آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو



 



ثابت مهر چه جوئی ز گلرخان اهلی

 

 

 

که آفتاب مرا با من التقات کم است
مگر دهان تو از چشمه حیات کم است
لب تو گفت که این میوه از زکات کم است
بدین حلاوت لب کوزه نبات کم است
نه آدمی که ملک هم بدین صفت کم است
زدام عشق نکو یان ره نجات کم است
برو که نو گل این بغ را ثبات کم است

 

 

 

وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم
موضوع کلی: عشق وناز ونیاز عاشقانه
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-چو شبنم، تشبیه است./ مایه حیات، کنایه از معشوق./ آفتاب استعاره از معشوق./ معنی بیت: من در برابر معشوق مانند شبنم بی ارزش هستم ومعشوق همچون افتاب بزرگ است وبه من توجه نمی کند./
۲-آب حیات، رجوع کنید به غزل ۳۱۵/ مصراع دوم استفهام انکاری است./ دهان همچون آب حیات است، تشبیه مضمر/ صنعت ردالقافیه در بیت وجود دارد/
۳-صنعت ردالصدر الی العجز ، زکات در اول وآخر بیت تکرار شده است./ لب مجاز به علاقه جزییه/
۴-شکستن چیزی، کنایه از بی ارزش کردن/ تشبیه تفضیل ، لب به کوزه ی نبات تشبیه شده است./
۵-مصراع دوم، تشبیه تفضیل ،تو برتر از ملک هستی./
۶-غم مراد غم عشق است./ دام عشق، تشبیه بلیغ اضافی./ مفهوم بیت ناگزیر بودن عشق این که عشق پیر وجوان نمی شناسد./
۷-ثبات، آرامش/ثبات مهر، تشبیه بلیغ اضافی./ گلرخ، کنایه از زیبا روی؛ کسی که چهره اش مثل گل زیبا است./ صنعت ردالصدر الی العجز ، ثبات در اول وآخر بیت تکرار شده است./
غزل ۳۶۱

 

 

وقت مستی چون عرق از روی دلجوی تو خاست
هر که روزی عشق کشتش زنده شد در کوی تو
گر چه صد جان از غبار خط مشکین تو سوخت
با وجود آنکه می سوزم ز آه خود خوشم
طعنه بر اهلی مزن گر گشت رسوای جهان

 

 

 

چشمه ی آب حیات از هر بن موی تو خاست
شور و غوغای قیامت در سر کوی تو خاست
کی غبار خاطری ز آیینه روی تو خاست
کز نسیم آهم ای مشکین نفس بوی تو خاست
کاین هه رسوائیش از چشم جادویی تو خاست

 

 

 

وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی:بیان جلوه های زیبای یار واستغنای معشوق
غزل مردّف با ردیف عبارت فعلی.
۱-چون به معنی ،وقتی است/ روی دلجوی، صورت زیبا./ تشبیه مفرد به مرکب در بیت به کار رفته است.
عرق مشبه مفرداست ، چشمه ی آب حیات از هر بن موی تو خاست، مشبه به مرکب است./
۲-کشته شدن وزنده شدن، تضاد فعلی است./ مفهوم مصراع دوم به راه افتادن سر وصدای زیاد وتلمیح به روز قیامت دارد./
۳-خط، مراد موهای تازه روییده در صورت. رجوع کنید به غزل۳۱۰/ آیینه ی روی، تشبیه بلیغ اضافی./
۴-سوختن مراد غم عشق است./ نسیم آه، استعاره مکنیه./ مشکین نفس، کسی که دم ونفسش خوشبو است، کنایه از معشوق./برخاستن بوی از دمم ونفس، اغراق دارد./
۵-طعنه زدن، کنایه از مسخره کردن./ جادو، صفت برای چشم به معنی چادوگر وچشم جادو کنایه از چشم زیباست./
دانلود پروژه
غزل ۳۶۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 07:26:00 ب.ظ ]




۱-۷- جمع بندی
مسأله مکانیابی تسهیلات در حالت کلی به عنوان یک مسأله NP-Hard شناخته می‌شود. به‌ خصوص در حالتی که محدودیت‌های دیگری نظیر محدودیت انتظار مشتریان در صف و محدودیت در تعداد تسهیلات باز شده نیز مطرح باشد، پیچیدگی این مسأله چندین برابر می‌شود.
هدف اول، مینیمم کردن متوسط تعداد مشتریان درحال سفر؛ هدف دوم، مینیمم کردن متوسط تعداد مشتریان در حال انتظار و هدف سوم، ماکزیمم کردن مجموع کارکرد دستگاه‌ها در واحد زمان می‌باشد.
پایان نامه دارای ساختار زیر است: در فصل دوم برای آنکه خواننده با مفاهیمی که در این پایان‌نامه به کار گرفته شده‌است و همچنین موضوعاتی که در این تحقیق مطرح می‌شود، مروری جامع بر ادبیات موضوعات در بخش‌های مختلف اعم از مکانیابی تسهیلات به صورت کلی، مکانیابی تسهیلات باتوجه به مسأله مطرح شده و محدودیت‌های ایجاد شده به عمل آمده‌است. همچنین الگوریتم‌های چندهدفه‌ای که در این مقاله به کار گرفته شده‌است به طور عمومی معرفی و تشریح می‌شوند. باتوجه به اینکه سه الگوریتم از این الگوریتم‌ها از مبحث ایمنی مصنوعی است، سعی شده‌است تا مروری مختصر بر این موضوع نیز انجام شود. در آخر نیز روش‌های اندازه گیری عملکرد الگوریتم‌های چندهدفه معرفی شده‌اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در فصل سوم ابتدا درمورد مسئله مورد بررسی این تحقیق توضیحات کافی داده می شود و اهداف و محدودیت های فراروی آن شرح داده می شود. سپس، در قسمت طراحی الگوریتم‌ها، الگوریتم‌های درنظر گرفته شده را با مسئله مورد بررسی تطبیق می دهیم.
در فصل چهارم پس از اینکه درمورد تولید مسائل نمونه صحبت کردیم، به تجزیه و تحلیل و مقایسه الگوریتم‌ها خواهیم پرداخت که این کار را به این صورت انجام می‌دهیم که ابتدا معیارهای مختلف را برای تمامی الگوریتم‌ها اندازه گیری کرده و سپس این نتایج را باتوجه به روش‌های موجود درزمینه تحلیل واریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرارمی‌دهیم.
در فصل پنجم نیز پس از مروری کلّی بر تحقیقی که انجام شده، چند زمینه تحقیق برای مطالعات آتی به خوانندگان پیشنهاد می‌شود.

