استعاره ی آیه ی ۱۰ ازسوره ی هود به نظر می رسد:
- استعاره ی تصریحییّه در « أذقناه » می باشد .
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « أذقناه ».
- مستعارٌله : « یسرّه » به معنی مسرورش می کند [۷۸] .
- مستعارٌمنه : « أذقناه » به معنی چشانیدیم او را .
- جامع یا وجه شبه : شاد شدن ، مسرور شدن .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۱۳ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه مستعارٌله « یسرّه » به معنی مسرور شدن ، به « أذقناه » به معنی چشاندن تشبیه شده که مستعارٌله « یسرّه » در آیه به صراحت ذکرنشده اما مستعارٌمنه « أذقناه » به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرّحه یا تصریحییّه گویند .
۳ – ۱۳ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌله « یسرّه » یعنی مسرورشدن موضوعی خیالی ووهمی نیست بلکه امری معقول ومنطقی می باشد به همین خاطر بدان استعاره ی تحقیقییّه یا محققه گویند.
۳ – ۱۳ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعییّه ) :
لفظ مستعار در این آیه فعل « أذقناه » است و به اعتبار این که « أذقناه » فعل است به همین خاطر بدان استعاره ی تبعییّه گویند.
۳ – ۱۳ – ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « یسره » یعنی مسرور شدن و مستعارٌمنه « أذقناه » یعنی چشانیدیم او را هردو موضوع هایی هستند که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۱۳ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « یسرّه » یعنی خوشحال شدن بوده ، یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « أذقناه » یعنی چشاندن ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.
۳ – ۱۳ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« انه لفرحٌ فخور» از ملائمات مستعارٌله « یسرّه » یعنی خوشحال شدن است به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۱۰ سوره ی هود استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، عامیّه ، عنادیّه و مجرّده وجود دارد.
۳-۱۴- سوره هود آیه ۴۴
وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءکِ وَیَا سَمَاء أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاء وَقُضِیَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَقِیلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
و گفته شد:« اى زمین آب خود را فرو بر و اى آسمان [از باران] خوددارى کن . » و آب فرو کاست و فرمان گزارده شده و [کشتى] بر جودى قرار گرفت و گفته شد : « مرگ بر قوم ستمکار»
استعارهای که در این آیه مطرح است عبارتست از استعاره مکنیهای که نداء به زمین و آسمان مطرح است آن هم به نحوی که حیوان ممیزی که خوب و بد را تشخیص میدهد را با لفظ تخضیض و تحریک و توجه در بین سایر مخلوقات آن را مورد خطاب قرار دهی و آن کلام خداست که میفرماید یا ارضُ و یا سَماءُ سپس بــه آن دو دستور میدهد آن هم به نحوی که صاحبان تمیز و عقل را دستــور میدهند که فرمود ابلعی ما ترک و اقعلی چــون دلالت میکند بر اقتدار عظیم کسی که به آسمان و زمین فرمان میدهد و لفظ بلغ همان فرو بردن آب و نوشیدن آن است در شکم. که عاریه گرفته شده برای این معنی از بلعیدن حیوان یعنی فرو بردن غذا در حلقوم و نوشیدن آن و بلع همان اثر قوه جاذبهای است که در غذا هست به خاطر کمال مشابهت بین آن دو که عبارتست از رفتن به سوی جایگاه مخفی با این حال قرینهای است برای استفاده مکنیهای که در آب هست یعنی استعاره آب برای غذا برای قدر مشترکی که در تقویت زمین به آب است در رویاندن همانگونه که در تقویت خورنده غذا هست در کلام
از جمله فنون این که لفظ آب (ماء) را مفرد آورد که اشعار به این دارد که این آب از اجتماع آبها و تکاثر آنها حاصل نشده بلکه این آب نوع واحدی بوده که به قدرت خدا وفقه واقع شده است.
و دیگر این که امر به زمین مقدم است بر امر به آسمان چون ابتداءً طوفان از زمین شروع شد و سکاکی اسرار دیگری را هم مطرح نموده است که ما از آنها اعراض نمودیم چون در آنها تکلف و سختی هست که گاهی کار را برعکس میکند.(الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۳ : ۴۳۴)
استعاره ی آیه ی ۴۴ ازسوره ی هود :
- استعاره مکنیّه در « أرض » .
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « أرض ».
- مستعارٌله : « أرض» به معنی زمین .
- مستعارٌمنه : « حصول امر[۷۹]» به معنی حاصل شدن امر خداوند .
- جامع یا وجه شبه : حاصل شدن امر خداوند .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۱۴- ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه « ارض » به معنی زمین به « حصول امر » به معنی حاصل شدن امر خداوند تشبیه شده که مستعارٌمنه « حصول امر » در آیه به صراحت ذکرنشده اما مستعارٌله « ارض» به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مکنیّه یا بالکنایه گویند .
۳ – ۱۴ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌمنه به صراحت ذکر نشده بلکه از لوازم آن « أرض» به معنی زمین به طور کنایی ذکر شده . در حقیقت بدین معنی نیست که « أرض» آب را ببلعد یعنی مانند حیوان ببلعد بلکه منظور تحقق امر خداوند است که آب در زمین فرو رود ، واین امری معقول است ، به همین خاطر بدان استعاره ی تحقیقییّه گویند.
۳ – ۱۴ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « أرض » است و به اعتبار این که « أرض » اسم جامد است به همین خاطر بدان استعاره ی اصلیّه گویند.
۳ – ۱۴ – ۴ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرّشحه ، مجرّده ) :
« وقضی الامر » ، از ملائمات مستعارٌمنه « حصول امر » یعنی حاصل شدن امر خداوند می باشد ، به همین خاطر بدان استعاره ی مرشّحه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۴۴ از سوره ی هود استعاره ی مکنیّه ، تحقیقییّه ، اصلیّه و مرشّحه وجود دارد.
سوره هود آیه ۷۰
فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ
و چون دید دستهایشان به غذا دراز نمىشود، آنان را ناشناس یافت و از ایشان ترسى بر دل گرفت گفتند:« مترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهایم»
در کلام خدا فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَیْهِ استعاره تمثیلیه مطرح است به این نحو که نرسیدن دست آنها را استعاره قرار داد برای امتناع از اکل و خوردن یعنی نرسیدن دست عبارتست از نخوردن و معنی این میشود که دستان آن هم به طرف غذا نرفت برای خوردن ، پس او نمیخواهد که نفی کند وصول ناشی از دراز شدن دست را. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۳ : ۴۶۰)
۳-۱۵- سوره یوسف آیه ۸۷
یَا بَنِیَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
اى پسران من، بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمىشود.
قرآن کریم چگونه از دلالات استعاری برای بیان در مفاهیم دینی بهره گرفته است- قسمت ۱۵