-
- نذر کردن
-
- دعا کردن
-
- نیایش
-
- قربانی کردن
-
- خیرات کردن
-
- بخشودن و گذشت کردن
-
- به خدا سپردن
-
- توکل کردن
-
- معنی مثبت دادن به آنچه رخ داده
-
- امیدوار بودن
-
- صبر پیشه کردن
-
- هراس نداشتن از اتفاقات و پیشامدها
- تسلیم قسمت و سرنوشت بودن و …
به یاد داشته باشیم زمانی مقابله های هیجان مدار نامناسب خواهند بود که به عنوان تنها مقابله از آن ها استفاده شود و یا فرد به صورت طولانی مدت و دراز مدت برای استرس هایی که قابل برطرف کردن میباشند از آن ها استفاده نمایند (نوری، ۱۳۸۳).
۲-۵-۹- سازگاری اجتماعی[۸۳]
تعریف سازگاری فرایندی در حال رشد و پویا که شامل توازن بین آنچه افراد میخواهند و آنچه جامعهشان میپذیرد است.به عبارت دیگر سازگاری یک فرایند دوسویه است، از یک طرف فرد به صورت مؤثر با اجتماع تماس برقرار میکند و از طرف دیگر اجتماع نیز ابزارهایی را تدارک میبیند که فرد از طریق آن ها تواناییهای بالقوهی خویش را واقعیت بخشد.
روانشناسان سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجه قرار دادهاند و ویژگیهایی از شخصیت
بهنجار تلقی کردهاند که به فرد کمک میکند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار سازد،
یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی برای خود به دست آورد (اتکیسون وفیشر،۱۹۸۶).
در این میان سازگاری اجتماعی انعکاس از تکامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای فرد و نحوه عملکرد در نقشهاست که به احتمال زیاد تحت تأثیر شخصیت قبلی، فرهنگ، و انتظارات خانواده قرار دارد (هاوسر ،۱۹۷۵).
سازگاری اجتماعی معمولاً در اصطلاحات نقشهای اجتماعی، عملکرد نقش، در گیر شدن با دیگران و رضایت با نقشهای متعدد مفهومسازی شده است (لویس،۱۹۸۰).
گاه واژه های اجتماعی شدن، جامعهپذیری و رفتار جامعه پسند را مترادف با سازگاری اجتماعی می دانند (گیلی، گیلاردی،۱۹۸۸).
اجتماعی شدن فرایندی است که فرد از طریق آن ارزشها و رفتارهای مورد نظر فرهنگ و جامعه خود را میآموزد (ماسن[۸۴]، ۱۳۷۰).
به گفته لاروزا (۱۹۹۱) سه هدف عمده اجتماعی شدن عبارت است از: الف.کنترل تکانهها که شامل وجدان است. ب: آمادگی نقش و عملکرد در برگیرندهی نقشهای شغلی،نقشهای جنسی و نقشهایی که در مراسمی نظیر ازدواج و پدر و مادر شدن است، ج: پرورش منابع معناداری است که چه چیزی بااهمیت است،چه چیزی دارای ارزش است، زندگی برای چه چیزی است.
جامعهپذیری عبارت است از گرایش به ترجیح دادن به اینکه بیشتر با سایر افراد باشیم تا تنها،
جامعهپذیری شامل تمایل به جلب توجه دیگران، تمایل به سهیم شدن در انجام فعالیتها به همراه آنان و تمایل به پاسخدهی و تحریک که جزئی از تکامل اجتماعی است، نیز میشود. جامعه پذیر بودن طبق نظر دانس و مازا (۱۹۸۶) عبارت است از ارج نهادن ذاتی به فرایند تعامل با سایر افراد (داویننگ ،۱۹۸۶).
۲-۶- پیشینه تحقیق
۲-۶-۱- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
طرحواره درمانی به درمانگر کمک میکند تا مشکلات مزمن و عمیق بیماران را دقیق تر تعریف کرده و آن ها را به گونهای قابلدرک سازماندهی کند. در این مدل، ردپای طرحواره ها با تأکید بر روابط بین فردی بیمار از زمان کودکی تا زمان حال دنبال میشود. با به کارگیری این مدل بیماران میتوانند مشکلات شخصیتی خود را به صورت ناهمخوان دیده و در نتیجه برای رها شده از شر مشکلات، انگیزه بیشتری پیدا کنند.