۲
مرور ادبیات
۲-۱- مقدمه
در این فصل، ابتدا به بحث درباره موضوع مکانیابی تسهیلات می پردازیم. در ابتدا، به مروری بر ادبیات این موضوع می پردازیم. در ادامه، مسائل پوشش که مهمترین و پرکاربردترین مباحث در این حوزه است را توضیح داده و مدل های دیگر مکانیابی تسهیلات را معرفی می نمائیم. سپس باتوجه به اینکه مسئله ما در حیطه مسائل مکانیابی تسهیلات با تقاضای تصادفی و تراکم می باشد، به مرور ادبیات این حیطه و خصوصیات این نوع مدل ها می پردازیم. سپس سیستم صف و مسائلی که در این حوزه و ادامه تحقیق، موردنیاز است، شرح داده می شود. همچنین الگوریتم‌های چندهدفه‌ای که در این مقاله به کار گرفته شده‌است به طور عمومی معرفی و تشریح می‌شوند. باتوجه به اینکه سه الگوریتم از این الگوریتم‌ها از مبحث ایمنی مصنوعی است، سعی شده‌است تا مروری مختصر بر این موضوع نیز انجام شود. در آخر نیز روش‌های اندازه گیری عملکرد الگوریتم‌های چندهدفه معرفی شده‌اند.
۲-۲- مکانیابی تسهیلات
۲-۲-۱- مرور ادبیات در موضوع مکانیابی تسهیلات [۵]
می‌توان استدلال نمود که تحلیل‌های مکانیابی در قرن هفدهم و با مسأله پیِر دِ فِرمَت[۱۲] شروع شد: فرض کنید که سه نقطه در یک صفحه وجود دارد، نقطه چهارمی را پیداکنید به صورتی که مجموع فواصلش تا سه نقطه فرض شده مینیمم گردد. اِوانجلیستا توریچلی[۱۳] نیز یکی از کسانی است که ساختارهای فضایی که نیاز به یافتن یک چنین میانه‌های فاصله‌ای یا «نقاط توریچلی» دارند، به آن نسبت داده شده‌است. به هر حال در قرن اخیر، با «مسأله وِبِر» از آلفرد وِبِر[۱۴] و بعضی از گسترش‌های بعدی اش در مسئله درِزنر[۱۵] و همکارانش دوران جدید تحلیلهای مکانیابی با کاربردش در مکانیابی صنعتی شروع می‌شود. مسأله وِبِر نقاطی را در یک سطح پیدا می‌کند که مجموع فواصل اقلیدسی وزن‌دهی شده آن تا یک مجموعه نقاط ثابت مینیمم گردد. این مسأله به این صورت تفسیر می‌شود که مکان یک کارخانه را به گونه‌ای پیداکنیم که کل مسافت وزن دهی شده آن از تأمین کنندگان و مشتریان مینیمم گردد، که وزن‌ها بیانگر حجم مبادلات می‌باشد، مثل وزن موادی که باید از یک تأمین‌کننده منتقل شود یا حجم محصولات نهایی که برای یک مشتری ارسال می‌شود.
تنها در دهه ۶۰ و ۷۰، با فراهم بودن گسترده قدرت محاسبات برای پردازش و تحلیل مقادیر بزرگی از داده‌ها بود که ما شروع واقعی بهینه سازی جدید و به همراه آن، تحقیق در مسائل مکانیابی را مشاهده می‌کنیم. این دوره را به این دلیل دوره بلوغ تحلیلهای مکانیابی می‌نامند که گرایش زیادی به مطالعه p-median کلاسیک، p-center، پوشش مجموعه، مکانیابی تأسیسات ساده و مسائل تخصیص درجه دوم و گسترش آنها پیدا شد.
در این دوره، کوپر[۱۶] مسأله تک تسهیلی وِبِر را گسترش داد تا مسأله تخصیص-مکانیابی چندتسهیلی را ایجاد کند. سپس مارانزانا[۱۷] این مسأله را از فضای پیوسته به شبکه گسترش داد. به هر حال حکیمی[۱۸] است که شالوده تحقیق در p-median و مسائل دیگر در یک شبکه را کامل می‌کند. مسأله p-median شبیه مسأله وِبِر در یک سطح، مکان p نقطه را در یک شبکه به گونه‌ای پیدا می‌کند که کل مسافت وزن دهی شده با تقاضا را تا نزدیکترین تسهیل مینیمم می‌کند. به علاوه حکیمی مسأله p-center اصلی را ارائه می‌کند که مکان p نقطه را در یک شبکه به گونه‌ای پیدا می‌کند که ماکزیمم مسافت تقاضا تا نزدیکترین تسهیل مینیمم گردد. نتیجه مهم قضیه حکیمی نیز مشخص است، یعنی اینکه یک حل در مسأله p-median، همیشه در گره‌های یک شبکه در مسأله واقع می‌شود، درحالیکه یک حل در مسأله p-center لزومی ندارد که در گره‌ها واقع شود. کاریف[۱۹] و حکیمی اثبات می‌کنند که مسائل p-center و p-median، NP-Hard هستند.
مدلهای پوشش، مسائلی را درنظر می‌گیرند که تقاضاها باید در یک مسافت مطمئنی از زمان سفر پوشش داده شوند. تورِگاس[۲۰] و همکارانش روش حلی را برای اینگونه مسائل که در کاربرد با نام مسأله پوشش مجموعه (LSCP)[21] شناخته می‌شود را فرمول بندی و ارائه کردند. مکان تسهیلات برای خدمات اورژانسی از این مسأله الهام می‌شوند. چِرچ و رِوِله[۲۲]، مسأله مکانیابی حداکثر پوشش (MCLP)[23] را ارائه کردند. این مسأله، مکانهای بهینه‌ای را برای تعداد معیّنی از تسهیلات پیدا می‌کند که جمعیّتی که درون یک فاصله خدمت‌رسانی مشخص، پوشش داده می‌شوند، حداکثر گردد.
دیگر مسأله بنیادی با مفهوم پوشش، مسأله تخصیص درجه دوم (QAP)[24] می‌باشد که به دلیل طبیعت درجه دوّم فرموله کردن تابع هدفش به این نام خوانده می‌شود. تعدادی (N) تسهیل که در همان تعداد جایگاه (N) به گونه‌ای واقع می‌شوند که کل هزینه انتقال مواد درمیان آنها مینیمم گردد. هزینه حرکت مواد بین هر دو مکان بوسیله ضرب یک وزن یا جریان در فاصله بین مکان‌ها بدست می‌آید. مدل خطی آن بوسیله کوپمنس و بِکمن[۲۵] ارائه شد که مورد خاصی از مسأله حمل و نقل شناخته شده‌است. این مسأله NP-Hard علائق بسیاری را برای تحقیق ایجاد کرد و هنوز هم حل آن در هر اندازه ای، بسیار سخت به نظر می‌رسد.
دهه ۸۰ و ۹۰ تحقیقاتی را در تحلیل مکانیابی دید که به رشته‌های دیگر نیز گسترش پیدا کرد و نتایج سودمندی را از دیدگاه مدل سازی و کاربرد بدست آورد. این نوآوری‌ها تا به امروز نیز ادامه دارد.
از جمله این مدل‌ها می‌توان به مکان‌یابی رقابتی، مکان تسهیلات گسترده، مکانیابی تصادفی، مسیریابی، مکان‌یابی هاب[۲۶] و جلوگیری از جریان اشاره کرد. به عنوان کاربردهای جدید در این دوران می‌توان به ناحیه‌هایی ازجمله برنامه ریزی خدمات اورژانسی، کاربردهای محیط زیستی همچون تسهیلات زیان آور و ترکیب مکانیابی با مدیریت زنجیره تأمین اشاره کرد.
مدلهای مکانیابی رقابتی: حکیمی مدلهای رقابتی را درون تئوری مکانیابی وارد کرد. بیشتر نتایج در این زمینه یک فضای گسسته یا یک شبکه را درنظر می‌گیرند. اخیراً مدل‌های مکانیابی رقابتی پیوسته توسط داسکی و لاپورته[۲۷] ارائه شده‌است.
مدلهای مکانیابی تسهیلات گسترده: یک تسهیل اگر در مقایسه با محیطش، خیلی کوچکتر از یک نقطه به نظر برسد، گسترده نامیده می‌شود. چنین مدل‌هایی بارها در وضعیت‌های طراحی شبکه به کار گرفته شده‌است. مِسا و بوفی[۲۸] یک سیستم دسته بندی شامل مسائلی برای تعیین خط مسیر حمل و نقل مواد خطرناک ارائه کردند. اخیراً یک مثال بوسیله بریمبرگ[۲۹] و همکارانش آورده شده‌است که مسأله مکانیابی یک دایره درون یک کره را درنظر می‌گیرد، به صورتی که فاصله از تسهیلات موجود باید مینیمم گردد.
مکانیابی تصادفی: مدلهای مکانیابی تصادفی هنگامی رخ می‌دهند که داده‌های مسأله فقط به روشی احتمالی شناخته شوند. بِرمن[۳۰] و همکارانش مسائلی را درنظر گرفتند که ورود به تسهیلات به صورت تصادفی است و اثر تراکم نیز باید درنظر گرفته می‌شد. لوگندران و تِرِل[۳۱] یک مسأله LA با ظرفیت نامحدود را با تقاضاهای تصادفی حسّاس به قیمت درنظر گرفتند. بِرمن و کراس[۳۲] یک کلاس کلی از «مسائل مکانیابی با تقاضای تصادفی و تراکم» را ارائه کردند.
مسیریابی مکان: ترکیب تحلیلهای مکانیابی با زمینه‌های شناخته شده مسائل مسیریابی وسایل نقلیه، ناحیه جدید دیگری از مدل سازی، یعنی مسیریابی مکان را ایجاد می‌کند.
مکانیابی هاب: در چنین مسائل مکانیابی، هاب‌ها به عنوان متمرکزکننده‌ها یا نقاط سوئیچینگ[۳۳] ترافیک عمل می‌کنند، خواه برای مسافران خطوط هوایی باشد، خواه بسته‌های کوچک در سیستمهای سوئیچینگ. جریان بین منابع و مقاصد اساس مدل سازی این دسته از مسائل را تشکیل می‌دهد. اُکِلی[۳۴] اساس تحلیلهای مکانیابی هاب را بنانهاد. آن مدل‌ها به صورتی مدل سازی شد تا بهترین مکان‌ها برای متصل کردن ترمینال‌ها را باتوجه به مینیمم کردن هزینه‌های کل تراکنش‌ها، پیدا کند.
جلوگیری از جریان: در بسیاری از مسائل مکانیابی، تقاضاها فرض می‌شوند که در گره‌های یک شبکه رخ می‌دهند. یک تغییر جالب که بوسیله مسائل فرض می‌شود این است که تقاضا بوسیله جریانی از وسایل نقلیه یا پیاده‌هایی که از میان اتصالات شبکه عبور می‌کنند، ارائه می‌شوند. ازجمله کاربردهای این حیطه می‌توان به دستگاه‌های خودپرداز و ایستگاه‌های نفتی اشاره کرد. چنین مسائلی اولین بار توسط هاچسون[۳۵] و بِرمن و همکارانش ارائه شد.
مکانیابی یا جابجایی وسایل خدمات اورژانسی: مقدار شگرفی از تحقیقات در مطالعه مکانیابی وسایل خدمات اورژانسی ایجاد شده‌است. چَپمن و وایت[۳۶] اولین کار را برحسب محدودیت‌های کاربردی که در LSCP کاربرد دارد، ارائه کردند. مطالعه میرچندانی و اُدُنی[۳۷] زمان‌های سفر تصادفی را در مکانیابی تسهیلات اورژانس درنظر می‌گیرد. همچنین باتوجه به کاربردهای وسایل اورژانسی، مدل [۳۸]MEXCLP که توسط داسکین[۳۹] ارائه شده‌است، مدل MCLP را با محدودیت‌های احتمالی گسترش می‌دهد. رِپِده و برناردو[۴۰]، مدل TIMEXCLP را ارائه کردند که MEXCLP را با تغییر تصادفی در تقاضا گسترش می‌دهد.
کاربردهای مرتبط با محیط زیست: تسهیلات زیان آور و مفاهیم دیگر: بعضی از تحلیلهای مکانیابی در موضوع محیط زیست، مربوط به مکان تسهیلاتی می‌شود که برای جمعیت مجاورشان مضر یا نامطبوع هستند. گُلدمن و دیِرینگ[۴۱] و همچنین چِرچ و گارفینکل[۴۲] جزء اولین افرادی بودند که مکانیابی برای تسهیلات زیان آور یا تسهیلاتی که ترجیح می‌دهیم دور از دسترس باشند را درنظر گرفتند.
تحلیلهای مکانیابی با مدیریت زنجیره تأمین: مدیریت زنجیره تأمین (SCM[43]) شامل تصمیمات درمورد تعداد و مکان تسهیلات و جریان شبکه در حیطه تأمین، تولید و توزیع می‌شود. در اولین کارها در برنامه ریزی پویا، بالُو[۴۴] از برنامه نویسی پویا برای جابجایی انبارها در طول دوره برنامه‌ریزی استفاده می‌کند. جئوفریون و پاورز[۴۵] محیطی یکپارچه را بین مکان و SCM درنظر می‌گیرد.
۲-۲-۲- معیارهای دسته بندی مدلهای مکانیابی
مدلهای مکانیابی تسهیلات می‌توانند باتوجه به اهداف، محدودیتها، حل‌ها و دیگر خصوصیات دسته بندی شوند. در زیر، هشت معیار رایجی که برای دسته بندی مدل‌های مکانیابی تسهیلات سنتی استفاده می شود، آورده شده‌است ‍‍[۶]:

