کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



۴-۱- ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان:

در این قسمت به ارائه آماره‌های توصیفی و جداول مربوط به ویژگی‌های جمعیت شناختی نمونه می‌پردازیم. شناخت ویژگی‌های جمعیت شناختی نمونه، از این جهت مفید است که به کمک آن مشخصات کلی جامعه مورد بررسی و ویژگی‌های عمومی آن برای سایر محققان مشخص می شود. بعلاوه، این شناخت باعث می‌شود در تعمیم نتایج به جوامع دیگر، یا در طراحی سوالات تحقیقات آتی برای جوامع دیگر از این اطلاعات استفاده کنیم.

جدول۴-۱)نتایج توصیفی ویژگی‌های دموگرافیک(اندازه نمونه=۳۸۴)

ردیف

فراوانی

درصد

۱

جنسیت

زن

۱۳۸

۳۶٫۰

مرد

۲۴۶

۶۴٫۰

۲

تحصیلات

فوق دیپلم

۶۶

۱۷٫۳

لیسانس

۲۱۰

۵۴٫۷

فوق لیسانس و بالاتر

۱۰۸

۲۸٫۰

۳

سن

کمتر از ۳۰ سال

۹۲

۲۴٫۰

بین ۳۰ تا ۴۰ سال

۹۲

۲۴٫۰

بین ۴۰ تا ۴۵ سال

۷۲

۱۸٫۷

بیشتر از ۴۵ سال

۱۲۸

۳۳٫۳

شکل ۴-۱) وضعیت گرافیکی جنسیت پاسخ دهندگان

شکل۴-۲) وضعیت گرافیکی تحصیلات پاسخ دهندگان

شکل ۴-۳) وضعیت گرافیکی سن پاسخ دهندگان

نتایج توصیفی نشان می‌دهد که مردان سطح مشارکت بیشتری داشتند به طوری که ۶۴% درصد مشارکت مربوط به مردان بوده بوده اند. به لحاظ تحصیلی بیش از ۸۲% افراد دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر بوده اند که نشان دهنده سطح بالای تحصیلات پاسخ دهندگان بوده است. توزیع سنی پاسخ دهندگان نشان داده است بیش از نصف افراد ۵۲% افراد بیشتر از ۴۰ سال سن داشته اند.

۴-۲آزمون کفایت اندازه نمونه

شاخص کفایت نمونه‌برداری(KMO) به منظور مجاز بودن تحلیل عاملی: در این تحقیق به منظور بررسی وجود شرایط لازم برای انجام تحلیل عاملی از شاخص کفایت نمونه برداری

    1. Amber & Et al ↑

    1. Kim & Etal ↑

    1. Customer relationship management ↑

    1. Chernatory & Segal ↑

    1. Tourism Management ↑

    1. Boonghee Yoo & Donthu ↑

    1. Eagle & Kitchen ↑

    1. – General Liner Model ↑

    1. – Structural Equation Modeling ↑

    1. ،The American Marketing Association ↑

    1. Brand recognition. ↑

    1. Satisfaction rating ↑

    1. Transaction-specific satisfaction ↑

    1. Cumulative satisfaction ↑

    1. Brand Awareness ↑

    1. Familiarity/ Linking ↑

    1. substance/ commitment ↑

    1. – Mckinsey & Co. ↑

    1. – Intelliquest ↑

    1. – Packard Bell ↑

    1. – Compaq ↑

    1. – IBM ↑

    1. vup ↑

    1. . Biased Behavioral Response ↑

    1. Non-Rando ↑

    1. – Proportion Of Purchases Method ↑

    1. – Arbitrary Proportion ↑

    1. – Undivided Loyalty ↑

    1. – Occasional Switch ↑

    1. – Switch Loyalty ↑

    1. – Divided Loyalty ↑

    1. – Repeat Purchase Behavior ↑

    1. – Brand Commitment ↑

    1. – Monopoly Loyalty ↑

    1. – Cost Of Change Loyalty ↑

    1. – Incentivised Loyalty ↑

    1. – Southwest ↑

    1. – Easy Jet ↑

    1. – ASDA ↑

    1. – Habitual Loyalty ↑

    1. – Committed Loyalty ↑

    1. Boonghee Yoo & Donthu ↑

    1. Eagle & Kitchen ↑

    1. Villarejo-Ramos& Sanchez-Franco ↑

    1. Konecnik& Gartner ↑

    1. Ordinal – ↑

    1. Ranks – ↑

    1. Validity ↑

    1. Content Validity ↑

    1. Face Validity ↑

    1. Reliability ↑

    1. – LISREL ↑

    1. Statistical Package for Social Sciencesχ ↑

    1. Structural Equation Modeling ↑

    1. Lisrel ↑

    1. Partial Least Squares ↑

    1. Herman Wold ↑

    1. van den Wollenberg ↑

    1. Partial Least Squares ↑

    1. Joreskog ↑

    1. Goodness of fit index ↑

    1. Adjusted Goodness of fit index ↑

    1. Root mean square error of approximation ↑

    1. Normed Fit Index ↑

    1. Comparative Fit Index ↑

    1. Non-Normed Fit Index ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:11:00 ب.ظ ]




تعریف دیگر از کرامت انسانی مربوط به امانوئل کانت، فیلسوف معروف آلمانی است کانت با طرح نظریه «خودمختاری اخلاقی و استقلال ذاتی انسان» می‌گوید: « کرامت انسانی، حیثیت و ارزش است که تمام انسان‌ها به جهت استقلال ذاتی و توانایی اخلاقی که دارند به طور ذاتی و یکسان از آن برخوردارند[۶۰]

