آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو



 



عنوان                                                                                  صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

9-2)رابطه جهت­گیری هدف و پیشرفت تحصیلی
28
10-2)خودتنظیمی
30
11-2)یادگیری
30
12-2)یادگیری خودتنظیمی
31
13-2)الگوهای یادگیری خودتنظیمی
33
1-13-2)الگوی پنتریچ
33
2-13-2)الگوی چرخه­ای یادگیری خودتنظیمی – تحول زیمرمن
34
3-13-2)نظریه پنتریچ و دی­گروت
35
4-13-2)الگوی انگیزش – انتظار اکلس و پنتریچ
36
14-2)پیشرفت تحصیلی
38
1-14-2)سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
44
15-2)پیشینه پژوهش
44
1-15-2)پژوهش­های خارجی
46
2-15-2)پژوهش­های داخلی
53
16-2)جمع­بندی
66
  فصل سوم : روش پژوهش
 
1-3)روش و طرح پژوهش
70
2-3)جامعه آماری
70
3-3)روش نمونه گیری و حجم نمونه
70
4-3)ابزار پژوهش
71
1-4-3)پرسشنامه جهت­گیری هدف AGQ
72
1-1-4-3)شیوه نمره­گذاری
72
2-1-4-3)ویژگی­های روان­سنجی                                                                     73
عنوان                                                                                  صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-4-3)پرسشنامه راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری MSLQ
73
1-2-4-3)نام­گذاری عامل­ها
74
2-2-4-3)شیوه نمره­گذاری
75
3-2-4-3)ویژگی­های روان­سنجی
75
5-3)روش جمع­آوری اطلاعات
77
6-3)روش اجرای اصل پژوهش
78
7-3)روش تجزیه و تحلیل داده­ ها
78
 فصل چهارم: تحلیل آماری داده­ ها
 
1-4)توصیف داده­ ها
80
2-4)تحلیل داده­ ها
82
 فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری
 
1-5)بحث و نتیجه­گیری
91
2-5)محدودیت­ها و مشکلات پژوهش
96
3-5)پیشنهاد­های پژوهش
96
1-3-5)پیشنهادهای کاربردی
97
منابع فارسی
98
منابع لاتین
105
پیوست­ها
109
چکیده انگلیسی
112
 

چکیده
 

این پژوهش با هدف ” مقایسه جهت­گیری هدف، پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی (باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم) در دانشجویان کارشناسی ارشد روان­شناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط ” انجام شد. بدین منظور به روش تصادفی مرحله­ای از کلیه واحدهای دانشگاهی مناطق 8 و 12 دانشگاه آزاد اسلامی، واحدهایی که دارای مقطع کارشناسی ارشد روان­شناسی بودند مشخص و از میان آن­ها سه دانشگاه به تصادف انتخاب شدند، سپس به روش طبقه­ای نامتناسب (جنسیت به ­عنوان طبقه) و با بهره گرفتن از فرمول مبتنی بر فاصله اطمینان ، 200 دانشجوی کارشناسی ارشد روان­شناسی (100 نفر با مدرک کارشناسی مرتبط و 100 نفر با مدرک کارشناسی غیرمرتبط) به ­عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع­آوری داده­ ها از پرسشنامه­های هدف­های پیشرفت الیوت و مک گریگور (AGQ)  و راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری (MSLQ)، و معدل ترم­های پیش دانشجویان، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ ها، آمار توصیفی و آمار استنباطی (MANOVA و t  مستقل ) به­کار گرفته شد. نتایج بدست آمده ازتحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین میانگین مؤلفه­های باورهای انگیزشی دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد هم­چنین بین پیشرفت تحصیلی دو گروه تفاوت معنادار یافت شد، به­این صورت که میانگین باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی در گروه دانشجویان غیرمرتبط بالاتر است.و هیچ تفاوت معناداری بین مؤلفه­های راهبردهای یادگیری خودتنظیم و جهت­گیری هدف در دو گروه یافت نشد. نتیجه­گیری: جهت­گیری هدف دانشجویان کارشناسی ارشد روان­شناسی بیشتر تسلطی است و از راهبردهای یادگیری خودتنظیم استفاده می­ کنند. آن­چه موجب افزایش پیشرفت تحصیلی در دانشجویان غیرمرتبط شده است، باورهای انگیزشی، واکنش­های عاطفی، علاقه درونی و عقاید ارزش کار است که می­توان آن را به جذابیت رشته تحصیلی و جدید بودن مطالب آموزشی برای این گروه از دانشجویان، نسبت داد.                                         
کلیدواژه­ها : جهت­گیری هدف، خودتنظیمی، باورهای انگیزشی، پیشرفت تحصیلی، کارشناسی ارشد

 

