ه ) اختلال ناشی از تاثیر فیزیولوژیکی مستقیم یک ماده ( مثلاً یک داروی قابل سوء مصرف ، یک داروی تجویز شده ) یا یک حالت طبی عمومی نیست . ( توکلی زاده ، کمال پور ، توزنده جانی ۱۳۸۳ )
۳- اختلالات شخصیتی : بر اساس DSMIV اختلالهای شخصیتی در ۳ دسته قرار می گیرند .
A ) شامل اختلالات پارانوئید ، اسکیزوتایپال .
B ) شامل اختلالات ضد اجتماعی ، بینابینی ، نمایش ( Histrionic) و خود شیفته ( Noreissitic) .
C ) شال اختلالات وابسته ، وسواسی ، جبری ، دوری گزین و طبقه بندی نشده شامل ( انواع افسردگی ، پاسیواگرسیو که ما به بررسی اختلالات شخصیت پارانوئید و ضد اجتماعی می پردازیم .
۱- اختلال شخصیتی پارانوئید :
پارانویا ، پسیکوز فرضی است که در سنین ۴۵ -۴۰ چهره می کند و با یک سیر پیشرونده ادامه مییابد . در برابر درمان مقاوم بوده از تواناییهای ذهنی تنها قضاوت را دچار اختلال میکند و از اینرو هذیانهای سیستماتیک به وجود می آورد در مغز ضایعات آناتومیک ( ۱ ) ایجاد نمی کند . و با وراثت ۱۰% بستگی دارد . میتوان گفت کهبیماری مبتلا به پارانویا در مقام طول عمر خود یک هذیان واحد رانشان خواهد داد و آن را تفسیر و توجیه خواهد نمد . یعنی صاحب یک هذیان سیستماتیک خواهد بود .
صاحبان این قبیل هذیانها علیرغم خواب بودن اساس ادعایشان بعلت درست بودن ساختمان قیاسی ، در یک نظر تشخیص داده نمی شوند که بیمار روانی باشند و چون به عزت نفس خود پای بند بوده بسیار مراقب رفتار خود هستند ممکن است فردی با فرهنگ و تربیت شده و کمی ستم دیده و متفکر بنظر برسند و بیماریشان در پس این نمودها پنهان شود و از همین روست که به پارانویا جنون منطقی FOLI RASONMENTE هم میگویند .
صفت بارز شخصیت پارانویایی است که اعمال دیگران را تحقیر آمیز یا تهدید امیز تفسیر میکند . هرچند که پارانوییهای افکار کم و بیش سازمان یافته نشان میدهند اما به دیگران اعتماد ندارند و روابط اجتماعی آن ها در اثر همین بی اعتمادی مختل شده است افراد پارانویایی ، به رغم بی اعتقادی نسبت به همکاران و رئیس اداره ، معمولاً این توان را دارند که شغل خود را حفظ کنند . شخصیت پارانویایی معمولاً شخصیت جور و ستم نامیده می شود ، زیرا افراد پارانویایی به زن و بچه و زیردستان زور میگویند ، خود بزرگ بین هستند و خیال میکنند که دیگران برای از بین بردن آن ها توطئه می چینند ( راتوس ، ۱۳۷۵ : ۲۳۷ ) ( ستوده ، هدایت ا… ، ۱۳۸۱ ) .
-
- اختلال ضد اجتماعی :
- ویژگی های شخصیت ضد اجتماعی یا روان رنجور نوعی به هم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه است و به رفتار نابهنجاری گفته می شود که در جامعه مورد پسند نیست ؛ ولی معمولاً نزد عامل آن ناپسند و زیان بخش شمرده نمی شود ، شخص روان رنجور نیست به هنجارها و مقررات اجتماعی بی اعتنا و بی تفاوت است و با دروغگویی و دزدی حقوق دیگران را پایمال هوی و هوسهای خود میسازد . یک فرد روان رنجور نمی تواند یانمی خواهد شخصیت اجتماعی خود را بر اساس انتظارات و نیاز های اجتماعی که در آن به سر میبرد ، تطبیق دهد . ( ستوده ، هدایت ا.. ، ۱۳۸۱ ) .
ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی :
الف ) الگوی فراگیر بی اعتنایی و تجاوز به حقوق دیگران که از سن ۱۵ سالگی شروع شده و با ۳ علامت و یا بیشتر از علائم زیر مشخص می شود :
-
- ناتوانی در همنوایی یاهنجارهای اجتماعی به واسطه احترام گذاشتن به رفتارهای قانون ، که با تکرار اعمالی که زمینه را برای دستگیری فراهم میکند نمایان می شود .