به نظر می‌رسد تعریف کانت از کرامت ذاتی انسان، جامعیت لازم را ندارد چون افرادی را که از توانایی عقلانی و اخلاقی لازم برخوردار نیستند، شامل نمی‌شود.

برخی دیگر از اندیشمندان نیز در تعریف کرامت انسانی می‌گویند: کرامت انسانی به آن نوع حرمت و ارزشی گفته می‌شود که انسان از آن جهت که انسان است از آن برخوردار است آنان منشا این کرامت را در انسانیت انسان و فرزند آدم بودن او جستجو کرده، می‌گویند: این انسانیت در تمام انسان‌ها به طور مساوی وجود دارد[۶۱].

بند دوم: اقسام کرامت انسانی

کرامت انسانی به دو نوع کرامت انسانی ذاتی و کرامت انسانی اکتسابی تقسیم می‌شود که در ذیل به تعریف آن ها پرداخته می‌شود.

کرامت انسانی ذاتی:

یکی از محققان در تعریف کرامت ذاتی چنین می‌نویسد: « کرامتی است که در قوس نزول و درجریان تکوین آفرینش انسان مطرح می‌باشد و مدح آدمی به خاطر داشتن این وصف، در واقع مدح پروردگار کریم است، چرا که در نتیجه فعل الهی انسان را ذاتاً و فی نفسه بر سایر موجودات ظاهری و باطنی برتری و فضیلت داده است. این صفت مربوط به مقام انسانیت است و در تمام افراد انسان به صورت بالقوه وجود دارد[۶۲]. اگرچه این جملات درصدد تعریف کرامت ذاتی است ولی واژه « بالقوه » در این تعریف، با کرامت اکتسابی تناسب دارد و نه با کرامت ذاتی و برای اینکه این تعریف از کرامت ذاتی صحیح باشد باید واژه « بالقوه » حذف شود و یا تبدیل به واژه « بالفعل » گردد.[۶۳]

یکی از مفسرین معاصر در توضیح ذاتی بودن کرامت چنین می‌نویسد: « کرامت، ناظر به شرافت ذاتی شی است که ویژه اوست و مقایسه با غیر در آن ها لحاظ نمی‌شود[۶۴] » یعنی وقتی از کرامت ذاتی انسان سخن گفته می‌شود به معنای آن است که این کرامت، ذاتی انسان است وذاتی شی قابل سلب و اثبات نیست. همه انسان‌ها در همه زمان‌ها و مکان‌ها از کرامت ذاتی برخوردار هستند و این کرامت هرگز از آن ها سلب نمی‌شود ‌بنابرین‏ کرامت ذاتی را می‌توان اینگونه تعریف کرد: کرامت ذاتی به آن نوع شرافت و حیثیتی گفته می‌شود که تمام انسان‌ها به جهت استقلال ذاتی، توانایی تعقل و تفکر و وجهه ونفخه الهی که دارند، به طور فطری و یکسان از آن برخوردار هستند.

کرامت انسانی اکتسابی:

یکی از نویسندگان در تعریف این قسم از کرامت چنین می‌نویسد: « مقصود از کرامت اکتسابی دست یابی به کمال‌هایی است که انسان در پرتو ایمان و عمل صالح اختیاری خود به دست می‌آورد. این نوع کرامت برخاسته از تلاش و ایثار و معیار ارزش‌های انسانی و ملاک تقرب در پیشگاه خداوند است. با این کرامت است که می‌توان واقعا انسانی را بر انسان دیگر برتری داد[۶۵]. » در واقع کرامت اکتسابی بیانگر ویژگی‌هایی است که از شکوفایی استعدادهای نهفته در وجود انسان و تلاش در مسیر رشد و تکامل ناشی می‌شوند و داشتن این قسم کرامت است که برای انسان فضیلت محسوب می‌شود.

قرآن مجید ملاک این نوع کرامت را تقوا معرفی می‌کند و با کرامت‌ترین افراد را با تقواترین آن ها می‌داند[۶۶].

گفتار دوم: مبانی نظری کرامت انسانی

در پاسخ ‌به این سوال که چرا و بر چه مبنایی انسان دارای کرامت ذاتی است نظریه های مختلفی مطرح گردیده است که به مهم‌ترین آن ها به اختصار اشاره می‌کنیم.