1-1-مقدمه
 

واقعیتی مهم و انکار­ناپذیر، آن است که تمامی پیشرفت­های مهم و عظیم انسان در دنیای امروز، زاییده یادگیری است. انسان بیشتر توانایی­های خود را از طریق یادگیری و آموزش به دست می­آورد. از طریق یادگیری، فرایندهای ذهنی را کاربردی می­ کند و به عمل در می­آورد. یکی از عوامل مهم مؤثر بر یادگیری، خصوصا در دانش­ آموزان و دانشجویان، انگیزه تحصیلی است. با انگیزه­بودن و اشتیاق به دستیابی به موفقیت، از جمله اهداف همیشگی روان­شناسان، مربیان و متولیان آموزش و پرورش و آموزش عالی بوده است. پیشرفت تحصیلی[1]، علاوه بر این که خود به تنهایی یک هدف به شمار می­آید، بلکه درگیر شدن فعال در محیط آموزشی و انگیزه داشتن نسبت به یادگیری، به بسیاری از ویژگی­های روان­شناختی منجر می­شود. مانند: عزت­نفس[2]، سازگاری[3]، مسئولیت­ پذیری[4] و صلاحیت[5] (جسر و جسر[6]، 1997؛ استینبرگ[7]، 1996؛ به نقل از گرولنیک [8] و همکاران، 2007)
از مهم­ترین اهداف نظام­های تعلیم و تربیتی که همواره مورد توجه پژوهشگران نیز بوده است، پرورش فراگیرانی با­انگیزه، هدفمند، پیشرفت­گرا و کارآمد می­باشد. دانش روان­شناسی به ویژه در حیطه­ی انگیزش و یادگیری، با تکیه بر یافته­ های تحقیقاتی خود، بیشترین نقش را در پیشبرد این مسیر ایفا کرده و همواره دستاوردهای بزرگی برای شناسایی و فهم رفتار انسان و همچنین ارتقاء توانایی­های او داشته است. علاقه و رغبت به رشته تحصیلی و در امتداد آن، شغل و حرفه و تخصص، ریشه در عوامل مختلفی دارد. به طور کلی باید گفت که علائق تحصیلی، متاثر از عوامل فردی، اقتصادی، اجتماعی و تناسب محتوی با توانمندی­ها و استعدادهای اشخاص دارد و از آنجا که تحصیل هر کس، برای احراز حرفه­ای در آینده است و داشتن حرفه مناسب می ­تواند منبعی برای تامین نیازهای فرد و جامعه، احترام به خویشتن و سازگاری سالم باشد، لذا بدیهی است که تصدی در حرفه­ای که مورد علاقه افراد نیست، باعث به وجود آمدن تنش، نگرانی، بیماری­های جسمی و روحی، و عدم تطابق اجتماعی ودر نهایت به هدر رفتن سرمایه­های مادی و معنوی خواهد شد که حتی گاهی، تمام روابط فرد را به طور مستقیم و غیر مستقیم، تحت تاثیرقرار خواهد داد (رئیس­سعدی، 1386).
عواملی که منجر به پیشرفت و به­ویژه پیشرفت تحصیلی می­شوند، متعدد هستند. عواملی هم­چون ویژگی­های شخصیتی، ویژگی­های انگیزشی و ویژگی­های موقعیتی و غیره. اما به طور گسترده فرض     می­شود که انگیزش[9] یکی از عناصر اصلی پیشرفت است (ونتزل[10] و ویگفلد[11]، 2009). دیدگاه­های نظری متعددی در زمینه ماهیت و پرورش دادن انگیزه وجود دارد، نظریه­ای که در سال­های اخیر توجه قابل ملاحظه­ای را به این امر معطوف داشته، نظریه هدف پیشرفت است (ونتزل و ویگفلد، 2009). به طور خلاصه نظریه هدف پیشرفت، انواع اهداف (اهداف ویا دلایل) را مشخص می­ کند که به رفتارهای مربوط به پیشرفت، جهت  می­دهد. پنتریچ[12] و شانک[13] (2002)، جهت­گیری هدف[14] را بیانگر الگوی منسجمی از باورهای فردی می­دانند که سبب می­شود تا فرد به شیوه ­های مختلف به موقعیت گرایش پیدا کند و به فعالیت بپردازد و با توجه به موقعیت خود پاسخ مناسب را صادر کند (پنتریچ و شانک،2002 / 1386).
رویکرد جهت­گیری هدف یکی از معدود رویکردهایی است که به توضیح و تبیین علل پیشرفت و دلایل و مقاصدی که فراگیران از درس خواندن و سایر رفتارهای تحصیلی خود دارند، می ­پردازد. درهر صورت با وجود رویکردهای متنوع انگیزشی، جهت­گیری هدف کاربردی­ترین رویکرد جهت درک یادگیری، بهبود آموزش و چگونگی برخورد دانشجویان با تکالیف آموزشی بوده که به ارائه باورهای دانشجویان و یادگیرندگان در مورد شیوه ­های رویارویی و درگیر شدن با تکالیف می ­پردازد (ایمز[15] و آرچر[16]، 1984؛ ایمز، 1992؛ دوئک[17] و لگیت[18]، 1988؛ به نقل از بابایی، 1377؛ بالاوندی، 1380).
این جهت­گیری در موقعیت­های تحصیلی، مبین انگیزه فرد از تحصیل است و به همین دلیل تمایلات، کنش­ها و پاسخ­های او را در موقعیت­های یادگیری تحت تاثیر قرار می­دهد. جهت­گیری هدف را نباید با اهداف ویژه­ای که در موقعیت­های آموزشی برای فعالیت­ها در نظر می­گیرند، یکی دانست. این گونه اهداف صرفا محرک فرد برای یادگیری یک تکلیف ویژه هستند. از دیگر سوی بر خلاف اهداف آموزشی که مبنای تشابهات فردی است، جهت­گیری هدف مبنای تفاوت­های فردی در موقعیت­های تحصیلی است و بر اساس آنها می­توان میزان موفقیت فرد را در این­گونه موقعیت­ها پیش ­بینی نمود (دوئک و لگیت، 1988؛ پنتریچ و شانک، 2000؛ ایمز، 1992؛ دوئک،2000 ؛ به نقل از  شریفی اردانی، خیر، حیاتی، رئیسی، روحی، 1392؛ برزگر، دلاور، احدی، 1391).
 پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش و آموزش عالی می­باشد و می­توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش یاد کرد. معمولا پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمون­های نهایی و استاندارد، مورد سنجش قرار می­گیرد و نمراتی را که دانشجویان در طول دوره تحصیل کسب می­ کنند، نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آنها تلقی می­ کنند، با وجودی که کمیت و کیفیت یادگیری تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل سطح عمومی هوش، سلامت جسمی و روانی،  انگیزه، امکانات محیط زندگی، امکانات کمک آموزشی و قابلیت­های شناختی قرار می گیرد، اما       روان­شناسان مشاهده کرده­اند آنچه  که حداقل در دوران دانشجویی بیشترین تاثیر را در وضعیت عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد، مهارت­های عمومی مطالعه، یادگیری درسی و یادآوری مطالب آموخته شده است. با توجه به مطالب ذکر  شده، روش­های مطالعه و دارا بودن مهارت­های تحصیلی، در یادگیری درسی و در نتیجه در مهارت­های شناختی و عملی و به دلیل رابطه تنگاتنگ آن با پیشرفت تحصیلی، بالطبع در نهایت، در سرنوشت شغلی دانشجویان مؤثر می­باشد (رئیس­سعدی، 1386).
با توجه به این­که پیشرفت تحصیلی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است، محققان عوامل تاثیر­گذار بر آن را، از جمله خودتنظیمی[19]، مورد مطالعه قرار داده­اند. خودتنظیمی سازه­ای است که از سال 1967 از سوی بندورا[20] مطرح شد. مطالعه اولیه در این زمینه، مبتنی بر خودتنظیمی به معنای عام کلمه بود که زمینه ­های گوناگون فردی – خانوادگی و اجتماعی را مورد توجه قرار می­داد، ولی از دهه 1980، این سازه در زمینه یادگیری مطرح شد. وین­اشتاین[21] و همکاران (2010)، بیان می­ کنند که راهبردهای یادگیری شامل
فعالیت­ها و فرایندهای عاطفی، انگیزشی، فرآشناختی[22]، شناختی و رفتاری است که فهم، یادگیری و پردازش معنادار هم­چون انسجام و یکپارچگی دانش جدید در حافظه را تسهیل می­نماید. راهبردهای یادگیری، فرایندهایی هستند که به افراد کمک می­ کنند تا بیاموزند چگونه یاد بگیرند و چگونه مسائل مربوط به یادگیری خویش را پیش برند و چگونه یادگیری خویش را عمیق و موثر سازند.
زیمرمن[23] (2000، به نقل از بمبوتی[24]و همکاران، 2008) یادگیری خودتنظیمی را باورهای یادگیرندگان درباره توانایی خود برای درگیر شدن در اعمال، افکار، احساسات و پیگیری اهداف تحصیلی ارزشمند، تعریف می­ کند. پنتریچ، خودتنظیمی را یک فرایند فعال و سازمان یافته
می­داند که یادگیرندگان از طریق آن اهداف یادگیری خود را تنظیم کرده و تلاش می­ کنند بر شناخت و انگیزش و رفتار خود نظارت کنند (پنتریچ، 2004).
 راهبردهای یادگیری خودتنظیمی شامل مهارت­های خودآموزی[25]، سوال پرسیدن از خود[26]، خودبازبینی[27] و تقویت خود[28] است که به یادگیرندگان کمک می­ کند تا با بهره گرفتن از فرایندهای شناختی، یادگیری آنها تسهیل شود. بنابراین شیوه یادگیری خودتنظیم، استفاده فعالانه و آگاهانه فراگیر از راهبردهای یادگیری مناسب است که گستره­ای از فعالیت­های پیچیده فراگیران را به منظور نیل به اهداف یادگیری، دربرمی­گیرد. دامنه این راهبردها، از فعالیت­های جزئی مثل مشاهده متخصصانه یا تمرین یک فعالیت شروع و به تلاش­های وسیع­تر فرآیند­گونه­ای چون تشریح جزء به جزء اطلاعات یا مرتبط کردن اطلاعات جدید به دانسته­های قبلی ختم می­یابد (مونتاگو[29]، 2008).
از آن­جا که رشته روان­شناسی از اهمیت خاصی در میان گروه­های آموزشی برخوردار است، و در نهایت از فراگیران آن انتظار می­رود که از حداکثر علم، آگاهی و

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-06] [ 06:30:00 ق.ظ ]




1-2-بیان مسئله. 6
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش. 9
1-4-اهداف پژوهش. 10
1-5-فرضیه ها ی پژوهش. 10
1-6-تعاریف نظری 11
1-7-تعاریف عملیاتی 12

 

فصل دوم: پیشینه پژوهش
 

2-1-کیفیت زندگی 14
2-2-تاریخچه مطالعات کیفیت زندگی 16
2-3-کیفیت زندگی وحوزه های مربوطه. 18
2-4-کیفیت زندگی، سلامتی و سلامت فکری 22
2-5-کیفیت زندگی و رضایت از زندگی 23
2-6-کیفیت زندگی و روش های کنترل استرس. 23
2-7-کیفیت زندگی و شخصیت فرد (یا خصوصیات فردی) 24
2-8-رضایت از زندگی و سلامت روانی 26
2-9-کیفیت زندگی و پیشرفت اقتصادی 27
2-10-شاخص های کیفیت زندگی 30
2-11-خودکارآمدی 31
2-12-مؤلفه‌های خودکارآمدی 34
2-13-فرآیندهای فعال شونده مرتبط با کارآمدی 36
2-14-تحلیل تحولی باورهای خودکارآمدی در گستره‌ زندگی 37
2-15-پیشینه تحقیق. 39
2-15-1-پیشینه تحقیقات داخلی خودکارآمدی و کیفیت زندگی 39
2-15-2-پیشینه تحقیقات خارجی  خودکارآمدی و کیفیت زندگی 41

 

فصل سوم: روش  پژوهش
 

3-1-طرح پژوهش. 44
3-2-متغیرهای پژوهش. 44
3-3-جامعه آماری 44
3-4حجم نمونه و روش نمونه گیری 44
3-5-ابزار های پژوهش. 44
3-6-شیوه اجرای پژوهش. 47
3-7-روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 47

 

فصل چهارم: یافته ­های پژوهش
 

4-1-یافته های جمعیت شناختی 49
4-2-یافته های توصیفی 51
4-3-یافته های استباطی 52

 

