کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



پرسشنامه بوده است. در این تحقیق؛ چهار سبک پوشش از یکدیگر متمایز شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مصرف رسانه ای، سرمایه اقتصادی و فرهنگی و هویت فردی و اجتماعی و سلیقه بر سبک پوشش زنان مؤثر است.
واژگان کلیدی:
سبک پوشش، حجاب، سلیقه، هویت ، مصرف ،سرمایه فرهنگی ، سرمایه اقتصادی
مقدمه :
در دنیای روابط کوتاه و مقطعی امروزی، افراد بیش از آن که خود را به سبب تفاوت ها و یا شباهت هایی در ویژگی های انتسابی و اکتسابی بشناسند،خویشتن را با ویژگی های ظاهری و قابل رویت شناسایی می کنند و ظاهر هر فرد بیش از پیش ،نشان دهنده ی هویت فردی و شخصی او به شمار می رود.(تنهایی،27:1388)
از دیدگاه نتلسون و واتسون[1]،شاید اولین امر یقینی این باشد که همه ی ما بدن هایی داریم که در تمام لحظات ما را همراهی می کنند و لذا همه ی تجارب ما منوط به بدن هایمان است.بدن بخش بیولوژیکی وجود ماست و لباس یعنی عنصری فرهنگی که همواره آن را همراهی می کند،خود بخشی از این تجربه زیسته است.(سیار پور،6:1386)
کارکرد لباس ،درجوامع سنتی حفظ امنیت وحفاظت از بدن در محیط زیست او بوده است.چنین کارکردی درطول سالیان حفظ شده اما با پیچیدگی جوامع وگسترش روزافزون ارتباطات وفرهنگ ،کارکردهای دیگری بدان افزوده شده که درک آن ها درگرو درک فرهنگ جوامع است.در کشور ما نیز لباس از منابع گوناگونی متاثر بوده و همواره شبکه های مفهومی درهم تنیده ای در طول تمدن و فرهنگ بر آن تاثیر گذار بوده و توانسته تا حد بسیار زیادی آن را از وضعیت محلی و سنتی و بومی خارج کند و شرایط را به گونه ای رقم بزند که اکنون شاهد آن هستیم.مثلا بخشی از آن ؛ تحت تاثیر خواسته ها و اغراض سیاسی حکومت ها بوده و همواره ایدئولوژی های دولت و حکومت ها تاثیر مستقیم و غیر قابل انکار بر آن داشته است.بخشی دیگر از این تاثیر پذیری را بایددر اعتقادات دینی و مذهبی مردم یافت .زیرا در دین اسلام – که در جامعه ی ما دین اکثریتی است-پوشاندن تن و بدن به ویژه در مورد زنان از اهمیت فوق العاده ای بر خوردار و همواره امری تاثیر گذار در انتخاب مردم بوده است.(قنبری،10:1385)
در جامعه امروزی ایران، که از سویی مؤلفه های سنت هنوز با شدت و قوت زیادی در سبک زندگی نقش می آفرینند و از سوی دیگر برخی از خصوصیات جامعه مدرنیته و برخی از مؤلفه های فرهنگی جهانی وارد فضای زندگی شده است ، سبک پوشش در بین زنان، به عنوان کسانی که بیش از همه ،این تغییرات را نشان می دهند؛مورد مطالعه قرار می گیرد.در این تحقیق کوشش شده سبک پوشش و عوامل موثر بر آن بر اساس نمونه ای خاص از زنان تحلیل شود.
در پایان بر خود فرض می دانم، از توجه و راهنماییهای ارزشمند استاد گرامی سر کار خانم “دکتر مژگان عظیمی هاشمی ” با سمت استاد راهنما و همچنین استاد گرانقدر جناب آقای “دکتر نادر صنعتی شرقی” با سمت استاد مشاور که در سراسر مراحل پژوهش با دلسوزی و صرف وقت ،جریان پژوهش را دنبال و در صورت لزوم مسیر پژوهش را اصلاح کرده اند ؛با احترام و تقدیر یاد کنم.
همچنین در مراحل مختلف انجام پژوهش، کارشناسان مختلفی،همکاریها و همیاریهای ارزنده ای مبذول داشته اندکه بجاست از تمامی آنان به ویژه از خانمها مریم اسکافی، سپیده طاهری ، شهره مجمع ، فاطمه سیارپور و آقایان دکتر مجدی وغلامرضا بابایی صمیمانه تشکرکنم.
1-1 بیان مساله:
با ورود انسان به زندگی اجتماعی و توسعه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و شکل گیری عقاید دینی که مولفه های سازنده تمدن بشری می باشند. پوشاک، نوع رنگ ،جنس، شکل و سبک دوخت، زمینه ی فرهنگی یافت و کارکرد اجتماعی و فرهنگی نمادین آن برجسته شد.(جمالی زاده،71:1388)
بر این مبنا ، پوشش در هر دوره ای از تاریخ بشر اشکال متنوعی به خود گرفته است. پوشش زمانی تنها وسیله ای برای رهایی انسان از گرما و سرما به حساب می آمد.اما به مرور زمان و با گسترش تکنولوژی ،پوشش نیز دستخوش تغییرات بسیاری شد. و دوره ای آغا ز شد که پوشش و لباس تبدیل به وسیله ای برای زیبا تر شدن ،جلوه نمودن و مشخص نمودن جایگاه و پایگاه طبقاتی افراد و در بسیاری از مواقع مذهب افراد شده بود.(قنبری،2:1385)
کریک[2](2005) و مکوی[3](2000) عنوان می کنند که؛ پوشاک می تواند ابزاری برای اجتماعی شدن و کنترل اجتماعی و از طرف دیگر برای رهایی از محدودیت های فرهنگی بشمار آید. در این موردمی توان در ایجاد سبک های خرده فرهنگی[4] پوشاک در نیم قرن گذشته اشاره کرد.(کری و باون،32:2006)
از نظر گانتز[5](1995) زنان و دختران جوان با نیت جست و جوی هویت به ویژه هویت جنسیتی دست به آفرینش سبک می زنند و گاهی از زنانگی به مثابه تغییر قیافه[6] بهره می گیرند.سبک گاهی انطباقی و مواقعی برای مقاومت است و می تواند تجربه ای زیبا شناسانه و خلاق نیز باشد.به نظر گانتز بدن و سطوح آن فرصت هایی برای نوآوری عرضه می کند و لباس امکانات تغییر شکل خود را به زنان می بخشد به طوری که آنان می توانند خودشان و نقش زنانه ای که فرهنگ مرد سالار به آنان نسبت داده است را تجربه کنند.(ذکایی ،81:1386)
با مراجعه به کتب موجود در زمینه پوشش می توان مدعی شد که یکی از اصلی ترین حوزه های تغییر پذیر و تغییر ساز در جهان پوشاک بوده است.(شهشهانی،25:1374)در این بین پوشش زنان دستخوش تغییرات بسیار بیشتری نسبت به مردان شده است. هر روز مدل ها و طرح هایی برای زنان به بازار عرضه می شود که منجر به جلب و جذب هر چه بیشتر زنان به مصرف گرایی شده است.(قنبری،5:1385)
در مجموع این گونه می توان عنوان کرد که با فرارسیدن دنیای جدید،برخی از انواع نمادهای ظاهری و کردارهای بدنی اهمیت خاص یافته اند.در بسیاری از عرصه های فرهنگی پسامدرن، نمای ظاهری بدن تابع استاندارهای ثابتی بر معیارهای سنتی می باشد و سبک و انتخاب لباس تا اندازه ای ابزاری برای انتخاب فردیت بوده است.(نیک زاده،1383) به نظر لایس دوره اخیر مدرنیته فرهنگ بصری و نمایشی است. (آزاد ارمکی و چاوشیان،59:1381)
بنابراین سبک پوشش برای اثبات فردیت و قوه تمیز و تشخیص سرمایه فرهنگی[7] مصرف کننده و راهی برای بنا ساختن تمایز او با دیگران است. همچنین لباس افراد از اولین ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می شود.(حمیدی وفرجی،66:1386)
همانطور که عنوان شد ،گذر از جامعه مدرن یا پیچیده تغییرات اساسی و بنیادی در عرصه های اجتماعی جوامع به وجود آورده است.در این رهگذر نیز جامعه ایرانی به لحاظ فرهنگی همواره متنوع بوده است .هر چند که در تاریخ ایران از برهنگی جسمی (بی حجابی کامل از نوعی که در فرهنگ ها و جوامع غربی می بینیم ) خبری نیست ،اما نوع و نحوه پوشش لباس دچار تغییراتی عمده شده است(شهشهانی،4:1374)با ورود اسلام به ایران،پوشش ایرانیان نیز تا حدی دستخوش تغییراتی شد و در طرح ها و تزئینات آن از هنر اسلامی نیز تا حدی استفاده شد.در عصر پهلوی یکی از اصلی ترین تلاش دولت مردان کشف حجاب و نوسازی فرهنگی و اجتماعی از طریق تغییر پوشش بوده است.تاکید بیش از اندازه دولت مردان دوره ی پهلوی اول موجب شکل گیری مقاومت فرهنگی و دینی مردم در این زمینه شد.این معنی به صورتی دیگر در جمهوری اسلامی خودنمایی کرده است .تاکید زیاد بر یک نوع پوشش موجب شده تا مقاومت اشاره شده به صورت دیگر خودنمایی کند.در نهایت ،در زندگی مردم تنوع پوشش و آرایش به وجود آمد. (بهاروزارع،30:1388)
به گفته «هلن واتسون»[8] ، از دیدگاه مفسران غربی، هیچ شکلی از لباس، مانند حجاب، این قدر موضوع مناقشه نبوده است (واتسون، ۱۳۸۲: ۳۱۱). وی اظهار می‌دارد که مسأله پوشش و حجاب، جایگاه ویژه‌ای در مباحث روز دنیا درباره فرآیند جهانی شدن و پست مدرنیته دارد، به طوری که مرزهای فرهنگی بین شرق و غرب و مسلمان و غیرمسلمان را درنوردیده است و شامل مباحث و نظریات مناقشه برانگیز و پرطمطراقی است که بر مسائل پسامدرنی از قبیل سبک ، نمادشناسی مصرف‌گرایی و مسائل قدرت و باز‌نمود آن استناد می‌کند. مسأله زنان، یکی از پیچیده‌ترین مسائلی است که هم اکنون جامعه ایران با آن مواجه است و احتمالاً دامنه این مسأله در آینده گسترده‌تر نیز خواهد شد، بنابراین عدم توجه به پیچیدگی مسأله و برخورد ساده‌انگارانه با آن، امکان دارد به نتایج عکس منجر شود. «پدیده حجاب و پوشش از سه منظر دینی، هویتی و سیاسی قابل بررسی است؛ چرا که از یک سو دستور اکید و صریح دین مبین اسلام است و از سوی دیگر نماد فرهنگ و هویت ایرانی می‌‌باشد و به همین خاطر است که همواره ظرفیت سیاسی شدن را داشته است» (ذوالفقاری، ۱۳۸۵: ۶۹).
بررسی پیشینه های تحقیق نشان می دهد که در جوامع غربی به این پدیده به عنوان یک مسئله و ضرورت توجه نمی شود ،بلکه صرفا جنبه شی انگارانه آن مورد توجه قرار گرفته است.عمده پژوهشهای صورت گرفته در داخل کشور نیز در ده های گذشته به پوشش صرفا از منظر دینی و در دهه های اخیر جزیی از مباحث سبک زندگی، مدیریت بدن،مدیریت ظاهر نگریسته شده و به عنوان یک موضوع مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است و خلأ این موضوع تحقیقی به صورت مستقل توسط محقق احساس می شد.
شهر مشهدنیز نیز به عنوان کلان شهری که در معرض تغییرات حاصل از مدرنیته بوده و هست،در دهه های اخیر ،دستخوش دگرگونی های ارزشی و رفتاری شده است.گسترش رسانه های گروهی و تبلیغات وسیع ، این تغییرات را تسریع نموده اند. در این دهه ها زنان که هم حضور بیشتری در عرصه های شغلی و تحصیلی یافته اند و هم در اثر تغیر سبک زندگی ،غالبا مسئولیت خرید و تهیه اقلام مصرفی خانواده را به عهده گرفته اند.بیشتر مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی شده و نحوه حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آنها ،تاثیرات فردی و اجتماعی مهم تری بر جا گذارده است.
هدف از این تحقیق بررسی سبک های پوشش است که زنان در جامعه کنونی ایران از انتخاب پوشاک مَد نظر دارند. در جامعه ما به سبب رواج اعتقادات دینی و وجود دستور حجاب به مثابه الزامی در پوشش زنانه،دو مفهوم پوشش و حجاب تا حدی در هم گره خورده و با هم ادغام شده اند.بنابراین برای پرداختن به سبک پوشش،باید توجه به مفهوم دینی حجاب را هم در نظر گرفت. با توجه به موارد فوق در این تحقیق برآنیم بدانیم چه سبک پوششی در بین زنان مشهد رواج دارد و چه عواملی سبب آن می شود ؟
1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق:
– ضرورت بررسی سبک پوشش ازآنجا ناشی می شود که مطالعه پوشش زنان یک جامعه شناخت لازم را درباره بخشی از فرهنگ آن جامعه میسر می سازد. آشنایی با نوع پوشش زنان ، نگرشها، رفتارها و نمادهای افراد در زمینه زندگی روزمره می تواند تفسیری واقعی از جهت گیری ها و الگوهای رفتاری آنها ترسیم سازد. هم چنین می تواند در درک تحولات و تهدیدات فرهنگی کار ساز باشد و به برنامه ریزان اجتماعی در جهت بهبود ناهنجاریها یاری رساند.
– در جوامع امروزی کارکردهای ساده و اولیه لباس کم رنگ شده و در عوض کارکردهای پیچیده تری مانند خلق هویت [9]و ایجاد تمایز[10] و سبک زندگی [11]برای آن متصور است.جامعه کنونی ایران در فرایند پیچیده جهانی شدن قرار گرفته و نمی تواند راهی کاملا جداگانه در پیش گیرد.اما از سویی این جامعه می خواهد خصایل بومی ،فرهنگی و دینی خود را به فرایندهای جهانی تحمیل کند و درصدد نوعی تلفیق میان این دو امر است.ولی مدتهاست با این قضیه در چالش می باشد که چه الگوی مناسبی را می تواند برای زنان و دختران جوان با انواع سلیقه ها ارائه دهد.(حمیدی،فرجی؛24:1386)
– گسترش رسانه های جمعی، شکل جدیدی از سبک ها و هویت یابی برای زنان پدید آورده که عمدتا در تقابل با فرهنگ معمول جامعه است.
– با رشد سرمایه‌داری، تعداد ماشین‌های تولید افزایش یافت و نیاز به بازارهای بسیار وسیع برای مصرف این ماشین ها بالا گرفت. سودجویان عرصه زیبایی درصدد برآمدند از توده زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه بهره‌برداری کنند و این چنین شد که مُد[12] که جزیی از صنعت پوشاک است از محدوده تنگ ثروتمندان بیرون آمد و فراگیر شد و در روابط اجتماعی بر کل جمعیت زنان تحمیل گردید. (هنسن و رید،1386: 102)
بدیهی است پیامدهای منفی که در بالا ذکر گردید جبران آن در کوتاه مدت میسر نخواهد شد و مستلزم صرف هزینه و زمان در دراز مدت است که اگر به جا و به موقع و با برنامه ریزی به آن توجه شود علاوه بر آن که مانع ایجاد و گسترش پیامدها مخرب و سوء بعدی شده موجب پیشگیری و درمان پاره ای از مسایل مختلف در زمینه های دیگر خواهد شد.لذا هر تحقیقی که بتواند در جهت بهبود و تقویت هنجارهای جامعه کمک کند از اهمیت و ضرورت بسیار برخوردار است.
1-3 اهداف تحقیق:
1-3-1 اهداف توصیفی کلی
– بررسی سبک پوشش زنان در شهر مشهد
1-3-2 اهداف توصیفی جزیی
– شناسایی سبک پوشش در حوزه عمومی
– شناسایی میزان دینداری زنان
– شناسایی میزان سرمایه فرهنگی زنان
– شناسایی میزان سرمایه اقتصادی زنان
– شناسایی هویت شخصی زنان
– شناسایی هویت اجتماعی زنان
– شناسایی ارزشهای زنان نسبت به پوشش
– شناسایی سلیقه زنان در انتخاب پوشش
– شناسایی میزان مصرف پوشاک زنان
– شناسایی میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی زنان
شناسایی ویژگی های سن ،تاهل ،شغل ،میزان تحصیلات زنان مشهد
1-3-3 اهداف تبیینی کلی
تبیین رابطه عوامل با سبک پوشش زنان
1-3-4 اهداف تبیینی جزیی
– تبیین رابطه میزان دینداری زنان با سبک پوشش آنها
– تبیین رابطه میزان سرمایه فرهنگی با سبک پوشش زنان
– تبیین رابطه میزان سرمایه اقتصادی با سبک پوشش زنان
– تبیین رابطه هویت شخصی زنان با سبک پوشش آنها
– تبیین رابطه هویت اجتماعی زنان با سبک پوشش آنها
– تبیین رابطه ارزش های زنان به پوشش با سبک پوشش آنها
– تبیین رابطه سلیقه با سبک پوشش زنان
– تبیین رابطه میزان مصرف پوشاک با سبک پوشش زنان
– تبیین رابطه میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با سبک پوشش زنان
-تبیین رابطه ویژگی های( سن ،تاهل ،شغل ،میزان تحصیلات و . .) زنان با سبک پوشش آنها
1-4 سئوالات تحقیق:
1-4-1 سئوالات کلی
– وضعیت سبک پوشش زنان در مشهد چگونه است؟
– عوامل مرتبط با سبک پوشش زنان در مشهد کدامند؟
1-4-2 سوالات جزیی
– آیا بین متغیر میزان دینداری زنان با سبک پوشش آنها رابطه وجود دارد؟
– آیا بین متغیر میزان سرمایه فرهنگی با سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟
– آیا بین متغیر میزان سرمایه اقتصادی با سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟
– آیا بین متغیر هویت شخصی زنان با سبک پوشش آنها رابطه وجود دارد؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-06] [ 04:08:00 ق.ظ ]