 

    1. مشخصات مکان: مشخصات مکان تسهیلات و جایگاه‌های تقاضا شامل مدل‌های مکانیابی پیوسته، مدل‌های شبکه گسسته، مدل‌های اتصال هاب و غیره می‌شود. در هر یک از این مدل‌ها، تسهیلات می‌توانند فقط در جایگاه‌هایی واقع شوند که توسط شرایط مکانی مجاز هستند.

 

    1. اهداف: هدف یکی از معیارهای مهم برای دسته بندی مدل‌های مکانیابی است. هدف مدل‌های پوشش، مینیمم کردن تعداد تسهیلات برای پوشش همه نقاط تقاضا یا ماکزیمم کردن تعداد تسهیلاتی است که باید پوشش داده شوند. هدف مدل‌های p-center مینیمم کردن ماکزیمم فاصله (یا زمان سفر) بین نقاط تقاضا و تسهیلات است. آن‌ها اغلب برای بهینه کردن تسهیلات در بخش‌های عمومی همچون بیمارستان‌ها، اداره‌های پست و آتش‌نشانی‌ها استفاده می‌شوند. مدل‌های p-median سعی می‌کنند که جمع فاصله (یا متوسط فاصله) بین نقاط تقاضا و نزدیکترین تسهیلشان مینیمم گردد. شرکت‌هادر بخش‌های عمومی اغلب از مدل‌های p-median استفاده می‌کنند تا برنامه توزیع تسهیل را به گونه‌ای بریزند که مزایای رقابتشان را بهبود دهند.

 

    1. روش‌های حل: روش‌های حل مختلف در مدل‌های مکانیابی مختلف همچون مدل‌های بهینه‌سازی و مدل‌های توصیفی بدست می‌آیند. مدل‌های توصیفی از رویکردهای ریاضی همچون برنامه نویسی ریاضی یا برنامه نویسی عددی استفاده می‌کنند تا حل‌های مختلف را برای سبک و سنگین کردن اکثر اهداف مهم در مقابل یکدیگر جستجو کنند. در مقابل، مدل‌های توصیفی، از شبیه سازی یا رویکردهای دیگری استفاده می‌کنند تا موفقیت دستیابی به الگوی مکانیابی را افزایش دهند تا حلی با درجه مطلوب بدست آید. روش‌های حل ترکیبی نیز بوسیله گسترش مدلهای توصیفی با تکنیک‌های بهینه سازی توسعه داده شده‌است تا مسائل مکانیابی تعاملی یا پویا (مثل سرورهای متحرک) را بسازند.

 

    1. مشخصات تسهیلات: مشخصات تسهیلات نیز مدل‌های مکانیابی را به انواع مختلف تقسیم می‌کند. مثلاً، محدودیت تسهیل می‌تواند منجر به مدلی با یا بدون ظرفیت خدمت‌رسانی شود، و تکیه تسهیلات به یکدیگر می‌تواند به مدل‌هایی منجر شود که همکاری تسهیلات را به حساب آورند یا نیاورند.

 

    1. الگوی تقاضا: همچنین مدل‌های مکانیابی می‌توانند براساس الگوهای تقاضا دسته بندی شوند. اگر یک مدل تقاضای انعطاف پذیر داشته باشد، پس آن تقاضا محیطی متفاوت با تصمیمات مکانیابی تسهیلات مختلف خواهد داشت؛ درحالیکه یک مدل با تقاضای غیرانعطاف پذیر، به علت تصمیمات مکانیابی تسهیلات، با آن الگوی تقاضا متفاوت نخواهد بود.

 

    1. نوع زنجیره تأمین: مدل‌های مکانیابی می‌تواند بوسیله نوع زنجیره تأمینی که درنظر می‌گیرند تقسیم شوند (یعنی مدلهای تک مرحله‌ای درمقابل مدل‌های چند مرحله ای). مدل‌های تک‌مرحله‌ای بر روی سیستمهای توزیع خدمت تنها با یک مرحله تمرکز می‌کنند، درحالیکه مدل‌های چندمرحله ای، جریان خدمات را در طول چند سطح سلسله مراتبی درنظر می‌گیرند.

 

    1. افق زمانی: افق زمانی، مدل‌های مکانیابی را به مدل‌های استاتیک و پویا دسته بندی می‌کند. مدل‌های استاتیک، کارایی سیستم را با درنظر گرفتن همزمان همه متغیرها بهینه می‌کند. درمقابل، مدل‌های پویا، دوره‌های زمانی مختلف را با تغییر داده‌ها درطول این دوره‌ها درنظر می‌گیرند و حل‌هایی را برای هر دوره زمانی با وفق دادن با شرایط مختلف ارائه می‌کند.

 

    1. پارامترهای ورودی: روش دیگری برای دسته بندی مدل‌های مکانیابی براساس خصوصیت پارامترهای ورودی به مسأله است. در مدلهای قطعی، پارامترها با مقادیر مشخص پیش بینی می‌شوند و بنابراین، این مسأله، برای حل‌های ساده و سریع، ساده سازی می‌شود. به هر حال، برای بیشتر مسائل جهان واقعی، پارامترهای ورودی ناشناخته هستند و طبیعتاً ماهیت احتمالی/تصادفی دارند. مدل‌های مکانیابی احتمالی/تصادفی برای رسیدگی به ماهیت پیچیده مسائل جهان واقعی از توزیع احتمالی متغیرهای تصادقی استفاده می‌کنند یا مجموعه‌ای از طرحهای ممکن را برای پارامترهای نامعیّن درنظر می‌گیرند.

 

همچنین مدل‌های مکانیابی می‌توانند براساس مشخصات دیگری همچون مدل‌های تک محصولی درمقابل مدلهای چندمحصولی و یا مدلهای کششی درمقابل مدلهای فشاری متمایز شوند.
۲-۲-۳- مسائل پوشش
ایده اصلی پشت مدلهای پوشش مکانیابی تسهیلات به گونه‌ای است که بعضی خدمات موردنیاز مشتریان فراهم شود. دو هدف برای مکانیابی تسهیلات وجود دارد که آیا همه مشتریان در شبکه با حداقل تسهیلات پوشش داده می‌شوند یا هر تعدادی از مشتریان که ممکن است با تعداد مشخصی از تسهیلات پوشش داده شوند. در اینجا به مسائل پوشش در شبکه می‌پردازیم [۷]،[۸].
۲-۲-۳-۱-مسأله پوشش مجموعه[۴۶]
برای ساده سازی، فرض می‌کنیم که همه مشتریان و تسهیلات در گره‌های شبکه واقع می‌شوند. در ادامه، ما از اندیس i برای اشاره به مشتریان و از اندیس j برای اشاره به تسهیلات استفاده می‌کنیم. همچنین تقاضاها (یا وزن‌ها) در گره i را با  و تعداد تسهیلاتی است که باید مکانیابی شوند را با p نمایش می‌دهیم. همچنین ما  را به عنوان کوتاهترین مسیر (یا زمان، هزینه یا هر عدم مطلوبیت دیگری) بین گره تقاضای  و جایگاه تسهیل در گره  تعیین می‌کنیم. اگر گره i بتواند بوسیله تسهیل در مکان j پوشش داده شود،  قرارمی‌دهیم، درغیر اینصورت  . همچنین  را مجموعه همه جایگاه‌های کاندیدشده‌ای قرار می‌دهیم که می‌توانند گره تقاضای i را پوشش دهند. اینکه p تسهیل در کجا واقع شوند و کدام تسهیل باید کدام گره تقاضا را سرویس دهد، تصمیمات کلیدی در اینگونه مسائل هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:26:00 ب.ظ ]