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
 

5-1-بحث و نتیجه گیری 58
5-2-نتیجه گیری 63
5-3-محدودیت های پژوهش : 63
5-4-پیشنهادات 63
5-4-1-پیشنهاد ات پژوهشی 63
5-4-2-پیشنهادات کاربردی 64
منابع. 66
پیوست 1. 69
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی و خود کار آمدی هیجانی،اجتماعی و تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر در شهر نورآباد انجام شد.
این پژوهش از نوع پژوهش های علی – مقایسه ای می باشد . نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر 200 نفر از دانشجویان دختر و پسر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند .
برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه 36 سئوالی (36-sf) و مقیاس خود کار آمدی نو جوانان با مقیاس پنج درجه (خیلی بد تا خیلی خوب ) استفاده شد داده های حاصل از پرسشنامه پژوهش با استفاده ازآزمون تحلیل واریانس چند متغیری (Manova) و نرم افزار SPSS و به کمک روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت .
شواهد نتایج حاصل از این مقایسه کیفیت زندگی و خود کار آمدی، هیجانی اجتماعی و تحصیلی نشان می دهد که به طور کلی افرادی که رضایت بالا تری از زندگی دارند از سبک های مقابله ای موثرتر و مناسب تر استفاده می کنند، عواطف و احساسات مثبت عمیق تری را تجربه می کنند و از سلامت عمومی بالاتری برخوردارند ، عدم رضایت از زندگی با وضعیت سلامتی ضعیف تر، علائم افسردگی ، مشکلات شخصی ، رفتارهای نا مناسب بهداشتی و وضعیت ضعیف اجتماعی همبسته است .
واژه های کلیدی : کیفیت زندگی، خود کار آمدی هیجانی، اجتماعی، تحصیلی
1-1-مقدمه  
    توجه به”منایع انسانی”پدیده­ای است که در دو دهه اخیر توسعه فراوان یافته است.بگونه­ای که پارادایمها و چارچوب­های فکری جدید و دگرگونی­های عمیقی که در حوزه و عرصه منابع انسانی پدید آمده، راه را برای بهره­ گیری بیشتر از توان و تخصص  افراد و سازمان­ها هموار کرده است(ابوالقاسمی، 1383). سازمان­های عصر حاضر با نگاه راهبردی به منابع انسانی آن را به عنوان دارایی هوشمند و ارزشمند در نظر دارند و بیش از پیش به ارتقاء”کیفیت زندگی1” افراد توجه دارند. بهبود کیفیت­زندگی کاری افراد،مستلزم اهتمام مدیریت سازمان به تدوین سیاست­های حمایت­گرایانه از منابع انسانی است.بر این اساس؛ استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به تدوین استراتژی­های منابع انسانی و اقداماتی است که برای صیانت جسم، روح و حفظ کرامت انسانی افرادضروری است.در این راستا؛اقداماتی که شامل امکانات رفاهی، درمانی، امنیت­شغلی، طراحی­شغلی، اهمیت شغلی، توسعه و پیشرفت شغلی، آموزش و بهسازی و مواردی از این قبیل می باشد، مجموعاً تحت عنوان کیفیت­زندگی در نظر گرفته می شود. کیفیت زندگی که به عنوان یکی از رویکرد های بهبود عملکرد و از جمله عناصر مهم و کلیدی«فرهنگ­تعالی»به شمار می­رود، رویکردی است که موجب همسویی افرادو سازمان می­شود( ویلکرسون، وندنبرگ، 2000؛ ابوالقاسمی، 1383).
به عبارت دیگر؛کیفیت زندگی،بعنوان موضوع سلامتی انسان از بدو پیدایش بشر و در طی قرون متمادی مطرح بوده است و هر جا سخنی از آن به میان آمده عمدتاً بعد جسمانی آن در نظر بوده است و کمتر به ابعاد سلامت روانی آن اشاره شده است. سازمان بهداشت جهانی در سال 1990 ضمن تاکید به مسئولان کشورها  در راستای تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی جامعه همواره به این مطلب اشاره دارد که هیچ یک از این سه بعد به دیگری برتری ندارد(قنبری، 1385).اصطلاح کیفیت زندگی به طور معمول به حوزه های متعددی در زندگی فرد، ورای سنجش ساده نشانه­ها یا آسیب­شناسی عضوی اشاره می­ کند. این حوزه­ها شامل زمینه­هایی از شادکامی فردی، ایفای نقش و وضعیت سلامتی است. حوزه اول؛ مواردی مثل ارتباط های رضایت­بخش حمایت­کننده، کارایی شبکه اجتماعی  و رهایی از نا امیدی را شامل می­شود.در حوزه دوم؛ مواردی مثل سازگاری شغلی، انجام تعهدات در خانواده و اوقات فراغت را در بر می گیرد. حوزه سوم؛ وضعیت سلامتی است که بر اساس محدودیت­های ایجاد شده در عملکرد فیزیکی و روانی مورد بررسی قرار می­گیرد.کیفیت زندگی ارتباط گسترده­ای  با موارد احساسی فرد و بهداشت روانی دارد، به بیان حالات درمان افراد و بیان تغییرات و توانایی­های افراد و حالات رضایتمندی افراد از عملکرد های چندگانه تاثیرات زندگی می پردازد(کات، هریسون[1]، 1993؛ نقل از قنبری، 1385).گاهی اوقات کیفیت زندگی معادل رضایت از زندگی افراد تعریف می شود و شامل طیف وسیعی از رضایت افراد از کلیه مسائل زندگی خود می باشد(فلس و پری[2]، 1996؛ نقل از قنبری، 1385).بررسی رضایت افراد از زندگی خود و کیفیت زندگی می تواند فاکتورهای سودمندی درباره مولفه های زندگی  ارائه دهد(ارای، 1996).
 دراین راستا؛در هر نظام تعلیم و تربیت میزان عملکرد تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن یکی از شاخص­های موفقیت در فعالیت­های علمی است. ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک[3]، 2001). همچنین از جمله مهمترین نگرانی های معلمان، استادان، مسئولان آموزش و خانواده ها، پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی دانش­ آموزان و دانشجویان است (لوگان، ترجمه رضوی شجاع، 1374). در ایران، این امر از مهمترین مشکلات کنونی نظام آموزشی است و هرساله ده ها میلیارد ریال از بودجه کشور را هدر می­دهد و نیروهای بالقوه و سرمایه های جامعه (نیروی انسانی) بی ثمر می مانند. بنابراین، توجه به عوامل مرتبط با تحصیل دانش­ آموزان، از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. 
 از جمله عوامل روانشناختی مهم که باید در دانش­ آموزان  و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد، خودکارآمدی است. نوجوانان و جوانان به دلیل دوره خاص رشد خود ناچارند با رویدادهای انتقالی بسیاری از نظر زیست شناختی، تحصیلی و اجتماعی روبرو شوند.آنان می­بایست راه حل­هایی برای حل مشکلات و مقابله با آنها بیابند. موفقیت آنان در چالش­های بیشمار این دوره رشد، با خودکارآمدی آنان ارتباط دارد. دانش آموزان نوجوانی که باور ضعیفی به کارآمدی خود دارند، منفعلانه تحت تأثیر این فشارها قرار می گیرند (ریچاردسون[4]، 1999). نتایج پژوهشی حاکی است که بالا رفتن سطح خودکارآمدی باعث افزایش انگیزش تحصیلی می­شود (گلاور و برونتینگ[5]، ترجمه علینقی خرازی، ۱۳۸۳).
   با توجه به موارد گفته شده پژوهش حاضر درصدد آن است که به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
1-2-بیان مسئله
         یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسانهای سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. از آنجایی که دانش آموزان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور، در دستیابی به اهداف نظام آموزشی نقش و جایگاه ویژه ای دارند، توجه به این قشر از جامعه از لحاظ آموزشی و تربیتی، باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی و تربیتی جامعه را موجب می گردد. از طرف دیگر ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی به ویژه در نظام آموزش و پرورش می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک[6]، ۲۰۰۱).  یکی از اهداف مهم نظام های تعلیم و تربیت مدرن، پرورش افرادی است که قادر باشند بر مسائل و مشکلاتشان در زندگی روزمره و در محیط اجتماعی به آسانی غلبه کنند (سلکوک، کالیسکان  وارول[7]، 2007). لذا آنچه در فرایند یادگیری از اهمیت اساسی برخوردار است فراهم آوردن شرایط یادگیرنده و موقعیت یادگیری به گونه­ای است که بهترین دستاوردها حاصل آید. یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر شرایط یادگیرنده خودکارآمدی[8] است. خودکارآمدی از متغیرهای کلیدی در نظریه­ی شناختی اجتماعی بندورا[9] است. مبنای نظری خودکارآمدی در رشته­ها و محیط­های گوناگونی آزمایش شده و از پشتوانه­های فزاینده نظری و تجربی برخوردار است (مادوکس و استانلی[10]، 2002). خودکارآمدی احساسی پایدار و روشن از لیاقت و قابلیت فرد برای کنارآمدن مؤثر با بسیاری از موقعیت­های تنش زا است (شوارتزر و شولز[11]، 2000). خودکارآمدی به احساس عزت نفس و ارزش خود، احساس کفایت و کارآیی در برخورد با زندگی اطلاق می­شود (بندورا، 2004). خودکارآمدی اطمینان به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیت­ها است و بنابراین روی پیامد اعمال مؤثر است. انتظارات خودکارآمدی بر عملکرد واقعی افراد، هیجانات، انتخاب رفتار و سرانجام میزان تلاش و کوشش که صرف یک فعالیت می­شود مؤثر است (بروان و اینوی، 1978؛ به نقل از سیدآبادی، 1384). برک[12](2000) معتقد است خودکارآمدی فرد، نقش حساسی در بازداری یا پایداری رفتار او در موقعیت­های گوناگون ایفا می­ کند. پارجاس[13](1996) بر این باور است که خودکارآمدی در بهبود مسائل بالینی مانند بیهوده ترسی، افسردگی، مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود نقش حیاتی دارد. ول[14] (2004) گزارش کرده است که اگر دانش آموزان باور داشته باشند که با تلاش قابل قبولی می­توانند یاد بگیرند تلاش بیشتری کرده و در مواجه با مشکلات پافشاری بیشتری می­ کنند. همچنین خود را بر مشکل متمرکز کرده و احساس آرامش و خوشبختی بیشتری می­ کنند و از راهبردهای مؤثرتری بهره می­گیرند.
 بنابراین خودکارآمدی یکی از مهم­ترین مؤلفه­های کسب موفقیت و سازش یافتگی است و در حیطه روانشناسی مثبت جای می­گیرد. کیم و پارک[15] (1999؛ به نقل از مرتضوی، 1383) در پژوهشی نشان دادند که خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطۀ مستقیم دارد. به بیان دیگر کسانی که خود را خودکارآمدتر می­پندارند، علاوه بر کسب موفقیت بیشتر از نظر عملکرد احساس رضایت بیشتری نیز می­ کنند. تایلر، لیتی­تا و دو[16] (2010) در مطالعه­ای دریافتند دانش آموزانی که  خودکارآمدی بالاتری دارند، اهداف چالش انگیز و بالاتری اتخاذ می­ کنند و نسبت به آنها به طور پایدارتری متعهدند. اما دانش آموزانی که خودکارآمدی پایین­تری دارند به آسانی به وسیله موانع یا شکستها دلسرد می­شوند. هیمن[17] (۲۰۰۵)، بیدرمن، مونتاکسم و مایک[18] (۲۰۰۶)، لی و هینشاو[19] (۲۰۰۶)، نیجمی[20] و همکاران (۲۰۰۸) هر کدام در پژوهشهای جداگانه نشان داده اند که مداخله های شناختی- رفتاری بر باورهای خودکارآمدی تحصیلی تأثیر دارد و باعث افزایش آن می شود.
نظام­های آموزشی به شیوه ­های مختلفی می­توانند میزان خودکارآمدی دانش آموزان را افزایش دهند. یکی از این عوامل کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی[21] موضوع سلامتی انسان از بدو تولد پیدایش بشر و در طی قرون متمادی مطرح بوده است و هر جا سخنی از آن به میان آمده عمدتاً بعد جسمانی آن در نظر بوده است و

