ایشان در ادامه به این مطلب مهم اشاره میکند و میفرماید:
«پس بر هر عقلپیشهای واجب است در اکتساب به فضائل اخلاقی – که حدّ وسط و اعتدال در خُلقها و صفتها بوده – و از جانب شریعت (مقدس اسلام) به دست ما رسیده – کوشا باشد، و از رذایل – که از افراط و تفریط ناشی میشود – اجتناب کند… .»[۱۱۳]
چنانچه گذشت از نظر اسلام فضائل به آن دسته از افعال و خصایص گفته میشود که انسان را در رسیدنِ به مقصد والا و کمال نهایی و وصول به قرب الهی و تخلّق به اخلاق الله و بهرهوری از صفات عالی پروردگار مدد رساند و او را به مرتبه یقین برساند.
از این رو حبّ به خدا، ذکر، صداقت، اخلاص در عمل، امانت و وفاداری، صبر و مقاومت، حکمت، عدالت، عفت، شجاعت، زهد و ورع، صَفای باطنی و ذهنی، توکّل و توسّل، دعا، خوف و رجاء، خوش خلقی، یاری به محرومین، کمک به ایتام و مستمندان، روحیهی خدمتگذاری به بندگان خدا، ایثار و از خود گذشتگی، صله ارحام، عفو و بخشش و… از مصادیق فضایل به شمار میآیند.
و در مقابل هر آنچه آدمی را از مقصد و مسیر کمال، منحرف می کند و او را از توجّه به حضرت حقّ باز میدارد، جزء رذایل به حساب میآید. همانند: خودخواهی، پیروی از هواهای نفسانی، عُجب و غرور و خودبینی، کبر و نخوت، دروغ و حرص و حسد، بخل و غیبت و تهمت و حبّ دنیا، ریا و خلاصه هر گناه و نافرمانیای که خدای متعال نسبت به آن نهی نموده و نسبت به ارتکاب آنها غضب می کند. از این جهت ترک واجبات و ارتکاب معاصی، از بزرگترین رذایل به شمار میآیند… .»[۱۱۴]
طبق تعریفی که ما از رذایل در سطور گذشته ارائه دادیم در حقیقت «رذایل» به معنی «مطلق گناه» میآید که سدّ راه رسیدن انسان به کمال مقصود و مورد نظر الهی در خلقت انسان است. و مانند حجابی عمل میکند که آدمی را از وصول به درجات بالای معرفت بازمیدارد.
امام جواد۷ در روایتی گهربار انواع فضیلت را برمیشمرد، ایشان میفرمایند:
«فضیلتها بر چهار گونهاند: اوّل، حکمت که جانمایه آن اندیشه است.
دوّم، عفت که جانمایهاش شهوت است.
سوّم، قدرت (شجاعت) که جانمایهاش خشم است.
چهارم، عدل که قوام آن در اعتدال قوای نفسانی است.[۱۱۵]
چنانچه در این حدیث شریف ملاحظه میشود در حقیقت امام۷ فضائل را، همان حدّ وسط و اعتدال در قوای نفسانی برشمردهاند. مفهوم این کلام این است که افراط و تفریط در قوای نفسانی جزء رذایل میباشند. (نظریهای که از مرحوم نراقی; در صفحات گذشته نقل شده است با این روایت مناسبت دارد.)
علاّمه طباطبایی; نیز اصول اخلاق فاضله را در کتاب شریف المیزان در همین چهار صفت خلاصه میکند. عفت، شجاعت، حکمت، عدالت.[۱۱۶]
بنابراین بقیّه فضائل به نحوی تحت همین چهار فضیلت قرار میگیرند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
یک تفاوت اساسی بین فضایل و رذایل از حیث فطری بودن اوّلی و عارضی بودن دوّمی وجود دارد. حضرت آیت الله جوادی آملی «حفظه الله تعالی» در کتاب شریف مراحل اخلاق در قرآن مطلبی را ارائه فرمودهاند که در اینجا ماحصل آن مطالب را بیان میداریم: در حقیقت فضایل در نهاد آدمی ریشهدار است لیکن رذایل، امری عارضی است.
توضیح اینکه: در حالی که انسان از نظر علوم حصولی، «نادان» به دنیا آمده است ﴿وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً﴾[۱۱۷] در علوم حضوری و شهودی مانند معرفت حقّ و اسماء و تعیّنات او با سرمایه «فطرت توحید» آفریده شده است: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها﴾[۱۱۸].
در زمینه مسائل علمی نیز چنین است. هنگامی که روح انسان به بدنش تعلّق گرفت، اگر چه منزّه از رذایل اخلاقی بود ولی از فضائل تهی نبود، بلکه با فضائلِ گرایشِ به حق آفریده شد که از آن به «فطرت توحیدی» یاد شده است: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها﴾ ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾[۱۱۹].
