اهداف فرعی:. 8
1-5- فرضیه های پژوهش 8
1-6- تعاریف مفهومی متغیرها 9
1-7- تعاریف عملیاتی متغیرها 9
فصل دوم : پیشینه پژوهش. 10
2-1-قصه گویی 11
2-1-1-تعریف قصه گویی 12
2-1-2 اهداف و ارزش های قصه گفتن 13
2-1-3-کاربردهای روانشناختی قصه 15
2-1-4- فنون قصه درمانی 20
2-1-5- فواید قصه گویی 26
2-1-6- قصه برای کودکان دبستانی. 26
2-1-7 ویژگی های قصه. 26
2-2-پرخاشگری. 28
2-2-1-تعاریف پرخاشگری 28
2-2-2-انواع پرخاشگری. 29
2-2-3-مبانی نظری پرخاشگری. 30
2-2-3-1- تئوری رفتار غریزی فروید. 30
2-2-3-2- نظریه ناکامی – پرخاشگری 31
2-2-3-3- نظریه یادگیری اجتماعی. 31
2-2-3-4- دیدگاه شناختی. 32
2-2-3-5- نظریه پرخاشگری – پرخاشگری 32
2-2-3-6-نظریه لورنز 32
2-2-4- عوامل موثر بر پرخاشگری کودکان و نوجوانان 32
2-2-5- اضطراب و پرخاشگری 36
2-2-6- عوامل زیست شناختی موثر بر پرخاشگری. 36
2-2-7- درمان پرخاشگری 37
2-2-8- روش های پیشگیری از خشونت کودکان و راهکارهایی جهت کاهش پرخاشگری. 38
2-3-پیشینه پژوهش 45
2-3-1- پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور. 45
2-3-2- پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور 46
فصل سوم : روش پژوهش 47
3-1- طرح پژوهش. 48
3-2متغیرهای پژوهش 48
3-4-نمونه آماری پژوهش و روش نمونه گیری 49
3-5- ابزار پژوهش. 49
3-6- روش اجرا. 49
3-6-1-پیش آزمون 49
3-6-2-ساختار جلسات قصه درمانی و اصول به کار گرفته شده در این جلسات : 50
3-6-3- پس آزمون 50
3-7- روش های آماری تحلیل داده ها 51
فصل چهارم: یافته های پژوهش. 52
4-1یافته های توصیفی. 54
4-2- تحلیل استنباطی 58
فصل پنجم :بحث و نتیجه گیری. 64
5-1- بحث و تفسیر نتایج. 65
5-2-محدودیت ها 67
5-3- پیشنهادات. 68
5-3-1- پیشنهاد پژوهشی. 68
5-3-2- پیشنهادات کاربردی. 68
فهرست منابع. 69
پیوست76
چکیده لاتین.78
مقدمه
فراهم آوردن زندگی عادی و پرورش توانایی های لازم در کودکان نه تنها مستلزم امکانات آموزشی و روانشناختی در جامعه است بلکه متضمن نوعی فلسفه اجتماعی است که در آن کودکان افرادی به شمار آیند که به خودی خود و فارغ از هر قصد و غرض دیگری ارزشمند هستند . امروزه این دیدگاه نسبت به کودکان را بدیهی می پنداریم و بعد از قرن ها درک نادرست از کودکان به مشکلات بهداشت روانی و نیاز های آنان توجه بیشتری داریم و دراین راه با روش های گوناگون علمی در صدد رفع مشکلات روانشناختی کودکان هستیم .
با توجه به اینکه دوران کودکی سالهای مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان جهت مداخله به موقع و پیشگیری از بروز مشکلات عاطفی اجتماعی و تحصیلی آنان در آینده است ، مداخله به هنگام و اصلاح رفتارهای ناسازگار کودک در این دوره حساس موجب افزایش مهارت های اجتماعی و محبوبیت نزد همسالان و بزرگسالان می شود و کودک را برای پذیرش مسئولیت های آتی آماده می سازد ( ایزدی، برجعلی ، دلاور و اسکندری 1389 ).
در این میان پرخاشگری یکی از شایعترین مشکلات کودکان و یکی از دلایل ارجاع دادن آنان به روان درمانگران است ( سوخودولسکی[1] ، کاسینوف[2] و گرمن[3] 2004 به نقل از بهرامی 1386 ).
پرخاشگری کودکان را در معرض خطر مشکلات رفتاری بعدی قرار می دهد. پرخاشگری زود رس پیامدهای منفی ثابت شده ای دارد که عبارتند از : عدم پیشرفت کافی تحصیلی، ترک تحصیل زود رس، سوء مصرف دارو و بزهکاری نوجوانی (گراهام[4] و هوهن[5] 1995). پرخاشگری مفرط اغلب یکی از علل روابط ضعیف با همتایان است. کودکان پرخاشگر در خطر ایجاد تعامل منفی با بزرگسالان در محیط خانه و مدرسه نیز قرار دارند . مدت زمانی که معلمان در تعامل منفی با کودکان پرخاشگر می گذرانند از کودکان ناپرخاشگر بیشتر است و رفتار پرخاشگرانه را بیشتر از سایر مشکلات کلاسی بر هم زننده نظم ذکر می کنند .