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]




1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق: 7
1-4 اهداف پژوهش: 8
1-5 فرضیه های تحقیق: 9
1-6 تعریف متغییرهای پژوهش: 9
1-6-1تعاریف مفهومی. 9
1-6-2تعاریف عملیاتی. 9
فصل دوم : مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
2-1 مقدمه 11
2-2پرخاشگری: 12
2-3چشم اندازهای پرخاشگری و مبانی نظری آن. 13
2-3-1 نظریه های زیست شناختی. 14
2-3-2 دید گاه روان تحلیل گری. 15
2-3-3 نظریه های سائق. 16
2-3-4 نظریه یادگیری اجتماعی. 17
2-3-5 دید گاه تحولی. 19
2-3-6 دیدگاه شناختی. 20
2-3-7 دیدگاه شناختی ـ رفتاری. 21
2-4 تفاوتهای جنسیتی در رفتارهای پرخاشگرانه 22
2-5 پرخاشگری و ناسازگاری اجتماعی. 23
2-6 سازگاری. 24
2-7 عوامل مؤثر بر سازگاری. 25
2-7-1 خانواده 25
2-7-2 مدرسه 26
2-7-3 گروه همسالان. 26
2- 8 فرآیند سازگاری. 26
2-9 نشانه های ابتدایی هشدار دهنده در مورد ناسازگاری. 27
2-10 شناسه های ناسازگاری تحصیلی. 27
2-11 سازگاری اجتماعی. 27
2-12 سازگاری آموزشی یا تحصیلی. 30
2-13 سازگاری عاطفی. 31
2-14 ویژگی های افراد با سازگاری عاطفی. 32
2-15 مروری بر الگوها و نظریه های سازگاری. 32
2-15-1 نظریه ها و الگوهای سازگاری با رویکرد زیست شناختی. 32
2-15-2 نظریه ها و الگوهای سازگاری با رویکرد رفتاری. 33
2-15-3 نظریه ها و الگو های سازگاری با رویکرد شناختی. 33
2-15-4 نظریه ها و الگوهای سازگاری با رویکرد ترکیبی و کل گرای زیستی. 34
2-16 باورهای مذهبی. 35
2-17 منابع باورها 36
2-18 مفاهیم مرتبط با باور. 36
2- 18-1 عقیده 36
2-18-2 نگرش 37
2-18-3 دید قالبی. 37
2-18-4 تعصب و پیش داوری. 37
2-19 دین. 38
2-20 روانشناسی دین. 38
2-21 آغاز روانشناسی دین. 39
2-22 اشخاص برجسته در روانشناسی دین. 39
2-22-1 ویلیام جیمز(1915-1842) 39
2-22-2 زیگموند فروید(1939- 1856) 39
2-22-3 کارل یونگ(1961-1875) 40
2-22-4 گوردن آلپورت (1967- 1897) 41
2-22-5 اریک اریکسون(1994- 1902) 42
2-23 جهت گیری مذهبی. 42
2-24 تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور. 44
فصل سوم : روش اجرای تحقیق
3-1 طرح پژوهش 51
3-2 متغییر های پژوهش 51
3-3 جامعه آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه 51
3-4 ابزار سنجش و نحوه گرد آوری اطلاعات 51
3-4-1 پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) : 51
3-4-2 پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AGQ) : 52
3-4-3 مقیاس جهت گیری درونی ـ بیرونی آلپورت: 52
3-5 شیوه جمع آوری اطلاعات 52
3-6 روش تجزیه و تحلیل داده ها 53
فصل چهارم : روش تحقیق
4-1 : مقدمه 55
4-2: آمار توصیفی. 56
4-2-1: ویژگیهای جمعیت شناختی. 56
4-3 :آمار استنباطی. 59
4-3-1: بررسی نرمال بودن توزیع نمرات 59
4-3-2: فرضیه اول. 60
4-3-3: فرضیه دوم 61
4-3-4: فرضیه سوم 61
4-3-5: فرضیه چهارم 63
4-3-6: فرضیه پنجم 65
4-4: جمع بندی. 66
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5-1: مقدمه 69
5-2: مقایسه نتایج و تبیین فرضیه ها 69
5-2-1: فرضیه اول، بین باورهای مذهبی و پرخاشگری دانش آموزان رابطه وجود دارد. 69
5-2-2: فرضیه دوم، بین باورهای مذهبی و سازگاری دانش آموزان رابطه وجود دارد. 70
5-2-3: فرضیه سوم، بین پرخاشگری دانش آموزان دختر و پسرتفاوت وجود دارد. 71
5-2-4: فرضیه چهارم، بین سازگاری دانش آموزان دختر و پسرتفاوت وجود دارد. 71
5-2-5: فرضیه پنجم، بین باورهای مذهبی دانش آموزان دختر و پسرتفاوت وجود دارد. 72
5-3: پیشنهادات 72
5-4: محدودیتها 73
منابع فارسی. 74
منابع انگلیسی. 79
پیوست ها 85
پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ. 86
پرسشنامه پرخاشگری AGQ 88
پرسشنامه جهت گیری مذهبی. 89
چکیده
باورهای مذهبی در تمام جنبه های زندگی روانشناختی بشر، تأثیرات بسزایی دارد و تقویت این باورها باعث افزایش سلامت روان، سازگاری بهتر و کاهش پرخاشگری می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان باورهای مذهبی، پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دوره متوسطه است. نمونه پژوهشی شامل 300 نفر(150 دختر و 150 پسر)از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر شاهرود بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت (1967)، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ(1993) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز(1375) استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، آزمون کولموگراف ـ اسمیرنف جهت بررسی نرمال بودن نمرات، آزمون لون برای بررسی همگنی واریانس داده ها و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای جهت­گیری مذهبی درونی و جهت­گیری مذهبی کل، با پرخاشگری و زیرمقیاس­های آن رابطه منفی، مستقیم و معنادار مشاهده می شود، به این معنی که هر چه میزان باورهای مذهبی (درونی و نمره کل) بالاتر باشد میزان پرخاشگری و زیرمقیاس­های آن کمتر می­شود، این میزان همبستگی در سطح آلفای 1% با 99 درصد اطمینان معنادار است. همچنین بین جهت­گیری مذهبی بیرونی با پرخاشگری و زیرمقیاس­های آن رابطه منفی وجود دارد ولی این میزان همبستگی در سطح آلفای 5% با 95 درصد اطمینان معنادار نیست. همچنین بین متغیرهای جهت­گیری مذهبی درونی و جهت­گیری مذهبی کل، با سازگاری و زیرمقیاس­های آن رابطه مثبت، مستقیم و معنادار مشاهده شد، به این معنی که هر چه میزان باورهای مذهبی بالاتر باشد میزان سازگاری (نمره کل) و زیرمقیاس­های آن بیشتر می­شود، همچنین این میزان همبستگی در سطح آلفای 1% با 99 درصد اطمینان معنادار است. همچنین بین جهت­گیری مذهبی بیرونی با سازگاری و زیرمقیاس­های آن رابطه مثبت وجود دارد ولی این میزان همبستگی در سطح آلفای 5% با 95 درصد اطمینان معنادار نیست. نمرات زیرمقیاس خشم و عصبیت در دختران این پژوهش بیش از پسران است، همچنین نمرات در زیرمقیاس لجاجت و کینه توزی در پسران این پژوهش بیش از دختران است. نمرات در زیرمقیاس­های سازگاری اجتماعی و سازگاری آموزشی در پسران این پژوهش بیش از دختران است و تفاوتی در نمرات جهت­گیری مذهبی در دو گروه مشاهده نشد.
واژه های کلیدی: باورهای مذهبی، سازگاری، پرخاشگری
1-1 مقدمه :
دین کهن ترین، نافذترین و اثر گذار ترین نهاد اجتماعی بشر است. در جهان امروز از انسان دین ـ ورز سخن می گویند زیرا مطالعات جدید نشان داده است دین مداری و گرایش به دین در تمام جهان از کشورهای توسعه نیافته تا کشورهای پیشرفته در حال افزایش است. نظریه انحطاط دین بر اثر پیشرفت و افزایش رفاه مادی در آستانه خروج از ادبیات علمی است(آذربایجانی، 2009).
دینی بودن به هر فرد یا پدیده ای که ارزش ها و نشانه های دینی درآن متجلی باشد اطلاق می شود. دینداری شخص در گرایش و کنش های آشکار و پنهان او قابل شناسایی است. فرد دینی به دو روش قابل شناسایی است. یکی از میزان پایبندی و التزام دینی و دیگری از روی افکار، گرایش ها و اعمالی که متأثر از نگرش دینی باشد. به عبارت دیگر دینداری عبارت است از داشتن اهتمام دینی به گونه ای که نگرش ها و کنش های فرد متأثر از آن باشد(شجاعی زند، 2005).
یکی از موضوعاتی که از دیر باز در حوزه مطالعات و تحقیقات روان شناسی در باره هیجانات منفی و فراهم آوردن سلامت روان مطرح بوده ، بررسی تأثیر دین داری و معنویت گرایی است و در حال حاضر ، مطالعات نسبتا قابل توجهی وجود دارد که چگونگی تأثیر دین داری و معنویت را بر سلامت جسمی و روانی مد نظر قرار می دهند(هادی بهرامی احسان و دیگران،1384).
در اولین تحقیقات نظام مند آماری در حوزه روانشناسی دین، فرانسیس گالتون مشهورترین کار خود را درباره تأثیر عینی نیایش حاجت مندانه انجام داد . از این پس تحقیقات در حوزه دین داری و موضوعات همبسته با دین ادامه یافت و به تولید نظریه های بسیار و احیاناً نتایج متفاوت منجر شد(بهرامی احسان و تاشک، 1383).
روبرت آمونز (1999م) معتقد است که دین تا حدودی به این علت که یکپارچگی شخصیت را فراهم می سازد ، موجب افزایش بهزیستی می شود( جان بزرگی، 1378).
نوغانی و همکاران (1383) از آموزش مجموعه معارف و فرائض دینی ( نماز، روزه و مناجات) و تأثیر آن در جهت تسکین افسردگی بهره برده و به این نتیجه رسیده اندکه 55 در صد از افرادی که در این بررسی شرکت کرده اند ، پس از انجام عبادت ها احساس آرامش بهتری داشته اند.
با توجه به این که در تحقیقات مختلف، آثار مثبت نگرش مذهبی بر سلامت جسمانی و روانی تأیید شده و در موارد دیگر چنین آثاری یافت نشده و حتی بر آثار منفی آن نیز تاکید شده است ، در خصوص ناهمسانی این یافته ها یک فرضیه این است که عوامل متفاوتی به چگونگی تأثیر دین داری و بهزیستی روانی کمک می کند . بنابر این یافته های نا همسان ضرورتآً ارتباط میان بهزیستی و دین داری را نفی نمی کنند، بلکه موقعیت هایی را مشخص می کنند که ارتباط در آنها قوی تر است . از جمله باید بین نوعی جهت گیری دینی که به سلامت روانی کمک می کند و نوعی که با بهزیستی کمتر رابطه دارد یا ندارد، تفاوت قایل شد ( عباسی و جان بزرگی، 1389).
یکی از آسیب های اجتماعی، پرخاشگری است که در جامعه رو به افزایش است . به همین جهت، پرخاشگری یک مسئله اجتماعی و یکی از موضوعات اساسی بهداشت روانی به شمار می آید(وکیلی، 1386).
آمارها حاکی از شیوع و گسترش روز افزون پرخاشگری در جوامع انسانی حکایت دارد . از این رو، جرائم پرخاشگرانه از جمله قتل، تجاوز جنسی، ایراد ضرب و جرح و ایذاء دیگران، سرقت های توام با پرخاشگری مانند سرقت مسلحانه، زور گیری و کیف قاپی از شایع ترین موارد پرخاشگری است که مورد توجه محققان قرار گرفتند(ابوالمعالی، 1389).