بند اول: نظریه حقوق فطری

نظریه حقوق فطری یا طبیعی دارای تاریخی بس کهن و قدیمی است و نخستین بار به وسیله فلاسفه یونان به صورت یک نظریه علمی مطرح گردیده است و سپس توسط مکتب فلسفی رواقیان به رهبری زنون مورد بحث دقیق قرارگرفته است[۶۷].

اندیشه حقوق طبیعی این‌گونه تبیین می‌شود که مجموعه‌ای از قواعد با موضوعیت جهانی وجود دارد که کاملاً معقول و منطقی است واز آنجا که قواعد و مفاهیم مربوط به حقوق طبیعی ریشه در شعور بشر دارد، لذا این قواعد را نمی‌توان به یک گروه یا ملت خاص محدود ساخت[۶۸]. ‌بر اساس این نظریه قواعد و اصول حقوق طبیعی، اصول ‌و قواعدی هستند که از فطرت و طبیعت انسان نشأت گرفته و از طریق عقل کشف و استنباط می‌گردند یعنی عقل انسان به طور مستقل و قطع نظر از منبع دیگری چون احکام و فرامین الهی بر آن ها حکم می‌کند و چنان بدیهی هستند که جای هیچ گونه تردیدی در آن ها باقی نمی‌ماند[۶۹].

سیسرون نظریه پرداز مشهور رومی در تبیین نظریه حقوق فطری می‌گوید، قانون حقیقی عبارت از دستوری است که عقل سلیم آن را در توافق و هماهنگی کامل با طبیعت انشا می‌کند چنین قانونی جهانشمول، تغییرناپذیر و ازلی است.مفاد آمرانه این قانون مردم را به انجام وظیفه وادار می‌کند و نواهی‌اش از انجام عمل نادرست باز می‌دارد تغییر این قانون گناه و تلاش برای بی‌اعتبار کردن آن مجاز نیست اراده و تصویب مجلس قانون‌گذاری و یا اراده مردم نمی‌تواند ما را از تعهد نسبت ‌به این قانون رها سازد. برای تفسیر و تبیین آن نیازی به مراجعه به خارج از خود را نداریم یک قانون جاوید و غیر قابل تغییر برای تمام ملت‌ها و زمان ها است. ارباب و حکمرانی بر تمام ما جز خداوند وجود ندارد، هرکس از این قانون اطاعت نکند از خود می‌گریزد و طبیعت خود را انکار می‌کند و به دلیل همین واقعیت چنین کسی از بدترین مجازات‌ها رنج خواهد کشید، حتی اگر بتواند از مجازات‌های متداول رهایی یابد. از دقت و تأمل در این سخنان سیسرون چنین استنباط می‌شود که حقوق طبیعی از نظر وی دارای ویژگی‌های زیر است:اولاً این حقوق عقلانی است و عقل انسان توانایی ادراک و استنباط و تفسیر آن را دارد. ثانیاًً هرچند این حقوق دارای ریشه الهی است، در عمل دستگاه ادراکی انسان و نفس ملهم یا وجدان اخلاقی اوست که آن را مشخص و تعیین و تفسیر می‌کند، ثالثاً این حقوق جهان‌شمولی و ازلی و ابدی و تغییر ناپذیر و موافق با فطرت و طبیعت انسانی است. رابعاً حقوق فطری به دلیل عقلانی و اخلاقی بودن آن، علاوه بر ضمانت اجراهای رسمی، دارای ضمانت اجراهای اخلاقی و وجدانی است[۷۰].

ازلی، ابدی و جهانشمول بودن قواعد و مقررات حقوق طبیعی و همچنین اخلاقی و عقلانی بودن آن از جمله ویژگی‌هایی است که مورد تأیید و تأکید سایر نظریه پردازان حقوق فطری نیز قرارگرفته است.

‌بنابرین‏، این اعتقاد در مکتب حقوق طبیعی که انسان دارای وجدان اخلاقی بوده و عقل وی به طور مستقل و قطع نظر از هرمنبع دیگری چون احکام و فرامین الهی، قادر به درک حسن و قبح اعمال و کشف و استنباط یک سلسله قوانین ازلی و ابدی و جهانی تغییر ناپذیر است، در واقع اذعان و اعتراف ‌به این حقیقت است که انسان دارای کرامت ذاتی است و بدین ترتیب می‌توان گفت مبنای کرامت ذاتی انسان از دیدگاه این مکتب، توانایی عقلانی و شخصیت و وجدان اخلاقی انسان است.