بنابراین روح انسان در عین حالی که مُلهم به فجور و تقواست گرایش به تقوا و فضائل هم دارد؛ در نتیجه اگر این رذایلِ عارضی زدوده گردد، آن فضایل فطری، شکوفا میگردد و خود را بهتر نشان میدهد. و در عین حال انسان میتواند با تکمیل آن از میوه شیرین فهم و شناخت بیپیرایه و ناب آن بهرهمند گردد.[۱۲۰]
فصل دوّم:
بررسی مسئله «فضیلت و رذیلت» در قرآن و روایات
دورنمایی از «فضایل و رذایل اخلاقی» در قرآن و روایات
فضائل:
لفظ فضیلت در قرآن مجید وارد نشده امّا از مشتقات فَـ ضِ لَ در قرآن مجید بیش از صد مرتبه در آیات مختلف تکرار شده است.
مثل:
﴿إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ﴾[۱۲۱].
﴿قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ﴾[۱۲۲].
﴿وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ﴾[۱۲۳].
﴿تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ﴾[۱۲۴].
لفظ فضیلت و فضایل در روایات آمده است. نظیر روایتی که از امیرالمؤمنین۷ در بحارالانوار نقل شده است که با این عبارات آغاز میگردد: یا طالبَ العلمِ، اِنَّ العلمَ ذو فضائلَ کثیرَهٍ… .[۱۲۵]
امّا اگر بخواهیم مصادیق فضایل را که در قرآن مجید و روایات معصومین: آمده بطور مختصر بیان کنیم باید بگوئیم که صفات اخلاقی بیان شده در قرآن و روایات، در سه گروه فضائل اخلاقی عام، فضایل اخلاقی ایمانی و فضایل اخلاقی اجتماعی آمدهاند.
الف) فضائل اخلاقی عام:
تعقّل و تفکّر، پیروی از دلیل و منطق، حقگرایی، صبر و استقامت، ترجیح ندادن دنیا بر آخرت و فریفته دنیا نشدن، یکرنگی و عدم نفاق و نیز صبر و شکر و صداقت و… .
ب) فضایل اخلاقی ایمانی:
یقین، انقیاد در برابر خدا (طاعت و تقوا، دوری از محارم و اداء فرایض)، عبادت خدا، اخلاص، مقدّم بودن محبّت خدا بر دیگر چیزها و نیز دوستی و دشمنی در راه خدا، توکّل، بیم و امید (خوف و رجاء)، سپاسگذاری زبانی و عملی، تعظیم شعایر الهی، یاد خدا، توبه و استغفار بعد از هر خطاء، رضا به قضای الهی، حُسن ظنّ به خدا، اعتراف به تقصیر، انقیاد در برابر پیامبر۶ و امامان:، محبّت به پیامبر۶ و اهل بیت او: و نیز احترام به آنان و اظهار عجز و انکسار در برابر خدا و…».
مراد از فضیلتهای اخلاقی ایمانی، صفاتی هستند که با ایمان اسلامی ارتباط وثیقی دارند؛ به گونهای که بدون ایمان به خداوند طرح آنها نیز بیمعنا خواهد بود.
ج) فضایل اخلاقی اجتماعی:
احسان به والدین، خویشان، یتیمان، بینوایان و…، اعتدال در استفاده از دنیا (عدم اسراف و تبذیر، زهد، قناعت و کفاف)، اصلاح بین مردم، رعایت عدل و انصاف، دعوت به نیکیها و باز داشتن از بدیها (امر به معروف و نهی از منکر) اهتمام به امور مسلمین و خیرخواهی آنان، حیا و عفت (پاکدامنی)، وفای به عهد، به نیکی سخن گفتن، عفو و گذشت، دفع بدی به نیکی، حلم و فرو بردن خشم، نزاع نکردن، اعراض از جاهلان، کریمانه گذشتن از لغویات، نرمی و رفق و مدارا و خوشرفتاری با مردم، ادای امانت، همیاری در کارهای نیک و نیز رعایت حقوق برادران ایمانی و… .
مراد از فضایل اخلاقی اجتماعی هم صفتهای اخلاقی مثبتی هستند که مؤمن در تعاملِ با دیگران رعایت میکند.[۱۲۶]
رذایل:
در قرآن مجید لفظ رذایل و رذیلت ذکر نشده امّا در ۴ مورد از مشتقّات رذل آمده است:
أرْذَل: ﴿وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً﴾[۱۲۷].
أراذِلُنا: ﴿وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذِینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِیَ الرَّأْیِ﴾[۱۲۸].
