کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



منابع خودکارآمدی

انتظارات خود کارآمدی بر اساس چهار منبع اطلاعاتی شکل می گیرد(هوی و میسکل ،2005به نقل از میرکمالی ،1387). این چهار منبع عبارتند از:

دستاورد های عملکردی[1]

تجربه ی جانشینی[2]

ترغیب کلامی[3]

حالات های فیــــزیولوژیکی[4]

دستاورد های عملکردی : بندورا معتقد است انتظارات کارآمدی ئر تجربیاتی که شخص در آنان مهارت دارد ، ریشه دارد . تجارب موفق انتظارات سطح بالا ایجاد می کنند در حالی که تجارب شکست تمایل به تولید سطح انتظارات پایین دارند.

تجربیات جانشینی: این تجارب به فرایند الگو گیری که در نظریه بندورا به آن پرداخته شده است اشاره دارد . دستاورد های عملکرد بر پایه تجارب مهارت واقعی هستند ولی موثر ترین منبع انتظارات کارآمدی نیستند . تجارب جانشینی نیز می توانند بر ACTساب انتظارات کارآمدی موثر باشند ، یعنی دیدن یا مشاهده کارهای موفقیت آمیز دیگران می تواند به تدریج ادراک های کارآمدی را در بینندگان القاء کند تا به این باور برسند که آنان هم آنقدر دارای قابلیت هستند که بر فعالیتهای مشابه تسلط یابند.

ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی: قانع سازی کلامی بدین معنی است که اگر به مردم بگوییم شما توان انجام کارهایی را که میخواهید دارید، خودکارآمدی آنان افزایش می یابد . برای اینکه قانع سازی موثر بیفتد ، باید واقع بینانه باشد . این شیوه اغلب برای متقاعد کردن افرادی به کار می رود که قابلیت های لازم برای انطباق با اهدافشان را دارند .

برانگیختگی فیزیو لوژیکی : میزان آرامش یا ترس ما در شرایط استرس زا ، منبع دیگری است که بر خودکارآمدی ما تأثیر می گذارد . ما این نوع اطلاعات را اغلب به عنوان منبعی برای قضاوت درباره توانایی های خودمان به کار می گیریم . بندورا معتقد است زمانی که مردم با برانگیختگی آزارنده ای محاصره نشده اند ، بیشتر انتظار موفقیت دارند تا زمانی که در شرایط استرس زا قرار می گیرند.

1-2-10  مراحل رشد خودکارآمدی

مراحل رشد خودکارآمدی ( به نقل از شولتز و شولتز، ترجمه سید محمدی، 1383) عبارتند از :

کودکی؛

کارآیی شخصی به تدریج رشد می کند. زمانی که کودکان می کوشند بر محیط فیزیکی  و اجتماعی شان اعمال نفوذ کنند، پرورش کارآیی شخصی را آغاز می نمایند. آنها آموختن توانایی هایشان، مثل مهارت جسمانی، مهارت اجتماعی و توانایی زبان را آغاز می کنند. این توانایی ها تقریباٌ به طور مستمر به کار برده  می شوند و عمدتاٌ از طریق تاثیرشان بر والدین، و محیط عمل می کنند. به صورت ایده آل، والدین به فعالیتها و تلاش های کودک خود برای برقرار کردن رابطه ، پاسخ می دهند و محیط تحریک کننده ای را فراهم می آورند و اجازه ی آزادی رشد و کاووش را به کودک می دهند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

این تجربیات اولیه کارآیی ساز، برای پسرها و دخترها فرق می کنند. بررسی ها نشان داده اند که مردان دارای کارآیی شخصی زیاد ، به هنگام کودکی روابط گرمی با پدران خود داشته اند . مادران آنها متوقع تر از پدرانشان بوده و سطوح بالای عملکرد و موفقیت را انتظار داشتند . در مقابل، زنان دارای کارآیی شخصی زیاد به هنگام کودکی برای سطوح بالای موفقیت از جانب پدر تحت فشار بوده اند(اشنی ویند ، 1995).