بند دوم: نظریه اصالت فرد [۷۱]

پس از مکتب حقوق طبیعی، مکتب اصالت فرد از جمله مکاتب مهم فکری است که در فرایند تکوین و تکامل اندیشه کرامت انسانی بسیار مؤثر بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]




عادت را در لغت به معنای رسم و خو و استمرار به شیء استعمال کرده‌اند. همچنین آن را ماخوذ از معاودت به معنای تکرار و رسیم برای تکرار فعل یا انفعال دانسته اند به نحوی که پس از آن حصول آن آسان می‌گردد. و جمع آن عادات و عوائد می‌باشد. همینطور در تعریف آن آورده اند که عادت عبارت است از استعداد اکتسابی صدور حرکات یا تحمل تاثیراتی معین، عادت برخلاف غریزه فطری نیست بلکه هر فردی بواسطه لزوم انطباق با محیط و تعقیب اغراض خود آن را تحصیل می‌کند و آن بر دو گونه است؛ مثبت ومنفی. آن را مثبت خوانند وقتی که مراد استعداد صدور حرکاتی باشد که در آغاز امر دشوار بوده و ‌به‌تدریج‌ آسان شوند. مانند عادت خواندن و نوشتن و منفی نام دارد وقتی که توانایی تحمل موثرات خارجی یا باقی ماندن در حالات گذشته را برساند. مانند عادت به بعضی بوها و زندگی در مناطق مرتفع[۲] و آن را با الفاظ گردانیدن، نهادن، برداشتن، کردن، دادن و گرفتن استعمال نمایند.[۳] بهر حال در یک تعریف کلی می توان گفت که، استعداد اکتسابی صدور حرکات یا تحمل تاثیراتی معین را عادت می‌نامند.[۴]

عادت از نظر شخصی، حالت روانی خاصی است که در اثر تکرار ایجاد می شود و پس از حصول آن، برای انجام کاری که عادت شده نیازی به اراده صریح نمی باشد و هرگاه شرایط آن فراهم آید خود بخود و بر طبق سابقه جریان می‌یابد[۵] به گفته ابن خلدون؛ در حقیقت انسان ساخته عادات خویش است نه ساخته خاندان و نسبش[۶] باز از او نقل شده است که، انسان ساخته و فرزند عادات و مانوسات خویش می‌باشد، نه فرزند طبیعت و مزاج خود و هرچه در آداب و رسوم مختلف انس بگیرد تا آنکه خوی و ملکه و عادات او شود سرانجام همان چیز جانشین طبیعت و سرشت او می شود.[۷]

برای انجام ‌کارهایی که هنوز به صورت عادت نشده است، مراحل چندی باید طی شود. ابتدا انجام آن عمل در پرده ذهن و صفحه مخیله انسان نقش می بندد، سپس شروع به سنجش و سبک و سنگین کردن مضار و منافع انجام آن امر می‌کند. پس از آن اگر انجام عمل را به نفع خویش بیابد، دستور انجام آن از سوی مغز صادر می شود و در پی دستور مذکور عضو مربوطه به انجام آن عمل اقدام می‌کند. این امر اگر هیچ مانعی در سر راه خود نبیند، به منصه ظهور می‌رسد.[۸]

حال اگر به کرات و دفعات چندی این عمل و این فرایند طی شود، در دفعات بعدی بر سرعت این فرایند افزوده می شود به نحوی که پس از مدتی، چند مرلحه از این مراحل طی نمی شود و تنها حاصل فرایند که همان انجام فعل توسط عضو مربوطه می‌باشد تحقق می پذیرد، ‌به این وضعیت عادت گویند. این وضعیت رفته رفته آنچنان استحکام می‌یابد که انحراف از آن باعث بر هم خوردن تعادل کل آدمی و ناراحتی دستگاه عصبی خواهد شد.[۹]

حالت جوامع بشری نیز ظاهراً به همین ترتیب است. امری در اثر تکرار زیاد به حالت عرف در آن جامعه متجلی و متظاهر می شود به نحوی که جامعه نمی تواند به راحتی عدم انجام آن را در موقع مقتضی نادیده انگارد و تحول آن ها موجب رخ دادن دگرگونی‌های بسیاری در مظاهر زندگی اجتماعی می‌گردد. به گفته ابن خلدون؛ «هنگامی که عادات و احوال بشر یکسره تغییر یابد، چنان است که گوئی آفریدگان از بن و اساس دگرگونه شده اند و سراسر جهان دچار تحول و تغییر گردیده است. گوئی خلقی تازه و آفرینشی نو بنیاد و جهانی تازه پدیدار آمده است»[۱۰] و باز از او ذکر شده است که، «انواع گوناگون عادات در نتیجه کثرت تکرار و مرور زمان رسوخ می‌یابد و آنگاه در زمره آئین های زندگی استوار می شود و در نسل های پی در پی ریشه می دواند و هرگاه آئینی استوار می‌گردد، منسوخ کردن آن بسی دشوار است.»[۱۱]

بهر حال وقتی پیدایش عادات را در زندگی اجتماعی در نظر می آوریم، متوجه می‌شویم که افراد در انتخاب راه حل های مختلفی که برای ارضاء احتیاجات آنان وجود دارد، آزادی کامل ندارند بلکه در حقیقت تا حد زیادی تابع تعلیم و تربیت اجتماعی خود هستند. هر اجتماعی طی قرنهای متمادی حیات خود، روش و طریقه مناسبی برای کوچک‌ترین و کم اهمیت ترین رفتار اجتماعی انتخاب ‌کرده‌است. در هر جامعه طرز تغذیه، آداب معاشرت و هزاران رفتار دیگر، هریک ماهیتی خاص دارد که مختص همان جامعه است. این رفتارها، اعتقادات و واکنش ها طی سالیان متمادی و تحت شرایط بسیار متنوع انتخاب شده و از طریق نهادهای مختلف فرهنگی به نوزادان جامعه انتقال می‌یابد و عاداتی که افراد از زمان تولد تا بلوغ کامل به دست می آورند، در واقع مشخص ماهیت کلی رفتار اجتماعی آن ها‌ است.