ألأرْذَلُونَ: ﴿قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَکَ وَ اتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ﴾[۱۲۹].
امّا بخشی از رذایل اخلاقی که در قرآن و روایات معصومین: از آن نهی شده، عبارتند از «ارتکابِ گناهان به ویژه گناهان کبیره، ریا، پیروی از هوای نفس و شیطان، ریاستطلبی، غضب، طمع، حسد، تعصب، عجب، تکبّر و تفاخر، سفاهت، قساوت، همنشینی با اهل معصیّت، آزار مسلمانان، مکر و خدعه، دروغ، جستجوی عیوب مؤمنان، سرزنش کردن، غیبت، بدگمانی و تهمت، سخنچینی، تهدید مؤمن و نیز افشای اسرار مسلمین و… .[۱۳۰]
«ارتباط بین عمل و حوادث عالم»
از نظر قرآن ارتباطی کامل بین اعمال انسانها با حوادث عالم برقرار است، در این ارتباط، اعمال صالح باعث خیرات در عالم و نزول برکات میشوند، همچنین اعمال زشت در فرود بلاها و مِحنتها تأثیر بسزایی دارند. بسیاری از نقمتها و بدبختیها و حتی هلاکتهایی که نصیب انسانها میگردد رابطه تنگاتنگی با عمل انسان دارد.
این تأثیر و تأثر در حیطه معرفتی انسان هم وارد میشود و نوع رفتار و کردار هر شخصی، در ساختار معرفتی او اثر میگذارد. در مجموعه معارف دینی که مشتمل بر آیات و روایات معصومین: میباشد سخنان بسیاری وارد شده است که به این ارتباط و اثرگذاری صحه میگذارد.
در یک جمعبندی کلّی آثار تقواء به عنوان بهترین کلید حلّ مشکلات، بالاخص مشکلات علمی و معرفتی مطرح میشود. و در مقابل گناه و نافرمانی از دستورات دینی به عنوان حجاب ادراکات و عامل مؤثر در تاریکی دل و روح معرفی میشود. بدترین اثر گناه و ادامه آن، در روایات و آیات، تاریک ساختن قلب، و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است، گناهان از اعضاء و جوارح سرازیر قلب میشود، و قلب را به ظلمتکدهای مبدّل میسازند، اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمیدهد و مرتکب اشتباهاتِ عجیبی میشود که همه را حیران میکند.
از نظر اصول روانشناسی هم این معنی ثابت شده که اعمال آدمی همواره بازتابی در روح او دارد، و تدریجاً روح را به شکل خود درمیآورد، حتی در تفکر و اندیشه و قضاوت او مؤثر است، و میل انسان را نیز دگرگون می کند.
روش قرآن در بیان فضایل و رذایل
روش قرآن در بیان فضایل و رذایل بیشتر به صورت ذکر عناوین کلّی آنها و بیان آثار آنها میباشد. و عناوین ریز و مصداقهای هر کدام از رذایل و فضایل بیشتر از روایات معصومین: که مفسّران الهی آیات قرآن میباشند قابل استفاده میباشد.
«هشدارهای قرآن»
قرآن مجید به قدری دقیق از نفوذ تدریجی و مرموز اعمال و رفتار انسانها در نوع اندیشه و فکر انسان سخن به میان آورده، و کیفیت تأثیر آنها را بر روی عقل و درک و فطرت آدمی بیان داشته، و در آیاتی چگونگی آلوده شدنِ تدریجی این سرچشمههای بزرگ معرفت را بیان داشته است که کسی را توانِ انکار این مطلب نمانده است.
قرآن به رهروان راه علم و معرفت این خطر بزرگ را پی در پی هشدار میدهد تا مبادا عمری را در بیراههها در جستجوی آب، به دنبال سراب باشند. و نهایتاً از تشنگی در سرای جهالت جان دهند.
﴿وَ إِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ﴾[۱۳۱]
میفرماید کسانی که از یاد و ذکر خداوند اعراض نمایند (با توجّه به مراتب ذکر که فقط به لسان نیست بلکه به قلب و عمل نیز میباشد) خداوند شیطان را همنشین و قرین آنها قرار میدهد به طوری که شیطان آنها را از راه حق و راست به بیراهه میکشاند در حالی که آنها چنان مَست غفلت میباشند که خود را در آن حال هدایت یافته میدانند.
راههای تحصیل فضائل و دفع رذائل
بزرگان اخلاق و سلوک برای تحصیل فضائل اخلاقی و خصلتهای شایسته و درمان خصلتهای زشت و رفع و دفع آن دستوراتی دادهاند که با اجراء آن انسان در حقیقت یک دوره سیر و سلوک معنوی را طیّ کرده و به نتایج مطلوبی میرسد.