درمانگران با بهره گرفتن از راهبردهای شناختی، عاطفی، رفتاری و بین فردی، در مبارزه با طرحواره ها با بیماران هم پیمان میشوند و بیماران را به شیوه همدلانه با دلایل و ضرورت تغییر روبرو میکنند (یانگ ۲۰۰۳). یانگ تغییر یا نا فعالسازی هموارهها را هسته اصلی رفتاردرمانی شناختی و محور بنیادین در درمان اختلالات شخصیت و سایر اختلالات مزمن مانند وابستگی به مواد میداند.(یانگ،۱۹۹۴). بر اساس مطالعهای که توسط بال بر روی ۳۷۰ نفر از افراد وابسته به الکل و مواد مخدر افیونی انجام داد، اختلال شخصیت گروه B در بین آن ها متداولترین و بعد از اختلال شخصیت گروه A و C قرار داشت. متداولترین اختلال شخصیت در این بیماران، شامل اختلال شخصیت ضد اجتماعی-مرزی و اجتنابی بود(بال، ۱۹۹۸). یانگ معتقد است که طرحوارههای ناسازگار اولیه، قدیمیترین مؤلفههای شناختی و باورها و احساسات غیرشرطی درباره خودمان هستند و از تعامل خلق و خوی فطری کودک با تجارب ناکارآمد او با والدین، خواهر و برادرها و همسالان در طی سالهای اولیه زندگی به وجود میآید و این طرحوارههای غیرشرطی، آسیبپذیری و اشکال نوروتیک اختلالات و مشکلات روانشناختی را افزایش میدهد(یانگ،۱۹۹۴).
آن ها الگوهای خود تداوم بخش از خاطرات، هیجانات، شناختها، حواس و ادراکات انسان از محیط هستند. کار خود را از روی عادت و به راحتی انجام میدهند و هنگامی که فرد با چالشی مواجه میشود به جای تغییر طرحواره، اطلاعات دریافتی را تحریف میکند(یانگ،۱۳۸۳). هم چنین پژوهشگران دیگر در یافته های خود اثربخشی درمان متمرکز بر طرحواره را در کاهش نشانه های مرضی تأیید کردند(کودینی،و برینی،۱۹۸۹٫ بال و همکاران، ۲۰۰۳، نوردال و همکاران، ۲۰۰۵؛،مانسی،۲۰۰۷).
۲-۶-۲- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
با بهره گرفتن از تصویرسازی هدایت شده به درمان طرحواره ها و هیجانات همراه با آن ها پرداختند و نتایج نشان داد که درمان با کاهش نشانه های مختلف همراه بوده است (محمدی،۱۳۸۲).
درباره طرحوارههای ناسازگار اولیه تحقیقاتی صورت گرفته است، تحقیقاتی که با عنوان مقایسه حوزه های مرتبط با طرحوارههای ناسازگار اولیه در معتادان ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر بالینی توسط فتی (۱۳۸۳).در ایران صورت گرفته است از نوع علی مقایسهای بوده و تعداد ۹۰ آزمودنی در سه گروه تقسیم شدند.با بهره گرفتن از پرسشنامه یانگ داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج به دست آمده از نظر حوزه های مرتبط با طرحوارههای ناسازگارانه اولیه تفاوت معناداری در سه گروه دیده میشود و به نظر میرسد مداخلات درمانی با هدف اصلاح طرحوارههای ناسازگار اولیه در میزان موفقیت معتادان مؤثر است.
در پژوهشی توسط فتی و اصغرنژاد (۱۳۸۹) صورت گرفت با عنوان مقایسه طرحوارههای ناسازگار اولیه در مبتلایان اختلال شخصیت، اختلال وسواسی اجباری و گروه غیر بالینی انجام گرفته است. این پژوهش پس رویدادی بوده و تعداد ۴۵ در سه گروه ۱۵ نفری تقسیم شدند.
روش نمونهگیری در دسترس بوده و از پرسشنامه یانگ استفاده شده است. با تحلیل واریانس چند متغیره نتایج این پژوهش نشان داد تفاوت معنادار در طرحوارههای ناسازگارانه در دو گروه بالینی نسبت به گروه غیر بالینی وجود دارد.