عامل دیگری که در پیدایش عادات ورسوم تاثیر کلی دارد آن است که افراد به طور دسته جمعی زندگی می‌کنند و رفتار و حالات هریک در دیگران تاثیر می‌گذارد و هریک از افراد جامعه رفتار خود را تا حد زیادی طوری تنظیم می‌کند که مورد علاقه و تصویب سایرین باشد و این امر نتیجه زندگی اجتماعی است که در ابتدا از طریق پدر و مادر و بعد به وسیله سایر نهادها و عوامل اجتماعی از قبیل زبان، تعلیم و تربیت و تأسیسات اجتماعی مشترک دیگر، حالات، روحیات و انتظارات ویژه ای را به افراد تحمیل می‌کند.

بند سوم: تفاوت عرف داخلی با عرف بین‌المللی و تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]




۱ – ۵ – فرضیات تحقیق

فرضیه اصلی : بین ارزیابی عملکرد و بهبود نیروی انسانی رابطه معناداری وجود دارد

فرضیات فرعی :

۱ – بین ارزیابی عملکرد و قابلیت‌های فردی رابطه معناداری وجود دارد

۲ – بین ارزیابی عملکرد و خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد

۳ – بین ارزیابی عملکرد و آموزش رابطه معناداری وجود دارد

۴ – بین ارزیابی عملکرد و انگیزش رابطه معناداری وجود دارد

۵ – بین ارزیابی عملکرد و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد

۱ – ۶ – تعریف مفاهیم و اصطلاحات و متغیرهای پژوهش

ابعاد ارزشیابی عملکرد

یک نظام ارزیابی عملکرد خوب باید پنج ویژگی داشته باشد که شامل سادگی و قابل درک بودن به ویژه از دید کارکنان سازمان، منصفانه بودن، عینیت ‌به این معنی که حتی الامکان از قضاوت‌های ذهنی و ارزیابی‌های سلیقه‌ای جلوگیری کند، باز و گشوده بودن به نحوی که کارکنان از معیارها و شاخص‌های ارزیابی مطلع و آگاه باشند و مفید بودن ‌به این معنی که در طول زمان و پس از یک یا چند بار اجرا به بهبود رفتار و عملکرد کارکنان بیانجامد(ابوالعلایی،۱۳۸۹ ).

۱ ۰ منصفانه بودن: چنان‌ چه در امر قضاوت و ارزیابی کارکنان، اصول و روش‌های منطقی رعایت نگردد، بیم آن می رود که اثر احساسات زودگذر و همچنین اغراض شخصی نتایج ارزیابی را مخدوش سازد. انجام عملیات ارزیابی می باید خارج از حب و بغض و تبعیض انجام شود. بدیهی است چنان چه این امر در ارزشیابی کارکنان ملحوظ نگردد نتیجه جز ایجاد و حس محرومیت و ناکامی در کارکنان و تقلیل بازده کار و کاهش کارایی چیز دیگری را به دنبال نخواهد داشت .

۲ – عینیت: عینیت ‌به این معنی که حتی‌الامکان از قضاوت‌های ذهنی و ارزیابی‌های سلیقه‌ای جلوگیری کند و یا عبارت است از ارزشیابی‌هایی که توسط دیگران هم قابل تصدیق و تأیید باشد و از اعتبار بالایی برخوردار است و در مقابل آن ارزشیابی ذهنی عبارت است از ارزشیابی‌هایی که توسط دیگران قابل تصدیق و تأیید نمی‌باشند و از اعتبار کمتری برخوردارند.

۳ – مفید بودن: مفید بودن ‌به این معنی که در طول زمان وپس از یک یا چند بار اجرا به بهبود رفتار و عملکرد کارکنان بیانجامد (ابوالعلایی، ۱۳۸۹ ).