روانشناسان به کمک تحقیقات خود ، سعی کرده اند پرخاشگری را بفهمند، علت های آن را بیابند و راه های کاهش اثر آن را معلوم کنند(بدار و همکاران، 1380).هرچند بارها اصطلاح پرخاشگری را شنیده ایم ، اما هنگام تعریف دقیق و تحلیل آن، اصطلاحی مبهم و کلی به نظر می رسد(درتاج و همکاران، 1388).اگر چه ساختار خشم مشترکاتی با پرخاشگری و خصومت دارد، اما این اصطلاحات با هم مترادف نیستند.دلوکیو و الیوری عنوان می کنند که خصومت به نگرش پرخاشگرانه اطلاق می شودکه فرد را به سوی رفتار پرخاشگرانه هدایت می کند. در حالی که پرخاشگری به رفتار قابل مشاهده و به قصد آسیب رساندن اطلاق می شود. خشم یک حالت هیجانی یا احساس درونی ناشی از برانگیختگی فیزیولوژیکی است(نویدی، 1387).
بنابر این برای جدا کردن این سه مفهوم ، می توان خشم را به عنوان یک هیجان، خصومت را به عنوان یک نگرش، پرخاشگری را به عنوان رفتار در نظر گرفت.خشم به عنوان یک حالت هیجانی توصیف می شود که شالوده خصومت و پرخاشگری را تشکیل می دهد(همان). از واژه پرخاشگری در پژوهش های گوناگون ، به معانی متفاوت استفاده شده است. پژوهشگران معانی متفاوت به آن نسبت داده اند. بنابر این، تعریفی از پرخاشگری وجود ندارد که همگان روی آن توافق نظر داشته باشند، زیرا تعاریف پرخاشگری مبتنی بر دیدگاههایی است که این مؤلفان دارند(بدار و همکاران ، 1380). ولی در یکی از تعریف هایی که بین روانشناسان متداولتر است ، گفته می شود که پرخاشگری عبارت است از: هر گونه آسیب رساندن عمدی به دیگران، خود یا اشیاست(فرانزوی،1381).
در لغت نامه دهخدا ، سازگاری ، موافقت در کار ، حسن سلوک و در مقابل ناسازگاری ، بدسلوکی، بدرفتاری و سازگاری نکردن معنی شده است. مک دونالد می گوید: وقتی می گوییم فردی سازگار است که پاسخ هایی که او را به تعامل با محیطش قادر می کند آموخته باشد و به طریق قابل قبول اعضای جامعه خود رفتار کند تا نیازهایی در او ارضا شود. یک فرد در یک موقعیت اجتماعی خاص می تواند خود را به طریق زیادی با آن موقعیت تطبیق و سازگاری دهد.
روانشناسان همچنین سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجه قرار داده اند و خصوصیاتی از شخصیت را بهنجار می دانند که موجب سازگاری فرد با محیط خود می گردد. یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی در جامعه برای خود بدست آورد. بسیاری از روانشناسان دیگر معتقدندکه اگر اصطلاح سازگاری در معنای همنوایی با اعمال و اندیشه های دیگران اعمال شود ، دیگر نمی توان توصیفی از شخصیت سالم به عمل آورد ، آنها بیشتر بر ویژگی های مثبتی مانند فردیت، آفرینندگی و شکوفایی استعدادهای بالقوه تأکید دارند. در شکل گیری سازگاری عواملی چون شیوه های تربیتی، ارزشها و اعتقادات حاکم بر فرد و جامعه، همسالان ، خانواده و آموزش و پرورش مؤثر هستند. و در این میان مذهب و باورهای مذهبی عاملی است که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به اهداف یا وجود تعارض، فرد را قادر می سازد تا ضمن شناخت بهتر خود و دیگران به ایجاد ارتباطات مناسب با مردم و سازگاری با محیط و اجتماع بپردازد.
1-2 بیان مسأله:
ارتقای سلامتی افراد جامعه که یکی از مهم ترین مسائل اساسی هر کشوری محسوب می شود باید از چهار بعد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی مد نظر قرار گیرد. طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت ، بهداشت روانی علمی است که با آن انسان ها قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران را خواهند داشت و قادر به تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و متناسب می شوند.
هدف بهداشت روانی پیشگیری، درمان و بازتوانی بیماران است . طب دنیای امروز و فردا طب پیشگیری و برنامه ریزی برای بهتر زیستن است. در عین حال ، آرامش درونی تمنای دائمی انسان و حلقه مفقود جوامع امروزی است. در جوامعی که از مذهب و اخلاق فاصله گرفته اند، هر چه این جدایی بیشتر است بیماری های روانی نیز به همان اندازه افزایش یافته است. بنابر این در پیشگیری اولیه باید به مسائل تأثیر گذار بر شخصیت برای کاهش تظاهرات هیجانی و عاطفی و عوامل استرس زا توجه شود (برخوردار و نجفی ، 1380).
یکی از این عوامل تأثیر گذار مذهب است . به رغم نگاه بد بینانه روانشناسان در سطح برخی نظامهای کلی به مذهب، از همان ابتدای شکل گیری روانشناسی کاربردی، تحقیقات در زمینه رابطه مذهب و سلامت روانی ، اغلب بیانگر رابطه ای مثبت بین این دو متغییر بوده است از دهه 50 میلادی تحقیقات بیانگر تأثیر مداخلات مذهبی بر بهبود آلام روانشناختی بودند از جمله می توان به تأثیر نماز و ” دعا درمانگری” بر کنترل اختلالات روانشناختی اشاره کرد(وولف،[1] 1997).
کارکرد اصلی دین در زندگی افراد، آرامش بخشی، تولید شادابی، معنا دادن به زندگی و رضایت درونی و اصیل است. نقش اصلی دین در تأمین نیازهای آدمی، کاهش رنج و درد با معنابخشی به این رنج ها و دردهاست . شاید علم، توانایی کاهش رنج های بشری را داشته باشد، اما قادر به معنا بخشی به آلام و مصیبت های بشر نیست( حاتمی، 2009). مطالعات متعدد محققان مسلمان نشان داده است برخورداری از باورهای دینی و به جا آوردن اعمال و مناسک مذهبی نقش مهمی در کاهش اختلالات روانی، بزهکاری، گرایش به خودکشی و سوء مصرف مواد دارد(قدرتی، 2009؛ دل آزار، 2008)
از دهه 90 به دنبال ناکامی نسبی متخصصین بهداشت روانی از فنون و شیوه های مداخله ای مرسوم و به دنبال تحقیقات متعدد و نتایج آنها که بیانگر تأثیر مثبت مذهب بر سلامت روان بود ، روی آوری به مذهب روز افزون گردید. در زمینه اضطراب به عنوان یک اختلال شایع روانی مطالعات نشان می دهند که شرکت در مراسم مذهبی اضطراب را کاهش می دهد( نیلمن[2] و همکاران، 1997).
برخی مطالعات نشان می دهند که آموزش روش های حل مسأله در چار چوب مذهبی، ضمن افزایش سازش یافتگی روانشناختی، اضطراب آزمودنی ها را کاهش می دهد ( شافر[3] و همکاران،1991). همچنین بین مذهب یا رفتار مذهبی و افسردگی مطالعاتی انجام شده است که بیانگر تأثیر مذهب در کاهش افسردگی است . مذهب به طور کلی بر سلامت روانی تأثیر مثبتی دارد( ونتیس[4]، 1995).
اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان به مجموعه اعمالی اطلاق می شود که خلاف قانون، عرف، سنت ها و هنجارهای جامعه است و در اعضای این طبقه خودنمایی می کند. اختلالات رفتاری اصطلاحی در روان شناختی است که جامعه شناسان آن را بزهکاری می نامند.
جامعه شناسان و روان شناسان از ابعاد گوناگون به اختلالات رفتاری پرداخته اندتا به علل، زمینه ها و شیوه های مقابله پیشگیری و درمان آن دست یابند. علل و زمینه هایی همانند استعداد ژنتیکی و ارثی، خانواده های آشفته و نابسامان، والدین متخلف و ضد اجتماعی، ارتباط با همسالان بزهکار، زندگی در محله های پر جمعیت و جرم خیز، فقدان اعتقادات مذهبی ، از جمله عواملی هستند که در شکل دهی به این گونه رفتارها از جمله پرخاشگری و ناسازگاری مؤثر دانسته شده اند.
شاید یکی از کارکردهای مهم و عمده منابع جامعه پذیری یعنی خانواده و مدرسه، تهذیب و شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان برای کنترل وسوسه های بزهکارانه و غیر اخلاقی یا بالعکس تسلیم شدن به این وسوسه ها باشد. یکی از اختلالات رفتاری پرخاشگری است . پرخاشگری از مسائل مبتلا به در دوران نوجوانی است . کن نل لی[5] و همکاران (2010) پرخاشگری را به عنوان یک مشکل جهانی در میان همه نوجوانان اعلام کرده اند و آن را مختص فرهنگ و جامعه خاصی نمی دانند .آنچه باعث توجه محققان به رفتار پرخاشگرانه شده است ، آثار نامطلوب آن بر رفتار بین فردی و همچنین ، آثار ناخوشایند آن بر حالات درونی افراد است . نوجوانان پرخاشگر غالبا قدرت مهار رفتار خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعه ای را که در آن زندگی میکنند زیر پا میگذارند (صادقی ، 1385). نتایج پژوهشها نشان داده است که پرخاشگری از شاخصهای مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال سلوک ، و اختلال شخصیت ضد اجتماعی به شمار می آید (سوخودولوسکی و راچکین[6] ، 2004).همچنین رفتار پرخاشگرانه با بیماری های جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سردرد تنشی نیز در ارتباط است (ماترازو، کاشکات و پریچارد[7] ،2000). علاوه بر این پژوهش های دیگر نشان میدهد که کودکان پرخاشگر نسبت به کودکان دیگر از نظر شیوه تفکر متفاوت هستند ، آنها راهبردهای مثبت کمتری ارائه میدهند و بیشتر اطمینان دارند که راهبرد پرخاشگرانه سازگارانه تر است و این طور قضاوت می کنند که راهبردهای پرخاشگرانه کمتر باعث آسیب می شود (عارفی و رضویه، 1382).
تسلسل پیدایش نیازها و ارضای آن نیاز را سازگاری می نامند. بنابر این چنانچه انسانها در مناسبات خود بتوانند براحتی نیازهای خود را ارضاء نمایند دارای سازگاری می باشند(والی پور ، 1376). این که شخص تا چه حد می تواند با محیط و تغییرات آن سازگار شود به دو عامل بستگی دارد :
الف) خصوصیات شخص مثل مهارتها ، نگرشها، ارزشها، باور های دینی و حالات بدنی . ب) ماهیت موقعیت هایی که با آن روبرو می شود .این دو عامل در تعیین سازگاری ، خشنودی و کامیابی فرد مؤثرند .چون شخص و محیط همواره در حال تغییرند ، پس سازگاری باید بین این دو عامل خاص صورت پذیرد (گاطع زاده، 1384). با توجه به