رفتار پرخاشگرانه با افزایش شکست تحصیلی نیز مرتبط است . با گذشت زمان کودکان پرخاشگر معمولا رفتار تخاصم آمیز بیشتری از معلمان و همتایان خود انتظار دارند (تراچ تن برگ و بایکن 2004).
شناخت مشکل پرخاشگری کودکان خردسال و مداخله به هنگام می تواند از ادامه این رفتار جلوگیری کند (گودین[6] ، پیسی [7] و گریس[8] 2003 به نقل از بهرامی 1386 ) از سویی یافته های به دست آمده از پژوهش ها نشانگر آنند که کودکان پرخاشگر در بزرگسالی هم به پرخاشگری تمایل دارند (کازدن[9] 1997، برگس[10] 1999 کریک[11] ، کاساس[12] و ماشر[13] 1997به نقل از حسینی انجدانی 1387)
رفتارهای پرخاشگرانه تاثیرات بلند مدت و جبران ناپذیری بر کودکان دبستانی بر جا می گذارد مانند خود پنداره ضعیف و افسردگی (ماسوریا[14] ، هاشیموتو و تویچی[15] 2009 به نقل از شهیم 1386 ).
امروزه چه در درمان های پزشکی و چه درمان های روان شناختی دو اصل فوریت و نزدیکی ارائه خدمات امری پذیرفته شده است . فوریت به این معنا است که بعد از مشاهده یک بیماری یا اختلال روان شناختی خدمات مناسب در کوتاه ترین زمان ممکن ارائه شود .چرا که اگر یک اختلال عاطفی – رفتاری در دوران کودکی درمان نشود به تدریج به مشکل شدید جدی و مزمنی تبدیل خواهد شد که درمان آن به هزینه و وقت بیشتری نیاز خواهد داشت . اصل نزدیکی نیز بیانگر این است که این خدمات باید در نزدیک ترین مکان ارائه شود . از این رو می توان نتیجه گرفت که ارائه این خدمات در مقطع ابتدایی اجتناب ناپذیر است. (کیمیای1387).
در سه دهه گذشته تلاش های پژوهشگران و درمانگران منجر به معرفی درمانهای اثر بخش گوناگونی شده است مانند استفاده از تکنیکهای شناختی – رفتاری (آموزش خود آموزی – حل مسئله – استفاده از ادبیات قصه و قصه درمانی ) ( شهیم 1385).
از شیوه های موثر در آموزش و پرورش کودکان روش های غیر مستقیم پرورش می باشد که در این راستا اهمیت و جذابیت قصه گویی برای کودکان در متون مختلف و از منظر صاحب نظران بیان شده است (بهرامی 1386).
قصه یا داستان به نوشته ای گفته می شود که فکر نویسنده در قالب حکایتی به خواننده عرضه شود . خواه داستان جنبه تخیلی و غیر واقعی داشته باشد و خواه واقعیت های زندگی را با تخیل همراه کرده باشد (آخن باخ و رسکورلا ترجمه مینایی 1390 ).
ادبیات کودکان ارتباط دهنده کودک با جهان ناشناخته آینده است و در حال حاضر سعی بر آن دارد تا به دور از پند و اندرزهای اخلاقی و شعارهای سیاسی و اجتماعی به کودکان کمک کند تا به تدریج در جهان در حال تغییر پیرامون خود نقش حساس و سازنده ای ایفا کنند (اسلامی 1379).
ادبیات داستانی قادر است از نخستین سالهای زندگی تا واپسین لحظه های حیات به آدمی در شناخت خود و جهان پیرامونش یاری رساند و تجربه های محدود او را وسعت بخشد و گاه پیامدهای آن چنان است که می تواند منجر به تغییر رفتار گردد (بهرامی 1384 ).
در فرایند قصه درمانی اینکه به طور کامل تجربیات فرد تحت تاثیر قرار گیرد باید در سه فعالیت در گیر شود : ارزشیابی دوباره – نسبت دادن معنا – و وحدت دادن به تجربیات در حیطه زندگی .
تاثیر قصه گویی در درمان اختلال روانشناختی کودکان روش موثری در آموزش و کاهش نشانه های اختلال اضطراب بوده است ( پریرخ و امجدی ).
تاثیر قصه گویی در درمان افسردگی کودکان و کاهش علائم افسردگی کودکان موثر بوده است. (شیبانی یوسفی لویه دلاور و غفاری 1385).
1-2- بیان مساله
به طور کلی خانواده کودک پرخاشگر به لحاظ داشتن کودکی متفاوت با سایر کودکان با مشکلات فراوانی در زمینه نگهداری آموزش و تربیت آنها روبروست (گودوین 2003 به نقل از شهیم 1386 ). حضور کودک پرخاشگر در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد .کودک بر اثر تعارض های شدید میان اعضای خانواده کل خانواده را درگیر بحران می کند. مراقبت مداوم از کودک پرخاشگر اغلب برای والدین استرس زا است زیرا این دشواری های کودکان به طور اجتناب ناپذیری بر زندگی آنها اثر می گذارد ( بهرامی 1384 ).
