوده شد . آخرین نسخه این کتاب ، در سال ١٩٩۴ به چاپ رسید که در ایالات متحده و بسیاری از نقاط جهان توسط پزشگان و محققین ، به عنوان یک معیار تشخیصی مورد استفاده قرار میگیرد. DSM-Ⅳ تنها به عنوان معیار تشخیصی پس از معاینه مورد استفاده قرار میگیرد و فاقد راهنمایی جهت نحوه معاینه و یا درمان است. یکی از کاربردهای این معیار ، در اهداف تحقیقی است. در مطالعات متمرکز بر یک بیماری خاص، افرادی که دارای علائمی مطابق با معیارهای . DSM-Ⅳ برای آن بیماری خاص ، هستند به عنوان بیمار وارد مطالعه میشوند.
معیارهای . DSM-Ⅳ برای تشخیص زوال عقل از نوع آلزایمر :
الف- بروز نقصهای شناختی که عبارتند از :
١- نقص در حافظه که به صورت نقص در یادگیری اطلاعات جدید و یا یادآوری اطلاعات یاد گرفته شده قبلی است .
٢-یک یا دو نقص شناختی مانند : عدم توانایی در سخن گفتن[۸۱] ، عدم تشخیص افراد و اشیاء با وجود سالم بودن حواس[۸۲] و عدم انجام فعالیتهای حرکتی با وجود سیستم حرکتی سالم [۸۳]
ب- نقصهای شناختی مذکور در الف-١ و الف-٢ ، باعث نقصانهای قابل توجهی در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد و تنزل او از جایگاه قبلش می گردد.
پ -بیماری آغاز تدریجی داشته و تا تنزل شناختی ادامه می یابد.
ت- نقصهای مذکور در الف-١ و الف-٢ به واسطه عوامل زیر نیستند :
١- شرایطی از سیستم عصبی مرکزی که سیبب نقص پیشرونده در حافظه و شناخت میشوند مانند بیماری های مغزی عروقی ، پارکینسون ،هماتوم زیر سخت شامه ، زوال عقلی ناشی از هیدروسفالی و تومور مغزی .
- شرایط سیستمیک که از عوامل ایجاد زوال عقل به شمار می آید مانند : کم کاری تیروئید ، کمبود ویتامین B یا اسید فولیک ، کمبود نیاسین ، کلسیم بالا ، سیفیلین سیستم عصبی مرکزی و عفونت HIV .
٣-شرایط القایی توسط یک ماده خاص .
ث-نقصانها منحصرا در یک دوران روان آشفتگی رخ نمیدهد.
۴-١-٣ : معیارهای انتخاب بیماران
تشخیص بیماری با معیار DSM-Ⅳ ،سن بالای ۶۵ سال و امضای فرم رضایت نامه توسط بیمار یا قیم وی به عنوان معیار ورود مطالعه محسوب میشدند. سن کمتر از ۶۵ سال ، وجود هر گونه بیماری نورولوژیک یا روانپزشکی همراه ،وجود سابقه خانوادگی و عدم تمایل به همکاری از طرف بیمار و یا قیم وی به عنوان معیار خروج برای انتخاب بیماران در نظر گرفته شدند.
۵-١-٣: روش جمع آوری داده ها
اطلاعات افراد حاضر در مطالعه از طریق مراجعه حضوری به مراکز ذکر شده ، گردآوری شد.بخشی از داده ها از طریق مصاحبه با افراد یا پرسنل شاغل در مراکز و بخشی نیز از پرونده آنها بدست آمد. داده های حاصل از آزمونهای مولکولی نیز در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت شد.
۵-١-٣: تعریف عملیاتی متغیرها و مقیاس اندازه گیری
مقیاس | روش اندازه گیری | تعریف علمی - عملی | متغیر کیفی | متغیر کمی |