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:29:00 ق.ظ ]




فهرست مطلب
 
Contents
فصل1.کلیات تحقیق 1
1-1 مقدمه. 2
1-2 بیان مساله. 2
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق 3
1-4 اهداف پژوهش. 4
1-4-1 اهداف علمی 4
1-4-2 اهداف کاربردی 4
1-4-3 ضرورت های خاص انجام تحقیق 5
1-5 سوال پژوهش. 5
1-6 فرضیه پژوهش. 5
1-7 روش شناسی پژوهش. 5
1-8 متغیر های پژوهش. 7
1-9 گرد آوری اطلاعات. 7
1-10 روش تجزیه وتحلیل اطلاعات. 8
1-11 نتیجه گیری 10
فصل2. ادبیات و پیشینه تحقیق 11
2-1 مقدمه. 12
2-2 تعریف بازار. 12
2-3 عوامل موثر در تشکیل بازار. 16
2-4 انواع بازار. 16
2-5 نقش بازار در اقتصاد. 19
2-6 ساختار بازار. 20
2-6-1 ساختار رقابت کامل 23
2-6-2 ساختار رقابت انحصاری 26
2-6-3 ساختار انحصار چند جانبه. 28
2-6-4 ساختار انحصارکامل 31
2-7 تمرکز بازار. 33
2-8 شاخص های اندازه گیری تمرکز. 34
2-8-1 شاخص هرفیندال – هرشمن 35
2-9 بررسی رابطه ساختار بازار و هزینه سرمایه. 35
2-10 تعریف هزینه سرمایه. 36
2-11 اهمیت هزینه سرمایه. 36
2-12 تقسیم بندی هزینه سرمایه. 38
2-12-1 هزینه سرمایه واقعی 38
2-12-2 هزینه سرمایه ضمنی 39
2-13 کاربردهای هزینه سرمایه. 40
2-14 روش محاسبه هزینه سرمایه. 41
2-14-1 مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای 42
2-15 پیشینه پژوهش. 43
2-15-1 پیشینه داخلی تحقیق 43
2-15-2 پیشینه خارجی تحقیق 47
2-16 نتیجه گیری 49
فصل3. روش اجرای تحقیق 50
3-1 – مقدمه. 51
3-2 – تدوین فرضیه های تحقیق 51
3-3 جامعه آماری، قلمرو مکانی و زمانی تحقیق 51
3-4 روش جمع آوری منابع و اطلاعات. 52
3-5 متغیرهای پژوهش. 52
3-5-1 متغیرهای مستقل 53
3-5-1-1شاخص هرفیندال. 53
3-5-2 متغیرهای وابسته. 53
3-5-2-1هزینه سرمایه. 53
3-5-3 متغیرهای کنترلی 54
3-5-3-1اندازه شرکت. 54
3-5-3-2 اهرم مالی  54
3-5-3-3نرخ رشد دارایی 54
3-5-3-4نسبت ارزش دفتری 55
3-5-3-5نرخ بازده دارائی ها 55
3-6 مدل تحلیلی تحقیق 55
3-6-1 روش استفاده شده برای آزمون فرضیه. 55
3-7 آزمون فرضیه ها 55
3-8 – داده های تلفیقی 56
3-8-1 مقدمه. 56
3-8-2 مزایای استفاده از داده های تلفیقی 56
3-9 انواع مدل داده های تلفیقی 57
3-9-1 مدل داده های تلفیقی ایستا 57
3-10 تفاوت بین مفاهیم Pooled  و Panel 59
3-11 مدل داده های تلفیقی پویا 59
3-12 تکنیک های تخمین سیستم معاملات. 60
3-12-1 روش حداقل مربعات معمولی(OLS) 60
3-12-2 روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) 60
3-12-3 روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) Error! Bookmark not defined.
3-13 مسایل مورد توجه در تخمین مدل. 61
3-13-1 نرمال بودن. 61
3-13-2 ناهمسانی واریانس. 62
3-13-3 خود همبستگی 62
3-13-4 هم خطی 62
3-13-5 آزمون مانایی 63
3-14 خلاصه و نتیجه گیری فصل 63
فصل4.تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های تحقیق 64
4-1 مقدمه. 65
4-2 آمار توصیفی داده های تحقیق 65
4-3 آزمون نرمال بودن متغیر وابسته و جمله خطا 66
4-4 آزمون هم خطی 67
4-5 آزمون ناهمسانی واریانس (آزمون وایت) 69
4-6 آزمون مانایی 68
4-7 انتخاب مدل در داده های تلفیقی ایستا 69
4-7-1 آزمون چاو (Chow) 69
4-7-2 آزمون هاسمن 70
4-8 آزمون فرضیه ها بر حسب مدل های تعیین شده 70
4-9 آزمون فرضیه اصلی تحقیق 71
4-10 خلاصه فصل 72
فصل5. بحث ، نتیجه گیری 74
5-1 مقدمه. 75
5-2 نتایج آزمون فرضیه. 75
5-3 محدودیت های تحقیق 76
5-4 پیشنهادات لازم برای موضوع تحقیق 77
5-5 پیشنهادات برای تحقیق آتی 77
5-6 خلاصه فصل 79
     منابع80
پیوست الف.82
    پیوست ب.85.              
 