.Performance accomplishment

.Vicarious Experiences

.verbal Persuasion

.Physiological  states

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 04:00:00 ق.ظ ]




مراحل رشد خودکارآمدی

مراحل رشد خودکارآمدی ( به نقل از شولتز و شولتز، ترجمه سید محمدی، 1383) عبارتند از :

کودکی؛

کارآیی شخصی به تدریج رشد می کند. زمانی که کودکان می کوشند بر محیط فیزیکی  و اجتماعی شان اعمال نفوذ کنند، پرورش کارآیی شخصی را آغاز می نمایند. آنها آموختن توانایی هایشان، مثل مهارت جسمانی، مهارت اجتماعی و توانایی زبان را آغاز می کنند. این توانایی ها تقریباٌ به طور مستمر به کار برده  می شوند و عمدتاٌ از طریق تاثیرشان بر والدین، و محیط عمل می کنند. به صورت ایده آل، والدین به فعالیتها و تلاش های کودک خود برای برقرار کردن رابطه ، پاسخ می دهند و محیط تحریک کننده ای را فراهم می آورند و اجازه ی آزادی رشد و کاووش را به کودک می دهند.

این تجربیات اولیه کارآیی ساز، برای پسرها و دخترها فرق می کنند. بررسی ها نشان داده اند که مردان دارای کارآیی شخصی زیاد ، به هنگام کودکی روابط گرمی با پدران خود داشته اند . مادران آنها متوقع تر از پدرانشان بوده و سطوح بالای عملکرد و موفقیت را انتظار داشتند . در مقابل، زنان دارای کارآیی شخصی زیاد به هنگام کودکی برای سطوح بالای موفقیت از جانب پدر تحت فشار بوده اند(اشنی ویند ، 1995).

زمانی که دنیای کودک تاثیر همشیرها ، همسالان و بزرگسالان دیگر را می پذیرد ، تاثیر والدین  که در سالهای اوان کودکی بسیار مهم بودند، کاهش می یابد. معلمان از طریق تاثیرشان بر رشد توانایی های شناختی و مهارتهای مساله گشایی که برای عملکرد کارآمد بزرگسال حیاتی هستند، بر قضاوتهای کارآیی شخصی اثر  می گذارند.

نوجوانی؛

تجربیات انتقال نوجوانی شامل کنار آمدن با درخواستها و فشارها، از آگاهی جنسی گرفته تا انتخاب  دانشگاه و شغل است. در هر موقعیتی که مستلزم سازگاری است، نوجوانان باید شایستگی های جدید ارزیابی های جدید از توانایی هایشان را ایجاد نمایند. بندورا خاطرنشان ساخت که موفقیت این مرحله انتقالی بین کودکی و بزرگسالی به سطح کارآیی شخصی ایجاد شده در طول سالهای کودکی بستگی دارد.

 

 

 

 بزرگسالی؛

بندورا بزرگسالی را به اوان بزرگسالی  و سالهای میانی تقسیم کرد. اوان بزرگسالی مستلزم سازگاریهای بیشتر با مسائلی چون ازدواج، پدر و مادری و ارتقاء شغلی است. کارآیی شخصی زیاد برای عملکرد موفق در این تکلیف ها ضروری است. افرادی که کارآیی شخصی کمی دارند، نمی توانند با این موقعیت های اجتماعی برخوردی شایسته داشته باشند  و احتمالاٌ از عهده سازگاری برنمی آیند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سالهای میانی بزرگسالی نیز استرس زا هستند، به طوری که افراد زندگی خود را ارزیابی مجدد می کنند، با محدودیت هایشان مواجه می شوند، و احساس کارآیی شخصی خود را تصریح مجدد می نمایند. افراد میانسال باید تواناییها، مهارتها و هدفهای خود  را ارزیابی مجدد کنند و فرصتهای تازه ای  را برای رشد و بیان حال بیابند.

 پیری؛

ارزشیابی های کارآیی شخصی در پیری دشوار است. توانایی های ذهنی وجسمی رو به کاهش، بازنشستگی از کار فعال  و کناره گیری از زندگی اجتماعی، دور جدیدی از خود ارزیابی را می طلبد. پایین بودن خودکارآمدی می تواند به صورت نوعی پیشگویی کام بخش تاثیر بیشتری برکارکرد جسمی و ذهنی بگذارند. اگر معتقد  باشیم که دیگر کاری نمی توانیم انجام دهیم، پس ممکن است حتی تلاش هم نکنیم. به نظر بندورا، خودکارآمدی ما عامل مهمی در تعیین موفقیت یا شکست ما در سراسر عمر است.