رگرسیون نشان می­دهد که قویترین رابطه(همبستگی)، مربوط به متغیربیگانگی اجتماعی و بعد از آن محرومیت عاطفی بوده و در رده های بعد سابقه خدمت، رشته تحصیلی معلمان و. قرار گرفته­اند. و متغیرهای وارد شده در تحلیل رگرسیون، توانسته ­اند 41 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بی­رمقی اجتماعی را تبیین کنند.
کلید واژه­ها: احساس محرومیت نسبی، بی­رمقی اجتماعی، احساس عدالت اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی، معلمان شهر یاسوج.
فهرست مطالب
عنوان                                                                                              صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
1ـ1ـ مقدمه. 2
1ـ2ـ بیان مسئله. 3
1ـ3ـ اهمیت و ضرورت. 7
1ـ4ـ اهداف. 8
1ـ5ـ سؤالات تحقیق 8
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2ـ1ـ مرور برادبیات تحقیق 11
2ـ2ـ پیشینه تحقیق 11
2-2-1- تحقیقات خارجی 11
2-2-2-  تحقیقات داخلی 13
2ـ2ـ3ـ جمع بندی پایه های تجربی 16
2ـ3ـ بی تفاوتی 17
2ـ3ـ1ـ تاریخچه. 18
2ـ3ـ2ـ بی تفاوتی در اصطلاحات مذهبی و رایج 19
2ـ4ـ نظریه های پژوهش. 19
2ـ5ـ دیدگاه روانشناختی در مورد بی رمقی 20
مسلش و لیتر. 22
2ـ6ـ دیدگاه جامعه شناختی در مورد بی رمقی 23
2ـ7ـ نظریات و اندیشمندان علوم اجتماعی 24
2ـ8ـ نظریه های محرومیت نسبی 37
2ـ9ـ عدالت از دیدگاه فمینیسم ها ودیگر نظریه پردازان. 38
2ـ10ـ نظریات و اندیشمندان روانشناسان اجتماعی 43
2ـ11ـ نظریه برابری 49
2ـ12ـ نظریه عدالت سازمانی 49
2ـ13ـ نظریه محرومیت نسبی 51
2ـ14ـ الگوی علیت اجتماعی 54
2ـ16ـ نظریه یادگیری اجتماعی 55
فصل سوم:روش تحقیق
3ـ1ـ مقدمه. 65
3ـ2ـ روش تحقیق 65
3ـ4ـ حجم نمونه. 66
3ـ5ـ روش نمونه گیری 66
3ـ6ـ واحد تحلیل 67
3ـ7ـ اعتبار پژوهش. 67
3ـ 8 ـ پایایی پژوهش. 67
3ـ9ـ تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 69
3ـ9ـ1ـ متغیر وابسته پژوهش بی تفاوتی اجتماعی 69
3ـ9ـ2ـ بیگانگی اجتماعی 70
3ـ9ـ3ـ محرومیت نسبی 73
3ـ9ـ4ـ تحصیلات. 75
3ـ9ـ5ـ پایگاه اقتصادی/ اجتماعی 75
3ـ9ـ6ـ عدالت اجتماعی 75
3ـ10ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. 77
فصل چهارم: یافته های تحقیق
4ـ1ـ مقدمه. 80
4ـ2ـ آمار توصیفی 81
جدول: 4-1- توزیع فراوانی پاسخگویان با توجه به متغیرهای زمینه ای 81
4ـ2ـ1ـ آمارهای متغیر توصیفی و مستقل 83
4ـ3ـآمار استنباطی 86
فصل پنجم:  جمع بندی و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
5ـ1ـ مقدمه. 97
5ـ2ـ بحث پیرامون ویژگی های فردی آزمودنیها 97
5ـ3ـ بحث پیرامون امار استباطی تحقیق 99
5ـ4ـ پیشنهادهای پژوهشی 107
5ـ5ـ پیشنهادهای اجرایی 107
5-6- محدودیت ها و تنگناهای تحقیق 110
منابع و مأخذ112
ضمائم و پرسشنامه .120

 

مقدمه
 

در میان نهادها و ساختارهای اجتماعی، نهاد آموزش و پرورش، اولویت و اهمیت بیشتری دارد و در درون این نهاد، اولویت اول باید به معلمان تعلق بگیرد.چون کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلمان هستند و تحقق اهداف متعالی نظام تعلیم و تربیت با واسطه معلمان صورت می گیرد(مهر محمدی، 1379؛ نقل از آرام، 1390: 78).آموزش و پرورش در درجه اول مهارت ها و نگرش های لازم را برای رشد و توسعه موجب می شود و در درجه دوم قابلیت­های لازم را برای سازگاری و انعطاف در برابری رویکردهای جدید و درگیر شدن با تغییرات تکنولوژی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی فراهم سازد.
امروزه در بین جامعه شناسان و صاحب نظران مباحث توسعه، کمتر کسی است که به اهمیت نقش معلمان و آموزش و پرورش نپرداخته باشد.اغلب صاحب نظران و متفکران مسائل تربیتی و آموزش بر این نظرند که معلمان، بزرگ ترین و مهم ترین عامل مؤثر در جریان تعلیم و تربیت هستند بنابراین بیهوده نیست که گفته شود شالوده و اساس یک سیستم آموزشی موفق را معلمان تشکیل می دهند. اولین قدم در جهت رسیدن به کادر آموزشی موفق، درک عواملی است که بر کیفیت فعالیت معلمان مؤثر است. یکی از این عوامل رضایت شغلی است. کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند. در مشاغلی مانند شغل معلمی که فرد شاغل ارتباط تنگاتنگی با گیرندگان خدمت دارند، فشارهای زیادی به شخص ارائه کننده خدمت وارد می­شود و از این رو شخص دچار تحلیل رفتگی شغلی(بی رمقی) می­نماید.
در این مطالعه برآنیم تا عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی احتماعی معلمان شهر یاسوج را مورد واکاوی قرار دهیم.

 