بدهی، نشان دهنده تعهدات شرکت است که درنتیجه استقراض به وجود آمده و باید بازپرداخت شود. هنگامی که شرکت ها دست به استقراض می زنند، آنها تعهد می کنند که مبالغی را به عنوان بهره در زمان های مشخص پرداخت نمودهودر نهایت اصل مبلغ قرض شده را نیز بازپرداخت نمایند(شباهنگ،۱۳۷۴).
۲-۱۴) نقش بدهی در مجموعه اقلام مالی شرکت ها
بدهی، از سه جزء اصلی معادله حسابداری و ساختار سرمایه اکثر شرکت هاست که نقش مهمی در تامین مالی آن ها ایفا نموده و روند استفاده آن در شرکت ها، خصوصا شرکت های آمریکایی در طیپانزده سال گذشته سیر صعودی داشته است. مطالعات محققان با نمونه بزرگی از شرکت ها در محدوده زمانی طولانی بیانگر آن است، شرکت هایی با بدهی کمتر، ارزش بالایی داشته اند و بیشتر پیشنهادات این مطالعات در این راستاست که شرکت ها باید در استفاده از بدهی شان تجدید نظر کنند. دلایل متعددی برای استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت ها، چون موارد زیر وجود دارد:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    • صدورسهام جدید برای تامین مالی، گران و هزینه براست زیرا باعث کاهش بازده آتی سهامداران فعلی و کنترل مدیریتی می گردد. از آنجاییکه شرکت ها باید ابتدا از ترکیب بدهی و سود انباشته تامین مالی نمایند، تامین مالی از طریق صدور سهام جدید بعنوان علامت منفی به بازار تعبیر می گردد و عواقب بدی برای شرکت بدنبال خواهد داشت که در کوتاه مدتجبران پذیر نیست.

 

    • مدیر شرکت باید شرکت و محیط رقابتیخود را بهتر از دیگران بفهمد و در صورت مناسب بودن پیش بینی اش، سعی به افزایش ارزش ثروت سهامداران جاری نموده و در صدور سهام جدید محتاطانه عمل نماید. در این صورت ممکن است در تامین مالی، بخاطر سود آتی

 

SHabahang(1372)
سهامداران فعلی ترجیح دهد از بدهی و ذخایر استفاده نماید.(گوو،۲۰۰۸)

 

    • قدرت کاهنده مالیاتی بهره پرداختی بدهی، جریان نقد را افزایش داده و منجر به معرفی بدهی به عنوان ابزار مالی خوب می شود.

 