ابعاد بهبود نیروی انسانی (بهبود عملکرد)

۱- قابلیت‌های فردی: فیلپوت و همکاران(۲۰۰۲) قابلیت را به عنوان ترکیبی از مهارت‌ها، دانش و
نگرش‌های مورد نیاز برای انجام یک نقش بگونه‌ای اثربخش تعریف می‌کند. در این تعریف مؤلفه‌ نگرش‌ها به جای توانایی‌ها آمده است. در تعریفی دیگر، مؤلفه‌ انگیزه به جای این دو به تعریف افزوده شده است. تعریف هانستین(۲۰۰۰) به صورت زیر است: قابلیت عموماً به عنوان مجموعه رفتارها یا فعالیت‌های مرتبط، انواع دانش، مهارت‌ها و انگیزه هایی است که پیش نیازهای رفتاری، فنی و انگیزشی برای عملکرد موفقیت‌آمیز در یک نقش یا شغل مشخص به شمار می‌روند(انصاری ، ۱۳۸۸).

۲ – رضایت شغلی: بنا بر تعریف بالرز و همکارانش (۱۹۹۰)، رضایت شغلی عبارت است از احساسات فرد که نسبت به شغل یا تجارب شغلی اش در خصوص تجارب قبلی، انتظارات کنونی یا فرصت‌های شغلی دیگر دارد. چندان(۱۹۹۷)، نیز رضایت شغلی را میزان احساسات و نگرش‌های مثبت افراد نسبت به شغل خود می‌داند(اسدی و همکاران،۱۳۸۰).

۳ – خلاقیت: بنا به نقل الوانی (۱۳۸۵)، خلاقیت، پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و تفکر است به عبارت دیگر خلاقیت به قدرت ایجاد اندیشه‌های نو اشاره دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو ‌و تازه است(الوانی، ۱۳۸۵).

۴ – آموزش: آموزش رسیدن به اهداف سازمان به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر بستگی دارد. اجرای آموزش و بهبود نیروی انسانی سبب می‌شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیطی، به طور مؤثر فعالیت‌هایشان را ادامه داده و بر کارایی خود بیفزایند. ‌بنابرین‏ آموزش و بهبود، کوششی مداوم و برنامه‌ریزی شده از جانب مدیریت سازمان جهت بهبود سطوح شایستگی کارکنان و عملکرد سازمانی است(میرسپاسی،۱۳۷۵).

۵ – انگیزش : انگیزش: عاملی است درونی که رفتار فرد را در جهت معینی هدایت می‌کند و راهنمای او برای گزینش کوششی از میان کوشش‌های ارادی وی می‌شود(نائلی،۱۳۷۳).

تعریف دیگر انگیزه ‌به این شکل می‌باشد که «میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدف‌های سازمان به گونه‌ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود(استیفن پی رابینز۱۳۷۳).

۱ – ۷ – تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش

تعریف عملیاتی یعنی بر قرار ساختن ارتباط بین مفهوم و مصداق آن در واقعیت و دنیای عینی است. به عبارت دیگر در تعریف عملی، مفاهیم عام و کلی و انتزاعی و صفات نظری به مصادیق خاص تبدیل می‌شوند. تعریف عملی محقق را از مفهوم به مصداق می‌رساند و دستورالعمل اندازه‌گیری صفات اصلی مورد نظر در مفهوم را برای محقق روشن می‌سازد. پس تعریف عملیاتی یک نوع تعریف کاربردی و بومی شده با توجه به جامعه تحقیق است که در آن فرایندهای حرکت از ذهن به عین فراهم شده و مفاهیم دارای قابلیت اندازه‌گیری و سنجش می‌شوند(صفری شالی ،۱۳۸۶).

در پژوهش حاضر برای عملیاتی کردن متغیرهای قابل اندازه‌گیری با توجه به فرضیه‌های تحقیق بدین صورت تعریف می‌شوند:

۱ – ارزیابی عملکرد به عنوان متغیر مستقل در سه بعد منصفانه بودن، عینیت و مفید بودن سنجیده می‌شود که بعد منصفانه بودن با ۴ گویه و بعد عینیت با ۳ گویه و بعد مفید بودن با ۴گویه که در پرسشنامه تنظیم گردیده است .

۲ – بهبود نیروی انسانی در پنج بعد انگیزش، قابلیت‌های فردی، آموزش، خلاقیت و رضایت شغلی قابل سنجش است که بعد انگیزش با ۴ گویه، بعد قابلیت‌های فردی با ۵ گویه، بعد آموزش با ۵ گویه، بعد خلاقیت با ۵ گویه و بعد رضایت شغلی با ۵ گویه سنجیده می‌شوند که برای سنجش هر یک از
گویه‌ها از طیف لیکرت استفاده شده است که در آن به گزینه “خیلی کم” امتیاز ۱ و گزینه ” کم “
امتیاز ۲ ، گزینه ” متوسط ” ۳ ، گزینه “زیاد ” ۴ و گزینه “خیلی زیاد” امتیاز ۵ داده شده است. لازم به ذکر است که بهبود نیروی انسانی به عنوان متغیر وابسته می‌باشد. در مجموع ارزیابی عملکرد (متغیر مستقل) با ۱۱ گویه و بهبود نیروی انسانی (متغیر وابسته ) با ۲۴ گویه سنجیده می‌شوند.