1ـ2ـ بیان مسئله
 

بررسی و سنجش میزان و منشأ و پدیداری آسیب شناختی جامعه، و وقوف علمی نسبت به میزان گستره و علل آنها، از مسائل با اهمیت جامعه شناسان در یک قرن اخیر بوده است؛ این قاعده عام، در مورد کشور ایران که مصداق بارزی از یک جامعه در حال عبور از مظاهر سنت به اشکال مدرن است، و در این گذر تاریخی با حوادث و مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی روبرو بوده و هست، مشهودتر به نظر می رسد.
برخی از محققان ایرانی معتقدند جوامع موسوم به “جهان سوم”، نظیر ایران در شرایط آنومیک، به صورت حاد یا مزمن به سر می­برند و به تعبیر امیل دورکیم، این وضعیت آنومیک اغلب در فرآیند گذار شتابان از جامعه پیش مدرن به مدرن و در نتیجه جریان­های نوسازی پدید می­آید؛ وضعیت پیچیده­ای که با بی­هنجاری یا ضعف هنجاری و تعارض همراه است.(صداقتی فر، 1390: 6)
بی­رمقی نوعی از خود بیگانگی است که ناشی از عوامل استرس آفرینی است که خود این عوامل ریشه در ساختارهای اجتماعی جامعه و ساختارهای سازمانی مدرسه دارندو به همین دلیل، جامعه شناسان برای کاهش احساس بی­رمقی، به تغییرات ساختاری و سازمانی توجه دارند(دورکین،1997؛ نقل از شارع پور، 1386). مسلش تحلیل­رفتگی(بی رمقی) را دارای سه بعد فرسودگی[1]، بی ­تفاوتی[2](یا بی­شخصیتی) و احساس عدم کارایی[3] می­داند. فرسودگی، احساس خستگی و درماندگی شدید در اثر کار زیاد می­باشد، بی ­تفاوتی نگرش سرد و منفعلانه به کار است، به­ طوری که فرد علاقه خود را نسبت به کار از دست داده و روز به روز کار برای او بی­معنا می­­گردد. در عدم کارایی فرد احساس می­ کند که شایستگی لازم برای انجام کارهایش را نداشته و نمی­تواند کارهای خود را در سازمان به درستی به اتمام برساند(اسچوفل و باکر، 2004). فشار روانی شدید ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار، به پیدایش حالتی در کارکنان منجر می­شود که تحلیل رفتگی یا بی رمقی نامیده شده است. فرویدنبرگ(1380) اعتقاد دارد که تحلیل رفتگی و بی رمقی، کاهش یافتن انرژی است. تحلیل رفتگی، وازدگی و درماندگی در برابر تقاضایی بیش از حدی است که هم فرد ممکن است بر خود اعمال کند و هم از بیرون می ­تواند بر فرد اعمال شده باشد که در نتیجه انرژی فرد و سازکارهای تطابق و منابع و نیروی داخلی او را تخلیه می­ کند.این پدیده یک حالت احساسی است که با ازدیاد
فشار به فرد دست می دهد و سرانجام انگیزه، نگرش و رفتارش را تحت تاثیر قرار می دهد(کهندل ودیگران، 1389: 61-78).فجین و همکارانش(1991)، به این نتیجه رسیدند که سه عامل مربوط به شرایط شغلی که بیشتر بر تحلیل رفتگی(بی رمقی) معلمان تأثیر می­گذارد، عبارت است از حقوق کم، محدودیت­های بوروکراتیک و محدودیتهای نقش).فجین[4]، 1991: 69- 77). طبق نظر صاحب نظران جامعه شناسی، ما در این تحقیق و پژوهش«بی رمقی اجتماعی» را معادل«بی تفاوتی اجتماعی» فرض می­کنیم.
پدیده­ای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی[5] است. از این در منظری آسیب شناختی، بی ­تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته می­شود همانگونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی[6]است (صداقتی فرد، محسن تبریزی،1390: 2). به عنوان یکی از پدیده­های اجتماعی عنوان می­شود که در فرهنگ اکثر کشورهای دنیا در قالب یک مسأله اجتماعی شناخته شده و عمومیت پیدا کرده است. کناره گیری افراد و بی توجهی آنها نسبت به محیط اطراف، دلسردی و بیگانگی نسبت به مسایل اجتماعی از موضوعاتی هستند که در محافل اجتماعی و سیاسی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی بوده به طوری که بی توجهی نسبت به این موارد بسترسازی بی ­تفاوتی و نهایتاً احساس پوچی[7] در بین افراد جامعه به حساب آمده است(روزنبرگ، 1955: 349).
بی تفاوتی و یا بیتوجهی انسانها به اجتماع پیرامون، با مسئولیت ناشناسی اجتماعی که ایجاد می­ کند، به نوعی می ­تواند باعث پدیدار شدن رفتار و کردار ضد اجتماعی در افراد جامعه شود. حالتی که علاوه بر بی اعتمادی و بی تعادلی­های اجتماعی و حتی فردی، رقابتهای ناعادلانه ایجاد می­ کند و به بیگانگی فرهنگی و پایمال شدن ارزشهای اجتماعی می­انجامد. گوشه­گیری و احساس جدا شدن از کلیه جریان­ها و رخدادهای زندگی، وجهی از بیگانگی است که در آن انسان در فضایی کاملاً جدا از همه چیز، در جهان درونی غرق، و بدون توجه به دیگران حیات می­گذراند(صداقتی فرد، 1390: 21).
رابرت مرتن “بیتفاوتی” را معادل با کناره گیری افراد دانسته و آن را به این صورت تعریف میکند که: بی تفاوتی یعنی نفی هر دو طرف طیف(اهداف و شیوه های نهایی شده) توسط افراد جامعه، زمانی
که همه اهداف و هم شیوه ­های نهادی شده در جامعه مورد قبول افراد جامعه نباشد در این صورت بی تفاوتی رخ می دهد(مرتن، 1968: 243).
آبرل[8] و همکارانش معتقدند در هر جامعه ای شرایط بنیادین وجود دارد که در صورت عدم وجود آنها، جامعه به جای نخواهد ماند؛ یکی از مهمترین این عوامل، این است که جمعیت یک جامعه، بیتفاوت شود و این برای آن جامعه تهدیدی جدی به شمار میرود تا آن جا که همه ساختارهای جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد برخی از بخشهای جامعه همیشه در برخی موارد، ممکن است چنان بیتفاوت گردد که اجزای گوناگون سازنده جامعه، از عملکرد بیفتد و سرانجام، تمام جامعه فرو ریزد(ریتزر، 1374: 128ـ127). از این رو، دلسردی و بی اعتنایی افراد و گروه های مختلف اجتماعی تحت تأثیر بیگانگی باعث ایجاد شکنندگی در ساختار اجتماعی شده و اعضای شبکه اجتماعی نسبت به فرآیندهای اجتماعی بدبین و دچار بیماری ناامیدی نسبت به آینده و انزوای اجتماعی به دور از هرگونه ارتباط اجتماعی می­شوند لذا فردی که نسبت به جامعه به طور عام و نظام اجتماعی ـ سیاسی به طور خاص احساس خصومت می­ کند، احتمال دارد که از همه انواع مشارکت کناره گیری کرده و به صف افرادی که کاملاً بی تفاوت هستند بپیوندد (راش، 1381: 129).
بی علاقه بودن انسان به مسائل اجتماعی و سیاسی در قالب “درگیری روان شناختی” از بی طرفی و بی ­تفاوتی آنها در رابطه با مسائل عمومی به شکل یک درگیری اجتماعی از جمله مباحث مهمی به شمار می­آید که در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی(در جوامع غربی و در کشورهای در حال توسعه) مورد توجهمیباشد اهمیت بی تفاوتی اجتماعی در جامعه به حدی در بین نظریهپردازان دیدگاه های مختلف نظری نمود پیدا کرده است که سیدنی وربا و سایر اندیشمندان این حوزه از علم چنین استدلال کرده اند که شکل گیری اجتماع و فرایندهای داده و ستانده در ارتباط با آن در گرو وجود افرادی است که به عنوان عاملین اجتماع شناخته شده اند. به عبارتی این افراد با حضور در محافل اجتماعی و ابراز علاقه، انگیزه لازم را جهت توجه نمودن به مسائل مختلف اجتماعی داشته در واقع به عنوان عاملین اجتماع ظاهر شوند. همچنین مترادف با این اندیشه، آنها خاطرنشان کرده اند که در داخل همین اجتماع شبکه­ای، بخشی از افراد جامعه نیز هستند که نسبت به افراد جامعه و مسائل پیرامون آن کمتر اظهارعلاقه می­ کنند و با کناره­گیری از مشارکت در مسائل عمومی، به شکل منزوی ظاهر شده و به حکم افرادی درجامعه انسانی به حیات خود تداوم می بخشند که با عنوان بی تفاوت شناخته می شوند (چن و زانگ[9]، 1999: 282- 283).
با توجه به اینکه خودم با معلمان برخورد داشتم دو سال به شغل شریف معلمی در مدارس مشغول بودم این مشکل را درمعلمان احساس کردم ودر صدد رفیع این مشکل برآمدم، معلمان احساس می کنند تأثیری بر وقایع و تصمیم گیریهای سازمان آموزش پرورش ندارند و سازمان نسبت به اوضاع اقتصادی/اجتماعی آنها بی توجه است؛ این شرایط باعث بی انگیزگی و احساس عدم تأثیرگذاری و عدم کارایی آنها شده است. و کمتر در فعالیتهای اجتماعی/سیاسی شرکت می­ کنند، همکاری نکردن سازمان آموزش و پرورش و اولیای دانش آموزان با معلمان برای پیشرفت علمی دانش اموزان باعث بی تفاوتی و بی رمقی و بی انگیزگی آنها می شود و معلمان کمتر به پیشرفت علمی دانش آموزان توجه می­ کنند که در آینده عرصه علمی کشور با مشکل روبرو خواهد شد. توجه کردن و بها دادن سازمان آموزش و پرورش و همکاری اولیاء دانش آموزان با معلمان موجب اعتماد به نفس معلمان خواهد شد و زمینه پیشرفت علمی دانش آموزان را فراهم خواهند آورد.
طبق آنچه که ذکر شد و با توجه به اینکه بخشی از جمعیت شهری یاسوج را گروه معلمان تشکیل میدهد، و از آنجا که احساس بی رمقی اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی در افراد و معلمان میتواند پیامدهای مختلف فردی، اجتماعی، روانی و . داشته باشد، بنابراین لازم است میزان و ابعاد بی رمقی اجتماعی و بی تفاوتی، و همچنین عوامل اجتماعی مرتبط با آن به عنوان یک مسئله و معضل اجتماعی/فرهنگی، بررسی و پیگیری شود.در واقع مساله اصلی اینست که آیا بین عوامل اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

 

1ـ3ـ اهمیت و ضرورت
 

از آنجا که قشر معلمان در معرض آسیب و چالشهای اجتماعی قرار دارد لذا پرداختن به این مسئله از ابعاد اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی و . ضروری به نظر می­رسد. و توجه نکردن به این قشر از جامعه موجب آسیب­های جدی به جامعه می­شود و باعث کندی و پیشرفت در عرصه­های علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزش های جامعه خواهد شد. پیامدهای بی رمقی و بی ­تفاوتی اجتماعی معلمان فقط به سطح روانشناختی و ابعاد فردی محدود نمی­ شود بلکه در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز اختلال ایجاد می­ کند.
پس بنابراین تشخیص میزان بی ­تفاوتی اجتماعی در بین افراد در یک جامعه اعم از دیگر شرایط تسهیل کننده آن جامعه موجب آسیبهای جدی به جامعه می شود و باعث کندی و عدم پیشرفت در عرصه­های علمی، توجه نکردن دانش آموزان به علم و ارزش­های جامعه خواهد شد. محیط مدرسه و غیر مدرسه می ­تواند در توسعه اجتماعی و سیاسی نقش مهمی ایفا نمایید و نتایج بدست آمده بیانگر این است که بدون توجه به انگیزه، علایق و گرایش اعضای یک شبکه اجتماعی در رابطه با مسائل خاص و نظرخواهی از آنها نمی­توان انتظار بهبود اجتماعی را در روند اجتماعی داشت. اهمیت موضوع حاضر به اندازه ای است که:
الف) بدون توجه به میزان بی تفاوتی و بی رمقی و نوع آن، توسعه اجتماعی در جامعه دچار نقصان خواهد بود.
ب) مورد توجه قراردادن افراد بی تفاوت، زمینه را برای تقویت روحیه اثربخشی در افراد و توانایی آنها برای تفکر در مورد مسائل اجتماعی و نظرخواهی در مورد آن را به وجود می آورد.
پ) بی تفاوت بودن افراد نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند، باعث دلسردی و بی اعتنایی نست به کمیت و کیفیت آن به لحاظ مدیریتی، ارتباطی و . می شود.
ج) بی تفاوتی اجتماعی باعث بدبینی، بی اعتمادی و بیگانگی، احساس بی­معنایی، بی قدرتی، بی هنجاری و . می­شود. موارد اشاره شده در بالا، و مطالعه بر روی موضوع مربوطه را جلوه گر ساخته و محقق و محققان را ملزم می­گرداند تا فرآیند اجتماعی شدن افراد را در رابطه با مبحث اجتماعی/سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مورد تفحص و شناسایی مسائل مربوطه با مباحث فوق زمینه مساعد برای حضور و رفع و کناره گیری مدنی افراد جامعه را فراهم آورد.

 

1ـ4ـ اهداف
 

اهداف اصلی
1ـ بررسی بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج.
2ـ بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رمقی اجتماعی در بین معلمان متوسطه شهر یاسوج.
اهداف فرعی تحقیق
-بررسی رابطه میزان احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج.
ـ بررسی رابطه میزان بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس پایگاه اجتماعی/ اقتصادی.
-بررسی رابطه میزان احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج.
– بررسی رابطه میزان احساس عدالت اجتماعی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج.
ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهریاسوج براساس جنسیت.
ـ بررسی رابطه میزان بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس میزان تحصیلات.
ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سن.
ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس تأهل(متأهل/ مجرد).
ـ بررسی رابطه میزانبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس سابقه خدمت.
ـ بررسی رابطه میزان بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج براساس رشته تحصیلی.

