در قانون برنامه چهارم توسعه، دولت برای حل مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال،آییننامه اجرایی گسترش بنگاههای اقتصادی کوچک زودبازده و کارآفرین را تصویب کرد. طرح مذکور از سال 1384 فعالیت خود را آغاز نموده و اکنون نزدیک به 6 سال است که از فعالیت این طرح میگذرد. بنابراین برای بررسی چگونگی عملکرد اجرای طرح مذکور، این پژوهش کوشیده است که به بررسی عوامل مؤثر بر تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در استان کرمان بپردازد. دادههای این مطالعه را اطلاعات کلیه بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده استان کرمان تشکیل میدهد. دادههای مذکور بهصورت سالیانه از اداره تعاون، کار و امور اجتماعی استان کرمان طی دوره 1389- 1385 بهدست آمده است. برای انجام برآورد مدلها و آزمون فرضیات نیز از روش آنالیز کوواریانس (ACOVA) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ویژگی مکانی، ویژگی فردی، ویژگی بنگاه، ویژگی مخارج، ویژگی فعالیت، دستگاه اجرایی و بانک عامل بر میزان انحراف از اشتغال پیشبینیشده تأثیر معناداری داشتهاند. بر این اساس بنگاههای نیمهتمام و بنگاههایی که به سرمایه در گردش برای ایجاد و تثبیت اشتغال نیاز داشتهاند، نسبت به سایر بنگاهها موفقتر عمل نمودهاند. همچنین طرحهایی که بانک عامل اعطاکننده تسهیلات به آنها بانک صنعت و معدن بوده، نسبت به سایر بانکها در پرداخت تسهیلات، تخصصیتر عمل نموده است. نتایج حاکی از آن است که اجرای طرحها توسط زنان و شرکتهای حقوقی در شهرستانهای کرمان و کهنوج در بخشهای خدمات و صنعت و نظارت این طرحها توسط سازمان صنعت، معدن و تجارت و اداره تعاون، کار و امور اجتماعی بهعنوان دستگاه اجرایی، نسبت به سایر طرحها در کاهش میزان انحراف از اشتغال پیشبینیشده موفقتر بودهاند.
واژگان کلیدی: بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده، استان کرمان، اشتغال پیشبینیشده، اشتغال ایجادشده، مدل ACOVA.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول- کلیات تحقیق
1-1- مقدمه 2
1-2- سؤالهای اساسی تحقیق 3
1-3- ضرورت انجام تحقیق 4
1-4- اهداف اساسی تحقیق 4
1-5- فرضیههای تحقیق 5
1-6- نتایج مورد استفاده پس از انجام تحقیق 6
1-7- استفادهکنندگان از نتیجه تحقیق 6
1-8- جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق 6
1-9- روش تحقیق 7
1-10- روش و ابزار گردآوری اطلاعات 7
1-11- جامعه و نمونه آماری 8
1-12- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 8
1-13- پالایش دادهها 9
1-14- خلاصه و جمعبندی 10
فصل دوم- ادبیات تحقیق
2-1- مقدمه 12
2-2- مروری بر مطالعات خارجی 12
2-3- مروری بر مطالعات داخلی 17
فصل سوم- مبانی نظری و تصریح مدل
3-1- مقدمه 21
3-2- تعاریف و ویژگیها 21
3-2-1- تعریف بنگاههای کوچک و متوسط 22
3-2-2- ویژگیهای بنگاههای کوچک و متوسط 25
3-2-3- دلایل اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط 25
3-2-4- پارهای از مشکلات اساسی بنگاههای کوچک زودبازده 26
3-2-5- مهمترین چالشهای پرداخت تسهیلات مالی بنگاههای زودبازده در ایران 26
3-2-6- اثرات منفی طرح بنگاههای کوچک زودبازده بر اقتصاد کشور 28
3-3- شرح اصطلاحهای بهکار برده شده در تحقیق 30
3-4- ارائه مدل 32
فصل چهارم- تخمین مدل و تحلیل نتایج
4-1- مقدمه 39
4-2- آمار توصیفی 39
4-2-1- آمار توصیفی طرحهای دریافتکننده تسهیلات طی سالهای 1385 تا 1389 39
4-2-2- آمار توصیفی طرحهای به بهرهبرداری رسیده طی سالهای 1385 تا 1389 45
4-2-3- آمار توصیفی طرحها به تفکیک سالهای مختلف 51
4-3- ارائه مدل 55
4-3-1- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای دریافتکننده تسهیلات در سال 1385 57
4-3-2- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای دریافتکننده تسهیلات در سال 1386 61
4-3-3- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای دریافتکننده تسهیلات در سال 1387 66
4-3-4- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای دریافتکننده تسهیلات در سال 1388 70
4-3-5- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای دریافتکننده تسهیلات در سال 1389 74
4-3-6- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای دریافتکننده تسهیلات طی دوره 1389- 1385 77