تفاوت تبیینهای رفتاری و شناختی با تبیین درمانی بندورا

بندورا واضع نظریه یادگیری اجتماعی، با تأکید بر یادگیری جانشینی، اثرمندی تقویت جانشینی در تغییر رفتار را پس از عملکرد موفقیت‏آمیز، بسیار زیاد می‏داند. رویارویی با محرک و موقعیت در اشکال زنده  و نمادین  از نظر بندورا عاملی اساسی در درمان به شمار می‏آید. بندورا هرگونه اختلال را ناشی از قضاوتهای منفی از کارآمدی خود می‏داند و به این دلیل، هرگونه روش درمانی را  فرایندی برای تغییر مثبت این قضاوتها و ادراک خودکارآمدی می‏شمارد.از این رو بندورا انواع روش های درمانی را به عنوان منابع تقویت خودکارآمدی معرفی می‏کند.با تقویت خودکارآمدی، ادراکها، باورها، و ارزشهای شناختی فرد تغییر می‏کند و انتظار کارآمدی فرد نسبت به محیط و موقعیت بالا می‏رود. انتظار خودکارآمدی به تصور فرد از نتیجه یک رفتار معین، و به چگونگی از عهده برآمدن او در آن رفتار باز می‏گردد. و هدفهای شخصی و معیارهایش را تحت تأثیر قرار می‏دهد؛ در حالی که انتظار ناکارآمدی به ناتوانی در انجام دادن رفتار معین و اضطراب نسبت به نتیجه رفتار مربوط می‏گردد( جلالی،‌1387).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]




خودکارآمدی ورشدوتقویت تواناییها

مفاهیم خودکارآمدی و کنترل درونی باعلاقه به یادگیری چیزهای جدید، تسلط یافتن برمشکلات و رشد و تقویت تواناییهاارتباط دارند. داشتن این نگرش به زندگی برای کنار آمدن با شکستها بسیار مفید و کمک کننده است. مردم در هنگام مواجه شدن با مشکلات یکی ازاین دو رویکرد راانتخاب می کنند،آنها یا عمل گرا می‌شوند یا تسلط گرا.

هدف عمده شخص عملگرا،اثبات و نشان دادن استعدادهای خودبه دیگران است.او می خواهد تأیید دیگران را به دست آورد و از هر گونه احتمال ارزیابی منفی از جانب دیگران جلوگیری کند.افراد عملگرا زمانی که کارها به آسانی پیش نمی روند، ناکام می شوند؛احساس درماندگی می کنند و علاقه و انگیزه خود را برای ادامه ی کار از دست می دهند. هدف عمده افراد تسلط گرااین است که چالش رابه تجربه ای آموزنده مبدل کنند.آنهانیازی ندارندکه کارها به آسانی پیش رود، وقتی احساس می کنند که ازتلاش خودشان نتیجه ای گرفته اند، دیگر شکست یا موفقیت برایشان مهم نیست. به جای اینکه نگران قضاوت دیگران در مورد خود باشند، سعی میکنند با تقویت مهارتها و تواناییهایشان انگیزه خود را قوی کنند(ال. کلینکه،1380، ترجمه: محمدخانی، صص 115-113 به نقل از کریم زاده ، 1380).

معلمان باید فعالیتهای کلاس را به نحوی سازماندهی کنند که «خودپنداره ی مثبت» در آنها تقویت شود. رشد خود پنداره مثبت دانش آموزان موجب افزایش انگیزه ایشان درکلاس درس برای موفقیت می گردد. معلمان با اطلاع ازعوامل ارتقاء انگیزه دانش آموزان به آنهاکمک کنند، تا علایق خود را رشد داده از رفتارهای خود آگاه  شوند و به  نیازهای شخصی خود پاسخ گویند. به هر طریق ممکن سعی کنند نگرش مثبت در ذهن دانش آموزان نسبت به درس به وجود آورند، زیرا نگرش منفی باعث عدم علاقه به درس مربوطه می شود. آنها با آموزش مهارتهای اجتماعی ضروری برای زندگی وعواملی که بر رفتار اجتماعی فرد تاثیر دارد، آنها را به آموزش علاقه مند کنند. و بسیار سازمان یافته عمل کنند، دانش آموزان خود را خیلی واضح توجیه کنندکه چه کاری را باید انجام دهند و چگونه آنهارا انجام دهند؟ توانایی انتقال اهداف درسی به دانش آموزان تاثیرات عمیقی برآمادگی دانش آموزان برای شرکت درکلاس و نیز مطالعه  می گذارد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

1-2-12 خودکارآمدی و تنظیم عملکرد

عقاید خودکارآمدی عملکرد انسان را در چهار مرحله ی عمده تنظیم می کند (بندورا ، 1997 نقل از پروین و  جان ، 1999): شناختی ، انگیزشی ، هیجانی و مراحل انتخاب.