 
 
 
فهرست جداول

 

جدول 2-129
 

جدول4-166
 

جدول4-268
 

جدول4-3.69
 

جدول4-4.70
 

جدول4-5.71
 

جدول4-672
 

جدول4-7. 73
 

 
                                                      
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
فهرست نمودار و اشکال

 

شکل 2-1.23
 

نمودار4-1.67
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
چکیده
تعیین و ایجاد ساختار بهینه سرمایه و یا حرکت به سمت آن می تواند بر ارزش شرکت و ثروت سهامداران تاثیر بگذارد . بدون اطلاع از هزینه سرمایه ، شرکت نمی تواند تصمیم بگیرد که از چه ابزاری برای گردآوری وجوه لازم برای سرمایه گذاری بلند مدت استفاده کند . از این رو پژوهشگران بسیاری در تحقیقات خود هزینه سرمایه را مورد بررسی و تحقیق قرار داده اند.
در این پژوهش نیز به بررسی رابطه بین ساختار بازار و هزینه سرمایه شرکتها پرداخته شده است.  هدف از تحقیق تعیین این موضوع است که : آیا ساختار بازار تاثیر معنی داری بر هزینه سرمایه شرکتها دارد؟
 از این رو تعداد 93 شرکت در طی دوره زمانی 1392-1388 مورد بررسی قرار گرفتند.برای محاسبه ساختار بازار از شاخص هرفیندال- هرشمن و برای اندازه گیری هزینه سرمایه از مدل اندازه گیری دارایی سرمایه ای استفاده شد. یافته های پژوهش وجود رابطه مثبت بین ساختار بازار و هزینه سرمایه را تایید می کند. به عبارت دیگر فرضیه این تحقیق پذیرفته شده است.
 
واژگان کلیدی: ساختار بازار، هزینه سرمایه ، شاخص هرفیندال، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای.
 
 
 
 

 

فصل1.            
 

 
 

 

 

 

 

 

 
 
 
 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:29:00 ق.ظ ]




زندگی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام. اس تفاوت معناداری وجود دارد(05/0>P). اما ویژگی های شخصیتی و ابعاد مستحق بودن، مورد علاقه بودن، کوشش برای رسیدن به کمال و ملایمت در سبک زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین نتیجه گرفته شد که سبک زندگی سخت گیرانه بودن در تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری بیماران ام.اس از مجله پیام ام. اس نقش دارد و ویژگی های شخصیتی و سبک های دیگر زندگی نمی توانند درتاثیرپذیری و تاثیر نا پذیربودن از پیام های مجله ام اس نقش داشته باشند.
کلمات کلیدی:سبک زندگی، ویژگی های شخصیتی، مجله پیام  ام. اس
فهرست مطالب
عنوان                                                                                               صفحه
چکیده
فصل اول:کلیات پژوهش
-11  مقدمه. 2
1-2  بیان مساله. 3
1-3  اهمیت و ضرورت انجام پژوهش. 4
1-4  اهداف پژوهش. 5
1-4-1  هدف کلی 5
1-4-2  اهداف جزیی 5
1-5   فرضیه های پژوهش. 6
1-6  تعریف نظری و عملیاتی  اصطلاحات: 6
1-6-1 تعریف نظری بیماری  ام اس. 6
1-6-2  تعریف  بیماری  ام اس. 6
1-6-3  تعریف نظری سبک زندگی 6
1-6-4  تعریف عملی سبک زندگی 6
1-6-5  تعریف نظری شخصیت 6
1-6-6  تعریف عملی شخصیت 7
فصل دوم:مبانی نظری وپیشینه پژوهش
2- 1   ام اس» چیست؟. 9
2-2  تاریخچه بیماری ام اس. 11
2-3   علل شیوع  بیماری ام اس. 13
2-4  ساختمان وکارکرد سلول عصبی 14
2- 5   سیرکلی بیماری  ام اس. 15
2-6  علت افزایش بیماری ام اس در جهان. 16
2-7  عوامل موثر در توزیع بیماری ام اس. 17
2-8  روش های تشخیص بیماری ام اس. 19
2-9  علایم و درمان بیماری ام اس. 19
2-9-1 علایم شایع بیماری ام اس. 20
2-9-2 روش درمان بیماری ام اس. 21
2-9-3  درمان بیماری ام اس با کاردرمانی 24
2-9-4 رژیم غذایی وتغذیه. 25
2-9-5  ویتامین D و بیماری ام اس. 28
2-9-6 داروو نقش درمان مکمل در کنترل ام.  اس. 29
2-10 داروهای متداول مصرفی در ‌ام‌اس. 29
2-11 روش‌های درمانی غیردارویی و مؤثر. 30
2-11-1  اهداف کاردرمانی دربیماران ام اس. 31
2-11-2 ورزش وبیماران ام اس. 32
2-11-3 بیماری ام اس ومثبت نگری در زندگی 33
2-12 تغییر در سبک زندگی 34
2-12-1 تکنیک آزادی عاطفی 36
2 – 13 مقایسه بیماری ام اس در زنان ومردان. 37
2 – 14  تاثیرحمایت های اجتماعی در بیماران ام اس. 39
2-15 ام اس و راه های پیشگیری از آن. 42
2-16  جمعیت شناسی ( اپیدمیولوژی ) بیماری ام اس در جهان. 43
2-17 رویکردهای مربوط به ام اس. 45
2-18 شخصیت 45
2-19 سبک زندگی 52
2-20 خاطرات، رویا ها، روان درمانی 56
2-21  تحقیقات انجام شده 57
2-22 جمع بندی فصل دوم. 60
فصل سوم:روش پژوهش
3-1  روش پژوهش. 63
3-2  جامعه پژوهش. 63
3-3  روش نمونه گیری و حجم نمونه پژوهش. 63
3-4  متغیر های پژوهش. 63
3-5  ابزار و روش گرد آوری اطلاعات 63
3-6  روش های آماری 69
فصل چهارم:تجزیه وتحلیل داده ها
4-1  بخش اول: شاخص‌های توصیفی داده‌ها 71
4-2  بخش دوم: تحلیل داده ها و مقایسه میانگین متغیرها و آزمون فرضیه‌های پژوهش. 74
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری
5-1  نتیجه گیری و بحث 78
5- 2  محدودیت های پژوهش. 80
5-3  پیشنهادها 80
الف: پیشنهادهای کاربردی 80
ب: پیشنهادهای  پژوهشی 80
منابع. 81
پیوست ها 86

 

مقدمه
 

انسان همواره در معرض حوادثی است که زندگی اورا تهدید می کند .  این حوادث به موازات تکامل بشر تحول و افزایش پیداکرده است. بیماری مولتیپل اسکلروزیس[1] (ام اس) نوعی بیماری پیش رونده وتحلیل برنده غلاف میلین سلولهای عصبی در سیستم عصبی مرکزی است. علت بیماری مشخص نیست.این بیماری دارای علائم و نشانه های مختلفی است و همچنین عوارض و عواقب متفاوتی به همراه دارد.  کم توانی ونهایتاً ناتوانی، محدودیت های حرکتی، استرس، اختلالات روحی _ روانی و عصبی، افسردگی وغیره از عوارض مهم و عمده ای است که می تواند در زندگی فردی و اجتماعی این بیماران اثر گذاشته و بیماران مبتلا به بیماری ام . اس را مبدل به افرادی منزوی و گوشه گیر نماید.  این بیماری در زنان شایعتر از مردان بوده و همچنین در نقاطی از دنیا مثل اروپای شمالی، آمریکا و کانادا نیز از شیوع بالاتری برخوردار است.  همچنین افرادی که در خانواده خود بیمار مبتلا به ام اس را دارند، ریسک بالاتری برای ابتلا به این بیماری را نسبت به سایر افراد جامعه دارند.  تاکنون دلیل پیدایش این بیماری مشخص نشده است ولی به نظر می رسد که بروز این بیماری ارتباطی با پاسخ های خود ایمنی داشته باشد . بیماری ام اس در واقع یکی از صدها یا هزاران بیماری مزمنی است که به علت ماهییت خود می تواند جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد . آنچنان که این بیماری بیشتر جوانان  وبه خصوص زنان جوان را در گیر می کند وبه علت خاصیت مزمن بیماری در تمام عمر همراه فرد خواهد بود آنچه اهمیت توجه به مقوله ام اس را به ویژه در کشور ما دو چندان می کند، شیوع رو به رشد آن به ویژه در سالهای اخیر است که اگر متاسفانه تابه حال هیچ بررسی آماری دقیق به منظور تعیین تعداد افراد مبتلا در ایران انجام نشده است، ولی بر آورد می شود بیش از 30000 نفر در حال حاضر در ایران به ام اس مبتلا باشند که اکثر این افراد را نیز زنان جوان جامعه تشکیل می دهند(ادیب نژاد ، 1384).دراین پژوهش ضمن  بحث پیرامون بیماری ام اس وعلل وعوامل آن به بررسی و تجزیه وتحلیل  ویژ گی های شخصیتی وسبک زندگی در بیماران ام اس تاثیر پذیر و تاثیر ناپذیر از پیامهای مجله ام اس پرداخته شد .

