-
- تغییر کارکنان
اجرای یک فناوری سازمانی نظیر CRM ، نیازمند تغییر در فرهنگ سازمانی است. هرچند که هم فناوری و هم فرآیندهای کاری هر دو برای موفقیتCRM ضروری هستند، این پرسنل سازمان میباشند که سنگبنای روابط با مشتری هستند. اجرای موفقیتآمیزCRM، نیازمند توجه به ابعاد مختلف مدیریت و پرسنل سازمان است. تعهد مدیریت عالی از عوامل اساسی برای موفقیت پروژههای CRM است. البته، تعهد مدیریت عالی بسیار فراتر از ابراز امیدواری مدیران عالی برای موفقیت پروژه CRM است. مدیریت مشتریمدار نیازمند حمایت وتعهد مدیریت عالی در طول اجرایCRM میباشد. بدون حمایت مدیران عالی، این حرکت سریعا از بین خواهد رفت. این دیدگاه طبق مطالعات اخیر گروه متا[۴۹] (۱۹۹۸)، که بیان داشته اند «حمایت و مشارکت مدیریت یک عامل کلیدی در اجرای CRM است» مورد تایید قرار گرفته است. مثل سایر تلاشهایی که برای ایجاد تغییرصورت میگیرد، اعتراضها و عدم توافق بین بخشهای وظیفه ای مختلف که در فرایند بازمهندسی و اجرایCRM اتفاق میافتد، فقط از طریق دخالت مستقیم مدیران عالی قابل حل میباشد و معمولا منجربه تغییر در فرهنگ سازمانی میگردد. گروه متا دریافت که سرمایه گذاری رویCRM بدون برخورداری از تفکر مشتریمدار، به هدر دادن سرمایه سازمان است. دیکی نیز نسبت به اجرای پروژههای CRM که در آن مدیریت عالی، عمیقا به بازمهندسی مدل تجاری مشتری محور اعتقاد ندارد، هشدار میدهد. اجرای پروژه های CRM نیازمند درگیری تماموقت تیم اجرای پروژه با نمایندگانی از بخشهای فروش، بازاریابی، تولید، خدمات مشتری و فناوری اطلاعات است(همان).
۲-۱۰) ابعاد تکنولوژیک مدیریت ارتباط با مشتری
طبق تعریف گیفن و ریدینگ[۵۰] (۲۰۰۲)، CRM به سه حیطه تقسیم می شود :
الف – عملیاتی ب- تحلیلی ج- مشارکتی
۲-۱۰-۱ ) CRM عملیاتی[۵۱]
از دیدگاه رومانو(Romano,2003) CRM عملیاتی به عنوان مدیریت ارتباط با مشتری در صف یا پیشخوان هم شناخته شده است که ارتباط با مشتریان را ایجاد، ساده و مؤثر می کند و شامل حیطهای است که درآن ارتباط مستقیم با مشتری برقرار می شود. برای مثال مرکز تلفن یا پست الکترونیکی، جزء حیطه عملیاتی یا پیشخوان CRM میباشد.
۲-۱۰-۲ ) CRMتحلیلی[۵۲]
به عنوان عنصر استراتژیک، پشتیبانی یا پسخوان شناخته شده است و شامل درک فعالیتهای مشتری است که در CRM عملیاتی رخ داده است. سازمان راقادر می سازد که از طریق استخراج داده ها به تجزیه و تحلیل ارتباطات مشتری بپردازد. (Geffen & Riding, 2002)
CRM تحلیلی، نیاز به وجود فناوری جهت جمع آوری و پردازش انبوهی از داده های مشتریان جهت سهولت تحلیل و پردازش کسب وکاربرای افزایش وفاداری و سوددهی دارد.
۲-۱۰-۳ ) CRM مشارکتی[۵۳]
طبق گفته فایرمن[۵۴] (۲۰۰۲) CRM مشارکتی می تواند به معنای یک کانال ارتباطی مانند وب، پست الکترونیکی و… باشد. فایرمن در ادامه اذعان میدارد که CRM مشارکتی می تواند به معنـای استراتژیهای شبکه ای هم باشد. به بیان دیگر طـبق تعــریـف کوخ و شوبرت[۵۵] (۲۰۰۲( CRM مشارکتی شامل هر یک از فعالیتهایی است که تعامل بین مشتری و کانال توزیع را ایجاد می کند.طبق نظر گرین برگ[۵۶]، هدف CRM تشخیص و رفتار با مشتری به عنوان فردی است که از سه نوع CRM استفاده می کند (Greenberg,2001).