۲-۱۵) ساختار سرمایه
ساختار سرمایه، ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که شرکت ها بدان وسیله به تامین مالی بلندمدت دارایی های خود می پردازند. ساختار سرمایه شامل بدهی های بلند مدتو همچنین حقوق صاحبان سهام را در بر می گیرد.انتخاب بین میزان بدهییا سرمایه مورد استفاده در شرکت ها با مقایسه خصوصیات اصلی هر یک از انواع اوراق بهادار باید صورت پذیرد که تحت تاثیر عوامل داخلی مرتبط با عملیات شرکت یا سایر عوامل خارجی قرار دارد. پس از تعیین میزان سرمایه مورد نیاز شرکت، از سوی مدیریت مسئله به این صورت مطرح می گرددکه برای تامین سرمایه مورد نیاز باید از کدام منابع استفاده شود و چه روشی به عنوان شیوه تامین مالی انتخاب گردد. یعنی شرکت باید چه میزان از بدهی در تامین مالی خود استفاده نماید و چه مقدار از سرمایه مورد نیاز را از محل انتشار سهام تامین کند. هدف شرکت های سهامی و مدیران آنها حداکثر نمودن ارزش حقوق صاحبان سهام یا به عبارت دیگر، حداکثر نمودن ارزش شرکت و قیمت سهام آن می باشد.(گراد وهمکاران ،۲۰۰۷)
حداکثر کردن ارزش شرکت نیز، مستلزم بکارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازده و انتخاب ریسک مناسب برای شرکت است. در این چارچوب، مدیران می توانند از دو طریق ارزش شرکت را حداکثر نمایند:یکی از راه افزودن بر بازده شرکت و دیگری، حداقل نمودن هزینه سرمایه شرکت( بعد از کسر مالیات) و ریسک شرکت. با ترکیب مناسب منابع وجوه مورد استفاده توسط شرکت، ارزش آن به حداکثر خواهد رسید و در نتیجه ترکیبی از منابع به وجود می آید که ساختار سرمایه بهینه نامیده می شود و در آن هزینه سرمایه کل شرکت به حداقل خواهد رسید در رابطه با این موضوع که آیا واقعا
Guo (2008) Gaud &Bender( 2007)
ساختار سرمایه بهینه وجود دارد، نظریات متفاوتی ارائه گردیده و تاکید اصلی این نظریات براین مسئله
بوده است که آیا واقعا ساختار سرمایه بهینه می تواند با ترکیب منابع مالی مورد استفاده بر ارزش شرکت
و هزینه سرمایه آن اثر بگذارد؟
مودیگلیانی و میلر، در سال ۱۹۸۵، شالوده نظریه ای را باتدوین الزامات تعادل بازار برایخط مشی بدهی بهینه، پی ریزی کردند. آنها نشان دادند که اگر خط مشی سرمایه گذاری های شرکت را ثابت فرض کنیم، باصرف نظر کردن از مالیات ها و هزینه های قرار داد، خط مشی تامین مالی شرکت بر ارزش جاری بازار آن بی تاثیر است. فرضیه عدم ارتباط ساختار سرمایه آنها نشان می دهد که انتخاب خط مشی تامین مالی شرکت نمی تواند ارزش شرکت را تغییر دهد، مگر آنکه بر توزیع احتمال کل جریان های نقدی شرکت اثر بگذارد. با وجودی که مودیگلیانی و میلر، برای همیشه نقش تجزیه و تحلیل اقتصادی را در بحث ساختار سرمایه تغییر دادند، اما مطالعات آنها، با خط مشی تامین مالی مورد عمل در شرکت در تعارض است(کل ،۲۰۰۸)
فرضیه عدم ارتباط مودیلیانی و میلر حاکی از آن است که خط مشی های تامین مالی تنها وقتی بر ارزش شرکت اثر می کند که تغییری در جریان های نقدی شرکت ایجاد شود. تجزیه و تحلیل اولیه روی این پرسش هنجاری که« نسبت بهینه بدهی به سرمایه چگونه تعیین می شود؟» بر نظریه مودیلیانی ومیلر مبتنی بود که می گفت خط مشی تامین مالی از یکدیگر متمایز است.اگر خط مشی سرمایه گذاری کلاً ثابت فرض شود، تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر جریان های نقدی از قبیل وجود پیامدهای مهم مالیاتی، وجود هزینه های عمده قرارداد و نمایندگی و سایر وابستگی های متقابل بین انتخاب خط مشی تامین مالی و سرمایه گذاری تمرکز مییابد.
مودیلیانی و میلر(۱۹۶۳) استدلال می کردند که چون در محاسبه مالیات بر درآمد شرکت، پرداخت های بهره کسر می شود، هر قدر در ساختار سرمایه بدهی بیشتر باشد، بدهی مالیاتی شرکت کمتر و جریان نقدی بعد از مالیات آن بیشتر می شود و ارزش بازار شرکت افزایش مییابد.(M.M) در مدل مالیاتی خود نشان دادند که مالیات در شرکت ها، باعث ایجاد رابطه مثبت بین جهت تغییرات اهرم مالی
Cole( 2008)
و قیمت سهام می شود. بر اساس این نظریه، هر شرکتی که مالیات می پردازد، از مزیت استقراض بهره مندمی شود، هر چه نرخ نهایی مالیات زیادتر باشد، نفع حاصل شده بیشتر خواهد بود(روبرت ،۱۹۹۴)
مازلیس(۱۹۸۰) در مطالعه خود در مورد پیشنهاد تبدیل اوراق بهادار از نظریه مویلیانی و میلر (۱۹۶۳)دفاع کرد و نشان داد، زمانی که شرکت ها پیشنهاد مبادله بدهییا سهام می دهند قیمت سهام به طور متوسط افزایش مییابد و در مقابل وقتی که شرکت پیشنهاد مبادله و جایگزینی سهام با بدهی می دهند، بر عکس قیمت سهام به طور متوسط کاهش مییابد. مازولیس، استدلال می کند که چون این پیشنهاد ها صرفا معاوضه اوراق بهادار با گروه دیگر اوراق بهادار است. اگر نظریه مودیلیانی و میلر پذیرفتنی باشد، این معامله نباید بر خط مشی سرمایه گذاری شرکت و در نتیجه بر ارزش شرکت تاثیر داشته باشد. او آثار تغییر ساختار مالی را بر قیمت های اوراق بهادار شرکت اندازه گیری می کند و شواهد مهمی را مبنی بر اهمیت مالیات، هزینه های نمایندگی و سایر فرضیه ها فراهم می آورد.همچنین اونتیجه می گیرد که اندازه اهرم مالی موجب تغییرات در قیمت سهام ممتاز غیر قابل تبدیل شده است و تغییر در ارزش شرکت به طور مثبتی به تغییرات در سطح بدهی شرکت مربوط می شود. تحلیل مازولیس با مطالعات سایر محققان علوم مالی تکمیل شد و در مجموع، شواهد این بررسی ها با پیش بینی های فرضیه ((MMبسیار مغایرت دارد. همه این مطالب، تغییرات آماری معنی دار« ارزش حقوق صاحبان سهام» را با وقوع تغییرات اهرم شرکت نشان می دهد. به طور متوسط،افزایش اهرم با بازده مثبت سهامداران همراه است و کاهش اهرم با بازده منفیسهامداران توام می شود.این مطالعات نشان می دهد که آثار مالیات به تنهایی نمی تواند پیامد های حاصل را تعیین کند. شواهد مربوط به تغییرات قیمت سهام در نتیجه باز خرید سهام عادی، با شواهد پیشنهاد تبدیل اوراق بهادار سازگار است، هر عملی که به افزایش اهرم انجامد، عموما با بازده مثبت سهامداران توام می شود.(کل ،۲۰۰۸)
۲-۱۶) حاکمیتشرکتی
حاکمیتشرکتیبهمجموعهروابطمیانمدیریتاجرایی،هیأتمدیره،سهامدارانوسایرطرفهای
مربوطدریکشرکتگفتهمیشودودوهدفاساسیکاهشریسکبنگاهاقتصادیوبهبود کارایی
Robert (1994) Cole (2008)
درازمدتآنرادنبالمیکند. اعمالحاکمیتشرکتیصحیحازطریقاعضایمستقل هیأتمدیرهوکمیتههایتحتنظرآنهاعینیتیافتهودرنهایتباارتقایشفافیتوپاسخدهی مدیریتاجرایی،بهاهدافخودنایلمیشود. اینجریانبهعنوانبخشمهمیازمقرراتاحتیاطی ناظربرشرکتها،جایگاهویژهایداشتهومباحثمربوطبهنحوهاعمالحاکمیتونظارتبرروند امور،همازنظرمقامناظروهمازنظرسهامدارانبایدمهمتلقیشود.
چارچوبحاکمیتشرکتی،بایدنقشهاووظایفهربخش حاکمیتشرکتیشاملهیأتمدیره،کمیتههایمربوطه،مدیریتاجرایی،هیأت نظارت وحسابرسانداخلیوخارجیوغیرهمشخصشوند ومکانیزمهاییجهتتوازنپاسخگوییهربخشحاکمیتشرکتیبهذینفعان مختلفایجادشود.
۲-۱۷) تعاریفی از حاکمیت شرکتی
اصلاصطلاححاکمیت شرکتیکلمهیونانی Kyberman بهمعنیراهنماییکردنیاادارهکردنمیباشدواز کلمهیونانیبهکلمهلاتینبهصورت Gubernare” وفرانسهقدیم “Governer تبدیلشدهاست. امااینکلمهبهراههایمختلفتوسطسازمانهایاکمیتههامطابقعلایق ایدئولوژیکیآنهاتعریفشدهاست(ابوتپانچه،۲۰۰۹). بررسیادبیاتموجودنشانمیدهد کههیچتعریفموردتوافقیدرموردحاکمیتشرکتیوجودندارد. تعریفهایموجوداز حاکمیتشرکتیدریکطیفوسیعقرارمیگیرند.
در ذیل به تعدادی از این تعریف­ها، اشاره می شود:
صندوق بین الملل پول و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال ۲۰۰۱ حاکمیت شرکتی را چنین بیان نموده است: ساختار روابط و مسولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی بر هدف های اولیه مشارکت ، می باشد .
هابت و همکاران در سال ۱۹۹۸ پس از تحقیقی که در اکسفورد انجام دادند در تعیین حاکمیت شرکتی
Tapanche (2009)
می نویسند: حاکمیت شرکت به تشریح سازماندهی داخلی و ساختار قدرت شرکت، نحوه ایفای وظایف هیأت مدیره ساختار حاکمیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران و سایر ذینفعان در خصوص نیروی کار شرکت و اعتبار دهندگان به آن می پردازد.
مگینسون در سال ۱۹۹۴ حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: سیستم حاکمیت شرکتی را می توان مجموعه قوانین، مقررات، نمادها و روش هایی تعریف کرد که تعیین می کنند، شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند.تریکر – صاحبنظر دیگری است که در سال ۱۹۸۴ نوشته است: حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه به هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی به تمام ذینفعان شرکت ( اجتماع ) نیز مربوط است. تعاریف فوق از محدودیت و در عین حال توصیف کننده نقش اساسی حاکمیت شرکتی آغاز می شود. ( گزارش کاربردی ،۱۹۹۲) و تعریف پارکینسون به یک دیدگاه کاملا مالی اشاره دارد که بر موضوع روابط سهامداران و مدیریت تاکید دارد، و نهایتاً به یک تعریف گسترده ای خاتمه می یابد که پاسخگویی شرکتی را در برابر ذینفعان و جامعه در بر می گیرد.
بررسی کلی تعاریف حاکمیت شرکتی در متون علمی، نشان می دهد که تمام آن ها دارای ویژگی های مشترک و معینی هستند که یکی از آن ها پاسخگویی است. تعاریف محدود حاکمیت شرکتی متمرکز بر قابلیت های سیستم قانونی یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت می باشند. ( مثلا پارکینسون ،۱۹۹۴) تعاریف گسترده تر حاکمیت شرکتی بر سطح پاسخگویی وسیع تری نسبت به سهامداران و دیگر ذینفعان تاکید دارد مثلا تعاریف تریکر ( ۱۹۸۴) مگینسون ( ۱۹۹۴) و رابرت مانکز و نل مینو ( ۱۹۹۵) نشان می دهند که شرکت ها در برابر کل جامعه: نسل های آینده و منابع طبیعی ( محیط زیست) مسئولیتدارند. در این دیدگاه سیستم حاکمیت شرکتی موانع و اهرم های تعادل درون سازمانی و برون سازمانی برای شرکت ها می باشند که تضمین می کنند آن ها مسئولیت خود را نسبت به تمام ذینفعان انجام می دهند در تمام زمینه های فعالیت تجاری به صورت مسئولانه عمل می کنند.
۲-۱۸) ترکیب اعضای هیأت مدیره
هیأتمدیرههر شرکت،به عنوانسیاستگذارانداخلی،باید مسئولیتتدوینچارچوبسیاست
Parkinson (1994)
حاکمیتشرکتیرابرعهدهداشتهباشند. هیأتمدیرهبایدیککمیتهحاکمیتشرکتیمتشکلازحداقل٣نفرتشکیلدهد کههماهنگکنندهوتکمیلکنندهاجرایچارچوبحاکمیتشرکتیباشند. اعضایهیأتمدیرهبایدجهتتصدیسمتهاواجدشرایطبودهودرکروشنیاز نقشحاکمیتشرکتیداشتهوتواناییاجرایقضاوتصحیحدرخصوصعملیات شرکت راداراباشند.اعضایهیأتمدیرهمسئولیتنهاییصحتفعالیتهایعملیاتیومالیشرکترا برعهدهدارند . حلمشکلمشترکموجودبینسهامدارانپراکنده، نظارتیکهیأتمدیرهبرمدیرعاملاست. بسیاریازچارتهایسازمانی،سهامدارانراملزمبه انتخابیکهیأتمدیرهمیکندکهمأموریتآن،انتخابمدیرعامل،نظارتبرمدیریتو اظهارنظردرتصمیماتبا اهمیتینظیرادغامها،تحصیلهاوتغییردرپاداشمدیرعاملوتغییردر ساختارسرمایهشرکتنظیربازخریدسهامیاانتشاراوراققرضهجدیداست. دراصلبسیاریاز چارتهایسازمانیبهمثابهدموکراسیسهامداراناستکهمدیرعامل،شاخهحاکمیتیاجراییآنو هیأتمدیرهشاخهقانونگذاریآنمحسوبمیشود.
درصورتیکههیأتمدیرهمواردذیلرادنبالکند،حاکمیت شرکتییک شرکتتقویتخواهدشد:
الف: نقشنظارتیخویشرابهخوبیدرککردهوآنرابهکارگیرد،بهخصوص درموردانواعریسکهایپیرامونفعالیت های شرکت
ب: استراتژیاصلیفعالیتتجاری شرکترابهتصویبرساند،کهشاملتصویب سیاستکلیریسکودستورالعملهایمدیریتریسکمیباشد.
ج: نقشوفاداریووظیفهمراقبتاز شرکتراتحتقوانینملیواستانداردهای نظارتیاجراکند.
چ: ازتعارضمنافعوبروزتعارضهادرفعالیتهاوتعهداتبهسایرسازمانها جلوگیرینماید.
ح: زمانوانرژیکافیجهتاجرایمسئولیتهاقراردهد.
خ: هیأتمدیرهرابهشیوهای سازماندهیکنندکهکاراییو تصمیماتاستراتژیکواقعیبهبودیابد.
د: همچنانکه شرکتبهلحاظاندازهوپیچیدگیرشدپیدامیکند،سطحمناسبیاز اجرایفعالیتهاراتوسعهوحفظکند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ب.ظ ]