 

1-2  بیان مساله
 

بیماری ام. اس یکی از بیماریهای قرن حاضر است که متاسفانه قشر وسیعی از دختران و پسران جوان به آن مبتلا می شوند. علت ایجاد این بیماری اکنون مشخص نشده است و نظرات مختلفی توسط متخصصان ارائه شده و روش قطعی برای درمان آن مطرح نشده است. این بیماری را اتوایمیون یا ویروسی می نامند و دلیل قانع کننده ای هم برای آن ندارند و جالبتر اینکه ویروسی بودن، این بیماری را یکی از دلائل می دانند در حالیکه هنوز برای خودشان هم اثبات نشده است. این بیماری دارای علائم و نشانه های مختلفی است و همچنین عوارض و عواقب متفاوتی به همراه دارد.  کم توانی ونهایتاً ناتوانی، محدودیت های حرکتی، استرس، اختلالات روحی – روانی و عصبی، افسردگی و غیره از عوارض مهم و عمده ای است که می تواند در زندگی فردی و اجتماعی این بیماران اثر گذاشته و بیماران مبتلا به بیماری ام . اس را مبدل به افرادی منزوی و گوشه گیر نماید (هاریسون[2] ، 2009).                                                              
ام اس بیماری خود ایمنی است که طی آن سیستم ایمنی بدن برعلیه خود بدن  فعال شده وموجب تخریب غلافی می شود که اطراف رشته های عصبی را فرا گرفته که این غلاف میلین نام دارد(ادیب نژاد1384).  بیماری مولتیپل اسکلروزیس نوعی بیماری پیش رونده وتحلیل برنده غلاف میلین سلولهای عصبی در سیستم عصبی مرکزی است. علت بیماری مشخص نیست اما به نظر می رسد که فعال شدن مکانیسم های ایمنی علیه آنتی ژن میلین در ایجاد بیماری دخیل باشد. معمولا بین سنین 20تا 40 سال بروز می کند وزنان را بیش تر از مردان گرفتار می سازد و تنها 20 درصد بیماران بعد از گذشت 15 سال از تشخیص دچار محدودیت عملکرد نمی شوند ؛ در یک سوم تا نیمی از موارد پیشرفت به سمت ام اس دیده میشودوبیماران برای حرکت نیاز به کمک خواهند داشت ( هاریسون ،2009).                                                      
 شروع بیماری ممکن است پر سر وصدا ویا آرام وتدریجی  باشد در برخی از  بیماران علایم آنقدر جزیی است که بیمار برای ماه ها تا سالها مراجعه پزشکی ندارد . شایعترین فرم بیماری به صورت حملات مراجعه اختلال عملکرد کانونی عصبی است که بطور تیپیک هفته ها تا ماه ها به طول می انجامد وبه دنبال ان درجات متفاوتی از بهبودی ایجاد می شود. بیشتر حملات ام اس بدون هیچگونه حادثه قبلی رخ می دهد . خطر پیدایش ام اس بدنبال عفونت های ویروسی نسبتا افزایش می یابد . به نظر می رسد که صدمات مختلف وحتی فشارهای روحی می تواند زمینه را برای  بروز حملات ام اس فراهم کند ؛ مدارک تایید کننده این ادعاها متقاعد کننده نیست. بدون شک ابتلا به ام اس با تجربه کردن نشانه هایی این بیماری همراه است . این نشانه ها متنوعند وهر فرد انواع خاصی از آنها را تجربه می کند. برخورد مناسب با هریک از علایم ام اس و درک چگونگی تطابق با آنها باعث خواهد شد تا زندگی با ام اس نه تنها دشوار نبوده بلکه رضایت بخش نیز باشد.بیماری مولتیپل اسکلروزیس غیرقابل پیش بینی و یکی از مهمترین بیماری های تغییر دهنده زندگی فرد است و به تدریج او را به سمت ناتوانی پیش می برد. در حال حاضر محققان زیادی در حال بررسی این احتمال هستند که آیا ممکن است روان درمانگری راه مؤثری برای درمان ام اس باشد. درمانهای فیزیکی و شغلی نیز به بیمار کمک می کندکه محدوده حرکات خود، قدرت عضلات و انعطاف پذیری آنها را حفظ کنند و همچنین تکنیکهائی را برای جبران اختلال هماهنگی بین حرکات در تعادل را بیاموزند تا بتواند علیرغم ناتوانائی هائی که دچارآن شده اند، کارکرد خود را حفظ کرده و به شغل خود ادامه دهنداز آنجاهمکاری اعضاء خانواده و اطرافیان این افراد نقش عمده ای در بهبود شخصیت آنها دارد بطوریکه با کمک اطرافیان تواناییهای جسمی و روانی خود را به حداکثر رسانده تا زندگی اجتماعی، اقتصادی مفید و هماهنگی با محیط داشته باشند، اهمیت این موضوع آشکار می شود که می توان با بالا بردن سطح بهداشت روان افراد مبتلا به بیماریهای جسمانی چون ام اس شانس زنده ماندن آنها را برای مدت زمان بیشتری افزود ، تا در نتیجه افراد بتوانند میزان تطابق خود را با خانواده و اجتماع بالا برده و افراد سالمی از لحاظ جسمانی ، روانی و شخصیتی داشته باشیم (ادیب نژاد، 1384).                                 
بین سلامتی و سبک زندگی افراد ارتباط نزدیکی وجود دارد با اصلاح سبک زندگی می توان از بروز حملات بیماری و ناتوانی پیشرونده جلوگیری کرد لذا شناخت سبک زندگی جهت برنامه ریزی های آموزشی اهمیت دارد. سبک زندگی واحد های مورد پژ‍وهش در برخی از ابعاد نامطلوب بود و این رفتارهای غیربهداشتی می تواند بر شدت و عود بیماری و در نهایت کیفیت زندگی بیماران تاثیر گذار باشد.لذا تغییر و تعدیل و اصلاح سبک زندگی بیماران مبتلا، ضروری به نظر می رسد و با برنامه های آموزشی جامع می توان به این مهم دست یافت ( صحراییان وهمکاران ، 1387).                              
این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که آیا بین ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام اس تفاوت وجود دارد را بیان می کند.                 

 

1-3  اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
 

امروزه پژوهش وتحقیق در باره بیماری ام اس یکی از عمده ترین وداغ ترین مباحث پزشکی را در مراکز بزرگ علمی جهان تشکیل می دهدوروزی نیست که مقاله ای مرتبط با ام اس که حاصل پژوهشهای محققین کشور های مختلف است چاپ ومنتشر نشود(حمزه لو،1388).                                            
به همین منظور ضرورت دارد تا ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بیماران مبتلارا باتوجه به تاثیر پذیری وتاثیر ناپذیری آنان از ماهنامه آموزشی ، اطلاع رسانی و اجتماعی انجمن ام اس ایران مورد سنجش وارزیابی قرارگیرد. متاسفانه تعداد زیادی از مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند و روز به روز بر تعداد مبتلایان افزوده می‌شود. در حال حاضر بیش از دو میلیون نفر از مردم جهان دارای این بیماری هستند. اکثر این افراد دارای عمری طولانی هستند. امروزه طرز تفکر افراد نسبت به ام اس عوض شده است و ام اس یک موضوع ممنوع شده نیست.افراد در مورد تشخیص ام اس خود همانند تشخیص سایر بیماری ها به راحتی می توانند صحبت کنند. در ایران نیز بیماری ام. اس را می‌توان پدیده‌ای نسبتا جدید محسوب نمود و جامعه ما نیز با موارد زیادی از این بیماری روبرو است.آنچه مهم است که خصوصا بیماران ام. اس بدانند آن است که ام. اس بیماریی است که با ترفندهای خاص، اراده، صبر، بردباری و تو کل بر خداوند متعال به راحتی می‌توان با آن کنار آمد و از پیشرفت‌ بیماری جلوگیری نمود (اعتمادی فر وهمکاران1381).                                
ام اس  در زنان شایع‌تر از مردان است. بروز آن در زنان تا ۳ برابر بیشتر از مردان بوده و احتمالا فاکتورهای هورمونی و سیستم ایمنی علت بروز بیشتر ام. ‌اس‌ در زنان می‌باشند (ادیب نژاد، 1384).                       
 استرس‌های روحی به عنوان یک عامل احتمالی برای عود و پیشرفت ام. اس ذکر شده است. به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست. از طرف دیگر، به گفته کارشناسان، آمار مبتلایان به این بیمارى در حال افزایش است؛ بنابراین تحقیق و پژوهش در جنبه‌هاى مختلف این بیمارى اعم از شناسایى عوامل خطر، علت ابتلا، پیشگیرى و درمان آن بیش از پیش ضرورى است.  ام. اس درحالی بیماری اسرارآمیز لقب گرفته است که در رشته نورولوژی بیشتر از همه بیماری ها، ذهن دانشمندان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده و هنوز علت یا حتی درمان قطعی برای این بیماری پیدا نشده است.  ‌این بیماری از یک طرف استقلال وتوانایی فرد برای شرکت موثر در اجتماع را تهدید می کند و از سوی دیگر پیش آگاهی ودوره های غیر قابل پیش بینی آن تاثیر بارزی بر کیفیت زندگی وسلامت فرد دارد. این بیماری در یافتن راهی برای حل مشکلات ودست یابی به رویکردی جهت بهبود کیفیت زندگی وسلامت خود ناتوان است.ایران در زمینه این بیماری جزو 10 کشور اول دنیاست (اعتمادی فروافتخار ، 1386).                                                                     
به همین دلیل ضروری است تا پژوهشگران متخصص این رشته به منظور شناسایی و کنترل وپیشگیری این بیماری وارد این عرصه شده وبا تلاش وکوشش به راهکارهای عملی دست یابند.                               

 

1-4  اهداف پژوهش
 

1-4-1  هدف کلی
 

مقایسه ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیر نا پذیر از پیام های مجله ام اس
 

1-4-2  اهداف جزیی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:28:00 ق.ظ ]