۲-۱۱) پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری
با پیاده سازی یک استراتژی CRM سازمانها می توانند برنامه های فروش ، بازاریابی و سرویس دهی در تمام نقاط تماس(لمس ) مشتری را بهبود بخشند.
اصطلاح نقاط لمس در CRM برای اشاره به راه های مختلف تعامل شرکتها و مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد. (الهی و حیدری، ۱۳۸۴)
نقاط تماس مشتری عبارتند از :
فرد به فرد [۵۷]
تلفن و فکس
شبکه وب
پست مستقیم
پست الکترونیکی
در واقع CRM نیاز به یک دید همه جانبه به تعاملات نقاط تماس مشتری، رفتارهای خرید، عملکردها و علاقمندی مشتریان دارد.
هزینه و زمان
در سال ۱۹۹۹ مطالعات کپ گمینی[۵۸] و آی . دی. سی[۵۹] به این نتیجه رسید که میانگین مجموع سرمایه گذاری در CRM که توسط شرکتهای اروپایی و امریکایی انجام شده است ۱/۳ میلیون دلار بوده است. بیش از ۶۹ درصد شرکتها کمتر از ۵ میلیون دلار وبیش از ۱۳ درصد شرکتها بالای ۱۰ میلیون دلار هزینه کرده اند. بر اساس داده های گارتنرگروپ[۶۰]، هزینه پیاده سازی یک سیستم CRM به صنعت، اندازه پروژه ، و ابزارهای مورد نیاز بستگی دارد.میانگین هزینه پیاده سازی CRM می تواند بین ۱۵۰۰۰ دلار تا ۳۵۰۰۰ دلار به ازای هر استفاده کننده در یک پروژه سه ساله باشد.
۲-۱۲) مزایای پیادهسازی نظام مدیریت ارتباط با مشتری
همواره باید این نکته را در نظر داشت که برخورداری از اطلاعات بیشتر و فناوری پیشرفته، به تنهایی ارزش نیست ارزش در دانش مشتری و نحوه استفاده شرکت از دانش مشتری جهت مدیریت بر روابط با مشتریان خلاصه می شود. بر اساس نظرات نول[۶۱] (Newell,2000)، دانش تنها خودCRM است.
متأسفانه شرکتهای معدود مشتری را به دانش تبدیل می کنند و بنابراین شرکتها، فرصت ایجاد ارزش به مشتریان خودرا از دست می دهند. به هر حال CRM ابزاری است که اگر بهدرستی استفاده شود، منافع دیگری به همراه خواهد داشت. اگرشرکت داده های مشتری را به دانش تبدیل کرده و سپس از این دانش جهت برقراری رابطه استفاده کند وفاداری بوجود آمده و به دنبال آن سود خواهد بود.
براساس نظرات سوئیفت (Swift,2001) شرکتها منافع زیادی ازCRM بدست میآورند. وی اظهار میدارد که منافع ناشی از CRM معمولا دریکی از دستهبندیهای زیر قرار میگیرند:
-
- هزینه های پایین تصاحب مشتریان
-
- عدم نیاز به تصاحب خیلی عظیمی از مشتریان با نیت حفظ حجم یکنواخت کسب و کار
-
- کاهش هزینه های فروش
-
- سودآوری بیشتر مشتریان
-
- حفظ مشتری و وفاداری بیشتر مشتری
-
- امکان ارزیابی سودآوری مشتری
گری وباین[۶۲] (۲۰۰۱) مزایای حاصل از CRM را به شیوه دیگـری مطرح می کنند مهمترین مزایای CRM از دیدگاه ایشان عبارتند از :
-
- پاسخ سریعتر به سوالات مشتری
-
- افزایش کارایی از طریق خودکارسازی
-
- فهم عمیق تر مشتریان
-
- افزایش فرصتهای فروش و بازاریابی
-
- شناسایی سودآورترین مشتریان
-
- به دست آوردن بازخور از مشتریان که منجر به تولیدات و خدمات بهتر و جدیدتر می شود.
-
- به دست آوردن اطلاعاتی که می تواند با سایر ذینفعان به اشتراک گذاشته شود.
-
- بهبود توانایی سازمان برای جذب و حفظ مشتریان
-
- بیشینه کردن ارزش طول عمر هر مشتری
- بهبود سرویس دهی بدون افزایش هزینه سرویس(Gray & Byun,2001,p.26).