-
- فریبکاری ، که خود را از طریق دروغ گفتن مکرر ، استفاده از نام مستعار و لذت شخصی نشان میدهد .
-
- تک نه ای بودن یا ناتوانی در برنامه ریزی برای آینده .
-
- تحریک پذیری و پرخاشگری که با نزاع های فیزیکی مکرر یا حملات مشخص می شود .
-
- بی ملاحظی نسبت به ایمنی خود و دیگران
-
- عدم احساس مسئولیت مستمر ، که از طریق ناتوانی مکرر برای حفظ رفتار شغلی یا ثبات ، یا احترام گذاشتن به تعهدات مالی ، تظاهر میکند .
- فقدان احساس پشیمانی ، که از طریق بی تفاوتی یا دلیل تراشی نسبت به آزار ، بدرفتاری یا دزدی از دیگران ، مشخص می شود .
ب ) سن فرد حداقل ۱۸ سال است .
ج ) شواهدی از اختلال سلوک با شروع قبل از سن ۱۵ سالگی وجود دارد .
د ) وقوع رفتار ضد اجتماعی منحصر در جریان سیداسکنیزوفرنی یا یک دوره مانیک نیست .
اصطلاح شناسی و مفاهیم :
اصطلاحات مورد استفاده برای تعریف این حیطه :
محققان و متخصصان بالینی و دیگران اصطلاحات متعددی را برای رفتار ضد اجتماعی در کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان به کار برده اند . برای روشن شدن بحث ما برخی از این اصطلاحات را به طور مختصر مورد بحث قرار خواهیم داد نخست اینکه تظاهرات رفتار ضد اجتماعی در کودکان و نوجوانان بزهکاری و در بزرگسالان جنایت نامیده می شود . در حقیقت ، تعاریف منطقی و کلی فعالیتهای ضد اجتماعی به طور فرآینده ای رو به گسترش است با این حال کابرد این اصطلاحات برای تحلیلهای وانشناختی محدودیت هایی دارد این محدودیت ها عبارتند از :
-
- شناخت سطحی راجع به کاربرد آن ها
- بی توجهی آن ها نسبت به فعالیت های ضد اجتماعی کودکان خردسال و ۱۳ تغییر ماهیت رفتارهای مورد نظر که بر اساس معیارهای ویژه ای تعریف شده اند .
دوم اینکه : پژوهش های روانشناختی تجربی در مورد الگوهای رفتاری بیرونی شده که با تک نشگری ، بینش فعالی ، پرخاشگری و اعمال ضد اجتماعی مشخص میگردد و درونی شده ( اضطراب – گوشه گیری ، اختلال تفکر ، جسمانی کردن ) متفاوت میباشند در حقیقت یک پژوهش سنتی بلند مدت میان این دو بعد با مؤلفه های رفتاری زیربنایی ، عوامل سبب شناسی و سیر بلند مدت آن تفاوت اساسی قایل شده است اگر چه تفاوت معتبر به نظر میرسد اما احتمال دارد که بین این دو بعد همپوشی وجود داشته باشد .در واقع ارتباط بین رفتار ضد اجتماعی و سندرم های درونی شده اضطراب و افسردگی در مبحث حالات مرضی همراه با اختلال سلوک مورد بررسی قرار گرفته است .
سوم اینکه : در سنت روانپزشکی تدوین طبقات تشخیصی ، بر چسب های اختلال سلوک ( CD) و اختلال بی اعتنایی مقابله ای ( ODD) دو اختلاف رفتاری آشفته ساز به حساب میآیند ODD به بروز خشم ، بی اعتنایی ، تحریک پذیری و رفتارهای مقابله ای نامتناسب با سن و مداوم مشخص میگردد ( CD) شامل رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی بسیار شدیدتری که موجب ایجاد درد و انکار حقوق دیگران می شود . هدف اصلی این طبقات تشخیصی این است که نشان دهند که خردسال دارای الگوهای رفتاری بی اعتنایی و ضد اجتماعی مقاوم ، مختل و آشفته هستند بنابرین اگرچه بسیاری از خردسالان مبتلا به CD به عنوان بزهکار در نظر گرفته میشوند اما تنها تعداد محدودی از نوجوانان بزهکار به CD تشخیص داده میشوند .