 

1ـ5ـ سؤالات تحقیق
 

سؤالات اصلی
آیا بین عوامل اجتماعی و بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
سؤالات فرعی
-آیا بین احساس محرومیت نسبی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
ـ آیا بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
-آیا بین احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
-آیا بین احساس عدالت اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
ـ آیا بین جنس و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج تفاوت وجود دارد؟
ـ آیا بین میزان تحصیلات و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
ـ آیا بین سن و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
ـ آیا بین وضعیت تأهل و بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
ـ آیابین سابقه خدمت وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟
-آیا بین رشته تحصیلی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

 

2ـ1ـ مرور برادبیات تحقیق

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




چکیده
پژوهش حاضر در صدد بررسی میزان انعکاس و تصویرسازی مطبوعات داخلی از آسیب اجتماعی سرقت(مورد مطالعه: بررسی و مقایسه صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق در سال1393) بوده است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی سرقت و مشخص شدن سازه های مفهومی آن با بهره گرفتن از پارادایم اثبات گرایی متشکل از رویکردهای نظری فشار اجتماعی، یادگیری اجتماعی و کنترل اجتماعی درصدد تبیین نظری و تجربی موضوع بوده است. با کاربرد روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و ابزار پرسشنامه معکوس بر روی 192 شماره از دو روزنامه جام جم و شرق که با بهره گرفتن از  روش نمونه گیری طبقه ایی نسبتی از دو جامعه آماری روزنامه شرق و روزنامه جام جم، داده های تحقیق استخراج گردید. جهت احتساب اعتبار شاخص ها از اعتبار محتوایی صوری کیفی و جهت پایایی شاخص ها از ضریب پایایی ویلیام اسکات استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بیشترین فراوانی و اولویت انعکاس سرقت به اعتبار تبحر و مهارت سارق در سرقت حرفه ایی، سرقت به اعتبار زمان انجام آن در سرقت زمان روز، سرقت به اعتبار نحوه عمل عامل در سرقت تک رو، سرقت به اعتبار مال سرقت شده در سرقت پول نقد، اسناد و مدارک مالی، سرقت به اعتبار راه های ورود سارق در سرقت از راه غفلت، تهدید و قتل، سرقت به اعتبار محل در سرقت از اماکن عمومی مشاهده شده است. همچنین عوامل موثر در سرقت شامل متغیرهای 1- مصرف مواد،2- بیکاری و فقر و گذران زندگی، ورشکستگی اقتصادی(فشار اقتصادی)،3- ضعف پیوند اجتماعی(حس جامعه گریزی)،4- تصاحب ثروت(نابهنجاری از نوع نوآوری)،5- بدهکاری(وصول طلب)،                     6- فرصت های نامشروع افتراقی و معاشرت های نامشروع  افتراقی و 7- ناکامی و حسادت (احساس محرومیت نسبس) بوده است که در این میان دو متغیر تصاحب اموال(نابهنجاری از نوع نوآوری) و نیز فقر، بیکاری و گذران زندگی بیشترین فراوانی و اولویت انعکاس را در دو روزنامه جام جم و شرق به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این در فرایند تحلیل همبستگی، بین دو روزنامه جام جم  و شرق در میزان انعکاس سرقت به اعتبار تبحر و مهارت سارق، سرقت به اعتبار زمان انجام آن،  سرقت به اعتبار نحوه عمل عامل، سرقت به اعتبار مال سرقت شده، سرقت به اعتبار راه های ورود سارق و سرقت به اعتبار محل تفاوت معناداری وجود داشته است؛ بدین ترتیب که میزان انعکاس روزنامه جام جم بیشتر از روزنامه جام جم بوده است. در نهایت بین دو روزنامه مورد بررسی در میزان انعکاس عوامل موثر بر سرقت تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
واژگان کلیدی
رسانه، روزنامه، سرقت، مهارت سارق، زمان سرقت، مال سرقت شده، راه سرقت، مکان سرقت، علل سرقت.
فصل اول 
کلیات تحقیق
– مقدمه
امروزه توسعه جامعه مدرن خصوصاً شهرها و تحولاتی که در سطح ساختار و مناسبات جمعی در دوران جدید بوجود آمده تمامی شئون و جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را متأثر ساخته است. تمدن ماشینی امروز که به دنبال خود توسعه شهرهای صنعتی، ایجاد محلات پرجمعیت، تغییر زندگی ساده و تبدیل آن به یک زندگی پر تجمل و پیچیده، رقابت سرسختانه و عقل گرایی، تشدید احساسات درماندگی، سرخوردگی و اجحاف را به ارمغان آورده است؛ پی آمد دیگری نیز داشته و آن انحرافات و آسیب های اجتماعی انسانها در برابر واقعیات اجتماعی است(محسنی تبریزی،1383: 15). یکی از این آسیب های اجتماعی، آسیب اجتماعی سرقت می باشد؛ سرقت یکی از انواع جرایمی است که در اکثر جوامع پرتعدد است. حتی درگذشته های بسیار دور زندگی بشر خالی از سرقت نبوده و به اشکال مختلف انجام می شده است. این جرم که بعد از قتل با سابقه ترین جرائم به حساب می آید، دستخوش تحولات و تغییرات زیادی شده و شکل انجام آن در زمانهای متفاوت و در جوامع مختلف تغییر کرده است . گذشت زمان بر این پدیده نظیر تمام امور اثر گذاشته و تحولاتی در آن بوجود آورده است. شکل انجام شیوه ها، وسائل و ابزار مورد استفاده، نوع مال و اشیاء مسروقه و. همچنین وضعیت سارقین از جهات گوناگون تغییر یافته است(نیری، 1381: 106).
از سوی دیگر، باید اذعان داشت که امنیت اجتماعی به معنای آرامش و آسودگی می باشد که جامعه برای اعضایش فراهم می نماید و یکی از حقوق مسلم و ضروری مردم بر گردن حاکمان است. حاکمیت موظف است امنیت لازم را برای زندگی اجتماعی- اقتصادی و سیاسی مردم فراهم نماید تا آنها بتوانند در سایه این امنیت زندگی سالم و انسانی و رو به پیشرفت داشته باشند. در تأمین امنیت اجتماعی عوامل و عناصر گوناگونی دخیل هستند که از جمله یکی از این عوامل رسانه های جمعی               می باشند. رسانه های جمعی با ویژگی گسترده بودن، کثرت مخاطب، سرعت انتقال و وسعت انتشار، نقش بسیار مهم و چشمگیری در هدایت افکار عمومی و ایجاد امنیت روانی و اجتماعی اعضای جامعه دارند. رسانه ها با توجه به کارکردهای مهم و چندگانه ای که در جامعه دارند، از جمله کارکرد نظارت بر محیط، توان ایجاد همبستگی اجتماعی و انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر می توانند بر پدیده های اجتماعی تأثیرگذار باشند. از جمله کارکرد رسانه ها کارکرد آموزشی آن است که می توانند با بهره گیری از این کارکرد رعایت ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را به مردم آموزش دهند تا امنیت اجتماعی بیشتر گردد. رسانه ها می توانند شیوه های مبارزه با بزهکاری و پیشگیری از آن را به مردم آموزش دهند. آنها با به تصویر کشیدن فرایند بزهکار شدن یک فرد، به مخاطبان می آموزند که چگونه با اتخاذ تدابیر صحیح تربیتی، آموزشی، اقتصادی و اجتماعی مانع بزهکار شدن خود و اطرافیان گردند(شایگان، 1389: 93-92).
از این منظر، پژوهش حاضر بر آن است تا به تحلیل میزان انعکاس و بازنمایی آسیب اجتماعی سرقت در رسانه نوشتاری مطبوعات بپردازد. لذا پس از بسط فضای مفهومی موضوع و مشخص شدن سازه های مفهومی آسیب اجتماعی سرقت با بهره گرفتن از استراتژی استقرایی و از نوع مطالعات تحلیل محتوای کمی بر روی صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق به بررسی تیپولوژی(طبقه بندی) و نیز اتیولوژی(سبب شناسی) پدیده سرقت خواهد پرداخت. علاوه بر این پس از مشخص شدن  تیپولوژی(طبقه بندی) و نیز اتیولوژی(سبب شناسی) پدیده سرقت به ارائه راهکارهای پیشگیرانه و مداخلاتی در برخورد با پدیده مذکور با تأکید بر نقش رسانه در این زمینه مبادرت خواهد ورزید.
1-1- بیان مسأله
امروزه در محیطی به سر می بریم که رسانه های گروهی ما را احاطه کردند؛ رسانه ها با کارکردهای متنوعی همچون فرایند اطلاع دهی و آگاهی بخشی، آموزش و.، امروزه حائز اهمیت می باشند. بنابراین تأثیر رسانه های گروهی برای ما بسیار مهم می باشد؛ زیرا رسانه ها در راستای تجربه مستقیم و غیر مستقیم در ایجاد تصویر وقایع اجتماعی به طور عام و جرایم به طور خاص برای مردم می توانند به عنوان یک نیرو و جریان اصلی شناخته شوند(بیابانی،1393 :22).
در بین وسایل ارتباط جمعی، مطبوعات با توجه به ویژگی ها و کارکردهای ویژه و منحصر به فرد خود نظیر آگاهی دادن به افراد از وقایع و رویدادهای محیط زندگی جمعی و پخش اخبار و اطلاعات ضروری، تکمیل معلومات اجتماعی و بالا بردن سطح فرهنگ و نیز فراهم ساختن وسائل سرگرمی و اوقات فراغت افراد، روز به روز بر اهمیت آنها افزوده می شود. در ایران نیز اگرچه توسعه مطبوعات به شکل جدید آن دیرتر از کشورهای اروپایی و غربی آغاز شده است؛ ولی نمی توان از اهمیت و نقش پر رنگ مطبوعات در عرصه ارتباطات چشم پوشید. در سال های اخیر در ایران، مطبوعات بخصوص روزنامه ها توانستند در افکارسازی و سوق دادن اندیشه ها و همچنین بیان افکار عمومی و خواسته های مردم و نیز بیان وقایع و رویدادهای مهم اجتماعی جایگاه مطلوب تری را کسب کنند. یکی از وقایعی که ما همه روزه یا بعضاً در مطبوعات و روزنامه ها ملاحظه می کنیم، تصویرسازی و انعکاسی است که این قسم از وسایل ارتباط جمعی از پدیده « آسیب های اجتماعی و انواع آن » به عمل می آورند و هر کدام از آنها با توجه به سلایق و گرایش های خاصی که دارند بگونه ای متفاوت به تفسیر و انعکاس آن                می پردازند. در این میان، پدیده ایی که بیش از سایر آسیب های اجتماعی در صفحه حوادث روزنامه ها با آن مواجه می شویم؛ آسیب اجتماعی سرقت می باشد. سرقت را معمولا ربودن مال دیگری بدون اطلاع یا رضایت وی و با قصد برنگرداندن و یا به تعبیر دیگر؛ تصرف غیر قانونی در مال دیگران تعریف کردند. سرقت اصولا کنشی است نسبتا عقلانی و حساب شده که طبق برنامه معین و با تصمیم گیری قبلی در مورد انتخاب قربانی و چگونگی فرایند انجام کار صورت می گیرد(صدیق سروستانی،1386: 93). در بین جرایم مختلف سرقت پدیده ای است که هم زمان بر هم زننده امنیت مالی و جانی دیگری                می باشد. رفع نیازهای فردی و جمعی به هر شیوه ممکن از طریق تجاوز به اموال غیر و همچنین انتخاب الگوی سرقت به عنوان شیوه ای برای امرار معاش و کسب مال و ثروت و انباشت دارایی در کنار پیامدها برشمرده شده زمینه را برای تقویت خرده فرهنگ های بزهکار و ظهور و شیوع سایر جرایم اجتماعی هموار می سازد(هوشمند و کوه شکاف،1381: 110). لذا شیوع یا اپیدمی شدن سرقت در جامعه                   می تواند تسهیل کننده هرج و مرج در مناسبات و روابط اجتماعی و به دنبال آن تزلزل در بنیان های نظم عمومی و  تقویت بی سامانی اجتماعی باشد.
رسانه های جمعی از جمله روزنامه ها به بازنمایی آسیب های اجتماعی مختلفی از جمله سرقت                      می پردازند و زوایای مختلفی آن را برای مخاطبان به تصویر می کشند. لذا با اطلاع رسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه در پیشگیری از این نوع از انحراف اجتماعی برای اعضای جامعه نقش موثری را ایفاء می کنند تا اعضای جامعه بتوانند با درک همه جانبه آنها ضمن حفظ خود از ارتکاب انحرافات اجتماعی، از شکسته شدن هنجارهای مقبول جامعه جلوگیری نمایند(بیابانی،1393 :22). بنابراین می توان اذعان داشت که رسانه های ارتباطی به طور عام و مطبوعات به طور خاص به عنوان یکی از ارکان اساسی جامعه می توانند با آشنا و آگاه ساختن جامعه نسبت به بزهکاری و مسائل قانونی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به آن، مشارکت هرچه بهتر و مفیدتر مردم را در برقراری و حفظ امنیت موجب شوند به نحوی که مردم خود کارگزار امنیت شده و در فرایند حصول به آن مشارکت نمایند(شایگان، 1389: 92). با توجه به مطالب فوق، بررسی میزان انعکاس و تصویر سازی مطبوعات داخلی از آسیب اجتماعی سرقت موضوع پژوهش حاضر و اینکه صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق آسیب اجتماعی سرقت( از حیث طبقه بندی و علل) را چگونه انعکاس می دهند؛ مسأله پژوهش حاضر می باشد؟
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
جهان امروز خواسته و ناخواسته در معرض دگرگونی های شگفت انگیزی قرار گرفته که در این دگرگونی، سهم عمده ای نیز برای وسایل ارتباط جمعی منظور شده است. به بیان دیگر در میان عوامل متعددی که در تکوین آگاهی‌ها، نگرش‌ها و دگرگونی در رفتارهای افراد مؤثر بودند، نقش رسانه‌های گروهی غالباً به عنوان یکی از مهمترین عوامل شناخته شده است. امروزه نقشی که وسایل ارتباط جمعی بر عهده دارند؛ شامل: فرهنگ پذیری، آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی در میان شهروندان یک جامعه می باشد. در این میان، روزنامه‌ها و مجلات می‌توانند خواه از طریق مقالات و خواه از طریق آگاهی‌های خود، راه و رسم زندگی امروزی را به خوانندگان بیاموزند و جایگاهی را که در حیات سیاسی- اجتماعی به معنای وسیع کلمه از دست داده‌اند را از طریق مقالات و خواه از نفوذ فزاینده بر زندگی روزانه مردم عادی جبران کنند. از جمله این موارد که می توان به آنها اشاره کرد؛ صفحه حوادث روزنامه ها می باشند که همه روزه شاهد وقایع و اتفاقاتی از انواع مسائل و آسیب های اجتماعی در آن می باشیم.
به طور کلی دو رویکرد کلی در رابطه با انعکاس آسیب های اجتماعی از سوی رسانه ها وجود دارد؛ بدین ترتیب که رسانه ها از یک سو توانایی تشدید احساس ناامنی، ترویج بزهکاری و تشویق افراد مستعد ارتکاب جرم را دارند و از سوی دیگر با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوهای زندگی سالم می توانند در کاهش وقوع جرم و تأمین احساس امنیت مؤثر باشند[1](فرجی ها، 1385: 59).
از سوی دیگر، آسیب های اجتماعی خصوصاً برای کسانی که در شهرها زندگی می کنند پدیده ای ملموس، مشهود و واقعیتی تلخ و در عین حال گریز ناپذیر است که به عنوان یکی از نمودهای زندگی اجتماعی جامعه مدرن و ماشینی بروز و حضور دارد. آنچه که حائز اهمیت است این است که به منظور بقاء و استمرار حیات هر جامعه باید هنجارها و ارزشهای آن جامعه توسط اعضاء آن محترم شمرده شود. اما در همه جوامع انسانی، برخی از افراد پاره ای از ارزشها و هنجارهای جامعه را رعایت نمی کنند و به قول جامعه شناسان نظم اجتماعی «ناهمنوا» نامیده می شوند. به طور کلی مسایل مربوط به آْسیب شناسی اجتماعی در جامعه ما نسبت به سایر حوزه های جامعه شناسی گسترده است و حجم در خوری از پژوهش های انجام شده در عرصه علوم اجتماعی به این گونه پژوهش ها اختصاص دارد. پژوهشگران زیادی تلاش نموده اند تا آنچه را به نظر آسیب اجتماعی آمده مورد مطالعه قرار دهند و علل و عوامل و پیامدهای آنها را مورد بررسی و شناسایی قرار دهند(عبداللهی،1380). اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را می توان موارد زیر بر شمرد:
1- افزایش نگرانی های عمومی درباره مسایل مختلف اجتماعی از این رو که صدمات و خسارات وارده بر پیکر اجتماع از ناحیه این گونه مسایل رو به فزونی دارد و هم از آن رو که گاهی مقابله با آن نیز روز به روز دشوارتر می شود؛ شناخت علمی و دقیق مسایل اجتماعی را ضروری می سازد.
2- آسیب اجتماعی سرقت در میان سایر آسیب های اجتماعی، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص                 می دهد؛ لذا شناسایی نوع و عوامل موثر بر آن می تواند نقش مهمی را در کنترل و کاهش آن ایفاء نماید. 
3- مطالعات انجام شده حاکی از آن است که اخبار و رویدادهای جنایی بخش عمده ای از محتوای تمامی رسانه های گروهی را به خود اختصاص داده است. بنابراین می توان ادعا کرد که بخش عمده ای از برداشت ما از جرم محصول تأثیر رسانه هاست. لذا رسانه ها با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوهای زندگی سالم می توانند در کاهش وقوع جرم و تأمین احساس امنیت مؤثر باشند.
3-1- اهداف تحقیق
پژوهش حاضر درصدد دستیابی به اهداف ذیل می باشد:
الف- اهداف کلی تحقیق:
1- بررسی و شناخت انعکاس و تصویر سازی صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق از آسیب اجتماعی سرقت.
2- شناخت و ارائه راهکارهای مناسب به منظور کاهش آسیب اجتماعی سرقت براساس یافته های حاصل از تحقیق. 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ق.ظ ]