کودکی که پرخاشگری دارد ممکن است مکررا به مشاجرات لفظی ناسزاگویی دادو فریاد و انتقاد از کودکان دیگر اقدام کند یا با نحوه صحبت خود سبب سر افکندگی و ایجاد احساس حقارت و گناه درسایر همسالان گردد. ممکن است به شکل کتک کاری ، گلاویز شدن، هل دادن ، تکان دادن ، پرتاب اشیاء به سوی دیگران و مشت بازی به دیگران صدمه بزند. مشاهده شده که برخی کودکان پرخاشگر هر سه دقیقه یکبار پرخاشگری کلامی و هر هشت دقیقه یکبار به پرخاشگری فیزیکی اقدام کرده اند (دولان[16] و همکاران 1993 پپلر و کریگ 1995 ).
پرخاشگری کودکان را در معرض خطر مشکلات رفتاری بعدی قرار می دهد . عدم پیشرفت کافی تحصیلی – ترک تحصیل زودرس ، سوء مصرف دارو و بزهکاری نوجوانی ( گراهام و هوهن 1995 ). کودکان پرخاشگر در خطر ایجاد تعامل منفی با بزرگسالان در محیط خانه و مدرسه نیز قرار دارند مدت زمانی که معلمان در تعامل منفی با کودکان پرخاشگر می گذرانند از کودکان ناپرخاشگر بیشتر است و رفتار پرخاشگرانه را بیشتر از سایر مشکلات کلاسی بر هم زننده نظم ذکر می کنند رفتار پرخاشگرانه با افزایش شکست تحصیلی نیز مرتبط است ( تراچ تن برگ و بایکن ).
این مسائل همگی بر والدین فشارهایی وارد می کنند که سبب بر هم خوردن آرامش و یکپارچگی خانواده می شوند و در نتیجه انطباق و سازگاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد (گودوین [17]2003 به نقل از شهیم 1386 ).
عوامل زیادی بر کاهش پرخاشگری تاثیر می گذارند و روش های روانشناختی زیادی برای کاهش پرخاشگری معرفی شده اند. پرخاشگری کودکان را می توان با روش هایی چون قصه درمانی و بازی درمانی تا حد زیادی کاهش داد ( هوارد[18] 1991به نقل از پریرخ و امجدی 1388 ).
افراد بر مبنای مجموعه ای از قصه ها عملکردشان را در جهان و روابط خود با دیگران تنظیم
می کنند و قصه در رفتار کودکان تاثیر گذار است ( فرجاد 1374 ). قصه ها بازنماییهایی از خود جهان و منشهای مختلف را در تعامل با دیگران در بر می گیرند . در درون قصه ها منشهای متنوع معانی رویدادها را به بحث می گذارند ( دیمانجیو و همکاران 2003 به نقل از امین دهقان و پریرخ 1384 ).قصه گویی یکی از کارکردهای روان شناختی پایه است . همه ما تجربه های خود را به شکلی با قصه سازمان می دهیم تا به این ترتیب به رویدادها معنی بدهیم و در خصوص موقعیتهایی که پیش خواهد آمد پیش بینی و فعالیتهای خود را هدایت کنیم ( سالواتور و دیماجیو[19] 2004 به نقل از اسلامی 1379 ). تحقیقات زیادی در حوزه کاهش افسردگی – اضطراب کودکان با قصه درمانی صورت پذیرفته است که موید تاثیر قصه درمانی بر کاهش علائم اختلالهای فوق بوده است . پژوهش حاضر به دلیل مشکلاتی که پرخاشگری در کودکان دبستانی ایجاد می نماید و به دلیل اینکه پژوهش های کمی به بررسی تاثیر قصه درمانی بر کاهش علائم پرخاشگری کودکان دبستانی اختصاص یافته است سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا قصه درمانی پرخاشگری را در کودکان دبستانی کاهش می دهد؟ و آیا قصه درمانی بر کاهش علائم پرخاشگری کودکان دبستانی موثر است؟
1-3- اهمیت و ضرورت مساله
درسالهای اخیر نگرانی های گسترده ای در مورد موضوعات مرتبط با پرخاشگری کودکان در بین والدین معلمان و دیگر افرادی که با کودکان سرو کار دارند به وجود آمده است . این موضوعات شامل نقش و تاثیر خشونت در رسانه ها بر رفتار کودکان رفتار پرخاشگرانه کودکان نسبت به والدین معلمان همسالانشان و زورگویی در مدارس می باشد.
پرخاشگری در سالهای اولیه زندگی خصوصا اولین سالهای ورود به مدرسه باعث بوجود آمدن مشکلات بسیاری از جمله خود پنداره ضعیف طرد از سوی همسالان عملکرد ضعیف تحصیلی و همچنین مشکلاتی در بزرگسالی می شود(رجب زاده موسوی بیاضی 1390)