مسیر شناختی شکل های گوناگونی به خود می گیرد. عملکرد عمده افکار این است که افراد را قادر می کند تا رویدادها و فعالیت هایی که برای افراد مهم هستند را کنترل  و پیش بینی کنند. افراد با خودکارآمدی بالاتر منابع شناختی بیشتر، راهکارهای انعطاف پذیرتر و مدیریت موثرتر بر محیط تشان دارند (بوفارد - بوچارد، پرنت و لاریو ، 1991 ؛ وود و بندورا ، 1989 به نقل از کریم زاده، 1380).

عقاید خودکارآمدی نقش مرکزی در تنظیم انگیزش دارند. انگیزه بیشتر انسانها به طور شناختی تولید می شود. این عقاید خودکارآمدی است که تعیین می کند افراد کدام هدف چالش برانگیز را انتخاب کنند، چه مقدار تلاش صرف آن کنند و در برخورد با مشکل چقدر استقامت بورزند (بندورا ، 1991؛ لوک و لاتهام، 1990 به نقل از کریم زاده، 1380).

کنترل جریان فکر عامل کلیدی در خود تنظیمی حالتهای  هیجانی است. به علاوه افراد می توانند بر حالتهای احساسی شان با تمرین کردن شیوه های تسکینی، بدون تغییر دادن سبب برانگیختگی  هیجانی کنترل پیدا کنند.

افرادی با خودکارآمدی پایین از وظایف مشکل اجتناب می کنند چون آنها را به عنوان یک تهدید نگاه می کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]




خودکارآمدی و انتظار

مفهوم خودکارآمدی به طور خیلی زیادی شبیه مفهوم انتظار است. تفاوت عمده آنها این است که انتظار مربوط به فعالیت خاص در زمان معین است در حالی که خودکارآمدی مربوط به احساس کلی است که یک فرد احساس توانایی یا عدم توانایی در بعضی از حیطه های زندگی می کند،  مانند بازی کردن تنیس. به طور آشکار این دو مفهوم به هم وابسته هستند، شخصی که خودکارآمدی بالایی دارد، انتظار بالایی نیز دارد، اما این دو یکی نیستند، نظریه خودکارآمدی و انتظار در پیش بینی اینکه مسائلی را که افراد معتقد هستند  می توانند آنها را خوب انجام دهند و موفق شوند، موفق هم می شوند با هم توافق دارند، تئوری انتظار همچنین  تاثیر انگیزش را در پاداش در نظر می گیرد، موضوعی که در تئوری خودکارآمدی به آن پرداخته نمی شود(اسپکتور ، 2003، به نقل از کریم زاده، 1380).

بندورا معتقد است که قضاوت در مورد خودکارآمدی از نتایج مورد انتظار و یا انتظاراتی که فرد از نتیجه رفتار دارد متفاوت می باشد، زیرا اشخاص باور دارند که یک عمل خاص، پیامدهای شخصی را در پی خواهد داشت. اما آنها به این باورشان عمل نمی کنند زیرا می پرسند که آیا واقعاٌ قادر به انجام فعالیت های ضروری آن کار می باشند. ساختار خودکارآمدی  و نتایج مورد انتظار ادراک افراد از واقعیت هستند. لذا این ادراکات ممکن است واقعی باشند یا نباشند، توجه به این نکته در تصمیم گیری اهمیت دارد که ادراک افراد از واقعیت بیشتر از واقعیت عینی، تعیین کننده رفتار آنها فرض شده است (سوانسون و فوأد ، ترجمه موسوی ، 1381 به نقل از کریم زاده، 1380).

اثر خودکارآمدی حرفه ای در کارهای هACT و بتز (1981)  و بتز و هACT (1986) دیده می شود و به شکل گسترده ای  توصیف کننده ارتباط بین خودکارآمدی و رفتارهای گوناگون مرتبط با انتخاب شغلی و سازگاری شغلی است (لنت و هACT ، 1987 ، نقل از نیستول ، 2003 به نقل از کریم زاده، 1380).