در انتها باید بررسی­شود که وضعیّت رویکردهای ژانری در مرحله­ خلق آثار؛ در سینمای امروز به چه وضعیتی است. آیا امروزه در سینما رعایت اصول یک ژانر به ارزش­های هنری یک اثر می­افزاید؟ یا این که آن را به کپیِ دست چندمی از اسطوره­های هنری آن ژانر تبدیل می­ کند؟ یا حتّی اصول یک ژانر می ­تواند به نیازهای اوّلیه­ای که باعث به وجود ­آمدن ژانرها شد؛ یعنی داشتن گیشه­ی بهتر؛ پاسخ مثبت می­دهد؟ به نظر نگارنده؛ امروزه به جزء در چند ژانر غالب؛ مثل اکشن تخیلی، پلیسی و … محبوبیّت گیشه و ارزش ­هنری آثار را عناصر دیگری مشخّص می­ کند. امروزه هیچ تضمینی به فروش مِلودرام هایی که تمام عناصر لازم برای شدّت بخشیدن به حس مِلودرام اثر را رعایت کرده ­اند نیست. یا دیگر کسی مطمئن نیست که کلانتر اخلاق­گرای فیلمش، که به دنبال ایجاد نظم و قانون وارد شهری می­ شود، آیا محبوبیّت عام خواهد یافت؟ از طرف دیگر اتّفاقات تازه­ای در سینمای مخالف­­ خوان با ژانر افتاده که معادلات را بر هم زده. فیلمی به اصطلاح جشنواره­ای به این معنی که قواعد ژانری را به هیچ گرفته چندان مورد استقبال عمومی قرار می­گیرد که در حساب و کتاب هزینه­ های معمولاً اندک این فیلم­ها با فروش آنها در مقایسه از خیلی فیلم­های ژانری پر هزینه سود ­آورتر می­شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
” به هر حال در ژانر معاصر، آیین مردمی و آشنا، جای خود را به قراردادهای نا آشنا داده. در این صورت تماشاگران با بارها و بارها تماشا کردن فرمول­های آشنا، خود به یک معضل و بحران فرهنگی بدل می­شوند. در این نوع ارتباط بین تماشاگر و ژانر، شرکت مردم در یک آیین عمومی، کمتر به یک مشارکت اجتماعی در یک آیین فردی شباهت دارد که یک اجتماع تاریخی و فرهنگی را به وجود می ­آورد و بیش­تر به یک دل­ مشغولی خودخواهانه و پراکنده شبیه ­است که هرگز نمی­تواند برای یک اجتماع وسیع جایگاه خاصّی داشته باشد. (فیلیپس،۱۳۷۷، ص۷۲)
۴-۱۲ ویژگی های یک عنوان‌بندی خوب
۴- ۱۲-۱ عنوان­بندی خوب و مناسب
آیدین آغداشلو: عنوان‌بندی خوب و مناسب عنوان‌بندی است که بتواند خلاصه و فشرده‌ای از حسن کلّی فیلم را ارائه دهد. کسی که عنوان‌بندی می­سازد اگر بتواند همسویی ذهنی با کارگردان برقرار کند و بتواند از عناصر تصویری که در اختیارش است به نحوی استفاده کند که وزن اضافه و مجزائی از فیلم به وجود نیاورد عنوان‌بندی خوبی خواهد­ بود. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۳۷)
علیرضا اسپهبدعنوان‌بندی خوب باید چکیده‌ای حساب شده از کلّ محتوا، به زبانی بسیار ساده و گویا مثل اعلان دیواری باشد برای رسیدن به چنین زبانی، شناخت و دقّت و مطالعه در­کار مستقیم ­سینما از ضروریّات است.
بهرام بیضایی: عنوان‌بندی خوب عنوان‌بندی است­که مناسب فیلم باشد. در­ واقع عنوان‌بندی خوب همان مشخصّات فیلم­ خوب را دارد. یعنی هر­ چه کوتاهتر و هر چه فشرده‌تر و هر چه گویا­تر است. عنوان‌بندی نباید قلمروی جدای از فیلم داشته باشد عنوان‌بندی نباید انتظار کاذب در بیننده ایجاد­ کند که سپس فیلم پاسخگوی آن نباشد. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۳۸)
ابراهیم حقیقی: عنوان‌بندی مناسب آن است که اوّلین وظیفه‌ی خود یعنی دادن اطّلاعات را به سرعت و با صراحت انجام دهد، کوتاه و از شکل و ساختی زیبا برخوردار باشد و پدیده‌ای جدا از بافت فیلم اصلی نباشد بلکه دارای شکلی هماهنگ با فیلم و محتوای آن باشد.
مسعود دشتبان: یکی از ویژگی‌های عنوان‌بندی خوب کوتاهی آن ­است. ویژگی دیگر آن قابل درک بودنش است. عنوان‌بندی در آغاز فیلم باید به عنوان مقدمه‌ای خوب جای­گیرد تا بیننده این تمایل را داشته باشد که بقیه فیلم را ببیند این مهّم‌ترین خصوصیّت عنوان‌بندی است از دیگر وظایف عنوان‌بندی آن است که از وقایع و محتوای فیلم و اینکه فیلم در­ چه زمینه‌ای می‌گذرد خبر دهد. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۲)
نورالدین زرین کلک: عنوان‌بندی خوب عنوان‌بندی است که در جهت کمک کردن به درک فیلم و متناسب و شایسته‌ی آن فیلم باشد و مشخصّات آن را معرفی کند نه بیشتر نه کمتر. بیشتر نه به خاطر این که مبالغه در عنوان‌بندی فیلم سبب بالا بردن انتظار یا منحرف شدن ذهن تماشاگر می‌شود و چون فیلم جواب این انتظارات را نمی‌دهد در نتیجه باعث شکست فیلم می‌شود. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۲)
اکبر عالمی: مشخصّات عنوان‌بندی خوب سادگی، تطبیق با فضای فیلم، جذّابیّت و برانگخیتن با چند احساس ­عالی در تماشاگر است. از شلوغی و تعدّد تکنیک حتماً باید پرهیز کرد. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۲)
نصرت الله کریمی: عنوان‌بندی خوب نباید گمراه کننده باشد، نوشتار باید برای عموم قابل خواندن باشد. زمان آن برای تماشاگر متوسط که تحصیلات ابتدایی دارد در نظر گرفته می‌شود استاندارد این زمان به نسبت فرهنگ و تمدن هر ملّتی متفاوت است.
عباس کیارستمی: عنوان‌بندی خوب عنوان‌بندی مناسب است. مناسب را به جای کلمه‌ی خوب به کار می‌برم به معنای شایسته، مشابه، همانند و در­ خور فیلم هم­ چنان که همه‌ی اجزاء سازنده‌ی آن می‌بایست در خدمت کلیّت اثر باشند. عنوان‌بندی هم وضعیتی مانند بقیه دارد. عنوان‌بندی خوش ساخت، چشمگیر و­ جذّاب همان قدر که همه‌ی ویژگی های اثری به یاد ماندنی‌تر از خود فیلم مطرح کند عنوان‌بندی خوبی است امّا مناسب نیست. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۴)
مسعود کیمیایی: عنوان‌بندی برای این که کوتاه بگوید متّصل به اثر باشد. از پیچاپیچ یک تکلیف بگذرد و خلاصه بگوید گزارش بدهد تخصّصی و هنرمندانه می‌شود و امّا اگر همه‌ی اینها را داشت و متّصل به اثر هم بود اثری مستقل می‌شود که شخصیّت هنرمندانه‌ی خودش را دارد.
داریوش مهرجویی: برای من عنوان‌بندی خوب آن ­است که فقط به جنبه‌ی خبر دادن به تماشاگر اکتفا کند­ هر چه ساده‌تر بهتر یعنی ­دو سه عنوان اصلی در­ ابتدا و بقیه در ­انتهای فیلم بیاید. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۷)
۴-۱۲- ۲خلاقیّت
خلاقیّت ویژگی اصلی عنوان‌بندی موفّق است. اساساً خلاقیّت جزء لاینفک هر اثر هنری بدیع و رمز ماندگاری آن است و همین خلاقیّت است که عمق نگاه حرفه­ای یک هنرمند را می­رساند، امّا بایستی قبول کرد این واژه بیش از­ حدّ کلّی است. به ویژه اینکه دچار سلیقه­زدگی هم شده است.
برای اینکه راحت­تر بتوانیم درباره خلاقیّت طراحی و عنوان‌بندی صحبت کنیم، آن را از چند منظر بررسی می­کنیم. نخست خلاقیّت در به ­کارگیری تصاویر و نوع چینش آنهاست اینکه هنرمند تا ­چه میزان به خلق تصاویر و فرم­های بکر دست زده است که چشمان تماشاگر آنها را تکراری نمی­داند. هر­ چقدر این تصاویر و المان­های بصری کمتر استفاده شده باشد، بهتر است. ( www.rasekhoon.net)
هنرمند­ خلاق به سراغ کشف تصاویر و فرم­هایی می­رود که دیگران نرفته­اند یا نتواسته­اند بروند. بدیهی است که هر ­چقدر این کشف وسیع­تر و نا شناخته­تر باشد، نوآوری و خلاقیّت او را بیشتر نشان می­دهد.
۴-۱۲-۳ فضاسازی
یکی ­دیگر از ویژگی­های یک عنوان‌بندی خوب، هماهنگی فضازسازی بصری و موسقیایی آن با فیلم است بایستی جنس و ریخت بصری فیلم را مصور­ کند، که دیدن عنوان‌بندی تداعی عنوان‌بندی­گر متن فیلم باشد. البتّه این فضاسازی به ­این معنا نیست که عنوان‌بندی فیلم را لو­ دهد یا اینکه نقاط کلیدی داستان فیلم را رو­ کند ، بلکه منظور یکی ­شدن بافت بصری فیلم و عنوان‌بندی است. مانند طراحی جلد­ کتاب که دیدن ­آن، می ­تواند موضوع کتاب را در ذهن تداعی­کند، بدون اینکه تمام داده ­های کتاب را نشان دهد عنوان‌بندی هم­ چنین است. ( www.rasekhoon.net)