1ـ2ـ بیان مساله. 3
1ـ3ـ اهداف تحقیق 5
1ـ3ـ1ـ هدف کلی. 5
1ـ3ـ2ـ اهداف جزئی تحقیق. 5
1ـ4ـ اهمیت و ضرورت تحقیق 5
1ـ5ـ سوالات تحقیق 6
1ـ6ـ فرضیات پژوهش 6
1ـ7ـ قلمرو زمانی و مکانی تحقیق. 7
فصل دوم: بررسی پیشینه و تدوین مبانی نظری
2ـ1ـ چارچوب تئوریک. 8
2ـ2ـ پیشینه مطالعاتی موضوع. 25
2ـ2ـ1ـ پیشینه مطالعاتی در خارج. 25
2ـ2ـ2ـ پیشینه مطالعاتی در ایران 25
فصل سوم: روش‌شناسی تحقیق
3ـ1ـ روش تحقیق. 31
3ـ2ـ جامعه آماری 32
3ـ3ـ حجم نمونه و شیوه نمونه‌گیری. 32
3ـ4ـ روش گردآوری اطلاعات. 32
3ـ5ـ ابزار گردآوری اطلاعات. 32
3ـ6ـ اعتبار و روایی ابزار اندازه‌گیری. 33
3ـ7ـ پایایی ابزار اندازه‌گیری. 33
3ـ8ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 34
3ـ9ـ متغیرهای تحقیق. 35
3ـ10ـ تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم 35
3ـ10ـ1ـ تعاریف نظری. 35
3ـ10ـ2ـ تعاریف عملیاتی و شاخص‌های متغیرها. 37
فصل چهارم: یافته‌های تحقیق
4ـ1ـ مقدمه. 38
4ـ2ـ یافته‌های توصیفی 39
فهرست مطالب
عنوان                                                                                                                   صفحه
4ـ3ـ آمار استنباطی 49
فصل پنجم: نتیجه‌گیری، بحث و ارائه پیشنهادهای تحقیق
5ـ1ـ مقدمه. 53
5ـ2ـ نتیجه‌گیری 54
5ـ3ـ پیشنهادها 57
5ـ3ـ1ـ پیشنهادهای کاربردی. 57
5ـ3ـ2ـ پیشنهادات پژوهشی تحقیق. 58
5ـ4ـ محدودیت‌های پژوهش. 58
منابع و ماخذ. 59
پیوست
پرسشنامه 60

 

چکیده
 

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی میزان خاص‌گرایی در بین شهروندان شهر اردبیل و عوامل مرتبط با آن می‌باشد. چهارچوب نظری تحقیق برگرفته از نظریه‌های پارسنز، جورج هربرت مید، گیدنز، فوکویاما، پاتنام، اینگلهارت، ملک‌پور، سیمن، هومنز، مک کله لند، لرنر، هانتیگتون و پاول است. این تحقیق به روش پیمایشى و با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه افراد 18 تا 64 سال شهر اردبیل تشکیل می‌دهند که تعداد آن‌ها 500000 نفر گزارش گردید. براساس نمونه‌گیری کوکران تعداد 384 نفر به‌‌عنوان نمونه آماری انتخاب که با هدف پوشش هرگونه خطای احتمالی به 400 نفر ارتقا داده شد و با ترکیبی از نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای و نمونه‌گیری تصادفی اقدام به انتخاب نمونه‌ها گردید. به‌منظور آزمون فرضیه‌های تحقیق از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک‌طرفه استفاده شده است. درنهایت در بررسی فرضیه‌های تحقیق نتایج ذیل حاصل شده است: بین محرومیت اجتماعی، رضایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، سنت‌گرایی شهروندان، تصور شهروندان از گستره خاص‌گرایی و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی (تحصیلات، شغل و درآمد) و میزان خاص‌گرایی شهروندان بین 18 تا 64 ساله و عوامل مرتبط با آن رابطه معناداری وجود دارد. همچنین  بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی (تحصیلات، شغل و درآمد) و میزان خاص‌گرایی شهروندان، نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک‌طرفه در هریک از مؤلفه‌ها حاکی از تفاوت معنادار با خاص‌گرایی می‌باشد.
کلید واژه‌ها: خاص‌گرایی شهروندان، محرومیت اجتماعی، رضایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی

 

1ـ1ـ مقدمه
 

عام‌گرایی و خاص‌گرایی از موضوعاتی است که در جریان در گرفتن بحث جهانی شدن در نوشته‌های جامعه‌شناسان مطرح شده است. در تعریف برخی جامعه‌شناسان عام‌گرایی به جریان مورد حمایت سرمایه‌داری جهانی اشاره دارد که می‌کوشد فرهنگ‌های مقاوم را از سر راه خود بردارد و وارثان آن فرهنگ‌ها در دل یک فرهنگ مصرفی، لذت‌جو و بی‌تعصب حل کند. تا راه را برای گسترش بازار سرمایه‌داری باز شود و خطراتی که از سوی فرهنگ و مذهب، سرمایه‌های آن‌ها را تهدید می‌کند خنثی شود.
خاص‌گرایی نیز اشاره به فرهنگ‌هایی دارد که خطر را دریافته‌اند و می‌کوشند با پناه بردن به ارزش‌های ملی، مذهبی، بومی، صیانت (حتی در حد افراط) از آن ارزش‌ها خود را از هجوم این فرهنگ عام‌گرا حفظ کنند.
جامعه کم و بیش در طی دهه‌های گذشته شاهد تحولات اجتماعی بوده است که یکی از نتایج آن گسترش و تعمیم تمایزات است و این تحولات عمدتاً بیرونی بوده‌اند. آن‌چه مسلم است این است که تحولات، مناسبات اجتماعی را از شکل سنتی آن خارج ساخته و جامعه ما دیگر تا حد زیادی اختصاصات یک جامعه سنتی را حداقل در ظاهر امر و در لایه‌های بیرونی مناسبات اجتماعی ندارد (صفری شالی، 1386: 26). شهر اردبیل به‌عنوان جزئی از این جامعه بزرگ می‌باشد که به اصطلاح درحال گذار و رو به توسعه است و هر روز شاهد تغییر و تحولات اجتماعی بوده است که این تغییر و تحولات، تمایزات اجتماعی و به تبع آن مناسبات اجتماعی جدیدی را به‌وجود آورده است که بر این مناسبات جدید بایستی نظم نوینی حاکم باشد. نظمی که شالوده‌های آن با نظم سنتی تفاوت داشته باشد. بحث خاص‌گرایی و عام‌گرایی به‌عنوان یک مکانیسم با کارکردهای متعدد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود نقش مهمی را ایفا می‌کند که می‌توان گفت مهمترین آن برقراری نظم اجتماعی و انسجام گروهی است. به‌نحوی که گرایش به خاص‌گرایی یا عام‌گرایی پیامدهای متفاوتی را در مراودات و تعاملات اجتماعی شهروندان خواهد داشت. خاص‌گرایی زمانی بیشتر نمود عینی پیدا می‌کند که کنشگران اجتماعی خود را در برابر قومیت‌ها، خواستگاه‌ها و ارزش‌های اجتماعی متفاوت و متناقض هم مشاهده کند و جهت رسیدن به ارزش‌های مورد قبول عام به‌جای نقش واقعی، نقش نمایشی بازی کند. از طرف دیگر از جمله عوامل تقویت کننده همبستگی اجتماعی داشتن ارزش‌های مشترک، عام‌گرایی، دگراندیشی، همدلی و نوع‌دوستی است و عوامل تهدید کننده آن را سوء‌ظن‌ها، موضع‌گیری‌ها و خاص‌گرایی می‌باشد. هر فردی می‌داند که بدون پیروی از حداقل ارزش‌های مورد قبول عموم مردم، حیات اجتماعی ناممکن است و این پیش‌فرض در واقع رابطه‌ای است بین عام‌گرایی و وفاق اجتماعی. یعنی توافق جمعی بر سر مجموعه‌ای از اصول و قواعد اجتماعی در یک میدان تعاملی اجتماعی که موجب انرژی مثبت می‌شود (چلبی، 1383: 17).