 

1-2-14  خودکارآمدی و تفاوتهای سنی و جنسیتی

به نظر می رسد که کارآیی شخصی در نتیجه جنسیت و سن فرق می کند. پژوهش با کودکان و بزرگسالان نشان می دهد که مردان به طور متوسط از نظر کارآیی شخصی بالاتر از زنان هستند. این تفاوتهای جنسیت حدود 20 سالگی به اوج می رسد و در سالهای بعدی کاهش می یابد. در هر دو جنس، کارآیی شخصی در طول دوران کودکی و اوان بزرگسالی افزایش می یابد، در میانسالی به اوج  می رسد ، و بعد از 60 سالگی کاهش می یابد (گکاس، 1989 ؛ و ودوارد و والستون، 1987 نقل از شولتز و شولتز ، ترجمه سید محمدی، 1383).

هACT و بتز (1981) اولین کسانی بودند که نظریه شناختی اجتماعی بندورا را که بر نقش خودکارآمدی در انتخاب شغلی تاکید دارد به کار گرفتند. آنها بر نظریه خودکارآمدی برای تبیین انتخاب های شغلی زنان متمرکز شدند و پیشنهاد کردند که کارآمدی پایین، محدودیت طیف انتخاب های شغلی زنان را تبیین می کند(سوانسون و فوأد ، ترجمه موسوی ، 1381 نقل از کریم زاده، 1380).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

لنت و همکاران (1994) همچنین طرح می کنند که متغیر تفاوت های فردی و جمعیت شناختی (همچون جنس ، نژاد ، قومیت و شرایط اقتصادی اجتماعی ) با پیشینه و متغیرهای بافتی تعامل دارند و بر تجارب یاد گرفته شده که در باورهای خودکارآمدی نقش دارد تاثیر می گذارد. در عوض این انتظارات کارآمدی با پیامد مورد انتظار که افراد در مورد نتایج رفتارشان دارند مرتبط هستند.

عکس مرتبط با اقتصاد

تفاوت های جنسیت در کارآیی شخصی نقش مهمی را در انتخاب شغلی ما ایفا می کند. پژوهش نشان داده است که مردان هم برای مشاغل به اصطلاح مردانه و هم زنانه، کارآیی شخصی زیادی را در خود می بینند.  در مقابل زنان برای مشاغل به اصطلاح زنانه خود کارآمدی بالا، اما برای مشاغل به اصطلاح مردانه خود کارآمدی پایینی در خود  می بینند (شولتز  و شولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).

نتایج پژوهش‌ها نشان دهنده آن است که میزان خود کارآمد پنداری با توجه به سن و جنس افراد متفاوت است. خود کارآمد پنداری در هر دو جنس با افزایش سن افزایش می‌یابد و مردان دارای خود کارآمد پنداری بالاتر هستند. سبک‌های یادگیری، به باورها، رجحان‌ها و رفتارهایی اشاره دارند که افراد آنها را به کار می‌برند تا به یادگیری آنان در یک موقعیت معین کمک کند. نتایج پژوهش‌ها (هیکسون و بالتیمور1996)، (حسینی لرگانی 1377)، (میر انصاری 1378)  در این زمینه نشان دهنده آن است که روش های یادگیری گوناگون با جنس، سطح تحصیلات و رشته تحصیلی ارتباط دارند(خاکسار بلداجی، 1384).

خودکارآمدی  و عملکرد تحصیلی

پژوهش بین کارآیی شخصی و عملکرد تحصیلی رابطه ی مثبت معنی داری را نشان می دهد (مولتون ، براون و لنت ، 1991 ، نقل از شولتز وشولتز ، ترجمه سید محمدی ، 1383) . معلمان دارای درجه ی بالای خودکارآمدی در توانایی های تدریس خود ، فرصتهای بیشتری را برای عملکرد موفق دانش آموزان به وجود می آورند (جیبسون  و دمبو ، 1984 ، نقل از شولتز وشولتز ، ترجمه سید محمدی ، 1383) . معلوم شده است که کارآیی شخصی در دانش آموزان به طور مثبت به انگیزش ، سطح تلاش و استقامت در کلاس درس وابسته است(زیمرمن، 1995 ،  نقل از شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:59:00 ق.ظ ]




خودکارآمدی  و سلامت جسمانی

معلوم شده است که خودکارآمدی بر سلامت جسمانی هم تاثیر می گذارد. سلامت به طور قابل  ملاحظه ای وابسته به سبک زندگی است و سبک زندگی که مردم به مناسبت خود - تنظیمی انتخاب می کنند به طور عمده توسط خودکارآمدی تعیین می شود(بندورا ، 2001، نقل از کلونینجر، 2004 به نقل از کریم زاده، 1380).