۱ – ۸ – مدل مفهومی تحقیق

قابلیت‌های فردی

ارزیابی عملکرد

بهبود نیروی انسانی

انگیزش

خلاقیت

آموزش

رضایت

منبع : یافته های محقق

۱ – ۹ – خلاصه فصل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]




بند سی ام: قابلیت پیش‌بینی ضرر[۲۳۴]

در رأی هادلی علیه باکسن دال (۱۸۵۴) بارون آلدرسون[۲۳۵] اصل مذکور را با شرایط زیر بنا نهاد : هنگامی که طرفین قراردادی را منعقد می‌کنند و سپس یکی عقد را نقض می‌کند ، خساراتی که طرف متضرر در رابطه با نقض قرارداد دریافت می کند ، شامل آن دسته از خساراتی شود که به طور عادلانه و منطقی قابل محاسبه هستند ، خواه به طور ذاتی و طبیعی ایجاد شده باشند ( بر اساس حالت طبیعی امور و به علت وقوع نقض قرارداد حادث شده باشند ) و یا به طور منطقی بتوان فرض نمود که خسارت ایجاد شده هنگام انعقاد عقد به عنوان نتیجه ناشی از نقض قرارداد در ذهنیت و تصور طرفین قرارداد وجو داشته است .

در رأی هادلی ، ‌خواهان ( آسیابان ) یک میل لنگ شکسته را جهت ارسال برای مهندسین مربوطه که در شهر گرینویچ[۲۳۶] قرار داشتند به متصدی حمل و نقل ( پیک فورد اند کو ) تحویل داد . آسیاب متعلق به خواهان تا پیش از آنکه مهندسین مربوط میلک لنگ شکسته را به عنوان نمونه مشاهده نمی کردند و بر طبق آن یک میل لنگ جدید تهیه نمی کردند ، قادر به ادامه کار نبود . متصدی حمل و نقل قرارداد را نقض کرد و پنج روز در تحویل تأخیر نمود . به همین علت آسیابان برای دریافت خسارت منافع از دست رفته به مدت ۵ روز طرح دعوا کرد . دادگاه بر اساس اصل بعید و دور از ذهن بودن خسارت ، دعوای خواهان را مردود اعلام کرد . با این استدلال که منافع از دست رفته آسیابان به طور ذاتی و طبیعی ایجاد نشده بود ، یعنی بر اساس حالت طبیعی امور به وجود نیامده بود زیرا متصدی حمل و نقل به طور منطقی انتظار داشت که آسیاب با یک میل لنگ یدکی تجهیز شود . همچنین منافع از دست رفته آسیابان از نوعی نبود که بتوان به طور منطقی فرض کرد که در ذهنیت و تصور متصدی حمل و نقل وجود داشته اند .

به عبارت دیگر به متصدی حمل و نقل هشدار خاصی داده نشده بود مبنی بر اینکه قید زمان در این قرارداد از حساسیت بالایی برخوردار است و ادامه کار آسیاب متوقف بر نصب میل لنگ جدید است .

فصل سوم: اجرای عین تعهدات در اسناد و کنوانسیون های بین‌المللی

مبحث اول: اجرای عین تعهد در کنوانسیون بیع بین‌المللی کالا ۱۹۸۰ و اینکو ترمز

گفتار اول: بیع بین‌المللی کالا ۱۹۸۰

فصل سوم از کنوانسیون مذکور ‌در مورد بیع کالا ، مواد ۲۵ الی ۸۸ به اجرای عین تعهد و ‌تعهدات بایع و خریدار می پردازد[۲۳۷] . در تعهداتی که بایع دارد ، ماده ۳۱ ، ۳۲ و ۹ این کنوانسیون اشاره به آن دارد . در صورتی که کالای تحویل شده با چیزی که در قرارداد ذکر شده منطبق نباشد ، ماده ۳۵ این کنوانسیون به آن اشاره دارد .[۲۳۸] پس باید مورد قرارداد سریعاً مورد بازرسی قرار گیرد تا بشود از این حق فسخ استفاده شود . در ماده ۴۴ این کنوانسیون خریدار حق دارد از ثمن به نسبت عدم انطباق بکاهد و یا خسارات را که وارد شده مطالبه نماید . در هر حال در مدت زمانی کمتر از دو سال باید این عدم انطباق اعلام گردد .

عدم انطباق حقوقی : ماده های ۴۱ و ۴۲ کنوانسیون آن را اعلام می دارند ، شامل موردی است که شخص ثالث نسبت به قرارداد ادعای مالکیت ، رهن و … دارد . و یا در مالکیت صنعتی هم همین طور است ، که ادعای افراد ثالث ناشی از مالکیت صنعتی باشد . و مقررات این کنوانسیون طبق ماده ۴۸ بر رفتار مسالمیت آمیز و حل روابط از طریق جبران خسارات است . در حد امکان سعی بر جلوگیری از فسخ و ابطال قراردادها و تعهدات می‌باشد .

