(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
چکیده:
ارتقاء بهزیستی روانشناختی دانش آموزانبه عنوان یکی از موضوعات مهم در ادبیات پژوهش پیرامون مدرسه و نقش های آن دیده می شود. .اما پژوهش در زمینه ابعاد عاطفی دانش آموزان موضوعی فراموش شده است . هدف مطالعه حاضر بررسی الگوی روابط میان پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی بالا و پایین است.
پژوهش حاضر در زمره تحقیقات همبستگی با استفاده ازروش های “الگویابی علی” قرار می گیرد.جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دبیرستانی شهر بیرجند بوده اند که به روش نمونه گیری طبقه ای 436 نفر (202پسر و 234 دختر) انتخاب شده اند.به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت، بهزیستی روانشناختی،بهزیستی مدرسه ،هویت ،انگیزش ،و خودکار آمدی تحصیلی استفاده شده است.
تحلیل داده های پژوهش نشان دادکه:1. دو مدل به لحاظ ساختاری با یکدیگر تفاوت دارد. همچنین مقایسه شاخص های برازش مدل با محدودیت و بدون محدودیت هم نشان داد که مدل بدون محدودیت از شاخص های برازش بهتری برخوردار است.
با توجه به نتایج پژوهش،اولا معامان و مربیان باید به نقش با اهمیت شخصیت،هویت،انگیزش،خود-کارآمدی و بهزیستی مدرسهبر بهزیستی روانشناختی توجه نمایند ، و ثانیابه این نکته توجه داشت که پردازش های شناختیدانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا و پائین بطور معناداری متفاوت است که می تواند بسیاری از فرایندهای روانشناختی آنان تحت تاثیر قرار دهد.
کلید واژه: پنج عامل بزرگ شخصیت،بهزیستی مدرسه، ،هویت تحصیلی،انگیزش تحصیلی،خودکارآمدی تحصیلی، بهزیستی روانشناختی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول- مقدمه وکلیات پژوهش 1
1-1.مقدمه.2
2-1. بیان مساله.3
3-1. چارچوب مفهومی الگو. 6
4-1. اهداف پژوهش. 9
5-1. سوالات اصلی پژوهش 9
6-1. فرضیه ها9
7-1. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش10
8-1. تعاریف نظری و عملیاتی وازه ها11
فصل دوم – ادبیات پژوهش.17
1-2. مبانی فلسفی و علمی بهزیستی روانشناختی18
2-2. ابعاد بهزیستی روانشناختی20
3-2. تعاریف بهزیستی روانشناختی.22
4-2. پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی .26
1-4-2. متغییر های جمعیت شناختی و بهزیستی روانشناختی26
2-4-2. شخصیت و بهزیستی روانشناختی.27
3-4-2. خود کار آمدی و بهزیستی روانشناختی30
4-4-2. پایگاه های هویت و بهزیستی روانشناختی.32
5-4-2. انگیزش تحصیلی و بهزیستی روانشناختی37
6-4-2. بهزیستی مدرسه و بهزیستی روانشناختی. 39
5-2. شخصیت و هویت43
6-2. شخصیت و خود کار آمدی.45
7-2. شخصیت ،انگیزش و عملکرد تحصیلی.47
8-2. مقایسه دانش آموزان دارای عملکرد بالا و پائین50
1-8-2. خودکارآمدی تحصیلی.50
2-8-2. نگرش به مدرسه51
3-8-2. انگیزش و خود تنظیمی51
4-8-2. ارزش گذاری برای هدف.52
9-2. جمع بندی فصل دوم52
فصل سوم- روش شناسی پژوهش54
مقدمه.55
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1-3. روش تحقیق55
2-3. جامعه آماری و گروه های نمونه.55
3-3. روش نمونه گیری56
4-3. ابزارهای جمع آوری اطلاعات،روائی و پایائی آنها.57
1-4-3. فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت57
2-4-3. مقیاس های بهزیستی روانشناختی.60
3-4-3. پروفایل بهزیستی مدرسه64
4-4-3. مقیاس انگیزش تحصیلی66
5-4-3. مقیای پایگاه های هویت تحصیلی68
6-4-3. فرم خود کارآمدی برای یادگیری.71
5-3. روش اجرای پرسشنامه ها.73
6-3. روش های آماری تحلیل داده ها.74
7-3. مفروضه های زیر بنائی مدل سازی معادلات ساختاری75
فصل جهارم- تجزیه و تحلیل داده ها79
مقدمه.80
توصیف آماری گروه تحقیق80
توصیف آماری متغییرهای تحقیق80
ماتریس همبستگی بین متغییرهای تحقیق.83
بررسی الگوی پیشنهادی تحقیق83
بررسی فرضیه های تحقیق.84
آزمون هم ارزی مدل های ساختاری.100
فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری.104
خلاصه105
بحث105
نتیجه گیری126
محدودیت های پژوهش.127
پیشنهادات پژوهشی127
پیشنهادات کاربردی.127
منابع130
فهرست مطالب
عنوان صفحه پیوست ها149 پیوست الف: مقیاس های بهزیستی روانشناختی150
پیوست ب: مقیاس انگیزش تحصیلی والرند.154
پیوست ج :فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت156
پیوست ه : مقیاس پایگاه های هویت تحصیلی.158
پیوست و: فرم خود کار آمدی برای یادگیری.161
پیوست ز: پروفایل بهزیستی مدرسه.166
. مقدمه
تلاش برای فهم بهزیستی و علل آن نه تنها جدید نیست بلکه مساله ای است که در طول تاریخ همیشه توجه افرادی را به سمت خود جلب کرده است ( مک ماهون[1] ، 2006 ) .می توان گفت ، همه ملاحظات پزشکی و روانشناختی ، سیاسی ، اجتماعی . اقتصادی به هدف افزایش کیفیت زندگی بعنوان یک هدف بنیادی صورت می پذیرد ( وازکویز ، هرواس و گومز[2] ، 2009 بسیاری از ما تصمیمات روزانه زندگی مان را بگونه ای اتخاذ می کنیم که درجه و میزان شادی خودمان یا افرادی که به آنها عشق می ورزیم را بالا ببریم ( گیبرت ، 2006 )
علی رغم اینکه، تصور می شود روانشناسی با سلامت و بیماری هر دو سر کار دارد ، مروری بر مطالعات انجام شده روی افسردگی ، استرس و اضطراب در مقایسه با مقالاتی که درباره رضایت ، شادی یا بهزیستی انجام می شود یک نسبت 6 به را نشان می دهد(وازکویز ، هرواس و گومز، 2009 ).