۴-۱۲-۴ اتّصال عنوان‌بندی به فیلم
یک عنوان‌بندی خوب بایستی متّصل به فیلم احساس­ شود و نه جدا ­شده از آن. این اتّصال صرفاً فیزیکی نیست، بلکه به لحاظ بصری و روایی نیز در ذهن مخاطب و تماشاگر باید متّصل دیده شود. معمولاً این­گونه است­که آخرین­ نمای عنوان‌بندی با یکی از شیوه ­های انتقال تصویری (دیزالو، کات، فید و …) به نخستین نمای فیلم پیوند ­زده می­ شود و­ کمتر چیدمان بصری این دو­ نما با هم تراز می­ شود.
منظور از اتّصال به فیلم، بیشتر متوجّه عنوان‌بندی آغازین است­که بهتر دیده­ شدن آن کمک می­ کند. طبیعی است اگر عنوان‌بندی پایانی هم ­از نظر بصری به فیلم متّصل دیده­ شود خوب و ایده­آل است. عنوان‌بندی­های خوب و نسبتاً خوبی هم طراحی و ساخته شده ­اند که تقریباً بیشتر ویژگی­های یک عنوان‌بندی خوب را دارند، امّا چون جدا از فیلم احساس می­شوند، موفقیّت­ شان نا تمام می­ماند. توضیح بیشتر را با چند نمونه می­آوریم. .www.rasekhoon.net))
نمونه نخست: عنوان‌بندی فیلم دوّمی­ها اثر سائول باس است. موضوع این فیلم پزشک­روانی است، که شخصیّت­های مختلف را به یکدیگر تبدیل می­ کند، عنوان‌بندی هم همین حس و حال را دارد. در عنوان‌بندی می­بینیم که­ چشم انسان با یک انتقال تصویری کشیده شده و به­ د­هان تبدیل می­ شود و دهان با همان انتقال تصویری به گوش و همین­طور گوش به بینی و …
نکته مهمّ در اتّصال آخرین نمای عنوان‌بندی به نخستین ­نمای فیلم است، که با همان انتقال تصویری خاص کشیده شده و به نخستین نمای فیلم پیوند می­خورد. این شیوه اتّصال به فیلم، چفت بودن عنوان‌بندی و فیلم را می­رساند و القا می­ کند. ( www.rasekhoon.net)
نمونه دوّم: باز هم از آثار سائول باس است؛ فیلم سرگیجه که یکی­ از آثار ماندگار آلفرد هیچکاک است. آخرین نمای عنوان‌بندی، عنوان کارگردان: آلفرد هیچکاک است، که روی زمینه­ سیاه نگاتیو شده­ است. نمای نخست فیلم هر نرده­های پلکان است که­ در تاریکی شب، روشن و سفید دیده می­ شود، دقیقاً مانند آخرین­ نمای عنوان‌بندی­که نوشته­ای سفید بود در زمینه­ سیاه، جالب اینکه نرده­ی سفید پلکان دقیقاً همان جایی ظاهر ­می­ شود، که­ چند فریم قبل، آخرین ­نمای عنوان‌بندی قرار­ گرفته بود، یعنی طراح عنوان‌بندی بر اساس نخستین نمای ­فیلم، آخرین ­نمای عنوان‌بندی اش را طراحی­کرده تا فیلم، عنوان‌بندی­اش با هم چفت و جور شوند و عنوان‌بندی جدا از فیلم احساس نشود. ( www.rasekhoon.net)
۴-۱۲-۵ تناسب نوع حروف با فضای فیلم
تناسب نوع و جنس حروف با ایده­ عنوان‌بندی و فضای فیلم یا برنامه، ویژگی قابل توجّه دیگری است که به بهتر شدن عنوان‌بندی کمک می­ کند، نوع حروف یا فونتی­که در عنوان‌بندی آغازین با عنوان‌بندی پایانی به­کار می­رود، بخشی از فضا­سازی بصری و مفهومی عنوان‌بندی است.
نخستین حرکت­های مفهومی در حوزه­ عنوان‌بندی که در تاریخ سینما ثبت شده ­است، مربوط به همین تنوع و تغییر جنسیّت حروف است. به ­طور نمونه فونت­هایی­که­ ساختار کُمیک و فانتزی داشتند، برای فیلم­های کُمدی به کار گرفته می­شد یا حروفی که از طراحی ضمخت و درشت برخوردار بود، برای فیلم­های جدّی­تر و بعضاً پلیسی. حروف مرتفع سریف­دار برای فیلم­های وسترن استفاده می­شد تا تداعی­گر برخی ویژگی­های بصری این ژانر سینمایی باشد. (گانگسترهای قد بلند، کاکتوس دراز و قد کشیده و …). www.rasekhoon.net))
۴-۱۲-۶ هماهنگی عنوان‌بندی آغازین و پایانی
اگر­ چه عنوان‌بندی پایانی و آغازین دو کارکرد متفاوت دارند، ولی از­ آنجایی که در یک بسته با هم ارائه می­شوند، به لحاظ فرمی و محتوایی از یک خانواده محسوب می­شوند، در اینجا نیز مثال طرح جلد­ کتاب مصداق پیدا می­ کند. در طراحی جلد ­کتاب عطف، پشت و روی جلد در­ کنار هم و هماهنگ طراحی می­ شود در ­حالی که کارکرد روی جلد با پشت جلد متفاوت است، امّا ضرورت یکپارچه دیده ­شدن آنها ایجاب می­ کند، بافت و بیان این دو (و حتّی عطف کتاب) یکی باشد و نمی­ توان پشت جلد را بدون توجّه روی جلد طراحی­کرد. جداگانه و ناهماهنگ این ­سه (عطف ، پشت و روی جلد) نشان غیرحرفه­ای بودن کار ­است. یکی دیده ­شدن مقلوه­هایی که از­ یک جنس امّا با­ کار کرد متفاوت هستند، مستلزم نگاه­ عمیق، دقیق و جامع طراح اندیشه ورز است. ( www.rasekhoon.net)
۴-۱۲-۷ زمان بندی عنوان‌بندی
از­ دیگر ویژگی­های یک عنوان‌بندی مناسب، داشتن زمان ­مناسب (به ­ویژه در عنوان‌بندی آغازین) است. عنوان‌بندی آغازین نه بسیار طولانی و دراز است و نه بسیار کوتاه و ناقص.
اگر زمان عنوان‌بندی به درستی تنظیم نشود، حتّی اگر از ایده و پرداخت سینمایی یا تلویزیونی خوبی هم برخوردار باشد، باز نمی­تواند موفقیّت بدست آورد. یک عنوان‌بندی موفّق، در ظرف زمانی مناسب، ماندگار خواهد شد.
عنوان‌بندی که زمان آن بیش­از حدّ انتظار تماشاگر طول بکشد، تماشاگر را خسته می­ کند و ممکن است اصلاً فراموش­کند عنوان‌بندی چگونه شروع شد و چه مسیری را طی­کرد. برعکس این موضوع نیز درست است، اگر عنوان‌بندی بیش از­ حدّ لازم و کافی، کوتاه باشد، تماشاگر را سردرگم می­ کند. او اصلاً متوجّه نخواهد شد عنوان‌بندی برای چه آمده بود و چه ­چیزی را نشان داد و دنبال­کرد.
زمان­بندی عنوان‌بندی (آغازین و پایانی ) از دو منظر قابل بحث است؛ نخست زمان کل عنوان‌بندی چگونه و به چه­ میزان باشد؟ که نه تماشاگر را خسته­کند و نه سردرگم. دوّم، زمان هر یک از قاب­های حامل نوشتار چه مقدار باشد تا تماشاگر بتواند آن را درک­ کند.
در مبحث نخست گفته­ها و نظرات متفاوت است. برخی معتقدند: زمان عنوان‌بندی آغازین در فیلم­های سینمایی حداکثر ۳ تا ۵ درصد کلِ ­زمان فیلم است. برخی هم زمان فیزیکی را ملاک نمی­دانند، بلکه بر زمان نسبی و احساسی تماشاگر تأکید دارند. گاهی با عنوان‌بندیی مواجه هستیم که هر چند کمتر از یک دقیقه زمان دارد، امّا بدلیل ضرب آهنگ آهسته، احساس می­کنیم عنوان‌بندی بیش از ­حدّ طولانی است. بر عکس برخی عنوان‌بندی­ها، با بهره­ گیری درست از فراز و فرودهای تصویری و موسیقایی، علیرغم طولانی بودن­اش بسیار کوتاه به نظر می­ رسند.
در مجموع این ریتم کلّی عنوان‌بندی است که زمان را تعریف می­ کند نه فرمول­های از پیش تعیین شده. مبحث دوّم، زمان­بندی قاب­های حامل نوشتار در عنوان‌بندی آغازین است. این سؤال مطرح می­ شود که چقدر در قاب بمانند تا بتوانند با تماشاگر ارتباط بر قرار کنند؟ گاهی عناوین آنقدر زیاد در قاب می­ماند که تماشاگر از دیدن آنها خسته می­ شود و بر عکس گاهی هم برخی اسامی آنقدر کوتاه در قاب ظاهر می­شوند که تماشاگر فرصت خواندن را هم نمی­یابد.( www.rasekhoon.net)
۴- ۱۳ افراد مشهور در زمینه‌ی عنوان بندی
سائول­­­باس: سرگیجه، کارمن جونز، مرد بازو طلایی، نُه ساعت به راما، کشور بزرگ، داستان وست ساید، فاتحین، دنیای دیوانه دیوانه دیوانه، دور دنیا در ۸۰ دقیقه، جایزه‌ی بزرگ، اکسدوس و…..
موریس بایندر: اربسک، دو همسفر
دان رکورد: دکتر دولیتل، سیاره‌ی وحشی
ریچارد کوهن: سواری شیرین، سفر معجزه آسا
اورسون ولز: آمبرسونهای باشکوه
فرانسوا تروفو: فارنهایت ۴۵۱
رابرت براون جان: شب ژنرالها، دامی برای جیمز باند(سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ب.ظ ]