 

1ـ2ـ بیان مساله
 

امروزه عموم محققان براین باورند که عامل و حاصل توسعه، انسان است به‌نحوی که هرگونه تغییر و تحولی در گرایشات، باورهای افراد عامل تغییر در وضعیت عینی آنان است بدون شک رشد و تعالی هر نظام اجتماعی در پرتو همبستگی اجتماعی و وفاق عمومی افراد آن جامعه میسر می‌گردد (ربانی، 1388: 138).
جامعه‌شناسان ایجاد همبستگی اجتماعی افراد جامعه را ناشی از عواملی چون اعتقادات و احساسات مشترک و تعادل و هماهنگی میان باورها و ارزش‌ها می‌دانند و عامل اصلی واگرایی انسان‌ها را جدال و ستیز و کمبود امکانات مادی تلقی می‌کنند. از جمله عوامل تقویت کننده همبستگی اجتماعی داشتن ارزش‌های مشترک، عام‌گرایی، دگراندیشی، همدلی و نوع‌دوستی است و عوامل تهدید کننده آن را سوء‌ظن‌ها، موضع‌گیری‌ها و خاص‌گرایی می‌باشد. هر فردی می‌داند که بدون پیروی از حداقل ارزش‌های مورد قبول عموم مردم، حیات اجتماعی ناممکن است و این پیش‌فرض در واقع رایطه‌ای است بین عام‌گرایی و وفاق اجتماعی. یعنی توافق جمعی بر سر مجموعه‌ای از اصول و قواعد اجتماعی در یک میدان تعاملی اجتماعی که موجب انرژی مثبت می‌شود (چلپی، 1383: 17).
بنابراین گرایش به کنش‌های عام‌گرایی موجب تحقق ثبات سیاسی، مشارکت عمومی، تعاون و اعتماد اجتماعی بین شهروندان می‌شود.
آنچه در این تحقیق به‌عنوان مسئله طرح می‌شود این است که در چه شرایطی شهروندان به‌عنوان کنشکران اجتماعی حتی بدون وجود یک تنظیم کننده خارجی گرایش به عام‌گرایی یا خاص‌گرایی دارند؟
از دیدگاه چلپی در نظم اجتماعی سنتی روابط اجتماعی (communal relationship) بیشتر صبغه عاطفی دارد از این نظر روابط اجتماعی در سطح جامعه بیشتر انتشاری (diffusional) خاص‌گراست بنابراین منشاء ارزشی در جوامع دارای نظم سنتی نوعاً در ماوراء طبیعت و جامعه است. به‌نحوی که هنجارهای قانونی مبتنی بر سنت، هنجار اخلاقی مبتنی بر سنت‌گرایی و اعضای جامعه به رعایت سنت احساس تعهد دارند لذا نوآوری و خلاقیت فردی چندان جایی ندارد.
خاص‌گرایی تمایل نیازی است که کنشکران را به واکنش براساس ملاک‌ها انتخاب خاص و موقعیت سوژه در یک سیستم روابط با سوژه ترغیب می‌کند (ربانی و دیگران، 1388: 137).
رزیتا سپهرنیا در تحقیقی تحت عنوان بررسی نقش جهانی شدن در شکل‌گیری «خاص‌گرائی‌های فرهنگی» آورده است که خاص‌گرائی هیچ‌گونه تحمل و تساهل و همزیستی را بر نمی‌تابد و پلورالیسم در آن محلی از اعراب ندارد بر این اساس سه نوع خاص‌گرائی را می‌توان شناسائی کرد:
خاص‌گرائی منزوی: به دیدگاه عده‌ای اطلاق می‌گردد که گروه خود را از محیط اجتماعی و گروه‌های دیگر جدا نگه می‌دارند در عین اعتقاد به برتری فرهنگی خود، انفعال فرهنگی در پیش می‌گیرند.
خاص‌گرائی سرسخت و ستیزه‌جو: این گروه هم مطلق‌اندیش هستند و هم برتری فرهنگی خاص را ادعا می‌کنند با این تفاوت که جهانگیر شدن فرهنگ موردنظر را رسالتی غیر قابل چشم‌پوشی قلمداد می‌کنند.
خاص‌گرائی ریشه‌دار: می‌کوشد تمایز گروه‌های متأثر از فرایند جهانی شدن را حفظ کند. این خاص‌گرایان از گرایش‌های ادغام‌گر فرایند موردنظر آگاه هستند ولی بر حفظ تنوع در برابر آن ادغام و همگرائی تأکید می‌کنند (گل‌محمدی، 1381: 163).
رفتار خاص‌گرایی به‌منزله اتخاذ یک موضع تحت تأثیر نظام ارزشی برخاسته از خرده‌فرهنگ‌های متفاوت است. از نظر چلپی اگر در جوامع توسعه نیافته بتوان عمومیت ارزشی را برقرار کرد میزان همبستگی اجتماعی و تعمیم ساختاری بالا می‌رود که این کار با چارچوب ارزشی اجتماع امکان‌پذیر است به‌گونه‌ای که تمامی خرده‌فرهنگ‌های موجود در آن بتوانند در حوزه این ارزش‌ها حرکت کنند (ربانی به نقل از عظیمی، 1388: 142).
شهر اردبیل به‌عنوان مرکز یک استان مرزی متشکل از شهروندانی است که متأثر از عوامل برون‌مرزی و قومیت‌های متفاوت (کرد، تالش، تات، آذری) دارای تعلقات، تعصبات و خرده‌فرهنگ‌های متنوعی می‌باشند و موضوع خاص‌گرایی به‌عنوان یکی از موانع عمده توسعه مسئله‌ای است که دامنگیر گروه کثیری از شهروندان می‌شود حال آن‌که بیشتر اشخاص متأثر از نظام اجتماعی خود به‌نوعی خاص‌گرا هستند لذا در سنجش این ایستار قبل از آن‌که داشتن یا نداشتن ایستار خاص‌گرایانه مدنظر باشد، میزان و شدت آن مدنظر است.
اما بحث خاص‌گرایی و گرایش به آن به‌عنوان یک پدیده اجتماعی متأثر از شرایط و عواملی می‌باشد که این کار پژوهشی درپی تبیین میزان خاص‌گرایی و عوامل مرتبط یا آن می‌باشد. به‌عبارتی پژوهش حاضر با استناد به نظریه‌های جامعه‌شناختی درپی پاسخ به این سئوال است که میزان خاص‌گرایی در بین شهروندان شهر اردبیل تا چه حدی است؟ و عوامل مرتبط بر این گرایش کدامند؟

 

1ـ3ـ اهداف تحقیق
 

1ـ3ـ1ـ هدف کلی
 

  بررسی میزان خاص‌گرایی شهروندان اردبیل و عوامل مرتبط با آن

 

1ـ3ـ2ـ اهداف جزئی تحقیق
 

شناخت رابطه بین اعتماد اجتماعی با میزان خاص‌گرایی.
 

شناخت رابطه بین احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و میزان خاص‌گرایی.
 

شناخت رابطه بین رضایت اجتماعی شهروندان و میزان خاص‌گرایی.
 

شناخت رابطه بین سنت‌گرایی شهروندان و کنش خاص‌گرایانه.
 

شناخت رابطه بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان و خاص‌گرایی.
 

 
 

1ـ4ـ اهمیت و ضرورت تحقیق
 

در شهر اردبیل به‌عنوان مرکز استان که شاهد مهاجرت و تحرک روانی جمعیت هستیم و مهاجرت به این شهر با اهداف دستیابی به امکانات اقتصادی، فرهنگی ـ رفاهی انجام می‌پذیرد و بدین طریق افراد دارای خرده‌فرهنگ‌های متفاوتی می‌باشند. فرآیند تفکیک اجتماعی از طریق تکثیر گروه‌بندی اجتماعی تعداد خرده‌فرهنگ‌ها را افزایش می‌دهد و افزایش خرده‌فرهنگ‌ها نیز به نوبه خود زمینه‌ی بالقوه اختلال نمادی را آماده می‌سازد. و اصولاً اگر جامعه‌ای حائز شرایطی چون افزایش جمعیت یا تفکیک اجتماعی بالا یا محیط با غلظت نمادی بالا یا عدم ارتباطات بین گروهی و یا ترکیبی از آن‌ها باشد آن‌گاه وافر بودن قواعد فرهنگی و اجتماعی از طریق تقسیم ارزش خاص‌گرایی را در بین کنشگران عمومیت می‌بخشد کما این‌که خاص‌گرایی مانع تعمیم ارزش در جامعه می‌شود متقابلاً عدم تعمیم ارزش موجب تقویت خاص‌گرایی می‌شود (چلبی، 1389: 142).
بنابراین با توجه به وجود خرده‌فرهنگ‌ها با مختصات اجتماعی، اقتصادی و قشربندی‌های متنوع در شهر اردبیل مانعی برای تحقق وفاق اجتماعی و مشارکت عموم شهروندان در عرصه‌های مختلف توسعه و مدیریت شهری قلمداد می‌گردند و این شرایط به‌خصوص در زمانی به‌عنوان یک مسأله اجتماعی دارای اهمیت است که شهروندان احساس کنند که شاهد عدالت توزیعی در حوزه اجتماعی نیستند به‌عبارتی رتبه‌ی اجتماعی افراد جهت دسترسی به منابع ارزشمند شهر یکسان نباشد و این تصور ذهنی جهت اکتشاف محقق در بین شهروندان از لحاظ دسترسی به چهار منابع ارزشمند یعنی:  1ـ منابع اقتصادی و مادی؛ 2ـ دارایی سازمانی یا دسترسی به قدرت سازمان یافته؛ 3ـ دارایی شهرت یا اعتبار اجتماعی یا دسترسی به تعهدات اجتماعی؛ 4ـ سرمایه یا میزان دسترسی به منابع معرفتی در جامعه برابر نیستند آن‌گاه شاهد موضع‌گیری‌های اجتماعی، اقتصادی وسایل در شهر می‌شویم که به نوبه خود تبعات نامناسب و کژکارکردهای پنهانی در سطح شهر می‌شویم با عنایت به موارد ذکر شده انجام این‌کار پژوهشی برای سنجش شدت و میزان خاص‌گرایی اهمیت و ضرورت می‌یابد. 

 

1ـ5ـ سوالات تحقیق
 

آیا بین میزان اعتماد اجتماعی و خاص‌گرایی رابطه معناداری وجود دارد؟
 

آیا بین میزان احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و خاص‌گرایی رابطه وجود دارد؟
 

آیا بین میزان رضایت اجتماعی و میزان خاص‌گرایی شهروندان رابطه وجود دارد؟
 

آیا بین احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و خاص‌گرایی رابطه وجود دارد؟
 

آیا میزان سنت‌گرایی شهروندان و کنش خاص‌گرایانه رابطه معناداری وجود دارد؟
 

آیا بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان و خاص‌گرایی رابطه وجود دارد؟
 

آیا بین تصور شهروندان از گستره خاص‌گرایی در جامعه و گرایش به خاص‌گرایی رابطه وجود دارد؟
 

1ـ6ـ فرضیات پژوهش
 

بین اعتماد اجتماعی با میزان خاص‌گرایی رابطه معناداری وجود دارد.
 

بین احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و خاص‌گرایی رابطه وجود دارد.
 

بین رضایت اجتماعی و میزان خاص‌گرایی شهروندان رابطه وجود دارد.
 

بین سنت‌گرایی شهروندان و کنش خاص‌گرایانه رابطه معناداری وجود دارد.
 

بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان و خاص‌گرایی رابطه معناداری وجود دارد.
 

بین تصور شهروندان از گستره خاص‌گرایی در جامعه و گرایش به خاص‌گرایی رابطه وجود دارد.
 

 
 

1ـ7ـ قلمرو زمانی و مکانی تحقیق
 

قلمرو مکانی این تحقیق شهر اردبیل، واحد تحلیل کلیه‌ی افراد بین سنین 18 تا 64 ساله ساکن شهر اردبیل و قلمرو زمانی آن سال 1393 می‌باشد.