4-3-7- بررسی عوامل مؤثر بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده طرحهای به بهرهبرداری رسیده طی دوره 1389- 1385 82
4-4- مشکلهای طرحهای کوچک و متوسط زودبازده 86
فصل پنجم- نتیجهگیری و پیشنهادات
5-1- مقدمه 89
5-2- نتیجهگیری 89
5-2-1- نتایج آمار توصیفی 89
5-2-2- فرضیههای تحقیق 89
5-3- راهکارهای پیشنهادی 90
5-4- پیشنهادهایی برای مطالعههای آتی 91
مقدمه
مشکل بیکاری از دیرباز مسأله پیشروی جوامع بوده و دولتها سعی نمودهاند با سیاستگذاریهای مختلف آنرا کاهش دهند. جهت رفع این مشکل تدابیر مختلفی اندیشیده شده که یکی از آنها راهاندازی سیاست بنگاههای کوچک و متوسط بوده است. در اکثر کشورها اعم از توسعهیافته و در حال توسعه، جایگاه بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته است. از جمله مهمترین برنامههای اجرایی این بنگاهها بر اساس نظر کارشناسان اقتصادی، ایجاد اشتغال، دستیابی به توزیع عادلانه درآمد و ثروت، افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی میباشد. این بنگاهها میتوانند با فراهم کردن بستر مناسب برای کارآفرینی و نوآوری، عامل جذب و هدایت سرمایهها در مسیر توسعه اقتصادی کشورها به حساب آیند. مطالعات متعددی نشان دادهاند که میزان نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط نسبت به بنگاههای بزرگ بیشتر است. این نیز به این دلیل است که در بنگاههای بزرگ امکان تغییر کمتر و همراه با ریسک میباشد و بنابراین تغییرات برای بنگاههای بزرگ تبعات زیادی در پی خواهد داشت. نگاهی به فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط در کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه، نشاندهنده نوعی رابطه تنگاتنگ میان پیشرفت اقتصادی- اجتماعی این کشورها با توسعه این بنگاهها میباشد. (آژیر 1387). اگرچه تا مدتها قبل قاعده «هرچه سازمان بزرگتر و تولید انبوهتر، بهتر» بر دنیای کسب و کار حکومت میکرد؛ اما در دهههای پایانی سده بیستم، نقشآفرینی شرکتهای کوچک، ساختار انعطافپذیرشان و تولیدات مشتریمحور (با تنوع بیشترو تعداد محدودتر) این قائده را برهم زدند. در این زمان و در حالیکه بنگاههای بزرگ درگیر مشکلات ناشی از ساختار بروکراتیک بودند؛ چالشهای مدیریتی و پرسنلی و سایر محدودیتهای آنها، اجازه تطابق با نیازهای جدید بازار را نمیداد و کارآفرینان و سرمایهگذاران کوچک باعث رونق اقتصاد شدند. شعار کوچک زیباست فراگیر شد و بر پایه گسترش بنگاههای کوچک در جهان، فرصتهای شغلی نوینی فراهم شد، تولید افزایش یافت، درآمدها در جامعه و میان افراد بسیاری که صاحبان بنگاههای کوچک و متوسط بودند، توزیع شد و مناطق محروم سهم بیشتری در اقتصادهای ملی یافتند. (آلابراهیم و کنعانی، 1385). بر این اساس، اگرچه در ایران بنگاههای کوچک و متوسط از دوره قبل از انقلاب مورد توجه بودهاند؛ اما واژه بنگاه زودبازده در دولت نهم ظهور یافت. تصویب طرحهای زودبازده بهعنوان یکی از راهحلهای اساسی دولت نهم در کاهش نرخ بیکاری تلقی میشود و بخش قابلتوجهی از تسهیلات بانکها را به حمایت از طرحهای کوچک و متوسط زودبازده اختصاص داده است.
طرح بنگاههای کوچک زودبازده و کارآفرین در پاییز سال 1384 در هیئت وزیران به تصویب رسید و در زمستان همان سال به اجرا درآمد. منظور از بنگاههای زودبازده طبق آییننامه اجرایی گسترش بنگاههای کوچک زودبازده و کارآفرین، واحدهای تولیدی (کالا و خدمات) میباشدکه میزان اشتغال آنها کمتر از 50 نفر و مدت زمان اجرای طرحها کمتر یا برابر 24 ماه بوده و مدت زمان بازپرداخت آن متناسب با جداول مالی طرح، حداکثر 5 سال باشد. هدف از این طرح بر اساس ماده یک آییننامه مذکور، اشتغالزایی و افزایش فرصتهای شغلی جدید، توزیع عادلانه منابع در مناطق مختلف و بین اقشار مختلف مردم، افزایش تولید و صادرات غیرنفتی، تقویت تحرک اقتصادی، افزایش کارایی تسهیلات بانکی و تقویت کارآفرینی میباشد. آنچه که این پژوهش سعی برانجام آن دارد، شناسایی انحراف احتمالی اشتغال در بنگاههای زودبازده و در صورت وجود عوامل مؤثر بر آن میباشد. بر این اساس این مطالعه به پنج بخش تقسیم شده است که پس از مقدمه و کلیات تحقیق، بخش دوم بر ادبیات این موضوع اشاره داشته و بخش سوم به مبانی نظری و تصریح مدل اختصاص دارد. بخش چهارم به تخمین مدل و تحلیل نتایج میپردازد و در نهایت در بخش پنجم، نتیجهگیری و پیشنهادات ارائه میشود.