 

مدیران میانی

 

۲۴

 

۲۴

 

 

 

مدیران عملیاتی

 

۱۷

 

۱۶

 

 

 

سایر پرسنل

 

۹۵۰

 

۲۲۶

 

 

 

۳- ۵ روش ها و ابزارهای گردآوری اطلاعات
یکی از مهم ترین مراحل تحقیق، مرحله گرد آوری است و اطلاعات مورد نیاز برای انجام تحقیق را به روش مختلف می توان جمع آوری نمود. که معمولا با توجه به مساله تحقیق روش مورد نظر انتخاب می شود. ابزارهای گوناگونی مانند مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و اسناد و مدارک و غیره برای به دست آوردن داده ها وجود دارد. این ابزارها وسایلی هستند که محقق به کمک آن ها می تواند اطلاعات مورد نیاز را برای تجزیه و تحلیل و بررسی پدیده مورد مطالعه و نهایتا کشف حقیقت، گردآوری نماید. هر یک از ابزارها معایب و مزایایی دارند که هنگام استفاده از آن ها باید مورد توجه قرار گیرد تا اعتبار پژوهش دچار خدشه نشود و از طرفی نقاط قوت ابزار تقویت گردد . در این پژوهش بر اساس نیاز، از روش کتابخانه ای به منظور گردآوری داده ها استفاده شده است. هم چنین، هر پژوهشگر باید با توجه به ماهیت مسأله و فرضیه های طراحی شده یک یا چند ابزار را انتخاب کند و انتخاب ابزارها باید به گونه ای باشد که پژوهشگربتواند از نحوه انتخاب ابزار خود دفاع کند و از این طریق دستاوردهای پژوهش خود را معتبر سازد. ابزارهای روش میدانی عبارتند از مشاهده، مصاحبه، پرسش نامه، نظرسنجی، پیمایش، تکنیک دلفی، تحلیل محتوا، طوفان مغزها و فنّ گروه اسمی که ما در این پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده می کنیم. ابزارهای روش کتابخانه‌ی علمی و تخصّصی عبارتند از کلّیه‌ کتاب‌های علمی و تخصّصی در زمینه‌ مورد پژوهش، مقالات علمی و پژوهشی، اسناد و مدارک دست اوّل، آرشیو سازمان‌های رسمی، سایت‌های اینترنتی آکادمیک و… (بدری،۱۳۹۳) که ما در پژوهش خود از کتب علمی، مقالات علمی پژوهشی داخلی و خارجی، پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری و سایت های پژوهشی استفاده می کنیم.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پرسشنامه
یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم برای کسب داده های تحقیق است . پرسشنامه مجموعه ای از سوال هاست که پاسخ دهنده با ملاحضه آنها پاسخ لازم را ارائه می دهد. این پاسخ داده مورد نیاز پژوهشگر را تشکیل می دهد (سرمد و همکاران، ۱۳۹۱). پرسشنامه این تحقیق دارای ۳۰ سوال می باشد که به روش لیکرت[۶۴] طیف گذاری شده است به این ترتیب که پاسخ دهندگان پس از مطالعه سوالات با توجه به مقیاس های ارائه شده گزینه ای را که به نگرش آنها نزدیک تر است را انتخاب می کنند و داده های تحقیق به این روش از پاسخ نامه های واجد شرایط استخراج می شود. نتایج ارزش یابی بدون هیات داوران به صورت نمره در می آید. این طیف معمولا میزان موافقت با یک سوال آزمون را پرسش می کند(خلیلی شورینی،۱۳۹۱). این طیف از پنج قسمت مساوى تشکیل شده است و محقق متناسب با موضوع تحقیق تعدادى جواب در اختیار پاسخگو قرار مى‌دهد تا گرایش خود را دربارە آن مشخص نماید. طیف از گرایش کاملا موافق تا گرایش کاملا مخالف کشیده مى‌شود.

شکل ۳-۱: طیف لیکرت
محقق مى‌تواند به هر یک از قسمت‌هاى طیف شماره‌هایى از ۱ تا ۵ اختصاص دهد،  سپس نمره هر یک از عبارت‌ها را محاسبه نماید. پرسشنامه این تحقیق شامل ۳۰ سوال و با توجه به متغیر های تحقیق و نیز زیر مجموعه های آنها که فرضیه های تحقیق نیز با توجه به آنها مطرح شده اند، طراحی شده است به بیانی سوالات ۱تا ۴ به فرضیه اول، سوالات ۵ تا ۹ به فرضیه دوم، سوالات ۱۰ تا ۱۴ فرضیه سوم، سوالات ۱۵ تا ۱۸ فرضیه چهارم، ۱۹ تا ۲۲ فرضیه پنجم، سوالات ۲۳ تا ۲۶ فرضیه ششم و سوالات ۲۷ تا ۳۰ مربوط به فرضیه هفتم می باشد. که با بررسی به عمل آمده تصمیم گرفته شد که حجم سوالات تا حد امکان کم و به سادگی بیان شود تا پاسخگویی به سوالات خارج از حوصله ی پاسخ دهندگان نباشد و پردازش داده ها به سهولت انجام پذیرد.
۳- ۶ روایی[۶۵] ابزار تحقیق
روایی
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه‌گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه‌گیری‌های نامناسب و ناکافی می‌تواند هر پژوهش علمی را بی‌ارزش و ناروا سازد (چو[۶۶]،۲۰۱۳). در این پژوهش پس از تایید چندین پرسشنامه استاندارد با عناوین مدیریت کیفیت، زنجیره تامین، برنامه ریزی منابع سازمانی، عملکرد سازمانی، توسط استاد راهنما سئوالات مورد نظر انتخاب و در قالب یک پرسشنامه طراحی و سعی گردید تا حد ممکن سوالات مختصر و مفهوم آنها روشن، و فاقد هر گونه ابهام باشد سپس در اختیار پاسخ دهندگان قرار گرفت.
۳- ۷ پایایی[۶۷] ابزارتحقیق
پایایی
پایایی یعنی این که اگر یک ابزار اندازه گیری ساخته‌ شده برای سنجش یک صفت یا متغیر، در شرایط زمان و مکانی مشابه دیگری مورد استفاده قرار گیرد، نتایج مشابهی از آن حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، ابزار پایا ابزاری است که از خاصیت تکرار پذیری و سنجش یکسان برخوردار باشد و در شرایط مشابه نتایج یکسانی را حاصل سازد. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی (سازگاری) درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه هایی به کار می رود که سوالات آن دارای پاسخ بیش از دو گزینه است و ویژگی های مختلف را اندازه گیری می کند و گزینه ها در همه سوالات یکسان است. برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمرات هر سوال (یا زیر مجموعه سوالات) پرسشنامه و واریانس کل نمرات را محاسبه کرد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد. اگر این ضریب بیش از ۷۰ درصد باشد، ابزار از پایایی مناسبی برخوردار است(رضوانی،۱۳۹۱).
رابطه۳-۱: α
که در این رابطه: ضریب آلفای کرونباخ = α
تعداد سوالات پرسشنامه =
واریانس مربوط به سوال =
واریانس کل آزمون =
در این تحقیق به دلیل حجم نسبتا بالای نمونه و به منظور اندازه گیری قابلیت اعتماد پرسشنامه، با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS آلفای کرونباخ محاسبه گردید. آلفای کرونباخ یک آزمون آماری است که حاصل آن یک ضریب به نام آلفای کرونباخ می باشد، که برای آزمون قابلیت اعتماد پرسشنامه هایی به کار می رود که به روش هایی چون طیف لیکرت طراحی شده اند و دارای جواب های چند گزینه می باشند. پس از بررسی پایایی هرکدام از زیر آزمون ها می توان کل پرسشنامه را بررسی کرد و بر اساس واریانس کلی هر آزمون و واریانس کل پرسشنامه آلفای کرونباخ مربوط کل پرسشنامه را بدست آورد که اگر مقدار بیش از ۷/. بدست آمد می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه پایایی لازم را دارد. مقدارآلفای کرونباخ کل بدست آمده در این پژوهش ۷۶۳/. می باشد که نشان می دهد پرسشنامه مورد استفاده از قابلیت اعتماد (پایایی) لازم برخوردار است. جدول زیر مقدار آلفای بدست آمده در این پژوهش را نشان می دهد.
جدول ۳-۲: ضریب آلفای کرونباخ

 

 

متغیر

 

گویه ها

 

آلفای کرونباخ

 

 

 

کیفیت اطلاعات

 

۴

 

۷۰۴/ .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ب.ظ ]