مداخلات سلامتی مانند برنامه کاهش وزن، تمرینات و توقف سیگار کشیدن اگر خودکارآمدی بالا باشد احتمالاٌ بیشتر منجر به موفقیت می شود( دشارنیز ، بویلون و گودین ، 1986 ؛ کارسیا ، اسمیتز و دورفلر، 1990 ؛   اولری ، 1958 ، 1992 ؛ وینبرگ  و همکاران ، 1984 و وجیک ، 1988 ، نقل از کلونینجر ، 2004).  خود کارآمدی به افراد کمک می کند تا درد را کنترل کنند (دولس، 1987 ؛ کورس و همکاران 1990، نقل از کلونینجر، 2004). در برخی از موارد، افرادی که معتقد بودند می توانند درد خود را تسکین دهند، قادر به انجام آن بودند. در یک بررسی، زنان حامله ای که برای کاهش درد زایمان، آرمیدگی و تمرین تنفس را آموخته بودند، از نظر مقدار کنترلی که فکر می کردند بر درد دارند، فرق داشتند (مانینگ و رایت، 1983، نقل از شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383). هر چه خودکارآمدی و احساسهای کنترل آنها بالاتر بود، توانایی تحمل درد آنها در مدت زایمان، پیش از درخواست مسکن درد، طولانی تر بود. هرچه کارآیی شخصی بالاتر بود، مسکن درد کمتری درخواست می شد( شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).

عکس مرتبط با سیگار

پژوهش دیگری نیز بین ادراک کارآیی شخصی و تحمل درد، رابطه مثبت و نیرومندی را نشان داده است : با کارآیی شخصی بیشتر، تحمل درد بیشتر بود. شیوه های کنار آمدنی که کارآیی شخصی را افزایش می دهند، می توانند تولید آندروفین ها یعنی دردکشها طبیعی بدن را به مقدار زیاد افزایش دهند(بندورا ، الیری، تیلور، گایتر، وگوسارد، 1987، نقل از  شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).

بررسی ها در مورد نوجوانان نشان می دهد که هرچه کارآیی شخصی آنها بیشتر باشد، دربرابر تاثیرات همسالان برای شروع سیگار کشیدن مقاوم تر هستند ( استاسی، ساسمن ، دنت ، بورتون وفلوی ، 1992 ، نقل از شولتز وشولتز ، ترجمه سید محمدی ، 1383).

خودکارآمدی به بهبودی از بیماری جسمانی نیز مربوط است. برای مثال، یک مطالعه دریافت افراد دارای کارآیی شخصی زیاد در مورد بیماریهای ریوی بهتر از آنهایی که کارآیی شخصی کمی دارند به درمانهای شناختی و رفتاری پاسخ می دهند(کاپلان ، آتکینس و رینش، 1984، نقل از شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).

 خودکارآمدی و کنار آمدن با استرس

عقاید خودکارآمدی بر میزان استرس، اضطراب و افسردگی که افراد در موقعیت های تهدید کننده یا موقعیت های مسئولیت برانگیز تجربه می کنند تاثیر می گذارد.

عکس درباره افسردگی Psychological depression

بالا بودن خودکارآمدی و احساس کنترل بر رویدادهای موجود در زندگی شخصی به صورت مثبت  به توانایی کنار آمدن با استرس و به حداقل رساندن اثرات زیانبخش آن بر کارکرد زیستی مربوط است. «کنترل پذیری، با توجه به ماهیت استرس، اصل تشکیل دهنده  مهمی است. این شرایط زندگی استرس زا به خودی خود نیست که آثار زیانبخش زیستی را تولید می کند، بلکه ناتوانی ادراک شده در کنترل آنهاست» (بندورا ، 1995 ص 26،  نقل از شولتز وشولتز ، ترجمه سید محمدی، 1383).  کارآیی شخصی زیاد، با تقویت ایمنی بدن، کاهش آزاد شدن هورمونهای مربوط به استرس ، وکاهش آسیب پذیری نسبت به عفونت های تنفسی، مربوط بوده است(بندورا، کوهن ، تیرل و اسمیت 1991؛ ویدن فیلد، الری، بندورا، لوین و راسکا، 1990،  نقل از شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش خود کارمدی و عزت نفس افراد مبتلا به اعتیاد شیشه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:59:00 ق.ظ ]