1-2- سؤالهای اساسی تحقیق
1- چه درصدی از اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای زودبازده محقق شده است؟
2- آیا نوع طرح اجرایی بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
3- آیا بخشی که یک طرح در آن فعالیت میکند که شامل بخش خدمات، کشاورزی و صنعتی میباشد، بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
4- آیا مکان اجرای طرح بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
5- آیا نوع دستگاه اجرایی طرح بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
6- آیا نوع بانکی که تسهیلات به طرحهای کوچک و متوسط زودبازده اعطا میکند، بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
7- آیا نوع مجری بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده (حقیقی یا حقوقی) بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
8- آیا میزان انحراف از تسهیلات پیشبینیشده بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
9- آیا سهم تسهیلات تحقق یافته به بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده بر تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجادشده مؤثر میباشد؟
1-3- ضرورت انجام تحقیق
این تحقیق از این نظر ضرورت دارد که اگر پیشبینی شود که به میزان معینی اشتغال در طی یک دوره خاصی ایجاد شود ولی طبق پیشبینیهای صورت گرفته این میزان اشتغال صورت نگیرد، میتواند باعث مشکلاتی چون بیکاری برای جوامع شود. بر این اساس، این پژوهش در پی آن است که میزان اشتغال ایجاد شده در مقایسه با اشتغال پیشبینیشده را در سطح استان کرمان مورد بررسی قرار دهد. بنابراین بررسی دلایل تمایز بین اشتغال پیشبینیشده و اشتغال ایجاد شده از این لحاظ مهم میباشد که عواملی که بر عدم ایجاد اشتغال طبق پیشبینیهای صورت گرفته اثر میگذارند را شناخته و در جهت رفع آن کوشید و از تکرار این عوامل برای اجرای سیاستگذاریهای دیگر اشتغال جلوگیری نمود.
ویژگیهایی که این تحقیق مورد استفاده قرار میدهد شامل ویژگیهای فردی، ویژگیهای مخارج، ویژگیهای فعالیت اقتصادی، ویژگیهای مکانی و ویژگیهای بنگاه میباشد که با بهره گرفتن از این ویژگیها و دادههای جمعآوری شده میتوان به بیان این موضوع که آیا اجرای طرح بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده توانسته مثمر ثمر برای ایجاد اشتغال جدید و رفع معضل بیکاری واقع شده باشد یا خیر؛ پرداخته شود.
ویژگیهای فردی شامل: جنسیت، سطح تحصیلات، سن، مهارت و غیره، مربوط به متقاضی میباشد که در این پژوهش بررسی میشود که آیا عامل جنسیت در میزان اشتغال ایجاد شده مؤثر میباشد یا خیر و اینکه کدام یک از گروه زنان یا مردان میتوانند در ایجاد شغل جدید مؤثرتر باشند.
ویژگیهای فعالیت که در برگیرنده فعالیتهای بخش خدمات، صنعت، کشاورزی و زیر بخشهای آنها است.
ویژگیهای مخارج در بردارندهی میزان تسهیلات ثابت پیشبینی شده، میزان تسهیلات در گردش پیشبینی شده، سهم انجام شده و تعهد شده متقاضی و در نهایت تسهیلات پرداخت شده و سهم آورده متقاضی است. که این تسهیلات از طریق بانکها به افراد یا بنگاهها در راستای اجرای این طرح پرداخت میشود.
ویژگی دیگری که بدان پرداخته میشود، ویژگی مکانی است که در این پژوهش، استان کرمان به عنوان این ویژگی در نظر گرفته شده است.
ویژگی بنگاه شامل نوع طرحی است که مورد استفاده قرار میگیرد که شامل طرح خوداشتغالی، طرح توسعهای، طرح جدید، طرح نیمه تمام و طرح سرمایه در گردش میباشد.
از دیگر ویژگیهای بنگاه میتوان به نوع مجری که حقیقی یا حقوقی باشد، اشاره کرد.
نوع بانک عامل و دستگاه اجرایی جزء سایر ویژگیها دستهبندی میشوند.
با بهره گرفتن از ویژگیهای بیان شده بررسی میشود که میزان اشتغال پیشبینیشده در زمان تصمیمگیری برای راهاندازی بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده چقدر بوده است و در نهایت چه میزان اشتغال ایجاد شده است.
1-4- اهداف اساسی تحقیق
این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است چراکه هدف از انجام آن، استفاده از نتایج یافتهها برای حل مسائل و مشکلات موجود در زمینه ایجاد اشتغال است.