سالانوا[3] (2008) در مروری بر مقالات منتشر شده در یکصد سال گذشته ( از 1907 تا 2007 ) بیان می کند که در مقایسه با 77614 مقاله منتشر شده پیرامون استرس ، 44667 مقاله در باره افسردگی ، 24814 مقاله در پیرامون اضطراب فقط 6434 مقاله درباره بهزیستی ، 1159 مقاله درباره شادی و 304 مقاله درباره لذت 2 بوده است (وازکویز ، هرواس و گومز، 2009 ). مایرز( 2004)، گزارش می کند ؛ چکیده های روانشناسی از سال 1887 تا کنون نشان میدهد که روانشناسی در طول تاریخ خود اغلب به احساسات منفی پرداخته است. از نوشته های موجود 10735 مقاله به خشم و پرخاشگری، 70845مقاله به اضطراب ، و 86767 مقاله به افسردگی اختصاص یافته است، و در ازای 13 مقاله در زمینه های نامبرده، فقط یک مقاله به احساسات مثبت اختصاص یافته است و بنا بر این مقاله های مربوط به شادی1161 ، رضایت از زندگی 7949 و خرسندی و رضایت خاطر 3938بوده است.
اگر به مطالعات خاصی که به بررسی ارتباط بین خلق و علائم فیزیولوژیک می پردازد ، نظری داشته باشیم ، متوجه می شویم مطالعاتی که روی خلق منفی مانند افسردگی یا خشم انجام گرفته است 20 برابر مطالعاتی است که به بررسی حالت های هیجانی مثبت می پردازد ( پرسمن و کوهن ، 2005؛ نقل از وازکویز ،، هرواس و گومز، 2009 ) .
علیرغم مطالب فوق ، توجه سنتی گذشته به علائم و بیماری ها، بتدریج در حال تغییر بوده و توجه به مفهوم “سلامت” به معنی واقعی آن در حال افزایش است . سازمان جهانی بهداشت در سال 1948 سلامت را حالت رفاه کامل جسمی ، روانی و اجتماعی و نه صرفاً نبود بیماری می داند .
بمنظور رسیدن به حالت رفاه کامل جسمی ، روانی و اجتماعی ، یک فرد یا گروه باید قادر باشند آروزهایشان را تحقق بخشند ، نیازهایشان را برآورده نمایند و محیط را تغییر داده یا با آن مقابله کنند . بنابراین ، سلامت نه هدف زندگی بلکه بعنوان وسیله ای برای زندگی روزمره در نظر گرفته می شود . سلامت یک مفهوم مثبت با تاکید بر منابع فردی واجتماعی و توان و ظرفیت های جسمی قلمداد می شودکه مدارس به عنوان یک جایگاه مهم تربیتی می توانند و باید در زمینه نقش اساسی ایفا نمایند. ( وازکویز ، هرواس و گومز، 2009 ) . انجام پزوهش های مرتبط به بهزیستی می تواند به بهبود وضعیت موجود در بعد نظری و کاربردی کمک نماید.
2-1. بیان مساله
روانشناسی تا کنون بر بیماری بیشتر از سلامت ، بر ترس بیشتر از شهامت و بر پرخاشگری بیشتر از عشق تکیه داشته است . به عبارت دیگر، روانشناسان علاقه چندانی در کمک به افراد برای شادتر بودن ، نوع دوست تر بودن و متکامل تر زیستن نداشته اند. اما امروزه ، دیگر روانشناسی مطالعه آسیب شناسی ، ضعف و صدمه نیست ، بلکه نقاط قوت و فضیلت را نیز در بر می گیرد . درمان روانشناسی نیز صرفا ترمیم آنچه شکسته است ، نیست ، بلکه تربیت و پرورش بهترین هاست . روانشناسانی که با خانواده ها و مدارس ، کار می کنند ، نیاز مند توسعه جوّی هستند که بر این نقاط قوت اثر بگذارد .
در مدارس ، ارتقاء بهزیستی دانش آموزان ، بعنوان کلید چالش های مدرسه، همواره در ادبیات مربوط به این زمینه مطرح و قابل رؤیت بوده و هست( کونو و ریمپلا[4] , 2002). حدود یکصد سال قبل، جان دیوئی[5] براین مسأله تأکید نمود که : آنچه بهترین و عاقل ترین والدین برای فرزندانشان دنبال می کنند , جامعه باید برای همه کودکان و فرزندانش فراهم آورد و هر ایده آلی غیراز این ، برای مدارس محدود و غیر دوست داشتنی است ( دیوئی ،1907). بر اساس دیدگاه رامسی و کلارک[6]( 1990) ، احساس بهزیستی در دانش آموزان بسیار مهمتر از پیشرفت های معمول در مدرسه است .