تعهدات خریدار : ماده ۵۳ کنوانسیون ‌در مورد تعهدات خریدار می‌باشد . پرداخت ثمن پس از تحویل و قبض کالا از این موارد است . ماده ۵۵ به عرف تجاری در عدم تعیین ثمن و ضوابط آن اشاره دارد . در کشورهای کامن لا به همین طریق کنوانسیون عمل می شود . در سیستم فرانسوی و اسلامی این گونه نمی باشد . محل تادیه ثمن و تاریخ آن در مواد کنوانسیون مشروحاً اعلام شده است . ضمانت اجرای عدم اجرای تعهدات مشتری جبران خسارت می‌باشد . که به حقوق اسلامی نزدیک است تا به حقوق کشورهای کامن لا ، شیوه جبران خسارت را ماده ۲۸ کنوانسیون بدان پرداخته است . در اجرای عین تعهد در صورتی که در نظام قضایی دادگاه صلاحیتدار صدور حکم پیش‌بینی شده باشد ، به اجرای اجباری محکوم می شود . در کامن لا چنین چیزی پیش‌بینی نشده است . در خواست خسارات منوط به درخواست اجرای عین تعهد است . ماده ۶۳ کنوانسیون به مهلت اضافه و اعطای آن به بایع اشاره ‌کرده‌است .[۲۳۹] ماده ۷۱ و ۷۲ کنوانسیون در موردی است که متعهد به تعهد خود عمل نمی نماید ، که طرف او هم می‌تواند اجرای تعهدات خود را در عمل معلق به انجام توسط متعهد طرف دیگر نماید و یا فسخ قرارداد و تعهدات را اعلام نماید .[۲۴۰]

گفتار دوم : ‌بر اساس اینکو ترمز[۲۴۱]

در سال ۱۹۳۶ اتاق بازرگانی بین‌المللی ، اینکوترمز ( اصطلاحات بازرگانی بین‌المللی ) را مدون و چاپ نموده است . طرفین تعهدات می‌توانند به آن اشاره نمایند و در قرارداد صریحاً بعضی از موارد را تابع آن قرار دهند . اینکوترمز فقط به بخشی از تعهدات و روابط میان فروشنده و خریدار می پردازد ، شامل حمل و تحویل کالا می‌باشد . در موارد فسخ ، اجبار و برائت نکته ای ‌در مورد مسئولیت خریدار و فروشنده وجود ندارد و از این لحاظ جامعیت ندارد . چند اصطلاح رایج در اینکوترمز

۱- اصطلاح گروه E : می‌باشد . ( EX.works ) : فقط به تحویل کالا اشاره دارد . تحویل کالا به خریدار در محلی که در قرارداد ذکر اشاره شده است .

۲- گروه F.C.A.F ( named place ) Freecarvier : تحویل کالا به حمل کننده ای که از جانب خریدار تعیین می شود . در گروه F ( named prot of shipment ) ship Free Alongsido تحویل کالا در بندر بارگیری ، که از سوی خریدار تعیین شده است .

کالا جهت صدور ترخیص می‌گردد . در بندر بارگیری ، در کنار کشتی قرار می‌گیرد . تفاوت این دو در طریق حمل است . F.c.A از هر طریقی حمل امکان پذیر است . مورد بعدی فقط کشتی و آبراه ها می‌باشد .

FOB: Free on Boread (named port of shipment) ترخیص توسط فروشنده ، جهت صدور و تحویل کالا در بندر بارگیری ، روی عرشه کشتی می‌باشد . گروه C : C.I.F و C.I.P استفاده شده و به پرداخت بیمه کالا اختصاص دارد . C.F.R حمل کالا تا بندر مقصد بدون مسئولیت از بین رفتن و حوادث احتمالی آن و ترخیص توسط فروشنده جهت صدور می‌باشد . C.P.T مانند : C.F.R‌ با مسئولیت خطرهایی که متوجه کالا می‌باشد و هر گونه هزینه ای در این خصوص می‌باشد . گروه D‌ : گروه D بر خلاف گروه C حالت رسید دارد . مسئولیت رسیدن کالا به محل را دارد . در حالی که گروه C فقط به حمل و ارسال توجه دارد .

۱- Delived Atfrontiey: DAF : تحویل کالا در مرز پس از ترخیص می‌باشد .

۲- DES : Deleverad Exship : تحویل کالا روی عرشه کشتی در بندر مقصد می‌باشد و مسئولیت کلیه هزینه ها و خطرها ، تا قبل از تخلیه دارد . DEQ : تحویل کالا در اسکله در بندر مقصد است . با مسئولیت کلیه هزینه ها و خطرهای تخلیه کالا می‌باشد .

۳- DDU : ِDelivered Dutyuhpaid : تحویل کالا در محل تعیین شده در مقصد به خریدار با مسئولیت خطرها و هزینه ها بدون عوارض و حقوق گمرکی و بدون ترخیص می‌باشد . مسئولیت قصور خریدار در ترخیص به موقع را نیز شامل می‌گردد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]