(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده1
فصل اول:کلیات پژوهش
1-1 مقدمه.3
1-2 بیان مسأله.4
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش5
1-4 اهداف پژوهش.6
1-5 فرضیات پژوهش7
1-6 مدل مفهومی پژوهش8
1-7 قلمرو پژوهش9
1-7-1 قلمرو موضوعی پژوهش.9
1-7-2 قلمرو زمانی پژوهش9
1-7-3 قلمرو مکانی پژوهش9
1-8 تعریف متغیرها.9
فصل دوم:مبانی نظری و پیشینهی پژوهش
2-1 مقدمه13
2-2 مبانی نظری.15
2-2-1 مفهوم درآمد و سود15
2-2-1-1 مفهوم سود در سطح ساختاری.16
2-2-1-2 مفهوم سود در سطح معنائی16
2-2-1-3 مفهوم سود در سطح رفتاری16
2-2-2 بازده غیرنرمال18
2-2-3 مفهوم هموارسازی سود19
2-2-4 انواع هموارسازی سود20
2-2-4-1 دستکاری حسابها.22
2-2-5 اهداف هموارسازی سود.23
2-2-5-1 دریافت پاداش های مدیریتی بیشتر به خاطر بالا بودن ارزش سهام24
2-2-5-2 پرداخت بهره کمتر در استقراض از موسسات اعتباری و بانک ها24
2-2-5-3 جذب سرمایه.25
2-2-6 انواع هموار سازی سود.28
2-2-7 روش های هموارسازی سود.29
2-2-7-1 هموارسازی از طریق وقوع رویداد29
2-2-7-2 هموارسازی از طریق تخصیص بر دوره های زمانی.30
2-2-7-3 هموارسازی از طریق طبقه بندی.30
2-2-8 نقش استانداردهای حسابداری در رویکرد هموارسازی سود.37
2-2-9 استانداردهای حسابداری و مقررات قانون مالیاتهای مستقیم39
2-2-10 راه کارهای موجود جهت جلوگیری ار هموارسازی سود.42
2-2-10-1 ابهام در تعاریف عناصر حسابداری.43
2-2-10-2 ویژگی های کیفی اطلاعات43
2-2-10-3 چه کسی هزینه افشاء بیشتر را می پردازد44
2-2-10-4 اثرات افزایش مقررات افشای اطلاعات44
2-2-11 نتیجه گیری45
2-3 پیشینه پژوهش48
2-3-1 پیشینه مطالعات انجام شده در داخل کشور48
2-3-2 پیشینه مطالعات انجام شده در خارج از کشور50
فصل سوم: روششناسی پژوهش
3-1 مقدمه.53
3-2 روش پژوهش.53
3-3 جامعه آماری.53
3-4 نمونه آماری و روش نمونه گیری54
3-5 روش گردآوری داده ها.55
3-6 روش تجزیه و تحلیل داده ها55
3-6-1 دادههای پانل (دادههای تابلویی).56
3-6-2 روشهای تخمین مدلهای ادغام شده57
3-6-3 آزمون F لیمر57
3-6-4 آزمون هاسمن57
3-6-5 مدل اثر ثابت (FEM)59
3-6-6 مدل اثرات تصادفی (REM) یا مدل تصحیح خطا (ECM).61
3-6-7 آزمون ریشه واحد پانل63
3-6-8 آزمون هم جمعی پانل دیتا64
3-6-9 آزمون هم جمعی پدرونی.66
3-6-10 آزمون جارکو- برا70
3-6-11 مفهوم سطح معنیداری (P-value).73
3-6-12 آزمون t .74
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- مقدمه.77
4-2-آمار توصیفی.77
4-3- آزمون ریشه واحد دادههای پانل.80
4-4- معرفی متغیرها و تصریح مدل.82
4-5- نتایج برآورد مدل.74
4-6-آزمون همجمعی کاو. 89
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها
5-1 مقدمه.92
5-2 نتیجهگیری فرضیات پژوهش92
5-3 پیشنهادها اجرایی( حاصل از پزوهش)95
5-4 پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی.97
5-8 محدودیتهای پژوهش99
منابع و مأخذ101
پیوست.106
چکیده:
مدیریت سود، استفاده مدیریت از قضاوت در گزارشدهی مالی و ساختاربندی معاملات، برای اصلاح و تغییر گزارشگری مالی است تا استفادهکنندگان صورتهای مالی را در مورد عملکرد اقتصادی شرکت گمراه کند و یا بر نتایج معاملاتی که به ارقام حسابداری مثل سود بستگی دارد، تاثیرگذارد. یکی از اشکال مدیریت سود، هموارسازی سود است که توجه زیادی را در ادبیات حسابداری به خود جلب کرده است. فرضیه هموارسازی سود پیشنهاد می کند که سود برای کاهش نوسانهای آن حول سطحی که برای شرکت نرمال به نظر میرسد، به طور آگاهانه دستکاری میشود. از این رو هدف این تحقیق بررسی رابطه بین اجزای تعهدی سود با میزان هموارسازی سود و فرصتهای رشد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. تعداد فرضیات مورد آزمون در این پژوهش 6 فرضیه میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش کاربردی میباشد. این پژوهش از نظر منطق اجرای پژوهش از نوع استقرایی، از نظر زمان انجام پژوهش طولی و از نظر نحوهی اجرای پژوهش توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند. روش نمونهگیری این پژوهش روش حذف سیستماتیک(جدول فیلترینگ) میباشد و تعداد 112 شرکت به عنوان نمونه آماری استخراج شدند. داده ها از طریق نرمافزار رهآورد نوین جمعآوری شدند و برای تجریه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS، EVIEWS 8 و Excel استفاد شده است. با توجه به نتایج پژوهش تغییرات در حسابهای پرداختنی با هموارسازی سود و فرصتهای رشد رابطه مثبت و معناداری دارد. تغییرات در حسابهای دریافتنی با هموارسازی سود هیچ رابطهای نداشته ولی با فرصتهای رشد رابطه منفی دارد. تغییرات در موجودی کالا با هموارسازی سود و همچنین فرصتهای رشد رابطه مثبت و معناداری دارد.