 

2ـ1ـ چارچوب تئوریک
 

از نظر سیمن ساختار بروکراسی جامعه جدید، شرایطی را ایجاد کرده است که در آن افراد نمی‌توانند عواقب و نتایج کار خود را کنترل کنند و مدیریت جامعه و سیستم پاداش اجتماعی نیز به‌گونه ای است که فرد، بین رفتار خود و پاداش دریافتی از سوی جامعه، نمی‌تواند ارتباطی برقرار کند در چنین وضعیتی احساس انفصال و

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ق.ظ ]




1-1- بیان مساله. 5
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق   9
1-3- اهداف تحقیق 10
فصل دوم: ادبیات و مباحث نظری 20
2-1- تعریف ازدواج 21
2-2- تعریف طبقه اجتماعی 21
2-3- انواع طبقه اجتماعی 22
2-4- بررسی پژوهش‌های صورت گرفته در ایران. 24
2-5- شیوه همسرگزینی 25
2-6- سیر تحول همسرگزینی و ازدواج 27
2-7- جایگاه فرد در انتخاب همسر از گذشته تا به حال. 29
2-8- ازدواج در ایران. 30
2-9- نگاهی به همسرگزینی ایران در اعصار گذشته. 31
2-10- همسرگزینی و ازدواج در ایران باستان. 33
2-11- همسرگزینی و ازدواج در ایران معاصر. 38
2-11-1- همسرگزینی و ازدواج در دوره قاجار. 39
2-13- انتخاب همسر از دیدگاه اسلام. 43
2-14- ساخت قدرت در خانواده در ایران بعد از اسلام. 45
2-15- جمع‌بندی ملاک‌های گزینش همسر از دیدگاه اسلام. 52
2-15-1- ملاک‌های گزینش مرد. 53
2-16-اهمیت ملاک‌های همسرگزینی در گذشته و حال (از نگاه صاحبنظران ایرانی) 54
2-17- بررسی سیر تغییرات در ملاک‌های همسرگزینی 56
2-18- مبانی نظری تحقیق 57
2-18-1- تئوری همسان همسری 57
2-18-1-1- همسان‌ همسری از دیدگاه جغرافیایی 58
2-18-1-2- همسان همسری بر مبنای ویژگی‌های جسمانی 59
2-18-1-3- همسان همسری از دیدگاه اجتماعی 60
2-18-1-4- همسان‌همسری تحصیلی 61
2-18-1-5- همسان‌همسری از نظر امور ذهنی و معنوی 61
2-18-2- تئوری تصور از همسر مطلوب 62
2-18- 2-1- نیازهای شخصی به‌ عنوان دومین منبع تشکیل تصور ذهنی از همسر ایده‌آل. 64
2-18-2-2- تأثیر تصور ذهنی از همسر مطلوب در روند همسرگزینی واقعی 64
2-18-3- تئوری نیازهای مکمل 65
2-18-4- نظریه روابط فردی 66
2-19- چارچوب نظری 66
2-19- 1- مقایسه ملاکهای همسرگزینی در جامعه سنتی ومدرن ایران. 74
فصل سوم: روش شناسی 76
3-1- نوع روش تحقیق: 77
3-2- روش گردآوری اطلاعات 77
3-3- ابزار گردآوری اطلاعات 77
3-3-1- پرسشنامه. 78
3-4- روایی و پایایی پرسشنامه. 79
3-4-1- روایی 79
3-4-2- پایایی 80
3-5- جامعه آماری 80
3-6- برآورد حجم نمونه. 80
3-7- روش نمونه گیری 82
3-8- روش های آماری مورد استفاده در تحقیق 82
3-9- متغیر مستقل و نحوه سنجش آن. 83
3-10- متغیر وابسته و نحوه سنجش آن. 83
3-11- تعریف  نظری و عملیاتی مفاهیم. 84
فصل چهارم:یافته های پژوهش. 87
فصل پنجم: نتیجه گیری 147
5-2- نتیجه‌ گیری 150
5-2-1- خلاصه یافته‌ها 150
5-2-2- یافته‌های تحلیلی 152
5-3- محدودیت ها 153
5-4- پیشنهادات 153
منابع وماخذ: 156
پیوست‌ها 160
الف) پرسشنامه. 161
تعهدنامه اصالت رساله یا پایان‌نامه. 164
Abstract 166
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی نقش طبقه های اقتصادی – اجتماعی  بر معیارهای همسر گزینی در میان جوانان شهر تهران می پردازد. تعداد 400 نفر از جوانان شهر تهران را با بهره گرفتن از نمونه گیری طبقه ای و نمونه گیری تصادفی ساده از هر طبقه  و با بهره گرفتن از روش پیمایش مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایج نشان داد،  زنان بیش از مردان به خصوصیات ظاهری، ویژگی‌های اجتماعی- فرهنگی ، بعد اقتصادی، ویژگی‌های روانی- عاطفی ، ویژگی‌های مذهبی،  ویژگی‌های جغرافیایی در انتخاب همسر خود توجه دارند. مردان بیشتر از زنان  به ویژگی های شخصیتی و وجود عشق و علاقه پیش از ازدواج اهمیت می‌دهند.
چه اهمیت درآمد همسر برای پاسخگو مهم‌تر باشد، معیارهای ویژگی‌های اجتماعی- فرهنگی، ویژگی‌های شخصیتی، ویژگی‌های روانی- عاطفی برای فرد مهم‌تر است و تنها در مورد معیار ویژگی‌ جغرافیایی همسرگزینی با اهمیت درآمد همسر برای زنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نوع شغل همسر و موقعیت اقتصادی معیارهای همسرگزینی»، دال بر رابطه مثبت و معنادار بین آنها می‌باشد، بدین معنی که هر چه منزلت شغلی همسر مهم‌تر باشد اهمیت موقیت اقتصادی معیارهای همسرگزینی برای آنان بیشتر می‌شود. 
افراد طبقه فقیربرای ازدواج کسانی را انتخاب می‌کنند که از لحاظ طبقه اجتماعی – اقتصادی در طبقه بالاتر یعنی پایین قرار داشته باشند. این نتیجه کاملا قابل تامل است که تمایل به پیشرفت طبقه اقتصادی – اجتماعی جای خود را به همسان همسری از لحاظ طبقه داده است. و دقیقا تعداد افرادی که تمایل به ازدواج با طبقه خیلی بالا دارند از تعداد افرادی که متعلق به این طبقه هستند بیشتر است.
واژگان کلیدی: معیارهای همسر گزینی، عوامل اقتصادی-  اجتماعی ، جوانان ، شهر تهران

 

مقدمه:
 

در کشور ما با عنایت به فرهنگ غنی و ریشه‌دار خود برای ازدواج اهمیت خاصی در نظر گرفته‌اند و در سال‌های اخیر به دنبال تغییرات شگرف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه، رفتارها و عادات اجتماعی و فردی مردم دچار تحولات بسیاری شده است که ازدواج و ملاک‌های آن نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
ازدواج به عنوان مهم‌ترین و عالی‌ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تأیید بوده است. ازدواج رابطه‌ای انسانی، پیچیده، ظریف و پویا می‌باشد که از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. همچنین توجه به کانون خانواده، محیط سالم و سازنده، روابط گرم و تعاملات بین افراد که می‌توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند نیز، از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می‌شوند. ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که ما، در بزرگسالی قبول می‌کنیم. انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی هم نقطه عطف، و پیشرفت شخصی تلقی می‌شود .
یکی از نگرانی‌ها و دغدغه‌ها در جامعه و به ویژه برای افراد در شرف ازدواج، انتخاب همسر می‌باشد. ازدواج اولین و مهم‌ترین مرحله در سیکل زندگی خانوادگی می‌باشد که در آن انتخاب همسر صورت می‌گیرد. انتخاب همسر موضوعی پیچیده و تصمیمی تأثیرگذار بر روی زندگی آینده فرد است. جهت استحکام ازدواج‌ها لازم است که طرفین، معیارهای مناسبی برای انتخاب همسر تعیین کرده و به بررسی ویژگی‌های فردی و تطابق آن با معیارهای خود بپردازند، زیرا این امر در سعادت و بدبختی فرد نقش اساسی دارد. ازدواج فرمان الهی جهت ایجاد صمیمیت و زوجیت دائمی بین مرد و زن و یکی شدن دو نفر می‌باشد. زن و مرد باید بدانند که بخش مهمی از خوشبختی و یا بدبختی آنها در رابطه با همسر ایشان است. بیشترین مشکلاتی که در زندگی خانوادگی به وجود می‌آید به خاطر این است که دختر و پسر همسر متناسب با خود را انتخاب نکرده و چه بسیار دیده می‌شود که عدم تناسب در ازدواج زندگی را به تباهی و بدبختی کشانده و بسیاری از مشکلات و اختلافات را در زندگی مشترک موجب شده است. هم چنین نداشتن معیارهای درست و اهمیت ندادن به خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی همسر، از علل عمده طلاق محسوب می‌شود. اگر ازدواج تا حد معقولی بر اساس معیارهای صحیح صورت گیرد، تا حدی می‌توان مطمئن بود که شالوده استواری برای خانواده و تربیت فرزند بنا شده است و برعکس چنان چه تنها براساس احساسات و تمایلات زودگذر و ملاک‌های مادی و ظاهری و شاخص‌های واهی صورت گیرد، می‌تواند در وحدت و انسجام خانواده و تربیت فرزندان و بهداشت روانی آنها مشکل ایجاد کند و برای کلیت جامعه و تأمین اهداف اجتماعی، معضلات جبران‌ناپذیری را سبب‌ساز گردد .
نسل جوان، بهترین و سازنده‌ترین نیروهای هر جامعه بوده، سازندگی، پیشرفت و تعالی جامعه بستگی به تلاش و همت این قشر از جامعه دارد. انتخاب شغل و نیز ازدواج، مهم‌ترین مسایل بزرگسالی را در جوامع غربی تشکیل می‌دهند. با توجه به فرهنگ کشور ما و نقش مذهب در آن و نیز سنت‌های دیرین و پایبندی جامعه ایرانی به سنن و آداب، اینگونه به نظر می‌رسد که در کشور ما ازدواج و تشکیل خانواده مهمتر از شغل‌یابی باشد که نمود آن بیشتر در بین جنسیت زن می باشد. دانشجویان به دلیل مشغله درسی و طولانی بودن زمان تحصیل و عملاً بر کنار ماندن از بازار رسمی کار برای مدتی قابل توجه، بیش از سایر جوانان درگیر مشکلات ازدواج و تشکیل خانواده می‌باشند.
مطالعه معیارهای انتخاب همسر در بین دانشجویان به دلیل شرایط خاص آنها پژوهشی جذاب، قابل توجه و جالب می‌باشد. زندگی در دانشگاه و محیط دانشجویی، یعنی محیطی که افراد مختلف از فرهنگ‌ها، قومیت‌ها، پایگاه‌های اجتماعی مختلف و افکار و عقاید متفاوت را در خود جای داده است و در آن دوری فرزندان از والدین و کاهش تماس و ارتباطشان با آنها در نتیجه کاهش کنترل و نظارت خانواده، دانشجویان را در شرایطی خاص قرار داده که باعث می‌شود در زمینه انتخاب همسر با مسایلی روبرو شوند. با توجه به این شرایط، بررسی معیارهای همسرگزینی در بین آنها و عوامل مؤثر بر این معیارها قابل توجه است.
ذکر این نکته خالی از فایده نیست که در مطالعه بر روی معیارهای همسرگزینی، باید همواره این نکته را در نظر داشت که متأسفانه ملاک‌هایی نیز همواره وجود دارند که اتخاذ صرف آنها از طرف هر یک از زوجین، باعث بنیاد نهادن بی پایه و اساس است. برخی از آن ملاک‌ها عبارتند از: ازدواج فقط برای پول، ازدواج به خاطر ترک خانه والدین، ازدواج با یک فرد به خاطر علاقه والدین به او، عادت به ارتباط درازمدت، ازدواج به خاطر فرزنددار شدن و البته ازدواج اجباری.

 