کلمات کلیدی: اجزای تعهدی سود، هموارسازی سود، فرصت های رشد.
1-1 مقدمه
گسترش فزاینده فعالیتهای اقتصادی و پیچیدگی روزافزون آنها از یک طرف و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداری و صورتهای مالی از سوی دیگر، سبب ابداع روشهای تحلیلی و مدیریتی نوین در حسابداری شده است. در اواخر دهه 1920 رایج شدن صورت سود و زیان همراه با فشارهای قابل توجه از سوی افراد خارج از حرفه حسابداری و نیز عدم رضایت دست اندرکاران حرفهای و دانشگاهیان از روشهای جاری، تغییرات نهادی مهمی را در تفکر و نظریه حسابداری به وجود آورد. یکی از مهمترین این تغییرات، تأکید و توجه بیشتر به صورت سود و زیان بوده که سبب شده تا مقولهای به نام مدیریت سود متولد و مطرح شود(بادآورد نهندی و دیگران، 1389). مدیریت سود به عنوان فرآیند برداشتن گامهای آگاهانه در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری برای آوردن سود گزارش شده به سطح مورد نظر تعریف شده است. اگرچه مدیریت سود در ادبیات حسابداری به عنوان یک فرضیه پیشنهاد شده است ولی قطعیت نیافته است. عمل نزدیک کردن سود گزارش شده به سطح سود هدف، از طریق دستکاری انجام میشود، یکی از اهداف دستکاری سود، هموارسازی آن است. بنابراین هموارسازی سود را میتوان بخشی از مدیریت سود دانست. هموارسازی سود به عنوان اقدامی آگاهانه و عامدانه برای کاهش تغییرها و نوسان های دورهای سود گزارش شده یا سود مورد پیش بینی از طریق استفاده از فن گزینهای حسابداری در چارچوب اصول پذیرفته شده عمومی حسابداری تعریف شده است(مرادی، 1386).
یکی از سوالهای مهم در پژوهشهای حسابداری، نقش سود حسابداری در قیمت گذاری اوراق بهادار است. سود حسابداری و اجزای آن از جمله اطلاعات مهمی است که سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی در تصمیم گیریهای سرمایهگذاری مورد استفاده قرار می دهند. تحلیل گران مالی عموماً سود گزارش شده را به عنوان یک عامل برجسته در بررسیها و قضاوت های خود مد نظر قرار می دهند. سرمایه گذاران نیز برای تصمیمهای سرمایهگذاری خود بر اطلاعات مالی مندرج در صورتهای مالی بنگاه های اقتصادی، به ویژه سود گزارش شده، اتکا می کنند. شواهد نشان میدهد که سود تعهدی نقش مهمی در فرآیند ارزشگذاری دارد، زیرا مشکلات زمانبندی و عدم تطابق نهفته در ارقام وجوه نقد را کاهش میدهد(هاشمی و محمدی، 1388).
در فضای رقابتی کسب و کار امروز، تلاش برای تصاحب بازار و جریان رقابت پیرامون آن، رفتارهای مشارکت کنندگان بازار را تحت تأثیر قرار داده است. عوامل و راهبردهای مختلفی برای تعیین سهم بازار در این محیط رقابتی استفاده میشود تا شرکتها را با فرصتهای رشد بهتری رو به رو سازد. از طرفی تداوم حیات اقتصادی مستلزم تلاش جهت بدست آوردن سهم بیشتری از بازار تولید و فروش است که این موضوع بر افزایش درآمد شرکتها و تغییرات در بازده حقوق صاحبان سهام بی اثر