1-1-      بیان مساله
 

ممکن است هر روز تعداد زیادی از زن و شوهرها را در کنار یکدیگر ببینیم. شاید گاهی چنین به نظر برسد که برخی از این زوج‌ها هیچ تجانسی با هم ندارند و گاهی ممکن است از دیدن زوجی که گویی فقط برای یکدیگر ساخته شده‌اند به شگفت آییم.
هر چند که نمی‌توان قاعده‌ای کلی را حتی به یک زمان یا مکان خاص تعمیم داد اما با مطالعه اسنادی که موجود است متوجه می شویم در گذشته، زن و مرد، کمتر در ازدواج خود نقش داشته‌اند، زیرا ازدواج، بیشتر به عنوان وسیله‌ای در خدمت منافع جمع بوده است. لذا توافق اطرافیان در این امر مهم بوده است. هر چند ازدواج‌هایی نیز صورت می‌گرفته که زن و مرد بدون توجه به خواست اطرافیان، یکدیگر را گزینش می‌نمودند لیکن شمار چنین ازدواج‌هایی بسیار کمتر از نوع دیگر بوده است. در این دوره طولانی اصل اساسی، گزینش همسر توسط دیگران بوده است اما در همین دوره نیز تنوعاتی به چشم می‌خورد. چنانکه در فراخور نیاز، جهت انتخاب همسر برای پسر، در دوره‌ای به ثروت و دارایی دختر و زمانی دیگر به قابلیت‌ها و توانایی‌های شخصی او توجه می‌شده است. اما در دوره صنعتی این امکان برای زن و مرد به وجود آمد که در مهم‌ترین تصمیم زندگی خود، نقش فعالی داشته باشند، زیرا در این دوره ازدواج مانند گذشته یک ضرورت اقتصادی یا سیاسی نبود بلکه به قصد تکمیل شخصیت و برای نیل به هدف‌های شخصی مطرح می‌شد. بنابراین طبیعی بود فردی که تقریباً از بند ضرورت اقتصادی و سیاسی ازدواج خارج شده بود می‌توانست به ویژگی‌های شخصی همسرش بیندیشد. هر کسی را متناسب با خود نداند و دست به گزینش زند. اما این تحول در همه جا به طور همزمان ایجاد نشد به طوری که حتی امروزه نیز در برخی جاها ازدواج‌های اجباری و یا با واسطه دیده می‌شود. اما برخلاف دوره‌های قبل که ازدواج در خدمت اهداف و منافع جمعی بوده است امروزه بیشتر ازدواج‌ها با هدف‌های شخصی صورت می‌گیرد. در این باب جامعه‌شناس به دنبال آن است که بداند افراد یک جامعه براساس چه ملاک‌ها و معیارهایی و با اولویت دادن به کدام ارزش‌ها شریک زندگی خود را برمی‌گزینند. بنابراین می‌توان گفت که خانواده و لزوماً همسرگزینی از تغییر و تحولات ساختار اجتماعی متأثر می‌شوند، به عبارت دیگر همسرگزینی به عنوان سنگ بنای اولیه تشکیل خانواده تحت تأثیر تغییر و تحولات ساختار اجتماعی- اقتصادی پیرامون خود دگرگون می‌گردد.
جامعه در حال تحول و گذار ما، از نظر فرهنگی در حال تجربه تغییرات سریع معیارهای همسرگزینی از ملاک‌های سنتی به مدرن و از شیوه‌های بسیط به روش‌های پیچیده و متنوع همسریابی است. سنت‌ها قدیم ازدواج اکثراً در حال فروپاشی و دگرگون شدن به سمت معیارهای جوامع پیشرفته می‌باشد؛ به جای آنکه ازدواج مانند قبل یک کار جمعی و خانوادگی و مشارکتی با مسئولیت جمع باشد گاه به تصمیم‌گیری فردی جوانان و انتخاب شخصی‌شان بدل شده است. غیر از عدم شفافیت ارزش‌ها و هنجارها در انتخاب همسر، لازم است به دغدغه‌های ساختاری و اجتماعی اشاره شود که احتمالاً می‌باید به تغییرات جمعیتی ناشی از انبوه متولدین سال‌های اولیه انقلاب، مسئله جنگ تحمیلی و بحران اقتصادی رکود و بیکاری جوانان (حتی پس از اتمام تحصیلات) و بالا رفتن سن ازدواج و ایجاد تأخیر در آن که به خاطر مضیقه‌های موجود، اشاره کرد. تأخیر در ازدواج حداقل، به سبب اینکه در فرهنگ و مذهب ما روابط دو جنس خارج از ازدواج مجاز نمی‌باشد خود مسئله است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی باتوجه به دیدگاه‌های منفی در مورد طرح‌ها و برنامه‌های رژیم گذشته، برنامه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به طور موقت متوقف شد و در حدود 8 سال (1357-1365) رشد جمعیت به مرحله خطرآفرینی رسید. اکنون جمعیت ایران با نرخ رشد بین 5/1 تا 7/1 در حال افزایش است. متوقف نمودن رشد جمعیت در کشور ما به دلیل این که بخش کثیری از جمعیت کشورمان جوان هستند دشوار است، برای پایان دادن به رشد سریع جمعیت، باید تعداد افراد یک خانواده کامل به پایین‌ترین حد جایگزینی تقلیل یابد (میری آشتیانی، 1382: 57). «ساختار سنی سبب شده که در دهه 90 تعداد جوانان با فاصله سنی میان 40-25 سال بسیار زیاد باشند، در نتیجه ما در جامعه با جمعیت بزرگی روبرو هستیم » (میرزایی، 1384). این کثرت جمعیت جوان با توجه به فطری و حیاتی بودن نیاز آنان به ازدواج ضرورت این گونه مطالعات را بیشتر می‌کند.
از مشکلات اجتماعی مضیقه‌ساز دیگر برای دستیابی جوانان به کار و شروع یک زندگی مشترک مهاجرت و حرکت مکانی جمعیت از روستاها به شهرها به طور بی‌رویه می‌باشد که در این مورد با مشکل توزیع نامتوازن روبرو هستیم و بالاخره اینکه رشد جمعیت فعال سبب افزایش نرخ بیکاری به نسبت رشد جمعیت شاغل شده است و این امر یکی از چالش‌های مهم دهه 90 است که دولت با آن روبروست. بدیهی است که پیامد مشکل‌آفرین آسیب‌های اجتماعی فوق در ارتباط با موانعی در راه ازدواج بوده که اولین آن به تعویق افتادن ازدواج جوانان است که مانند زودرسی ازدواج امری نامطلوب می‌باشد.
در حال حاضر شواهد حاکی از این می‌باشد که سن ازدواج روز به روز رو به افزایش است (که این خود ناشی از تحول در معیارهای گزینش همسر است) اما از آن طرف، سن بلوغ جنسی کاهش چشمگیری را نشان می‌دهد و در سال‌های اخیر فاصله این دو بیشتر شده است. به تعبیر دیگر، انتظارات، ایده‌آل‌ها و هنجارهای اجتماعی، ازدواج جوانان را به تأخیر انداخته است، اما از سوی دیگر، غریزه جنسی که سراسر وجود نوجوان و جوان را تسخیر کرده و عوامل تحریک‌کننده بیرونی از قبیل الگوهای رفتاری، چهره‌های زیبا و آرایش کرده، نوارها و عکس‌های مبتذل، فیلم‌های سینمایی وارداتی، دسترسی به ماهواره و اینترنت علاوه بر آن، فیلم‌ها و سریال‌های داخلی مغایر با فرهنگ معنوی جامعه، باعث بلوغ زودرس در نوجوانان شده و چون همه آنها از لحاظ اخلاقی و معنوی آن چنان قوی نیستند که بتوانند با رعایت تقوا و خویشتنداری، این فاصله (بلوغ تا زمان ازدواج) را پشت سر بگذراند، امکان ابتلای آنان به انحرافات اخلاقی و بی‌بند و باری‌های جنسی بیشتر است.
به طور کلی تحولات جدید در معیارهای همسرگزینی باعث افزایش در سن ازدواج می‌گردد که این امر خود افزایش احساس تنهایی و افزایش افسردگی (پیامدهای فردی) و گسترش روابط ناسالم (پیامدهای منفی اجتماعی) را در پی دارد. علاوه بر پیامدهای یاد شده، بالا رفتن سن ازدواج می‌تواند تبعات اجتماعی و روانی نیز به همراه داشته باشد. با توجه به کوتاه و زودرس شدن سن بلوغ جنسی در جامعه، شکاف و طولانی شدن آن و عدم تأمین نیازهای روحی و جسمی جوانان، مشکلات روحی، روانی و نابهنجاری‌های اجتماعی را به دنبال دارد و باعث ایجاد بحران‌های شخصیتی واجتماعی می‌شود. ازدواج در سنین بالاتر به آن معنا است که جوانان باید دوره‌های طولانی‌تر را در خویشتن‌داری جنسی (الزام اخلاقی مالتوس) بگذرانند، که این خود باعث وارد شدن فشار روحی، روانی، افسردگی، اضطراب و به وجود آمدن بسیاری از امراض روانی دیگری در آنان می‌شود. همچنین ازدواج در سنین بالا علاوه بر این، باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان می‌شود. به موجب فاصله نسلی، شکاف و در مواردی تضاد نسلی به وجود می‌آید و همین امر همراه با بزرگ شدن بچه‌ها اختلاف سلیقه و نگرش‌های متفاوتی را در درون خانواده پدید می‌آورد.
بدیهی است با گذشت زمان الگوی ازدواج در جامعه ایرانی در حال تغییر است. افزایش سن ازدواج در جامعه ایرانی به ویژه در روستاها نشان‌دهنده تحول عمیق در نگرش خانوار نسبت به ازدواج فرزندان آنها و حاکی از تحولاتی است که زودرسی ازدواج را در کل جامعه و به ویژه در جامعه روستایی تضعیف کرده است. پدیده‌ای که مجموعه عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آن مؤثر بوده‌اند.
تفاوتی چشمگیر که با تحول جامعه از یک ساختار سنتی عمدتاً با فعالیت غالب کشاورزی به ساختاری نسبتاً مدرن با شیوه غالب خدمات امکان‌پذیر شده است. وضعیتی که در آن نقشی فراتر از خانه‌داری و بچه‌داری برای زنان قائل شده و زمینه مشارکت بیشتر آنها را در فعالیت‌های اجتماعی به ویژه با توسعه‌بخش خدمات فراهم کرده است» (همان: 22).
جذابیت اجتماعی شامل طبقه اجتماعی، موقعیت اقتصادی، شان و منزلت اجتماعی،شهرت و اعتبار ، اصالت خانوادگی ، شغل تحصیلات و غیره می شود که به نظر می رسد افراد هرچه جذابیت اجتماعی بیشتری داشته باشند بیشتر مورد انتخاب و توجه قرار می گیرند.
آنچه در تناسب اجتماعی باید در نظر داشت،ارتباطات و رفت و آمدهای خانوادگی است. این که خانواده با چه افرادی رفت و آمد می کنند و دارای چه جایگاهی هستند، آیا شهرت اجتماعی دارند یا خیر، مهم است. همه اینها در جایی جمع می شود که به آن تناسب اجتماعی می گوییم. در حقیقت مردم دوست دارند با افرادی رفت و آمد کنند که از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار باشند. دو خانواده باید از این حیث با یکدیگر تناسب داشته باشند.
بنابراین از مسائل مهم انتخاب همسردر نظر گرفتن تناسب اجتماعی دو خانواده است که به آن طبقه اجتماعی اقتصادی می گوییم. 
یکی دیگر از مواردی که زیر مجموعه طبقه اجتماعی واقتصادی باید در نظر گرفت مسائل مالی و اقتصادی  است، هر چقدر دو خانواده از لحاظ مالی در یک سطح باشند ازدواج، ازدواج خوبی است. صلاح نیست دختر و پسر و خانواده هایشان از لحاظ مالی و ثروت تفاوت زیادی با هم داشته باشند، ازدواج دو طبقه متضاد اجتماعی همیشه مشکلاتی به همراه خواهد داشت. نمی توانید با فردی زندگی کنید که از نظر اقتصادی در ردیف شما نیست .برای مثال کسی که از نظر اقتصادی در یک طبقه بالای اجتماعی است در ناز و نعمت بزرگ شده، همه چیز برایش مهیا بوده، هیچوقت مشکلات و تنگنای مالی نداشته است، حالا با فردی از خانواده بسیار پایین از نظر اقتصادی ازدواج می کند که سبک زندگیش با این فرد متفاوت بوده است. فرهنگ خانوادگیش متفاوت، نیازهایش متفاوت.
با توجه به موارد فوق اما این مسئله هم مطرح است که امروزه به دلایل مختلفی سن ازدواج در بین جوانان بالا رفته است که این تأخیر در ازدواج را می‌توان به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح کرد به خصوص در جوامع شهری بالا رفتن سن ازدواج به صورت یک امر عادی در آمده است. بسیاری از جوانان علاقه‌ای به تشکیل خانواده ندارند که ریشه در بسیاری از عوامل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد و رشد جمعیت و به خصوص جوانی جمعیت ایران شدت مسئله را مضاعف نموده است. به این ترتیب میزان بیکاری جوانان افزایش یافته و بسیاری نیز از ورود به دانشگاه‌ها و بازار کار محروم مانده‌اند که این خود انگیزه برای تشکیل خانواده را پایین آورده است در این تحقیق می‌خواهیم ذهنیت جوانان شهر تهران را نسبت به پدیده ازدواج مورد ارزیابی قرار داده و نقش طبقه اقتصادی و اجتماعی مؤثر در این امر را مورد بررسی قرار دهیم.

 

1-2-      اهمیت و ضرورت تحقیق
 

اگر تحقیقی درصدد باشد که مشکلی را شناسایی نموده و ابعاد مختلف آن را از ابهام خارج سازد از آن حیث که نخستین گام را در راه حل آن مشکل بر می‌دارد فی نفسه مهم تلقی می‌شود هیچ جامعه‌ای عاری از مسائل اجتماعی نیست اما همه مشکلات اجتماعی از اهمیت و اولویت یکسانی برخوردار نیستند همواره مشکلاتی که علت مشکلات دیگر محسوب می‌شوند از اولویت و اهمیت زیادی برخوردار بوده و اهتمام به شناسایی دقیق آنها ضروری تلقی می‌شود. ژرف‌نگری در نابسامانی‌های اجتماعی شایع در خانواده‌ها ما را به این نتیجه مهم می‌رساند که یکی از علل اصلی نابسامانی‌ها انتخاب نامناسب همسر است. در میان انتخاب‌های مهمی که فرد در طول حیات خود انجام می‌دهد نظیر (شغل، رشته تحصیلی، همسر.) انتخاب همسر پیش از هر انتخاب دیگری تعیین‌کننده سعادت یا بدبختی وی می‌باشد بخشی از ناسازگاری‌های زناشویی و حتی متارکه‌ها و طلاق‌ها به دلیل انتخاب ناشایست و عجولانه است.
دگرگونی‌های سریع، چون پیدایش شهرهای بزرگ، مهاجرت سریع روستاییان به شهر و گسترش وسایل ارتباطی بروز تغییرات همه جانبه‌ای را در امر انتخاب همسر موجب گردیده است (ساروخانی، 114:1382).
اگر از نظر جامعه‌شناختی به موضوع همسرگزینی بنگریم موانع اقتصادی نظیر شغل ومسکن و را نیز تا حدودی آمیخته با فرهنگ می‌بینیم. شیوه‌های نامناسب همسرگزینی می‌توانند به عنوان مانعی در مسیر ازدواج جوانان عمل کنند و باعث طولانی‌تر شدن دوران تجرد شوند و تأخیر در سن ازدواج در آینده‌ای نه چندان دور

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ق.ظ ]